فهرست بیسرانجام
علی وحیدزاده: اردوی ترکیه برای استقلال، به جای آنکه نوید روزهای تازه باشد، عملا به ویترینی از سردرگمیهای مدیریتی بدل شده است. تیمی که باید با ترکیبی کامل جهت جبران فصل بیسابقه و تلخ پیش، برای فصل آینده آماده میشد، هنوز درگیر ماجرای لیستهای پیدرپی سرمربی پرتغالی است؛ لیستهایی که هر بار پر از نامهای پرطمطراق است اما در عمل هیچ کدام از آنها رنگ پیراهن آبی را به خود ندیدهاند.
ریکاردو ساپینتو از نخستین روز حضورش، بارها هشدار داد استقلال بدون جذب چند مهره کلیدی، نهتنها برای قهرمانی، بلکه حتی برای حضور در کورس هم به مشکل برمیخورد. او چند نوبت فهرستهای مختلفی را ایمیل کرد؛ فهرستهایی که مجموعاً شامل ۲۶ نام بود اما نتیجه آن، تا این لحظه چیزی جز سکوت، بیعملی و ناتوانی مدیریت نبوده است.
ماجرا از همان لیست اولیه آغاز شد؛ ۱۱ بازیکن شناختهشده داخلی که هر کدام میتوانستند بخشی از ضعفهای استقلال را بپوشانند؛ از ستارههای ملیپوش گرفته تا چهرههای مستعد لیگ برتر: علی کریمی، احسان حاجصفی، مهدی قائدی، محمد محبی و علیرضا جهانبخش در آن لیست بودند؛ نفراتی که حضورشان میتوانست برای هواداران نشانهای از بلندپروازی باشد اما پاسخ باشگاه فقط یک جمله بود: «شرایط فراهم نیست!» نتیجه؟ هیچ کدام نیامدند. نیامدند؟ حتی نزدیک هم نشدند!
با گذشت زمان و نزدیک شدن به آغاز فصل، سرمربی پرتغالی که میدید درهای نقل و انتقالات داخلی یکی پس از دیگری بسته میشود، لیست اضطراریتری ارائه داد؛ فهرستی که نه از سر علاقه، بلکه از سر ناچاری نوشته شد. نامهایی چون عارف غلامی، سعید مهری، علی شجاعی و عیسی آلکثیر روی این کاغذ اضطراری جا گرفتند. باشگاه سراغ آلکثیر رفت و قرارداد را با او نهایی کرد اما در کمال شگفتی، ساپینتو رسما اعلام کرد این بازیکنان برای پر کردن لیست نبودند، بلکه تنها آخرین گزینههای بازار داخلی بودند و فعلا تمایلی به جذبشان ندارد. تناقضی که بار دیگر مدیریت استقلال را در تنگنا گذاشت و هواداران را سرگردانتر کرد.
این آشفتگی فقط محدود به بازار داخلی نبود. در لیست خارجیها هم، نامهای بزرگی به چشم میخورد؛ از وینسنت ابوبکر گرفته تا علی سووه و پاپا چریف اندیایه؛ ستارههایی از آفریقا و اروپا که میتوانستند اعتبار و قدرت تازهای به خط حمله و دفاع آبیها ببخشند اما هیچ یک جذب نشدند. باشگاه بهانهاش را قیمت بالای این بازیکنان عنوان کرد اما در حقیقت، بیبرنامگی و نه ضعف مالی، سد راه این نقل و انتقالات شد.
حالا استقلال مانده با یک اردوی نیمهتمام، تمریناتی که با ۱۳ بازیکن آغاز شد و ترکیبی که حتی برای یک بازی رسمی کافی نیست. در پست دروازهبان هنوز جای خالی احساس میشود. دفاع میانی و چپ بدون مهره مطمئن است، وینگرها کم هستند و مهاجم نوک هم همچنان دغدغه اصلی ساپینتو است. او بارها گفته برای موفقیت نیاز به حداقل ۴ بازیکن مناسب خارجی دارد و حداقل ۶-۵ بازیکن داخلی هم باید اضافه شوند اما مدیریت مانند تمام ۶ ماه اخیر فقط وعده میدهد.
مشکل استقلال فقط کمبود بازیکن نیست؛ فقدان استراتژی هم هست. وقتی یک مربی لیستی ۲۶ نفره را در چند نوبت تحویل میدهد و حتی یک نفر از آنها جذب نمیشود(!) مشخص است میان نیازهای فنی و تصمیمات به اصلاح مدیریتی فاصلهای عمیق وجود دارد. نتیجه این شکاف، چیزی جز از دست رفتن فرصت نیست. فراموش نکنیم استقلال تنها ۱۶ روز دیگر در سوپرجام و ۲۳ روز دیگر در لیگ برتر به میدان میرود در حالی که تعداد بازیکنان در تمرینات تیم به سختی به ۱۳ نفر رسیده! بازار داخلی تقریبا خالی شده، بازیکنان آزاد باکیفیت کمیاب شدهاند و در بازار خارجی هم رقبای متمول، دست استقلال را بستهاند.
هواداران، هر روز در فضای مجازی از مدیران باشگاه میپرسند: «پس تکلیف لیست ساپینتو چه شد؟» اما پاسخی روشن وجود ندارد. در نهایت، این تیم باید با اسکوادی ناقص وارد لیگ شود؛ تیمی که اگر مصدومیت یا محرومیت گریبانش را بگیرد، نیمکتش حتی توان پر کردن جای خالی را ندارد.
در چنین وضعیتی، خطر از دست رفتن اهداف فصل کاملا جدی است. استقلال بدون تقویت در پستهای کلیدی، نهتنها در آسیا حرفی برای گفتن نخواهد داشت، بلکه در لیگ هم ممکن است درگیر مشکلاتی شبیه فصل عجیب گذشته شود.
ساپینتو اما هنوز کوتاه نیامده. او تأکید کرده تا آخرین لحظه برای جذب مهرههای مدنظرش تلاش خواهد کرد ولی حقیقت این است که زمان در حال از دست رفتن است. پنجره نقل و انتقالات رو به بسته شدن میرود و گزینههای باکیفیت یکی پس از دیگری از بازار محو میشوند.
در نهایت، ماجرای لیست بیسرانجام ساپینتو یک هشدار جدی است؛ هشداری که نشان میدهد اگر استقلال بخواهد با همین دست فرمان ادامه دهد، بار دیگر در دور باطل بحران و ترمیم مقطعی و البته بیفایده گرفتار خواهد شد.
آینده این تیم نه در ترکیه، بلکه در اتاقهای تصمیمگیری باشگاه رقم میخورد؛ جایی که باید هرچه زودتر از خواب بیدار شوند و بفهمند فوتبال حرفهای، بدون برنامه و بدون احترام به نیازهای فنی مربی، محکوم به شکست است.
این روزها در اردوی آبیها، بیش از هر چیز صدای یک پرسش میپیچد: «چه کسی مسؤول این بلاتکلیفی است؟»؛ سؤالی که هنوز پاسخی ندارد اما هرچه دیرتر پاسخ داده شود، بهایش برای استقلال سنگینتر خواهد بود. فصل قبل را بنگرید!
اخباری گزینه جدید دروازه استقلال
قارتال در تهران؟
ترکیب آبیها در پست حساسی مثل دروازه، بعد از کوچ سیدحسین حسینی به سپاهان، به هم ریخت و حالا نگاه مدیران باشگاه به یک چهره آشنا دوخته شده است؛ کسی که سالها در لیگ برتر با پیراهن تراکتور و گلگهر، قابهای ماندگاری ثبت کرده و حالا در سپاهان موقعیتی متزلزل دارد.
اخباری که بعد از پیوستن محرم نویدکیا به سپاهان، در کنار نیما میرزازاد مشغول تمرینات پیشفصل بود، با آمدن حسینی عملا به دروازهبان سوم بدل شده است. باشگاه اصفهانی حالا ۳ سنگربان باتجربه در اختیار دارد و همین ازدحام باعث شده زمزمههای جدایی یکی از آنها جدی شود. طبیعی است در این شرایط، نام محمدرضا اخباری دوباره روی میز مذاکره سایر تیمهای مدعی بیفتد.
در اردوی ترکیه، ساپینتو هنوز دنبال نفر مطمئنی برای بستن قفل دروازه استقلال است. او فعلا فقط حبیب فرعباسی را به خدمت گرفته و گفته میشود مذاکره با یک گلر اسپانیایی هم در مراحل پایانی است اما از همان ابتدای خروج حسینی، برخی دلالهای فوتبال گزینه اخباری را مطرح کردهاند و حالا این نام رسماً روی میز کادر فنی استقلال است.
ساپینتو طبق روال همیشگیاش، بدون عجله پاسخ داده و از مدیران باشگاه خواسته ابتدا شرایط و وضعیت قرارداد اخباری را موشکافانه بررسی کنند. او تأکید کرده اگر این انتقال شدنی باشد، میخواهد شخصا عملکرد فنی دروازهبان سپاهان را دوباره تحلیل کند تا مطمئن شود این انتخاب میتواند فشار خط دفاع را کم کند.
اخباری که در تبریز به قارتال (عقاب) معروف شد، فعلا در کمپ تمرینی سپاهان حضور دارد اما خودش هم بخوبی میداند حضور ۳ دروازهبان باتجربه در یک تیم، دیر یا زود یک قربانی خواهد داشت. از طرفی استقلال برای پر کردن جای خالی حسینی نیاز به تجربه دارد و اخباری اگر پای میز مذاکره بنشیند، میتواند با قراردادی کوتاهمدت دوباره به سطح اول فوتبال پایتخت برگردد.
اینکه در نهایت سرنوشت این سنگربان کجا رقم میخورد، هنوز روشن نیست. همه چیز به جمعبندی ساپینتو و ارزیابیهای مدیریتی استقلال گره خورده اما روشن است بازار نقل و انتقالات دروازهبانها هنوز یک برگ برنده تازه دارد که میتواند معادلات باشگاههای بزرگ را تحت تأثیر قرار دهد.