بگذارید روزنامه کار خودش را بکند...
حجتالاسلام مسیح مهاجری میگوید: «در طول سالهای دهه اول انقلاب، ارتباطات نظام جمهوری اسلامی با انگلستان نوسانات زیادی داشت. انگلستان جزو کشورهایی بود که بعد از مسائل گروگانگیری، به آمریکا پیوسته و اعلام حمایت کرده بود و سطح روابط خود را با ما خیلی تنزل داده بود. سفارت خودش را در مواردی بسته بود، در مواردی به صورت حافظ منافع و در سطح پایین درآورده بود. در بعضی مقاطع، صحبت این بود که با این کشور ارتباط برقرار شود. یا انگلیس این تقاضا را میکرد یا دولت ما هم نشان میداد که مایل است این رابطه برقرار شود.
در یکی از این مقاطع که ما احساس کردیم تلاشی وجود دارد برای برقراری این رابطه، برآورد ما این بود که تلاش، تلاش خوبی نیست و ما باید یک مقدار قویتر برخورد کنیم. من خودم مقالهای نوشتم تحت عنوان «پدر شیطان» که حرف ما در آن مقاله این بود: اگر ما میگوییم آمریکا شیطان است، آمریکاییها از تولیدات انگلیسیهایند و انگلیسیها پدر آمریکاییها، پس انگلیس پدر شیطان است. خب، در برقراری رابطه با انگلیس، ما باید خیلی قوی برخورد کنیم و دقت عمل داشته باشیم و مواظب باشیم که کلاه سرمان نرود. در این برقراری رابطه، انگلیسیها میخواستند آقایی را اینجا کاردار خودشان کنند که ما درباره او حرف داشتیم و مسائلی را مطرح کردیم. اینها همه در آن مقاله مطرح شده بود. مقاله قویای هم بود.
یک شب سیداحمد آقا به من تلفن کردند تا مطلبی را از ناحیه امام مطرح کنند و پیغامی را درباره کارهای روزنامه برسانند. من پرسیدم: «نظر امام درباره مقاله پدر شیطان که ما نوشتیم چیست؟» چون همان روزها امام حمایتی از وزارت خارجه یا سیاست خارجی کرده بودند و برای من این شبهه پیش آمده بود که نکند ما کار خوبی نکرده باشیم. حاج سیداحمد آقا در جواب گفتند: «منظور این است که من این را از امام بپرسم و به شما بگویم؟» گفتم: «بله». بعد ایشان گفتند: «من اطلاع دارم از نظر امام و به شما هم همین الان میگویم».
گفتم: «خب، امام نظرشان چیست؟» گفتند: «آقای ولایتی [وزیر وقت امور خارجه]، آن روز در نیویورک بودند و آنجا این مقاله را از طریق فاکس دیده بودند و تماس با آقای بشارتی [قائممقام وقت وزارت امور خارجه] گرفته و گفته بودند خدمت امام عرض کنید بالاخره ما راست میگوییم یا روزنامه جمهوری اسلامی؟ اگر ما درست عمل میکنیم، به روزنامه بگویید که اینجور ننویسد، اگر روزنامه درست مینویسد، به ما بگویید این کار را نکنیم. آقای بشارتی هم با من [حاج سیداحمد آقا] تماس گرفت و من هم با امام قضیه را مطرح کردم.
امام فرمودند: «به ایشان بگویید هم شما درست عمل میکنید و هم روزنامه. بگذارید روزنامه کار خودش را بکند».
امیررضا ستوده
پا به پای آفتاب
نشر پنجره
جلد ۴، صفحات ۲۳۵و ۲۳۶
***
مساجد اسلام از دانشگاههای اروپا برترند
دکتر محمد شوقیفنجری، استاد اقتصاد و مشاور اقتصادی انورسادات، رئیسجمهور وقت مصر بود که در بعضی دانشگاههای مصر و دیگر نقاط جهان کرسی تدریس داشت. او پس از آشنایی با کتابهای «فلسفتُنا» و «اقتصادُنا» شیفته اندیشه و شخصیت شهید سیدمحمدباقر صدر شد و از فرصت برگزاری اجلاسی در بغداد استفاده کرد و برای دیدار با وی به نجف آمد. او در این دیدار برای اینکه از مراتب تحصیلی و پژوهشی شهید صدر مطلع شود و بداند وی دانش خود را در کدامیک از دانشگاههای معتبر دنیا فراگرفته که به این سطح بالای علمی نائل شده است، پرسید: «حضرت استاد! کتابهای شما در عمق و دقت علمی و محتوای فکری، بسیار برجسته است و شگفتی من و تعداد زیادی از دوستانم را که اساتید دانشگاهند برانگیخته است. یکی از آنها اندیشمند فرانسوی «روژه گارودی» است که او نیز مشتاق زیارت شماست. میخواستم بدانم شما کجا و در کدام یک از دانشگاههای دنیا درس خواندهاید؟»
شهید صدر پاسخ داد: «من در هیچ یک از دانشگاههای مورد نظر شما درس نخواندهام، نه در عراق و نه جای دیگر؛ بلکه اساساً من در طول زندگیام به جز 2 بار از عراق خارج نشدهام؛ یکبار برای حج بیتالله الحرام و بار دیگر برای سفر به لبنان به منظور دیدار برخی اقوام».
دکتر فنجری با تعجب پرسید: «پس کجا درس خواندهاید؟!»
شهید صدرگفت: «در مساجد؛ اینجا در نجف، طلاب و علما در مساجد درس میخوانند».
دکتر فنجری که از این پاسخ شهید صدر شگفتزده شده بود، گفت: «[بنابراین] به خدا سوگند مساجد نجف هزار برابر از همه دانشگاههای اروپا برتر است».
احمدعبدالله عاملی
محمدباقرالصدر السيره و المسيره في حقائق و وثائق
(بیروت: العارف للمطبوعات، ۱۴۲۸)
جلد ۳، صفحه ۱۶۰
گردآورنده، تقی دژاکام