حساب رسمی ویچت «یویوانتانتیان» وابسته به شبکه تلویزیونی مرکزی چین (سیسیتیوی) روز سهشنبه با انتشار مقالهای به تشریح نتایج نخستین تمرین نشست و برخاست سه نوع جنگنده ناونشین بر روی ناو هواپیمابر فوجیان پرداخته است.
این مطلب توضیح میدهد که سه نکته اصلی این تمرین شامل تست موفق برد حمله ناو فوجیان که میتواند دومین زنجیره جزایر را پوشش دهد؛ مجهز شدن این ناو هواپیمابر به پرتابگر کاتاپولت (الکترومغناطیسی) که قادر است مدلهای بیشتری از جنگندهها را به کار گیرد و توانایی رزمی سیستماتیک را افزایش دهد؛ و همچنین عملیاتی شدن این ناو و حضو آن در کنار دو ناو دیگر، نفوذ چین بر اوضاع منطقه را ارتقا میدهد، است.
در این مقاله همچنین به تشریح وضعیت برد عملیاتی این ناو اشاره شده است: برد حمله ناو هواپیمابر، ارتباط مستقیم با شعاع عملیاتی جنگندههای ناونشین دارد. عرشههای ناوهای لیائونینگ و شاندونگ به سمت بالا شیب دارند. عرشه شیبدار زاویه برخاست جنگنده را افزایش میدهد و با استفاده از نیروی پیشران خود هواپیما، امکان برخاستن آن فراهم میشود.
لازم به ذکر است که این روش محدودیتهای زیادی برای جنگندهها ایجاد میکند؛ اگر هواپیما بیش از حد سنگین باشد، برخاستن بسیار دشوار خواهد بود. با این حال، تجهیز این ناو با پرتابگر الکترومغناطیسی، میتواند این محدودیت را رفع کند. این سامانه میتواند نیروی پرتاب لازم را تأمین کند و امکان برخاست جنگندهها را در حالت «پر از سوخت و تسلیحات» فراهم سازد.
این مقاله همچنین به نقل از ژانگ جونشه، کارشناس برجسته نظامی میگوید: با محاسبه شعاع عملیاتی جنگندههای ناونشین و برد موشکها، شعاع عملیاتی گروه رزمی ناو هواپیمابر فوجیان میتواند بهطور گسترده گسترش یابد.
به گفته این کارشناس، این فاصله به نیروی دریایی چین توانایی حمله و دفاع ترکیبی در آبهای دور میدهد و شعاع عملیاتی آن میتواند دومین زنجیره جزایر در غرب اقیانوس آرام را پوشش دهد. علاوه بر این، سامانه پرتاب الکترومغناطیسی سرعت واکنش بالایی دارد و تنها 15 دقیقه از حالت شروع به کار تا آمادگی کامل زمان میبرد.
این موضوع به شکل چشمگیری کارایی پرواز جنگندههای ناونشین را افزایش میدهد و ناو هواپیمابر میتواند در کوتاهترین زمان ممکن حداکثر تعداد هواپیماها را پرتاب کرده و وارد حالت رزمی شدید «پرتاب سراسری از عرشه» شود.
پرتابگر الکترومغناطیسی میتواند زاویه و شدت پرتاب را بهطور دقیق تنظیم کند؛ بنابراین جنگندهها، هواپیماهای هشدار زودهنگام، پهپادها و دیگر مدلها میتوانند با این روش از عرشه برخاست کنند.
روی یک ناو هواپیمابر واحد، امکان نشست و برخاست سریع تقریباً تمام هواپیماهای ناونشین اصلی وجود خواهد داشت و همکاری انواع مختلف هواپیماها توان رزمی سیستماتیک ناو را بهطور چشمگیری افزایش میدهد.
علاوه بر این، برتری وجود دو ناو هواپیمابر به طور همزمان در این است که هنگام اجرای مأموریتهای شدید، دو ناو میتوانند با ریتم متفاوت یکی حمله کند و دیگری مراقبت عمل کنند. بدین ترتیب هم پدافند هوایی و هم حمله دریایی بدون وقفه ادامه خواهد یافت.
به عبارت دیگر، اگر ناو فوجیان همزمان با ناو دیگر بهکار گرفته شود، به معنای وجود دو حلقه دفاع هوایی و دو سامانه پشتیبانی خواهد بود.
علاوه بر این، جنگندههای ناونشین فوجیان و ناو های «لیائونینگ» و «شاندونگ»میتوانند بر روی یکدیگر فرود آیند. بخشی از آنها در آسمان گشتزنی و پوشش میدهند و بخشی دیگر برای سوختگیری و آمادهسازی بازمیگردند.
این امر نهتنها حداکثر میزان کاهش خطر ضربهپذیری را تضمین میکند، بلکه استمرار توان تهاجمی را هم فراهم میآورد و توان بقای کل گروه رزمی را به میزان زیادی افزایش میدهد.
ژانگ جونشه در تکمیل توضیحات خود میگوید: عملیات مشترک چند ناو هواپیمابر، دامنه تسلط هوایی و دریایی را گستردهتر میکند و شعاع عملیاتی و عمق دفاعی را افزایش خواهد داد.
انتهای پیام/