01/آذر/1404
|
23:01
گزارش «وطن‌ امروز» درباره شانتاژ جدید ترامپ؛ ایران به ترامپ هیچ پیامی نداده است

دروغ مذاکراتی

دروغ مذاکراتی

امیرعباس نوری: دونالد ترامپ طی روزهای اخیر در چند نوبت مدعی شده ایران پیام‌هایی برای او ارسال کرده که نشانگر آمادگی برای توافق است. او هفته گذشته در دیدار محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی این ادعا را مطرح کرد و حتی گفت فرآیند مذاکره با ایران آغاز شده است. او یک روز بعد در نشست همکاری‌های تجاری آمریکا و عربستان، مجددا این ادعا را مطرح کرد و این بار مدعی شد احتمال توافق وجود دارد. روز پنجشنبه نیز ترامپ یک بار دیگر ادعا کرد ایران به او برای توافق پیام فرستاده و مجددا مدعی شد احتمال اینکه این بار آمریکا و ایران به توافق برسند، زیاد است.
همزمان با این ادعاهای ترامپ، برخی رسانه‌های آمریکایی نیز بر مبنای ادعای ترامپ مبنی بر دریافت پیام از ایران، به گمانه‌زنی درباره محتوای نامه به ترامپ پرداختند و مدعی شدند طرفین در مسیر توافق قرار دارند.
به گزارش «وطن‌ امروز»، مجموعه اظهارات ترامپ و رسانه‌های آمریکایی باعث شد‌ طی روزهای اخیر، در رسانه‌ها و محافل سیاسی، موضوع از سرگیری مذاکرات میان ایران و آمریکا بسیار جدی شده و حتی موضوع محتوای مذاکره و توافق احتمالی مورد ارزیابی و پیش‌بینی قرار گیرد.
با این حال اما بررسی‌های «وطن‌ امروز» نشان می‌دهد ادعاهای ترامپ از اساس واقعیت ندارد. ایران مطلقا هیچ پیامی برای ترامپ ارسال نکرده و مشخص نیست ترامپ بر چه اساسی چنین ادعاهایی را مطرح می‌کند. اینکه برخی رسانه‌های آمریکایی ادعا کردند ایران در این پیام گفته «آماده توافقی است که در آن حقوق ایرانیان به رسمیت شناخته شود» نیز یک موضوع بدیهی است که ایران آن را طی سال‌های اخیر همواره به مقامات آمریکایی و واسطه‌ها اعلام کرده. با این حال همان‌گونه که گفته شد، ایران پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی، هیچ پیامی برای آمریکایی‌ها ارسال نکرده است.
در این بین برخی منابع خارجی مدعی شدند ایران از طریق ولیعهد سعودی برای آمریکا پیام ارسال کرده است. این رسانه‌ها به پیام مسعود پزشکیان به محمد بن‌سلمان قبل از سفر او به واشنگتن استناد کرده‌ و مدعی شده‌اند آنچه ترامپ درباره پیام ایران به او گفته، در واقع همان پیامی است که پزشکیان برای بن‌سلمان فرستاده است. این در حالی است که نامه پزشکیان به بن‌سلمان، درباره مناسبات دوجانبه ایران و عربستان بوده و در بخشی از این نامه نیز به برخی مسائل منطقه‌ای، بویژه موضوع لبنان اشاره شده است. بنابراین مخاطب نامه پزشکیان، شخص بن‌سلمان بوده و هیچ پیامی خطاب به ترامپ در این نامه گنجانده نشده بود.
بر همین اساس، ادعای ترامپ مبنی بر دریافت پیام از ایران، کذب محض است. البته برخی مقامات ایرانی مانند سیدعباس عراقچی طی هفته گذشته از دریافت پیام‌هایی از سوی آمریکا خبر دادند که گویا با وساطت برخی کشورهای منطقه به ایران رسیده است. نکته قابل تامل این است که پس از ادعاهای اخیر ترامپ مبنی بر دریافت پیام از ایران، وزیر امور خارجه کشورمان طی اظهار نظری صریح تاکید کرد برآورد ایران در مقطع زمانی فعلی این است که دولت آمریکا عزم‌ و اراده واقعی برای توافق عادلانه با ایران ندارد. این اظهارنظر عراقچی به وضوح نشان می‌دهد ایران پیام‌های اخیر آمریکا را چندان جدی نگرفته و کماکان معتقد است ترامپ قصدی برای توافق عادلانه و برد - برد با ایران ندارد.
* هدف ترامپ چیست؟
ایران اخیرا پس از توقف جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، هیچ پیامی برای رئیس‌جمهور آمریکا ارسال نکرده است.‌ با توجه به این نکته، اکنون این سوال مطرح می‌شود: هدف ترامپ از طرح این ادعاهای خلاف واقع چیست؟ در این باره چند نکته قابل طرح است.
۱- ترامپ با طرح ادعای دریافت نامه از ایران برای مذاکره و توافق، به دنبال این است القا کند ایران پس از جنگ ۱۲ روزه در موضع ضعف قرار دارد و اکنون به دنبال توافق با آمریکاست.  
۲- پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه انتقادات زیادی از ترامپ شد که او با پشت پا زدن به مذاکرات جاری با ایران و حمله به این کشور، عملا موضوع هسته‌ای ایران را پیچیده‌تر کرد. لذا ترامپ با طرح ادعای دریافت پیام از ایران، به دنبال القای موثر بودن استفاده از گزینه نظامی علیه تهران است. او می‌خواهد القا کند حمله نظامی به ایران باعث تغییر سیاست‌ها و تصمیمات جمهوری اسلامی شده است.
۳- یکی دیگر از اهداف ترامپ، عملیات روانی و تشدید فشار علیه ایران است. ترامپ به دنبال آن است با ایجاد فضای روانی، ایران را متقاعد کند پای میز مذاکره حاضر شود.‌ مذاکره با تهران از نظر ترامپ، ایجاد شرایطی برای تحمیل و به تسلیم کشاندن کشورمان است. آمریکایی‌ها اکنون ۲ خواسته مشخص از ایران دارند: تعطیلی برنامه هسته‌ای و تحدید برنامه دفاع موشکی.
* جنگ؛ گزینه اشتباه
بررسی مجموعه سیاست‌ها و اقدامات ایران چه در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و چه پس از آن، نشان می‌دهد جمهوری‌ اسلامی به دنبال اثبات این نکته بسیار مهم است که گزینه نظامی نه تنها یک راه‌حل نیست، بلکه منجر به پیچیده‌تر شدن شرایط می‌شود. در این راستا ایران چند اقدام مهم انجام داد.
در حوزه هسته‌ای، بر اساس قانون مجلس و ابلاغ آن توسط دولت، همکاری‌های هسته‌ای ایران با آژانس کاهش یافت. ایران به بازرسان آژانس اجازه بازرسی از تاسیسات مورد هدف واقع شده را نداده است. این موضوع باعث شده اکنون آمریکا و رژیم صهیونیستی برآورد دقیقی از میزان خسارات واردشده به این تأسیسات نداشته باشند. ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصد نیز محفوظ است و ایران اطلاعات خواسته‌شده از سوی آژانس (اطلاعات مورد نیاز آمریکا و رژیم صهیونیستی) درباره این ذخایر را در اختیار آن قرار نداده است. از سوی دیگر آژانس مدعی است ایران پیش از جنگ، یک تاسیسات مدرن غنی‌سازی در نزدیکی تاسیسات نطنز ایجاد کرده است‌. اگرچه آمریکایی‌ها معتقدند هنوز در این تاسیسات فعالیت ویژه‌ای آغاز نشده است اما موقعیت این تاسیسات که به اعتقاد کارشناسان، از ایمنی به مراتب بالاتری از تاسیسات فردو برخوردار است، نگرانی‌های جدی برای آمریکایی‌ها ایجاد کرده است. در مجموع، با وجود ادعاهای ترامپ مبنی بر نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران اما بر اساس گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، با وجود حمله آمریکا و اسرائیل، ارکان اصلی برنامه هسته‌ای ایران همچنان حفظ شده است. مهم‌تر از اینها، دسترسی‌های بازرسان آژانس نیز بشدت کاهش یافته. مقایسه این وضعیت با شرایط قبل از حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران، نشان می‌دهد موضوع هسته‌ای ایران برای غرب، به مراتب پیچیده‌تر از قبل از تهاجم نظامی شده است. 
از سوی دیگر، ایران در جنگ ۱۲ روزه، با وجود غافلگیری از سطح و شیوه جنگ اما نشان داد توانایی آن را دارد که به سرعت بر اوضاع مسلط شود. حملات موشکی ایران علیه رژیم صهیونیستی به اذعان رسانه‌های رژیم، همچنین رسانه‌های معتبر بین‌المللی، نشان داد برآوردهای رژیم صهیونی از قدرت موشکی ایران کاملا اشتباه بوده است. بویژه اینکه در روزهای پایانی جنگ، شکست سیستم پدافند چندلایه موشکی رژیم صهیونیستی کاملا علنی شد، لذا یکی از مهم‌ترین پیام‌های جنگ ۱۲ روزه این بود که ایران قدرت وارد کردن خسارات هنگفت و جبران‌ناپذیر به رژیم صهیونیستی و آمریکا را دارد. پس از توقف جنگ نیز به اذعان رسانه‌های بین‌المللی، ایران اقدامات بسیار مهمی در راستای تقویت توان دفاعی خود انجام داده است. سیدعباس عراقچی در چند نوبت تاکید کرد قدرت دفاعی ایران نسبت به ۲۳ خرداد به مراتب بیشتر شده است. روزنامه نیویورک‌تایمز نیز اخیرا در گزارشی نوشت نیروهای مسلح ایران قصد دارد در صورت تجاوز مجدد اسرائیل به خاک کشورشان، بلافاصله واکنش نشان دهد و در یک عملیات، ۲ هزار موشک روانه سرزمین‌ اشغالی فلسطین کند. حتی تصور این اقدام ایران نیز برای رژیم صهیونیستی هولناک است. بر همین اساس، چند روز پس از انتشار این گزارش نیویورک‌تایمز، روزنامه اسرائیل‌هیوم در گزارشی اعتراف کرد تل‌آویو توانایی مقابله با موشک‌های ایران را ندارد. اسرائیل‌هیوم برای تشریح موقعیت رژیم در برابر قدرت موشکی ایران، به رقابت تسلیحاتی شوروی و آمریکا در زمان جنگ سرد اشاره کرد و نوشت موقعیت اسرائیل در برابر قدرت موشکی ایران، همانند موقعیت شوروی سابق در برابر آمریکا در ماجرای جنگ ستارگان است. روزنامه صهیونی سپس به مقامات رژیم توصیه کرد به جای برنامه‌ریزی برای رویارویی مجدد نظامی با ایران، از دیپلماسی و توافق احتمالی آمریکا و ایران حمایت کنند. 
به هر حال وضعیت دفاعی ایران به گونه‌ای است که تقریبا همه رسانه‌ها و کارشناسان بین‌المللی تاکید می‌کنند در صورت وقوع یک درگیری نظامی مجدد میان رژیم صهیونیستی و ایران، رژیم این بار خسارات به مراتب بیشتری متحمل خواهد شد.
بنابراین در حوزه دفاعی نیز ایران نشان داده کاملا آماده است در صورت وقوع یک درگیری نظامی مجدد، خسارات جدی و جبران‌ناپذیر به طرف متجاوز وارد کند.
در کنار تصمیمات مربوط به حوزه‌های هسته‌ای و دفاعی، ایران در حوزه دیپلماتیک نیز پس از توقف جنگ ۱۲ روزه توانست اقدامات موثری انجام دهد. هم‌افزایی دیپلماتیک ایران، چین و روسیه بویژه بر سر موضوع غیرقانونی فعال‌سازی مکانیسم ماشه نشان داد ائتلاف شرق در برابر غرب وارد سطوح بالاتر و حساس‌تری شده است. وزارت خارجه روسیه اخیرا اعلام کرد قطعنامه ۲۲۳۱ را در تاریخ ۱۸ اکتبر/ ۲۶ مهر منقضی تلقی کرده و مراودات اقتصادی و نظامی خود با ایران را بدون توجه به قطعنامه‌های شورای امنیت انجام خواهد داد.
چین نیز هم در قالب بیانیه مشترک با ایران و روسیه و هم به صورت جداگانه، اقدام ۳ کشور اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) در فعال‌سازی مکانیسم ماشه‌ را یک اقدام غیرقانونی و خلاف مقررات برجام عنوان کرد. رفتار پکن در قبال تهران، پس از جنگ ۱۲ روزه، یک تغییر فاحش و ملموس داشته است. چینی‌ها مناسبات خود با ایران را به سطح راهبردی ویژه ارتقا داده‌اند. این در حالی است که اخیرا معاون وزیر خارجه چین در اظهار نظری بسیار مهم تاکید کرد چین می‌تواند مناسبات خود با ایران را از سطح راهبردی به سطح استراتژیک نیز ارتقا دهد. اخیرا برخی رسانه‌های غرب مدعی شدند پکن نسل جدیدی از جنگنده‌ها و پدافندهای خود را در اختیار ایران قرار خواهد داد و ایران بزودی این تسلیحات مهم و کاربردی را در اختیار می‌گیرد؛ تسلیحاتی که بر اساس ارزیابی‌های کارشناسان نظامی، می‌تواند معادله میدانی و موازنه قدرت در ‌غرب آسیا را بشدت تغییر دهد. در حوزه اقتصادی نیز چین کماکان بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است. ضمن اینکه بر اساس اعلام برخی منابع، پکن در حوزه‌های اقتصادی نیز همکاری‌های خود با ایران را بشدت افزایش داده است. کارشناسان معتقدند دلیل این رفتار چین، این برآورد است که پکن از برنامه ترامپ برای تغییر معادلات و موازنه قدرت در غرب آسیا و ایجاد یک نظم جدید در منطقه بشدت نگران است. از سوی دیگر چین نقش ایران در کلان‌پروژه تغییر نظم فعلی و ایجاد یک نظم جدید جهانی را بسیار مهم و‌ موثر می‌داند، لذا مناسبات راهبردی خود با ایران را به سرعت ارتقا داده. بنابراین کاملا مشخص است روابط و مناسبات ایران با چین و روسیه پس از جنگ ۱۲ روزه ارتقا یافته است. در غرب آسیا نیز شرایط بسیار متفاوت از قبل از جنگ ۱۲ روزه است. اقدامات تنش‌زای نتانیاهو در حمله به سوریه و بویژه قطر باعث شد اکنون حکام عرب غرب آسیا، رژیم صهیونیستی را به عنوان تهدید و خطر اول منطقه تلقی کنند. طبق جدیدترین نظرسنجی‌ها، افکار عمومی غرب آسیا معتقد است اسرائیل مهم‌ترین خطر برای امنیت منطقه است. این نظرسنجی‌ها همچنین نشان می‌دهد اکثریت مردم منطقه معتقدند ایران و جبهه مقاومت تنها مانع تسلط آمریکا و رژیم صهیونیستی بر غرب آسیا هستند و کشورهای اسلامی منطقه باید از ایران و مقاومت در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی حمایت کنند. بر اساس گزارشات منابع موثق، طی هفته‌های اخیر، برخی کشورهای منطقه همکاری‌های بسیار مهم و موثری در حوزه‌های اقتصادی و امنیتی با ایران داشته‌اند. این در حالی است که قبل از جنگ ۱۲ روزه، مناسبات و روابط این کشورها با ایران کاملا متفاوت بود. تحولات لبنان و شکست پروژه خلع‌ سلاح حزب‌الله یکی از مصادیق تغییر نگرش حکام عرب نسبت به تحولات و تهدیدات منطقه است. پیروزی چشمگیر گروه‌های نزدیک به مقاومت در انتخابات پارلمانی عراق نیز پیام‌های مهمی در خود داشت. در این انتخابات گروه‌های نزدیک به مقاومت توانستند پیروزی چشمگیری به دست آورند. در صدر آنها ائتلاف «صادقون» به رهبری «قیس خزعلی» یکی از چهره‌های سرشناس مقاومت در عراق بود که توانست با رای مردم ۲۷ کرسی پارلمان را از آن خود کند تا به اذعان کارشناسان شگفتی‌ساز این دوره از انتخابات عراق شود.‌ ائتلاف «بدر» به رهبری «هادی عامری» یکی دیگر از رهبران مقاومت در عراق نیز توانست ۲۱ کرسی کسب کند.‌ این ۲ ائتلاف به تنهایی توانستند ۱۵ درصد کرسی‌های پارلمان را تصاحب کنند تا نشان دهند در جریان انتخاب نخست‌وزیر می‌توانند نقش بسیار موثری ایفا کنند. ائتلاف «دولت قانون» به رهبری «نوری مالکی» چهره نزدیک به مقاومت و نخست‌وزیر اسبق عراق نیز توانست ۲۹ کرسی تصاحب کند.‌ در این بین، ائتلاف توسعه و سازندگی به رهبری «محمد شیاع‌السودانی» توانست با تصاحب ۴۶ کرسی، در صدر گروه‌ها و احزاب رقیب در انتخابات پارلمانی عراق قرار گیرد. نکته قابل تامل درباره ائتلاف سودانی این است که در فهرست انتخاباتی او، تعداد چهره‌های نزدیک به مقاومت در اکثریت قرار داشت و به اعتقاد کارشناسان یکی از دلایل موفقیت او و کسب آرای مردم عراق، حضور همین چهره‌ها در فهرست او بود.
در مجموع مهم‌ترین پیام نتایج انتخابات عراق، اقبال و گرایش مردم این کشور به مقاومت است. مردم عراق با رصد تحولات منطقه، به این نتیجه رسیدند راه عبور بغداد از این ورطه و گذر از تهدیدها، رو آوردن به مقاومت است. برخی کارشناسان نیز معتقدند عملکرد ایران در جنگ ۱۲ روزه باعث شد جایگاه ایران نزد مردم عراق بهتر شود و به همین خاطر چهره‌های نزدیک به ایران توانستند اعتماد اکثریت مردم عراق را کسب کنند.
قطعا نتیجه انتخابات عراق، همچنین شکست پروژه خلع سلاح حزب‌الله، تاثیر زیادی بر تحولات منطقه خواهد گذاشت. این اتفاقات باعث می‌شود پروژه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای منطقه، با مشکلات بیشتری مواجه شود.
در مجموع با کنار هم قرار دادن این تحولات و اقدامات دقیق تهران، می‌توان نتیجه گرفت حمله نظامی به ایران، باعث پیچیده‌تر شدن برنامه هسته‌ای، همچنین تحولات مربوط به ایران و منطقه شده است. این همان واقعیتی است که ایران دارد آن را برجسته می‌کند تا به واشنگتن بفهماند گزینه نظامی مطلقا یک راه‌حل به حساب نمی‌آید.
ترامپ نیز تلاش می‌کند نقطه مقابل این نکته را القا کند. او مدعی است حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران باعث از بین رفتن این تاسیسات شده است؛ ادعایی که هیچ‌کس در آمریکا و منطقه و همین‌طور سایر نقاط دنیا به آن اعتقاد ندارد. ترامپ حتی سعی کرد نشست شرم‌الشیخ و آتش‌بس در غزه را نیز به جنگ با ایران‌‌ ربط دهد.‌ در‌همین راستا او مدعی شد حمله به ایران باعث شد حماس این آتش‌بس را بپذیرد و ایران نیز رسما از آن حمایت کند. این در حالی است که آتش‌بس هیچ‌کدام از خطوط قرمز و شروط حماس را نقض نکرد و به عنوان مثال، سلاح حماس همچنان حفظ شده است. ضمن اینکه آینده مدیریت غزه نیز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و به اعتقاد کارشناسان، هیچ قدرتی نمی‌تواند نقش‌آفرینی حماس در مدیریت آینده غزه را انکار کرده و مانع آن شود، لذا برقراری آتش‌بس فعلی در غزه، با هیچ‌کدام از شروط و خطوط قرمز اعلامی پیشین حماس مغایرت ندارد. بنابراین ادعای ترامپ عاری از واقعیت است. به هر حال ترامپ تلاش دارد وانمود کند استفاده از گزینه نظامی علیه ایران، موثر‌ بوده است و ایران دقیقا خلاف این ادعای ترامپ را مطرح و برای اثبات آن به موارد و مصادیق مختلف و متنوعی اشاره می‌کند؛ از پیچیده‌تر شدن موضوع هسته‌ای گرفته تا افزایش آمادگی‌‌ برای پاسخ به هر حمله نظامی احتمالی تا تقویت مناسبات راهبردی با چین‌ و‌ روسیه، همچنین بهبود مناسبات با کشورهای منطقه.
اکنون با در نظر گرفتن این واقعیات است که می‌توان موضوع مذاکره و ادعای جدید ترامپ درباره آن را تحلیل کرد.
قطعا یکی از اهداف - و شاید به تعبیری مهم‌ترین هدف ترامپ از طرح ادعای دریافت پیام از سوی ایران برای از سرگیری مذاکرات - تقویت ادعای موثر بودن حمله به ایران است. در واقع ترامپ با طرح این ادعای کذب، سعی می‌کند اینگونه وانمود کند که استفاده از گزینه نظامی باعث تغییر سیاست ایران و تجدیدنظر تهران در سیاست‌ها و خطوط قرمز خود شده است.
به همین خاطر است که عراقچی طی روزهای اخیر تصریح کرده ایران معتقد است طرف آمریکایی هنوز آمادگی لازم را برای مذاکره و حصول یک توافق عادلانه با ایران ندارد.
بر همین اساس می‌توان گفت موضوع ادعای جدید ترامپ مبنی بر آغاز فرآیند مذاکرات جدید با ایران، صرفا یک اقدام تبلیغاتی است و در عمل،‌ منجر به شروع مذاکرات نخواهد شد.
گذشت زمان این واقعیت را ثابت خواهد کرد.

ارسال نظر
پربیننده