اقتصاد؛ سنگر دفاع ملی
گروه اقتصادی: در طول تاریخ، جنگها صرفاً میدان رویارویی نظامی نبودهاند، بلکه اقتصاد همواره یکی از اصلیترین محورهای بقا و پیروزی کشورها در موقعیتهای بحرانی بوده است. در شرایطی که امنیت روانی و اعتماد عمومی در معرض تهدید قرار دارد، اقتصاد به عنوان قلب تپنده جامعه باید بتواند جریان زندگی را حفظ کرده، امید را تقویت کند و مانع تضعیف روحیه جمعی شود. حفظ پویایی اقتصادی و ثبات نسبی بازار، نهتنها از بروز بینظمیهای اجتماعی جلوگیری میکند، بلکه پیام قدرت، انسجام و آمادگی ملی را به بیرون منتقل میکند. جنگ ۱۲ روزه اخیر نمونهای ملموس از این واقعیت بود که چگونه سیاستهای اقتصادی در همان ساعات ابتدایی در میدان حاضر شدند تا جو روانی را مدیریت کرده و کشور را در ثبات اقتصادی پایدار کنند.
فرشاد پرویزیان، استاد دانشگاه و نایبرئیس انجمن اقتصاد ایران، درباره عملکرد اقتصاد کشور در جنگ تحمیلی 12 روزه گفت: شرایط امروز اقتصاد کشور دیگر وضعیتی عادی و متداول نیست؛ اکنون در موقعیتی راهبردی قرار داریم. نه در حال جنگ کامل هستیم و نه در صلح پایدار؛ هر لحظه احتمال رویدادی تازه وجود دارد. در چنین فضایی، اداره اقتصاد و حفظ حداقلها، مأموریتی دشوار و عظیم به شمار میرود.
وی ادامه داد: با وجود نااطمینانی ناشی از تهدید آغاز دوباره جنگ و فشار روانی سنگین بر بازار، توانستهاند توزیع کالا را حفظ کرده تا زندگی عادی مردم در جریان باشد.
پرویزیان تأکید کرد: در شرایط کنونی، اقتصاد با محاسبات مرسوم هزینه - فایده قابل مدیریت نیست. محور اصلی تصمیمگیریها باید حفظ انسجام ملی و بقای کشور باشد. میزان سود یا زیان در این مقطع، اولویت ثانویه تلقی میشود.
وی با اشاره به برنامهریزیهای آشکار دشمنان برای فروپاشی ایران افزود: اینکه در برابر حملات و تهدیدهای مستقیم، کشور همچنان با ثبات نسبی پابرجاست، خود موفقیتی بزرگ محسوب میشود. این دستاورد نباید صرفاً به وزارت اقتصاد یا دولت نسبت داده شود، بلکه حاصل تلاش مشترک حاکمیت و ملت ایران است.
وی افزود: در چنین شرایطی ورود به نقد تخصصی عملکرد نهادهای اقتصادی را نه ضروری میدانم و نه منصفانه. اصل، بقای کشور در بحبوحه فشارهای بیرونی است و همین، شایسته ستایش است.
پرویزیان در ادامه خاطرنشان کرد: اکنون پرسش این نیست که دولت یا وزارت اقتصاد تا چه حد با اصول علمی همراستا بودهاند؛ امروز، مساله سود و زیان جای خود را به حفظ تمامیت کشور داده است. در شرایط حمله، کسی هزینه موشک را نمیپرسد. اگر چاپ پول یا تورم اجتنابناپذیر بود، اینها باید در اولویتهای بعدی قرار گیرند.
وی افزود: درد مردم را درک میکنم اما باید منصفانه دید که حفظ موجودیت و خاک کشور، بزرگترین منفعت ممکن است. وقتی خانهای در معرض بمباران است، خم بودن قاب عکس یا سستی میخ روی دیوار اهمیتی ندارد؛ اصل، حفظ خود خانه است.
پرویزیان در پاسخ به نقدهای عمومی درباره عملکرد دولت و اقتصاد گفت: کسانی که خواهان تغییر در اداره کشور هستند باید بدانند کشور ملک شخصی نیست که بهراحتی به فرد دیگری واگذار شود.
وی تأکید کرد: در چنین شرایطی، حمله به نهادهای داخلی و تشویش افکار عمومی، نوعی بیانصافی است. اگرچه کاستیهایی در اداره اقتصاد وجود دارد اما اکنون زمان نقد تخریبی نیست. باید همدل باشیم و کشور را با کمترین آسیب از این گردنه عبور دهیم.
وی در بخشی از سخنان خود نیز یادآور شد: نمیگویم منتقدان نباید سخن بگویند. بلکه به چندصدایی باور دارم. حتی اگر برخی دیدگاهها تند یا افراطی باشد، مردم گوش میسپارند و داوری میکنند اما اکنون وقت نمکپاشی بر زخمها و تشدید اختلاف نیست.
پرویزیان در بخش دیگر سخنانش گفت: با وجود تمام چالشها، اینکه در چنین شرایط جنگی، حتی ۳ روز زودتر حقوق کارمندان پرداخت شد تا آسودگی خیال مردم برای سفر یا ترک تهران فراهم شود، دستاوردی مهم است. اکنون باید همه در جهت حفظ کشور و تقویت همبستگی تلاش کنیم تا فضای مناسبتری برای نقد سازنده و اجرای ایدهها در آینده فراهم گردد.
پرویزیان در ادامه به مساله ثبات در تأمین کالا در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اشاره کرد و گفت: در بحبوحه جنگی کوتاه ولی پرتنش، آنچه بیش از هر چیز به چشم آمد، توانمندی کشور در حفظ زنجیره تأمین بود. در شرایطی که فشار روانی و عملیاتی سنگینی بر بازار وجود داشت و انتظارات نگرانکنندهای بین مردم شکل گرفته بود، اختلال گستردهای در جریان کالاها مشاهده نشد؛ این موضوع نشاندهنده آمادگی نسبی و هماهنگی مجموعههای مسؤول در کشور بود.
وی افزود: با توجه به سابقه تحریمها و تمرینهای مدیریت بحران در سالهای گذشته، به نظر میرسد توانستهایم زیرساختهایی را برای تابآوری اقتصادی فراهم کنیم که حالا در آزمون واقعی جنگ، نتیجهاش را به وضوح دیدیم؛ فروشگاهها خالی نشدند، دسترسی مردم به کالاهای اساسی قطع نشد و حتی اقلام دارویی نیز با تمهیدات مناسب در اختیار مراکز درمانی قرار گرفتند.
پرویزیان تأکید کرد: این موفقیت در ظاهر شاید کوچک جلوه کند اما در دل خود پیام بزرگی دارد. یعنی در لحظهای که کشور تحت فشار نظامی و روانی قرار داشت، مردم توانستند نیازهای ابتدایی زندگی را بدون بحران جدی تأمین کنند. همین ثبات نسبی در تأمین کالاها، یکی از ستونهای مهم حفظ آرامش اجتماعی بود.
او همچنین خاطرنشان کرد: در بحرانهای مشابه در جهان، شاهد فروپاشی سریع نظامهای توزیع بودیم اما در ایران، بهرغم تمام محدودیتها، شبکه توزیع کالا تاب آورد. این مساله حاصل تلاش شبانهروزی سازمانهای مختلف، از وزارت اقتصاد گرفته تا بخشهای خصوصی، تعاونیها و حتی نیروهای مردمی بود.
پرویزیان در پایان گفت: حال که کشور تجربه گذر از یک دوره بحرانی دیگر را پشت سر گذاشته، باید این تجربیات مستند شده و به الگویی برای آینده تبدیل شود، چراکه آرامش نسبی مردم در زمان جنگ، ثمره تصمیمگیریهای سریع، همدلی ملی و ثبات در حوزه تأمین کالاها بود و این چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
* اقتصاد، سنگر دوم در نبردی نابرابر
تجربه جنگ تحمیلی ۱۲ روزه ثابت کرد اهمیت حفظ ثبات اقتصادی کمتر از مقاومت نظامی نیست. ورود سریع دولت و نهادهای اقتصادی به میدان، نه فقط با هدف تأمین کالاهای اساسی، بلکه با نگاهی دقیق به حفظ آرامش روانی مردم صورت گرفت. زمانی که فروشگاهها خالی نشدند، صفوف اضطرابآمیز تشکیل نشد و عرضه دارو و مواد غذایی مختل نشد، جامعه پیام اطمینان را دریافت کرد: کشور آماده است.
این اقدام یک موفقیت راهبردی بود که نهتنها سطح ثبات اقتصادی را کنترل کرد، بلکه از گسترش کمبود کالا جلوگیری کرد. جنگ، فقط نبرد تانکها و توپها نیست، بلکه مبارزهای است برای حفظ امید در دل مردمی که با هر خبر نگران آینده میشوند. در چنین زمانهایی، اقتصاد نقش سنگر دوم را ایفا میکند؛ سنگری که اگر فرو بریزد، مقاومت نظامی نیز بیاثر میشود.
همکاری میان دولت، بخش خصوصی، شبکه توزیع و مردم در جنگ اخیر نشان داد مدیریت یک بحران چندلایه ممکن است. این تجربه باید تبدیل به نقشه راهی برای آینده شود؛ راهی که بر اساس آن، در بحرانهای احتمالی آتی، نهتنها حفظ قلمرو، بلکه حفظ امنیت روانی و اقتصادی مردم هدفی مشترک تلقی شود.
اکنون که از مرحله نخست این نبرد عبور کردهایم، زمان آن رسیده این تجربه مستند شود و تبدیل به الگویی در سیاستگذاری اقتصادی کشور شود تا در هر توفانی، اقتصاد ایران، ستون استوار مردم باقی بماند.