خرید از بخارا
مهدی مرسلی: لیگ برتر فوتبال ایران در آستانه شروعی دوباره است اما نگاهها بیش از همیشه به بازیکنانی دوخته شده که از شرق خزر میآیند؛ فوتبالیستهای ازبک. اگر چند سال قبل، شنیدن خبر جذب یک بازیکن از ازبکستان در فوتبال ایران کمی عجیب بود، حالا این اتفاق تبدیل به روال عادی شده و هر پنجره نقلوانتقالاتی، نامهای تازهای از تاشکند و بخارا سر از باشگاههای ایرانی درمیآورند. پرسش اما این است: چرا چنین روندی شکل گرفته و چه دلایلی پشت این تصمیم باشگاههای ایرانی نهفته است؟
* تغییر معادلات جذب خارجیها
فضای اجتماعی و اقتصادی ایران در ماههای اخیر دستخوش تغییرات متعددی شده است. همین شرایط باعث شده بسیاری از فوتبالیستهای اروپایی و آمریکای جنوبی که پیشتر در لیگ ایران حضور داشتند، حالا از آمدن به تهران، اصفهان یا تبریز صرفنظر کنند. به همین دلیل مدیران باشگاهها به جای جستوجو در بازارهای دوردست، سراغ بازیکنان کشورهای همسایه رفتهاند؛ جایی که هم تطبیق فرهنگی راحتتر است و هم ریسک مهاجرت کمتر. ازبکستان به عنوان کشوری نزدیک از نظر جغرافیایی و فرهنگی، یکی از بهترین گزینهها برای این تغییر مسیر به حساب میآید.
* بازیکنانی که درخشیدند
هر روندی برای تثبیت، نیاز به یک نقطه شروع دارد؛ یک جرقه که نگاهها را تغییر دهد. در یکی دو فصل گذشته، فوتبالیستهایی مثل یوسوپف، ارونوف و ماشاریپف در لیگ برتر ایران توانستند کیفیت فنیشان را بخوبی ثابت کنند و نگاه مربیان و مدیران را عوض کنند. حالا همانطور که زمانی در بوندسلیگا، حضور درخشان شینجی کاگاوا مسیر بازیکنان ژاپنی و کرهای را هموار کرد، لیگ ایران هم با نمونههای موفق ازبک به یک مقصد تازه برای ستارههای آسیای میانه بدل شده است.
* آشنایی نزدیک در زمین
تیمهای ملی ایران و ازبکستان در سالهای اخیر بارها مقابل هم بازی کردهاند. همین تقابلهای مکرر باعث شد مربیان ایرانی از نزدیک شاهد تواناییهای فوتبالیستهای ازبک باشند. تیم ملی ازبکستان حتی در تورنمنتهای منطقهای، مثل جام CAFA، نمایشهای قابل توجهی برابر ایران داشت و همین بازیها فرصت شناخت بیشتری را فراهم کرد. وقتی یک مربی بارها کیفیت یک بازیکن را مقابل تیم خودش دیده، طبیعتا برای جذب او تردید کمتری خواهد داشت.
* نقش فیفا؛ واقعیت یا توهم؟
شاید برخی فکر کنند حضور بازیکنان ازبکستانی در فوتبال ایران بهدلیل پولهای فیفاست. ماجرا این است که فیفا برای جبران غیبت بازیکنان باشگاهی در طول جام جهانی، مبلغی را بابت هر روز حضور در اردوهای ملی به باشگاهها پرداخت میکند. در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، این مبلغ حدود ۱۰ هزار دلار در روز بود و برای تورنمنت ۲۰۲۶ آمریکا و کانادا و مکزیک احتمالا به ۱۲ تا ۱۳ هزار دلار میرسد.
اما واقعیت این است که این پول، آنقدرها هم که به نظر میرسد جذاب نیست. چرا؟ چون فیفا مبلغ را بین باشگاههایی تقسیم میکند که بازیکن در ۳-۲ سال اخیر برایشان بازی کرده. یعنی ستارهای مثل آشورماتف به استقلال آمد اما ۲ فصل قبل برای روبینکازان بازی کرده پس سهم عمده این پول نصیب باشگاه روس میشود. در نتیجه باشگاه ایرانی نهایتا درصدی از آن را دریافت میکند، در حالی که برای خرید و قرارداد او چند صد هزار دلار هزینه کرده است.
* اقتصاد و جغرافیا حرف اول را میزند
از نگاه بازیکنان ازبکستانی، بازی در ایران چند مزیت دارد: هزینه و زمان سفر به اردوی تیم ملیشان کمتر است، تفاوت آبوهوا و ساعت رسمی هم ناچیز است و ارتباط با خانواده راحتتر برقرار میشود. حتی شومورودف، مهاجم معروف ازبکستان، در یک پادکست گفته بود خوشحال است چند نفر از همتیمیهای ملیاش در یک کشور یا لیگ واحد بازی میکنند.
از سوی دیگر، باشگاههای ایرانی هم در شرایطی که امکان جذب بازیکنان گرانقیمت اروپایی یا آمریکای جنوبی را ندارند، ترجیح میدهند سراغ بازیکنان منطقه بروند که حرفهای، خوشاخلاق و کمحاشیه هستند و کیفیتشان هم برای سطح لیگ برتر کافی است.
* تجربه خوب، تبلیغ بیهزینه
وقتی یک بازیکن خارجی در تیمی عملکرد خوبی داشته باشد، خودبهخود تبدیل به سفیر لیگ مقصد میشود. حضور موفق ماشاریپف، یوسپف و ارونوف باعث شد خبر جذب فوتبالیستهای ازبک دیگر، نهتنها برای مدیران باشگاهها، بلکه برای هواداران هم خوب باشد. حالا وقتی هوادار استقلال یا پرسپولیس نام یک بازیکن جدید از ازبکستان را میشنود، او را با کیفیت و تعصب بازیکنان قبلی مقایسه میکند، نه با خارجیهای کمکیفیتی که در گذشته ناکام ماندند.
* سود مشترک بازیکن و باشگاه
این همکاری دوطرفه است. باشگاه ایرانی در شرایط فعلی، یک بازیکن مطمئن و حرفهای را با هزینه کمتر نسبت به اروپاییها میگیرد و شاید بخشی از هزینهاش را هم از طریق برنامههای فیفا جبران کند.
از طرف مقابل، فوتبالیست ازبک هم شانس بازی در یک لیگ رقابتی و پرتماشاگر را پیدا میکند و از نظر فنی و مالی سود میبرد.
* انتخاب منطقی
جذب بازیکنان ازبکستانی نه یک اتفاق تصادفی، بلکه نتیجه زنجیرهای از دلایل منطقی است: شرایط خاص فوتبال ایران، محدودیتهای جذب بازیکنان دوردست، تجربه موفق چند بازیکن، شناخت فنی از طریق بازیهای ملی و نزدیکی فرهنگی و جغرافیایی. شاید فیفا بخشی از این معادله باشد اما اصل ماجرا جای دیگری است؛ این انتقالات حاصل یک تعامل برد - برد است که هم برای باشگاههای ایرانی سود دارد و هم برای بازیکنان ازبک به همین دلیل، هر قدر هم پنجرههای نقلوانتقالاتی تغییر کند، بعید است تا وقتی این دلایل پابرجاست، موج حضور بازیکنان آسیای میانه در لیگ ایران فروکش کند.