
علیرضا ابوترابی: بعد از فراگیر شدن رسانهها، یکی از عمدهترین برنامههای سرگرمی که در جداول پخش تلویزیون قرار گرفت، مختص برنامههای سرگرمی واقعنما یا همان رئالیتیشوها بود. چه در ایران و چه در کشورهای مختلف، مردم میتوانند پای تلویزیون به تماشای برنامههای گفتوگومحور و مسابقات و... بنشینند تا با مجموعهای از برنامههای سرگرمکنندهای که جزئیاتشان دارای سناریویی از پیش تعیین شده نیست، اوقات خود را سپری کنند. بعد از مرسوم شدن رئالیتیشوها که در اواخر قرن بیستم از آمریکا آغاز شد، شمایلی از این برنامههای سرگرمکننده در رسانه ملی یعنی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران ظهور پیدا کرد.
رئالیتیشوها با هدف سرگرم کردن مردم با رویکردی واقعی به ظهور و بروز رسیدند. یعنی در پیشبرد روند اتفاقاتشان یک داستان ذهنی نوشته نشده است، گرچه ممکن است در این نوع آثار بخش یا آیتمی نمایشی برای متنوع کردن فضای برنامه هم وجود داشته باشد. برنامههای واقعنما در اشکال مختلفی چون دوربین مخفی و مسابقه یا گفتوگو عرضه میشوند و رسانه ملی ما نیز به تبعیت از وضعیت روز رسانهها در کشورهای دیگر، این نوع برنامهها را چه به صورت تولید داخل یا دریافت شده از رسانههای خارجی پخش میکند. با گسترش و پرطرفدار شدن نمایش خانگی، رئالیتیشوها از تلویزیون به این مدیوم هم راه پیدا کردند. نخستین قدمهای رئالیتیشوها، داخل نمایش خانگی با مجموعه شام ایرانی توسط آقای بیژن بیرنگ کلید خورد. رفتهرفته این نوع برنامهها با آثاری نظیر سریهای بعد «شام ایرانی»، انواع مسابقات «مافیا» با سناریوهای مختلف، «جوکر» و... در نمایش خانگی رواج پیدا کرد و در ساخت و تماشا رونق گرفت. خیلی از این برنامهها از آثار خارجی الهام گرفتهاند و در مواردی به طور کامل نسخهای کپی شده از آنها به شمار میروند. بحث داغی که همیشه میان مردم وجود داشته، پیدا کردن نکات ریزی است که از چشم باقی افراد دور مانده. مثلا یکی از این نکات پیدا کردن وجه شباهت میان آثار داخلی و خارجی است تا بقیه بفهمند برنامههایی که اکنون در اختیار ما قرار دارند و در سبد کالای فرهنگیمان هستند تا چه اندازه از رسانههای خارجی تاثیر پذیرفتهاند. این بحثهای داغ به حوزه شباهت و تاثیرپذیری رئالیتیشوهای ایرانی و خارجی نیز راه پیدا کرده است. برای مثال زمانی که برنامه «دورهمی» نزد مردم مورد توجه واقع شد، خبر کپی بودن این برنامه از نمونهای هندی تحت عنوان «شبهای طنز با کارپیل» مطرح شد. یا هنگام اوج گرفتن برنامه «خندوانه» و تاخت و تاز عروسک جنابخان در دل بینندگان، خبرهایی به دست مردم میرسید مبنی بر شباهت جنابخان به عروسک Fozzie bear که یکی از عروسکهای مجموعه ماپتها است. تاثیر و الهام یا حتی کپی به اینجا ختم نمیشود و ما در حال حاضر نیز با آثار رئالیتیشویی در نمایش خانگی مواجه هستیم که بعضا ردپایی از نمونههای خارجی در آنها دیده میشود. الهام و تاثیر جزء همیشگی هنر و برنامهسازی بوده و هست و نمیتوان از این واقعیت چشمپوشی کرد اما باید همواره مدنظر داشت که الهامات ریزبینانه و مفید جای خود را به کپیکاریهای بیارزشی که از روی کاهلی هستند ندهد. باید با الهام گرفتن به دنبال بازآفرینی مضامین و موضوعات و ساخت مفهومی جدید از جغرافیای دیگر باشیم به طوری که اثر عرضه شده در مقابل مخاطب، در عین حفظ و آفرینش هویتی نو، مفهوم جدیدی را به نمونه تاثیر گرفته خود اضافه کند. این موضوع چه در فیلم و سریالسازی و چه در برنامهسازی یا در کل هنرها و صنایع دیگر صادق است. در این رویکرد باید ویژگیهای منحصر به فرد فرهنگ بومی ایران هم لحاظ شود وگرنه کپیکاری بدون در نظر گرفتن چنین مواردی ممکن است طبق یک اصطلاح مشهور ایرانی، به پخت و پز چیزی مثل پیتزای قورمهسبزی شبیه شود. اکنون نگاهی داریم به رئالیتیشوهای برجسته اخیر نمایش خانگی از این چشمانداز که آثار ارائه شده در مدت زمان اخیر، که مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفتند، تا چه اندازه تاثیراتی از برنامههای دیگر داشتند و چقدر موفق شدند از مضامین و شکل برنامههای تاثیر گرفته شده بخوبی استفاده کنند و از آن سود ببرند.
شام ایرانی
شام ایرانی یک نسخه داخلی از رئالیتیشویی بریتانیایی تحت عنوان Come Dine with me (بیا با من شام بخور) است. این برنامه در کشورهای دیگری چون آمریکا، استرالیا، کانادا و... با حال و هوایی متفاوت اما دربردارنده مضمون و ساختار کلی و اصلی نسخه بریتانیایی به نمایش درآمده است.
برنامه شام ایرانی از زمستان سال ۱۳۹۰ در شبکه نمایش خانگی کار خود را به کارگردانی بیژن بیرنگ آغاز کرد. فصول بعدی این رئالیتیشو به ترتیب توسط محمد شایسته و سروش صحت کارگردانی شد؛ به این ترتیب نوبت به یکی از پیشتازترین و فعالترین برنامهسازان حوزه رئالیتیشو، یعنی سعید ابوطالب رسید. آقای ابوطالب این برنامه را از سری ۹ تا ۱۷، یعنی از سال ۱۳۹۸ تاکنون کارگردانی کرد.
مضمونی که نسخه ایرانی عهدهدار آن است، استفاده از بازیگران و چهرههای مطرح داخلی و بعضا خارجی به عنوان میهمان است.
این برنامه که حال و هوایی طنز و مفرح دارد با 4 شخصیت فرهنگی و گاه ورزشی در هر فصل به نمایش میرسد. هر فصل این برنامه دارای 4 قسمت است که در هر قسمت یکی از شرکتکنندگان مسؤولیت میزبانی و پختن غذاهای مختلف را در مقابل باقی شرکتکنندگان بر عهده دارد. در هر شب میهمانان از صفر تا ۱۰ میتوانند به میزبان امتیاز دهند و در آخر هر سری شرکتکنندهای که بیشترین امتیاز را کسب کرده، برنده آن فصل میشود.
به منظور ایجاد فضای متفاوت و سرگرم کننده، این برنامه در هر فصل از ویژگیهای متنوعی برخوردار است. برای مثال در سریهایی از این رئالیتیشو ما شاهد تمهای مختلفی هستیم که به سلایق و خلاقیت شرکتکنندگان بستگی دارد، یا در سریهای اخیر آشپزانی حرفهای وظیفه داوری میزبانان را بر عهده دارند. خود هر شرکتکننده هم میتواند در شب میهمانی خودش بازیها و سرگرمیهایی را برای میهمانان ترتیب دهد.
رئالیتیشوهای بازی مافیا
بازیهایی تحت عنوان مافیا در مدت اخیر طرفداران بسیار زیادی پیدا کرده است. این بازی استدلالی و گروهی سناریوهای متنوع و جذابی دارد اما کلیت ساختار آن به صورتی است که حداقل ۶ نفر شامل اقلیتی آگاه تحت عنوان مافیا و اکثریتی ناآگاه به عنوان شهروند با یکدیگر به رقابت میپردازند، گفتنی است نقشها به طور تصادفی پخش میشود و غیر از یک گرداننده که وظیفه هدایت بازی را دارد هیچکس به طور کامل از جزئیات نقشها خبر ندارد. در طول روند بازی هر ساید که به مافیا و شهر شناخته میشوند، باید با استفاده از شهود و استدلال خود، ساید مقابل را با رایگیری یا با کشتن در شب از بازی بیرون کنند. پیروزی شهر در گروی حذف تمام مافیاها و پیروزی مافیا در گروی برابر شدن تعدادشان با جمعیت شهروند است. بخشی از رونق گرفتن این بازی مدیون رئالیتیشوهایی است که اخیرا در تلویزیون و نمایش خانگی به عرصه ظهور رسیدهاند. نوع برنامهسازی شده و رئالیتیشوی آن در سال ۱۳۹۸ از شبکه سلامت با گردانندگی بهنام تشکر شروع به کار کرد. در ادامه از سال ۱۳۹۹ به واسطه سعید ابوطالب پای این بازی با برنامه «شبهای مافیا» به نمایش خانگی نیز باز شد. همچون شام ایرانی این کارگردان بار دیگر در برنامهسازی رئالیتیشوی خود از بازیگران و چهرههای مطرح فرهنگی و ورزشی استفاده کرد. سعید ابوطالب شبهای مافیا را در 4 فصل داخل پلتفرم فیلیمو به اتمام رساند. بعد از آن، او رئالیتیشوی پدرخوانده را که سناریوی دیگری از مافیا بود در پلتفرم فیلمنت ساخت اما پرونده مافیا در فیلیمو به پایان نرسید و فصل پنجم شبهای مافیا تحت عنوان «شبهای مافیا: زودیاک» با گردانندگی محمد بحرانی به سمع و نظر مخاطبان رسید. بعدتر سناریوهای مختلفی از این بازی در نمایش خانگی با برنامههایی چون ضد، ارتش سری، عالیجناب و... در اختیار مخاطبان قرار گرفت. البته این رئالیتیشوها بیحاشیه نبودند و در مقطع داغ بودن بازار این برنامهها خبرهایی غیرموثقی از تقلب کردن بعضی بازیکنان به گوش میرسید. این شایعات باعث شد در برنامههای دیگر ملاحظات و پروتکلهایی چون استفاده از نقاب هنگام شب و در مواردی پخش شدن موسیقی و صندلیهای مخصوص برای جلوگیری از تقلبات احتمالی در نظر گرفته شود.
جوکر
با قاطعیت میتوان ادعا کرد احسان علیخانی یکی از مهمترین برنامهسازان ایرانی است. او برای نخستینبار فعالیت مجریگری خود را داخل تلویزیون از برنامه «پسرهای ایرونی» در اوایل دهه 80 آغاز کرد اما شهرت عمده او با برنامه «ماه عسل» شکل گرفت. این برنامه گفتوگومحور وی را به یک چهره مطرح تلویزیونی در نگاه مردم تبدیل کرد. در ادامه او با ویژهبرنامههای سال تحویل مثل برنامه «سه ستاره» به کار خود ادامه داد و در نهایت مسابقه استعدادیابی «عصر جدید» با بازخوردهای مثبت و انبوهی که داشت، وی را به یک چهره معروف کمنظیر بدل ساخت. علیخانی در این بین فعالیتهای دیگری چون تهیهکنندگی فیلمهای سینمایی در آثاری همچون بدون تاریخ، بدون امضا و برف آخر را بر عهده گرفت.
حالا او در سالهای اخیر مشغول کارگردانی رئالیتیشویی به نام جوکر است که از پلتفرم فیلیمو پخش میشود. احسان علیخانی برای جلوگیری از هجمه رسانهها از همان ابتدا تکلیف تاثیر گرفتگی و حتی کپی بودن برنامهاش را با مخاطبان روشن میکند. در همان آغاز برنامه به روشنی ذکر میشود که این برنامه نسخهای ایرانی از برنامه Documental با ایدهپردازی شخصی ژاپنی به اسم آقای هیتوشی ماتسوموتو است.
رئالیتی شوی جوکر روند و قانون سادهای دارد. 8 بازیکن که همچون رئالیتیشوهای معرفی شده از چهرههای مطرح فرهنگی- کمدی هستند در یک استادیوی بسته باید یکدیگر را بخندانند، بدون اینکه خودشان مرتکب خندیدن شوند. هر شرکتکننده بعد از 2 بار خندیدن از بازی حذف میشود و در آخر بازیکنی که نخندیده باشد یا حداکثر یک بار خندیده باشد پیروز مسابقه است.
کلیت مسابقه از جمله دکور و ساختار همچون نمونههای دیگر بینالمللی است و ما با نمونهای مشابه رئالیتیشوهای دیگر که حامل مضمون این بازیاند روبهرو هستیم. اما نکتهای که در بعضی مواقع این رئالیتیشو را در چاله حواشی میکشاند، استفاده از موقعیتهای مبتذل و شوخیهای جنسی است که این برنامه را با واکنشهای منفی از سوی عدهای مواجه کرده است. حائز اهمیت و قابل توجه است که برنامهسازان برای ایجاد موقعیتهای کمدی تن به هر شوخی شرمآوری ندهند و اثرشان را با این نوع کارها لکهدار نکنند. خنداندن مردم جزو باارزشترین کارهاست اما در صورتی که خدشهای به مفاهیم اخلاقی و خانوادگی وارد نکند، چرا که این نوع برنامهها بیشتر در کانونهای خانوادگی مورد تماشا قرار میگیرند.
اسکار و گل یا پوچ
مهران مدیری چهره کمنظیری در تاریخ کمدی ایرانی به شمار میرود. تقریبا غیرممکن است از یک شخص ایرانی درباره آثار کمدی مورد علاقهاش سوالی پرسیده شود اما نامی از آقای مدیری برده نشود. میتوان اذعان کرد آثار او خاطرهساز بسیاری از نسلهای ایرانی چه متولدان دهه ۳۰ چه حتی دهه ۹۰ است. مجموعه آیتمی ساعت خوش، او را در مسیر شهرت و محبوبیت قرار داد. در ادامه آثاری نظیر پاورچین، نقطهچین، شبهای برره و... که کارنامه پربار او را تشکیل میدهند، او را به کارگردانی تمامعیار در حوزه کمدی تبدیل کرد. مهران مدیری حتی جزو پیشتازان عرصه نمایش خانگی نیز هست و یکی از بهترین سریالهای کارنامهاش به نام «قهوه تلخ» را در این مدیوم پخش کرده است.
بعد از این آثار پربار و پرطرفدار که مهران مدیری را به هنرمندی بنام و بِرَند تبدیل کرد، او شاید صرفا به دلیل صاحب نام بودن و تصور اینکه نامش رونق گرفتن هر اثری را تضمین میکند، دست روی انتخابهای ضعیفی گذاشت که نسبت به باقی آثار این کارگردان موجب تعجب میشود.
در این بین برنامه دورهمی را شاید بتوان اثری مناسب و آبرومند قلمداد کرد. بعد از اینکه خبر کپی بودن این برنامه در فضای مجازی درز پیدا کرد، او بعدا در فصول آینده این برنامه به طعنه میگفت: «کل این برنامه کپی است» و به شوخی به بخشهای مختلفی از برنامهاش اشاره میکرد و همه آنها را کپی شده از برنامههای دیگر میخواند.
کارنامه مهران مدیری در نمایش خانگی با برنامه اسکار که از پلتفرم فیلیمو منتشر شد ادامه پیدا کرد. او در آغاز به تاثیر گرفتن کارش از برنامه Taskmaster (کارفرما) اشاراتی کرد. مسابقه اسکار همچون رئالیتیشوهای دیگر نمایش خانگی با چهرههای مطرح فرهنگی سر و کار داشت. شرکتکنندگان در هر آیتم این برنامه بازیهای مختلفی را به راهنمایی و گردانندگی مهران مدیری و نیما شعباننژاد انجام میدادند؛ اما این برنامه آن طور که باید و شاید مورد توجه بینندگان قرار نگرفت.
گل یا پوچ ساخته نیک یوسفی برگ برندهای بود که مهران مدیری در کارنامه اجرای خود رو کرد. این مسابقه نیز که از پلتفرم فیلیمو پخش شد، مضمونی کاملا ایرانی و دکوری قهوهخانهای دارد. گل یا پوچ همانگونه که از نامش پیداست درباره بازی اصیل گل یا پوچ است. ساختار کلی این بازی به شکل 2 گروه 3 نفره است که با یکدیگر به رقابت میپردازند. برای متنوع کردن فضای این بازی از کارتهایی با قابلیت مختلف استفاده شده. تاثیر این مسابقه آنقدر قابل توجه بود که حین پخش شدنش بسیاری از مردم دوباره به این بازی در جمعهای دوستانه و خانوادگی روی آورند.
چند نمونه دیگر...
از برنامههای مسابقهای و گفتوگومحور دیگری که در زمره آثار رئالیتیشوی نمایش خانگی قرار دارند، میتوان صداتو، کارناوال، اکنون...، ناتو، چیدمانه، سرگیجه و... اشاره کرد.
برنامههای مسابقهای همیشه برای مخاطبان جذاب بودهاند. حال این مسابقات میتوانند در زمینههای استعدادیابی مثل برنامه عصر جدید باشند یا در زمینههای خاصی چون موسیقی، فوتبال و... . یکی از این برنامهها که نسخهای داخلی از برنامه I can see your voice (من میتونم صداتو ببینم) به شمار میرود برنامه «صداتو» - پخش شده از پلتفرم فیلیمو- است. این برنامه با فضایی موزیکال و معمایی در پی کشف افرادی است که بهترین صدا را دارند و انتخاب این افراد بر عهده داورانی است که از افراد سرشناس فرهنگی و هنری هستند.
رئالیتیشوی ناتو که از پلتفرم فیلمو پخش شد هم یک بازی فکری و شهودی شبیه به مافیاست که میان افراد معروف شکل میگیرد. شرکتکنندگان این بازی باید یک نفر که شخصیت ناتو است را حدس بزنند. در پایان هر مرحله، یکی از بازیکنان حذف میشود تا آنجا که 3 نفر در آخر هر قسمت باقی میماند. ناتو اگر بتواند از خود ابراز برائت کند و کسی متوجه نقش او نشود، برنده بازی است. در میان هر دوره سوالات اطلاعات عمومی عجیب و گاه طنزآمیز از شرکتکنندگان پرسیده میشود که ناتو از قبل جواب همه آنها را میداند اما حین پاسخگویی و اقناع دیگران برای انتخاب درست باید طوری وانمود کند که گویی هیچ چیز را نمیداند. مسابقات نوظهور دیگری همچون کارناوال در پلتفرم فیلمنت به کارگردانی رامبد جوان در حال انتشار هستند. او سابقه ساخت برنامه پربیننده خندوانه را در صداوسیما دارد اما اینجا با مسابقهای بین افراد حرفهای در زمینههای مختلف هنری پا به صحنه گذاشته است. ایده اولیه این برنامه طبق گفته رامبد جوان توسط امیرحسین قیاسی که خود یکی از استعدادهای رامبد جوان است به وجود آمده. شرکتکنندگان این مسابقه باید نمایش خود را که عموما حالت موزیکال دارد به صحنه نمایش برسانند تا با داوری تماشاچیان حاضر در صحنه، به مراحل بالاتر صعود کنند. برنامه «اکنون» با اجرای سروش صحت و کارگردانی محمدرضا رضائیان نیز از برنامههای گفتوگومحوری قابل توجهی است که در حال حاضر از پلتفرم فیلیمو پخش میشود. در این برنامه که تقریبا ادامه همان برنامه «کتاب باز» است، افراد صاحبنام در زمینههای مختلف علمی و فرهنگی و بعضا ورزشی با سروش صحت گفتوگو میکنند. رویکرد کلی این برنامه بیشتر درباره سیر روند زندگی و حرفهای افراد است و کمتر از برنامه کتاب باز حول محور مساله کتاب میچرخد.