|
مداحان ایرانی، عزاداران عراقی
هموطنان حسینی
گزارش «وطنامروز» درباره مداحی این شبهای محمود کریمی
سیدمجید بنیفاطمه و میثم مطیعی در حسینیه داوود العاشور بصره
عباس اسماعیلگل: سال گذشته در برنامهای به مناسبت اربعین حسینی در یکی از کشورهای منطقه، تصویر پسزمینه سن مراسم توجهم را جلب کرد. جمله محوری آن تصویر این بود: «نحن امه الامام الحسین»
گزارهای که ما آن را اینطور میشناسیم و شنیدهایم: «ما ملت امام حسینیم».
شهید سلیمانی که به عنوان سردار مکتب و محور مقاومت شناخته میشود، الهامبخش بسیاری از حرکتهای عاشورایی در منطقه شده است. وقتی ایشان این گزاره را مطرح میکند که ما ملت امام حسینیم، بسیاری از علاقهمندان به محور مقاومت از کشورهای مختلف، خود را بخشی از این ملت میدانند. اینگونه است که «نحن امه الامام الحسین» برای آنان معنادار میشود. صحبتهای حاج محمود کریمی در آخرین شب هیات حسینیه داودالعاشور بصره، در جمع عزاداران عراقی، تاکیدی بر همین مساله بود. در این روزهایی که تلاش دشمنان برای کمرنگ کردن ارتباط عمیق میان مردم ایران و عراق است، این حرکت ارزشمند است.
این اتفاق جنبه هنری نیز به خود گرفت و در اشعاری که از سوی حاجمحمود کریمی خوانده شد، برجسته شد، بویژه وقتی به این بندها رسید: عراق و ایران، سوریا و لبنان، یمن و بحرین، کل کل کل نحن مله الحسین.
فضایی که مداحیهای امسال در بصره به عنوان اتفاقی شاخص و تاثیرگذار رقم زد، نتایج خود را در پیوند میان ملت ایران و عراق نشان میدهد. این پیوندهای فرهنگی و انسانی و عقیدتی در اربعین است که امنیت طولانیمدت در منطقه را تضمین میکند. این رویکرد، هم در میدان و هم در دیپلماسی میتواند حافظ مصالح کشورهای منطقه باشد؛ دیپلماسیای که از تکیه بر نیروهای ملی و عقیدتی نشأت گرفته و با پشتیبانی ایشان قوت میگیرد. در ادامه حضور مداحان ایرانی در هیات عزاداری در بصره بخصوص مراسم شبهای اخیر در حسینیه داودالعاشور بصره با مداحی محمود کریمی، سیدمجید بنیفاطمه و میثم مطیعی را از جهات مختلف بررسی کردهایم.
***
یوسف ارجونی، رئیس سازمان بسیج مداحان در گفتوگویی کوتاه با «وطنامروز» به تشریح نظرات خود درباره حضور مداحان سرشناس در بصره عراق پرداخت.
* یکی از مظاهر فرهنگی این اتفاق خود عزاداری است؛ شکل عزاداری، نوع نوحهخوانی و... همچنین نزدیک شدن مادحین ایرانی به فضای عراق و کاری که مداحان عراقی بالعکس انجام میدهند. مثلاً مداحی از عراق خطاب به ایرانیها میگوید شما فرزندان امام رضا هستید و برای ما به خاطر این ویژگی محترماید و دوستتان داریم. این شکل از پیوند خوردن اشعار و نوحهها چه اثر مناسکی دارد؟
قطعا خود اشعار و نوحهها باعث وحدت بین ۲ جامعه، ملت و دولتها میشود. ملت ایران هم علاقه بسیاری به مداحی به زبان عربی دارند، ضمن اینکه به دلیل روابط عمیق دینی و مذهبی که بین ۲ ملت ایران و عراق وجود دارد، خود این هم باعث شده مردم نسبت به زبان ۲ کشور علاقه و انس داشته باشند. این فضاهای نوحهخوانی که ایجاد شده است، بویژه اشعاری که در نوحهها خوانده میشود، این انگیزه را ایجاد میکند که در مناسبات دیگر نیز این ۲ ملت را با هم همراه کند.
* ممکن است شبیه این اتفاق با حضور مداحانی که کمتر نامآشنا هستند طی سالهای قبل اتفاق افتاده باشد ولی چه میشود که امسال این مراسم با حضور مداحان سرشناس انجام میشود و این چنین مورد استقبال قرار میگیرد.
یکی از ظرفیتهایی که در حوزه ستایشگری وجود دارد بحث مادحین نخبه، سرشناس و اثرگذار است. به نسبتی که مداحان سرشناس، نوحه و کلامشان اثرگذار است، به همان نسبت هم این اثرگذاری در سایر کشورها وجود دارد و به همین دلیل امسال با این استقبال خوب این مراسم برگزار شد که دلیل اصلی آن میتواند تاثیرگذاری همین مداحان نخبه و سرشناس و عمق نفوذ کلام آنها باشد.
* چه فرصتهایی در دل این نوع از عزاداریها نهفته است. منظور بیشتر فرصتهای فرهنگی است؛ حتی در خود نوحهخوانی، مثل سبک و چیزهای دیگر.
فرصتهایی که میتواند در دل این عزاداریها وجود داشته باشد- که حالا مخصوصا تکیه بر حوزههای فرهنگی هست- بحث آداب و رسوم، باورها و اعتقادات دینی است که هم حضور مردم مومن و متدین ایران اسلامی در کشور عراق و در اماکن مقدسه و بالعکس حضور مردم عراق در شهرهای مذهبی ایران را شامل میشود. از سویی موضوع ترویج فرهنگ دفاع از حریم اهلبیت، فرهنگ مواسات و همدلی است که برگزاری آیینهای مذهبی یکی از مهمترین مواردی است که میتواند تلفیقی از همه اینها باشد. بحث پیادهروی عظیم اربعین حسینی واقعا یکی از دستاوردهای مهمی است که در این چند سال به فضل الهی به دست آمده و برپایی مجدد آن خواسته ۲ ملت بزرگ ایران و عراق است که البته باید با رعایت پروتکلهای بهداشتی انجام شود.
* این عزاداری چگونه به اربعین پیوند میخورد؟
در راستای پیوند عزاداری در بصره به اربعین میشود از حرکتی که امروز انجام شده الگو گرفت؛ حرکتی فرهنگی و زیربنایی که زمینههای دیگری را برای حضور در مناسبتهای دیگر کشور عراق ایجاد میکند.
***
قدرتنمایی شیعیان در اربعین
محمود کریمی، مداح اهلبیت(ع) در آخرین شب عزاداری حسینیه داوود العاشور بصره عراق با حضور مداحان ایرانی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) میفرماید ملیت ما اسلام است، گفت: اگر به اینجا (عراق) آمدیم، انگار به خانه خودمان آمدهایم. اختلاف بین ایرانیها و عراقیها، اختلاف میان امام رضا(ع) و امام حسین(ع) است. دشمنان به دنبال همین هستند. به گزارش «وطنامروز»، محمود کریمی طی سخنانی ضمن قدردانی از تلاش مسؤولان این هیأت اظهار داشت: از تمام عزاداران خواستارم در این چند شب اگر اشتباه و بدخلقیای از ما دیدند، حلال کنند.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) میفرماید ملیت ما اسلام است، تصریح کرد: اگر به اینجا آمدیم، انگار به خانه خودمان آمدیم. اختلاف بین ایرانیها و عراقیها، اختلاف میان امام رضا(ع) و امام حسین(ع) است. دشمنان به دنبال همین هستند. همه عالم شاهد است که قدرت شیعه امیرالمومنین(ع) در اربعین دیده میشود. کریمی با بیان اینکه من شما را بسیار دوست دارم، افزود: چه کسی میتواند یکی را از جای دیگری بیاورد تا با یک زبان مشترک بخواند و همه هم بفهمند؟ این عشق به امام حسین(ع) است. امام حسین(ع) ما را دور هم جمع میکند. امام رضا(ع) هم میفرماید دور امام حسین(ع) جمع شوید.
این مداح اهلبیت(ع) گفت: هیأت شما، هیأتی شاخص در عراق است. تصاویرش را همه میبینند. جوانهایی را اینجا میبینم که مثل ابر بهار گریه میکنند. روز قیامت اگر حضرت زهرا(ع) بپرسند شما چه کاره هستید، نمیتوان گفت من روضهخوان هستم، مگر اینکه روضه بخوانید. یعنی اگر زمانی که روی منبر روضه خوانده میشود، شما هم با او همراهی کنید تا نام شما هم به عنوان روضهخوان نوشته شود.
وی گفت: یک عالمی در مکاشفه امام حسین(ع) را زیارت کرد و از ایشان پرسید چه کسی از همه بهتر شما را صدا میزند؟ امام حسین(ع) فرمود پیرزنی است که در فلان روستا در سماوه، عصرها کنار برکه میآید. او غروب کنار آن برکه آمد. دید پیرزنی آمد که عقل کاملی هم نداشت، با چوبی در دست آمد و کنار آب نشست. او چوب را داخل آمد میزد و میگفت: حبیبی یا حسین.
کریمی با طرح یک سوال گفت: حضرت زهرا(س) زیر دِین امیرالمومنین(ع) ماند؟ ابدا! سوال کرد آیا مرا حلال کردی؟ چطور ممکن است زیر دین ما بماند؟ جواب همه گریههایتان را حضرت زهرا(س) خواهد داد.
این مداح اهلبیت(ع) همچنین در این مراسم نوحهای با موضوع محور مقاومت خواند و عراق، ایران، سوریه، یمن و بحرین را ملت امام حسین(ع) معرفی کرد.
ارسال به دوستان
بایدن پس از کشته شدن 50 نفر در تندبادها و سیلابهای آمریکا اعلام وضعیت اضطراری ملی کرد
نیویورک زیر آب
تعلل دولت بایدن در توفان آیدا در سالگرد افتضاح دولت بوش در توفان کاترینا
سیل بیسابقه در 6 ایالت آمریکا بویژه کلانشهر نیویورک، دستکم 50 کشته بر جا گذاشت و 20 میلیون نفر را تحت تاثیر و در وضعیت هشدار قرار داده است. این در حالی است که تعلل کاخ سفید در اعلام وضعیت اضطراری برای مواجهه با توفان آیدا، افکار عمومی را به یاد رفتار مشابه 16 سال پیش دولت جورج بوش پسر انداخته است.
تندباد آیدا از دوشنبه گذشته به مناطق جنوب شرق آمریکا حملهور شده اما کاخ سفید تازه از روز پنجشنبه و بعد از هجوم توفان آیدا با تبعاتی همچون گردباد، بارندگی شدید و سیلاب به سواحل شمال شرق آمریکا، وضعیت اضطراری اعلام کرد، یعنی زمانی که خسارات و تلفات اصلی بویژه در نتیجه سیلاب به بار آمده بود.
توفان چهارشنبهشب و صبح پنجشنبه در آمریکا و سیل ناشی از توفان آیدا، دستکم جان ۴۵ نفر را از مریلند تا کنتیکت گرفته است.
به گفته مقامات پلیس فدرال، فقط 13 نفر در نیویورکسیتی جان خود را بر اثر سیل از دست دادند، در حالی که در ایالت نیوجرسی نیز دستکم ۲۳ نفر جان باختند. سایر قربانیان شامل 5 تن در ایالت پنسیلوانیا و ۲ تن دیگر در ایالات کنتیکت و مریلند است. در میان قربانیان یک کودک ۲ ساله و یک نوجوان 19 ساله هم مشاهده میشوند.
این در حالی است که رسانههای خبری اصلی آمریکا در اقدامی عجیب از انتشار آمار تجمیعی خسارات و تلفات سیل و توفان آیدا در روزهای اخیر اجتناب کرده و با سانسور آمار کلی، موارد را به تفکیک ایالات و شهرها اعلام میکنند.
توفان آیدا از اواسط هفته گذشته از سواحل ایالات کنتیکت و نیویورک، مناطق شمال شرق آمریکا را درنوردید و تا چهارشنبهشب خود را به سواحل نیوجرسی، مناطق داخلی ایالت نیویورک و ایالات مریلند و پنسیلوانیا رساند و باعث جاری شدن سیل ناگهانی و اختلال در عبور و مرور شد و سپس بیش از یک میلیون نفر در شرایط قطع برق و خاموشی فرو رفتند. توفان آیدا در مسیر خود وارد مناطق داخلیتر شرقی شد. شاخه دیگر توفان آیدا ۳ روز قبل نیز از خلیج مکزیک به ایالت لوئیزیانا در جنوب شرق آمریکا حمله کرده بود.
توفان درجه ۴ آیدا با تندبادهایی با سرعت ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت به خشکی زد و سواحل ایالت لوئیزیانا را با وجود کاهش شدتش به درجه ۲ دستخوش سیلابهای کمسابقه کرد. توفان در این ایالت خسارتهای جدی، از جمله قطع برق، توقف پرواز هواپیماها، قطع آب لولهکشی و کمبود بنزین و آب آشامیدنی همراه داشت و جان ۵ نفر را نیز گرفت. این توفان سهمگین با ورود به خشکی موجب آسیب خطوط انتقال نیرو و قطع برق بیش از یک میلیون نفر از شهروندان آمریکایی شد.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا از دوشنبه گذشته وضعیت لوئیزیانا را یک «فاجعه بزرگ» خوانده و دستور داده بود کمکهای دولت فدرال برای کمک به بازسازی مناطق آسیبدیده از توفان آیدا ارسال شود. او همچنین در سخنانی گفت آیدا تهدیدی برای زندگی مردم این کشور است و تخریب ناشی از آن به احتمال زیاد بسیار گسترده و فراتر از سواحل این کشور خواهد بود.
شدت این تندباد به قدری بود که جریان رودخانه میسیسیپی را معکوس کرد و باعث بالا آمدن آب در سواحل شد به طوری که هزاران تن از ساکنان لوئیزیانا خانههای خود را ترک کردند. این رخداد دقیقا در شانزدهمین سالگرد حمله توفان کاترینا به ایالت لوئیزیانا و غرق شدن پایتخت آن نیواورلئان به وقوع پیوست که در عین بیتوجهی دولت جورج بوش به حادثهزدگان، بیش از یکهزار و ۸۰۰ کشته و میلیونها بیخانمان در ایالات آمریکا در ساحل خلیج مکزیک بر جا گذاشت.
توفان آیدا سپس نیمهشب چهارشنبه وارد بندر نیویورک و دهانه رود هادسن شد و بخشهایی از محله پرجمعیت کوئین را سیل فرا گرفت. بر اساس گزارش اداره هواشناسی آمریکا، در آغاز بارانهای سیلآسا ناشی از توفان تنها در سنترال پارک نیویورک، در مدت یک ساعت بیش از ۷۶ میلیمتر باران بارید که این باعث آبگرفتگی گسترده خیابانهای شهر شد و سپس ایستگاههای مترو نیویورک را غرق در آب کرد که موجب اختلال در حملونقل شهری و سرگردانی شهروندان زیادی شد.
مقامات فدرال از وقوع سیل در 43 نقطه از مناطق شمال شرق آمریکا خبر دادهاند. گفته میشود مجموع بارندگیها تا شامگاه پنجشنبه در این مناطق بین 150 تا 250 میلیمتر بوده است. در برخی مناطق پنسیلوانیا، ارتفاع سیل حتی به سقف خانهها میرسید. در ایالت نیویورک با 5/19 میلیون نفر جمعیت که قلب تجاری آمریکا را در خود جای داده است، «بیل د بلاسیو» شهردار شهر نیویورک و همچنین «کتی هوکول» فرماندار ایالت وضعیت اضطراری اعلام کرده و از مردم خواستند از جادهها و زیرگذرها دوری کنند.
خانم هوکول نخستین فرماندار زن نیویورک که بتازگی جایگزین همحزبی دموکرات خود شده که متهم به فساد اخلاقی است، شامگاه چهارشنبه گذشته وضعیت اضطراری در این ایالت برقرار کرد. این در حالی است که کاخ سفید برای این کار تا ظهر پنجشنبه صبر کرد.
پیش از بازدید روز جمعه از مناطق آسیبدیده، فرماندار نیویورک خواستار اختصاص کمکهای ویژه و فوری به یک میلیون خانه آسیب دیده و دستکم ۶۰۰ هزار شهروند بدون دسترسی به آب لولهکشی شده بود.
خبرگزاری رویترز گزارش کرد مقامهای ایالتی از شدت خسارات و تلفات گیج شدهاند و خبرگزاری فرانسه شمار تلفات را بیش از آنچه پلیس نیویورک گفته اعلام کرده است.
بزرگترین تراژدی سیل نیویورک، در محله کوئین رقم خورد؛ جایی که یک خانواده نپالیتبار حین خواب بر اثر به زیر آب رفتن منزلشان غرق شدند. چهره پدر و مادر 50 و 48 ساله و همچنین کودک ۲ سالهشان «لوبسانگ لاما» دیروز روی جلد بسیاری از نشریات محلی نیویورک رفت. شهروندان کوئین به روزنامه نیویورکپست گفتهاند ۲ تن دیگر نیز در طبقه اول یک آپارتمان در همان حوالی غرق شدهاند. به گفته مردم محل، این فجایع اتفاقی نبوده و چندین سال است اهالی خیابان شماره 183 منطقه رامسکرت در کوئین خواهان وصل شدن این بخش به سیستم فاضلاب شهری برای تخلیه سیلابهای سطحی شدهاند.
* قولهای پوچ بایدن
دی بلاسیو، شهردار نیویورک سیلهای بیسابقه در 50 سال گذشته در نیویورک و نیوجرسی را نشانه قطعی بودن تغییرات آب و هوایی و لزوم تغییر در همه ابعاد زندگی آمریکاییها دانسته است.
جو بایدن هم به اداره هوانوردی فدرال مجوز داده است با پروازهای پهپادی در مناطق آسیبدیده از سیل، خسارتها به زیرساختهای آمریکا را ارزیابی کنند.
در همین رابطه روزنامه نیویورکتایمز، در تحلیلی با مطرح کردن این پرسش که چرا مقامات نتوانستند کلانشهری بینالمللی مثل نیویورک را از خطر سیل در امان نگاه دارند، تلاش کرد عملکرد دولت دموکرات در این زمینه را توجیه کند. در مقابل شبکه فاکسنیوز دیروز با مقصر خواندن رئیسجمهور آمریکا در عدم کمک بموقع به توفانزدگان، در صفحه اول تارنمای خود از تیتر «سیل کلمات پوچ» در کنار تصویر جو بایدن و مناطق سیلزده استفاده کرد. به گزارش این شبکه، بایدن همانطور قولش (از روز دوشنبه هفته پیش) برای کمک به سیلزدگان نیویورک و سایر ایالتها را شکاند که در وعده کمک به آمریکاییهای گرفتار شده در افغانستان ناکام ماند. همچنین خانم هوکول، فرماندار نیویورک مسؤولان دولتی را به خاطر عدم پیشبینی سیل شدید بازخواست کرده است.
ارسال به دوستان
کسب۲ مدال طلای دیگر طی ۲ روز گذشته برای کاروان ایران در پاراالمپیک توکیو
۲ رقمی در طلا
پنجشنبه و جمعه ۲ طلای دیگر برای کاروان ایران در پاراالمپیک به دست آمد. روز پنجشنبه زهرا نعمتی دست به کار بزرگی زد و موفق شد برای سومین بار متوالی طلای پاراالمپیک را به نام خود ضرب کند. همچنین دیروز حامد امیری توانست دهمین طلای کاروان کشورمان را ضرب کند. در پایان رقابتهای ریکرو انفرادی بازیهای پاراالمپیک توکیو که در پارک تیراندازی یومنوشیما برگزار شد، زهرا نعمتی موفق شد نهمین مدال طلای کاروان سردار دلهای کشورمان در رقابتهای پاراالمپیک ٢٠٢٠ را کسب کند. زهرا نعمتی در مسابقه فینال و در یک رقابت نفسگیر با نتیجه ۶ بر ۵ و در تیر طلایی «وینسنزا پتریلی» حریف ایتالیایی خود را شکست داد. در دیدار ردهبندی این رقابتها نیز «وو چونیان» از چین توانست ۶ بر ٢ بر «دورسئا پویمندو» پیروز شود و به مدال برنز دست یابد. زهرا نعمتی با این مدال، سومین مدال طلای ادوار پاراالمپیک خود را کسب و از این حیث هتتریک کرد. او در لندن، ریو و حالا در توکیو موفق به کسب مدال طلا شده است. نعمتی در این رقابتها پس از اینکه در دور اول با قرعه استراحت روبهرو شده بود، در مرحله یکهشتم پایانی و در تقابل با سوتلوا بارانتسوای روس توانست با نتیجه ۶ بر ۵ پیروز شود. او سپس در یکچهارم نهایی نیز ٧ بر یک حریف برزیلی را مغلوب کرد. نعمتی در نیمه نهایی هم ۶ بر ٢ حریف یونانی خود را شکست داد. در ادامه رقابتهای تیروکمان پاراالمپیک زهرا نعمتی امروز نیز به همراه غلامرضا رحیمی در ماده میکس ریکرو تیراندازی با کمان با حریفان رقابت خواهد کرد.
* قهرمانی و رکوردشکنی حامد امیری
نماینده پارادوومیدانی ایران موفق شد دهمین مدال طلای کاروان ایران را در بازیهای پاراالمپیک توکیو کسب کند. رقابتهای دوومیدانی بازیهای پاراالمپیک توکیو در ماده پرتاب نیزه کلاس F54 برگزار شد و حامد امیری نماینده ایران در این رشته با ۵ ورزشکار دیگر به رقابت پرداخت و در پایان مدال طلا را کسب کرد. امیری با رکورد 35/31 علاوه بر مدال طلا، رکورد پاراالمپیک توکیو را نیز شکست. تعداد مدالهای طلای کاروان نیز ۲ رقمی شد و به عدد ۱۰ رسید.
* امیری: مدالم را با عشق به سردار دلها تقدیم میکنم
ملیپوش پارادوومیدانی ایران مدال طلای بازیهای پاراالمپیک توکیو را به سردار شهید قاسم سلیمانی تقدیم کرد. حامد امیری بعد از کسب مدال طلای پاراالمپیک با بیان اینکه حدود ۳ ماه بدنسازی نداشتم و تنها پرتاب کردم، گفت: مصدومیت پشت بازو موجب شد من حتی اعلام کنم توانایی رسیدن به پاراالمپیک را ندارم اما خدا کمک کرد و برگشتم. من پرتابهایم را دلی و برای مردم انجام دادم و مدالم را نیز با عشق به سردار دلها تقدیم میکنم. او ادامه داد: باید از بهمن رضایی رئیس انجمن دوومیدانی، محمدشروین اسبقیان رئیس فدراسیون و محمود خسرویوفا تشکر کنم که به من اعتماد و من را اعزام کردند؛ این مدالم پاسخ اعتماد آنان است. باید بگویم تمرینات سختی از ۲ سال پیش داشتم و از تمام کسانی که همراه و یاورم بودند تشکر میکنم. این مدال تنها برای امیری نیست، بلکه متعلق به تمام زحمتکشان ورزش پاراالمپیکی ایران است. دارنده مدال طلای پاراالمپیک توکیو در زمینه رکوردشکنی خود گفت: رکورد قبلی متعلق به یک ایرانی بود و افتخار میکنم به عنوان عضو کوچکی از ورزش، آن را به نام کشورم ارتقا دادم. وی در پایان عنوان کرد: کسب مدال پاراالمپیکی بسیار سختتر از آیتمهای مردان آهنین است.
* بانوی قهرمان خوزستانی با استقبال پرشور مردم وارد فرودگاه اهواز شد
بانوی قهرمان پاراالمپیکی کشورمان روز جمعه در میان حضور پرشور مردم و مسؤولان استانی وارد اهواز شد. مراسم استقبال از هاشمیه متقیان با حضور مدیرکل ورزش و جوانان، نماینده مردم اهواز در مجلس، نماینده شورای شهر اهواز، مدیرعامل باشگاه ملی حفاری، رئیس هیات جانبازان و معلولان استان و جمعی از ورزشکاران در فرودگاه بینالمللی شهید قاسم سلیمانی برگزار شد. هاشمیه متقیان در ابتدای ورودش با استقبال پرشور مردم همراه شد و سپس در آغوش گرم خانوادهاش قرار گرفت، ضمن اینکه با اهدای دسته گل از این ورزشکار و زهرا کرمزاده مربی او قدردانی شد. ابراهیم نصیری، معاون توسعه ورزش اداره کل ورزش و جوانان خوزستان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: مدال خانم متقیان نشان توانمندی و شایستگیهای دختران خوزستانی بود که امیدواریم همچنان ادامه داشته باشد. پیش از اینکه ورزشکاران پاراالمپیکی و المپیکی خوزستان راهی این رقابتها شوند، مبلع ۳۰۰ میلیون ریال در مراسم بدرقه به آنها اهدا شد، همچنین در صورت مدالآوری قول جایزه دیگری به آنها دادیم که هر چه سریعتر جایزه خانم متقیان و آقای پاپی را تقدیم میکنیم.
هاشمیه متقیان چند روز پیش در مسابقات پرتاب نیزه کلاس ادغامی F55 و F56 با ثبت رکورد ۲۴ متر و ۵۰ سانتیمتر به نشان طلا در بخش بانوان رسید. متقیان علاوه بر ثبت رکورد جدیدی در جهان به نام خود، نخستین بانوی کاروان دوومیدانی پاراالمپیک ایران است که موفق به کسب مدال طلا میشود. همچنین امانالله پاپی، دیگر ورزشکار خوزستانی عضو تیم ملی پارادوومیدانی که در پرتاب نیزه موفق به کسب نشان نقره شد، چند روز قبل از طریق فرودگاه دزفول وارد استان شد.
* ناکامی پوررهنما در فینال
پاراتکواندوکار وزن منهای ٧۵ کیلوگرم ایران به عنوان نایبقهرمانی پاراالمپیک ٢٠٢٠ توکیو رسید. نماینده کشورمان در فینال رقابتهای کلاس 44 k برابر «لوپز گارسیا» از مکزیک با نتیجه ٢۶ بر ٢٠ شکست خورد و مدال طلا را از دست داد و به مدال نقره رسید. برنز مشترک این وزن نیز که در ۲ جدول شانس مجدد برگزار شد، به ورزشکارانی از کرهجنوبی و آرژانتین رسید.
مهدی پوررهنما، دارنده 4 قهرمانی جهان و ۶ عنوان قهرمانی آسیا که در دور اول رقابتها استراحت داشت، پیش از این به ترتیب «فاتح سلیک» از ترکیه و «نورلان دومبایف» از قزاقستان را شکست داده بود.
رقابتهای پاراتکواندو برای نخستینبار است که در پاراالمپیک برگزار میشود و مدال نقره پوررهنما نیز نخستین مدال تاریخ ایران به شمار میرود.
ارسال به دوستان
پادوهای اروپایی کاخ سفید
محمدحسین مهدویزادگان: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر رئیسجمهور و اعضای دولت، سهم کشورهای اروپایی همراه آمریکا در کارشکنی و بداخلاقی را کمتر از آمریکاییها ندانستند و خاطرنشان کردند: «آنها هم مانند آمریکا هستند اما در مقام زبانبازی و حرف زدن همیشه طلبکارند، گویا این ایران بوده است که مدتها مذاکره را مسخره کرد و زیر پا گذاشت».
تفکیک اروپا از آمریکا یا بزرگنمایی مجادلات درونآتلانتیکی، به یکی از خطاهای بزرگ دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در بین سالهای 1392 تا 1400 تبدیل شد. اصل ماجرا از نقطهای آغاز شد که تروئیکای اروپا حکم یک بازیگر مستقل را در محاسبات راهبردی و تاکتیکی وزارت امور خارجه کشورمان پیدا کرد. پس از مدتی کوتاه، بر همگان آشکار شد مثلث برلین- پاریس- لندن صرفا در کسوت کارگزاران واشنگتن و تلآویو در مذاکرات هستهای و دیگر پروندههای بینالمللی نقش ایفا کرده و تصور هر گونه نقشآفرینی دیگر برای آنها اشتباه است! از زمان آغاز به کار دولت یازدهم (سال 92)، نشانههای آشکاری مبنی بر ادغام بازیگران اروپایی در آمریکا در مذاکرات هستهای مشاهده شد اما طرفداران فرضیه باطل تفکیک اروپا از آمریکا، ذرهای در باورهای بازدارنده و هزینهساز خود در این باره تجدیدنظر نکردند. تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان سال 92 مشاهده کرد «لوران فابیوس» وزیر خارجه فرانسه چگونه به نیابت از رژیم اشغالگر قدس بر سر تعطیلی کامل فعالیت رآکتور اراک پافشاری کرد و حتی یک بار مانع انعقاد توافق موقت ژنو شد!
حتی پس از انعقاد توافق ژنو نیز وزرایخارجه آلمان، انگلیس و فرانسه در تثبیت مکانیسم ماشه در متن برجام و استفاده از حق وتوی معکوس (ابطال برجام با وتوی یکی از اعضا به جای حفظ آن با وتوی یکی از اعضا) از هیچگونه اقدامی فروگذار نکردند.
پس از شکست دموکراتها و سر کار آمدن دونالد ترامپ تروریست در کاخ سفید، پیوند ضدایرانی اتحادیه اروپایی و آمریکا به مراتب آشکارتر از گذشته شد! امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که این روزها سعی دارد به دروغ خود را واسطهگری پرتلاش و سیاستمداری دلسوز در عرصه روابط بینالملل نشان دهد، از سوی ترامپ و نتانیاهو ماموریت یافت بسط تعهدات ایران در برجام را به نیابت از تلآویو و واشنگتن مطرح کند. مکرون آگوست سال 2017 میلادی نیز
دقیقا همین اقدام را انجام داد و خواستار گنجانده شدن موضوع توان موشکی ایران در برجام و دائمی کردن محدودیتهای هستهای کشورمان شد. خروج رسمی دولت آمریکا از برجام در سال 2018 میلادی، صرفا شکل بازی مشترک آمریکا- اروپا در قبال توافق از دست رفته برجام را از حوزه دیپلماسی آشکار به دیپلماسی پنهان انتقال داد. رایزنیهای غیرآشکار مایک پمپئو، وزیر سابق خارجه آمریکا و همتایان اروپایی وی، به خروجیهایی مانند «خرید زمان از ایران به بهانه راهاندازی اینستکس» یا «متعهد نگاه داشتن یکطرفه ایران در ازای عدم استناد به مکانیسم ماشه» ختم شد! با تمام این اوصاف، دولت سابق کشورمان جهت تنفس مصنوعی به برجام، به اروپاییانی متوسل شد که خود به همراه آمریکا کالبد توافق هستهای را هدف گلوله قرار داده بودند!
سخنان حکیمانه رهبر بزرگوار انقلاب درباره پیوستگی آمریکا و بازیگران اروپایی، هشداری است که بارها توسط ایشان مطرح شده و از یک گزاره راهبردی در حوزه سیاست خارجی کشورمان پرده برمیدارد. بر اساس این گزاره راهبردی، نمیتوان شکلگیری رابطهای از نوع «مرکز- پیرامون» یا «حامی- پیرو» میان واشنگتن و شرکای آتلانتیکی آن را کتمان یا تحریف کرد. همگان به یاد دارند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان پس از خروج دولت ترامپ از برجام، بر پیوند امنیتی محکم در ۲ سوی پیمان آتلانتیک شمالی(آمریکا- اروپا) تاکید کرد! در آن زمان مرکل تصریح کرد اتفاقاتی مانند خروج آمریکا از برجام، نباید بر روابط آمریکا و شرکای اروپایی آن خللی وارد کند و قرار نیست اتحادیه اروپایی بر سر این اقدام کاخ سفید، وارد مجادله با آن شود! حتی کار به جایی رسید که اروپاییان یک بار در ازای امتناع دولت ترامپ از وضع تعرفههای گمرکی علیه برخی محصولات وارداتی اروپا، حاضر به کنار گذاشتن اغلب تعهدات اقتصادی خود در قبال ایران شدند.
در حال حاضر نیز در توصیف و تشریح رفتار سیاسی اروپای امروز و نسبت آن با کاخ سفید، باید همین رابطه مرکز- پیرامون را مدنظر قرار داد. فراموش نکنیم طی 6 دور مذاکره بر سر احیای برجام، اروپاییان در مواردی مانند عدم ارائه تضمین درباره حفظ برجام، عدم پذیرش راستیآزمایی دقیق بازگشت آمریکا به برجام، عدم رفع همه تحریمهای ضدایرانی مغایر برجام و عدم پذیرش حقوق حقه ایران در حوزه تحقیق و توسعه فعالیتهای صلحآمیز هستهای، با آمریکا هم نظر بوده و مخالفت کشورمان با این موارد را مصداق زیادهخواهی تهران در پروسه احیای توافق هستهای دانستهاند! این چهره واقعی اروپاست.
ارسال به دوستان
مراسمی وحدتبخش و دشمنشکن
حجتالاسلام سیدعباس موسویمطلق*: یکی از بهترین و اثربخشترین کارهایی که در دهه سوم محرم و در این شبهای نورانی اتمام ماه محرمالحرام انجام شد، نوحهسرایی ۳ تن از مداحان عزیز و پرآوازه و مخلص اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام در حسینیه معروف داوود العاشور شهر بصره بود. این اقدام پسندیده و مبارک، توجه بسیاری از مردم و رسانهها را به خود جلب کرد. محبان و شیعیان و عزاداران حضرت سیدالشهدا(ع) با دیدن این صحنهها دچار شعف و بهجت شدند و از طرفی دشمنان و بعضا جاهلان، از این اقدام ناراحت و حتی عصبانی شدند. برگزاری مراسمهای مشترک عزاداری بین ملتهای مسلمان شیعه دارای برکات و اثرات بسیار است که حفظ وحدت و برادری و همدلی بین شیعیان کشورهای مختلف، یکی از آنهاست. امروز ملاحظه میکنیم که دشمنان اسلام و تشیع از هرگونه اقدام و حرکت وحدتآفرین بسیار عصبانی میشوند و هم اینکه از برگزاری چنین مراسم وحدتبخشی که زیر پرچم و بیرق امام حسین(ع) اتفاق افتاد عصبانی هستند؛ یعنی این کار درست، شایسته و بجایی بوده و بخشی از نقشههای دشمنان را نقش بر آب کرده است. مرزهای جغرافیایی نمیتواند دلهای آمیخته با محبت اهلبیت پیامبر(ص) را از یکدیگر جدا کند، بلکه همانطور که شعار راهپیمایی باشکوه اربعین در سالهای گذشته «حبالحسین یجمعنا» بود، این محبت و عشق به امام حسین و فرزندان و اصحاب ایشان است که 2 کشور ایران و عراق را با یکدیگر برادر و همدل میکند. پیامبر عظیمالشأن اسلام در روایتی فرمودند: «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرارَهً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً»؛ «براى شهادت حسین، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود». (جامع احادیث الشیعه/ ج 12/ ص 556)
حرارت و گرمای محبت و ولایت سید و سالار شهیدان است که امروز با وجود تمام فتنهگریهای استکبار جهانی و صهیونیسم خبیث، قلوب مومنان این ۲ کشور را به یکدیگر پیوند زده و در راستای حرکت آخرالزمانی منتقم خون سیدالشهدا(ع)، حضرت بقیهالله الاعظم، متحد و منسجم میکند. هر گونه اقدامی مشابه این اقدام مبارک که به وحدت و پیوند شیعیان جهان و محبان امیرالمومنین حضرت علی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) کمک کند و موجب همبستگی هر چه بیشتر آنها شود، یقینا ما را یک قدم به زمینهسازی برای ظهور قائم آلمحمد(عج) نزدیکتر میکند.
*کارشناس دینی
ارسال به دوستان
پرونده سوریه / بخش نخست
جغرافیای سیاسی سوریه و عراق و روی کار آمدن گروههای تکفیری
روحالله اژدری: هنگام تأسیس کشور مستقل عراق به کمک انگلستان طبق روال حکومت عثمانی، حکومت دست اعراب سنی سپرده شد. این وضعیت تا سقوط صدام ادامه داشت و شیعیان و کردها از بسیاری از حقوق سیاسی و اجتماعی خود محروم ماندند. ناسیونالیسم کرد از همان ابتدای تشکیل عراق، ماهیت استقلالطلبانه به خود گرفت و بخش زیادی از تاریخ عراق را مبارزات کردها با دولت مرکزی تشکیل داد. شیعیان نیز در طول تاریخ عراق، علاوه بر محرومیت از قدرت، با محدودیتها و فشارهای بسیاری بویژه در دوران صدام مواجه شدند. در نتیجه نه کردها و نه شیعیان رضایتی از حکومت صدام نداشتند. تشکیلات سیاسی کردها و شیعیان بهرغم اختلافات داخلی فراوان همگی خواهان سرنگونی رژیم صدام بودند. هر چند حضور نیروهای آمریکایی در عراق، فرصت و انگیزه عمده برای وارد شدن ستیزهجویان خارجی به این کشور و سازماندهی القاعده، درگیری و انجام عملیات خشونتآمیز علیه نیروهای آمریکایی، مردم و نیروهای امنیتی دولت جدید عراق ایجاد کرد اما عامل مهمتر و اصلی را میتوان محیط درونی عراق پس از صدام از جمله فروپاشی ساختارهای سیاسی، نظامی و امنیتی سابق و شکلگیری ساختار جدیدی از قدرت برشمرد. همگی این عوامل زمینه ایجاد هرجومرج و تشکیل گروههای سیاسی و نیز گروههای تروریستی مختلف در منطقه شد. ریشههای پیدایش داعش را میتوان در القاعده عراق دنبال کرد که توسط ابومصعب الزرقاوی، افراطی اردنی تاسیس شد. سال ۲۰۰۶ زمانی که زرقاوی توسط ایالات متحده و سازمان اطلاعاتی عراق کشته شد، یک مصری به نام ابوعلی المصری به عنوان رهبر جدید انتخاب شد. داعش از ادغام القاعده، شورای مجاهدین عراق و جندالصحابه شکل گرفت. سال ۲۰۱۰ ابوبکر بغدادی که نام واقعی او حامد داوود محمد خلیل الزاوی بود، بعقوبه عراق را به عنوان دفتر مرکزی خود انتخاب کرد. ابوبکر بغدادی که اصالتا عراقی بود، پس از کشته شدن المصری توسط نیروهای آمریکایی و عراقی به عنوان رهبر جدید معرفی شد. بغدادی دوباره گروه را با عنوان دولت اسلامی عراق و شام در ماه آوریل ۲۰۱۳ بازسازی کرد.
ابوبکر بغدادی در پیامی صوتی در ۸ آوریل ۲۰۱۳ جبهه النصره را که یک سازمان تروریستی فعال در سوریه و وابسته به القاعده بود به عنوان بخشی از داعش اعلام کرد. وی از این عمل به عنوان اقدامی برای متحد کردن گروههای شورشی تحت نظر رهبر جبهه النصره یعنی ابومحمد الجولانی نام برده بود. با این حال القاعده وابستگی داعش به گروه خود را تکذیب کرد و وفاداری خود را به ایمن الظواهری، جانشین اسامه بن لادن در القاعده اعلام کرد. چیزی که دستور کار بغدادی به نظر میرسید، گسترش نفوذ داعش فراتر از مرزهای عراق و حتی در سطحی گستردهتر از حوزه قلمرو القاعده بود. بنابراین پس از ماهها بحث و اختلاف نظر بین القاعده و داعش، ایمنالظواهری به طور رسمی تفکیک القاعده از داعش را اعلام کرد. این جریان به وضوح اختلاف بین رهبری القاعده و داعش را نشان میدهد. در واقع میتوان گفت داعش یک گروه وابسته به القاعده نیست، بلکه مفهوم و جایگاه خاص خود را دارد. داعش در ایدئولوژی با القاعده اشتراک دارد اما رقیب القاعده برای برقراری یک خلافت اسلامی محسوب میشود.
در عراق، سوریه و سایر کشورهای منطقه، زمینههای ناحیهگرایی مذهبی، زبانی و سیاسی که موجب آشوب در فضای سیاسی کشور شود، مهیا بود. برای مثال همانطور که طالبان از قوم پشتون توانست با استفاده از پیوندهای قبیلهای در مناطق پشتوننشین پاکستان پناه بگیرد و براحتی بین پشتونهای پاکستان حل و از جانب آنها حمایت شود، عوامل زمینهساز فرهنگی یاریرسان داعش در شمال عراق، جبهه النصره و احرارالشام در سوریه، القاعده در یمن و... نیز مهیا بوده و هست. برای مثال بافت مذهبی و سیاسی در عراق و سوریه، سوابق عملیاتی گروههای افراطی وابسته به القاعده، بعثیون و... و مستقل، زمینههای حمایت و هواداری از داعش را مهیا کرده است. حتی در زمانی که مقامات عراقی و آمریکایی تخمین میزدند تعداد جنگجویان عرب تحت فرمان ابومصعب الزرقاوی حدود هزار نفر است، فؤاد حسین معتقد بود زرقاوی دستکم ۵ هزار جنگجوی تماموقت با ۲۰ هزار حامی در عراق داشته است. به نظر میرسد وضعیت دهه گذشته حاکم بر عراق، بخش درخور توجهی از جامعه سنی عراق بویژه بعثیهای سابق را افراطی کرده بود. این امر بالقوه آنها را در دستان این گروه افراطی و سایر گروههای جهادی افراطی قرار میدهد. از طرف دیگر اعراب اهل سنت حدود ۱۸ درصد جمعیت عراق را تشکیل میدهند. آنها حتی زمانی که اقلیت حاکم به شمار میرفتند، همواره به تعلقات اکثریت شیعه که در مرکز، بویژه جنوب ساکن هستند بدبین بودند.
این امر زمینههای بروز رقابت و قدرتخواهی سیاسی و نارضایتی از حکومت مرکزی عراق و سوریه را به وجود میآورد. از طرفی زمینه همگرایی با گروههای افراطی و پیوند بعثیون سابق و اهل سنت سوریه با افراطیون داعش، جبهه النصره و احرارالشام و ارتش آزاد را فراهم میآورد. بنمایه اصلی این همگرایی گرایشهای فرهنگ پایه و آشوبها و بینظمیهای موجود در عرصه سیاسی داخلی این کشورها بوده است. از طرف دیگر عمق استراتژیک کشورها و هراس از سرایت چنین آشوبهای سیاسی، کشورهای منطقه را وادار به نقشآفرینی و بازیگری و مداخله در موضوعات آشوبآفرین میکند. در واقع بین سطح درون کشوری که با آشوب مواجه شده و سطح منطقهای هم پیوند و ارتباط عمیق برقرار است.
ارسال به دوستان
مقالهای از دکترناصر نوبری
نقشه راه تحول دستگاه دیپلماسی
دکتر ناصر نوبری*: مانیفست «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در گام دوم انقلاب» مجموعهای است که ماحصل مطالعات و تجربیات مربوط به 40 سال اول انقلاب اسلامی ایران است. نگارنده در این 40 سال در امر سیاست خارجی هم به لحاظ تجربی و هم به لحاظ تئوریک در تلاش و کوشش بوده است. مدیریت اداره سیاسی وزارت امور خارجه، سفارت در شوروی سابق و تنشزدایی و برقراری روابط حسن همجواری و راهبردی با این ابر قدرت، طراحی و تاسیس بخش سخنگویی وزارت امور خارجه و مدیریت آن، مشاور استراتژیک و ارتقای بخش راهبردی وزارتخانه و بسیاری از فعالیتهای گوناگون دیگر در صف و ستاد، همچنین ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد از جمله وظایف و مسؤولیتهای نگارنده بوده است. در این مکتوب سعی شده هر چند به اختصار اما محورهای مهم و کلیدی مورد ابتلا در 8 بخش (دیپلماسی، دیپلمات، مذاکره، منافع، استراتژی، کارشناس، تبلیغات و وزارت امور خارجه) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل بدون ملاحظات خاص جناحی و صرفا علمی و کارشناسانه قرار گیرد. رویکرد این مکتوب با هدف روشنگری برای امروز و آینده کشور هم برای مسؤولان و کارشناسان و نخبگان و هم برای ارتقای آگاهی ملی است. در این مجموعه کوشش شده، راهیابی و راهحلها از طریق آسیبشناسی و ذکر نمونههای عینی و تجربی حاصل شود. بدیهی است که مطالب مطروحه مجمل و ناقص بوده اما میتواند باب گشایش بحثهای علمی و تکمیلی این مباحث مهم -که بسیار ضروری و حیاتی برای گام دوم انقلاب است- باشد.
دیپلماسی: مجموعه سیاستها و رفتارهای ناشی از سیاست خارجی، سیاست دفاعی- امنیتی، سیاست اقتصادی، سیاست فرهنگی- اجتماعی و سیاست تبلیغاتی- رسانهای به منظور تنظیم سیاستها و رفتارهای طرفهای خارجی در جهت تامین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، «دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران» است. به عبارت دیگر به طور کلی مجموعه رفتارهای گوناگون و متنوع یک واحد سیاسی به منظور جلب دیگر واحدهای سیاسی برای بقا و رشد خود، «دیپلماسی» آن واحد سیاسی است. بر این اساس سیاست خارجی و سیاست دفاعی- امنیتی و سیاست اقتصادی و... همگی ابعاد و بخشهایی مکمل و تشکیلدهنده یک پیکر واحد به نام «دیپلماسی» کلی نظام یک کشور که در سطح رهبری کشور هدایت میشود، هستند و لذا نمیتوانند در تعارض با یکدیگر باشند. این تعارضی که در کشور ما تحت عنوان تعارض بین دیپلماسی و میدان پیش آمد، اساسا غیرتخصصی و غیرحرفهای بود و گویی دست راست پیکر واحد یک انسان بگوید دست چپ باید از او تبعیت کند، در حالی که هر دو دست انسان باید از یک مغز واحد (که در کشور رهبری نظام است) تبعیت و همراهی و هماهنگی کنند. با توجه به موارد فوق هدایت ابعاد گوناگون تشکیلدهنده کلیت «دیپلماسی» کشور، جایگاهش در سطح رهبری نظام است اما «سیاست خارجی» که بخشی از کلیت «دیپلماسی» کشور است، جایگاهش در سطح وزارت امور خارجه است. در سالهای گذشته دوگانگی و تعارض بین سیاست خارجی و سیاست دفاعی- امنیتی نابکاری در کشور پدید آورده و موجب زیان شده و بسیاری از ظرفیتهای ارزشمند و بالقوه کشور را موقوف کرده است. در هیچ کشوری چنین دوگانگی و تعارضی دامنهدار نبوده و تداوم نمییابد و اگر احیانا هم پیش آید، فورا باید ترمیم و اصلاح نرمافزاری و لزوما سختافزاری شود، نه اینکه اختلاف و تعارض دامنهدار و مداوم و نهادینه شود. این تعارض و دوگانگی، باید در گام دوم انقلاب مجدانه برطرف و برای همیشه پایان داده شود. البته ممکن است فرماندهی نظام برای فریب دشمن تفاوتهای ظاهری نرمتر یا سختتر در ابعاد و بخشهای گوناگون کشور پدید آورد اما مجریان این عملیات فریب باید به حقیقت موضوع توجه داشته باشند و نباید عملیات خود را جدی و حقیقی بپندارند و مدعی آنها شوند. حتی در برخی موارد نقش مجریان اینگونه عملیات فریب اهمیتشان بیشتر از مجریان عملیات حقیقی برای حصول اهداف عالی نظام است. نکتهای که در این میان باید بدان توجه داشت آن است که دستگاه سیاست خارجی به دلیل آنکه بیش از دیگر واحدها و دستگاهها مستقیما در مواجهه با خارج و بیگانگان است، مسؤولیت و وظیفه و نقش بیشتری در تدوین و پیشنهادسازی و در نهایت اجرای دیپلماسی کل نظام و کشور در قبال بیگانگان میتواند داشته باشد اما این وابسته به قوت حرفهای و نظریهای دستگاه سیاست خارجی در اجماعسازی بین دستگاههای گوناگون کشور و در نهایت اقناع رهبری و فرماندهی کل است و بخشنامهای، حاصل نمیشود. باید توجه داشت مجموع رفتارها و مواضع دستگاههای گوناگون کشور، دیپلماسی کل کشور را در ذهن طرفهای خارجی شکل میدهد و نه صرفا اظهارات مسؤولان سیاست خارجی، وقتی مسؤل سیاست خارجی مشغول مذاکره برای جلب طرف خارجی جهت امتیازگیری است اما همزمان رئیسجمهور میگوید انبارها و ذخایر کشور خالی است، مجموعه دیپلماسی کشور در ذهن طرفهای خارجی، ضعف و درماندگی را تصویر میکند و نه احیانا اظهارات از موضع قوت مذاکرهکننده. اینجا ضعف دستگاه سیاست خارجی است که نتوانسته در اظهارات و مواضع بخشهای گوناگون از جمله رئیس جمهور کشور، در دیپلماسی کل کشور و در قبال اهداف خارجی اجماعسازی کند. در استاندارد جهانی معمول است وزیر خارجه قوی و با مقبولیت بالا و با قدرت اجماعساز برای دیپلماسی کل کشور برگزیده میشود و ما هم در گام دوم انقلاب باید چنین عمل کنیم. اگر نه وزیر خارجه باید تابع استراتژی دیپلماسی کل نظام باشد.
دیپلمات: دیپلماتها در خط مقدم مواجهه با بیگانگان و در نقطه تماس مستقیم با خارجیها قرار دارند. تعارض و دوگانه فوقالذکر که سالها در کشور برقرار بوده از «دیپلمات» نیز یک مفهوم انحرافی ساخته است تا آنجا که مقام معظم رهبری فرمودند «من دیپلمات نیستم، من انقلابیام» یعنی گویی اینکه دیپلمات بودن با انقلابی بودن در تعارض است. در این روند، دیپلمات مترادف نرمخوی واداده جلوه کرده، در حالی که در استاندارد جهانی دیپلماتها به دلیل اینکه در خط مقدم در برابر بیگانگان هستند، باید مقاومترین و متعهدترین افراد باشند و امکان نفوذ و امتیازگیری و باجخواهی بیگانگان را در همان خط مقدم مانع شوند و بر عکس، خود عامل پیشروی در برابر بیگانه باشند. اگر در جبهههای جنگ نیز خط مقدم به جای مقاومت و ایستادگی، دچار وادادگی باشد، آنگاه دشمن تا اردوگاه و ستاد فرماندهی نفوذ میکند و فرماندهی مجبور میشود خود رأسا در برابر دشمن مقاومت کند. اتفاقی که بارها در سالهای گذشته در سیاست خارجی با آن مواجه بودیم و به طور مستمر بارها شاهد آن بودیم که دیپلماتها دچار وادادگی میشدند و رهبری هشدار میدادند و خطوط قرمز تعیین و دعوت به مقاومت میکردند اما همچنان دیپلماتها واداده و خطوط قرمز را رها کرده بودند و اجازه نفوذ و عبور دشمن از خطوط قرمز را میدادند. در جهان برعکس است؛ «مایک پمپئو» وزیر خارجه «دونالد ترامپ» از ترامپ سرسختتر بود، اکنون نیز «آنتونی بلینکن» سرسختتر از «جو بایدن» است و قبل از همه و بیش از همه خود را در غائله افغانستان سپر بلای بایدن کرده است. اخیرا «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه به «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه با لبخند گفته است مواضع شما سختتر از مواضع وزیر جنگ است. باید مواضع خطوط مقدم چنان قوی باشد که دشمنان و بیگانگان به رهبری و فرماندهی پناه بیاورند و نه بالعکس که خطوط مقدم وا بدهند و رهبری به تنهایی و یک تنه مقاومت کند و مرتب هشدار دهد و بر حذر بدارد و خطوط قرمز تعیین کند. دیپلماتها به عنوان افسران و سربازان خط مقدم همانطور که قرآن به موسی در برابر فرعون تصریح میکند باید قول لین و زبانی ملایم داشته و نرمخو باشند اما در صیانت از منافع ملی مقاوم و سرسخت باشند. متداول شدن این رویه معکوس است که باعث شده در کشور ما دیپلمات، معادل واداده و نامطمئن در صیانت از منافع ملی و غیرمقاوم و غیرانقلابی جلوه کند. در گام دوم انقلاب باید با دیالیز دستگاه سیاست خارجی، آن را به وضعیت مشابه استانداردهای جهانی تبدیل کنیم.
مذاکره: «مذاکره» برای سیاست خارجی یک وسیله و ابزار است مانند ماشین که برای نقل و انتقال است و ارزش ذاتی و مستقل ندارد. اگر از ماشین درست استفاده شود، میتواند شما را به مقصد برساند و اگر نادرست استفاده شود میتواند شما را به دره بیفکند. اینکه یک راننده ناشی باعث واژگونی ماشین شود، نباید منجر به پرهیز از ماشین شود، بلکه باید منجر به تغییر راننده ناشی شود. به دلیل آن دوگانگی و تعارض و وادادگی و ناشیگری در مذاکرات، مذاکره نیز صرفا سمبل و وسیلهای برای وادادگی شناخته شده و لذا همین که اسم مذاکره میآید، بلافاصله در ذهنها وادادگی و امتیازدهی متبادر میشود. آمریکاییها، روسها، چینیها، هندیها، انگلیسیها و دیگر قدرتها همواره بر سر همه مسائل سیاسی، امنیتی، نظامی و استراتژیک مذاکره میکنند اما هرگز این مذاکرات جنبه وادادگی و از دست دادن منافع ملی هیچ یک از طرفها شناخته نمیشود. حتی در مذاکره یک کشور کوچک مانند کرهشمالی نیز دیدیم که اون، یک جوان 30 ساله، ترامپ، یک پیرمرد 70 ساله ابرقدرت را با پای پیاده به بیابانهای کره کشاند و چندین مذاکره کرد اما کمترین امتیازی به طرف آمریکایی نداد. مردود کردن اصل مذاکره برای سیاست خارجی به منزله مردود کردن اصل ماشین برای جابهجایی است. البته باید تصریح کرد در سالهای گذشته به دلیل انحرافات فوقالذکر در نرمافزار و سختافزار و ناشیگریها در سیاست خارجی، حساسیت نسبت به مذاکره، منطقی و حتی بعضا حیاتبخش نیز بوده است اما در گام دوم انقلاب، با اصلاح و رفع انحرافات و ناشیگریهای مذکور باید ما نیز درباره اصل مذاکرات، در استانداردهای جهانی قرار بگیریم و بیشتر و پیشتر از بقیه از آن استقبال کنیم. ممکن است گفته شود باید از مذاکره برای مذاکره و مذاکره فرسایشی پرهیز کنیم اما اگر ما حیات کشور را معطل و بند مذاکرات نکرده باشیم، آنقدر در مذاکرات حرفهای ظاهر میشویم که طرف مقابل از مذاکرات فرسوده شود. قرآن نه تنها موسی را از مذاکره مستقیم با فرعون منع نمیکند، بلکه حتی برای نحوه مذاکره با نرمخویی و ملایمت به موسی رهنمود هم میدهد. موسی با فرعون با نرمش مذاکره میکند اما ذرهای از منافع ملی قومش نمیگذرد و صرفنظر نمیکند. مساله بسیار مهمی که باید در نحوه مذاکرات و ملاقاتها و رفت و آمدها بدان توجه کنیم آن است که با هر کشوری با روش و گویش مطابق آن کشور مواجهه و مذاکره کنیم. باید روشها و نوع مذاکرات را نوین و ابتکاری و متنوع کنیم و نباید با یک روش و یک گویش ساده کلاسیک و سنتی با همه کشورها طرف شویم. شیوه کار و مذاکره با ابرقدرتها متفاوت و با قدرتهای متوسط متفاوت و با همسایگان عرب و غیرعرب و کوچک و بزرگ و... همگی بنا بر تفاوت و تنوعشان متفاوت است. مثلا در نحوه شرکت در اجلاس اخیر بغداد با توجه به شرایط دولت و رئیسجمهور جدید ایران و اهداف متنوع منطقهای و بینالمللی، نگاه پویا و رفتار نوین و ابتکاری و غیرکلاسیک میتوانست دستاوردهای ارزشمندی حاصل کند. امام علی(ع) میفرمایند فرصتها مثل ابرها میگذرند اما ما قهرمان از دست دادن فرصتهای طلایی هستیم. یکسری عادات و روشهای سنتی قدیمی دیپلماتیک، یک پیله ایستایی به دور دیپلماسی ما تنیده و آن را از پویایی درآورده و در سالهای اخیر نیز محوریت برجام هم پیله ایستایی را ضخیمتر کرده است. بر همین اساس است که مقام معظم رهبری در نخستین دیدار با هیات دولت جدید تاکید کردند باید تحرک ما در عرصه دیپلماسی افزایش پیدا کند و مضاعف شود و نباید دیپلماسی را به قضیه هستهای متصل کنیم. باید از پیله خود تنیده ایستایی بیرون بیاییم و با روشهای نوین، دیپلماسی را پویا و پرتحرک کنیم. در مذاکرات پیش روی هستهای نیز باید با بازنگری و شناخت دقیق منافع نرمافزاری و سختافزاریمان، با نگاه نوین و با قوت وارد شویم و از تکرار روشهای گذشته که به بنبست منجر شد پرهیز و با روشهای بدیع و ابتکاری، بنبستشکنی و در جهت حصول توافق حرکت کنیم.
استراتژی: استراتژی جمهوری اسلامی ایران موسمی و نوسانی شده است؛ ۸ سال نگاه به غرب و پس از سرخوردگی، ۸ سال نگاه به شرق و دوباره پس از سرخوردگی ۸ سال نگاه به غرب و دوباره پس از سرخوردگی ۸ سال نگاه به شرق شروع میشود و... بنده به عنوان متخصص تنظیم روابط با ابرقدرتها تاکید میکنم برای کشور مستقل جمهوری اسلامی ایران هر نوع محوریت و نگاه خاص به شرق یا غرب سم است. نگاه ما نه به شرق و نه به غرب نباید معطوف باشد، بلکه نگاه ما صرفا باید معطوف به «منافع ملی» باشد و باید با نگاه به منافع ملی و برای حصول «منافع ملی» آماده هر نوع تحرک و مانوری در سطح بینالمللی باشیم. هر قدرت جهانی در محیط برابر و متوازن و متنوع، باید جلب همکاری با ایران شود و نه در محیطی انحصاری. محیط انحصاری برای هر قدرت بزرگ عملا فشار را بر ما مضاعف کرده و سرخوردگیها را تکرار و گرایشهای نوسانی را تکرار خواهد کرد. در اینجا برای روشن شدن موضوع، یک خصلت مشترک از ابرقدرتها را بیان میکنم: وقتی شما دچار مشکل و ضعف شوید، قدرتهای بزرگ چه دوست شما و چه دشمن شما، روی شما مینشینند و فشار میآورند. ابرقدرت دشمن میگوید این نشستن من محصول دشمنیت است و ابرقدرت دوست میگوید من هم در کنار دشمنت روی تو نشستم که نگذارم دشمنت روی تو خیلی فشار آورد! در دوره نگاه به شرق در ایران، ۶ قطعنامه توسط اجماع شرق با غرب علیه ایران در شورای امنیت صادر شد و در دوره نگاه به غرب در ایران، فشار حداکثری آمریکا و غرب علیه ایران اعمال شد که این فشار حداکثری آمریکا اکنون 9 ماه پس از روی کار آمدن دموکراتها همچنان ادامه دارد. در مذاکرات هستهای موسوم به 1+5، روسیه و چین که دوست ما بودند مقابل ما و در کنار دشمن ما نشستند و گفتند این طرف نشستیم تا فشار آمریکا را کنترل کنیم، در حالی که اگر کنار ما مینشستند فشار آمریکا کاملا مهار میشد. بنابراین در گام دوم انقلاب توجه کنیم که ابرقدرت خوب و بد نداریم، این خصلت و خوی مشترک همه ابرقدرتهاست که در هر حال روی ضعیف مینشینند؛ فقط بهانههایشان متفاوت است. در گام دوم انقلاب باید نه نگاه به شرق و نه نگاه به غرب داشته باشیم، فقط باید «نگاه به منافع ملی جمهوری اسلامی ایران» داشته باشیم و هیچ قدرتی ما را در انحصار خود نبیند. ما همواره آماده هر نوع مانوری در صحنه بینالمللی باید باشیم و در جهان، رقابت مثبت به نفع خود برقرار کنیم. باید این درس را از سالهای گذشته گرفته باشیم که «اعتماد» صرف به هر یک از قدرتهای بزرگ، سم است.
کارشناس: «من اجتهد فاصاب فله اجران و من اخطا فله اجر واحد»؛ بر اساس این حدیث منقول از پیامبر اکرم(ص) که مورد اجماع همه علمای جهان اسلام است، رویهای در فقه باب شده و آن اینکه در اجتهاد مساله و موضوعی در فقه اگر عالم درست تشخیص داده باشد ۲ پاداش دارد اما حتی اگر غلط هم تشخیص داده باشد یک پاداش خواهد داشت. این رویه که از سوی پیامبر اکرم(ص) رواج یافته به منظور ترغیب و ترویج باب تفقه و اجتهاد در فقه است. به عبارت دیگر امر «کارشناسی» در فقه به منظور تشخیص و یافتن پاسخ مسائل فقهی بسیار توصیه و تشویق شده تا آنجا که برای شجاعت در ورود بدین امر حتی پیامبر فرمودهاند از نتایج کارشناسی و تفقه و اجتهاد نگران نباشید، چرا که اگر همه توجهات و روشها و کوششهای لازم در امر کارشناسی برای تشخیص مسائل و راهحلها انجام شده باشد، حتی اگر به تشخیص غلط مسالهای هم منجر شده باشد، در عین حال کارشناس یک پاداش خواهد داشت. به جرأت میتوان گفت مهمترین معضل کشور ما در سالهای گذشته که ریشه و علتالعلل اکثر مشکلات کشور بوده است، معضل اهمیت ندادن و بها ندادن و اصل قرار ندادن «کارشناسی و کارشناس» است. کارشناس به جای تفقه و کوشش و اندیشه بیطرفانه جهت تحلیل و مکاشفه حقایق و رویدادها و راهحلها، بیشتر معطوف به توجه بر منافع شخصی و ملاحظات مدیریتی است. دستگاه عریض و طویل وزارت امور خارجه با هزاران کارشناس و کادر در ایران و سراسر جهان و با صرف بودجههای کلان ارزی و ریالی در طول این سالها حتی یک گزارش کارشناسی در نقد و بررسی برجام و توافقات مربوط نداشته است، در حالی که اساسا وزارت امور خارجه یک دستگاه کارشناسی است. واقعا در این سالها، مذاکرات و موافقتنامهها و مفاد برجام هیچ موردی برای نقد و بررسی و رفع نواقص و تکمیل و هدایت نداشته است! اما دستگاه وزارت امور خارجه نه تنها خاموش در بیرون، بلکه خاموش در درون نیز بوده است. 20 سال پیش که مشاور استراتژیک وزارت امور خارجه بودم، وقتی که استراتژی «اعتمادسازی» در قبال مسائل هستهای در شورای استراتژیک وزارت امور خارجه میخواست تصویب شود، بنده با آن مخالفت کردم و آن را مورد نقد جدی علمی قرار دادم و با استناد به وقایع و شواهد و حقایق حاکم بر روابط بینالملل تاکید کردم این استراتژی کشور مستقل ایران را در «بحران» فرو خواهد برد. بنده تصریح کردم طرفهای مقابل به بهانه «اعتمادسازی» امتیازات مورد نظرشان را از ما میگیرند و بعد وقتی نوبت ما میشود، به بهانههای گوناگون از ارائه امتیازات مورد نظر ما طفره میروند و دوباره باید در حالی که دستمان را خالی کردهاند، با آنها مواجه شویم. بر این اساس بنده به جای آن، استراتژی «اقدامات همزمان متقابل و متناظر» را پیشنهاد کردم و قویا تاکید کردم این موضوع بسیار جنبه حیاتی برای کشور دارد اما به جای توجه به آن، چون مجدانه با دیدگاه مدیریت مخالفت کرده بودم، دستور اخراج بنده را صادر کردند. 20 سال دولتهای آقایان خاتمی و احمدینژاد و روحانی هر کدام به نحوی به طرف مقابل «اعتماد» کردند و شکست خوردند و کشور را دچار بحران کردند تا بالاخره امروز معلوم شده «اعتماد» و توقع اخلاق و معرفت و وفا در روابط بینالملل منسوخ و اشتباه استراتژیک است. مناسبات کشورهای مستقل در روابط بینالملل بر اساس توازن و تعادل اهرمها و همترازی منافع متقابل تنظیم و برقرار میشود. مثالها و نمونههای متعددی نه صرفا در سیاست خارجی، بلکه در دیگر ابعاد کشور نیز میتوان برشمرد که نشان میدهد ریشه بسیاری از معضلات و مشکلات و بحرانهای کشور در عدم توجه جدی به امر «کارشناسی و کارشناس» بوده است. نمونه «جام زهر» نیز از این دست است و باید در گام دوم انقلاب این معضل در تمام ابعاد کشور بویژه در سیاست خارجی برطرف شود.
تبلیغات: آنچه امروز تحت عنوان دیپلماسی عمومی یا علنی یا رسانهای نامیده میشود، همگی در واقع مجموعه انواع گوناگون تبلیغات مؤثر کشور برای جلب طرفهای خارجی است. اساسا تبلیغات و دیپلماسی عمومی به اندازه قرن حاضر در اصل دیپلماسی مؤثر نبوده است. در قرون گذشته دیپلماسی بیشتر در چارچوب توافقات و مذاکرات پنهان شکل میگرفت اما امروز تبلیغات و دیپلماسی عمومی و مدیریت افکار عمومی در سطح ملی و بینالمللی بخش مؤثر و تعیینکنندهای از اصل دیپلماسی را تشکیل میدهد. اگر بخواهیم صادقانه قضاوت کنیم، در 40 سال گذشته با توجه به سازمانهای متعدد و عریض و طویل تبلیغاتی و کل بودجهها و هزینههایی که برای تبلیغات صرف کردهایم، تبلیغاتمان بسیار ضعیف و کماثر و ناهمگون و غیرحرفهای بوده است. دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه باید نقش محوری در تخصصی و حرفهای کردن بخش تبلیغات خارجی داشته باشد اما تاکنون نتوانسته چنین نقشی را ایفا کند و بیشتر پدافندی و منفعلانه به جای آفندی و مبتکرانه عمل کرده است. به عنوان نمونه در قبال سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان قهرمان مبارزه با داعش و پیروزی بر آن، ظرفیتهای واقعی و بالقوه و بالفعل بینالمللی سردار در جهان بسیار بالاتر از آنچه ما در جهان بدان پرداختیم بود. ترامپ میگوید نخستوزیر پاکستان به او گفته است در 100 سال گذشته در خاورمیانه مهمترین رویداد، ترور سردار سلیمانی بوده است. روسها وی را نه یک سردار ایرانی، بلکه یک ژنرال بینالمللی خطاب کردند. «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اخیرا گفت ترور سلیمانی خشونت را بیشتر و خاورمیانه را ناامنتر و بیثباتتر کرده است. این دیدگاهها نشان میدهد سردار شهید سلیمانی دارای چه ظرفیتهای بینالمللی بالایی بوده است اما ما با ضعفمان اجازه دادیم دشمنان، سردار را تروریست و عامل بیثباتکننده خاورمیانه جلوه دهند تا بتوانند این شهید را ترور کنند. اظهارات رابرت مالی نشان میدهد شهید سلیمانی دارای شخصیتی بارز و ثباتساز و کنترلبخش حتی نزد محافل شناخته شده و مؤثر در آمریکا نیز بوده است. شهید سلیمانی به اعتراف دوست و دشمن سردمدار مبارزه با داعش در منطقه بود و وقتی که برای نخستینبار شکست داعش و پیروزی بر داعش را اعلام کرد، ما باید سردار را به عنوان قهرمان مبارزه و پیروزی بر تروریسم کاندیدای مدالهای صلح جهانی میکردیم. ممکن است گفته شود محافل جهانی بدان تن نمیدادند، مهم نیست، مهم آن بود که سردار سلیمانی به عنوان قهرمان صلح و مبارزه با تروریسم در جهان تبلیغ و فضا برای ترورش به عنوان تروریست مخدوش میشد. خطر و وحشت تروریسم داعش سراسر اروپا را فرا گرفته بود و اگر داعش در نطفه خفه نمیشد، امروز اروپا از آن عاجز و در ناامنی فرو رفته بود. ما باید با تبلیغاتمان به اروپاییها نشان میدادیم سردار سلیمانی امنیت را برای اروپاییها به ارمغان آورده است. اگر سردار سلیمانی نبود، آمریکا و ناتو مانند آنچه در افغانستان شاهدیم که از طالبان عاصی شده و شکست خورده و فرار کردند، از داعش شکست میخوردند و عراق و سوریه و لبنان به دست داعش میافتاد و داعش به مرزهای اروپا میرسید و کل اروپا به ناامنی دائم فرو میرفت. ببینید چقدر زمینههای کار برای دیپلماسی عمومی داشتیم اما ضعف و غفلت ما اجازه داد باند محدود ترامپ این سردار بزرگ را به عنوان تروریست براحتی ترور کند. در گام دوم انقلاب بسیار ضروری و مهم است نقطه ضعفمان در دیپلماسی عمومی را برطرف کنیم.
وزارت امور خارجه: وزارت امور خارجه بسیار لخت و سنگین شده است و باید در گام دوم انقلاب چابکسازی شود. این وزارتخانه که در مرحله اول یک دستگاه کارشناسی حرفهای است، از این وظیفه اصلی به دور مانده است. تفاوت فاحش بین حقوق دلاری و حقوق ریالی بسیار وسوسهانگیز است، لذا خواهناخواه اکثر ما را محافظهکار و ملاحظهکار میکند و ملاحظهکاری نیز در تضاد با امر کارشناسی بیطرفانه و حرفهای است. در هر حال نمیتوان دریافت حقوق دلاری را حذف کرد و نمیتوان در خارج از کشور با ریال زندگی کرد اما میتوان با تغییر جدی و اساسی در نگاه و مشی مدیریتی به جای رابطه بین «ملاحظهکاری» با «دلار»، برعکس، رابطه «کارشناسی جدی حرفهای و علمی» با «دلار» برقرار کرد که در نهایت باید به تعهد اعتقادی و انسانی تبدیل شود. اگر مدیریت به طور جدی متحول شده و در این مسیر حرکت کند، دستگاه از لختی و سنگینی بیرون آمده و اتومات در جهت چابکسازی حرکت خواهد کرد. در سالهای گذشته بارها برای تحول و به حرکت درآوردن وزارت امور خارجه ساختارها را تغییر دادهاند. یک بار برای تحول و کارآمدی، بخشهای اقتصادی را با بخشهای سیاسی ادغام کردهاند و بار دیگر برای اهمیت بیشتر، معاونت اقتصادی تشکیل دادهاند و... در حالی که هر چقدر کوزه را تکان بدهید و بالا پایین کنید، در هر حال از کوزه همان برون تراود که در اوست. بعضا برای مفیدسازی وزارت امور خارجه در جهت تامین منافع اقتصادی و... گفته شده است نامش را عوض کنیم یا از وزارتخانههای دیگر مانند بازرگانی و اقتصاد و... افرادی را وارد وزارت امور خارجه کنیم و بودجههای بیشتری صرف کنیم. در حالی که اصل مشکل، نرمافزاری است و نه سختافزاری، اگر نرمافزار و مشی مدیریت حاکم بر این وزارتخانه تغییر و تحول اساسی نیابد، هر چقدر هم افراد از بیرون وارد کنیم و درون این کوزه بریزیم، در نهایت خواهناخواه آنها به کاسبی شخصی اما بیپرواتر خواهند پرداخت و حداقل این محیط نسبی سلامت فعلی را نیز بر هم خواهند زد. وزارت امور خارجه هماکنون نیرو و پرسنل به اندازه کافی و حتی بیشتر از نیاز دارد و لازم نیست افرادی هم بدان اضافه و سنگینتر شود، بلکه کافی است این کادر در جهت منافع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کاملا متحول و بدرستی بر اساس اهداف و مزیتها و اولویتها و استراتژیهای اقتصادی و سیاسی و فرهنگی در کشورهای هدف توجیه و سازماندهی شوند. وزارت امور خارجه و سفارتخانهها باید در جهت تسهیل و روانسازی و ساماندهی روابط اقتصادی برای بازرگانان و تاجران عمل و حرکت کنند، نه اینکه بازرگانان بیایند و به تجارت و بازرگانی بپردازند. در گام دوم انقلاب اولا باید نرمافزار حاکم بر این وزارتخانه کاملا در جهت کارشناسی حرفهای و استراتژیها و منافع متنوع ملی و مزیتها متحول شود، ثانیا باید به لحاظ سختافزاری بسیاری از مراکزی که در حال حاضر اهداف و اولویتهای منافعمان را تامین نمیکنند، حذف شوند و دستگاه را باید بر اساس اولویت مزیتها برای تحرک بیشتر و قویتر سبکبال و چابک کنیم و نباید آن را برعکس، متورمتر و سنگینتر کنیم.
*آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در شوروی
ارسال به دوستان
واردات 6 میلیون و 500 هزار دوز واکسن طی ۲ روز گذشته
واردات انبوه واکسن کرونا
وزیر بهداشت: این هفته 19 میلیون دوز واکسن کرونا وارد کشور میشود
گروه اجتماعی: دیروز حدود 5 میلیون دوز واکسن کرونا وارد کشور شد و بنا به گفته وزیر بهداشت، هفته جاری 19 میلیون و تا پایان ماه جاری درمجموع 40 میلیون واکسن کرونا به کشور وارد میشود.
به گزارش «وطنامروز»، رکورد واردات واکسن با حجم 5 میلیون دوز واکسن به کشور شکسته شد و از آنجا که قرار است محمولههای واکسن کرونا در روزها و هفتههای آینده با حجم بالا وارد کشور شود، وزارت بهداشت خود را برای واکسیناسیون گسترده گروههای هدف، مشاغل و حتی دانشجویان و دانشآموزان آماده کرده است. امید به دستیابی به واکسن انبوه تا جایی است که وزیر بهداشت میگوید باید در تزریق واکسن بدون محدودیت عمل شود تا با جلب اعتماد مردم، آنها به دریافت واکسن ترغیب و تشویق شوند.
به گفته بهرام عیناللهی، برای جلوگیری از موج ششم کرونا باید تا قبل از آبان درصد بالایی از جمعیت کشور واکسینه شوند. وی که پنجشنبه گذشته برای بازدید از مراکز درمانی به استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی سفر کرده بود از واردات بیش از ۴۰ میلیون دوز واکسن تا پایان شهریور خبر داد و افزود: بسیج عمومی واکسیناسیون ۲۴ ساعته میشود. وزیر بهداشت در این سفر ضمن بازدید از مراکز واکسیناسیون خودرویی سپاه عاشورا، به بخشهای مختلف کرونایی و آیسییو بیمارستان امام رضا(ع) تبریز سرکشی کرد. عیناللهی در حاشیه این بازدیدها از سرعت بخشیدن به واکسیناسیون عمومی در کشور خبر داد و گفت: تا پایان شهریور 40 میلیون دوز واکسن وارد کشور میشود. وی با تاکید بر اینکه واکسیناسیون باید به بسیج عمومی تبدیل شود، تصریح کرد: برای جلوگیری از موج ششم کرونا باید تا قبل از آبان درصد بالایی از جمعیت کشور واکسینه شوند. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: تلاش میکنیم مراکز واکسیناسیون سراسر کشور به صورت 24 ساعته فعال شوند. وی در ادامه گفت: باید در تزریق واکسن بدون محدودیت عمل کنیم تا با جلب اعتماد مردم، آنها را به زدن واکسن ترغیب و تشویق کنیم. وی همچنین وعده داد که هفته جاری 19 میلیون دوز واکسن وارد کشور میشود. عیناللهی در دیدار با امام جمعه اردبیل، وجود صفهای طولانی برای واکسیناسیون را اسباب شرمندگی توصیف کرد و گفت: واکسیناسیون کار راحتی است و باید در همه استانها ظرفیت واکسیناسیون افزایش یافته و به صورت 24 ساعته این کار انجام شود. وزیر بهداشت بیان کرد: روند فعلی واکسیناسیون قابل قیاس با هفتههای گذشته نیست و حتی بهتر است برای از بین بردن صفهای طولانی واکسیناسیون این کار در ۳ شیفت و به صورت 24 ساعته انجام شود. وی با اظهار تاسف از آمار بالای فوتیها در کشور و روند آزاردهنده مرگومیر بیماران کرونا، خاطرنشان کرد: با تاکید رئیسجمهور و دیگر مسؤولان بدون محدودیت واردات واکسن در اولویت قرار گرفته و در مدت 6 روز استقرار در وزارتخانه تمام هم و غم ما کمک به وفور واردات واکسن کرونا بوده است. عضو کابینه سیزدهم گفت: در هفته آینده 19 میلیون دوز واکسن وارد کشور خواهد شد و تا آخر شهریورماه این رقم به 40 میلیون دوز افزایش خواهد یافت.
* احتمال واکسیناسیون زیر ۱۸ سالهها تا قبل از آذر
با افزایش واردات واکسن، واکسیناسیون با سرعت بالایی در کشور انجام خواهد شد. رئیس سازمان غذا و دارو درباره وضعیت تامین ارز دارو و تجهیزات پزشکی، شرایط تامین واکسن و ادامه واکسیناسیون علیه کرونا در کشور، واکسیناسیون کودکان و برخی انتقادات مبنی بر صرف پول واکسن برای تامین داروهایی مانند رمدسیویر توضیحاتی ارائه کرد. دکتر محمدرضا شانهساز درباره وضعیت ارز برای تامین دارو و واکسن گفت: واقعیت مطلب این است که بهرغم همه مشکلاتی که در زمینه تحریمها وجود دارد، ما بویژه در سال ۱۴۰۰، ظرف ۳ ماه گذشته مشکل خاصی در زمینه تامین ارز برای دارو و واکسن نداشتیم و میزان موارد کمبود هم به دلیل همین تامین بشدت کاهش پیدا کرده است. وی افزود: در زمینه دارو ۳۱ درصد صرفهجویی ارزی ایجاد کردیم. ۸۵ درصد بالای ۶۰ سالهها واکسینه شدند. وی درباره وضعیت تامین واکسن کرونا و واکسیناسیون علیه کرونا در کشور گفت: واکسیناسیون را از سنین بالا آغاز کردیم؛ خوشبختانه عدد ۸۵ درصد را در این سنین رد کردیم، یعنی ۸۵ درصد افراد بالای ۶۰ سال واکسینه شدهاند. البته خیلیها خودشان مراجعه نکردند. از این به بعد روش واکسیناسیون هوشمند دنبال میشود. در عین حال گروههای شغلی خاص که بیشتر در معرض خطر هستند، مانند رانندگان وسایل نقلیه عمومی، هنرمندان و... اکنون در اولویتهای واکسیناسیون هستند. وی گفت: در حال حاضر دسترسی ما به واکسن خوشبختانه دارد بیشتر میشود و روز گذشته (پنجشنبه) 5/1 میلیون واکسن وارد کشور شد. در هفته آینده اعداد بالاتری تامین میشود تا سرعت واکسیناسیون را در یکی دو ماه آینده بشدت بالاتر ببریم. شانهساز با بیان اینکه بیاخلاقی در زمینه تامین واکسن برای سایر کشورها به وفور اتفاق افتاد، گفت: با همه مشکلاتی که در زمینه انتقال ارز داشتیم، پیشخرید انجام شد. 8/16 میلیون دوز از کوواکس خریداری کردیم و خود سازمان جهانی بهداشت هم اعلام کرد کشورهای سازنده همکاری نکردند. تاکنون با محموله جدیدی که رسید، 5/4 میلیون از سبد کوواکس در اختیارمان قرار گرفته است.
* سینوفارم درجه ۲ نداریم
وی درباره تاثیر واکسنهای مختلف و ادعای بیکیفیت بودن واکسن سینوفارم اظهار کرد: پلتفرمهای تولید واکسن متفاوت است. اصلا اینطور نیست که سینوفارم درجه ۲ داشته باشیم. واقعا متاسفم از اینکه برخی رسانهها، اخباری را به مردم منعکس میکنند که باعث آشفتگی بیشتر ذهن میشود. تمام سینوفارمی که گرفتیم از منبع پکن بوده است. اینکه به دروغ به مردم این مباحث را بگویند و این ترس را ایجاد کنند، غیراخلاقی است و فکر میکنم کسانی که نگاه اقتصادی و تاجرمآبانه دارند، پشت این مباحث هستند. ما اعلام کردیم اگر مدارکی در این زمینه ارائه نشود، برای صیانت از آرامش روحی و روانی مردم از نشریهای که این خبر را به دروغ منتشر کرده، حتما شکایت خواهیم کرد. شانهساز تصریح کرد: واکسنهایی که تاکنون گرفتیم، هیچ یک زیر ۷۰ تا ۷۵ درصد ایمنیزایی نداشتند و بالای ۷۰ درصد ایمنیزایی داشتند. در تولید داخل هم ارقام قابل دفاع و خوبی در زمینه میزان ایمنیزایی داریم. وی درباره واکسیناسیون نوجوانان و کودکان علیه کرونا در کشور گفت: واکسیناسیون کودکان و نوجوانان از اولویتهای جدی است و امیدواریم از اواخر شهریور و مهرماه تولید واکسنهای پاستور را داشته باشیم. جزو اولویتها است که واکسیناسیون را زیر ۱۸ سال ببریم و امیدواریم بتوانیم در داخل هم این واکسنها را تامین کنیم. من واقعا امیدوار هستم این سنین واکسن دریافت کنند. به هر حال سرعت تامین واکسن در داخل و همزمان افزایش سرعت تولید، این امید را بشدت جدی کرده و فکر میکنم تا قبل از آذر بتوانیم زیر ۱۸ سال را هم واکسینه کنیم. شانهساز گفت: واکسیناسیون حتما باید انجام شود اما ماسک زدن، رعایت فاصلهگذاری فیزیکی، عدم دورهمی و ضدعفونی کردن مرتب دستها هم نباید فراموش شود.
وی درباره برخی انتقادات مبنی بر اینکه پول واکسن برای تامین داروهایی مانند رمدسیویر صرف شد، گفت: برای بحث واکسن تاکنون یک میلیارد دلار در نظر گرفته شده که کاملا جدا از ارز دارو و تجهیزات است، بنابراین پول واکسن ربطی به ارز دارو و تجهیزات ندارد. آنچه در بحث مصرف دارو وجود دارد، این است که یک مرتبه مصرف ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار عددی رمدسیویر به نحوی به دلیل تعداد تجویز که با موجی که ایجاد شد، همخوانی نداشت، افزایش یافت که بالای ۴ تا ۵ میلیون رفت بهطوری که بهرغم اینکه 7 تا 8 تولیدکننده داشتیم و ذخایر را در نظر گرفته بودیم، طبیعی است که با این حجم افزایش دچار کمبود شدیم.
* 5 میلیون دوز واکسن کرونا وارد تهران شد
واردات واکسن به کشور سرعت گرفت. دستیار وزیر امور خارجه اعلام کرد 5 میلیون دوز واکسن سینوفارم روز جمعه وارد تهران شد. «رضا زبیب» دستیار وزیر امور خارجه و مدیرکل آسیا و اقیانوسیه وزارت امور خارجه دیروز در توئیتی نوشت: بسته 5 میلیون دوز واکسن پس از ۲۴ ساعت پیگیری لحظه به لحظه، به تهران رسید. وی یادآور شد: تقریبا ۴۰۰ هزار دوز در پرواز جا نشد و فردا (امروز شنبه) ارسال میشود. زبیب در توئیتی دیگر اعلام کرد این محموله که شامل واکسن سینوفارم است وارد کشور شد.
***
دکتر توکلی در گفتوگو با «وطن امروز»: مراکز واکسیناسیون 2 شیفته میشود
معاون درمان ستاد کرونا در استان تهران گفت: با توجه به روند افزایش واردات واکسن به کشور از هفتههای آینده، مراکز واکسیناسیون در تهران و خیلیها از شهرهای دیگر با هدف سرعتبخشی تزریق واکسن به گروههای هدف و بقیه آحاد مردم ۲ شیفته میشود. نادر توکلی در گفتوگو با «وطنامروز» با بیان اینکه با افزایش مراکز تجمیعی و گروههای سیار پیشبینی شده است روزانه در تهران بیش از 150 هزار دوز واکسن کرونا تزریق شود، افزود: هنوز برای گروههای سنی بین 30 تا 59 سال 28 میلیون دوز واکسن نیاز است که بزودی با افزایش واکسنهای وارداتی به آنها تزریق خواهد شد و پیگیریهای لازم همچنان برای خرید واکسن ادامه دارد. وی ادامه داد: از آنجا که قرار است از اواخر ماه جاری 40 میلیون واکسن کرونا به کشور وارد شود، بنابراین اقدامات لازم برای توسعه و افزایش مراکز تجمیعی واکسیناسیون در تهران انجام شده است، همچنین در حال حاضر 110 مرکز تجمیعی واکسیناسیون با نیروهای کارآزموده و فنی در تهران مشغول فعالیت و خدماترسانی به دریافتکنندگان واکسن هستند. معاون درمان ستاد کرونا در استان تهران تصریح کرد: نیروهای داوطلب و جهادی اعم از بسیجیان، نیروهای نظامی و انتظامی و سایر ارگانها برای تزریقات انبوه واکسن کرونا به یاری کادر بهداشت و کارکنان بیمارستانها خواهند آمد و آمادگی کامل را دارند. وی از آغاز به کار واکسیناسیون مشاغل خبر داد و بیان کرد: در برنامه نزدیک در نظر داریم خیلی سریع به واکسیناسیون تمام افراد بالای ۱۸ سال برسیم، زیرا با واکسیناسیون افراد بالای ۶۰ سال، مرگومیرها بیشتر در سنین ۴۰ تا ۶۰ سال اتفاق میافتد. وی گروه سنی ۴۰ تا ۶۰ سال را گروه مولد و سازنده جامعه عنوان کرد و افزود: مرگومیر در این گروه سنی تبعات اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی دارد و به همین جهت تمرکز اصلی روی افزایش سرعت واکسیناسیون عمومی در جامعه است.
ارسال به دوستان
قیمت هر کیلو برنج ایرانی به ۵۰ هزار تومان و برنج درجه یک خارجی به 30 هزار تومان رسید
برنج خانوار ته گرفت!
گروه اقتصادی: قیمت برنج ایرانی در روزهای اخیر با یک روند پرسرعت در حال افزایش است و برنج باکیفیت ایرانی در بازار تهران به کیلویی 50 هزار تومان رسیده است. همچنین برنج هندی درجه یک (دانه بلند) نیز کیلویی 30 هزار تومان فروخته میشود.
به گزارش «وطنامروز»، تا قبل از ۲ هفته پیش قیمت هر کیلو برنج در خردهفروشیها و فروشگاههای پایتخت و شهرهای بزرگ بین 29 تا 35 هزار تومان بود اما در یک روند عجیب هر روز قیمت برنج افزایش مییابد و همین موضوع مردم را مردد در استفاده از این کالای اساسی و پایه ثابت سنتی سفرههایشان کرده است.
کارشناسان دلایل مختلفی را برای این گرانی مطرح میکنند، اصلیترین آنها عبارتند از:
۱) کاهش سطح زیر کشت برنجهای کیفی
2) افزایش هزینههای تمام شده تولید
3) محدودیت واردات برنج
4) عدم نظارت بر بازار خردهفروشی
5) افزایش قیمت ارز.
* سطح زیر کشت ارقام کیفی کاهش یافت
علی اکبریان، عضو هیأتمدیره انجمن برنج ایران گفت: امسال کشاورزان به کشت ارقام پرمحصول رو آوردند و به تناسب آن از میزان کشت برنجهای کیفی کاسته شد. وی افزود: امسال ٧٠درصد کشت برنج، اختصاص به ارقام پرمحصول داشته و حدود ٣٠ درصد آن مربوط به ارقام کیفی و محلی بوده است. عضو هیأتمدیره انجمن برنج کشور همچنین با اشاره به افزایش سرسامآور هزینههای تولید گفت: هزینههای تولید برای کشاورزان بسیار بالا رفته است، دولت باید به کشاورزان در تأمین نهاده از جمله سم و کود کمک کند اما متأسفانه امسال این اتفاق نیفتاد و کشاورزان مجبور شدند این نهادهها را از بازار آزاد با قیمتهای بسیار بالا تأمین کنند.
این فعال بخش خصوصی با اشاره به اینکه حدود ۷ ماه قبل کشاورزان سر شالیها داد و بیداد میکردند که با کمبود نهاده مواجه هستیم، اضافه کرد: آن زمان کسی به گفتههای کشاورزان و نیازهای آنان توجه نکرد. اکبریان با اشاره به اینکه کشاورزان اگر به کارگری رو آورند، درآمد بیشتری خواهند داشت، افزود: علاوه بر قیمت نهادههای تولید، دستمزد کارگران و اجاره زمین نیز افزایش چشمگیری داشته است.
وی تصریح کرد: همچنین برنجهای کیفی از کشاورزان به قیمت کیلویی ٣١ تا حداکثر ٣٣ هزار تومان خریداری میشود و اینکه در بازار تهران به قیمت بالاتری به دست مصرفکننده میرسد، ربطی به کشاورز ندارد.
* کاهش واردات در سال جاری
امسال واردات برنج کاهش چشمگیری داشته و آنطور که مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج در مرداد سال جاری اعلام کرد بنا بر آمار گمرک واردات برنج در چند ماه نخست سال نسبت به سالهای قبل ۶۰ تا ۸۰ درصد کاهش یافته است. همچنین تیرماه، مهرداد جمال ارونقی، معاون فنی گمرک با اشاره به کاهش ۶۹ درصدی واردات برنج به کشور، از معاون وزیر صمت خواسته بود درباره ممنوعیت فصلی واردات برنج به منظور جلوگیری از کمبود برنج یا افزایش قیمت در ماههای آتی تجدیدنظر کند. ممنوعیت فصلی هر سال با آغاز فصل برداشت برنج در کشور آغاز میشود و امسال نیز واردات برنج از اول مردادماه آغاز شد و تا پایان آبانماه برقرار است و گمرک مجاز به ترخیص برنجهای وارداتی نیست، مگر طبق شرایط تعیینشده.
طبق ابلاغیه وزارت صمت به گمرک، مقرر شده ممنوعیت فصلی واردات برنج از ابتدای مردادماه اعمال شود ولی صرفا آن بخش از محمولههای برنج وارداتی که قبل از ۳۱ تیرماه دارای اعلامیه ورود و قبض انبار هستند، مشروط به اینکه دارای ثبت سفارش باشند، امکان ترخیص خواهند داشتند. بر اساس این گزارش، برای سال جاری درخواستهایی از سوی انجمن واردکنندگان برنج برای لغو ممنوعیت واردات مطرح بود و حتی در جلسه ستاد تنظیم بازار نیز مورد بررسی قرار گرفت ولی به طور کلی لغو نشد. با توجه به بازگشت وظایف تنظیم بازار به وزارت جهاد کشاورزی به نظر میرسد این وزارتخانه باید هر چه سریعتر تصمیماتی را برای ساماندهی بازار برنج اتخاذ کند. تجربیات سالهای گذشته نشان داده اگر در مقطعی قیمتها با افزایش کاذب مواجه باشند، بعد از آن هر چقدر کالا به بازار تزریق شود، تا مدت زیادی بیتأثیر خواهد بود.
* افزایش هزینههای تولید برنج
رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران نیز ضمن تایید خرید و فروش برنج با قیمت هر کیلو ۳۴ تا ۳۵ هزار تومان گفت این قیمت برای تولیدکنندگان مناسب است و از آنجا که همه محصول اکنون در اختیار کشاورزان قرار دارد، با رضایتمندی در حال عرضه محصولاتشان هستند. عزیزالله شهیدیفر در گفتوگو با ایرنا با اظهار اینکه همه مردم و مسؤولان کشور نسبت به افزایش هزینه تولید به عنوان بزرگترین مشکل کشاورزان برنجکار استان مازندران واقف هستند، توضیح داد: کشاورز با قیمت ۲۹ تا ۳۱ هزار تومان نیز در حال فروش محصولش بوده است و همواره دغدغه قدرت خرید مصرفکنندگان را دارد، چرا که علاوه بر اینکه مصرفکننده محصولشان هستند، بخشی از مشتریانشان نیز اقوام و آشنایان هستند که قدرت خرید آنان نیز از نظر آنان مهم است.
وی با توضیح این نکته که اکنون سود منطقی با این قیمت به جیب کشاورزان میرود و تولیدکنندگان نیز مشکلی در عرضه ندارند و آماده فروش محصولشان نیز هستند، گفت: به نظر میرسد نظارت بر بازار خرید و فروش باید بیشتر شود تا اختلاف بین قیمت محل تولید و عرضه در خارج از استان زیاد نشود، چون اختلاف ۲۰ هزار تومانی قیمت هر کیلوگرم برنج با هزینههای حملونقل و بستهبندی بیانصافی در حق مصرفکنندگان و البته تولیدکنندگان است.
شهیدیفر با بیان این نکته که کشاورزان به هیچ عنوان محصولشان را با هدف بالاتر رفتن قیمت انبار نمیکنند، گفت: تجربه تلخ انبار کردن مرکبات توسط برخی کشاورزان و دلالان سودجو نشان داده است که چگونه با واردات، ضربه سنگین به آنان وارد شد، چرا که به قیمت و سود منطقی راضی نشدند و نتیجهاش را نیز دیدند. شهیدیفر با اظهار اینکه امسال هزینه تولید برنج به علت افزایش حدود ۵۰۰ درصدی قیمت نهادههای کشاورزی از جمله کود و سم بسیار سنگین بود، افزود: هزینه تولید برنج طارم هاشمی در سال گذشته ۲۱ هزار و ۵۰۰ تومان و حداکثر قیمت فروش این محصول نیز در طول سال بین ۲۵ تا ۲۷ هزار تومان بود و باید قبول کنیم قیمت ۲۹تا ۳۱ هزار تومان امسال که تا ۲ هفته قبل خرید و فروش میشد به نسبت هزینههای سنگین کشاورزان، راضیکننده نبود.
* سیگنال دلار به بازار برنج
برخی رسانهها در این بین سیگنال ارز را اصلیترین دلیل افزایش قیمت برنج میدانند. ایرنا در گزارشی از بازار برنج ساری نوشت:
فعالان بازار برنج افزایش قیمت برنج در شالیکوبیهای مازندران را ناشی از التهاب ۲ هفته اخیر در بازار ارز و افزایش قیمت برنج خارجی میدانند و معتقدند این وضعیت شوک به بازار برنج مازندران بوده که ممکن است در صورت تداوم به قفل شدن این بازار بینجامد. خبر افزایش قیمت دلار و به تبع آن افزایش قیمت برنجهای خارجی سبب شد قیمت برنج داخلی در خردهفروشیها بویژه در شهرهای بزرگ تهران، کرج، مشهد و اصفهان بین ۴۵ تا ۴۸ هزار تومان قیمت بخورد؛ وضعیتی که عرضه و تقاضا را یکباره در شالیکوبیهای مازندران تحت تاثیر قرار داد و برای بسیاری از کشاورزان به شوک تبدیل شد. تقاضا برای خرید برنج به صورت خرده و عمده طی روزهای اخیر ناگهان زیاد شده است و کشاورزان نیز همه محصولشان را آماده فروش در اختیار دارند و خرید و فروش نیز همانند گذشته به صورت آرام و با رونق نسبی اما با قیمت جدید انجام میشود. معمولا هر ساله بخشی از دادوستد و خرید و فروش برنج در ۳ ماهه اول پس از برداشت شالی بین کشاورزان و مصرفکنندگان بومی استان انجام میشود و طی آن خانوارها به صورت میانگین نیاز یکسالهشان را بین ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم یکجا تامین میکنند. پس از این مرحله بخش دیگری از خرید و فروش توسط تاجران انجام میشود که عمدتا صاحبان شالیکوبیها هستند. افزایش قیمت ناگهانی اخیر پس از گذشت کمتر از ۴۵ روز و به صورت پیشبینی نشده سبب شده است برنجکاران به صورت مستقیم منتفع شوند.
* نظارت، گمشده بازار برنج
دبیر انجمن برنج ایران در گفتوگو با «وطنامروز» در واکنش به افزایش فزاینده و غیرمنطقی قیمت برنج وارداتی و داخلی در بازار گفت: عدم نظارت بر بازار مهمترین دلیل این افزایش قیمت بیرویه است. جمیل علیزادهشایق گفت: اول آنکه برنج نیز مانند سایر کالاها با روند عمومی تورم افزایش قیمت داشته است و حتی افزایش قیمت برنج داخلی کمتر از بسیاری از اقلام خوراکی دیگر بوده و کشاورزان و تولیدکنندگان برنج حتی نسبت به سایر تولیدکنندگان ضرر بیشتری نیز متحمل شدهاند. نکته مهم اما اینجا افزایش بیرویه و فزاینده قیمت برنج وارداتی است و این مساله باید مورد بررسی قرار گیرد. قیمت جهانی برنج هندی تنی 500 دلار است. اگر فرض بگیریم که واردکنندگان با ارز دولتی وارد نکنند و با ارز آزاد واردات را انجام میدهند، قیمت تمام شده هر کیلو برنج حدود 15 هزار تومان خواهد شد، سوال این است که چطور این برنج 15 هزار تومانی، کیلویی 30 یا حتی بیشتر به فروش میرسد؟
وی افزود: متاسفانه هیچ نظارتی روی قیمت برنج انجام نمیشود. نظارت روی برنج ایرانی کار مشکلی است چرا که عوامل گوناگونی وجود دارد و نمیتوان قیمت ادعایی تولیدکننده را رد یا ثابت کرد و دولت هم در سالهای گذشته نتوانسته است قیمت برنج داخلی را مشخص کند اما برنج خارجی که اینطور نیست؛ همه قیمتهای جهانی مشخص است و براحتی میتوان به قیمت تمامشده برنج وارداتی پی برد؛ همه دنیا میدانند برنجی که ایران از هند وارد میکند، تنی 500 دلار است؛ با این وجود اما هیچ نظارتی روی قیمت برنج خارجی وجود ندارد. علیزادهشایق ادامه داد: همواره در سالهای گذشته قیمت برنج خارجی اختلاف قیمت قابل توجهی با برنج باکیفیت ایرانی داشت و ارزانتر بود اما در روزهای گذشته به طرز عجیبی قیمت برنج بیکیفیت وارداتی حتی از قیمت برنج داخلی نیز پیشی گرفته است. مشکل دیگر آن است که حتی برنجهای داخلی نیز بعضا ناخالصی دارند و تا از دست تولیدکننده به دست مصرفکننده برسد، از کیفیت برنج کاسته میشود. با این حال با قیمتهای گزاف به فروش میرسد. بارها به نهادهای نظارتی اعلام کردهام که به شکل میدانی وارد بازارها شوند و برنجها را از نظر کیفیت بررسی و قیمت آن را با قیمت مرکز تولید مقایسه کنند.
* نرخ عادلانه برنج ایرانی 36 هزار
وی با اشاره به اینکه قیمت عادلانه و منطقی برنج حدود 36هزار تومان است، گفت: کارگروهی در انجمن برنج - متشکل از 20 صاحب نظر- شکل گرفته است که با محاسبه همه هزینههای دخیل در تولید برنج، نرخ عادلانه آن را حساب میکند؛ امسال این نرخ عادلانه حدود 36 هزار تومان است که این قیمت منصفانه بوده و با در نظر گرفتن سود همه طرفهای دخیل در تولید برنج محاسبه شده است اما با این حال این برنج در بازار با قیمتهای بسیار بالاتری به فروش میرسد که به واسطه وجود دلالان است. باید توجه کرد که این 36 هزار تومان سقف قیمت است و نرخ بهترین و باکیفیتترین برنج تولیدی است. دبیر انجمن برنج با اشاره به غیرمنطقی بودن نرخ برنج وارداتی افزود: به واسطه بدهی هند به ایران، ما مجبور هستیم منحصرا از هند برنج وارد کنیم و اگر امکان واردات از سایر کشورها وجود داشت اوضاع بهتر میشد اما با این حال هم قیمت 500 دلاری هر تن برنج عدد قابل توجهی نیست ولی به واسطه عدم نظارت، برنجی که برای واردکننده با احتساب دلار آزاد کیلویی 15 هزار تومان تمام میشود، در بازار 40 هزار تومان و حتی بالاتر به فروش میرسد. این در حالی است که سقف قیمت تمامشده و منصفانه بهترین برنج ایرانی 36 هزار تومان است. مجددا تاکید میکنم بازار برنجهای وارداتی بشدت نیازمند نظارت است و هر چه زودتر باید این وضع سامان یابد.
ارسال به دوستان
سیدابراهیم رئیسی در دومین سفر استانی خود به صورت سرزده به استان سیستانوبلوچستان رفت
دولت همکلام با محرومان
رئیسجمهور و وزرا از نزدیک با مردم محروم این استان گفتوگو کرده و در جریان مشکلات و مطالبات مردم قرار گرفتند
گروه سیاسی: رئیسجمهور در جمع مردم زابل با بیان اینکه مسأله حقابه منطقه، موضوعی است که نه ما از آن میگذریم و نه مردم از آن خواهند گذشت، اظهار داشت: اما احقاق این حق نیازمند دیپلماسی فعال است تا این حق مسلم مردم منطقه احیا شود. به گزارش «وطنامروز»، صبح جمعه هفته پیش بود که حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در سفری سرزده راهی خوزستان و با حضور در بیمارستان رازی اهواز خبرساز شد و حالا کمتر از یک هفته پس از سفر به خوزستان، رئیسجمهور سیستانوبلوچستان را به عنوان دومین مقصد سفر استانی سرزده خود انتخاب کرد تا بعدازظهر روز پنجشنبه وارد چابهار شود. در این سفر وزیران کشور، راهوشهرسازی، صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصادی و دارایی، رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس دفتر رئیسجمهور رئیسی را همراه کردند. رئیسجمهور در بدو ورود به چابهار، با بیان اینکه بعد از انقلاب کارهای زیادی در استان سیستانوبلوچستان انجام شده است،گفت: هنوز نسبت به آنچه باید در این استان انجام بگیرد فاصله وجود دارد و امیدواریم در این دولت با همکاری خود مردم، کارآفرینان، سرمایهگذاران و جوانان فعال استان اعم از شیعه و سنی، گامهایی برای توسعه بیشتر استان برداریم. در ادامه رئیسی پس از بازدید از پروژه یکهزار واحدی مسکن و گفتوگو با دستاندرکاران آن، با حضور در منطقه کپرنشین مرادآباد به طور مستقیم با مردم این منطقه محروم به گفتوگو نشست و از نزدیک از مشکلات و نارساییهای این منطقه مطلع شد. رئیسجمهور ساماندهی وضعیت مسکن ساکنان محله محروم مرادآباد را مورد تاکید قرار داد و گفت: کپرنشینی به هیچ وجه شکل مطلوبی برای زندگی و وضعیت مطلوبی برای مردم نیست و سامان دادن وضعیت این بخش از هموطنانمان بسیار اقدام پسندیدهای است که برای مجریان و بانیان آن برکات دنیوی و اخروی فراوانی دارد.
* مسأله کپرنشینی باید تا پایان سال جاری سامان یابد
رئیسی در جمع نمایندگان اقشار، علما و نخبگان چابهار اظهار داشت: بنا داریم هر آنچه در سفرهای استانی مطرح میشود، پیگیری شده و مردم از نتایج آن مطلع شوند. یکی از مسائلی که امروز برای ما بسیار ناراحتکننده بود، وضع کپرنشینان اطراف شهرستان بود که در جمعشان حضور یافتیم. باید سریعا اقدامی صورت گیرد و حداکثر تا پایان سال وضعیت به شکلی سامان یابد. وی با بیان اینکه سواحل مکران دروازه ورودی ایران به بسیاری از کشورهای دنیاست، تصریح کرد: سواحل مکران بسیار جایگاه حساس و مهمی دارد. باید سازوکار و مرکزیت فعالی برای عمران و آبادی این منطقه وجود داشته باشد که مسؤولیت این موضوع را به عهده بگیرد. رئیسجمهور اظهار داشت: کار در این منطقه باید در یک زمان معین به نتیجه برسد تا با بهرهگیری از این ثروت خدادادی و اقتصاد دریا، از فرصتهای ایجاد اشتغال و رونق تولید در این منطقه به نحو احسن بهره برده شود.
* ۲ راهکار کوتاهمدت دولت برای حل مشکل آب سیستانوبلوچستان
رئیسجمهور در ادامه این سفر روز گذشته راهی زابل شد و در بدو ورود به خاطر امکانپذیر نبودن دیدارهای مردمی به خاطر رعایت دستورالعملهای بهداشتی از مردم استان عذرخواهی کرد. رئیسی مشکل آب را یکی از دغدغهها و مسائل مهم منطقه زابل دانست و افزود: قبل از اینکه به استان سفر کنیم، با همکاران دولت نشستهایی برای بررسی راهکارهای رفع این مشکل داشتیم. چند راهکار و پیشنهاد مطرح شده که قرار است وزیر نیرو با همکاری مسؤولان محلی و استاندار، دست به کار شده و برای رفع دغدغه مردم در رابطه با آب گامهای جدی برداشته شود.
رئیسجمهور همچنین در حضوری از پیش اعلام نشده به میان مردم روستای ملاعلی در منطقه مرزی ایران و افغانستان رفت و با اهالی این روستای دورافتاده دیدار و گفتوگو کرد. رئیسی در این دیدار صمیمی از نزدیک خواستهها و مشکلات مردم این روستا را شنید و در جمع آنان سخنرانی کرد. رئیسجمهور همچنین به صورت هوایی از چاهنیمههای زابل و محدودههای مرزی این استان بازدید کرد. وی طی سخنانی در جمع مردم این روستای مرزی، گفت: حضور شما در این منطقه باعث حفظ و ارتقای امنیت منطقه است. رئیسجمهور با بیان اینکه روستاییان کشور بیش از آنکه مصرفکننده باشند، تولیدکننده هستند، گفت: امروز اگر چه با کاهش نزولات آسمانی و کمبود آب مواجه هستیم اما شما مردم نشان دادید با سختکوشی و ابتکار عمل میتوانید از همه تهدیدها، فرصت بسازید. رئیسی با تاکید بر اینکه با همت و دست توانای شما و خدمتگزاری مدیران، میشود تهدید مشکل کمبود آب را حل کرد، اظهار داشت: قبل از سفر به سیستانوبلوچستان جلسهای با مسؤولان مربوط داشتیم و به این نتیجه رسیدیم که چند راهکار برای رفع مشکل کمبود آب منطقه وجود دارد. وی افزود: در این سفر مسأله آب را به عنوان یک موضوع محوری دنبال میکنیم و تصمیم گرفتهایم از چاهنیمهها به عنوان یک ظرفیت در دسترس استفاده کرده و با راهکارهای موجود، سطح بهرهوری از آنها را ارتقا دهیم. رئیسی تصریح کرد: راهکار دوم توسعه استفاده از منابع آب ژرف است که در این منطقه آغاز شده و میتوان به صورت گستردهتر از آن استفاده کرد و این یک راهکار ماندگار برای استفاده از این امکان خدادادی است که خداوند متعال در این منطقه قرار داده است.
* احیای حقابه زابل را با دیپلماسی فعال پیگیری خواهیم کرد
رئیسی در ادامه با حضور در جمع عزاداران حضرت زینالعابدین(ع) در میدان امام حسین(ع) زابل، گفت: وقتی شنیدم شما اجتماع باصفایی به صورت سنواتی دارید که یادآور روحیه عاشورایی و شور و شعور حسینی مردم سیستان است، ترغیب شدم در میان شما حضور پیدا کنم. رئیسجمهور در سخنانی با بیان اینکه اعتبارات لازم برای افزایش بهرهوری چاهنیمهها تامین شده و از همین فردا این کار میتواند آغاز شود، اظهار داشت: درباره گازرسانی به استان نیز با پیگیریهایی که انجام شده بزودی مشعل گاز در منطقه سیستان روشن خواهد شد. همچنین اتصال راهآهن زاهدان به زابل و شبکه مواصلاتی ریلی کشور، در دستور کار است. وزیر راه با بررسیهای قبلی در این رابطه به منطقه آمده و مصمم است این کار را با سرعت به پیش ببرد. وی اضافه کرد: نکته دیگر مسأله حقابه منطقه است که نه ما از آن میگذریم و نه مردم از آن خواهند گذشت اما احقاق این حق نیازمند دیپلماسی فعال است تا این حق مسلم مردم منطقه احیا شود. رئیسی مسأله مهم دیگر را فعال شدن دادوستد مرزی بین مردم این منطقه و مردم مناطق مرزی افغانستان عنوان کرد و اظهار داشت: فعال شدن بازارچههای مرزی میتواند دادوستد مردم مناطق مرزی را قانونمند کند. گمرک، نیروی انتظامی، ادارات و سازمانهای مربوط در بازارچه مرزی باید در این زمینه فعال شوند تا به ایجاد اشتغال و رونق اقتصاد در منطقه کمک کنند.
* راهحل همه مشکلات در داخل کشور است
رئیسی در ادامه راهی زاهدان، مرکز استان سیستانوبلوچستان شد. وی در بدو ورود به زاهدان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: عصر امروز (دیروز) ضمن شرکت در جلسه شورای اداری و بررسی مسائل و مشکلات استان، گزارشی از روند برنامههای مختلف از زبان مدیران و مسؤولان استانی خواهیم شنید. وی با تاکید بر اینکه راهکارها و اولویتهای حل مشکلات را باید شناسایی کرد، گفت: راهحل همه مشکلات در داخل کشور است و هیچ مشکلی بدون راهحل نیست، به شرط اینکه در ابتدا آن مشکل و راهکارهای رفع آن را بخوبی شناسایی کنیم. رئیسجمهور با اشاره به اینکه ظرفیتهای عظیمی در سیستانوبلوچستان وجود دارد، افزود: دولت سیزدهم آمادگی کامل دارد در کنار جوانان به عنوان ظرفیت عظیم سیستان و بلوچستان به مقابله با مشکلات این استان بپردازد. وی تصریح کرد: امیدواریم با همکاری مردم، کارآفرینان، سرمایهگذاران و جوانان فعال شیعه و سنی گامهایی برای حل مشکلات استان از جمله بیکاری، تولید و مسائل فرهنگی - اجتماعی این استان که از استانهای مهم کشور محسوب میشود، برداریم.
ارسال به دوستان
سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح دارفانی را وداع گفت
در جوار شهدا
* پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت سرلشکر فیروزآبادی
گروه سیاسی: سردار سرلشکر بسیجی دکترسیدحسن فیروزآبادی، رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح و مشاور عالی نظامی فرماندهی کل قوا پس از مدتی بیماری به دیدار معبود شتافت. به گزارش «وطنامروز»، سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در مشهد در یک خانواده مذهبی اهل یزد متولد شد. وی تحصیلات خود را تا مقطع دکترای پزشکی در مشهد ادامه داد و سال ۱۳۵۹ با معدل عالی از دانشگاه علومپزشکی مشهد دکترای پزشکی خود را اخذ کرد. فیروزآبادی در مبارزات سیاسی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از چهرههای شاخص در بین مبارزان در سطح دانشگاه و شهرستان مشهد بود تا جایی که حین مبارزات، ساواک او را دستگیر و زندانی کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با صدور پیام حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر تأسیس جهاد سازندگی، به آن سازمان پیوست و به عنوان مؤسس و عضو شورای مرکزی جهاد خراسان و سپس سال ۱۳۶۱ با حکم نخستوزیر وقت به عنوان عضو شورای مرکزی جهاد سازندگی کشور منصوب شد. بعد از آن در سال ۱۳۶۰ توسط شهید رجایی به عنوان رئیس جمعیت هلالاحمر و از سال ۱۳۶۴ نیز از سوی نخستوزیر، به سمت معاون امور دفاعی نخستوزیر منصوب شد و در طول ۸ سال دفاعمقدس مسؤولیت جانشینی نخستوزیر در قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) را بر عهده گرفت. وی در بیش از ۵۰ مأموریت در جبهههای نور، حدود ۳۰۰ روز را در سراسر جبهههای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان و جزایر، در میان رزمندگان اسلام گذراند و به مدت ۸۰ ماه نیز مسؤولیت مستقیم پشتیبانی از جبههها را بر عهده داشت تا اینکه سال ۱۳۶۸ به فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی به ریاست ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران منصوب شد. وی همچنین عضو شورای عالی امنیت ملی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و سال ۱۳۷۴ هم از سوی فرمانده معظم کل قوا به درجه سرلشکری نائل شد. سال ۱۳۷۹ به لحاظ نقش موثر در پشتیبانی از دفاعمقدس و اعتلای اسلام و پاسداری انقلاب و حفظ میهن اسلامی ایران، نشان درجه یک نصر به وی اعطا شد. سال 1387 نیز بر اساس اصل 129 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به دلیل قدردانی از لیاقت، شایستگی و اهتمام ارزنده در حفاظت از آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی و حفظ کیان کشور، نشان عالی «استقلال» از سوی رئیسجمهور وقت به وی اعطا شد.
* پیام تسلیت رهبر انقلاب
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی درگذشت سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی را تسلیت گفتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، متن پیام رهبر حکیم انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
درگذشت همکار دیرین اینجانب، سرلشکر جناب آقای دکتر سیدحسن فیروزآبادی رحمهالله علیه را به همسر گرامی و فرزندان محترم و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم.
عمری مجاهدت ارزشمند، از تلاشهای مبارزاتی دوران دانشجویی در مشهد، تا فعالیتهای متنوع و گسترده در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مهم مانند جهاد سازندگی و مجموعههای وابسته به شورای عالی دفاع، و بویژه خدمات طولانیمدت در رأس ستاد کل نیروهای مسلح و سرانجام عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام، ذخیره معنوی و توشه اخروی این برادر پرتلاش و خیرخواه است.روح تعبد و تدین و صدق و ثبات در پایبندی به ایمان و عمل انقلابی، امتیاز بزرگ دیگری است که همواره با این برادر گرامی همراه بود. این خصوصیات برجسته مایه رحمت و رضوان الهی برای ایشان خواهد بود؛ انشاءالله. مغفرت الهی برای وی و آرامش و بردباری برای بازماندگان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
12 شهریور 1400
***
پیام تسلیت مقامات کشوری و لشکری
حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور در پیامی با تسلیت درگذشت سردار سرافراز، سرلشکر بسیجی دکتر سیدحسن فیروزآبادی، مشاور عالی نظامی فرماندهی معظم کل قوا و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: این فرمانده بسیجی، متعهد و بااخلاص، سالیان متمادی از زندگی پربار خود را در سنگرهای مختلف خدمتگزاری، پاسداری و دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب و نظام اسلامی سپری کرد.
سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم در پیام تسلیت درگذشت سرلشکر فیروزآبادی بیان داشت: بیتردید خدمات و نقشآفرینیهای ارزنده و مخلصانه وی در سنگرها و مسؤولیتهای مهم طی ۴ دهه اخیر از جمله در دوران ۸ سال دفاعمقدس و سپس ۲۷ سال ریاست ستاد کل نیروهای مسلح و ایجاد هماهنگی، همافزایی و یکپارچگی بین نیروهای مسلح و دفاعی کشور برای پاسداری از امنیت ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران برای همیشه ماندگار و الهامبخش خواهد بود. همچنین حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای رئیس قوه قضائیه، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش و امیر سرتیپ محمدرضا آشتیانی وزیر دفاع، از دیگر مقامات لشکری و کشوری بودند که طی پیامهای جداگانه درگذشت سرلشکر حسن فیروزآبادی را تسلیت گفتند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|