
رضا عمویی: 108 سال پس از صدور اعلامیه منحوس بالفور از سوی دولت انگلیس، حالا لندن ادعا کرده کشور مستقل فلسطین را هم به رسمیت شناخته است. انگلیس این تصمیم را روز یکشنبه - ۲۲ سپتامبر/ ۳۰ شهریور - همزمان با کانادا و استرالیا (۲ متحد سنتی اسرائیل) به همراه پرتغال اعلام کرد؛ تصمیمی که در آستانه ۲ سالگی جنگ غزه و همزمان با تشدید وضعیت انسانی در این باریکه اعلام شده است.
علاوه بر بیش از 65 هزار نفری که تاکنون شهادت آنها در جنگ غزه تایید شده و 166 هزار نفری که در غزه بشدت مجروح شدهاند، مجموع قربانیان سوءتغذیه و قحطی در نوار غزه به ۴۳۵ نفر رسیده است و افکار عمومی جهان از جمله در انگلیس خواستار اقدام عملی دولت این کشور برای توقف نسلکشی در غزه هستند. از این رو به نظر میرسد به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین توسط برخی کشورهای غربی، اقدامی جهت آرام کردن افکار عمومی داخلیشان است؛ افکار عمومیای که این روزها بشدت خواستار مقابله با نسلکشی اسرائیل در جنگ غزه است.
طی ماههای اخیر حداقل ۱۱ کشور، از جمله مالت، انگلیس، لوکزامبورگ، فرانسه، استرالیا، ارمنستان و بلژیک اعلام کردهاند در هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر، قصد خود را برای به رسمیت شناختن کشور فلسطین اعلام خواهند کرد. با این حال برخی از آنها از جمله «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه بتازگی از تصمیم خود عقبنشینی کرده و گفته است اگرچه به رسمیت شناختن کشور فلسطین را اعلام میکنم اما تا زمانی که اسیران (اسرای صهیونیست نزد حماس) آزاد نشوند، سفارت فلسطین را افتتاح نخواهیم کرد و این یک شرط اساسی ما است.
از سوی دیگر، به رسمیت شناختن فلسطین توسط انگلیس با کنایه برخی اعراب روبهرو شده و «ولید جنبلاط» رئیس سابق حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان و سیاستمدار برجسته این کشور طی سخنانی در واکنش به این اقدام انگلیس اظهار داشت: ۱۰۸ سال پس از جنایت اعلامیه بالفور علیه ملت فلسطین، به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط انگلیس چیزی جز ریاکاری تاریخی محض نیست.
* سنگ بنای اسرائیل در انگلیس
«دولت اعلیحضرت نسبت به ایجاد یک خانه ملی برای یهودیان در فلسطین نظر مساعد دارد و تمام تلاش خود را برای تسهیل دستیابی به این هدف به کار خواهد بست». این نخستین خط از پاسخ مکتوب و سری «آرتور بالفور» نخستوزیر وقت انگلستان در نوامبر 1917 به خانواده روچیلد بود. روچیلدها به عنوان یک خانواده یهودی در اروپا دارای نفوذ زیادی در دربار انگلیس بوده و در آن زمان به دنبال تاسیس اسرائیل در بخشی از سرزمین تاریخی فلسطین بودند که تحت قیمومت انگلیس قرار داشت. از همین رو، بالفور، نخستوزیر وقت انگلیس در نامهای به درخواست آنها چراغ سبز نشان داد و این پاسخ نخستوزیر انگلیس در آن زمان به اعلامیه بالفور معروف شد.
اعلامیه بالفور که به عنوان سرآغاز مناقشه فلسطین و صهیونیستها قلمداد میشود، تنها ۶۷ کلمه داشت و انگلیسیها سعی کردند خبر صدور اعلامیه بالفور جهت تأسیس وطن ملی یهود در فلسطین به گوش اعراب نرسد اما موفق نشدند، چون روزنامه تایمز یک هفته پس از صدور این بیانیه خبر آن را اعلام کرد. در واقع انگلیسیها قصد داشتند انتشار اعلامیه را تا چند هفته بعد به تعویق بیندازند و خبر آن را تحتالشعاع گزارشهایی از پتروگراد در باب قدرت یافتن لنین و تروتسکی در روسیه قرار دهند و وقتی خبرهای مربوط به روسیه داغ شد، اعلامیه بالفور را به عنوان یک خبر دسته چندم منتشر کنند اما لو رفتن زودهنگام این بیانیه به رسانهای شدن آن منجر و سیل اعتراضات به لندن سرازیر شد.
با وجود انتقاداتی که در آن زمان از سوی اعراب به دولت انگلیس شد اما روچیلدها در همکاری با دولت لندن کار خود را کرده بودند. آنها نقش مهمی در تاسیس ساختار اسرائیل داشتند. «جیمز روچیلد» ساختمان کنست را به دولت اسرائیل اهدا کرد و دادگاه عالی اسرائیل نیز توسط «دوروتی روچیلد» ایجاد شد. از این رو تاسیس اسرائیل با کمک این خانواده و دولت انگلیس شتاب گرفت.
توجه به این نکته نیز لازم است که اگرچه اندیشه تشکیل دولت یهود، نخست در کنگره سازمان جهانی صهیونیسم به رهبری تئودر هرتسل در ۱۸۹۷م مطرح شده بود اما اگر بیانیه بالفور - نخستوزیر انگلیس - نبود، شاید هیچگاه طرح مصوب کنگره سازمان جهانی صهیونیسم به اجرا درنمیآمد. اعلامیه بالفور ۲ سال بعد در ۱۱ آگوست ۱۹۱۹ در کنفرانس صلح کشورهای متفق در پاریس تکمیل و ۱۹ سپتامبر آن سال به وزارت خارجه انگلیس ارجاع و در آنجا به عنوان یک سند رسمی در تعیین خطمشی سیاسی وزارت خارجه انگلیس تلقی و سنگ بنای تاسیس اسرائیل شد.
* 108 سال پس از بالفور، شریک در جنگ غزه
به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین توسط لندن در حالی انجام شده که دولت انگلیس طی ۲ سال گذشته همزمان با جنگ غزه به صادرات سلاح به اسرائیل ادامه داده است، تا آنجا که «مارک اسمیت» دیپلمات انگلیسی در اعتراض به عدم توقف ارسال سلاح توسط انگلیس به اسرائیل استعفا کرد.
همچنین ۲ ماه پیش، «جرمی کوربین» طرحی را در مجلس عوام مطرح کرد که خواستار تحقیقات درباره مشارکت انگلیس در جنگ غزه، از جمله تأمین سلاح، هواپیماهای نظارتی و استفاده از پایگاههای نیروی هوایی انگلیس شده بود. این طرح که مورد حمایت دهها نماینده مجلس و بیش از ۲۰ گروه حقوق بشری بود، در نهایت توسط حزب حاکم کارگر رد شد. به گفته کوربین، اگر انگلیس به تأمین «قطعات حیاتی» جتهای «اف ۳۵» برای اسرائیل که «بیمارستانها و مدارس را بمباران میکند» ادامه دهد، در آن صورت ما (کشور انگلیس) در نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه همدست هستیم.
«ریچارد بورگون» نماینده حزب کارگر در پارلمان انگلیس نیز در گفتوگو با اسکای نیوز تایید کرد لندن در جنایات جنگی اسرائیل در غزه همدست است، چون به مسلح کردن اسرائیل در جنگ غزه کمک کرده و این یکی از انواع همدستی است و همدستی دیگر نیز حمایت سیاسی لندن از تلآویو است.
گزارشی از thecanary.co نیز نشان میدهد انگلیس بیش از ۵۰۰ میلیون پوند قطعات تسلیحاتی از آغاز جنگ غزه تاکنون، به اسرائیل تحویل داده است. بر مبنای این گزارش، انگلیس یکی از چند کشوری است که قطعات جنگندههای «اف 35» را تولید میکند و از آنجا که اسرائیل ۴۵ فروند از این جتهای جنگنده را در اختیار دارد و از آنها در بمباران غزه استفاده میکند، دولت انگلیس نیز تامینکننده تجهیزات و قطعات لازم برای بمباران غزه است.
«ملانی فیلیپس» روزنامهنگار انگلیسی نگاه دیگری به روابط تسلیحاتی لندن - تلآویو دارد و معتقد است دولت انگلیس بخشی از نیازهای نظامی خود را از طریق تلآویو تامین میکند. بر اساس گزارش این روزنامهنگار، واردات سلاح از اسرائیل 2.7 درصد واردات تسلیحات انگلیس را تشکیل میدهد. این تسلیحات شامل تجهیزات حفاظت از تانک، سیستمهای دفاع ضدهوایی، پهپادها و سایر تجهیزات نظامی ضروری و پیشرفته میشود. آگوست 2025 یعنی حدود 2 ماه پیش نیز گزارش شد انگلیس در آستانه امضای قراردادی 2 میلیارد پوندی با شرکت نظامی اسرائیلی البیت سیستمز است. این شرکت اسرائیلی قرار است آموزش سالانه 60 هزار سرباز انگلیسی را بر عهده بگیرد.
بر این اساس با وجود روابط متقابل نظامی انگلیس و رژیم صهیونیستی، سخن از حمایت لندن از مردم فلسطین و به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین به یک شوخی بیشتر شبیه است.
* شناسایی نمایشی
در حال حاضر از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل، ۱۵۲ عضو، کشور مستقل فلسطین را به رسمیت میشناسند. روند به رسمیت شناختن فلسطین سالهاست جریان دارد. الجزایر نخستین کشوری بود که 15 نوامبر 1988 دقایقی بعد از آنکه یاسر عرفات، رئیس وقت سازمان آزادیبخش فلسطین، کشور مستقل فلسطین را اعلام کرد، این کشور را به رسمیت شناخت. در هفتهها و ماههای بعد از آن دهها کشور دیگر نیز از این اقدام پیروی کردند و اواخر 2010 و اوایل 2011 موج دیگری از به رسمیت شناختن کشور فلسطین آغاز شد. بنابراین روند به رسمیت شناختن دولت/ کشور مستقل فلسطین ۳۷ سال است جریان دارد اما سوال اینجاست: آیا این روند تاکنون تاثیری در پایان دادن به بحران فلسطین داشته است؟
به نظر میرسد به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین نهتنها روند اشغالگری را متوقف نکرده، بلکه حتی در ۳ دهه اخیر، روند اشغال فلسطین چند برابر شده است. دهه 1990 جمعیت صهیونیستهای ساکن شده در کرانه باختری به عنوان بخشی از خاک فلسطین کمتر از 100 هزار نفر بود و در حال حاضر در سال 2025 منابع اسرائیلی جمعیت شهرکنشینان صهیونیست در کرانه باختری را 600 هزار نفر اعلام کردهاند. همچنین صهیونیستها مجوز نهایی ساخت ۳۴۰۰ خانه در شرق بیتالمقدس را صادر کردهاند و این منطقه در عمل از کرانه باختری جدا خواهد شد؛ منطقهای که حتی براساس قطعنامه سازمان ملل قرار بود پایتخت فلسطین و قلمرو این کشور باشد.
همچنین تشکیلات خودگردان فلسطین تنها ۴۰ درصد کرانه باختری را اداره میکند و حضور ارتش و شهرکنشینان صهیونیست عملا مانع کنترل کامل آن بر مردم و این سرزمین شده است. فقدان مرزهای تثبیت شده فلسطین، فقدان ارتش و عدم مشروعیت دولت کارآمد باعث شده شناسایی فلسطین به عنوان یک دولت مستقل بیشتر جنبه نمادین داشته باشد.
همزمان با اعلام به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطین در لندن، «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی تاکید کرد هرگز اجازه تشکیل کشور مستقل فلسطین را نخواهد داد و «بزالل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم نیز اعلام کرد این طرح «ایده کشور فلسطین را دفن خواهد کرد». با وجود این تهدیدات از سوی نتانیاهو و اعضای کابینه او اما لندن باز هم مثل همیشه در برابر آنها هیچ واکنشی نشان نداد. شاید اگر انگلیسیها دلسوز مردم فلسطین و آوارگان جنگ غزه شدهاند، فوریترین اقدامشان میتوانست تحریم همهجانبه اسرائیل باشد اما شوربختانه لندن ترجیح داده است به جای اقدامات عملی در حمایت از مردم فلسطین، به اقدامات نمایشی - تبلیغاتی رو آورد.