11/مرداد/1404
|
09:24
۲۱:۴۵
۱۴۰۴/۰۵/۰۱
درباره مدیریت استقلال و رفتار تاجرنیا که در بحران، دیگران را سپر می‌کند

فرار از مسؤولیت

مهدی مرسلی: استقلال در آستانه فصل جدید وارد گردابی از حاشیه‌ها و سردرگمی مدیریتی شده است. هوادارانی که سال‌هاست با وعده‌های تکراری خو گرفته‌اند، حالا بار دیگر به خیابان و مقابل باشگاه آمده‌اند تا صدای اعتراض‌شان را بلند کنند؛ اعتراض به بی‌برنامگی، خریدهای پرحاشیه و عقب‌ ماندن از رقبا در بازاری که هر ثانیه‌اش حکم طلا دارد.
فصل نقل‌وانتقالات برای تیمی مثل استقلال باید فرصتی برای ترمیم زخم‌های فصل قبل باشد اما این‌ بار نتیجه چیزی جز ناامیدی نیست. در حالی‌ که سایر مدعیان با برنامه‌ای دقیق لیست‌شان را تقویت کردند، استقلال هنوز درگیر مذاکره‌های فرسایشی است. عجله‌ای هم که مدیران نشان دادند، فقط باعث شد خریدی مثل عیسی آل‌کثیر - مهاجمی که حتی در پرسپولیس نیمکت‌نشین بود - با قراردادی یک‌ساله راهی ترکیه و اردوی تیم شود؛ خریدی که بیشتر از امید، خشم و انتقاد به همراه آورد.
* توپ در زمین سرمربی و مدیرعامل
وقتی این پرسش مطرح شد که چرا باشگاهی با سابقه و اعتبار استقلال به چنین انتخاب‌هایی رسیده، علی تاجرنیا – رئیس هیات‌مدیره – که هیچ سابقه اجرایی مثبتی در کارنامه ندارد، تلاش کرد خودش را کنار بکشد. او صریح گفت بستن تیم مسؤولیت سرمربی و مدیرعامل است و هیات‌مدیره فقط حمایت مالی می‌کند. تاجرنیا حتی به عنوان یک هوادار، خرید آل‌کثیر را تصمیمی بحث‌برانگیز دانست اما بلافاصله اضافه کرد برای جلوگیری از اختلافات، باید مطابق نظر ساپینتو پیش رفت، چون اگر امروز جلوی خواسته سرمربی گرفته شود، فردا دوباره هواداران همین موضوع را دستاویز انتقاد قرار می‌دهند. این استدلال در ظاهر منطقی است اما پاسخ اصلی را نمی‌دهد. اگر آل‌کثیر در لیست سوم و چهارم ساپینتو بوده، چرا باشگاه نتوانست نام‌های اول و دوم را جذب کند؟ چه ضعف مدیریتی و چه کمبود منابعی باعث شده استقلال از گزینه‌های باکیفیت‌تر عبور کند و به خریدی برسد که حتی مدیر باشگاه هم اعتراف دارد از نظر فنی توجیه کافی ندارد؟
* سفیدشویی یا تبرئه پیشاپیش؟
تاجرنیا در گفت‌وگوی اخیرش سعی کرد ژست مدیری را بگیرد که در بخش مالی همه چیز را سامان داده و حالا مسؤولیتی در قبال کیفیت خریدها ندارد اما همین موضع، بیش از آنکه نشان از شفافیت داشته باشد، یک پیام دارد: فرار از مسؤولیت. او می‌خواهد ناکامی احتمالی در بازار را گردن علی نظری‌جویباری و ساپینتو بیندازد تا خودش از تبعاتش در امان بماند. این رفتار، چه آگاهانه باشد چه از سر ناآگاهی، خروجی یکسانی دارد؛ ایجاد فاصله میان ارکان مدیریتی باشگاه و عمیق‌تر کردن شکاف موجود. رئیس هیأت‌مدیره‌ای که باید هم‌راستا با مدیریت اجرایی حرکت کند، حالا خودش را جدا کرده تا در صورت بروز بحران، کسی انگشت اتهام را سمت او نگیرد.
* حمله به هوادار، ساده‌ترین راه
نکته عجیب‌تر اما لحن تاجرنیا نسبت به هواداران است. او در صحبت‌هایش به‌طور غیرمستقیم همین هوادارانی را مقصر دانست که هر روز به هیات‌مدیره و تیم فحاشی می‌کنند و فضایی پرتنش می‌سازند. این در حالی است که در فوتبال حرفه‌ای، فشار هوادار بخشی جدایی‌ناپذیر از مدیریت باشگاه‌های بزرگ است؛ آن هم هواداری که یک سال است هیچ حرکت درستی از سوی حامی مالی باشگاه نمی‌بیند. پرسش ساده‌ای مطرح می‌شود: اگر او به جای استقلال، روی صندلی مدیریت پرسپولیس یا سپاهان می‌نشست که حتی در روزهای پیروزی هم تماشاگران معترض مقابل باشگاه جمع می‌شوند، چه می‌کرد؟ مگر رضا درویش در پرسپولیس، بدون شنیدن شعارهای انتقادی کار می‌کند؟ مگر مدیران سپاهان و تراکتور از فشار هواداران معاف هستند؟ هنر مدیریت دقیقاً در چنین لحظات سختی مشخص می‌شود؛ اینکه تصمیمی گرفته شود که هم به سود تیم باشد و هم بتواند بخش بزرگی از نارضایتی‌ها را خاموش کند.
* بی‌اعتمادی در قلب باشگاه
مشکل استقلال فقط یک خرید از رقیب یا عقب‌ ماندن از رقبا نیست؛ بحران اصلی نبود هماهنگی میان مدیران است. وقتی رئیس هیات‌مدیره، مدیرعامل و سرمربی هر کدام روایت خودشان را دارند و در بزنگاه‌ها تلاش می‌کنند تقصیر را گردن دیگری بیندازند، نتیجه چیزی جز بی‌اعتمادی و آشفتگی نخواهد بود. هواداران استقلال این سردرگمی را بهتر از هر کس دیگری حس می‌کنند، چون هر روز باید پاسخ‌های ضدونقیض را بشنوند و نگران آینده تیم‌شان باشند.
* اختلافات پنهان علنی شد
اظهارات تاجرنیا نه‌تنها آبی‌ها را آرام نکرد، بلکه پرده از اختلافات پنهان در ساختار باشگاه برداشت. او به جای حمایت از تصمیمات مجموعه، در صف منتقدان نشست و تلاش کرد خودش را در جایگاه ناظر قرار دهد. این همان چیزی است که به اصطلاح در فوتبال به آن سفیدشویی می‌گویند؛ شانه خالی کردن از نتایج تصمیمات مشترک و انداختن توپ در زمین دیگران.
* پیامدهای شکاف
نتیجه چنین رویکردی مشخص است: تضعیف روحیه تیم، افزایش فشار روی سرمربی و ایجاد حاشیه‌های تازه‌ که در میانه فصل خودش را نشان می‌دهد. تجربه‌های گذشته استقلال نشان داده هر زمان اتحاد در مدیریت وجود نداشته، تیم در داخل زمین هم متزلزل بوده است. وقتی بازیکن می‌بیند مدیران حتی در فصل نقل‌وانتقالات متحد نیستند، چطور باید به آینده این پروژه اعتماد کند؟
* یادآوری ساده
هواداران استقلال بخوبی می‌دانند این نخستین بار نیست که بحران‌های مدیریتی فصل نقل‌وانتقالات را تحت‌ شعاع قرار داده. چند فصل پیش هم در اوج رقابت برای قهرمانی، اختلافات داخلی کار را به جایی رساند که حتی پرداخت دستمزدها به تعویق افتاد و تیم از رقابت بازماند. حالا نشانه‌ها دوباره تکرار شده‌اند: مدیریت متشتت، خریدهای مشکوک، حمله مستقیم به هواداران و مهم‌تر از همه، نبود پاسخ‌های شفاف. اگر تاجرنیا و دیگر اعضای هیات‌مدیره واقعاً به فکر استقلال هستند، باید قبل از هر چیز یکصدا شوند. فرار از مسؤولیت و انداختن تقصیر گردن دیگران فقط بحران را عمیق‌تر می‌کند. در غیر این صورت، این فصل پیش از شروع، بازنده‌ای مشخص دارد: استقلال و میلیون‌ها هوادارش.

ارسال نظر
پربیننده