روایت ناتمام جنگ
میلاد جلیل زاده: از ویژگیهای جنگی که بامداد ۲۳ خرداد سال 1404 با تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران آغاز شد، این بود که این بار برخلاف تجربه ۸ ساله قبلی، نبرد از پایتختها شروع شد و در شهرهای بزرگ مسکونی ادامه یافت. این برای همه مردم ایران، حتی آنهایی که از مدتها پیش منتظر وقوع چنین جنگی بودند، شوکآور بود. قرار بود در این رویداد همه چیز عجیب و خارج از قالبهای کلیشهای و قضاوتهای نخنما پیش برود و مردم ایران همچنان واکنشی به این حمله نشان دادند که در تصور هیچکس، حتی خودشان نمیگنجید. یعنی به احتمال قوی تا یک ماه قبل از وقوع این حمله، ارزیابی مردم ایران از خودشان هم چنین حماسهساز، منسجم و دلاور نبود. درست است دور اول این درگیریها ۱۲ روز بیشتر طول نکشید اما اتفاقات داخل آن، چنان روی دور تند بود که نهتنها با شرایط غیرجنگی قابل مقایسه نیست، بلکه در قیاس با جنگهای دیگر هم این ۱۲ روز شاید به اندازه یک سال نبرد ماجرا داشت. ما پیش از این در کشورمان جنگ را تجربه کرده بودیم و طی این سالها هم در اطرافمان اتفاقاتی میافتاد که همگی آنها به ما مرتبط بود. از لحاظ رسانهای اینها تا حدودی ما را آماده رویارویی با وضعیت جنگی میکرد اما باز هم نمیشود شوکآور بودن این جنگ و بهم ریختن بخشی از سازمان مدیریت رسانه در کشور را کتمان کرد. اهالی رسانه با وجود چنین شرایطی تلاش کردند هرچه زودتر به مدار برگردند و بتوانند اوضاع را مدیریت کنند. پس از آتشبس هم تلاشهایی برای تولید خبر و محتوا درباره آن و به دست دادن روایتهایی از دل این جنگ آغاز شد. اولینها قدمها ممکن است سخت باشند چون الگوهای از پیش آمادهای وجود ندارد و یافتن قالبها و لحن متناسب با این وضعیت، یک تلاش فکری منسجم میطلبد. در عین حال همین نخستین قدمها بسیار مهم و موثر هستند. کسانی که در جهت ثبت روایات اجتماعی و انسانی این جنگ تلاش کردند، کمک بزرگی به تاریخنگاران آینده و راویان این روزها میکنند. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگو با یکی از آنهایی است که تلاش داشته در این فاصله زمانی اندک نسبت به وقوع جنگ، روایتگری درباره آن را آغاز کند. مجموعه مستند «تهران - تلآویو» به کارگردانی میکائیل دیانی و تهیهکنندگی و اجرای سیدعلی صدرینیا اثری است که تلاش میکند فراتر از تصاویر معمول جنگ، به زوایای انسانی، اجتماعی و فرهنگی آن بپردازد و روایتهای نادیده را به تصویر بکشد. «تهران - تلآویو» محصول سازمان هنری - رسانهای اوج است که در استودیو ۲۲ تولید شده و هر روز حوالی ساعت ۱۷:۴۵ از شبکه 2 سیما پخش میشود.
سیدعلی صدرینیا که سابقه ساخت مستندهای جنگی مانند «تهران - بیروت» و «تهران - دمشق» را در کارنامه دارد، در این گفتوگو به چرایی ساخت این مجموعه، چالشهای تولید و بازخوردهای آن پرداخته است.
***
آقای صدرینیا! زمان زیادی از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران نگذشته بود که کار ساخت مستند «تهران - تلآویو» شروع شد. چطور این اتفاق با این سرعت رخ داد؟ آیا از قبل پیشبینی این حمله را میکردید و پیشتولید کار شروع شده بود یا اینکه به واسطه تدابیر دیگری توانستید با این سرعت به بحث ورود کنید؟
ساخت مستند «تهران - تلآویو» ادامه تجربههایی است که از قبل داشتهایم. ما پیشتر و در جریان جنگ لبنان مستند «تهران - بیروت» را ساختیم که هر شب از تلویزیون پخش میشد و گوشههایی از جنگ و پشت صحنه آن را روایت میکرد. همچنین پیشتر از آن نیز در سال ۱۳۹۶ مستند «تهران - دمشق» را در دل اتفاقات جنگ سوریه تهیه کردم. وقتی جنگ اخیر علیه کشورمان شروع شد، بلافاصله به ذهنم رسید کاری مشابه با همان رویکرد بسازم؛ هم به میدانی که جنگ در آن جریان داشت نزدیک شویم و هم به زاویههای کمتر دیده شده پشت جنگ توجه کنیم.
قصد شما برقراری ارتباط عاطفی با مخاطبان است یا ثبت وقایع جنگ؟ البته بخشی از وقایع فنی و نظامی این جنگ در مستندات نظامی ثبت و ضبط شده و قسمتهایی از این مستندات در اختیار عموم قرار میگیرد. منظور آن بخشی از وقایع جنگ است که جنبههای انسانی و اجتماعی بیشتری پیدا میکنند.
به طور کلی میتوان بیان کرد مجموعه مستند «تهران - تلآویو» در تلاش است با تمرکز بر روایتهای کمتر دیده شده، ثبت تاریخ و نشان دادن نقشهای انسانی در روزهای سخت جنگ، تصویری متفاوت و زنده از این بحران را به مخاطبان ارائه میدهد. این مستند بیش از جنگ نظامی، جنگ انسانی، فرهنگی و اجتماعی را به تصویر میکشد.
اما مساله فقط نزدیکی جغرافیایی به محل درگیریها نیست. هر جنگی داستانها و روایتهای خود را دارد و باید بتوانیم بر آنها مسلط شویم تا دربارهاش گفتوگو شکل بگیرد. معمولا همیشه هم این اتفاق میافتد که بخشی از افراد و اتفاقات درگیر در جنگ بیشتر توجهات را به خودشان جلب میکنند و بخشهای مهم و تعیینکننده دیگری هستند که مغفول میمانند.
بله! اتفاقا این ۱۲ روز جنگ، بیش از آنکه فکر کنیم فقط تبادل آتش و موشک و پهپاد باشد، پر از داستانهای متنوع، قهرمانهای بینام و نقشهای پنهان بود. به عنوان مثال در قسمت نهم مستند سراغ جمعیت «طلوع بینشانها» و عمو اکبر رجبی رفتیم؛ جمعیتی که در روزهای عادی به معتادان کمک میکنند و غذا به بیخانمانها میرسانند. در همان روزهای جنگ، وقتی تهران خلوت میشد، دغدغهشان این بود که این بیخانمانها چه میشوند. یا کودکانی که پدر و مادر ندارند و در بمبارانها آسیب میبینند چه وضعیتی خواهند داشت. آنها برای این بچهها سرگرمی فراهم میکردند تا در لحظات بمباران احساس امنیت کنند. ما در این مستند به خانواده شهدای پدافند و دانشمندان هستهای پرداختیم، همچنین سراغ هنرمندان و چهرههای فرهنگی که در این روزها نقشآفرینی داشتند، رفتیم. این ۱۲ روز به واقع پر از قصه بود و ما تلاش کردیم بخشی از این روایتها را در مستند «تهران - تلآویو» ثبت کنیم. این ۱۲ روز جنگ داستان، اتفاق و قهرمانان بسیاری داشته است و از این رو «تهران - تلآویو» تلاش میکند این داستانها و اتفاقات پشت جنگ را ثبت و روایت کند تا در آینده این مستند بتواند منبع غنی و مناسبی باشد.
قطعاً آن تجربهها به شما کمک کرده است اما تفاوتهای ساختاری مشخصی بین مساله جنگ رژیم صهیونیستی با ایران و موارد دیگری مثل دمشق و بیروت وجود دارد و از قبل برای روایت آن آمادگی کامل وجود نداشت.
تولید این مستند ناگهانی و در شرایط جنگی با سرعت بالایی پیش رفت. زمانی که «تهران - بیروت» را تولید کردیم، این شرایط سخت را تجربه کرده بودیم و همین باعث شد آمادگی لازم را داشته باشیم. من و محسن اردستانی که در لبنان با هم همکاری میکردیم یک تیم دو نفره بودیم و با هم به این سبک کار عادت کردیم. در تهران اما با تیم کاملتری کار پیش رفت و از این رو تلاش کردهایم تیم سردبیری، اتاق فکر، تصویربرداری و تدوین یکپارچه باشد تا بتوانیم سریع واکنش نشان دهیم و به سوژهها برسیم. البته ساخت چنین مستندی که از قبل پیشزمینهای برای آن وجود نداشت سختیهای خودش را دارد؛ بیخوابی و تلاش شبانهروزی تا بتوانیم قسمتهای مختلف را بهروز تولید و پخش کنیم.
سختترین مرحله کارتان کدام بود؟ شاید دانستن این موضوع بتواند به افراد دیگری که قصد دارند در این زمینه فعالیت کنند، کمک کند.
از همه مهمتر هماهنگی گرفتن مجوزهاست. جنگ و شرایط جنگی فضای امنیتی دارد و گرفتن مجوز کار راحتی نیست و همچنان با محدودیتهایی مواجه هستیم اما سعی میکنیم این موانع را پشت سر بگذاریم. البته تجربه ضبط مستند در دل جنگ لبنان به ما در این روزها بسیار کمک کرد. در لبنان گاهی مجبور بودیم بدون مجوز و در دل بمباران کار کنیم و فرمولهایی یاد گرفتیم که چگونه در این شرایط کارمان را پیش ببریم. حالا هم با تنوع سوژهها، وقتی در جایی محدودیت داریم، سراغ بخشهای دیگر و داستانهای تازه میرویم.
این جنگی بود که در همان نخستین لحظات وقوعش پایتخت کشور را درگیر کرد اما به واقع همه چیز در تهران خلاصه نمیشد و گریبانگیر شهرهای زیادی از ایران شد. به نظر میرسد تا به حال روایتهای چندان جامعی از وضعیت جنگ در سایر شهرهای ایران نداشتهایم.
قرار بود «تهران - تلآویو» در ۳۰ قسمت ساخته شود. بعد از پایان جنگ در روز دوازدهم، من و تیمام احساس کردیم هنوز سوژههای زیادی باقی مانده که میتوان آنها را روایت کرد. به شهرهای مختلف مثل زنجان و تبریز رفتیم تا داستانهای جنگ خارج از تهران را هم ثبت کنیم. فکر میکنم در ۳۰ قسمت فاز اول این مجموعه را جلو ببریم، هرچند هنوز هم سوژههای جدید و زاویههای تازه وجود خواهد داشت.
یکی از چالشهایی که کار رسانهای در این ایام داشت، احوالات آشفته مردم بود. به این معنا که مردم مرتب در حال چک کردن اخبار بودند و و شاید بشود گفت حوصله بحثهای عمیق و طولانی را نداشتند. حالا آتشبس شده و اندکی فضا آرامتر است اما آن جستوجوگری که تا حدودی عجولانه هم هست، تا حدودی هنوز در رفتار مردم به صورت تهنشین باقی مانده. این در حالی است که جامعه نیازمند آگاهیبخشی درباره این جنگ است و احتمال دارد چنین کاری نیازمند طلبیدن صبر و حوصله بیشتری از مردم باشد. برای این قضیه چه تدبیری در ذهن داشتید؟
امروز اخبار از کانالهای مختلف و متنوع به دست مردم میرسد و شایعات زیاد است که همین، نگرانیها را افزایش میدهد. با توجه به چنین شرایطی که در جامعه حاکم است، ما «تهران - تلآویو» را شبیه یک مجله میبینیم، نه روزنامهای که فقط اخبار زودگذر بدهد و نه کتابی که برای تولید آن باید زمان و تحقیقات زیادی صرف شود. در این مستند تلاش کردیم پروندهها و سوژههای مهم جنگ را بررسی کنیم و بخشهایی از جنگ رسانهای و امنیت سایبری را با حضور کارشناسانی مثل حسن شمشادی و محمد لسانی پوشش دهیم. هدفمان هم در این قسمتهای مستند پاسخ به سوالات و شبهات مردم و کمک به ایجاد حس آرامش و امنیت است. به عنوان مثال هوش مصنوعی و فناوریهای جدید، پیچیدگیهایی در جنگ رسانهای ایجاد کردهاند که ما سعی کردیم درباره آنها هم بحث کنیم. البته رسالت اصلی ما کار خبری نیست، بلکه ثبت و روایت تاریخ به شکلی مستند است.
به نظر خودتان این شیوهها جواب داد و توانستید با مردم ارتباط بگیرید و تاثیر بگذارید؟
در رسانهها و فضای مجازی بازخوردهای خوبی داشتیم. همچنین نظرات و پیشنهادات مخاطبان را دریافت میکنیم و در قسمتهای بعدی سعی کردهایم این موارد را اصلاح کنیم و بهبود ببخشیم.