خوش تیپِ حواس جمع
فرزانه فولادی:
سلام ایرانبانو
نمیدانم اسمت را درست گفتم یا نه. راستش این آلزایمر حواس پنجگانه برایم نگذاشته است. دیروز به خیالم یک تکه بستنی خوردم ولی بعد دیدم دارم کف میکنم. نگو که صابون خورده بودم. این حافظه من در رفت و برگشتش، شلوغتر از اتوبانهاست. گفتم نامهای برایت بنویسم و بگویم از آن عینکهایت که در نامه قبل یا نمیدانم در تماس تلفنی گفتی برایم بفرستی.
شنیدم شرکتی در ایران شما یک عینک تولید کرده که با تابش نور آلزایمر را درمان میکند.
خواستم بگویم اگر عینکهایش به من میآید یکی برای من بفرست. من هم چند بلوز «مید این چین» برایت میفرستم.
داشتم از عینکهای شما میگفتم که یک شرکت دانشبنیان ایرانی به کمک مرکز علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی تهران آن را تولید کرده، نمیدانم کجا خواندم که از خاصیت درمانی نور استفاده کردهاند. ظاهرا نور با طول موج ۴۰ هرتز را با عینک منتقل میکنند به مغز و سلولهای مغز را فعال میکنند. به این روش هم روش غیرتهاجمی میگویند.
آره بابا هنوز یک چیزهایی حالیام هست. غیر ۴۰ هرتز که نمیدانم چیست. چهل عدد خوشیمنی است هرچه هست، حتما خوبست. نکته مهم اینست که نوشته بود در حال استراحت عینک را میگذاری. چی از این بهتر!
هم خوش تیپ میشوی هم آلزایمرت درمان میشود.
عزیزم که دوباره اسمت یادم رفت، هرچه زودتر این عینک را برای من بفرست. حالا دارد یادم میآید که خودم هم چند سال پیش مهاجرت کردم. به نظرم ایرانی بودهام. نیستم؟ تو همان مامان خودم نبودی؟
آیا مامان من را ندیدی؟
راستی مگر شما تحریم نیستید پس این کارها را از کجا سر در میآورید؟
دوستدارت
رُزی، مهاجر افسرده آلزایمری تو