21/مهر/1404
|
02:58
به بهانه هفته ملی کودک

مراقب کودکی کودکان‌مان باشیم!

مجید مجیدی*: دوره کودکی، دوره‌ای است که پدر و مادر کودک اصلی‌ترین نقش را در چگونگی زیستن آن برای کودک رقم می‌زنند؛ پدر و مادر آگاه یا ناآگاه نسبت به جهان کودک می‌تواند سنگ‌بنای ساختمان موزون یا ناموزون را پایه‌گذاری کند. کودک همواره در تلاش است دنیای پیرامون خود را بشناسند و تعامل با محیط را بیاموزد؛ به هر میزان که محیط اطراف او، غنی از چالش‌های مفید بر حسب اقتضائات دوره او باشد، رشد او را پربارتر رقم می‌زند. در گذشته به سلامت جسمی کودک بیش از سلامت روان او بها داده می‌شد اما امروز خانواده‌ها و نهادهای مرتبط به سلامت روان نیز، کم و بیش می‌پردازند.
یکی از اشتباهات رایج والدین در دوره کودکی فرزندشان، توجه نکردن یا نگاه نکردن از منظر کودک به پدیده‌های پیرامون است؛ تصویر کودک از دنیای پیرامونش آنقدر لطیف، جذاب و جالب و حتی شخصی است که شاید نتوان به راحتی توصیف کرد؛ بهترین توصیف برای این تصویر نگاه به دوره کودکی خودمان است. آن‌وقتی که از لبخند یک دوست یا بزرگ‌تر شادمان و خوشحال می‌شدیم، به‌‌گونه‌ای که شیرین‌تر از آن را در ذهن و یادمان نداشتیم و خود را خوشبخت‌ترین آدم روی زمین فرض می‌کردیم. درست است که جسم کودک از نوجوان و جوان کوچک‌تر است اما لنز نگاه او رفتارها را بزرگ‌تر از آنچه هستند برایش معنا می‌کند و نمایش می‌دهد.
* پیوند عاطفی کودک و والدین
کودک پس از آنکه چشم بر جهان می‌گشاید، با مادرش ارتباط برقرار می‌کند و پس از مدتی پدرش را می‌شناسد. پدر و مادر نخستین الگوی کودکان هستند. رفتارها، صحبت‌ها و تعامل بین پدر و مادر در ضمیر کودک نقش بسته و تصویری از دوره‌های بعدی زندگی کودک را ترسیم می‌کند.
سبک دلبستگی  به معنای پیوند عاطفی پایدار و عمیق بین کودک و پدر و مادرش برای حفظ احساس امنیت است که توسط جان بالبی مطرح شد. اگر این پیوند عاطفی به درستی برقرار شود، زمینه‌ساز سلامت روان برای دوره‌های بعدی کودک خواهد شد.
دلبستگی ایمن، کودک ایمن پرورش می‌دهد و این کودک از بنیان رشد اجتماعی سالم برخوردار است. کودک ایمن در تلاش است تا محیط پیرامون خود را کاوش کند و بیاموزد؛ در مقابل کودک ناایمن فردی است که یا از کاوش محیط پیرامون خود نگران است یا با اضطراب به دنبال تأیید می‌گردد.
شاید برخی والدین تصور کنند میزان محبت به کودک معیار پرورش کودک ایمن است، در حالی که پاسخگویی هماهنگ  معیار اصلی این موضوع است، به طوری که والد بتواند احساس فرزندش را اولا تشخیص دهد و ثانیا در زمان مناسب، به درستی واکنش نشان دهد. آموزش‌های فرزندپروری و آگاهی یافتن والدین در این زمینه می‌تواند زمینه تربیت کودک ایمن را فراهم کند.
* اندیشکده امید و مسأله کودکی
اندیشکده امید به عنوان یک اندیشکده فعال در حوزه کودک و نوجوان در تلاش است به طور مساله‌محور به مصرف کالای فرهنگی کودک و نوجوان بپردازد و پژوهش‌های مورد نیاز را برای تولیدکنندگان، برنامه‌ریزان، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران این حوزه مهیا کند. ضعف شناخت مخاطب و برقرار نبودن توازن بین علاقه و نیاز مخاطب در محصولات فرهنگی برای کودکان، از جمله مسائلی است که همواره برای تولیدکنندگان چالش ایجاد کرده است؛ برخی تلاش می‌کنند مفاهیم آموزنده و سرگرم‌کننده زیادی را در یک محصول قرار دهند، در حالی که به ظرفیت ‌شناختی کودک توجهی ندارند، برخی دیگر یک مفهوم ساده را به شیوه غیرجذاب ارائه می‌‌کنند یا آنقدر به فرم اهمیت می‌دهند که اصطلاحا فرم‌زده می‌شوند و محتوا و نیاز واقعی کودک را فراموش می‌کنند. در این زمینه، میز مطالعات دوره کودکی در اندیشکده چند پروژه پژوهشی و مطالعاتی را در دستور کار دارد؛ یکی از این پروژه‌ها مساله انتزاع در دوره کودکی است؛ بسیاری از تولیدکنندگان برای ساخت محصولات ویژه مخاطب کودک به مفاهیم دینی که دربردارنده موضوعات انتزاعی است کمتر تمایل داشته یا در تولید آن با چالش‌هایی مواجه هستند. در سال‌های اخیر پژوهشی با تمرکز بر حدود 400 کودک ۵ تا ۷ سال توسط یکی از اساتید دانشگاه آکسفورد به نام خانم دکتر اُلیورا پِترویچ انجام شده که مفهوم خدا را از منظر کودکی بررسی کرده است. «روانشناسی و آموزش مذهبی؛ روان‌شناسی تحولی و آموزش مذهبی به کودکان خردسال» نام کتابی است که با همکاری نشر ترجمان، ترجمه شده و بزودی به علاقه‌مندان ارائه خواهد شد. مطالعه دیگری که سال گذشته در اندیشکده امید انجام شد، مروری بر گفتارهای تربیت دینی کودک است که از منظر 9 نفر از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه، در ۳ بخش جهان‌بینی تربیتی، چیستی و چگونگی تربیت و روش‌های تربیت دینی کودک گردآوری شده است.
* فرزندان امروز، والدین به‌روز
با توجه به دسترسی‌های گسترده و تقریبا بدون مانع برای کودکان در استفاده از رسانه و فضای مجازی، یکی از چالش‌‌های امروز و فردای جامعه ما نحوه مواجهه کودکان با رسانه و دستگاه‌‌های هوشمند است. سطح آگاهی والدین و تربیت رسانه‌ای می‌تواند در این زمینه تنظیم‌گری کند؛ منابع و کتاب‌های مختلفی در این زمینه به نگارش درآمده. یکی از این منابع که اخیرا تولید شده تحت عنوان «فرزندان امروز، والدین به روز» است. این کتاب راهنمای خوبی برای والدین است تا به این پرسش پاسخ دهند که «چگونه فرزندان‌مان را در دنیای رسانه‌ها راهنمایی کنیم؟»
بعد‌ شناختی کودکان امروز متفاوت شده، به‌گونه‌ای که تصویر بیش از کلمه در تداعی معنا برای او موثر است. این در حالی است که با توجه به رژیم مصرف رسانه‌ای، در برخی کودکان شاهد اختلالاتی هستیم که کودک، دچار نقص توجه و تمرکز شده است. آموزش‌هایی که از طریق بازی وارسازی ارائه می‌شود این ظرفیت را دارد که توجه و تمرکز کودک را افزایش دهد. در بعد هیجانی کودک امروز نیز شاهد برخی مسائل هستیم؛ پدر غایب عرصه تربیت کودک امروز است. پدر و مادر شاغل و پرکار، کودک خود را به مدارس و موسسات و مراکز فرهنگی می‌سپارند و در پایان روز فرزند خود را تحویل می‌گیرند و انتظار دارند فرزندشان براساس چارچوب و اصولی که می‌خواهند تربیت شود. در برخی خانواده‌ها مادر مسؤولیت تربیت را تماما بر عهده می‌گیرد، البته نقش کلیدی مادر در تربیت انکار‌ناپذیر و اصلی‌ترین وظیفه مادری تربیت فرزند است؛ منتها پدر نیز سهم خاص و جدی خود را در تربیت فرزندان خویش بر عهده دارد؛ در حالی ‌که امروز شاهد آن هستیم که خواسته یا ناخواسته پدران از عرصه تربیت فرزند حذف شده‌اند و تمام امور تربیتی با مدیریت مادر انجام می‌شود.
ارتباط با جهان بیرون از خانواده از درگاه پدر معنا می‌یابد، به همین جهت جایگاه پدر در خانواده، از حیث اجتماعی، الگوساز است و از حیث هیجانی، تنظیم‌گر و از حیث ‌شناختی می‌تواند خودباوری را در کودکان تقویت کند. 
در این زمینه نیاز داریم پژوهش‌های روشمند و حتی متناسب با فرهنگ‌های بومی انجام شود. برخی محصولات فرهنگی همچون فیلم و سریال در سال‌های اخیر در تلاشند به نقش مادر در خانواده و تکریم زحمات او توجه کنند؛ در حالی ‌که مشاهده می‌کنیم بعضا این توجه نیک و پسندیده با مخدوش شدن جایگاه پدر و نقش تربیتی او رقم می‌خورد. به عبارتی برای بزرگ‌ کردن یا تکریم یکی، دیگری را به ناحق فدا می‌کنیم. پدر و مادر ۲ رکن اصلی تربیت کودک هستند و در ساختمان تربیت خانواده لازم و ملزوم یکدیگرند.

* مدیر اندیشکده امید

ارسال نظر
پربیننده