سلاح هستهای؛ آری یا خیر؟
حجتالاسلام علیرضا جعفرزادهبهاءآبادی: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در ۲ موضع، صدر آیه ۶۰ سوره انفال را که میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّالله وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُالله يَعْلَمُهُمْ - هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد»، مورد تصریح قرار داده است. مقدمه قانون اساسی، ارتش و سپاه را عهدهدار حفظ و حراست از مرزها، جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان دانسته است و بلافاصله به آیه مزبور به عنوان مبنای این امر اشاره میکند. همچنین اصل ۱۵۱ قانون اساسی صراحتا تکلیف دولت به فراهم آوردن توانایی دفاع مسلحانه از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران را به حکم آیه مذکور دانسته است.
مذکور افتادن آیات قرآن در قانون اساسی امکان استناد حقوقی به مفاد و دایره دلالی آنها را به دست میدهد، چرا که قانونگذار اساسی در نص قانون، مبنای قرآنی و دینی اصل را به آن ضمیمه کرده و گویی فهم و دلالت حقوقی را در چارچوب آن دانسته است. بر همین اساس، این پرسش قابل طرح است: آیا میتوان به حکم عبارت «هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [دشمنان]، آماده کنید... تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید...»، از ظرفیت حقوقی قانون اساسی برای تجویز ساخت سلاح هستهای در راستای «بازدارندگی» سخن به میان آورد؟
در پاسخ به این پرسش توجه به اندیشه رهبر انقلاب اسلامی به عنوان ولی فقیه جامعالشرایط ضروری است. ایشان در برداشت از آیه مزبور معتقدند: ««تُرهِبونَ بِه» همان چیزی است که در ادبیات سیاسی امروز به آن «قدرت بازدارندگی» میگویند» (20/2/1396). ایشان در جایی دیگر میفرمایند: «تُرهِبون فقط به معنای این نیست که آنها را بترسانید که از شما بترسند؛ نه! این ترس، بازدارنده است. چنانچه دشمن بیمناک شد از قدرت شما، از آمادگی شما، آن وقت این بیمناکی، بازدارنده دشمن است» (21/7/1398). در بیان رهبری: «قرآن این را به ما یاد داده: «تُرهِبونَ بِه عَدُوَّالله وَ عَدُوَّکُم»، خودتان را آنجور آماده کنید که دشمن خدا و دشمن شما، واهمه داشته باشند و هراس داشته باشند» (13/2/1395). در باور ایشان ««تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّالله وَ عَدُوَّکُم» یعنی وقتی شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خودِ نفس این بازدارنده است» (27/1/1402). رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین این مبنای قرآنی قانون اساسی، خطاب به مسؤولان لشکری تأکید دارند که برآمده از ««تُرهِبونَ بِه عَدُوَّالله وَ عَدُوَّکُم»، باید حضور شما، وضعیت شما، حرکت شما جوری باشد که دشمن را دچار رعب کند. دشمن، متجاوزِ بالطبع است؛ طبیعت جهانخواران تجاوز است... باید جوری حرکت کنید که او احساس کند نمیتواند نفوذ کند.... باید جرأت شروع جنگ را از دشمن گرفت... آمادگیهایتان را افزایش دهید؛ هم آمادگی علمی را [یعنی] در علم و در تحقیقات، هم آمادگیهای ابزاری را [یعنی] ابزارهای جنگی... دائم به فکر باشید دست برتر را داشته باشید؛ ملاک «تُرهِبونَ بِه عَدُوَّالله» است. دشمن اگر نترسد، تعرض میکند؛ اگر نترسد، به خود جرأت میدهد تجاوز کند» (15/7/1394). به این ترتیب میتوان تا اینجا چنین ظرفیتی را در قانون اساسی شناسایی کرد که اطلاق دلالت صریح «ترهبون به...» بر لزوم خلق قدرت بازدارندگی نظامی، تولید سلاح هستهای را نیز به انگیزه ایجاد بازدارندگی تجویز میکند و تنها مانع، مفاد اصول 77 و 125 قانون اساسی است که با خروج از معاهده NPT برطرف میشود.
بررسی دیدگاه رهبر انقلاب اما حکایت از استثنای سلاح هستهای بازدارنده از اطلاق فرمان قرآنی مذکور دارد. تردیدی نیست که استفاده و کاربرد سلاح هستهای، حرام شرعی مسلم و در تغایر با آموزههای دینی است و پرسش فوق صرفاً ناظر به ساخت و نگهداری سلاح هستهای به منظور ایجاد رعب یا همان بازدارندگی است. بنابراین میتوان با تفکیک میان «استفاده» و «نگهداری»، نظرگاه آیتالله خامنهای را مدنظر قرار داد.
تمرکز بر برخی بیانات رهبری ممکن است چنین تصوری ایجاد کند که حرمت منحصر در استفاده است. برای نمونه ایشان میفرمایند: «جمهوری اسلامی ایران «استفاده» از سلاح هستهای و شیمیایی و نظایر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی میداند» (9/6/1391). همچنین ایشان تصریح دارند: «طبق مبانی اعتقادی ما، مبانی دینی ما، «به کار بردن» اینگونه وسایل کشتار جمعی اصلا ممنوع است، حرام است؛ این، ضایع کردن حرث و نسل است که قرآن آن را ممنوع کرده؛ ما دنبال این نمیرویم» (30/11/1388). در جایی دیگر میفرمایند: «ما اگر گفتیم -که گفتهایم- از سلاح هستهای «استفاده» نمیکنیم، به خاطر همین تقیدات است، به خاطر همین پایبندی به تعبد اسلامی و مقررات اسلامی و قوانین اسلامی است» (30/1/1394). در فتوای رهبر انقلاب نیز چنین آمده که «ما «کاربرد» این سلاحها را حرام و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابنای بشر از این بلای بزرگ را وظیفه همگان میدانیم» (27/1/1389).
با این همه اما نگاهی جامعتر به اندیشه آیتالله خامنهای گویای حرمت توأمان استفاده و همچنین تولید سلاح هستهای است. برای نمونه میتوان به این بیانات توجه کرد:
۱- ما سلاح هستهای را... بهخاطر عقیدهمان قبول نداریم... خودمان هم قاطعا میگوییم «نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت» (26/6/1392).
۲- «ما نمیخواهیم سلاح هستهای «درست کنیم»... ما اعتقاد داریم سلاح هستهای جنایت بر بشریت است و «نباید تولید شود» (28/11/1391).
۳- «ما «امروز و فردا» و هیچوقت به سلاح هستهای احتیاج نداریم؛ سلاح هستهای برای یک کشوری مثل کشور ما مایه دردسر است» (20/1/1394).
۴- «ما به دلایل خودمان، بههیچوجه دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ نه تولید کردیم و «نه تولید خواهیم کرد»؛ این را میدانند اما یک بهانه است... ما سلاح اتمی نداریم، سلاح اتمی هم «نخواهیم ساخت» (1/1/1391).
۵- «ما سلاح هستهای را نمیخواهیم؛ این در سلسله نیازها و نظام تسلیحاتی ما اصلا وجود ندارد. ما اعلام کردیم استفاده از سلاحهای هستهای از نظر اسلام حرام و ممنوع است و «نگه داشتن» آن، ایجاد یک خطر بزرگ و یک دردسر بزرگ است؛ ما دنبال این نیستیم و نمیخواهیم؛ پول هم بدهند بگویند آقا شما بیایید این کار را بکنید، ملت ایران نمیخواهد، مسؤولان نمیخواهند» (14/3/1388).
۶- «دستیابی به سلاح هستهای برخلاف منافع سیاسی و اقتصادی کشور و مخالف دستورهای دین اسلام است» (28/10/1384).
۷- «ما میخواهیم به دنیا اثبات کنیم «داشتن» سلاح هستهای، قدرتآفرین نیست... ما استفاده از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و «نگه داشتنش» را یک کار بیهوده پرضررِ پرخطر میدانیم و «هرگز دنبالش هم نمیرویم» (3/12/1390).
۸- «هرگونه استفاده و «حتی تهدید به استفاده از این سلاح»، نقض جدی مسلمترین قواعد بشردوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید... اصرار دولتها بر نگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاحها که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دستهجمعی و ایجاد امنیت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمینشده همگانی نداشته و ندارد، استمرار کابوس هستهای جهان را به دنبال داشته است... بیدلیل نیست که این راهبرد، «بازدارندگی مبتنی بر نابودی تضمینشده متقابل» یا دیوانگی نام گرفته است» (27/1/1389).
بنابراین با توجه به منظومه فکری - فقهی رهبر انقلاب اسلامی، مفاد آیه 60 سوره انفال که در قانون اساسی مورد تصریح قرار گرفته، علاوه بر اینکه برای استفاده از سلاح هستهای قابلیت استناد ندارد، برای بازدارندگی نیز قابل استناد نخواهد بود. حرمت ساخت نیز به حرمت استفاده، بازگشت دارد. رهبر انقلاب صریحاً در جایی میفرمایند: «...هم ساختنش غلط است، هم نگه داشتنش غلط است، چون به کار بردنش حرام است. انسان محصولی را بسازد که نمیتواند آن را به کار ببرد، باید همان جا بماند؛ یعنی قطعا حرام است؛ یعنی چنانچه ما یک وقتی سلاح هستهای میداشتیم، معلوم بود هرگز امکان نداشت در هیچ جا آن را به کار ببریم، چون طبق موازین اسلامی قطعاً حرام است، خب! چیزی که حرام است، چرا انسان خرج کند بسازد؟» (17/7/1398).
بنابراین امکان استفاده حقوقی از آیه مذکور برای تجویز تولید سلاح هستهای برای بازدارندگی وجود ندارد و دکترین کنونی جمهوری اسلامی ایران ساخت این سلاح را به دلیل حرمت استفاده، حرام میداند؛ مگر اینکه گفته شود همانقدر که بیاعتمادی دشمن به حکم شرعی «حرمت به کارگیری سلاح اتمی» در حالت عدم ساخت آن موجب ایذا و تجاوز دشمن است، بیاعتمادی به همین حکم در فرض ساخت، امنیتآفرین است؛ چه آنکه دشمن بنا بر نپذیرفتن اعتبار فتوای صریح ولی فقیه را دارد.
توضیح آنکه اگر حرمت ساخت به دلیل حرمت کاربرد باشد، میتوان گفت منع شرعی کاربرد، منافاتی با جواز ساخت آن ندارد، چرا که دشمنان این سرزمین نشان دادهاند در محاسبات خود جایگاه و اعتبار لازم را برای «فتوای شرعی» قائل نیستند و بر همین اساس با وجود فتوای صریح حرمت، اتهام میزنند و تحریم و تجاوز میکنند. حال که بنا بر عدم پذیرش اعتبار فتواست، ساخت سلاح هستهای، به رغم اعتقاد به حرمت کاربرد آن، میتواند بازدارنده باشد، زیرا هرچند باور به حرمت استفاده داریم اما دشمن این را در محاسبات دخیل نمیداند و با این منطق، ترس و بازدارندگی (ترهبون به عدوالله و عدوکم) حاصل میشود. به این ترتیب میتوان میان جواز (و بلکه لزومِ) ساخت و حرمت استفاده سلاح هستهای جمع کرد.