01/مرداد/1404
|
04:28
۲۲:۱۹
۱۴۰۴/۰۴/۳۱
نگاه

جنگ کریدورها و نوار بی‌نوای غزه

زهرا محسنی‌فر: کریدور داوود، جاده‌صاف‌کن پیمان آبراهام است. بله! لشکرکشی‌های بی‌سابقه، برای عادی‌سازی‌های رابطه است. پس بنویسید صلح از طریق قدرت و بخوانید زندگی زیر یوغ ذلت. می‌دانید جهانخواران چه آشی برای شام پخته‌اند؟‌ ای عزیزان مصر و شامات و عراق! بنی‌اسرائیل، نیل تا فرات را جگر زلیخا می‌خواهد. بفهمید که جَوَلان باطل برای قطع شریان حق است. دروزی‌دوستی متجاوزان، برای دریوزه‌سازی همه قبایل و مذاهب و طوایف است. با کشتی سوراخ، احدی به ساحل نمی‌رسد. ‌های‌ ای پیروان پیامبر! اگر از امت، ایالات متحده نسازید، آمریکا با نکبت کارتان را خواهد ساخت. اگر متحد نشوید، لاجرم مضمحل می‌شوید. لیبی‌سازی، سرنوشت محتوم آنهاست که با شیطان لابی می‌کنند. تجزیه، عاقبت ساده‌اندیشانی است که از تجربه درس نمی‌گیرند.
ام‌القرای شیعه هم که باشیم، از هجوم قشون قهریه در امان نیستیم. ایران، در موقعیت سگک کمربندها و همسایگی کریدورهای مهم جهان است. آنکه در سودای فتح سویداست، به زور هم که شده زنگزور می‌سازد. از دالان جنایت عریان نشود، از کانال تجارت پنهان وارد می‌شود؛ این قلق‌گیری‌ها، برای زدن در خال تهران است و اُف بر پنهانکاری علی‌اف‌ها و درب و داغان باد نفاق اردوغان‌ها که حسن همجواری و حرمت همسایگی نگه نمی‌دارند. عوض قدردانی از خویشتنداری ایران، مزورانه پلیتیک می‌زنند تا ژئوپلیتیک منطقه را عوض کنند و خائنانه زیر پای صهیون، فرش خون بکشند. بله! هدف دشمن سنگ‌انداز، پیشانی ماست. پریشان اختلافات داخلی شویم، حتما پشیمان می‌شویم. جبهه فرامرزی نسازیم، در جبهه درون‌سرزمینی باید بجنگیم. از حمایت مظلوم دست بکشیم، از حمایت خدا محروم می‌شویم. از تنگه‌ها غفلت کنیم، به تنگنا می‌افتیم. و آه و آه از غزه؛ غزه‌ای که غذا ندارد. آن نوار بی‌نوا بیش از آنکه مرکز ابتلای مردمش باشد، محل امتحان ماست. فاجعه غزه، تسویه‌حساب دشمن با آوارگانِ داغدیده نیست؛ اتمام حجت خدا با وجدان‌های خفته است. قاعده هِرم مازلو، دارد در باریکه‌ای محصور پی‌ زده می‌شود. مردمانی بی‌آب و تشنه، با خاکی بر باد رفته و زخمیِ آتش و گلوله، برای یک تکه نان باید با عناصر اربعه بجنگند. غزه، شعب ابی‌طالب گرسنگی و دامنه احد خونریزی است. اهل انتفاضه، امروز چون اصحاب صفه سنگ به شکم بسته‌اند و چونان رمگان گرسنه، به دنبال علف می‌گردند. 
سینه مادران، خشکیده و از شیرخشک نوزادان خبری نیست و اُف بر شکمبارگان به ظاهر مسلمان که چون خوکان فربه، از خویش خیک ساخته و پوست‌ به ‌استخوان ‌چسبیدگان مسلمان را از یاد برده‌اند. وای بر ما که کودکان غزه برای جرعه‌ای آب و لقمه‌ای خوردنی مغذی، تلظی می‌کنند. وای بر ما که مسلمان برای نان، جان می‌دهد. کو فائو و کجاست دبلیو اچ اُ؟ در قحطی وجدان و کمیابی شرف، یونیسف با قحطی ارزاق چه می‌کند؟ از رحمت خدا به دور باد قومی که بندگان را چون بردگان از نعمت‌های خدا محروم می‌کند.

ارسال نظر
پربیننده