10/شهريور/1404
|
03:38

به عبارت دیگران

ثواب فرستادن کسی به کربلا

از امام صادق علیه‌السلام پرسیدند: ثواب و اجر کسی که خودش به خاطر جهتی نمی‌تواند به زیارت برود ولی دیگری را تجهیز می‌کند و به زیارت می‌فرستد، چیست؟ 
حضرت فرمودند: در مقابل هر یک درهمی که خرج کرده، خداوند متعال به اندازه کوه احد به وی حسنه می‌دهد و چند برابر هزینه‌ای که برای او متحمل شده، برایش باقی می‌گذارد و نیز بلاهایی که نازل شده را از او دور می‌کند و نیز مال و دارایی او را از گزند حفظ می‌کند.
ابن قولویه قمی/ کامل‌الزیارات
جلد ۱، صفحه ۱۲۹

***
تفاوت‌ علم سیاست با دیگر علوم

افلاطون نشان می‌دهد که علم سیاست یا علم شهریاری و شاهانه را نمی‌توان با مثلاً هنر سرلشکر یا هنر قاضی یکی گرفت، زیرا این هنرها جنبه کمک‌کننده و تأیید اجرایی دارد. سرلشکر به عنوان وزیر (مددکار) فرمانروا عمل می‌کند، قاضی طبق قوانینی که مقنن وضع کرده است رأی می‌دهد. بنابراین علم شهریاری باید نسبت به تمام این هنرها و علوم خاص برتر باشد و آن را می‌توان چنین تعریف کرد: «آن علم عام که فوق همه آن هنرهاست و قوانین را پاسداری می‌کند و همه امور دولت را سامان می‌بخشد و تاروپود همه آنها را هم به راستی و درستی می‌پیوندد.
کاپلستون/ تاریخ فلسفه
سیدجلال‌الدین مجتبوی
انتشارات علمی و فرهنگی
جلد 1، صفحه ۲۶۸

***
وقتی کمیته شمیرانات محسن وزوایی را دستگیر کرد

اواخر تابستان سال 58، دانشجویان دفتر تحکیم وحدت دنبال ایده‌ای برای دادن یک پاسخ انقلابی به دخالت‌های آمریکا بودند... البته گرفتن سفارت آمریکا چنان ایده جدیدی هم نبود. قبلاً یک بار چریک‌های فدایی در اواخر بهمن ۱۳۵۷ از دیوار سفارت بالا رفته بودند. سولیوان، سفیر آمریکا، از دولت موقت کمک خواسته بود و امام شخصاً ابراهیم یزدی را مسؤول بیرون ‌کردن اشغالگران از داخل سفارت کرده بود اما حالا شرایط عوض شده بود. دخالت‌های پی‌در‌پی آمریکا از حد گذشته و نقش او در تحریک و تأمین مالی آشوب‌های قومی ایران بر همه ثابت شده بود. از طرفی چراغ سبزهایی که دولت موقت به دخالت‌های آمریکا نشان می‌داد، همه مردم انقلابی و بخصوص دانشجوها را عصبانی کرده بود. گرفتن کوتاه‌مدت سفارت می‌توانست یک تریبون بین‌المللی در اختیارشان بگذارد که بتوانند حرف و خواسته‌شان را به کل دنیا برسانند؛ اینکه دل‌شان می‌خواهد مستقل باشند و روی پای خودشان بایستند، اینکه به جاسوس و خرابکار و عوامل برانداز که سفارت را به پاتوق امن خود تبدیل کرده‌اند هیچ احتیاجی ندارند و خودشان بهتر می‌توانند برای سرنوشت‌شان تصمیم بگیرند. 
تصمیم سختی بود. نمایندگان دانشگاه‌های علم ‌و صنعت و تربیت معلم با آن موافقت نکردند... بیشتر به این خاطر که فکر می‌کردند خطر شوروی در آن شرایط برای ایران بیشتر است و باید به سفارت شوروی حمله کنند. 4 دانشگاه دیگر که شریف، تهران، پلی‌تکنیک و ملی [شهید بهشتی] بودند، تصمیم گرفتند با دقت و حوصله ابعاد این تصمیم را بسنجند تا اقدام‌شان کاملاً عاقلانه باشد و نه ناشی از خشم و احساسات گذرا. از اواخر تابستان تا همین دهم آبان که پیام امام از تلویزیون سیاه‌ و سفید خانه حاج‌آقا مسیح پخش شد، همه تحقیقات و مقدمات به صورت کاملاً محرمانه و سری انجام و آماده شده بود ولی هنوز تاریخ آن مشخص نبود. 
با این پیام امام و همزمانی دیدار بازرگان با برژینسکی، جلسه‌ای بین نمایندگان آن 4 دانشگاه و آقای موسوی‌خوئینی‌ها که نماینده امام در رادیو و تلویزیون بود برگزار شد. دانشجویان از نماینده امام خواستند خبر تصمیم‌شان را به امام برساند و از او برای این کار اجازه بگیرد اما خوئینی‌ها عقیده داشت که امام خطوط کلی و سیاست پیمودن مسیر را روشن می‌کنند و تعیین مصداق‌های این سیاست به عهده خود مردم است و نیازی نیست برای جزء ‌جزء کارهای‌شان اجازه بگیرند. در همین جمع بود که تاریخ و زمان دقیق عملیات تسخیر مشخص شد و قرار شد با عنوان کلی «دانشجویان پیرو خط امام» برای چند روز سفارت آمریکا را اشغال کنند و اگر هر لحظه متوجه شدند که امام با این حرکت‌شان مخالف است همان لحظه سفارت را ترک کنند. 
روال کاری و آگاه‌سازی دانشجویان کاملاً محرمانه و با حفظ طبقه‌بندی اطلاعات صورت گرفت. طوری که مثلاً در یک اتاق 3 نفره خوابگاه شریف ممکن بود هر 3 ‌نفر از برنامه یکشنبه اطلاع داشتند اما هیچ‌ کدام نمی‌دانستند آن دیگری هم از قرار خبر دارد. برای همین معلوم نیست محسن از کدام لایه و از کجا از این قرار مطلع شده و وقتی جمعه‌شب با یک گونی که تویش اسلحه بوده توسط کمیته شمیرانات دستگیر شده، آن اسلحه چه ارتباطی با ماجرای تسخیر و وظیفه محسن در این‌باره داشته است!
فائضه غفار حدادی/ یک محسن عزیز
[روایتی مستند از زندگی شهید محسن وزوایی]
انتشارات سوره مهر
صفحات 90 و 91

گردآورنده، تقی دژاکام

ارسال نظر
پربیننده