مارکتینگ مامفلوئنسرها
سعید اسدیان: صفحه اینستاگرام را باز میکنم و با ویدئوی مادری مواجه میشوم که نحوه غذا خوردن به کودک را به مخاطبان صفحهاش آموزش میدهد، یکسری باید و نبایدها را ردیف میکند و بعد هم دوربین را به سمت فرزندش میبرد، با تماشای کودک معصوم متوجه میشوم این ویدئوی آموزشی هم بهانهای برای تبلیغ یک محصول جدید در دنیای مادر و کودک است؛ ویدئویی که مسیر لاکچری شدن کودک را با قاشق برند و صندلی غذای دیجیتال و ظرفهای آنتیباکتریال نشان میدهد.
طی سالهای اخیر با رشد سریع شبکههای اجتماعی بــویژه اینــستاگرام، پدیدهای به نام مـامفلوئنسر (Momfluencer) به وجود آمده که معمولا مادران جوان بازیگران اصلی آن هستند.
مادرانی که با اشتراکگذاری لحظاتی از زندگی روزمره، تربیت فرزندان، دکوراسیون خانه، تغذیه سالم و سبک زندگی خانوادگی، توانستهاند مخاطبان گستردهای جذب کنند اما این پدیده، پیامدهای نگرانکنندهای به دنبال داشته است.
* رشد قارچگونه مامفلوئنسرها در فضای مجازی
در بخش جستوجو در اینستاگرام واژه «مامفلوئنسر» را دنبال میکنم و به صفحاتی برمیخورم که تعداد زیادی از آنها تنها به دلیل کسب عنوان مادری و داشتن تجربه فرزندآوری، خود را شایسته عنوان «مامفلوئنسر» میدانند، غافل از اینکه هر بچهای با بچه دیگر متفاوت است و قاعدتاً شیوه تربیتی یا غذایی متفاوتی هم دارد.
مامفلوئنسرها به سرعت در فضای مجازی رشد کردهاند و موفقیت ظاهری آنها، بسیاری از مادران را ترغیب کرده تا خود را وارد این عرصه کنند، بدون آنکه تخصصی در حوزه کودک، روانشناسی یا آموزش داشته باشند و همین نبود تخصص، خیلی اوقات میتواند منجر به توصیههای اشتباه مثلا در زمینه رشد و پرورش کودک شود که قطعاً میتواند آسیبهای جسمی و روانی جدی را برای کودک به همراه داشته باشد.
* شلیک به سبک زندگی ایرانی
این فقط یک بعد ماجراست، خیلی از مامفلوئنسرها به طور مستقیم یا غیرمستقیم سبک زندگی خانوادههای ایرانی را تحت تأثیر قرار دادهاند و با نمایش خانههای مرتب، کودکان شاد، سفرهای متعدد، تغذیه ارگانیک و روابط عاطفی بینقص، الگوهایی غیرواقعی اما جذاب از زندگی خانوادگی ارائه دادهاند که اغلب با واقعیت فاصله زیادی دارد اما به مرور موجب تغییر انتظارات، استانداردهای ذهنی و رفتار اجتماعی بسیاری از خانوادهها شده و طبیعی است وقتی 70 درصد مخاطبان شبکههای اجتماعی را زنان و دختران تشکیل میدهند، نگرانی از تأثیر این رفتارها بر زنان بویژه مادران جدید بیشتر هم میشود.
* ویترین مادری
یکی از مهمترین آسیبهای مامفلوئنسرها، القای حس «ناکافی بودن» به مادران دیگر است. زندگی بینقص، فرزندان همیشه مرتب و آرام، زمانبندی دقیق و مادرانی همیشه شاد و پرانرژی، تصویری ایدهآل اما دستنیافتنی را میسازد.
مادران معمولی با دیدن این محتواها احساس میکنند در وظایف مادری خود کوتاهی میکنند، به اندازه کافی خوب نیستند یا از دیگران عقب هستند؛ تفکراتی که میتواند منجر به اضطراب، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس و مقایسههای مخرب شود.
از سوی دیگر، مامفلوئنسرها به دلیل همکاری با برندها، معمولا سبک زندگی مصرفگرا را ترویج میدهند؛ تبلیغ محصولات گرانقیمت نوزادی، اسباببازیهای لوکس، لباسهای برند، لوازم آرایشی و خانههای لاکچری، استانداردهای جدیدی از «زندگی موفق مادری» را به تصویر میکشد.
این محتواها فشار اقتصادی و روانی مضاعفی را به مادران دیگر وارد میکند که ممکن است توان مالی یا شرایط مشابهی نداشته باشند.
مامفلوئنسر شدن حتی گاهی باعث میشود توجه مادر به جای تمرکز بر رشد واقعی کودک، بر ثبت لحظات برای انتشار در فضای مجازی معطوف شود.
کودک به سوژهای برای تولید محتوا تبدیل و مرزهای حریم خصوصی خانوادگی کمرنگ میشود؛ موضوعی که در برخی موارد حتی سلامت روانی کودک را هم به خطر میاندازد.
* مادران جوان و کمالگرا مخاطبان اصلی مامفلوئنسرها
سمانه رضایی، روانشناس و مشاور خانواده در این باره به «وطن امروز» میگوید: مامفلوئنسرها بیشتر از همه مورد استقبال مادران جوانی قرار میگیرند که به تازگی فرزندآوری را تجربه کردهاند و تجربه زیادی در این زمینه ندارند، از سوی دیگر با نوعی کمالگرایی در فرزندپروری مواجه هستند که باعث میشود به سمت مامفلوئنسرها سوق پیدا کنند اما سوالی که باید از خود بپرسند این است که دنبال کردن این افراد و پیروی از سبک زندگی آنها چقدر میتواند روی حال خوبشان تأثیر بگذارد؟
باید بپذیریم اکثر افرادی که به عنوان مامفلوئنسر در فضای مجازی فعالیت میکنند وضعیت مالی خوبی دارند، حالا شما فکر کنید یک نفر با وضعیت مالی متوسط آن هم در شرایط اقتصادی امروز بخواهد سبک زندگی و فرزندپروری یک مامفلوئنسر را دنبال کند، قطعاً حال بد برای آن مادر به همراه دارد و حتی میتواند روی فضای زندگی زناشوییاش هم تأثیرگذار باشد.
هدف اولیه مادرانی که به دنبال مامفلوئنسرها هستند قبل از هر چیز این است که زندگی را بهتر کنند اما زمانی که شرایط یکسان نیست و اصلا امکان چنین ریخت و پاشهایی وجود ندارد، پس این دنبال کردن چه فایدهای جز احساس ناکافی بودن خواهد داشت؟ بنابراین ما ابتدا باید به خودآگاهی و خودشناسی برسیم و بعد بر اساس آگاهی نسبت به خودمان، مسیر را ادامه دهیم.
* تقابل سنت با مدرنیته
وی در پاسخ به این سوال که چرا سبک زندگی ایرانی و در این مورد خاص سبک زندگی و تجربیات مادران قدیم چندان طرفدار ندارد، میگوید: تبلیغات توانایی این را دارد که زندگی افرادی مثل همین مامفلوئنسرها را جذاب نشان دهد، در حالی که سبک زندگی اصیل ایرانی این فضای تبلیغی را نداشته؛ ما از مادران خود تصویر یک خانم همیشه خسته را داریم که در اکثر مواقع به آنچه که میخواسته نرسیده اما تبلیغات مشکلات مادران ما را پررنگتر و ویترین زندگی امروز و سبک زندگی جدید را که شباهتی به سبک زندگی ایرانی ندارد جذابتر و زیباتر نشان میدهد، همین ویترین شیک و زیبا باعث میشود ما مشکلات سبک زندگی خودمان را پررنگتر ببینیم و اینجاست که رسانه میتواند ورود کند و مانع چنین تبلیغاتی شود.
من مراجعان زیادی دارم که میگویند بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب اینستاگرام را چک میکنند تا ببینند فلان مادر امروز با چه تغذیهای فرزندش را روانه مدرسه کرده یا برای جشن تولد دخترش، چه برنامههایی دارد، همینها زوجها را به سمت تجملگرایی سوق میدهد و حتی خیلی از خیانتها، طلاقها و عدم سازشها از همین جا ریشه میگیرد.
* صحبتهای مامفلوئنسرها پشتوانه علمی ندارد
رضایی با بیان اینکه بسیاری از روشهای تربیتی یا دستورات غذایی که مامفلوئنسرها ارائه میدهند، میتواند آسیبزا باشد، ادامه میدهد: خیلی اوقات یک غذا یا ماده خوراکی توسط همین افراد ترند میشود که شاید برای یک بچه حساسیتزا باشد. متأسفانه خیلی از افرادی که به عنوان مامفلوئنسر در فضای مجازی فعالیت میکنند تحصیلات درستی ندارند و تنها دلیل شهرت آنها چهره، سبک زندگی یا به اشتراک گذاشتن لحظات زندگی فرزندشان است، بنابراین نمیتوان به پیشنهاداتی که میدهند اطمینان کرد چون پشتوانه علمی ندارد.
خیلی از این افراد در ازای دریافت مبالغ میلیونی، اقدام به تبلیغ یک محصول میکنند و شما تصور کنید وقتی یک نفر در یک روز 8 محصول مختلف را معرفی میکند، طبیعی است فرصتی برای سنجش آن نداشته و اینجا فقط پول حرف اول را میزند.
* لزوم مراجعه به افراد متخصص در حوزه فرزندپروری
این روانشناس در پایان میگوید: من مطمئنم مادرانی که این افراد را دنبال میکنند هدفی جز مراقبت از فرزند خود ندارند اما من پیشنهاد میکنم مادران بویژه مادران جوان فضای مقایسه و کمالطلبی را کنار بگذارند و به جای اینکه به دنبال یک زندگی با ویترین زیبا باشند، به این فکر کنند که واقعا نیازهای اولیه و ثانویه فرزندشان چیست. اگر به این مقوله کمی منطقیتر نگاه کنیم قطعاً میتوانیم تصمیمهای خیلی مفیدتر و بهتری هم برای زندگیمان بگیریم. به نظر من مادران جوان به جای دریافت اطلاعات از فضای مجازی به سمت مطالعه آخرین کتابها و مقالات روز در حوزه فرزندپروری بروند و در این زمینه از افراد متخصص کمک بگیرند، قطعاً این شیوه اثربخشی بیشتری خواهد داشت.