دکتر مهدی خانعلیزاده: «ایجاد رنج»؛ این عبارتی بود که «ریچارد نفیو» یکی از طراحان و معماران اصلی نظام تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان هدف نهایی ایجاد این رژیم تحریمی علیه تهران استفاده کرد و زمینهسازی برای درد کشیدن مردم ایران و انتقال فشار از جامعه به حاکمیت برای پذیرش درخواستهای واشنگتن را هدف نهایی تحریمهای آمریکا علیه ایران معرفی کرد. حالا بیشتر از یک دهه از اعمال تحریمهایی که قرار بود ایران را فلج کند تا زمینه برای تن دادن تهران به درخواستهای کاخ سفید فراهم شود، گذشته است و آن چیزی که در عمل و در جهانِ واقعی اتفاق افتاده، این است که آمریکا و متحدان اروپاییاش با انجام اقداماتی نظیر فعالسازی مکانیسم ماشه و حتی اقدام نظامی علیه ایران، تلاش کردند تهران را وادار به اعطای امتیازات جدید به طرف غربی کنند اما حالا ایران در حال جشن گرفتن فعالیت جدی و موثر در سازمان همکاری شانگهای است که افقهای جدیدی برای همکاری با کشورهای شرق آسیا و بهرهمندی از دستاوردهای سیاسی - امنیتی و به طور ویژه اقتصادی آن را به دنبال دارد. پذیرش جمهوری اسلامی ایران به عنوان نهمین عضو رسمی و دائم سازمان همکاری شانگهای در دولت شهید سیدابراهیم رئیسی، یک رویداد مهم بینالمللی در روند تغییر نظم جهانی بود که در سالهای بعد و در کتابهای تاریخ روابط بینالملل، میتواند به عنوان یکی از نقاط عطف در گذارِ سلسلهمراتب بینالمللی از «تک قطبی هژمونیک آمریکا» به «دوقطبی منعطف غرب و شرق» معرفی شود. این مساله دقیقا همان چیزی است که «هنری کسینجر» وزیر اسبق خارجه و استراتژیست مطرح آمریکا نسبت به وقوع آن به مقامات کاخ سفید هشدار داده بود: استثناگرایی آمریکایی به صورت افراطی میتواند منجر به از دست رفتن نظم آمریکایی پساجنگ سرد در نظام بینالملل شود. «زبیگنیو برژینسکی» مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا هم در کتاب «انتخاب؛ سلطه یا رهبری» بر همین مساله تاکید میکند و با اشاره به تلاش سلطهگرایانه واشنگتن در سیاست خارجی بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، این رویکرد را سمی مهلک برای ادامه و بقای هژمونی آمریکا در جهان معرفی میکند. اما سوال اصلی این است: دستاوردهای اقتصادی فعالیت جدی ایران در سازمان شانگهای چه چیزهایی است که تا این اندازه میتواند دارای اهمیت و تاثیرگذار باشد؟
تهران سالهاست با تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده روبهرو است و همین مساله، مانع بزرگی بر سر تعاملات اقتصادی کشورمان با سایر کشورهای منطقه غرب آسیا و حتی متحدانش ایجاد کرده است. با این حال، ناکام ماندن توافق هستهای میان ایران و گروه 1+5 و اقدامات دولت اول دونالد ترامپ علیه آن که در دولت جو بایدن و سپس دولت دوم ترامپ هم ادامه یافت، هشدار کارشناسان تحریم را که از «عبور نمودار تاثیرگذاری تحریم بر اقتصاد ایران از قله» خبر میدادند، محقق کرد. اقتصاد ایران حالا به جایی رسیده که توانسته خود را با تحریمها سازگار و با وجود برخی وقفهها در برخی مقاطع، راههای دقیق و موثری برای بیاثر کردن تحریمها ابداع کند. همین توانمندی اقتصادی تهران است که طرفهای سازمان شانگهای را به پذیرش رسمی ایران به منظور بهرهمندی از این ظرفیت برای ایجاد یک بلوک اقتصادی -
سیاسی - امنیتی در برابر ایالات متحده وادار کرد و حالا تهران یک عضو موثر و جدی این سازمان است. حالا پس از عضویت کامل ایران در شانگهای، اقتصاد آسیبدیده ولی مقاوم ایران میتواند به سرعت خود را بازیابی کند و علاوه بر منافعی که برای بهبود وضعیت معیشتی ایرانیان و ساختار اقتصاد کلان کشور ایجاد میشود، یکی از راهبردهای سیاست خارجی تهران - راهبرد مقابله با سلطهگری آمریکا در جهان - هم رنگ و بوی عملیاتیتری به خود بگیرد. ایجاد شبکه فروش نفت و گاز به چین از یک سو و تامین امنیت مسیر «ابتکار کمربند و جاده» (BRI) یا همان جاده جدید ابریشم از سوی دیگر، ۲ رکن اساسی تاثیرگذار بر اقتصاد ایران پس از پیوستن تهران به سازمان شانگهای خواهد بود. این مساله از آنجا دارای اهمیت راهبردی است که تیم آمریکایی در جریان مذاکرات هستهای برای احیای برجام، فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت از ایران به چین را به عنوان یک امتیاز از سوی ایالات متحده به ایران مطرح کرده بود که با اتفاقی که در جریان همکاری ایران و اعضای سازمان شانگهای افتاد، این ابزار فشار از دست آمریکاییها خارج شد.
در این میان باید توجه داشت فعال شدن ایران در سازمان همکاری شانگهای، به معنای پیوستن ایران به «یک بلوک شرق جدید» نیست، بلکه زمینهسازی برای شکلگیری «یک بلوک شرق جدید» علیه ساختار آمریکایی نظام بینالملل در دوران پساجنگ سرد است؛ یعنی دقیقا همانطور که جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال 2006 میلادی، تلاشی از سوی واشنگتن برای ایجاد یک نظم نوین در منطقه غرب آسیا بود و به گفته «کاندولیزا رایس» وزیر خارجه دولت جرج بوش، خونریزیها و جنایتهایی که در جریان آن جنگ انجام شد، «درد زایمان خاورمیانه جدید» بود - که البته ناکام ماند- حالا فعالیت جدی ایران در شانگهای میتواند به عنوان شروع مسیری باشد که «غرب آسیای جدید» این بار با محوریت یک قدرت ضدآمریکایی در آن شکل خواهد گرفت. همین اهمیت بسیار بالای سازمان همکاری شانگهای است که انتظارات را از مدل طراحی دیپلماسی در دولت مسعود پزشکیان بالا برده و انتقاداتی را نسبت به نوع برخورد مجموعه نهاد ریاست جمهوری با اجلاس اخیر مطرح کرد؛ موضوعی که در صورت مدیریت بهینه توسط شخص رئیسجمهور و دستگاه دیپلماسی میتواند شاهکلید آقای پزشکیان برای مدیریت ناترازیها در داخل و تثبیت امنیت ملی در فضای بینالملل باشد. رنجی که قرار بود ریچارد نفیو و دوستانش در واشنگتن علیه مردم ایران طراحی و اعمال کنند، حالا با حضور رئیسجمهور ایران در چین بیاثر شده و «تحریم ایران» که میخواست زمینهساز آشوبهای اجتماعی و اعتراضات گسترده در خیابانهای تهران و سایر شهرهای ایران باشد، با عضویت ایران در سازمان شانگهای، تحریم شده است.
* کارشناس روابط بینالملل
نگاهی به تأثیرات اقتصادی - سیاسی فعالیت ایران در سازمان همکاری شانگهای
شکستن قفل معمای «امنیت - معیشت»
ارسال نظر
پربیننده
تازه ها