جنگ میهنی
سیدامیر انتظاریفر: رسانه فارن افرز از جمله رسانههایی است که در روزهای پس از جنگ، به صورت مستمر تولیداتی یکطرفه به نفع اسرائیل داشت؛ این مسیر یکطرفه تا آنجا پیش رفت که حتی متنهایی هم از رئیس سابق آمان، واحد اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی منتشر کرد که در آن او در قالب گزارش، یک ظفرنامه خندهدار به نفع ارتش رژیم نوشت. در یکی دیگر از متنهایی که در فارن افرز منتشر شد، محمد آیتاللهیتبار، استادیار گروه امور بینالملل در مدرسه بوش و نویسنده کتاب «هنر دینی دولت؛ سیاستهای اسلام در ایران»، متنی نوشت که از نظر روند تحلیل میتوان آن را سوگیرانه و حتی خصمانه دانست اما نکته مهم این متن آن است که مانند بسیار متنهایی که در مدت پس از جنگ نوشته شدند و همبستگی ملی ایرانیان را برجسته کردند، متن او نیز حائز این ویژگی بود. به عبارتی این همبستگی در میان ایرانیان چنان زیاد بود که حتی در متنهایی که میتوان آنها را از واقعیت دور دانست و حتی به آنها لقب خصمانه داد هم این ویژگی برجسته بود. بررسی و مرور بخشهایی از این متنها نشان میدهد چقدر این همبستگی ارزنده و برجسته است.
او بر آن است اسرائیل با الهام از ایده «قطع سر»، عملیات گسترده ترور مقامات و نظامیان کشور را آغاز کرد تا در مدت کوتاهی سیستم سیاسی را به فروپاشی برساند اما «به نظر میرسد به جای فروپاشی بر اثر شوک این حملات، جمهوری اسلامی به نوعی جان تازهای گرفت. این حملات باعث بروز یک احساس همبستگی جمعی به دور پرچم ملی شد به طوری که ایرانیها حملات را محکوم کرده و واکنش [تهاجمی] حکومت را جشن گرفتند. رژیم ایران به عزای مقامات از دست رفته خود نشست اما به سرعت جایگزینهای آنها را تعیین کرد. از این رو این عملیاتها باعث شد ملت ایران یکپارچهتر و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تقویت شود».
او بر آن است عملیات ابتدایی اسرائیل علیه ایران نهتنها موجب فروپاشی و قطع سر نشد، بلکه احساسی از همبستگی حول پرچم یا «Rally ‘round the flag effect» را رقم زد. اثر این پدیده چنان زیاد بود که به باور آیتاللهیتبار این حمله ممکن است یک قرارداد اجتماعی جدید حول امنیت در ایران خلق کند: «ایرانیها ممکن است بیشتر از گذشته تمایل داشته باشند قدرت حاکم را همانطور که هست بپذیرند. ممکن است کشور اکنون یک قرارداد اجتماعی جدید پیدا کرده باشد که امنیت ملی را بالاتر از هر چیز دیگری قرار دهد».
به باور او، همزمان با اوج گرفتن جنگ در ایران، مردم در حال رسیدن به این نتیجه بودند که این نه جنگی علیه یک نظام سیاسی که علیه زندگی تمام مردم ایران است: «با شدت گرفتن حملات و هدف قرار دادن زیرساختها و کشته شدن شهروندان عادی، بسیاری از ایرانیان شروع به این نتیجهگیری کردند که این حملات نهتنها جنگی علیه رژیم [سیاسی]، بلکه علیه ملت ایران است. این احساسات پس از آن بیشتر شد که ترامپ و مقامات اسرائیلی از ساکنان تهران خواستند خانههای خود را تخلیه کنند». او به مصاحبه یکی از شهروندان ایرانی با روزنامه فایننشالتایمز هم اشاره میکند که گفته بود: «من طرفدار جمهوری اسلامی نیستم اما اکنون وقت آن است برای ایران همبستگی نشان دهیم. ترامپ و نتانیاهو که میگویند تخلیه کنید، انگار به سلامت ما اهمیت میدهند. چگونه میشود شهری با ۱۰ میلیون نفر تخلیه شود؟ من و شوهرم قرار نیست زمین را برای آنها هموار کنیم. بگذارید ما را بکشند». آیتاللهیتبار اشاره میکند تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، موجی بزرگ از ملیگرایی و میهندوستی را در ایران خلق کرد که حتی گروههای اجتماعی مخالف هم در حمایت از آن به پا خاستند: «به جای آنکه این حملات خشم عمومی علیه حکومت ایران را برانگیزد، منجر به انفجار ملیگرایی شد. همانطور که جمهوری اسلامی از حمله اسرائیل جان سالم به در برد و با موشکهای بالستیک خود تلافی کرد، واکنش نیروهای مسلح ایران هم با تشویق نویسندگان، هنرمندان و خوانندگان ایرانی روبهرو شد که بسیاری از آنها معمولا بیطرف یا مخالف هستند. تحلیلگران ایرانی از طیفهای مختلف سیاسی، حمله اسرائیل را به حمله نازیهای آلمان در سال ۱۹۴۱ به اتحاد جماهیر شوروی تشبیه کردند و این درگیری را به عنوان جنگ میهنپرستانه ایران بر کشیدند، یعنی یک مبارزه ملی که فراتر از سیاست میرود. حتی برخی مخالفان قدیمی و زندانیان سیاسی سابق نیز به این حرکت پیوستند». نتیجهگیری متن او بسیار مهم و قابل توجه است؛ او در تمام متن مفصل خود به این نکته اشاره میکند که ایران ضرباتی دریافت کرده و حتی همانطور که پیشتر ذکر شد، متن را خصمانه نوشته است اما در نهایت اذعان میکند: « نکته واضح این است که تهران همچنان مصمم ایستاده و بعید است رفتارش با قبل تغییر کند. این بدان معناست که اسرائیل ممکن است تصمیم به حمله مجدد بگیرد اما ایران میتواند به سرعت پاسخ دهد».