08/آبان/1404
|
11:28

لوئیس همیلتون؛ خداحافظی شایسته یا تلخ؟

فصل آینده به‌ احتمال زیاد آخرین فصل حضور لوئیس همیلتون در فرمول یک خواهد بود؛ پایانی برای یکی از درخشان‌ترین راننده‌های تاریخ این ورزش.

لوئیس همیلتون؛ خداحافظی شایسته یا تلخ؟

انتقال لوئیس همیلتون به فراری یکی از جذاب‌ترین و خبرسازترین اتفاق‌های تاریخ فرمول یک بود. اتحاد میان قهرمان هفت‌ دوره و تیمی افسانه‌ای همچون اسکودریا فراری در ابتدا امیدوارکننده به نظر می‌رسید اما در عمل، اوضاع بسیار ناامیدکننده‌تر از حد انتظار رقم خورد. همیلتون هنوز نتوانسته است با خودروی فراری کنار بیاید و به‌ وضوح از شارل لکلرک عقب مانده است. تأسف‌بار است که فصل آینده ممکن است آخرین حضور او در فرمول یک باشد.

 فراری به این نیاز ندارد

قرارداد همیلتون با فراری در پایان سال 2026 به اتمام می‌رسد و بعید است مارانلو تمایلی به تمدید آن داشته باشد. درست است که لوئیس راننده‌ای بزرگ و اسطوره‌ای است اما در نهایت، تیم تنها یک چیز از راننده‌اش می‌خواهد: نتیجه در پیست و این همان چیزی است که همیلتون در حال حاضر از ارائه آن ناتوان است.

لوئیز همیلتون ,

در نخستین فصل حضورش در فراری، لوئیس رقابت درون‌تیمی را به‌ طور قاطع به لکلرک واگذار کرده است: 210 امتیاز در برابر 146 امتیاز، 7 به صفر در سکوها و 15 به 5 در تعیین خط، همگی به سود شارل. قهرمان هفت‌ دوره  فرمول یک هنوز نتوانسته با خودروی اسکودریا به‌ ویژه در زمینه ترمزها و عملکرد موتور ارتباط مؤثری برقرار کند. اگر این مشکل تنها در ابتدای فصل رخ می‌داد، جای نگرانی نداشت اما اکنون که فصل فرمول یک به مراحل پایانی خود نزدیک می‌شود، اختلاف میان او و لکلرک همچنان پابرجاست.

 همه اینها برای فراری سالانه 60 میلیون دلار هزینه دارد. بد نیست یادآوری کنیم که همیلتون دومین حقوق بالای فرمول یک را دریافت می‌کند؛ رقمی که طبق گزارش‌های غیر رسمی، تقریباً دو برابر دستمزد لکلرک است. حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا اسکودریا واقعاً دلیلی دارد چنین مبلغی را برای راننده‌ای بپردازد که از هر نظر از هم‌تیمی‌اش ضعیف‌تر است؟

البته می‌توان گفت قرارداد همیلتون در وهله نخست جنبه‌ای بازاریابی داشته است؛ این موضوع تا حدی درست است اما هر کارزار تبلیغاتی محدودیت‌هایی دارد. برای مثال، کافی است به مورد مایک شوماخر اشاره کنیم. حضور او در خانواده فراری نیز تا حدی دلایل بازاریابی داشت، چراکه نام «شوماخر» هنوز در مارانلو طنین خاصی دارد.

لوئیز همیلتون ,

با این‌حال، پسر قهرمان افسانه‌ای هرگز نتوانست به تیم اصلی راه یابد. مایک پس از سپری کردن فصلی فاجعه‌بار در هاس، از سوی فراری کنار گذاشته شد. سرنوشت مشابهی می‌تواند در انتظار همیلتون نیز باشد، اگر او نتواند در پیست نتیجه بگیرد. به‌ هرحال، بدون پیروزی یا حتی حضور روی سکو، بازاریابی چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ بعید است مقام‌های ششم یا هفتم بتوانند اسپانسرها را جذب کرده یا تأثیر محسوسی بر آگاهی از برند بگذارند.

 همیلتون نیز به این نیاز ندارد

از سوی دیگر، خود لوئیس نیز نمی‌تواند ادعا کند که به همکاری با فراری نیازمند است. هنگامی که او مرسدس را ترک کرد، انتظار داشت خودرویی در اختیار داشته باشد که بار دیگر او را به جمع مدعیان پیروزی بازگرداند اما در واقع، همیلتون تنها یک مشکل را با مشکلی دیگر عوض کرد و متأسفانه، وضعیت جدید بدتر از قبل بود. برای نمونه، جورج راسل امسال در مرسدس دو پیروزی کسب کرده است در حالی‌که فراری حتی یک فرصت واقعی برای برد نداشته است.

آیا همیلتون که همه‌ چیز را در این ورزش فتح کرده، واقعاً تمایلی دارد در آستانه چهل‌ سالگی برای کسب چند امتیاز جزئی رقابت کند؟ احتمالاً نه. لوئیس اساساً در درک پتانسیل خودرویی که قادر به رقابت برای پیروزی نیست، ناکام مانده است. کافی است فصل‌های پایانی او در مرسدس را به خاطر آورید؛ زمانی‌ که «پیکان‌های نقره‌ای» از رقبا عقب افتاده بودند، راسل عملکرد بهتری داشت اما به‌ محض آنکه تیم توتو وُلف دوباره رقابتی شد، همیلتون نیز بلافاصله درخشان‌تر ظاهر گردید.

لوئیز همیلتون ,

روشن است که او هیچ علاقه‌ای ندارد نقش یک «پیشکسوت حاضر در میانه میدان» را ایفا کند؛ کسی که نه در نبرد برای پیروزی حضور دارد و نه در مرکز توجه. بنابراین، اگر فراری تا سال 2026 نتواند خودرویی رقابتی بسازد، حفظ قهرمان هفت‌ دوره در ترکیب خود بسیار دشوار خواهد بود.

 اما درباره تیم‌های دیگر چه؟

باید جداگانه به این پرسش پرداخت که چرا همیلتون در پایان دوران حرفه‌ای خود در فرمول یک احتمالاً به تیم دیگری نخواهد رفت. به‌ طور خلاصه، یافتن مقصدی تازه برای او دشوار است.

برای مثال، ردبول هیچ تمایلی به جذب راننده بریتانیایی ندارد. تا زمانی‌که مکس فرستاپن در تیم حضور دارد، تمام ساختار تیم بر محور او می‌چرخد. خود لوئیس نیز تمایلی ندارد وارد قلمرو شیر هلندی شود. حتی اگر روزی فرستاپن از ردبول جدا شود، بعید است که میلتون کینز از همیلتون برای پیوستن دعوت کند. آیا واقعاً می‌توان تصور کرد که هلموت مارکو از لوئیس همیلتون بخواهد راننده تیمش شود؟ بعید به نظر می‌رسد.

مک‌لارن نیز گزینه محتملی نیست. حتی اگر پیاستری طبق شایعات پس از پایان قراردادش ووکینگ را ترک کند، باز هم لوئیس جایگاه آسانی در تیم نارنجی‌ها نخواهد داشت. به‌ احتمال زیاد، زک براون پس از دوران موسوم به «قوانین پاپایا»، به دنبال راننده‌ای با نقش شماره‌ دو واضح خواهد بود تا از بروز تنش‌های درون‌تیمی جلوگیری کند. آیا همیلتون حاضر است چنین نقشی را بپذیرد؟ پاسخ روشن است.

لوئیز همیلتون ,

بازگشت به مرسدس نیز عملاً منتفی است. نه لوئیس تمایل به بازگشت دارد، نه توتو وُلف علاقه‌ای به ازسرگیری آن همکاری پرتنش گذشته نشان داده است. تنها گزینه نظری باقی‌ مانده، استون مارتین است اما آینده این تیم نیز نامطمئن است. اگر سبزها تصمیم بگیرند با قوانین جدید وارد مرحله‌ای تازه شوند، احتمالاً تمام تمرکز خود را بر جذب فرستاپن خواهند گذاشت.

در نتیجه، چشم‌انداز روشنی برای ادامه حضور لوئیس همیلتون در فرمول یک پس از سال 2026 وجود ندارد، نه در فراری، نه در تیمی دیگر. و بدین ترتیب، فصل آینده به احتمال زیاد آخرین راند قهرمان هفت‌ دوره جهان در پیست‌های فرمول یک خواهد بود.

 

فرمول یک زیر ذره‌بین مالی؛ همه‌چیز درباره سقف هزینه‌ها

 

 

انتهای پیام/

 
 
 
برچسب ها:
ارسال نظر