29/تير/1404
|
05:50
۰۰:۰۵
۱۴۰۴/۰۴/۲۹
«وطن امروز» از پایداری فروش نفت ایران به چین در بحبوحه درگیری و تحریم‌ها گزارش می‌دهد

ایران - چین؛ منافع همگرا

محمدطاهر رحیمی: با وجود درگیری ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی در ژوئن ۲۰۲۵ و تداوم تحریم‌های دوران ترامپ، فروش نفت ایران به چین نه تنها ادامه یافت، بلکه افزایش قابل توجهی را نیز تجربه کرد. این پدیده به دلیل ترکیبی از سازوکارهای پیچیده ایران برای دور زدن تحریم‌ها، الزامات استراتژیک امنیت انرژی چین و رقابت ژئوپلیتیک گسترده‌تر میان کریدورهای IMEC و BRI قابل توضیح است. افزایش واردات چین در ماه ژوئن، بیش از آنکه ناشی از تقاضای فوری باشد، نتیجه معامله‌ای برد - برد و فرصت‌طلبانه بود که با «عجله پیش از درگیری» از سوی ایران و درک چین از یک پنجره فرصت تحریک شد.
* عبور از توفان‌های ژئوپلیتیک
درگیری ۱۲ روزه بین ایران و رژیم صهیونیستی در ژوئن ۲۰۲۵، تنش‌های منطقه‌ای را افزایش داد و در پس‌زمینه تحریم‌های شدید آمریکا رخ داد اما برخلاف انتظارات، صادرات نفت خام ایران به چین نه‌تنها جریان خود را حفظ کرد، بلکه شاهد افزایش قابل توجهی هم بود. این گزارش به بررسی تعامل پیچیده دینامیک‌های بازار، خنثی‌سازی هوشمندانه تحریم‌ها، سیاست استراتژیک انرژی چین و رقابت ژئوپلیتیک گسترده‌تر که امکان تداوم و افزایش تجارت نفت و توسعه آن به سایر بخش‌های اقتصادی را فراهم آورد، می‌پردازد.
* روایت داده‌ها؛ جریان نفت ایران و چین در مه و ژوئن ۲۰۲۵
داده‌ها افزایش قابل توجه واردات نفت ایران توسط چین را از ماه مه تا ژوئن ۲۰۲۵ نشان می‌دهد. بارگیری‌های صادراتی ایران در ماه مه به 1.83 میلیون بشکه در روز (bpd) رسید که با توجه به زمان معمول ترانزیت، زمینه را برای واردات قوی چین در ماه بعد فراهم آورد. ماه مه واردات نفت خام ایران توسط چین حدود یک تا 1.1 میلیون بشکه در روز گزارش شد.
ماه ژوئن، داده‌ها افزایش قابل توجهی را نشان داد:
- ورتکسا (Vortexa) برای اول تا ۲۰ ژوئن واردات چین را بیش از 1.8 میلیون بشکه در روز گزارش کرد.
- کپلر (Kpler) تا ۲۷ ژوئن، صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران به چین را 1.46 میلیون بشکه در روز اعلام کرد.
- بلومبرگ، با استناد به ورتکسا گزارش داد واردات چین در ژوئن به بیش از 1.7 میلیون بشکه در روز افزایش یافته که بالاترین سطح از ماه مارس است.
- تریدینگ‌ ویو (Trading View) نیز تایید کرد واردات چین در ژوئن از 1.1 میلیون بشکه در روز در ماه مه به بیش از 1.7 میلیون بشکه در روز افزایش یافته است.
به طور خاص، بارگیری‌ها از اول تا ۱۲ ژوئن، درست قبل از حملات رژیم صهیونیستی، به اوج بی‌سابقه 2.5 میلیون بشکه در روز رسید اما در ۱۰ روز بعد به 1.2 میلیون بشکه در روز کاهش یافت.
این داده‌ها به طور قاطع افزایش قابل توجه ماه به ماه واردات نفت ایران توسط چین را از مه تا ژوئن ۲۰۲۵ نشان می‌دهد. این افزایش عمدتاً ناشی از بارگیری‌های بالای ماه مه بود که به دلیل زمان معمول ترانزیت، به تحویل‌های بیشتر در ژوئن منجر شد. «عجله پس از حمله» یا «تسریع در حمل و نقل» در اوایل ژوئن، نشان‌دهنده یک استراتژی فعال ایرانی برای پیشبرد صادرات است. 
* پایداری ایران؛ سازوکارهای خنثی‌سازی تحریم‌ها و انطباق با بازار
پالایشگاه‌های مستقل چینی معروف به «کفگیر» (teapot) ستون فقرات استراتژی ایران برای خنثی‌سازی تحریم‌ها را تشکیل و حجم بالایی از صادرات نفت ایران به چین را به خود اختصاص می‌دهند. این پالایشگاه‌ها نفت خام ایران را خریداری می‌کنند و محصولات پالایش‌شده را در داخل کشور با ارز محلی می‌فروشند که آنها را از تحریم‌های ثانویه مصون می‌دارد.
ترکیب پالایشگاه‌های «کفگیر»، تانکرهای «ناوگان تاریک» و سازوکارهای مالی جایگزین، یک سیستم عمیقاً ریشه‌دار و بسیار سازگار برای خنثی‌سازی تحریم‌ها را تشکیل می‌دهد. این صرفاً دور زدن موقت نیست، بلکه یک رویکرد ساختاریافته و سیستمی است که دستیابی آمریکا به هدف اعلام شده خود یعنی قطع کامل صادرات نفت ایران را بسیار دشوار می‌کند. جریان قوی و مداوم نفت ایران، با وجود تشدید تحریم‌های آمریکا معضلی قابل توجه برای قدرت‌های تحریم‌کننده ایجاد می‌کند.
* الزامات استراتژیک چین؛ امنیت انرژی و اهرم ژئوپلیتیک
چین به عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام جهان با ۸۳ درصد وابستگی به واردات در سال ۲۰۲۳، امنیت انرژی را به عنوان یک منفعت ملی اصلی در اولویت قرار می‌دهد. یک جزء کلیدی این استراتژی، تنوع بخشیدن به تامین‌کنندگان انرژی آن است. نفت ایران، با وجود تحریم‌ها، یک منبع جایگزین ارائه می‌دهد که مستقیماً به این تنوع کمک می‌کند و دست چین را صرفا زیر ساطور آمریکا به وسیله سعودی‌ها و روسیه قرار نمی‌دهد.
درگیری رژیم صهیونیستی و ایران مستقیماً منافع استراتژیک چین را با به خطر انداختن واردات انرژی و کریدورهای لجستیکی زمینی، بویژه آنهایی که برای طرح «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) حیاتی هستند، تهدید می‌کند. ایران یک نقطه جغرافیایی و سیاسی حیاتی در گسترش BRI به سمت غرب است. بی‌ثبات کردن ایران، چین را از نظر ساختاری بشدت آسیب‌پذیر می‌کند. در واقع شکست ایران شکست بزرگ چین است.
کریدور اقتصادی هند – خاورمیانه - اروپا (IMEC) به طور گسترده‌ای به عنوان یک جایگزین مستقیم و رقیب برای BRI چین درک می‌شود. IMEC که توسط آمریکا، هند، رژیم صهیونیستی و کشورهای مختلف عربی و اروپایی حمایت می‌شود، برای مقابله با نفوذ ژئوپلیتیک چین طراحی شده است. ایران باثبات و از نظر اقتصادی قابل دوام که با خریدهای مداوم نفت چین حمایت می‌شود، یک شریک کلیدی در شبکه زیرساخت‌های استراتژیک محور چین - پاکستان - ایران است.
تجارت پایدار و فزاینده نفت در دوره‌ای از تنش‌های ژئوپلیتیک حاد و تشدید اجرای تحریم‌ها، نشان‌دهنده تعمیق عمیق مشارکت استراتژیک چین و ایران است. این رابطه از یک رابطه صرفاً معاملاتی به یک اتحاد همزیستی تبدیل می‌شود که در پی ضرورت ژئوپلیتیک شکل گرفته است.
از طرفی، فروش حجیم نفت ایران به چین فقط حائز اثرات مهم در حساب جاری ایران نیست، بلکه زیربنایی تضمین‌شده‌ برای باز کردن حساب سرمایه غیرمقیم است که در بلندمدت دوباره حساب جاری را هم تقویت می‌کند (تأمین ارز مورد نیاز برای ایران) و اساسا کریدورساز است؛ به این معنا یک درهم‌تنیدگی امنیتی – اقتصادی - سیاسی میان ایران و چین ایجاد می‌کند.
* نتیجه‌گیری؛ رابطه همزیستی‌ای که با ضرورت ژئوپلیتیک شکل گرفته است
پایداری قابل توجه صادرات نفت ایران به چین در طول درگیری ژوئن ۲۰۲۵ و تحت تحریم‌های ترامپ، گواهی بر یک رابطه عمیقاً درهم‌تنیده و استراتژیک است. این پایداری بر پایه سازوکارهای پیچیده و سازگار ایران برای خنثی‌سازی تحریم‌ها، ماهیت فرصت‌طلبانه خریدهای چین و الزام فراگیر تنوع‌بخشی در راستای تأمین امنیت انرژی و استقلال سیاسی چین استوار است و البته تراز پرداخت‌های ایران را هم از حیث ارزآوری برای کشور و هم از حیث تأمین مالی توسعه اقتصادی در ایران به صورت پایداری تغذیه می‌کند.
به عبارتی، فراتر از معاملات صرفاً تجاری، تجارت پایدار نفت، تجلی یک رابطه همزیستی است که با ضرورت ژئوپلیتیک شکل گرفته است. ایران بشدت به درآمد ثابت و یک خریدار قابل اعتماد نیاز دارد. همزمان چین از نفت ایران برای تقویت امنیت انرژی خود، تنوع بخشیدن به منابع تامین خود و مقابله استراتژیک با ابتکارات ژئوپلیتیک غرب مانند کریدور IMEC استفاده می‌کند.
این شریان حیاتی نفتی پایدار، محدودیت‌های ذاتی تحریم‌های یکجانبه را در مواجهه با یک فروشنده مصمم و یک خریدار با انگیزه استراتژیک که منافع آنها در یک چشم‌انداز ژئوپلیتیک مشترک همگرا می‌شود، برجسته می‌کند. در حالی که ترتیب فعلی سازگاری کوتاه‌مدت قوی را نشان می‌دهد، چالش‌های بلندمدت برای ظرفیت صادرات نفت ایران، نشان می‌دهد پایداری آینده آن اولا به تغییر رویکرد دولت به دنیای امروز در حوزه ژئوپولیتیک و ثانیا به مسائل ساختاری اساسی در بخش نفت ایران بستگی خواهد داشت.

ارسال نظر
پربیننده