
عبدالله دارابی: دنیای عجیبی است؛ برخی مجریان وقتی در رسانه ملی هستند برای حفظ و ارتقای موقعیت شغلی خود، به همگامسازی رفتاری و بعضا تظاهر نیز متوسل میشوند، حتی در مواردی حق را فدای منفعت میکنند و از آن چیزی نمیگویند تا مبادا جایگاهشان دچار تزلزل شود (قضیه حق پخش تلویزیونی مسابقات و نادیده گرفتن حق باشگاهها توسط این مجریان سابق و غش کردنشان به سمت صداوسیما هنگام فعالیت در آن رسانه را به یاد آورید) اما وقتی به هر دلیلی دیگر در آن جایگاه نیستند، مواضعی کاملا متفاوت و حتی در ضدیت با وقتی که در رسانه ملی بودند، اتخاذ کرده و سعی میکنند به هر حِیَلی آن را به خورد مخاطب دهند!
چند روز قبل، مزدک میرزایی یکی از این مجریان سابق که اکنون حقوقبگیر رسانه ضدایرانی صهیونیستی و تروریست اینترنشنال شده است و بدون توجه به مواضع سابقش در رسانه ملی و حتی موضعگیری سیاسیاش نسبت به عربستان حین گزارش بازی این تیم با روسیه در جام جهانی ۲۰۱۸، چنان غرق در اطاعت اوامر کارفرمای خود شده که سعی در ایجاد مرزبندی مضحک، تفرقهافکنانه و ساختگی بین تیم ملی و کشور ایران میکند، حال آنکه همین شخص پیرو اطاعتپذیری کامل از اوامر مسؤول صهیونیستش، تجاوز این رژیم به ایران و کشتار مردم عادی که برخی از آنها نیز ورزشکار بودند را به طور لفظی و ساختگی هم خطا و اشتباه ندانست! البته تکلیف وی با توجه به وابستگی فعلی رسانهایاش معلوم است، اگرچه ذبح وجدان را نیز باید حدود و ثغوری باشد ولی... .
یکی دیگر از این مجریان، عادل فردوسیپور است؛ مجریای که خود را چنان فرزند رسانه ملی میدانست که در زمان فعالیتش در تلویزیون، حاضر به دفاع از حق پخش تلویزیونی باشگاهها نشد اما وقتی از آنجا بیرون انداخته شد و خودش برنامهای اینترنتی راه انداخت برعکس مواضع قبلیاش مدافع حق پخش شد! او اخیرا نیز به حرکت نمادین وحید شمسایی، سرمربی تیم ملی فوتسال ایران، پس از قهرمانی در مسابقات فوتسال کشورهای اسلامی معترض شده است و با لفاظی لطایفالحیلگونه سعی کرده آن را مغایر همبستگی، تفرقهافکنانه و خطایی بزرگ جلوه دهد! موضعگیری فردوسیپور را در این مورد چند بار مرور کنید؛ ابتدا با قاطعیت حرکت وحید شمسایی را شوآف، ریاکارانه و تفرقهانگیز معرفی میکند ولی در ادامه اقرار میکند از نیت سرمربی تیم ملی فوتسال در این مورد اطلاع درستی ندارد! با خودت چند چندی؟! مخاطب کدام یک از این ۲ قضاوت نقیض شما را قبول کند؟
در رابطه با رفتار شمسایی و شاگردانش و موضع هدفدار(!) فردوسیپور در این زمینه چند نکته قابل ذکر است.
۱- حرکت وحید و شاگردانش برگرفته از یک حقیقت کتمانناپذیر اعتقادی و تاریخی است که بسیاری از بزرگان اهل سنت نیز به آن معترفند.
۲- اگر بنا به تحلیل و زعم شما (که خود نیز میدانید در راستای اغراض مخصوصی! بیان کردید) چون برخی از هموطنانمان اهل سنت هستند، نباید چنین حرکتی انجام میشد، پس چون برخی هموطنان ما سنی، مسیحی و... هستند هم نباید مذهب رسمی کشور شیعه تعیین میشد؟! یا در مسابقاتی هم که در کشورهای غرب انجام میشود بچههای تیم ملی ما نباید به چنین حرکاتی دست زنند، چرا که برخی هموطنان ما هم مثلا اهل مسیحیت هستند؟!
۳- وحید شمسایی شخصا و علنا نیتش از این کار را توضیح داد که مبتنی بر حقیقت مندرج در بند اول است.
۴- مجری و برنامهساز تحصیلکرده و استاد دانشگاه(!) که هدف خود از اعتراض به رفتار سرمربی و بازیکنان تیم ملی فوتسال را در راستای همبستگی و اتحاد معرفی میکند، همین چندماه قبل به مدت ۱۲ روز کشور ایران و مردمانش اعم از شیعه، سنی، مسیحی، یهودی، با دین و بیدین و حتی همسویان با افکار شما در معرض حملات اسرائیل قرار گرفتند و بسیاری از مردم عادی از جمله زن، کودک، سرباز وظیفه، استاد دانشگاه، فعال رسانه، پزشک، پرستار، امدادگر و ورزشکار توسط این رژیم شهید شدند، چرا با وجود داشتن رسانه، دغدغه همبستگی و اتحاد ملی احساس نکردید چنین حمله وحشیانه دشمنی بیگانه را محکوم کنید؟
مدعیان «همه چیزدانی(!)» قبل از زدن «جوالدوز دارای اغراضتان» به دیگران، یک سوزن کوچک به خویشتن فرو کنید به صواب و واقعیت نزدیکتر میشود. به قول مرحوم پروین اعتصامی:
«...بر عیبهای روشن خویشت، نگاه نیست؟»
شمسایی: فردوسیپور برای دیده شدن خود را به در و دیوار میزند
سرمربی تیم ملی فوتسال در واکنش به انتقاد برخی از حرکت نمادینش پس از قهرمانی در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی گفت: من دوستان زیادی از اهل سنت دارم که برایم بسیار عزیز هستند. این موضوع چه ربطی به فردوسیپور دارد که میخواهد آن را وایرال کند؟!
وحید شمسایی درباره بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی که با قهرمانی تیم ملی در رشته فوتسال به پایان رسید، به فارس گفت: به نظرم جلوه خیلی قشنگی داشت و کشورهای اسلامی با اعتقادات مختلف در آن حضور داشتند و هر کس برای سربلندی کشور خودش تلاش میکرد. ما هم قلب و روحمان برای قهرمانی میتپید.
وی افزود: به لطف خدا و زحماتی که بازیکنان کشیدند توانستیم قهرمان شویم و یک طلا کسب کردیم که اهمیت بالایی برای وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک داشت و خدا را شکر شرمنده نشدیم.
شمسایی درباره رقبای ایران در این تورنمنت گفت: با رقبای خوب آسیایی و مراکش که از قدرتمندترین تیمهای فوتسال جهان است، توانستیم تنه به تنه شویم و ماحصل آن بهترین اتفاق یعنی قهرمانی بود.
سرمربی تیم ملی فوتسال درباره حرکت نمادین خود در پایان بازی فینال بیان کرد: در خانوادهای بزرگ شدم که به من گفتند اگر دستت را جلوی آلالله دراز کنی، دودستی دستت را میگیرند. این موضوع اعتقاد خانوادگی من است و به این موضوع میبالم، پدرم امیرالمؤمنین است و همیشه مدد میگیرم و جلو میروم. ما در هر شرایط و اتفاقی اسم مولا را صدا میزنیم.
وی درباره انتقاد عادل فردوسیپور از حرکت نمادینش بیان کرد: او آدمی است که فکر میکند تمام کارهایش درست است و علامه دهر است. نباید خودش را وسط بازیای که چیزی از آن نمیداند، بیندازد. همه ما در کشورهای اسلامی کنار هم بودیم و هیچ ربطی به کسی ندارد و قرار نیست خدشهای به کسی وارد شود.
شمسایی ادامه داد: من دوستان زیادی از اهل سنت دارم که برایم بسیار عزیز هستند. این موضوع چه ربطی به فردوسیپور دارد که میخواهد آن را وایرال کند؟! خدا خودش تشخیصدهنده است. یک بنده خدایی برای مطرح کردن خودش حاضر است به هر نوعی خودش را به در و دیوار بزند.
سرمربی تیم ملی فوتسال عنوان کرد: حتماً ذهن خود فردوسیپور منحرف است که دنبال تفرقهافکنی است. من دوست دارم همه در آرامش و صلح باشند. او پشت تریبون خودش نشسته و هر اراجیفی میخواهد میگوید. ما همه برادر و برابر هستیم ولی من وجودش را دارم و تا ابدالدهر پای اعتقاداتم هستم، نیازی هم ندارم به امثال این آدم خودم را نشان دهم.
وی در آخر گفت: او ۳۰ سال از این نظام نان میخورد و حالا میخواهد خودش را مبرا کند. اگر مرد است بیاید رودررو با من صحبت کند و قصه نگوید. باید به اعتقادات همدیگر احترام بگذاریم ولی امثال این آدم باعث میشوند تفرقه ایجاد شود.