07/مرداد/1404
|
18:30
۲۲:۲۶
۱۴۰۴/۰۵/۰۶
وزارت اطلاعات با انتشار بیانیه‌ای، از پروژه رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی 12 روزه پرده برداشت

هدف دشمن تجزیه بود

حسین کیامنش: جنگ تحمیلی ۱۲ روزه علیه ایران، عملیاتی بود که رژیم صهیونیستی با کارفرمایی ایالات متحده و همراهی برخی کشورهای اروپایی علیه کشورمان طراحی و اجرا کرد. این عملیات، فراتر از یک حمله نظامی محدود به تأسیسات هسته‌ای یا دفاعی، بخشی از یک پروژه راهبردی و چندلایه بود که بدون شک هدف اصلی آن براندازی نظام جمهوری اسلامی و تجزیه ایران به عنوان یک واحد سرزمینی و تمدنی بود. رژیم بر اساس دکترین دیرینه خود برای تضعیف کشورهای اسلامی منطقه، بویژه ایران، از ترکیبی از ابزارهای نظامی، اطلاعاتی، سایبری، روانی و اجتماعی استفاده کرد تا با هدف قرار دادن فرماندهان نظامی و مقامات سیاسی برای تضعیف ساختار نظام و مهم‌تر تحریک نارضایتی‌های اجتماعی و بهره‌گیری از گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریستی، ایران را به چندپارگی بکشاند. حالا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، با انتشار بیانیه‌ای تبیینی، بر این ادعا صحه گذاشته که هدف رژیم صهیونیستی از آغاز جنگ 12 روزه نه صرفا یک درگیری نظامی مستقیم که گامی مهم و بلند برای تجزیه ایران بود. 
وزارت اطلاعات در این بیانیه که روز گذشته منتشر شد، به نکاتی اشاره می‌کند که ارزیابی آنها در کنار یکدیگر، پرده از طرح براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران به دست گروه‌های تروریست و تجزیه‌طلب برمی‌دارد. از جمله اینکه همزمان با حملات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، گروه‌های تروریست در صدد ورود به ایران بودند. با توجه به بیانیه تبیینی وزارت اطلاعات، خالی از فایده نیست اگر به بررسی دکترین رژیم در مواجهه با ایران و ایفای نقش اپوزیسیون به عنوان ابزاری برای پیشبرد این دکترین بپردازیم.
* هدف موجودیت ایران است
دکترین رژیم صهیونیستی برای تجزیه ایران ریشه در استراتژی کلان رژیم برای تضمین برتری منطقه‌ای خود دارد. رژیم اشغالگر، ایران را نه صرفاً به دلیل نظام جمهوری اسلامی، بلکه به دلیل موجودیت آن به عنوان یک قدرت تمدنی با عمق تاریخی، فرهنگی و استراتژیک، تهدیدی بنیادین برای منافع نامشروع خود می‌داند. ایران با موقعیت ژئوپلیتیک بی‌نظیر، منابع طبیعی غنی، نفوذ منطقه‌ای گسترده و سابقه تاریخی مقاومت در برابر سلطه‌گری، مانعی جدی در برابر اهداف صهیونیست‌ها است. رژیم که موجودیت خود را در گرو بی‌ثباتی کشورهای منطقه می‌بیند، از دهه‌ها پیش با طراحی دکترین تجزیه کشورهای بزرگ از جمله سوریه و عراق و مهم‌تر از همه آنها ایران، به دنبال ایجاد واحدهای سیاسی کوچک و ضعیف بوده است. این دکترین با هدف حذف ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، از طریق تحریک گسل‌های قومی، مذهبی و جغرافیایی، در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه به‌ صورت عملیاتی پیاده شد؛ روزهایی که رژیم صهیونیستی با تکیه بر تحلیل‌های نادرست و اطلاعات جعلی گروه‌های اپوزیسیون مانند سلطنت‌طلبان و منافقین، تصور می‌کرد می‌تواند با ایجاد خلأ قدرت و آشوب داخلی، ایران را از درون متلاشی کند.
* اولین گام؛ ترور فرماندهان و مقامات
رژیم صهیونیستی در گام نخست این پروژه، تلاش کرد با هدف قرار دادن فرماندهان نظامی، دانشمندان هسته‌ای و مقامات سیاسی، ساختار دفاعی و تصمیم‌گیری ایران را فلج کند. بیانیه وزارت اطلاعات به خنثی‌سازی طرح ترور ۳۵ نفر از مسؤولان ارشد کشوری و لشکری، از جمله ۲۳ نفر در طول جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اشاره دارد که نشان‌‌دهنده تمرکز رژیم بر حذف مهره‌های کلیدی نظام است. این آمار جدا از فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح کشورمان است که در نخستین موج‌های حملات رژیم ترور شدند و به شهادت رسیدند.
اسرائیل با استفاده از فناوری‌های پیشرفته، از جمله سیستم‌های ماهواره‌ای، شنود مخابراتی، محاسبات کوانتومی، هوش مصنوعی و تصویربرداری هوایی پیشرفته که توسط سنتکام، پنتاگون و شرکت‌های وابسته پشتیبانی می‌شود، عملیات‌های جاسوسی و خرابکارانه را برای شناسایی و هدف قرار دادن افراد هدایت کرد. هدف از این ترورها، ایجاد ضعف ساختاری در نظام و آماده‌سازی بستر برای گام‌های بعد پروژه تجزیه بود.
* گام دوم؛ آشوب داخلی با بازیگری تروریست‌ها
در گام دوم، رژیم صهیونیستی قصد داشت با سوءاستفاده از خلأ قدرت ناشی از حذف مهره‌های کلیدی و تضعیف ساختار نظامی نیروهای مسلح و انتظامی، نارضایتی‌های اجتماعی را تحریک و با بهره‌گیری از ظرفیت گروه‌های اپوزیسیون، زمینه آشوب‌های گسترده را فراهم کند. یکی از محوری‌ترین طرح‌های رژیم، حمله به زندان اوین بود که قرار بود به ‌عنوان جرقه‌ای برای ناآرامی‌های خیابانی در تهران عمل کند و سپس به سراسر کشور گسترش یابد. این طرح که با هماهنگی سلطنت‌طلبان تحت حمایت موساد و با فراخوان ربع پهلوی و رسانه‌های صهیونیستی مانند اینترنشنال اجرا ‌شد، شامل بمباران زندان اوین، هدف قرار دادن مراکز نظامی و انتظامی اطراف آن و ایجاد تجمعات اعتراضی با حضور عناصر ضدانقلاب، خانواده‌های زندانیان و دیگر افراد بود.
رژیم صهیونیستی با این عملیات، به دنبال تبدیل یک اقدام نظامی به یک بحران اجتماعی و سیاسی بود که با تحریک گسل‌های اجتماعی، وحدت ملی ایران را هدف قرار دهد. طبق اعلام وزارت اطلاعات، شناسایی و دستگیری ۱۲۲ مزدور در ۲۳ استان کشور، پیش از اجرای این طرح، ضربه سنگینی به برنامه‌ریزی رژیم وارد کرد.
همزمان رژیم صهیونیستی با فعال‌سازی گروه‌های تجزیه‌طلب و تروریست، تلاش کرد در مناطق مرزی ایران، بویژه کردستان، سیستان و بلوچستان و خوزستان، ناامنی‌های گسترده ایجاد کند؛ چه آنکه وزارت اطلاعات نیز در بیانیه تبیینی خود، به آمادگی گروه‌های تروریست و تجزیه‌طلب برای ورود به کشور از مرزهای غرب و جنوب شرق اشاره دارد. در این بیانیه تاکید شده به ‌طور خاص، ۳۰۰ تروریست در پایگاهی نزدیک مرزهای جنوب شرق (مرزهای مشترک با پاکستان و افغانستان) آماده ورود به خاک ایران بودند که با رصد اطلاعاتی و اقدامات پیش‌دستانه خنثی شدند. همچنین ۱۵۰ عنصر تکفیری مستقر در سوریه مترصد عزیمت به ایران از مرزهای غرب (مرزهای مشترک با عراق) بودند که این تحرکات نیز شناسایی و متوقف شد.
گروهک‌های مستقر در اقلیم کردستان عراق نیز با دستورالعمل۱۲ ماده‌ای برای انجام عملیات به سبک سوریه، آماده ورود از مرزهای غرب بودند که با کشف و انهدام انبارهای تسلیحاتی و بازداشت عوامل آنها در جدار مرز، ناکام ماندند.
رژیم صهیونیستی همچنین گروهک موسوم به «جبهه متحد بلوچستان» را با صدها مزدور بیگانه سازماندهی کرده بود تا اعضای آن از مرزهای جنوب شرق وارد ایران شوند و عملیات‌های تجزیه‌طلبانه را اجرا کنند.
کشف و ضبط جلیقه‌های انتحاری، سلاح‌های جنگی، نارنجک‌اندازها، مسلسل‌های کلاشنیکف، آرپی‌جی۷ و سایر تسلیحات در مناطق مرزی توسط وزارت اطلاعات، نشان‌دهنده برنامه‌ریزی گسترده رژیم صهیونیستی برای ایجاد هرج ‌و مرج و در نهایت جنگ داخلی در ایران بود.
* گام سوم؛ طرح آلترناتیو جمهوری اسلامی
رژیم صهیونیستی از جریان‌های فرقه‌ای و گروهک‌های ضدانقلاب نیز برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرد. به گواهی وزارت اطلاعات، طرح ایجاد «دولت دست‌نشانده» با محوریت رضا پهلوی و عناصر صهیونیست مانند بن‌سبطی (سخنگوی سابق رژیم)، بیژن رفیع‌کیان (از نزدیکان نتانیاهو) و اری مقیمی (نماینده رژیم در مجامع سلطنت‌طلبان) بخشی از این پروژه بود؛ طرحی که قرار بود با پشتیبانی مالی رژیم از طریق پرداخت ارز دیجیتال (تتر) به مزدوران داخلی و خارجی اجرا شود.
شناسایی و دستگیری ۶۵ مزدور دریافت‌‌کننده ارز دیجیتال در روزهای منتهی به جنگ ۱۲ روزه و خنثی‌سازی طرح‌های عملیاتی آنها، نشان‌دهنده تلاش اسرائیل برای ایجاد شبکه‌های مالی و عملیاتی در داخل ایران بود. همچنین رژیم با بهره‌گیری از فرقه‌هایی مانند بهائیان و جریان‌های به ‌اصطلاح مسیحیت صهیونیستی، تلاش کرد گسل‌های مذهبی را فعال کند. شناسایی و بازداشت ۵۳ نفر از عناصر آموزش‌دیده این جریان‌ها و کشف سلاح‌های مرتبط توسط جامعه اطلاعاتی کشور بر برنامه‌ریزی موساد برای استفاده از تنوع مذهبی ایران در راستای دکترین تجزیه، مهر تایید می‌زند.
* نقش بازوهای رسانه‌ای رژیم در عملیات روانی
پروژه تجزیه ایران، بازوی سایبری و روانی هم داشت. رژیم صهیونیستی با استفاده از رسانه‌های فارسی‌زبان مانند اینترنشنال و شبکه‌های اجتماعی وابسته به سرزمین اشغالی، کمپین‌های عملیات روانی را برای التهاب‌آفرینی و تحریک تجمعات ضدامنیتی طراحی کرد. در راستای مقابله با همین بعد پروژه، وزارت اطلاعات نزدیک به 100 نفر از عوامل داخلی این شبکه را شناسایی کرد.
در کنار عملیات‌های رسانه‌ای، رژیم صهیونیستی با تماس‌های مستقیم عوامل موساد با افراد داخل ایران، با استفاده از پیش‌شماره‌های کشورهای مختلف، تلاش کرد با ایجاد ناامنی روانی، تهدید و وعده‌های اعطای تابعیت، افراد را به همکاری ترغیب کند.
* چرا دکترین تجزیه ایران شکست خورد؟
با همه اینها، نتیجه میدانی برخلاف انتظار و پیش‌بینی صهیونیست‌ها رقم خورد. جدا از شناسایی و خنثی‌سازی شبکه‌های جاسوسی، تروریست و خرابکار رژیم در داخل و خارج از مرزهای کشور، ایجاد انسجام ملی در مقابل یک تهدید خارجی نقش تعیین‌کننده‌ای در ناکامی رژیم صهیونیستی برای پیشبرد پروژه تجزیه داشت. اسرائیل با تصور نادرست از وجود گسل‌های عمیق اجتماعی و قومیتی، گمان می‌کرد می‌تواند با تحریک نارضایتی‌ها و بهره‌گیری از گروه‌های تجزیه‌طلب، انسجام اجتماعی ایران را از درون متلاشی کند اما همبستگی مردم ایران که ریشه در تاریخ و فرهنگ غنی این سرزمین دارد، این توهم را باطل کرد.
محاسبات نادرست رژیم صهیونیستی و تکیه بر اطلاعات جعلی گروه‌های اپوزیسیون مانند سلطنت‌طلبان و منافقین نیز نقش مهمی در شکست پروژه داشت. رژیم صهیونیستی با اعتماد به گزارش‌های غیرواقعی این گروه‌ها که بدون درک واقعیات میدانی ارائه می‌شد، توانایی‌های ایران را دست‌کم گرفت. این گروه‌ها با ارائه تصویر غیرواقعی از ضعف نظام و آمادگی جامعه برای آشوب و طرح نام ربع پهلوی به عنوان آلترناتیو جمهوری اسلامی، رژیم صهیونیستی را به اجرای طرح‌هایی سوق دادند که از ابتدا محکوم به شکست بود. برای مثال، طرح حمله به زندان اوین که قرار بود جرقه آشوب‌های سراسری باشد، به دلیل عدم درک رژیم از انسجام اجتماعی و توان اطلاعاتی ایران، با شناسایی و دستگیری ۱۲۲ مزدور در ۲۳ استان ناکام ماند.

ارسال نظر