اتفاق نظر شیعه و سنی بر مصداق آیه تطهیر
ایام هم ایام فاطمیه است. وجود مقدس زهرای مرضیه (سلاماللهعلیها) در همین دنیا مصداق «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهوراً»ست؛ پروردگار آنها به آنان جامی آشامانید که آنها را از همه چیز پاک کرد. این آیه از یک نظر مفادش مفاد آیه تطهیر است. آیه تطهیر هم همین است: «انَّما یریدُالله لیذْهبَ عَنْکمُ الرّجْسَ اَهْلَ الْبَیت وَ یطَهّرَکمْ تَطْهیراً (احزاب، 33)؛ اراده خدا تعلق گرفته است که پلیدی (عرض کردیم تمام پلیدیها در نهایت امر به تعلقات و وابستگیهای به غیر حق منتهی میشود) را از شما اهل بیت پیامبر دور سازد و شما را پاکیزه کند، پاکیزه کردنی.
شیعه و سنی در این آیه اتفاق دارند. مقداری که از اهل تسنن روایت آمده است کمتر از شیعه نیست که این آیه درباره اهل بیت یعنی علی، زهرا، حسن و حسین است. حدیث معروف کساء به این ترتیبی که معروف است و میخوانند، سند معتبری ندارد و لهذا شما میبینید مرحوم آقای حاج شیخ عباس قمی که یک محدث بزرگواری است، در کتاب مفاتیح، خودش حدیث کساء را نقل نکرده، اگر در آخر بعضی از مفاتیحها آوردهاند، این را بعد، چاپخانهها اضافه کردهاند. به این ترتیب معروف هیچ سند درستی ندارد ولی اصل و ریشه درستی دارد. این اصل و ریشه را نهتنها ما که شیعه هستیم در کتب خود روایت کردهایم، اهل تسنن نیز زیاد روایت کردهاند که اصل قضیه همین بوده است که یک وقتی پیغمبر اکرم تشریف میآورند و حضرت زهرا، حضرت امیر، حضرت امام حسن و حضرت امام حسین در یک منزل خوابیده بودند. در آنجا بود که این آیه نازل شد، که خصوصیات قضیه [ذکر شده است]. چون همان حدیث کسای معروف بیشتر یادم هست، درست نمیتوانم تفکیک بکنم آنچه را که در آن روایات هست و آنچه که از قدیم برای ما مسموع بوده است. این مقدار، یک امر بسیار مسلمی است.
مرتضی مطهری
آشنایی با قرآن
انتشارات صدرا
جلد 11، صفحات 80 و 81
***
از محسن تا حسین(ع)...
عالم سرشناس آیتالله شیخ محمدحسین کاشفالغطا در قصیدهای سروده:
و فی الطفوف سقوط السبط منجدلاً
من سقط محسن خلف الباب منهجه
و بالخیام ضرام النار من حطبٍ
بباب دار ابنه الهادي تأججه
در کربلا، حسین(ع) از اسب بر زمین افتاد، چنانکه محسن پشت در سِقط شد. شعلههای آتشی که در خیمه حسین(ع) افتاد، همان شعلههایی است که در خانه دختر هادی - فاطمه(س)- را در خود فرو برد.
سیدجعفر مرتضیعاملی
رنجهای زهرا(س)
نشر تهذیب
صفحه ۳۶۷
***
نصرالله از زبان حریری
نخستوزیر رفیق حریری به من میگفت: «تمام رهبران احزاب سیاسی در لبنان برای فرزندانشان بهترین خودروها را تهیه میکنند، آنها را به بهترین دانشگاهها میفرستند و آنها را برای به ارث بردن مقام سیاسیشان آماده میکنند، در حالی که سیدحسن [نصرالله] تنها رهبری است که فرزندش را به میدان شهادت میفرستد.» میگفت: «من تا به حال شخصیتی اینگونه ندیدهام.»
نیکولاس بلانفورد
غول شیعه از چراغ خارج میشود
[30 سال درگیری حزبالله و اسرائیل]
صفحه ۱۸۶
***
خدای روزهای غیر یکشنبه!
گاهی میشنویم که بعضی از این موعظهگرها طوری حرف میزنند که انگار آدم نباید کاری در زندگیاش بکند جز اینکه چشمش را ببندد و فقط ببیند در باطن چه میگذرد. من قبول دارم که آدم باید در عمق روحش خدا را دوست داشته باشد و کلام خدا را هم ستایش کند اما در عین حال باید ببینیم کتاب مقدس چه میگوید. میگوید خداوند از روح خود به سازنده معبد دمید تا بتواند همه نقشها را حک کند و کارهایی را به انجام برساند که مهارت میطلبید. من اینطور میبینم. در همهچیز همیشه روح خدا جاری است... چه روزهای عادی هفته باشد، چه یکشنبه.
در اختراعات و ابداعات بزرگ و در محاسبات و فوتوفنها همه جا روح خدا جاری است. خدا غیر از روح و روان ما به مخ و دست ما هم مدد میرساند. اگر کسی خارج از ساعتهای کار هم فعالیت کند، مثلاً اجاقی برای زنش درست کند تا مجبور نشود برود نانوایی، یا در باغ زحمت بکشد و به جای یک سیبزمینی 2 سیبزمینی عمل بیاورد، بله، اگر کسی از این کارها بکند، ثواب بیشتری میبرد و به خدا نزدیکتر میشود، یعنی درست مثل این است که برود پای وعظ و موعظه بنشیند و دعا و ناله کند.
جورج الیوت
آدام بید
رضا رضایی
نشر نی
گردآورنده، تقی دژاکام