24/تير/1404
|
01:28
۲۲:۴۰
۱۴۰۴/۰۴/۲۳
از ژست زشت کنار ترامپ تا انتشار عکس مشترک در صفحه شخصی‌ که تیر خلاص به وطن‌دوستی فغانی بود

وقتی ریشه نباشد

حسن ابراهیم‌نژاد: وقتی صدای سوت پایان بازی فینال جام‌جهانی باشگاه‌ها در نیویورک به هوا برخاست، کمتر کسی تصور می‌کرد مهم‌ترین اتفاق آن شب نه گل‌های چلسی و شکست تحقیرآمیز پاری‌سن‌ژرمن، بلکه لبخند گرم علیرضا فغانی به رئیس‌جمهور آمریکا باشد؛ لبخندی که از تهران تا سیدنی، موجی از خشم و حیرت به راه انداخت.
در شبی که آبی‌های لندن جشن قهرمانی گرفتند و پاریسی‌ها با پرچم‌های فلسطین در جایگاه‌ها ایستاده بودند، فغانی داور ایرانی ـ که حالا تابعیت استرالیا را دارد ـ روی سن، درست کنار ترامپ ایستاد. او پس از دریافت یادبود داوری، دست رئیس‌جمهور آمریکا را با شور خاصی فشرد و حتی در قاب یادگاری، حالت بدنش را تقلید کرد. حرکتی که خیلی‌ها آن را «سلام به دشمن» تعبیر کردند.
این صحنه وقتی تلخ‌تر می‌شود که به خاطر بیاوریم تنها چند هفته پیش، بمب‌های آمریکایی و اسرائیلی، جان ۱۱۰۰ ایرانی را گرفت و هنوز داغ شهدا بر دل  خانواده‌ها تازه است. در همان زمان که مردم ایران سیاه‌پوش بودند، فغانی در آن سوی دنیا، با خنده‌ای پررنگ‌تر از همیشه، در آغوش سیاستمداری جا خوش کرد که دستور این حمله‌ها را صادر کرده بود و آمر اصلی بود؛ هنوز با افتخار از بی‌۲ها می‌گوید، از زدن زیرساخت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ما که میلیاردها دلار هزینه مادی و هزاران هزار خون دل بهای معنوی ساختش را دادیم اما گویا فغانی این چیزها برایش مهم نیست. 
مگر کسی که روزهای پایان داوری‌اش را می‌گذراند، روی آن سن که رد خونش هویدا بود، نمی‌رفت، چه چیز را از دست می‌داد؟
 نخبگان نظامی، دانشمندان بی‌نظیر و مردم بیگناه جان‌شان را دادند؛ آیا نرفتن به آن سن آنقدر مهم بود؟
بامداد دوشنبه کاربران شبکه‌های اجتماعی خیلی زود این تصاویر را دست‌به‌دست کردند. عده‌ای نوشتند: «این همان فغانی است که روزی افتخار داوری ایران بود، حالا اما به‌راحتی خون هم‌وطنانش را نادیده می‌گیرد». بعضی هم با طعنه نوشتند: «شاید برایش جایزه مهم‌تر از وجدان باشد». هشتگ #ناداوری_فغانی پخش شد و فضای مجازی پر شد از خشم و سرخوردگی. 
از آن طرف، در استادیوم مت‌لایف نیوجرسی، بعضی هواداران پاریسی که خاطره فینال لیگ قهرمانان اروپا را زنده کرده بودند، با پرچم فلسطین روی سکوها حاضر شدند و نشان دادند هنوز ورزش می‌تواند زبان همدردی و مقاومت باشد. در میانه شعارها، فغانی شاید برای چند لحظه نگاهش به همان پرچم‌ها افتاد ولی به‌ جای همدردی یا لااقل سکوت، ترجیح داد با رئیس‌جمهور ایرانی‌کش آمریکا، عکس یادگاری بگیرد. چه قاب تلخی و چه عکس شرم‌آوری. پس از جنگی که هنوز چهلم شهدای ما نرسیده... .
این اتفاق در حالی رخ داد که موجی از حمایت‌های ورزشی در گوشه و کنار جهان به نفع مردم ایران و فلسطین به راه افتاده بود. در همین چند روز اخیر، ورزشکاران ایرانی در مراسم‌ها، هنگام پخش سرود ملی ایران به احترام ایستاده و اغلب سلام نظامی داده بودند. حرکتی که فغانی می‌توانست با سکوت یا یک ایستادن ساده، لااقل احترام را حفظ کند اما او انتخاب دیگری کرد. 
بسیاری معتقدند فغانی حالا دیگر به نمادی از یک ایرانی بریده از ریشه‌هایش بدل شده است؛ کسی که سال‌ها با پرچم ایران در جام‌های جهانی، المپیک و فینال‌های مهم سوت زد اما حالا روی سِن افتخار، مسیر دیگری را انتخاب کرده. مسیری که انتهایش به ژست گرفتن در کنار ترامپ تروریست قاتل و بی‌تفاوتی به ۹۰ میلیون‌ ایرانی ختم شد.
البته این اولین‌بار نیست که فغانی به‌ خاطر رفتارهای خارج از زمین بازی مورد انتقاد قرار می‌گیرد اما شاید هیچ‌وقت این انتقادها به‌اندازه امروز، عمیق و دردناک نبوده است. او که همیشه خودش را داوری مستقل و بی‌طرف می‌دانست، حالا در نگاه بسیاری از مردم، یکی از «ناداورترین» شخصیت‌های تاریخ لقب گرفته.
اینکه تاریخ بعدها چه حکمی برای این فعل فغانی بدهد، هنوز مشخص نیست. اما آنچه واضح است، اینکه در حافظه جمعی ایرانیان، تصویر خوش‌وبش با ترامپ، خیلی بیشتر از قضاوت‌هایش ثبت خواهد شد. شاید از این به بعد، هر وقت نام او به میان بیاید، کمتر کسی یاد داوری‌های کم‌نقصش در جام‌جهانی روسیه یا فینال‌های آسیا بیفتد، بلکه همه همان قاب تلخ و تحقیرآمیز را به یاد خواهند آورد.
و اینطور شد که در شبی پرهیاهو، قهرمانی چلسی، شکست پاریس و پرچم‌های فلسطین، همه زیر سایه یک لبخند و یک ژست زشت بدن محو شد. لبخندی که نه فقط یک داور، بلکه هویت و غرور یک ملت را نشانه گرفت.

***
انتشار عکس کنار ترامپ تیر خلاص به ملیت

علیرضا فغانی بعد از قضاوت مسابقه، دست به اقدامی زد که موجی از واکنش‌ها را در پی داشت. او در فضای مجازی عکسی از خودش در کنار دونالد ترامپ به اشتراک گذاشت؛ سوال اصلی این است: در شرایطی که تحریم‌ها و فشارهای سیاسی آمریکا زندگی مردم ایران را سخت‌تر کرده، چه دلیلی وجود دارد یک داور ایرانی بخواهد چنین تصویری را عمومی کند؟ آیا انتشار عکس هم پروتکل اجباری بود؟
اگر فرض کنیم در مراسم پایانی، فغانی چاره‌ای جز همراهی با پروتکل‌ها نداشت و باید مطابق آداب رسمی عمل می‌کرد، بخش اصلی ماجرا در فضای مجازی رقم خورد؛ جایی که او با اختیار کامل، تصویر خود و رئیس‌جمهور تروریست آمریکا را بارگذاری کرد و به نوعی پیامی متفاوت فرستاد. انتظار می‌رفت فغانی، دست‌کم این بار جانب احتیاط را رعایت کند اما رسما پیامش را فرستاد.
جامعه ایرانی، زخم‌خورده سیاست‌های تحریمی، جنگی و تهدیدهای ترامپ است. بسیاری از خانواده‌ها، چه آنهایی که در جنگ اخیر عزیزان‌شان شهید شدند، چه آنهایی که امروز زیر فشار اقتصادی روزگار می‌گذرانند، از دیدن چنین تصاویری دل‌آزرده می‌شوند.
این عکس می‌توانست منتشر نشود اما فغانی با این حرکت، نمک بر زخم مردم پاشید. جامعه ایرانی، حساسیت‌های خودش را دارد و از یک چهره شناخته‌شده انتظار دارد در بزنگاه‌های حساس، بیشتر از هر زمان دیگری در کنار مردم زادگاهش باشد، نه اینکه با انتشار یک عکس، موجی از دلسردی و ناراحتی را راه بیندازد.
در نهایت، این ماجرا به ما یادآوری کرد یک داور، فقط در زمین مسابقه قضاوت نمی‌کند بلکه بیرون از زمین هم زیر ذره‌بین مردم و تاریخ قرار دارد.

***
یک عکس یک سقوط؛ فغانی! تو از کجا آمده‌ای؟

علیرضا فغانی، حالا با یک حرکت ساده اما پرمعنا، تمام آنچه ساخته بود را در چشم مردم ایران فروریخت. فغانی با افتخار عکسی کنار دونالد ترامپ منتشر کرد؛ رئیس‌جمهوری که مردم ایران او را نماد تحریم، جنگ روانی، ترور و فشار می‌دانند.
این عکس، فقط یک عکس یادگاری نیست. این تصویر، پایکوبی کنار دشمنی بود که سال‌هاست سفره مردم ایران را کوچک‌تر، دارو را از بیمارستان‌های ایران دریغ و صدها کودک و زن بی‌گناه ایرانی را قربانی سیاست‌های جنایتکارانه خود کرده است. فغانی می‌دانست مردم ایران چه دردی از ترامپ بر دوش دارند اما باز هم ترجیح داد لبخند بزند و این لبخند را به رخ بکشد. کامنت‌های اینستاگرامش را بست تا صدای اعتراض مردم را نشنود اما مگر می‌شود صدای شکسته شدن دل یک ملت را با بستن چند کامنت خاموش کرد؟ مگر می‌شود خشم مردمی را که هر روز زیر سایه تحریم و تهدید زندگی می‌کنند، سانسور کرد؟
آقای فغانی! تو امروز نشان دادی فراموش کرده‌ای از کجا آمده‌ای، فراموش کرده‌ای با چه حمایتی به این جایگاه رسیده‌ای و فراموش کرده‌ای میلیون‌ها نفر در کوچه و خیابان‌های همین کشور، با هر سوت تو به خود می‌بالیدند. حالا چه شد؟ یک عکس با ترامپ ارزشش بیشتر از مردم ایران است؟ شاید فکر کرده‌ای تابعیت استرالیا یعنی پاک کردن شناسنامه ایرانی، شاید فکر کرده‌ای بستن کامنت‌ها یعنی بستن دهان تاریخ اما تاریخ این خیانت کوچک و این لبخند حقیرانه را فراموش نخواهد کرد. امروز، نه فقط یک داور، بلکه یک نماد سقوط کرد؛ نمادی که دیگر نمی‌تواند از احترام مردم ایران حرف بزند، چرا که نشان داد به احترام هیچ دلی نیاز ندارد.
بله! تو کامنت‌ها را بستی اما قلب مردم را چطور؟ آیا می‌توانی درد آنها را هم «دیسیبل» کنی؟

***
فغانی زیر تیغ مارکا
سوتی از آسیا

پس از فینال پرحاشیه جام‌جهانی باشگاه‌ها بین چلسی و پاری‌سن‌ژرمن، صدای اعتراض از گوشه و کنار بلند شد اما شاید تندترین واکنش را روزنامه اسپانیایی مارکا ثبت کرد. این رسانه معتبر، انتخاب علیرضا فغانی برای قضاوت حساس‌ترین بازی باشگاهی سال را به‌شدت زیر سؤال برد.
مارکا در ایکس نوشت: «برای کسانی که از مارسینیاک انتقاد می‌کنند، این بهترین پاسخ است! چنین فینالی باید داوری در حد و اندازه واقعی خودش داشته باشد». آنها حتی با طعنه اضافه کردند: «فغانی شاید کارنامه قابل قبولی در آسیا داشته باشد اما در جدال غول‌های اروپا، او اصلاً به کار نمی‌آید و این موضوع امشب به‌خوبی دیده شد».
این انتقاد، فراتر از یک نظر فنی بود؛ انگار پیامی نمادین به فیفا و کمیته داوران بود که چرا باید برای حساس‌ترین دیدار باشگاهی، سوت به داوری سپرده شود که کمتر تجربه مسابقات تاپ اروپایی را دارد.
فغانی که پیش‌تر به ‌خاطر قضاوت در جام‌جهانی و بازی‌های آسیایی مورد تحسین بود، حالا با  قضاوت پرسوت و عصبی، کل اعتبار خود را در چشم رسانه‌های اروپایی خدشه‌دار کرد.
شاید برای داوری که روزگاری در رده بهترین‌های دنیا قرار داشت، این نقدها زنگ خطری باشد تا دوباره نگاهش به فوتبال، بی‌طرفانه و فنی شود.

ارسال نظر
پربیننده