26/شهريور/1404
|
23:35
نگاه

همکاری‌های مشترک با چین

مهدی حسنی: یکی از خطوط رسانه‌ای مهم در رسانه‌های بین‌المللی بعد از پایان جنگ 12 روزه، مساله روابط دفاعی و اقتصادی ایران با دولت چین است. این خط رسانه‌ای بلافاصله بعد از سفر رئیس‌جمهور به چین تشدید هم شد. در یک بازه بسیار کوتاه، چندین گزارش تخصصی به بحث از رابطه دفاعی ایران و چین پرداختند و تلاش داشتند نشان دهند ایران اسلامی در همکاری نزدیک با دولت چین، در حال بازسازی دفاعی خود است. 
یکی از مهم‌ترین متن‌هایی که به این مساله پرداخت، گزارش مفصلی بود که موسسه هادسون منتشر کرد. این موسسه بر آن است یکی از دلایل تقویت همکاری دفاعی ایران و چین، افول قدرت دفاعی روسیه در غرب آسیا و خیز بلند چین برای گسترش صادرات دفاعی خود است: «چین به ‌دنبال گسترش سبد محدود صادرات تسلیحاتی خود است. بین سال‌های ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴، بیش از ۶۰ درصد صادرات تسلیحات چین به پاکستان رفت. سهم پکن از کل صادرات تسلیحات جهان کمتر از ۶ درصد بود، در حالی ‌که ایالات متحده ۴۳ درصد، فرانسه 6.9 درصد و روسیه 8.7 درصد را در اختیار داشتند. در همین بازه، شرکت‌های تسلیحاتی آمریکایی بیش از ۵۰ درصد واردات سلاح به خاورمیانه را تأمین کردند و دیگر اعضای ناتو نیز عملاً بقیه بازار منطقه را در اختیار گرفتند. فرصت چین برای گسترش حضورش تا حد زیادی ناشی از ضعف برجسته‌ترین متحدش یعنی روسیه است. از زمان آغاز جنگ تمام‌عیار مسکو در اوکراین، فروش تسلیحات روسیه بویژه در غرب آسیا سقوط کرده است. در چنین شرایطی، چین می‌تواند با پر کردن این خلأ، جای پای خود را در بازارهای تسلیحاتی جهان گسترش دهد و به ایران کمک کند نیروهایش را بازسازی کند». 
موسسه هادسون می‌نویسد در پرتوی نگاه مثبت رهبر عالی ایران به سیاست نگاه به شرق، همکاری‌های دفاعی و امنیتی ۲ کشور به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرده است و نخستین نمود آن در همکاری سپاه پاسداران با چین دیده می‌شود که از سیستم ناوبری جهانی چین استفاده می‌کند: « سال ۲۰۱۵، هنگامی ‌که توافق هسته‌ای (برجام) میان تهران و واشنگتن امضا شد، چین دسترسی ایران به تجهیزات مکان‌یابی، ناوبری و زمان‌بندی (PNT) با استفاده از سامانه ناوبری بیدو یا همان معادل چینی GPS  را فراهم کرد. سال ۲۰۲۱، ایران دسترسی کامل به این سامانه پیدا کرد. همان سال، تهران و پکن یک توافق جامع مشارکت راهبردی ۲۵ ساله به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار امضا کردند».
گزارش موسسه هادسون به ارزیابی و گمانه‌زنی گزینه‌های احتمالی همکاری‌های آتی ۲ کشور می‌پردازد و به باورش نخستین مورد همکاری، مساله دفاع هوایی و خرید جنگنده است: «محتمل‌ترین گزینه، J-10‌C است؛ یک جنگنده نسل 4.5 چینی که به رادار آرایه فازی فعال (AESA) مجهز است و قابلیت شلیک موشک‌های هوا به هوای PL-15 با برد مؤثر تا ۱۹۰ مایل را دارد. این جنگنده در جریان درگیری ماه مه ۲۰۲۵ میان هند و پاکستان خبرساز شد. گزارش‌های تأییدنشده مدعی شدند J-10‌C نخستین شکارهای هوایی خود را ثبت کرده و احتمالاً جنگنده‌های رافال فرانسوی یا میگ-۲۹ و سوخو-۳0 ساخت روسیه را سرنگون کرده است. فارغ از صحت یا عدم صحت این گزارش‌ها، سهام صنایع دفاعی چین رشد چشمگیری کرد. یک ناوگان کافی از J-10‌C می‌تواند جایگاه تهران را در سطح برخی کشورهای ناتو بالا ببرد؛ کشورهایی که هنوز عمدتاً به جنگنده‌های نسل 4.5 مانند F-16V ساخت آمریکا یا رافال فرانسه متکی هستند». 
گزینه دیگر همکاری ۲ کشور بر اساس این گمانه‌زنی، پدافند هوایی است. این موسسه می‌نویسد: «برخی گزارش‌ها حاکی از آن است ایران پیشاپیش سامانه‌های پدافندی چین را خریداری کرده است؛ بویژه HQ-9. با توجه به اینکه صنایع ریزالکترونیک چین پیشرفته‌تر از روسیه است، سامانه HQ-9 احتمالاً از سنسورهایی بهتر از همتای روسی خود بهره‌مند است. بنابراین هرچند این سامانه معجزه‌گر نیست اما یک شبکه متراکم HQ-9 می‌تواند آسمان ایران را برای نیروهای دشمن بسیار خطرناک‌تر کند». گزینه دیگر همکاری ایران و چین هم براساس ارزیابی موسسه هادسون، موشک‌های ضدکشتی است: «موشک‌های کروز ضدکشتی YJ-12 چین بزودی می‌توانند به زرادخانه نظامی سپاه پاسداران افزوده شوند. این موشک مجهز به موتور رم‌جت است که امکان پرواز با سرعت‌های بالا را فراهم می‌کند و اغلب به ‌عنوان «قاتل ناو هواپیمابر» توصیف می‌شود؛ موشکی که می‌تواند تهدیدی جدی برای نیروی دریایی ایالات متحده باشد». 
متن با تمام این برآوردها، در نهایت به آمریکا توصیه می‌کند مبادا تصور کند اسرائیل در برابر ایران به پیروزی دست یافته است: «با وجود خسارت‌ها، جمهوری اسلامی به برخی موفقیت‌ها نیز دست یافت: به بخشی از سامانه‌های پدافندی اسرائیل نفوذ کرد، به یک پایگاه مهم آمریکا در خلیج‌فارس حمله کرد و توانست بقای خود را در داخل حفظ کند. ایران همچنان یک تهدید قدرتمند منطقه‌ای و بخشی کلیدی از محور کره شمالی، چین و روسیه محسوب می‌شود».
توصیه نهایی موسسه هادسون آن است که آمریکا باید همکاری‌های ۲ کشور را به دقت بررسی کند.

ارسال نظر
پربیننده