بیهویتی سیستماتیک آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی
رضا رحمتی: موضوع گرسنگی در غزه و حمایت صریح آمریکا از رژیم صهیونیستی، یکی از بحرانهای انسانی و سیاسی جهان امروز است که توجه بینالمللی را به خود جلب کرده است. این بحران در چارچوب درگیریهای طولانیمدت فلسطین و رژیم اشغالگر و محاصره غزه قرار میگیرد که تأثیرات ویرانکنندهای بر زندگی مردم غزه گذاشته است.
* وضعیت گرسنگی در غزه
در حالی که غزه تحت محاصره شدید غذایی قرار دارد، با کمبود شدید مواد غذایی، آب آشامیدنی سالم، دارو و سوخت مواجه است و به هیچ مسیری برای دستیابی به مواد غذایی دسترسی ندارد، گزارشهای سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) و سایر سازمانهای بینالمللی حکایت از وضعیت فاجعهبار آن دارد. در حالی که بسیاری از ساکنان غزه در فقر مطلق زندگی میکنند، دسترسی به آب و غذا در هیچ وضعیتی ممکن نیست و نیازهای اولیه بشر بشدت محدود شده است، استیو ویتکاف، فرستاده ایالات متحده و مسؤول مستقیم مذاکرات غزه و رژیم، به سرزمین اشغالی سفر کرد و از حمایت کامل کشور متبوعش از اسرائیل خبر داد.
ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از متحدان اصلی رژیم، سالهاست از تلآویو به صورت نظامی، سیاسی و اقتصادی حمایت میکند. این حمایت شامل «تحویل تسلیحات پیشرفته، وتوی قطعنامههای شورای امنیت علیه اسرائیل و ارائه کمکهای مالی کلان» است. دولت آمریکا اغلب اقدامات رژیم در غزه را تحت عنوان حق دفاع از خود توجیه میکند، حتی اگر این اقدامات منجر به تلفات غیرنظامیان و بحرانهای انسانی شود. در موارد مشابه ایالات متحده مواضع بسیار تندی اتخاذ کرده و تلاش میکند از خود هویت سیاسی هوادار آزادی و دموکراسی جلوه دهد اما درباره رژیم صهیونیستی هیچ خبری از هویت سیاسی ایالات متحده و دفاع از آزادی و دموکراسی، حقوق بشر و... نیست. بسیاری از کشورها و سازمانهای حقوق بشری، از جمله سازمان ملل متحد، عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر بارها نسبت به محاصره غزه و نقض حقوق بشر در این منطقه هشدار دادهاند. با این حال، به دلیل حمایت قدرتهایی مانند آمریکا، فشارهای بینالمللی برای تغییر سیاستهای رژیم، اغلب بینتیجه مانده و حتی در وضعیتی رادیکال با انتقاد مستقیم آمریکا مبنی بر ضرورت عدم دخالت در وضعیت داخلی اسرائیل نیز مواجه شده است.
در حالی که بحران گرسنگی در غزه نتیجه مستقیم سیاستهای محاصره و درگیریهای نظامی است و حمایت بیقیدوشرط آمریکا از رژیم، این بحران را تشدید کرده، به نظر میرسد در سایه حمایت مستقیم آمریکا، راهحلی عادلانه برای پایان دادن به محاصره و درگیریها ایجاد نشده است و غیرنظامیان فلسطینی به رنج خود ادامه خواهند داد.
حمایت بیقیدوشرط آمریکا از رژیم در قبال بحران انسانی در غزه را میتوان از زوایای مختلف تحلیل کرد اما «بیهویتی سیاسی» شاید تعبیر دقیقی باشد. منظور از این وضعیت، «دوگانگی اخلاقی و تضاد آشکار میان شعارها و اقدامات آمریکا» است. در واقع، آمریکا در این مورد، «هویتی کاملاً متناقض» دارد.
۱- تضاد میان دموکراسیخواهی و حمایت از نقض حقوق بشر
آمریکا همواره خود را مدافع «دموکراسی، حقوق بشر و قوانین بینالمللی» معرفی میکند اما در عمل، با حمایت نظامی و سیاسی از رژیم صهیونیستی، «نقض سیستماتیک حقوق فلسطینیان» را نادیده میگیرد. این تناقض، «بیاعتباری گفتمان حقوق بشری غرب به رهبری آمریکا» را نشان میدهد؛ مصداقی از گمگشتگی هویتی برای ایالات متحده.
۲- اولویت منافع استراتژیک بر اصول اخلاقی
آمریکا اسرائیل را «پایگاه استراتژیک خود در خاورمیانه» میداند و حاضر است برای حفظ این متحد، «بهای اخلاقی سنگینی (مانند قحطی در غزه) بپردازد» و متهم شدن به عنوان کشوری که استانداردهای دوگانهای در روابط بینالملل پیاده میکند را به جان و دل بخرد. این رفتار، «هویت واقعگرایانه (و نه ایدهآلیستی) سیاست خارجی آمریکا» را نشان میدهد؛ چیزی که حتی با منافع اصولی دموکراسیخواهی آمریکا که همواره در 100 سال گذشته با استفاده از آن به دنبال منافع ملی خود بوده و در جایجای دنیا دست به مداخلهزده نیز در تضاد است.
۳- بیاعتنایی به افکار عمومی جهان
با وجود محکومیتهای مکرر سازمان ملل و افکار عمومی جهان، آمریکا همچنان از اسرائیل حمایت میکند. این موضوع نشان میدهد «هویت سیاسی آمریکا» متاثر از لابیهای قدرتمند (مثل AIPAC) و رفتارهای مورد علاقه رادیکالهای مقیم هیاتهای صهیونیستی در ایالات متحده است تا خواست جامعه جهانی و این خود معیاری است برای اولویت دادن به هر آنچه یک گروه اقلیت آن را میپسندد، نه منافع جهانی ترسیم شده به وسیله آمریکا.
۴- هویت متناقض و ترجیح منافع یک گروه اقلیت
رفتار آمریکا درباره غزه یکی از مهمترین معیارهایی است که نشان میدهد هویت سنتی ایالات متحده در مسلخ یا قربانگاه منافع یک گروه رادیکال اقلیت صهیونیستی قرار گرفته است. خصوصا کابینه ترامپ مشخصا متاثر از این گروه اقلیت است. چنین وضعیتی سبب شده هویتی مبتنی بر قدرت و منفعت گروهی خاص و نه حتی هویت و منفعت ایالات متحده، تمام سیاستهای اعلامی واشنگتن شبیه پاسداری از حقوق بشر را متاثر کند.