پل تهدید
رضا رحمتی: به نظر میرسد رژیم صهیونیستی پس از ناکامی در حملات مستقیم به ایران، به دنبال ایجاد «پل تهدید» از طریق عراق است. این استراتژی که من از آن به عنوان «پروژه عراق» یاد میکنم، میتواند تلاشی برای نفوذ در همسایه غربی ایران و ایجاد پایگاهی برای عملیاتهای ضدایرانی باشد اما جمهوری اسلامی ایران با مجموعهای از اقدامات پیشگیرانه، امنیتی، دیپلماتیک و نظامی، باید ضمن درک بیشتر این «پروژه» به ضرورت خنثیسازی این تهدید توجه داشته باشد. این یادداشت به چیستی مفهوم «پل تهدید»، بررسی جامع راهکارهای ایران در مقابله با این سناریوی خطرناک و گزینههای ایران میپردازد.
چرا عراق برای اسرائیل اهمیت استراتژیک دارد؟
عراق به دلایل متعدد به کانون توجه اسرائیل تبدیل شده است: نخستین دلیل همسایگی و مرز طولانی با ایران است. این موضوع سبب دسترسی مستقیم به مرزهای غرب ایران و تبدیل شدن عراق به عنوان موقعیت حائل استراتژیک برای ایران شده است. دومین دلیل اهمیت عراق برای اسرائیل، ضعف امنیتی شدید عراق به واسطه وجود گروههای مسلح معارض و نفوذ قدرتهای خارجی در این کشور بویژه حضور 2 دههای ایالات متحده در این کشور است که همین موضوع سبب تشویق به حضور در عراق یا تسلط امنیتی در عراق برای اسرائیل شده است. سومین دلیل، حضور آمریکا و وجود پایگاههای نظامی آمریکا در عراق است که میتواند هماهنگ با اسرائیل عمل کرده و در مواقع لازم علیه ایران فعال شود. چهارمین دلیل اهمیت عراق برای اسرائیل، تنوع قومی و مذهبی عراق است که امکان سوءاستفاده از اختلافات داخلی عراق را فراهم میکند و اسرائیل میتواند از این شرایط برای پیشبرد اهداف خود در قالب 3 محور اصلی استفاده کند.
1- ایجاد شبکههای جاسوسی، همانطور که در سالهای گذشته فعالیت این شبکههای جاسوسی تقویت شده و اقلیم کردستان عراق تبدیل به هاب اصلی نفوذ شبکههای نفوذی و جاسوسی در عراق علیه ایران شده است.
2- انجام عملیاتهای خرابکارانه که رصدهای اخبار متعدد از ناحیه عراق نشان میدهد بخش قابل توجهی از عملیات خرابکارانه علیه ایران در حوزه سرزمینی عراق و به واسطه ضعف شدید امنیتی این کشور برنامهریزی شده است.
3- اختلال در ارتباط ایران با محور مقاومت که با دستکاری دستگاه محاسباتی مقامات عراق برای تحتالامر کردن نیروهای بسیج مردمی در این کشور همراه بوده است؛ نیروهای مقاومتی که موفقیتهای بسیاری در مبارزه با مهمترین خطر عراق یعنی داعش داشتهاند.
چرا عراق برای اسرائیل نقش «پل تهدید» را دارد؟
«پل تهدید» (Threat Bridge) میتواند مفهومی ابداعی در روابط بینالملل باشد. منظور از «پل تهدید» یک مفهوم راهبردی است که به استفاده یک کشور یا بازیگر بینالمللی از قلمرو، منابع یا ساختارهای سیاسی-امنیتی کشور سوم برای اعمال فشار، نفوذ یا حمله به کشور هدف اشاره دارد. در این چارچوب، وقتی اسرائیل از عراق به عنوان «پل تهدید» علیه ایران استفاده میکند، به معنای بهرهبرداری نظاممند از چند مکانیسم کلیدی است.
1- تبدیل جغرافیای عراق به مزیت راهبردی برای اسرائیل
عراق به دلیل همجواری ۱۴۵۸ کیلومتری با ایران (از استان کردستان تا خوزستان) و دسترسی به مناطق حساس ایران، ارزش استراتژیک دارد. اینکه اسرائیل در صدد باشد با ایجاد پایگاههای غیرمستقیم در اقلیم کردستان یا استانهای دیگر، فاصله عملیاتی خود با اهداف ایرانی را از 1500 کیلومتر به چندصد متر کاهش دهد، موضوعی است که آرزوی استراتژیستهای صهیونیست است.
2- ساختار چندلایه نفوذ
پل تهدید 3 سطح دارد: سطح سخت، پایگاههای لجستیکی است که برای عملیاتهای ویژه میتواند مورد استفاده قرار گیرد. سطح دوم، سطح نرم است که شبکههای رسانهای و روانی (مثل فعالیت رسانهای ضدایرانی) در عراق میتواند تکمیلکننده این پازل باشد. سطح سوم برنامه اسرائیل هم میتواند سطح هوشمند و دسترسی به سیستم ماهوارهای مستقر در عراق برای تسلط بر حریم امنیتی ایران باشد. آمریکاییها پیشتر برای نفوذ به افغانستان از چنین مدلی استفاده کردند و پاکستان را تبدیل به «پل تهدید» برای افغانستان کردند. روسیه نیز برای نفوذ به ترکیه از سوریه استفاده کرد.
3- مؤلفههای «پل تهدید» علیه ایران
به نظر میرسد در اختیار داشتن پایگاههای نظامی آمریکا (مثل عینالاسد) در عراق، ایجاد مراکز لجستیک در اربیل و سلیمانیه و بسیاری از مراکزی که در عراق هستند، زمینه چنین وضعیتی را فراهم کرده است. بنابراین «پل تهدید» اسرائیل در عراق یک معماری پیچیده است که از ترکیب جغرافیای استراتژیک، شبکههای غیردولتی و فناوریهای نوین جنگ نامتقارن میتواند علیه ثبات امنیت در ایران استفاده کند.
شرایط موفقیت «پل تهدید» علیه ایران
به نظر میرسد اسرائیل برای موفقیت «پل تهدید» تمرکز خود را در روزهای اخیر روی پروژه عراق معطوف داشته است. این توجه به دنبال بیثباتی در عراق و تبدیل دولت این کشور به یک دولت ناپایدار و شکننده است.
شرایط پساجنگ در ایران و وضعیت میزان توجه به وضعیت عراق هم در این موضوع موثر است.
اگر استفاده از این استراتژی برای اسرائیل بتواند سطحی از موفقیت را ایجاد کند، عراق در وضعیتی از ناآرامی داخلی قرار خواهد گرفت. این طرح در صورت موفقیت میتواند الگویی برای جنگهای نیابتی آینده در غرب آسیا شود اما ریسک تبدیل عراق به میدان جنگ تمامعیار منطقهای را نیز افزایش میدهد.
استراتژی جامع ایران برای مقابله با «پل تهدید»
اما مساله این است که برای مقابله با تبدیل عراق به «پل تهدید»، ایران از چه اقداماتی باید بهره ببرد؟ برخی از این اقدامات به شرح زیر است.
الف- اقدامات امنیتی و نظامی
ایران با درک حساسیت مرزهای غرب، اقدامات متعددی باید انجام دهد. آنچه برای ایران از نان شب واجبتر است، تقویت سیستمهای پدافندی، استقرار سامانههای پیشرفته مانند «باور373» و «خرداد» در استانهای مرزی، افزایش گشتهای هوایی با پهپادهای رصدگر و ضربتی و ایجاد دیوار امنیتی الکترونیک در مرزهای غرب مشرف به اقلیم کردستان عراق است. این موضوع میتواند اشراف اطلاعاتی و الکترونیک ایران نسبت به عراق را بالا ببرد. همچنین به نظر میرسد ایران باید در هماهنگی با عراق، مجموعه عملیاتهای پیشدستانه، احتمالا حمله موشکی به پایگاههای مورد استفاده اسرائیل در اقلیم کردستان (مانند عملیات سال 1401)، انهدام شبکههای تروریستی در مرزها و اجرای مانورهای مشترک با نیروهای عراقی را در دستور کار قرار دهد. علاوه بر این، استفاده از ظرفیت همکاری با گروههای مقاومت، مثل آموزش و تجهیز حشدالشعبی، ایجاد سیستم هشدار سریع مشترک و عملیاتهای مشترک ضدتروریستی باید در دستور کار ایران قرار گیرد.
ب- اقدامات اطلاعاتی و ضدجاسوسی
گام دوم، دقت اطلاعاتی بیشتر است. استفاده از این ظرفیت میتواند با مهندسی معکوس اقدامات موساد علیه ایران انجام شود؛ از جمله نفوذ در ساختار موساد در منطقه و شناسایی و خنثیسازی عوامل نفوذی باید مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد به دلیل وضعیت ناپایدار امنیتی عراق، ارائه کمکهای امنیتی به بغداد نیز باید مورد توجه ایران باشد.
تحلیل شرایط نشان میدهد اسرائیل اگرچه به دنبال ایجاد تهدید از طریق عراق است اما با موانع جدی روبهرو خواهد شد. ایران با ترکیب هوشمندانه اقدامات امنیتی، دیپلماتیک و نظامی، توانسته سد محکمی در برابر این تهدید ایجاد کند. در بلندمدت، تداوم این استراتژی میتواند پروژه عراقِ اسرائیل را با شکست مواجه کند.
کلید موفقیت ایران این است که هوشیاری امنیتی خود را حفظ کند، به تقویت نیروهای بومی متحد ادامه دهد، از ابزارهای دیپلماتیک به صورت هوشمندانه استفاده کند و توان بازدارندگی نظامی خود را ارتقا دهد. در نهایت، عراق به دلیل پیوندهای تاریخی، مذهبی و اقتصادی با ایران، نمیتواند به پایگاه پایدار تهدید علیه همسایه شرقی خود تبدیل شود. تجربه سالهای اخیر نشان داده هرگونه تلاش در این جهت باید با هوشیاری امنیتی و اطلاعاتی ایران همراه باشد.