|
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از قطع شبکههای برونمرزی
سونامی توقف به سحر رسید
* گفتوگو با قائممقام شبکه جهانی سحر
عباس اسماعیلگل: همین چند روز پیش بود که خبر قطع پخش شبکه الکوثر توسط شرکت ماهوارهای یوتلست حسابی خبرساز شد و خیلیها در ابتدا با گمانهزنیهایی این مساله را به موضوعات تحریمی مرتبط دانستند اما بلافاصله مشخص شد این اقدام به دلیل بدهیهای انباشته سازمان صداوسیما به شرکت ماهوارهای یوتلست رخ داده است. پخش شبکه عربزبان بینالمللی الکوثر روی ماهواره یوتلست امکان دسترسی مخاطبان در کشورهای عربی منطقه در غرب آسیا و شمال آفریقا را به برنامههای این شبکه فراهم میکرد که 10 روز است با توقف پخش شبکه الکوثر روی ماهواره یوتلست، این شبکه در حوزه عربی غرب آسیا و شمال آفریقا قابل دریافت نیست. اما بد نیست بدانید الکوثر شبکه عربزبان جمهوری اسلامی برای کشورهای عربی است که از سال 84 تاکنون در حوزه ترویج معارف و سبک زندگی اسلامی و در قالب یک شبکه عمومی فعالیت داشته و مورد توجه و اقبال مخاطبان در کشورهای عربی بوده است؛ شبکهای عمومی و 24 ساعته که در همه حوزههای سرگرمی، معارفی، سیاسی، سبک زندگی و... برنامه دارد و با شعار خانواده سالم فعالیت میکند. این شبکه برنامههای متنوع برای مخاطبان منطقهای خود پخش میکند و از محبوبیت قابل توجهی در بسیاری از کشورهای عربی برخوردار است. الکوثر که از سابقه پخش چند دههای برخوردار است تا سال ۸۴ به عنوان شبکه سحر عربی فعالیت میکرد و از آن زمان، با افزایش برنامهها و تبدیل آن به یک شبکه ۲۴ ساعته مستقل تحت عنوان «الکوثر» به فعالیت خود ادامه داد. شبکه الکوثر بویژه در کشورهای عراق، عربستان، لبنان، بحرین و نیز کشورهای شمال آفریقا مخاطبان فراوانی را جذب کرده است. از آنجا که برخی مدیران رسانه ملی، طی روزهای اخیر انباشت بدهی ارزی صداوسیما به شرکتهای ماهوارهای را خطری برای سایر شبکههای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران میدانستند و از سویی طی روزهای گذشته اخباری مبنی بر تلاش مسؤولان برای حل مشکل شبکه الکوثر منتشر نشده بود، یک خبر جدید مسؤولان رسانه ملی را دوباره نگران کرد و انگار زنگهای خطرناک توقیف برای یکی دیگر از شبکههای مهم برونمرزی به صدا در آمده است به طوری که اوایل هفته جاری شرکت ماهوارهای پاکست علنا تهدید کرد اگر شبکه سحر اردو تا 24 ساعت بدهی قبلی خود را پرداخت نکند، این شبکه خارجی صداوسیمای جمهوری اسلامی را از روی این ماهواره قطع خواهد کرد. ماهواره پاکست اصلیترین ماهواره پخش شبکه سحر اردو است که صدها میلیون مخاطب این شبکه را در منطقه شبهقاره پوشش میدهد و در همان روز تهدید شرکت ماهوارهای پاکست، بسیاری از اهالی رسانه نوشتند اگر شبکه سحر اردو تا 24 ساعت آینده قطع شود، دومین شبکه معاونت برونمرزی صداوسیما خواهد بود که به دلیل تخصیص نیافتن بودجه ارزی از سوی دولت در فاصله یک هفته پخش آن قطع میشود که متاسفانه در نهایت این تهدید هم عملی شد و روز گذشته محمدحسین رنجبران، مدیر روابط عمومی صداوسیما در توئیتی از حذف شبکه سحر اردو از ماهواره پاکست خبر داد و نوشت: «شبکه سحر اردو یکی از مهمترین شبکههای جبهه رسانهای مقاومت در شبهقاره، از روی ماهواره پاکست قطع شد. بعد از قطع الکوثر، سحر اردو هم که یکی از مهمترین شبکههای جبهه رسانهای مقاومت در شبه قاره است، از روی ماهواره پاکست قطع شد، البته بدانید ربطی به تحریم خارجی ندارد». اما کلیدواژه مهم صحبتهای مدیر روابط عمومی صداوسیما در این توئیت آنجاست که به صراحت میگوید قطع شدن شبکه سحر ربطی به تحریمهای کشورمان ندارد و همان طور که رنجبران چند روز پیش درباره علت قطع شبکه جهانی الکوثر گفته بود: «چند ماه است همه مراحل قانونی برای تخصیص بودجه ارزی طی شده و همه مخاطرات آن برای مسؤولان اجرایی توضیح داده شده است». در واقع باید گفت همه این موارد به خاطر کمبود منابع مالی است؛ منابعی که قاعدتا باید از سوی دولت به رسانه ملی تزریق شود که متاسفانه با تعلل مسؤولان مرتبط پخش برنامههای شبکه الکوثر برای کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا به دلیل تخصیص ناقص و حداقلی بودجه ارزی صداوسیما از سوی دولت، قطع شد و همین اتفاق روز گذشته برای مخاطبان عربزبان شبکه سحر هم تکرار شد. اصل ماجرا اما حکایت از لج و لجبازی دارد! از سویی مسؤولان دولت و مسؤولان اجرایی تصمیمگیرنده مدعیاند بخشی از بودجه صداوسیما را در این باره تخصیص دادهاند و مشکلات مالی صداوسیما به خاطر عدم همکاری مسؤولان رسانه ملی با دستگاه نظارتی دولتی به وجود آمده است اما از سوی دیگر، مسؤولان صداوسیما با رد این ادعا اسناد و مدارکی ارائه میدهند که حکایت از عدم تخصیص بودجه ارزی آنها بویژه در 2 سال گذشته دارد. به دلیل عدم تخصیص بودجه ارزی از سوی دولت به رسانه ملی که همواره در سالیان گذشته رخ داده، بدهیهای خارجی صداوسیما در دفاتر خارجی و شبکههای برونمرزی به حدود 90 میلیون دلار رسیده است. اما نکتهای که فارغ از این هیاهو باید در اولویت توجه قرار گیرد، به خطر افتادن منافع جمهوری اسلامی ایران در پی توقف پخش شبکههای استراتژیک برونمرزی برای مخاطبان خارجی است؛ شبکههایی که در دوران حساس با تولید و پخش برنامههای مختلف بازویی مهم برای حضور در جنگ نرم دشمنان محسوب میشوند به طوری که پیمان جبلی، معاون برونمرزی صداوسیما بتازگی در مراسم رونمایی از 2 مستند در این باره گفت: «این جلسه در سختترین شرایط و دورههای حیات شبکههای برونمرزی رسانه ملی برگزار میشود و فشارهای روزافزون دشمنان و رقبا بر رسانههای برونمرزی جمهوری اسلامی از یک سو و کوتهاندیشی یا سهلانگاری یا بیتفاوتی و عدم درک صحیح برخی دستگاههای تصمیمگیر و فهم ناقص آنها از ظرفیت، اهمیت و حساسیت رسانه بینالمللی از سوی دیگر، باعث شده شبکههای برونمرزی کشور میان 2 لبه قیچی تحت فشار قرار بگیرند و در نهایت امیدوارم درک درستی از جایگاه رسانه برونمرزی به عنوان یکی از پرچمداران جبهه رسانهای انقلاب اسلامی در مواجهه با جنگ نرم دشمنان در ذهن مسؤولان مربوط ایجاد شود». ***
مدیر کانال سحر اردو در گفتوگو با «وطن امروز» از تبعات قطع ماهواره «پاکست» میگوید
خطر از دست رفتن 600 هزار مخاطب
همان طور که در گزارش بالا اشاره شد، پخش شبکه سحر اردو به خاطر انباشت بدهی به شرکت ماهوارهای «پاکست» با توقف مواجه شده که همین مسأله بهانهای شد تا گروه فرهنگی «وطن امروز» با داوود اسکندری، قائم مقام شبکه جهانی سحر و مدیر کانال اردوی شبکه جهانی سحر درباره وضعیت برنامههای این کانال بینالمللی و همچنین میزان مخاطبان آن به گفتوگو بنشیند.
***
* جناب اسکندری! در ابتدا درباره ساختار شبکه جهانی سحر طی سالهای اخیر توضیح میدهید؟
شبکه جهانی سحر در قالب 4 کانال اصلی رادیویی و تلویزیونی «اردو»، «آذری»، «بالکان» و «کردی»24 ساعته فعالیت میکند که بنده به عنوان مدیر کانال اردو، همراه با سایر همکارانم برای مخاطبان اردو زبان کشورهای مختلف تولید محتوا میکنیم.
* مخاطبان کانال اردو بیشتر از کدام مناطق و کشورها هستند؟
از کشورهای مختلف اروپایی گرفته تا برخی کشورهای آسیایی مخاطبان ما را شامل میشود اما اغلب مخاطبان اردو زبان ما در منطقه شبهقاره هند حضور دارند که کشورهایی چون پاکستان، هند و بنگلادش بیشترین مخاطبان را دارند به طوری که بیش از 600 هزار اردو زبان در منطقه شبهقاره هند داریم که متاسفانه با قطع شبکه سحر اردو از ماهواره پاکست، این حجم بالا از مخاطبان را از دست دادهایم.
* مسلما شما در کانال سحر اردو برای جذب مخاطبان اردو زبان برنامههای مختلفی را تدارک دیدهاید؛ کدامیک از برنامههای کانال بیشتر از همه مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است؟
کانال سحر اردو یک شبکه 24 ساعته جنرال است و همانند سایر شبکههای سراسری و پرمخاطب صداوسیما برنامههای تولیدی مختلفی را دارد که از پرمخاطبترین آن میتوان به بخشهای «اخبار»، «سریالها و فیلمهای سینمایی»، «برنامه صبحگاهی» و «میزگردهای سیاسی» اشاره کرد و حتی برخی برنامههای مناسبتی هم با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد، به عنوان مثال ویژهبرنامه ماه رمضانی کانال اردوی سحر بشدت مورد توجه اردو زبانان قرار گرفت.
* در صورتی که حذف کانال سحر اردو از ماهواره پاکست دائمی شود، چه تبعاتی برای این کانال خواهد داشت؟
اگر اغراق نباشد، باید بگویم ما در کانال اردو تک تک مخاطبانمان را با برنامهریزی و تلاش جذب کردهایم و حالا بر اساس یک مشکل، همه این مخاطبان را یکجا از دست میدهیم، آن هم در بازهای که بسیاری از کشورها با سرمایهگذاری بالای رسانهای در پی جذب مخاطبان شبهقاره هند هستند. متاسفانه باید بگویم ما در بدترین شرایط ممکن در حال عقبنشینی ناخواسته درباره جذب مخاطبان شبهقاره هند هستیم.
* شما زمانی در دهلی نو به عنوان مدیر دفتر نمایندگی صداوسیما مشغول به فعالیت بودید؛ تا چه اندازه این تجربه شما از شناخت مردم اردو زبان به اعتلای برنامههای کانال سحر اردو کمک کرده است؟
طی 6 سالی که در دهلی نو مشغول خدمت بودم، یک نکته را متوجه شدم و آن اینکه مردم هندو و اردو زبان علاقه و ارادت بسیاری به ایرانیان و جمهوری اسلامی دارند و همان جا متوجه شدم اگر در این حوزه برنامههای شاخصی برای اردو زبانان تولید کنیم، این عده کثیر جزو مخاطبان وفادار شبکه جهانی سحر خواهند شد که خدا را شکر این اتفاق طی سالهای اخیر به همت همکارانم در شبکه جهانی سحر رخ داده است که متاسفانه با قطع شبکه سحر اردو از ماهواره پاکست به خاطر بدهی، با از دست دادن دائمی بخش عمدهای از مخاطبان کانال اردو مواجه میشویم. امیدوارم این مشکل با ایجاد یک وفاق ملی به خیر و خوشی تمام شود.
ارسال به دوستان
انتشار فیلمی از نحوه خفهشدن یک شهروند سیاهپوست توسط پلیس آمریکا خشم سیاهپوستان آمریکا را برانگیخت
بگذارید نفس بکشم
گروه بینالملل: در پی قتل خشونتبار یک شهروند سیاهپوست آمریکایی توسط یک افسر پلیس در مینیاپولیس در ایالت مینهسوتا هزاران نفر از معترضان به رفتارهای خشونتآمیز و نژادپرستانه پلیس با تجمع در برابر اداره پلیس این شهر تظاهرات کردند. در مقابل این اعتراضات، پلیس ایالتی با گاز اشکآور، گلولههای پلاستیکی و بمبهای صوتی سعی در بر هم زدن تظاهرات داشت. شیوه مرگ این مرد، بسیار شبیه مرگ «اریک گارنر» در سال ۲۰۱۴ در نیویورک است. اریک گارنر، شهروند سیاهپوست نیویورکی بود که به جرم فروش سیگار کنار خیابان از سوی پلیس دستگیر شد. پلیس در فرآیند دستگیری او به گلویش فشار آورد و گارنر با آخرین نفسهایش تکرار میکرد: نمیتوانم نفس بکشم.
به گزارش «وطن امروز»، پلیس در ایالت مینهسوتا با استفاده از گاز اشکآور، گلولههای پلاستیکی و بمبهای صوتی، تظاهرات اعتراضی علیه قتل خشونتآمیز یک سیاهپوست به دست پلیس سفیدپوست را بر هم زد. ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی نشان میدهد معترضان پس از حمله پلیس، به خودروهای پلیس و ساختمان این اداره آسیب وارد کردند و تظاهرات رفته رفته به خشونت کشیده شد. این تظاهرات پس از انتشار فیلمی از برخورد خشونتآمیز یک افسر پلیس سفیدپوست با یک مظنون سیاهپوست شکل گرفت. روز دوشنبه یک افسر سفیدپوست یک مرد سیاهپوست غیرمسلح را در شهر مینیاپولیس آمریکا به قتل رساند. این مرد سیاهپوست حدودا 40 ساله غروب دوشنبه به وقت محلی با رفتار خشن پلیس روبهرو شد به طوری که ماموران پلیس به او دستبند زدند و وی را با صورت روی زمین خواباندند. فیلمهای منتشر شده از سوی عابران نشان میدهد این مرد سیاهپوست با فشار زانوی یک افسر پلیس روبهرو شده و مرتبا فریاد میزند: نمیتوانم نفس بکشم. بر اساس ادعای پلیس، این مرد سیاهپوست در راه انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. «جاکوب فری» شهردار مینیاپولیس در یک کنفرانس خبری درباره مرگ این شهروند سیاهپوست گفت: این مسأله روشن است که مرگ این مرد در بازداشت پلیس غیرقابل توجیه است و مسائل نژادی یک عامل اصلی بوده است. گزارشها حاکی است ۴ افسر پلیس مینیاپولیس به خاطر دست داشتن در قتل این مرد سیاهپوست از کار اخراج شدند.
در همین رابطه روزنامه واشنگتنپست در سرمقالهای با عنوان «یک مرد سیاهپوست غیرمسلح دیگر به دست پلیس کشته شد؛ این (کشتار) کی پایان مییابد؟» نوشت: بنا بر این گزارش، در ویدئویی از حادثه که توسط یکی از شاهدان در چند متری این دو مرد گرفته شده، افسر پلیس بیتوجه به تلاش مرد سیاهپوست برای نفس کشیدن به نظر میرسد. افسر قاتل در مقابل درخواست شاهدان برای رها کردن گردن این فرد، هیچ واکنشی نشان نمیدهد. در فیلم منتشر شده، مردم به وی میگویند بینی مرد سیاهپوست در حال خونریزی است و نمیتواند نفس بکشد و مقاومت کند. حتی وقتی آمبولانس از راه میرسد و نبض گردن مرد را چک میکند، باز هم هیچ ترحمی در رفتار این افسر مشاهده نمیشود. سرانجام وقتی از روی گردن این فرد بلند میشود که به نظر میرسد از هوش رفته و او را بلند میکنند و روی برانکارد میگذارند. حالا «افبیآی» در حال بررسی حادثه است. خشم و اعتراض به این خشونت در فضای مجازی فوران کرده است؛ سلسله وقایعی که به نوشته واشنگتنپست صحنهای آشناست.
* تفریحی به نام قتل سیاهپوستان
نتایج تحقیق مؤسسه نقشه خشونتهای پلیس نشان میدهد سال گذشته پلیس آمریکا هزار و ۹۹ نفر را در این کشور به قتل رسانده است. سیاهپوستان آمریکا ۲۴ درصد افراد کشتهشده را تشکیل میدهند که تقریبا 2 برابر نسبت تعداد آنها به جمعیت آمریکاست. جاکوب فری، شهردار مینیاپولیس بیپرده گفت: سیاهپوست بودن در آمریکا نباید دلیل صدور حکم اعدام باشد. به مدت 5 دقیقه دیدیم که افسر سفیدپوست زانوی خود را روی گردن یک سیاهپوست فشار میداد. وی افزود: این افسر پایهایترین اصول انسانی را زیر پا گذاشت و این مرد نباید کشته میشد. در بیانیه پلیس اشاره شده این مرد پریشانحال بوده اما گفته نشده این حالت وقتی بر او غلبه کرد که وزن افسر پلیس روی گردنش سنگینی میکرد. واشنگتنپست عنوان بیانیه پلیس؛ «مرگ یک مرد بر اثر حادثه پزشکی حین تعامل با پلیس» را خندهدار توصیف کرد. 6 سال پیش اریک گارنر، جوان سیاهپوست آمریکایی بر اثر فشردگی گردن و قفسه سینه در حالی که میگفت «نمیتوانم نفس بکشم» در «استتن آیلند» به دست پلیس آمریکا به قتل رسید. گارنر به دلیل فروش غیرقانونی سیگار، هنگامی که پلیس تلاش میکرد او را بازداشت کند جان خود را از دست داد. پزشکی قانونی مرگ اریک گارنر را به دلیل فشار بر قفسه سینه وی در شرایطی که پلیس او را بدون اجازه حرکت به طور فیزیکی روی زمین نگه داشته بود اعلام کرد. در سالهای گذشته، «مایکل براون»، «والتر اسکات»، «تامیر رایس» و چندین سیاهپوست دیگر بر اثر خشونت پلیس آمریکا جان باختهاند. به نوشته واشنگتنپست، حتی اگر این مرد به ادعای پلیس آمریکا در حالت طبیعی نبوده و در مقابل بازداشت مقاومت میکرده - که بزودی مشخص خواهد شد، زیرا افسران در محل حادثه دوربینهایی را که به آنها وصل است روشن کرده بودند - هیچ یک از این ادعاها اتفاقی که بعدا رخ داده را توجیه نمیکند. هیچ نوع پروتکل پلیسی توصیه نمیکند روی گردن یک فرد آنقدر زانو بزنید تا جان بدهد. این پروتکل قتل است نه اجرای قانون.
***
[تبعیض علیه سیاهپوستان؛ از برخورد پلیس تا کرونا]
ماجرای ظلم به سیاهان در آمریکا صرفا مربوط به بحثهای امنیتی و برخورد پلیس نیست. آنچه از شواهد امر پیداست، تبعیض و نابرابری علیه جمعیت سیاهپوستان و رنگینپوستان در آمریکا شکل ساختاری و سازمانیافتهای دارد. نمونه بارز این مدعا نیز وضعیت سیاهپوستان آمریکا در بحران کرونا و آسیبهای وارده به آنهاست. درصد بالایی از جمعیت 40 میلیون نفری سیاهپوستان در آمریکا از نظر امکانات بهداشتی و بیمه در ضعیفترین شرایط قرار دارند. چندی پیش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در گزارشی با اشاره به سهم ۷۰ درصدی سیاهپوستان از تلفات کرونا در شیکاگو نوشت: تعداد سیاهپوستان مبتلا به این ویروس 7 برابر بیشتر از هر گروه دیگر در جمعیت این شهر است. یکی از دلایل تعداد بالای ابتلا در میان سیاهپوستان، نوع حرفه آنهاست. اکثریت سیاهپوستان در شرق و مرکز آمریکا کارگران صنایع و کارخانهها هستند و ناچارند برای گذران زندگی و کسب درآمد از خانههای خود خارج شوند. تنها ۲۰ درصد از سیاهپوستان در کل ایالتهای درگیر کرونا بهدلیل حرفه خود «دورکاری» میکنند. سیاهپوستان آمریکایی با وجود شعارهای برابری دولتهای آمریکا همچنان شهروند درجه ۲ و 3 این کشور محسوب میشوند و به عنوان مثال بیمه درمانی ضعیفتری دارند. بسیاری از جمعیت سیاهان اصولا از هیچ خدمات بیمهای برخوردار نیستند و به دلیل هزینههای بالای خدمات پزشکی در آمریکا، امکان مراجعه به پزشک برای درمان را ندارند.
افزایش خشونت و تبعیضهای نژادی در آمریکا صرفا مربوط به سیاهپوستان نمیشود. چند روز قبل بیش از ۱۰۰ نویسنده برجسته از جمله چندین نویسنده برتر آسیایی- آمریکایی در بیانیهای دولت آمریکا و شخص ترامپ را عامل افزایش رفتارهای خشونتآمیز علیه اقلیتهای آسیایی حاضر در آمریکا معرفی کردند.
ارسال به دوستان
سومین نفتکش ایرانی به آبهای ونزوئلا رسید بازتابهای جهانی این اقدام ایران ادامه دارد
گوشمالی هژمونی آمریکا
گروه سیاسی: روز گذشته با ورود سومین نفتکش ایرانی به آبهای ونزوئلا، عملیات اعزام 5 نفتکش یک گام دیگر به پایان خود نزدیک شد.
به گزارش «وطن امروز»، پس از پهلوگیری 2 نفتکش «فورچون» و «فارست» و آغاز عملیات تخلیه محموله سوختی این 2 نفتکش، روز گذشته نفتکش «پتونیا» نیز با عبور از دریای کارائیب وارد محدوده آبی و اسکورت نیروهای نظامی ارتش ونزوئلا شد تا با رسیدن 2 نفتکش ایرانی دیگر به محدوده آبی ونزوئلا در روزهای آتی عملیات انتقال محموله یکونیم میلیون بشکهای بنزین به ونزوئلا پایان یابد. اعزام 5 نفتکش ایرانی به ونزوئلا که در شرایط سخت تحریمی بخش عمدهای از توان پالایشگاهی خود را از دست داده است کماکان با بازخوردهای متعددی در فضای رسانهای جهان مواجه شده است. در همین زمینه پایگاه خبری الاخبار در یادداشتی به تحلیل این اقدام ایران در تلاش برای از بین بردن هیمنه و هژمونی آمریکا پرداخت و آن را سیلی محکم تهران به صورت واشنگتن توصیف کرد. بر اساس این یادداشت، این اقدام تهران سمبلی از وعدههای استراتژیک آن و مقدمه رویای صادقه درهم شکستن هژمونی آمریکا در جهان از طریق ایجاد ائتلاف مخالف آن در کشورهای آمریکای جنوبی به شمار میآید که مرکزیت و محوریت امپریالیسم غربی را کنار میزند و به ملتهای دیگر امید میبخشد. خبرگزاری روسی اسپوتنیک نیز در مطلبی به بررسی تاثیرات رسیدن نفتکشهای ایرانی به سواحل ونزوئلا پرداخت و نوشت این امر را به دلایل متعدد میتوان «تجدید ساختار ژئوپلیتیک» دانست. اسپوتنیک با بیان اینکه موضوع این نفتکشها از همان زمان به راه افتادن از سواحل ایران، به معنای شکستن تحریمهای آمریکا علیه ونزوئلا بود، نوشت: «با اینکه دولت آمریکا گفته بود واکنش احتمالی را بررسی میکند اما پنتاگون در نهایت اعلام کرد برنامهای برای متوقف کردن آنها ندارد». این خبرگزاری تاکید کرد: «اتحاد بین ونزوئلا و ایران بخشی از تجدید ساختار ژئوپلیتیک [جهان] است، زیرا ایالاتمتحده در حال از دست دادن هژمونی خود بوده و جهان نیز در حال تبدیل شدن به چندقطبی [از تکقطبی] است. این چندقطبی از سوی چین، روسیه و کشورهایی که ونزوئلا با آنها همکاری نزدیکی دارد، ترویج میشود».
* ارتش ونزوئلا: عملیات اسکورت تا ورود آخرین نفتکش ادامه دارد
نیروهای دریایی و هوایی ونزوئلا تا زمان ورود امن آخرین [پنجمین] نفتکش اعزامی از سوی ایران در بخش جنوبی دریای کارائیب و آبهای ساحلی این کشور در حالت آمادهباش باقی خواهند ماند. این در حالی است که روز گذشته سومین نفتکش ایرانی حامل بنزین به نام پتونیا نیز به دنبال ورود 2 نفتکش فورچون و فارست وارد آبهای سرزمینی ونزوئلا شد. فانب (نیروی مسلح ملی بولیواری) یا همان ارتش ونزوئلا دیروز رسما اعلام کرد ناوگان دریایی و هواپیماهای جنگیاش به عملیات رصد، حمایت و اسکورت 2 نفتکش باقیمانده در حال ورود به محدوده دریای کارائیب ادامه خواهد داد.
وزیر دفاع ونزوئلا به منظور هدایت این عملیات شخصا در بندر پوئرتو کابیو در استان کارابوبو، نزدیکترین پایگاه نیروی دریایی ارتش بولیواری به بندر ال پالیتو، بارانداز اختصاصی مجتمع پالایشگاهی کاردونه که مقصد نهایی نفتکشهای ایرانی است، مستقر شده است.
ولادیمیر پادرینو لوپز در این رابطه در مصاحبهای با برنامه 360 درجه شبکه ونتسولانا گفت: «برای تمام کشتیهای ایرانی امنیت یکسانی را برقرار خواهیم کرد که شامل همراهی آنها از لحظه ورود به آبهای ویژه اقتصادی ونزوئلا میشود. این یک دستورالعمل است و ما در جهت برادری 2 کشور آن را با آغوش باز اجرا میکنیم».
وزیر دفاع و فرمانده ارشد ارتش بولیواری ونزوئلا همچنین خطاب به دشمنان 2 کشور بویژه آمریکاییها هشدار داد: «این یک همراهی (اسکورت) نمایشی نیست، بلکه اقدامی جدی به نشانه خوشامدگویی و برادری است که حس قدرشناسی ما را [به ایرانیها] بازگو میکند. قطعا این لحظهای تاریخساز است. نمیخواهیم درباره جهان پساواگیر[کرونا] سخنسرایی کنیم، بلکه ما واقعا شاهد ضعفهای آشکار سیستم سرمایهداری هستیم».
* رهبران احزاب ونزوئلا: همکاری با ایران گستردهتر خواهد شد
رهبران 2 حزب سیاسی اصلی پارلمان ونزوئلا ضمن سپاس از ملت و دولت ایران، اقدام اخیر در جهت شکستن حصر اقتصادی این کشور را گامی مشترک در جهت ساختن سرنوشت 2 کشور قلمداد کردند. معاون اول حزب حاکم «او اسپو» (حزب سوسیالیست واحد ونزوئلا) تقویت رابطه و برادری کشورش با جمهوری اسلامی ایران را ستود. دیسودادو کابیو روندون اعلام کرد جهان از این پس شاهد همکاریهایی بسیار گستردهتر بین 2 کشور خواهد بود، چرا که عملیات ارسال سوخت به ونزوئلا تنها یکی از بندهای متنوع توافقنامه همکاریهای رسمی بین ایران و ونزوئلا بویژه در زمینه انرژی است.
روندون با توصیف این عملیات به عنوان گام مشترک 2 کشور برای ساختن سرنوشتشان، به ارسال نفتکش حامل بنزین به ایران تحت تحریم در سال 2008 به فرمان رهبر درگذشته این کشور، هوگو چاوز اشاره کرد و گفت اقدام متقابل ایران به رهبری عالی سیدعلی خامنهای پس از 12 سال مثال گویای ضربالمثل اسپانیولی «محبت محبت میآورد» است.
همچنین دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست ونزوئلا(پسو)، نزدیک به حکومت کاراکاس در بیانیهای رسمی از عملیات سوخترسانی ایران به ونزوئلا که نشانه همبستگی مردم و دولت 2 کشور است استقبال کرد و آن را زمینهساز دفع تهدیدات و تحریمهای دولت ترامپ در آمریکا و متحدان اروپاییاش و همکاریهای بینالمللی آتی در زمینه انرژی بین کشور پارسی و آمریکای لاتین دانست.
ارسال به دوستان
زمینلرزه 4 ریشتری دیروز هشدار مجدد برای توجه به نوسازی بافتهای فرسوده پایتخت است
آمادهباش زلزله به تهران
* گفتوگوی «وطنامروز» با اقبال شاکری نماینده مجلس
اسدالله خسروی*: تهران در کمتر از 20 روز 2 بار لرزید و حدود 200 پسلرزه را تجربه کرد. به گزارش «وطن امروز»، دلهره وقوع زمینلرزه در کلانشهری که روی گسلهای فعال قرار دارد، هر بار فقط طی چند روز پس از چنین رخدادی مورد بحث و واکاوی مسؤولان قرار میگیرد و با عادی شدن شرایط به این موضوع مهم که جان و مال 10 میلیون تهرانی را به خطر میاندازد، دیگر توجه جدی نمیشود. کارشناسان زمینشناسی پیشبینی میکنند پایتختنشینان هر لحظه باید منتظر وقوع زلزلهای مهیب باشند؛ زلزلهای که پیشبینی میشود در همان لحظه نخست 2 میلیون شهروند تهرانی را به کام مرگ فرو برد و صدها هزارخانوار را بیخانمان کند. طبق پیشبینی کارشناسان در صورت وقوع احتمالی زمینلرزه بالای 6 ریشتر در تهران، بیش از 10 سال طول میکشد آواربرداری در این شهر متراکم و پرجمعیت انجام شود. تجربه ریزش ساختمان پلاسکو گواهی برای این ادعاست؛ آواربرداری این ساختمان آن هم در زمانی که شرایط عادی و راههای عبور و مرور کامیونها و تجهیزات باز بود 9 شبانهروز به طول انجامید. اکنون که در طول کمتر از 20 روز تهرانیها 2 بار زمینلرزه را احساس کردهاند؛ هشداری جدی به مسؤولان است تا حداقل فکری به حال 5 میلیون شهروند تهرانی که در بافتهای فرسوده پایتخت زندگی میکنند شود. ۲۹ آذرماه 96 برای اولین بار پس از گذشت بیش از یک قرن، زلزله 2/5 ریشتری تهران و اطراف آن را لرزاند و باعث شد پس از سالها تهرانیها چنین رخداد طبیعی ترسناکی را تجربه کنند؛ تجربهای که اگر چه خسارت جانی و مالی آنچنانی نداشت اما خیلی از شهروندان را از ترس پسلرزههای احتمالی برای ساعاتی راهی خیابانها کرد. پس از آن بامداد ۱۹ اردیبهشتماه امسال نیز زلزلهای با قدرت 1/5 ریشتر تهران را لرزاند اما وقوع این حادثه خوشبختانه خسارت و تلفاتی در پی نداشت. هنوز ترس وقوع زلزله ماه گذشته در دل تهرانیها بود که ظهر دیروز نیز تهران برای چندمین بار طی یکی دو سال اخیر لرزید. بزرگی زلزله دیروز 4 ریشتر گزارش شد. بر اساس اعلام مرکز لرزهنگاری کشوری، محل وقوع زلزله مرز استانهای تهران و مازندران حوالی دماوند بوده است. زمان زلزله به وقت محلی ساعت ۱۳ و ۴۱ دقیقه و ۳۷ ثانیه در طول جغرافیایی 04/52 و عرض جغرافیایی 78/35 و در عمق ۱۲ کیلومتری گزارش شده است. نزدیکترین شهرها به محل وقوع زلزله، دماوند (۷ کیلومتری)، رودهن (12 کیلومتری) و بومهن (15 کیلومتری) بودند. نزدیکترین مراکز استان به محل وقوع زلزله نیز تهران (۵۷ کیلومتری) و کرج (95 کیلومتری) گزارش شده است. در این باره سرپرست سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر از اعزام 3 گروه ارزیاب به منطقه زلزلهزده در مرز استانهای تهران و مازندران، حوالی دماوند به منظور ارزیابی اولیه زلزله به وقوع پیوسته در این منطقه خبر داد. مهدی ولیپور افزود: پس از کسب وقوع خبر زمینلرزه 4 ریشتری در حوالی دماوند استان تهران، بلافاصله ستاد بحران در سازمان امداد و نجات تشکیل و با هماهنگیهای انجام شده، دستورات لازم برای اعزام گروههای ارزیاب به منطقه وقوع زلزله صادر شد. این مقام مسؤول در سازمان امداد و نجات هلالاحمر توضیح داد: 2 تیم ارزیاب از شهرستان دماوند و یک تیم ارزیاب از شهرستان آمل به منطقه زلزلهزده اعزام شدند و آمادهباش لازم امدادی به استانهای تهران و مازندران داده شده است. سرپرست سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر به ایرنا گفت: به محض کسب اخبار جدید از منطقه زلزلهزده و نیاز به امدادرسانی احتمالی، گروههای امداد و نجات، اسکان و تغذیه اضطراری و حمایتهای روانی برای ارائه خدمات امدادی به منطقه یاد شده اعزام خواهند شد.
* آمادهباش دستگاههای امدادی و خدماتی در شهرستان دماوند
در پی زلزله دیروز شهرستان دماوند، تمام دستگاههای امدادی و خدماتی شهرستان در آمادهباش کامل قرار گرفتند. مهدی حیدری، فرماندار شهرستان دماوند گفت: با توجه به وقوع زمینلرزه در دماوند تمام دستگاههای امدادی و خدماتی در آمادهباش کامل قرار گرفتند. وی ادامه داد: از تمام اهالی شهرستان تقاضا شد به منظور جلوگیری از هر گونه حوادث احتمالی تا ۳ ساعت در فضای باز حضور داشته باشند. از آخرین زمینلرزه استان تهران مربوط به بامداد ۱۹ اردیبهشتماه امسال به بزرگی 1/5 ریشتر به مرکزیت دماوند در استان تهران، این شهرستان در آمادهباش کامل است و اسکان اضطراری نیز در منطقه همچنان دایر است.
* زلزله احتمالی در تهران 5 میلیون شهروند بافتهای فرسوده را تهدید میکند
5 میلیون شهروند تهرانی در بافتهای فرسوده زندگی میکنند که در صورت وقوع زلزله احتمالی، فاجعهای تاریخی رخ میدهد. نماینده مردم تهران در مجلس یازدهم و عضو سابق شورای شهر تهران در گفتوگو با «وطن امروز» درباره توان مدیران شهری و آمادگی شهرداری، دستگاههای دولتی و نهادهای مرتبط برای وقوع احتمالی زلزله در پایتخت گفت: زلزله رخدادی طبیعی است که همیشه باید انتظار آن را داشت، بویژه در کلانشهر تهران که بخش عمدهای از ساختمانهای آن روی گسلهای فعال قرار دارد. اما اینکه چقدر آمادگی وجود دارد که با وقوع زلزلهای با ریشتر بالا اتفاقات هولناکی در پایتخت رخ ندهد، جای سوال است. یعنی اینکه چه اندازه آموزش ایمنی برای به حداقل رساندن خطرات جانی یا تقویت و بازسازی ساختمانهای قدیمی بافتهای فرسوده انجام شده، نگرانکننده است. اقبال شاکری افزود: سازمان مدیریت بحران مسؤولیت آموزش لازم حین و پس از وقوع زلزله را بر عهده دارد و بعضی وقتها با انجام مانورهایی مردم را از اقدامات لازم در زمان وقوع زلزله آگاه میکند اما این اقدامات کافی نیست، چرا که این مسائل برای پیشگیری انجام میشود و البته بحث ایمنسازی ساختمانها موضوع مهمتری است که تاکنون به آن توجه ویژه نشده است. وی عنوان کرد: دولت و نهادهای مرتبط در این زمینه آنگونه که بافتهای فرسوده تخریب و نوسازی شوند، اقدام جدی و قابل قبولی انجام ندادهاند، البته این امر نیازمند عزم جدی هم از سوی مسؤولان و هم از سوی مردم است، چرا که دولت سفت و سخت امورات را برای انجام چنین کاری تسهیل نکرده و از طرفی ساکنان بافتهای فرسوده نیز توان مقاومسازی خانههای خود را با این گرانیها ندارند. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: نوسازی بافتهای فرسوده باید اولویت اصلی دولت و مجلس باشد، چرا که این بافتها بخش عمدهای از شهروندان تهرانی را در خود جا داده است و در صورت وقوع زلزله احتمالی، فاجعهای تاریخی رخ خواهد داد.
* خبرنگار
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ با وجود افزایش شدید قیمت مسکن در ماههای اخیر، دولت هنوز طرح مسکن خود را آغاز نکرده است
قفل بر مسکن مردم
جدیدترین آمارها نشان میدهد میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در تهران به 17 میلیون تومان رسیده است
گروه اقتصادی: بانک مرکزی روز گذشته «گزارش معاملات مسکن اردیبهشتماه شهر تهران» را منتشر کرد. این گزارش با ارائه دادههایی از تعداد معاملات و قیمت واحدهای مسکونی در شهر تهران نشان میدهد روند تعداد معاملات مسکن طی 3 سال اخیر کاملا نزولی و در مقابل قیمت واحدهای مسکونی شدیدا صعودی بوده است. طبق این گزارش، تعداد معاملات مسکن در شهر تهران در اردیبهشت امسال 11 هزار و 310 مورد بوده که نسبت به اردیبهشت سال گذشته معادل 7/6 درصد کاهش داشته است. همچنین متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران در اردیبهشت امسال نزدیک به 17میلیون تومان گزارش شده که نسبت به ماه قبل 11 درصد و نسبت به ماه مشابه سال قبل 9/33 درصد افزایش داشته است.
به گزارش «وطن امروز»، افزایش افسارگسیخته قیمت مسکن البته تنها نکته گزارش بانک مرکزی از وضعیت مسکن در تهران نبود. طبق این گزارش، سهم واحدهای نوساز از معاملات رو به کاهش و سهم واحدهای کلنگی رو به افزایش است. این موضوع روند ناگزیر مردم در خرید مسکن را نشان میدهد. افزایش شدید قیمت مسکن باعث شده بسیاری از مردم برای جبران هزینه سنگین خرید مسکن، مجبور به خرید واحدهای فرسودهتر شوند. چنانکه سهم واحدهای مسکونی با عمر 5 سال و کمتر در معاملات مسکن سال 96 معادل 6/47 درصد بوده که این شاخص در اردیبهشت امسال به 8/38 درصد کاهش یافته است. در مقابل سهم واحدهای مسکونی با عمر بیش از 20 سال در اردیبهشت سال 96 معادل 2/8 درصد بوده که در اردیبهشت سال جاری به 6/12 درصد افزایش یافته است.
پیش از گزارش بانک مرکزی، دفتر برنامهریزی و اقتصاد مسکن وزارت راهوشهرسازی هم در جدیدترین گزارش خود از قیمت مسکن در تهران در اردیبهشت سال جاری، میانگین قیمت مسکن در تهران را حدود 17 میلیون تومان اعلام کرد که منطبق بر گزارش بانک مرکزی است. مجموع این اطلاعات نشان میدهد تهیه مسکن برای مردم در طول سالهای گذشته به مراتب سختتر شده است. بررسی آمارهای وزارت راه از روند قیمت مسکن نشان میدهد رشد این شاخص طی ماههای گذشته سرعت زیادی پیدا کرده است.
* وزیر شهرسازی: افزایش قیمت مسکن ارتباطی به عرضه و تقاضا ندارد
وزیر راه و شهرسازی روز سهشنبه در حاشیه آیین رونمایی از سامانه ثبتنام متقاضیان نوسازی ناوگان حملونقل کالا درباره زمانبر شدن بررسی صلاحیتها در طرح اقدام ملی مسکن و این مساله که در برخی استانها هنوز این اتفاق رخ نداده است، با اشاره به ثبتنام یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر برای دریافت ۴۰۰ هزار واحد مسکونی اظهار داشت: در طرح اقدام ملی به صورت پیامکی و از طریق سامانه یکمیلیون و ۶۰۰ هزار نفر ثبتنام کردهاند که در بخش اول به ۲۳۰ هزار نفر جواب داده شد و در بخش دوم هم کار در حال پالایش بوده و ثبتنامکنندگان پیامکی باید اطلاعات خود را کامل کنند.
وی تصریح کرد: موضوع مهم در این طرح این است که ۴۰۰ هزار واحد، هدف وزارت راه و شهرسازی است و تفاهمنامههای جداگانهای نیز با وزارتخانههای آموزشوپرورش، رفاه و همچنین نیروهای مسلح برای ساخت ۴۸۰ هزار واحد منعقد شده و کار پیش میرود.
محمد اسلامی در ادامه گفت: در این زمینه برخی همپوشانیها وجود دارد که تعدادی از افرادی که در لیست ما قرار دارند در لیست آموزشوپرورش، وزارت رفاه و نیروهای مسلح هم هستند که این تعداد پالایش و در همین خردادماه تعیین تکلیف میشوند.
وی درخصوص انتشار خبری مبنی بر میانگین قیمت ۱۷ میلیون تومان برای هر مترمربع مسکن در تهران اظهار داشت: هموطنانی که نیازمند خانه هستند و استطاعت خرید این خانهها را ندارند، به هیچ عنوان نگران نباشند. در سامانه طرح اقدام ملی دست همه را باز گذاشتیم تا هر کسی خواست ثبتنام کند و هیچکس جا نماند؛ تقریبا نیمی از کسانی که ثبتنام کردند مالک بودند.
وی افزود: نکته مهم در این باره این است که ما جامعه هدف خودمان را شناختهایم و همه کار برای آنها انجام میدهیم تا صاحب خانه شوند، بازار مسکن هم تابع عرضه و تقاضا نیست و اتفاقی که برای سایر کالاها میافتد متاثر از شرایط اقتصادی کشور است؛ برای نگرانی از افت ارزش پول ملی برخی به دنبال این هستند که سرمایه خودشان را تبدیل به کالا کنند، به همین خاطر و به صورت خود به خود این تغییر قیمتها توسط صاحبان کالا انجام شده و این افزایش قیمت متاثر از بخش مسکن نیست، مهم برای ما جامعه هدف است که شناسایی شدهاند و برای آنها برنامه اجرایی داریم.
محمد اسلامی در پاسخ به سوال دیگری درخصوص آخرین شرایط نهایی شدن سامانه اسکان و املاک که قرار بود از طریق وزارت راه و شهرسازی تحویل سازمان امور مالیاتی کشور شود، گفت: این سامانه سال گذشته در بهمنماه رونمایی و آماده بودن آن به سازمان امور مالیاتی هم اعلام شد که میتوانند از آن استفاده کنند.
اسلامی در حالی درباره قیمت مسکن با پشتوانه طرح اقدام ملی مسکن امیدواری میدهد که کل واحدهایی که قرار است در قالب این طرح احداث شود 400 هزار واحد است و به هیچ وجه جوابگوی تقاضای بازار مسکن نیست.
طرح اقدام ملی مسکن از بهار سال 98 شروع شد اما تاکنون هنوز کلنگ احداث یک واحد هم زده نشده و صرفا بیش از یک میلیون نفر در این طرح ثبتنام کردهاند.
با وجود گذشت 2 سال از شروع صدارت اسلامی و ادبیات امیدوارکننده وی درباره ایجاد مسکن اما در عرصه عمل هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
سوال اینجاست: با این دست فرمان به طور کلی چه میزان زمان برای احداث همین 400 هزار واحد مسکونی نیاز است؟ آیا دولتی که تاکنون حتی یک واحد مسکن هم ایجاد نکرده، میتواند در کمتر از یک سالی که از دولت باقی مانده این تعداد خانه را تحویل دهد؟ از سوی دیگر هماکنون از 2 میلیون و 200 هزار واحد مسکن مهری که قرار بود تحویل مردم شود، 170 هزار واحد هنوز آماده نشده و مشخص نیست چه زمانی قرار است تکمیل شود.
* شکاف عمیق عرضه و تقاضا در بازار مسکن
این در حالی است که کارشناسان اقتصاد رسیدن به تعادل بین عرضه و تقاضا را در حوزه مسکن نیازمند تولید نزدیک به 20 میلیون واحد مسکونی طی 10 سال میدانند. در همین باره عضو سابق شورای عالی مسکن در گفتوگو با «وطن امروز» اظهار داشت: وضعیت تولید مسکن به قدری رقتبار است که اگر تا 10 سال آینده سالی 2 میلیون خانه تولید شود، همچنان مصرفکننده واقعی از این تولید بهرهمند نخواهد شد؛ مقصود این است که بازار اشباع نمیشود و تنها میتوان امیدوار بود شرایط به یک ثبات نسبی برسد. بنابراین در چنین شرایطی افزایش قیمت مسکن و بهتبع آن افزایش اجارهبها دور از انتظار نیست.
افشین پروینپور گفت: دولت آقای روحانی در 7 سال گذشته تولید مسکن را که یکی از نیازهای اصلی مردم است مورد بیاعتنایی قرار داد. نبود توازن بین عرضه و تقاضا مشکلزاست، پیامدهای این مسأله در بخش مسکن بار خود را بر دوش مستاجران و متقاضیان واقعی مسکن گذاشته است. وی طرح اقدام ملی مسکن را ناکارآمد نامید و بیان داشت: آنچه به عنوان طرح اقدام ملی مسکن از سوی دولت برای خانهدار کردن مردم عنوان شده است و هنوز هم اطلاعات دقیقی از چگونگی مراحل تولید آن نیست، به طور قطع نمیتواند پاسخگوی نیاز مردم به مسکن باشد.
پروینپور افزود: تولید مسکن ملی با توجه به نیاز واقعی بازار به هیچوجه کمکی به حل مشکل خانهدار شدن مردم نمیکند، چرا که سالهاست بخش مهمی از تقاضای مردم به دلیل نبود تولید و عرضه کافی بیپاسخ مانده و روند قیمت مسکن را به نفع سوداگران و به ضرر مردم تمام کرده است. کارشناس حوزه مسکن در پایان اظهار کرد: تولید سالانه 300 تا 400 هزار مسکن در سال در دولت آقای روحانی به هیچوجه پاسخگوی نیاز بازار نیست و عطش تقاضا را از بازار نمیگیرد.
***
در حالی میانگین قیمت هر متر مربع واحد مسکونی در اردیبهشت سال جاری به 17 میلیون تومان رسیده که در مدت مشابه سال قبل این رقم 12 میلیون و 700 هزار تومان بود که این نشانگر رشد 8/33 درصدی قیمت مسکن ظرف یکسال است.
ارسال به دوستان
مراسم افتتاحیه مجلس یازدهم روزگذشته برگزار شد
کلید درخانهملت
رهبر انقلاب در پیامی به مناسبت آغاز کار مجلس یازدهم اقتصاد و فرهنگ را 2 اولویت مهم منتخبان مردم اعلام کردند
بعد از فراز و فرودهای چند ماهه انتخاباتی، سرانجام نمایندگان مجلس یازدهم کار خود را روز گذشته با حضور رؤسای قوا و مقامات کشوری و لشکری در بهارستان آغاز کردند.
به گزارش «وطن امروز»، بعد از چند ماه پرفراز و نشیب انتخاباتی بالاخره مجلس شورای اسلامی با ترکیب جدید آغاز به کار کرد. برگزاری اولین جلسه مجلس یازدهم تحت تاثیر شیوع بیماری کرونا در کشور قرار گرفت و برخی از برنامههای مربوط به افتتاحیه مانند حضور در حرم امام خمینی(ره) به توصیه ستاد ملی مقابله با کرونا لغو شد.
نمایندگان مجلس یازدهم که پیش از ورود به صحن علنی همگی تست کرونا داده بودند تا از عدم ابتلای خود به این بیماری مطمئن شوند، راس ساعت 8 صبح هفتم خرداد کار خود را آغاز کردند.
در مراسم روز گذشته رئیسجمهور، رئیس دفتر مقام معظم رهبری، رئیس و سخنگوی قوهقضائیه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرماندهان ارتش و نیروی انتظامی، تولیت آستان مقدس امام راحل، رئیس صداوسیما، رئیس مجلس دهم، سفیر فلسطین، وزیر امور خارجه و وزیر اطلاعات حضور داشتند. مدعوین جلسه افتتاحیه پیش از ورود به مجلس از تونل ضدعفونی عبور کردند و با دستگاه تبسنج میزان تب آنها سنجیده شد.
* ترکیب هیأترئیسه سنی مجلس
طبق آییننامه داخلی مجلس، اداره مراسم افتتاحیه مجلس تا پیش از انتخاب هیأترئیسه موقت را هیأترئیسه سنی پارلمان بر عهده میگیرد.
۲ نفر از مسنترین منتخبان ملت به عنوان رئیس و نایبرئیس و ۲ نفر از جوانترین منتخبان به عنوان دبیران هیأترئیسه سنی مجلس تعیین میشوند که وظایفی مانند اداره جلسه افتتاحیه، انجام مراسم تحلیف، برگزاری انتخابات هیأترئیسه موقت و همچنین تعیین شعب پانزدهگانه بررسیکننده اعتبارنامههای منتخبان را بر عهده دارند.
بر همین اساس، حجتالاسلام سیدرضا تقوی ۷۴ ساله به عنوان رئیس و سیدمصطفی آقامیرسلیم با 73 سال به عنوان نایبرئیس، بر کرسیهای هیأترئیسه مجلس یازدهم نشستند.
دبیر اول سنی پارلمان یازدهم هم روحالله نجابت ۳۱ ساله منتخب مردم شیراز و محسن فتحی ۳۳ ساله از حوزه انتخابیه سنندج، دیواندره و کامیاران بودند.
سخنرانی رئیس سنی هیأترئیسه اولین دستور کار مجلس بود. تقوی در سخنان خود با تاکید بر اینکه «مجلس یازدهم دنبال حاشیهسازی نیست»، گفت: ما به این حاشیهسازان متذکر میشویم که تلاش نکنند ما را به حاشیه برانند. ما میخواهیم در زندگی مردم تاثیرگذار باشیم، ما وکیلالدوله و معاندالدوله نیستیم.
* پیام رهبری، نقشه راه مجلس یازدهم
قرائت پیام مقام معظم رهبری دومین دستور کار مجلس بود. مقام معظم رهبری در این پیام که توسط حجتالاسلام گلپایگانی قرائت شد، یکی از الزامات در رأس امور بودن مجلس را حضور نمایندگان فعال، منظم، پاکدست، امانتدار و دارای شناخت از شرایط و اولویتهای کشور دانستند. ایشان با بیان اینکه «نمره مطلوبی در باب عدالت در دهه پیشرفت و عدالت به دست نیاوردهایم»، از نمایندگان خواستند تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف را در اولویت کاری خود قرار دهند.
* درخواست اخوت، خواهش رئیسجمهور از مجلس یازدهم
رئیسجمهور از دیگر میهمانان مراسم افتتاحیه مجلس یازدهم بود که بعد از ارائه گزارش وزیر کشور از روند اجرایی انتخابات مجلس یازدهم، به سخنرانی پرداخت. روحانی در سخنان خود با تاکید بر اینکه دولت دست خود را به سمت مجلس یازدهم دراز میکند، اظهار داشت: ما از مجلس اخوت میخواهیم. وی همچنین افزود: امیدوارم در یک سال باقیمانده این دولت و آغازین سال این مجلس بتوانیم در این زمینه با یکدیگر همکاری داشته باشیم. مبنای ما برای همکاریها چارچوب قانون اساسی است. حسن روحانی پس از سخنرانی 45 دقیقهای خود صحن علنی مجلس را ترک کرد. چرت ظریف حین سخنرانی رئیسجمهور نیز از حواشی جالب سخنرانی حسن روحانی بود.
* مراسم تحلیف نمایندگان
در ادامه مراسم افتتاحیه مجلس یازدهم، پس از قرائت پیام مقام معظم رهبری خطاب به مجلس، گزارش وزیر کشور و نطق رئیسجمهور، مراسم تحلیف منتخبان برگزار شد و منتخبان ملت طبق اصل ۶۷ قانون اساسی سوگند یاد کردند.
بر اساس اصل ۶۷ قانون اساسی، منتخبان باید در نخستین جلسه مجلس سوگند یاد کرده و متن قسمنامه را امضا کنند. نمایندگان اقلیتهای دینی نیز این سوگند را با ذکر کتاب آسمانی خود یاد کردند. بر اساس اصل ۶۷ قانون اساسی، نمایندگانی که در جلسه نخست شرکت ندارند، باید در اولین جلسهای که حضور پیدا میکنند، مراسم سوگند را به جای آورند.
لازم به ذکر است در مراسم افتتاحیه مجلس یازدهم عکس 2 منتخب فوت شده تهران و آستانه اشرفیه، فاطمه رهبر و علی رمضانی هم در صندلیهای آنها قرار داشت و یاد و نام آنها گرامی داشته شد.
حجتالاسلام تقوی متن سوگندنامه را قرائت کرد و نمایندگان بعد از وی تکرار کردند. برخی از نمایندگان هم از قرائت سوگندنامهشان عکس گرفتند و در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند. در ادامه نشست علنی، ۲۷۶ نفر از منتخبان مجلس یازدهم پس از انجام مراسم تحلیف در اولین جلسه علنی خود، به حکم قرعه به طور مساوی به ۱۵ شعبه تقسیم شدند و افراد باقیمانده به ترتیب از شعبه اول به بعد، یک به یک به شعب افزوده شدند.
بر اساس آییننامه داخلی مجلس، این شعب برای تمام دوره نمایندگی رسمیت دارند و وظیفه و اختیارات آنها رسیدگی به اعتبارنامهها، تعیین اعضای کمیسیون تحقیق، تعیین اعضای کمیسیون تدوین آییننامه داخلی و بررسی و تشخیص صلاحیت نامزدهای عضویت در کمیسیونهای تخصصی مجلس است.
* پویش «نه به ودیعه مسکن»
مجلس یازدهم هنوز شروع به کار نکرده با حاشیه جالبی مواجه شد. جمعی از منتخبان مجلس یازدهم با راهاندازی پویشی اعلام کردند بنا دارند از دریافت ودیعه مسکن مجلس خودداری کرده و مبلغ یادشده را در قالب صندوقی برای گرهگشایی از مشکلات ازدواج و مسکن جوانان تجمیع کنند.
این پویش از توئیت روزهای اخیر مالک شریعتی، منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم کلید خورد که در آن نوشته بود: «هیأترئیسه مجلس ۱۰ برای ودیعه/ اجاره مسکن نمایندگان دوره ۱۱ مبالغی را مصوب کرده. در جلسه یک ماه قبل فرمی دادند که امضا نکردم و استفاده نخواهم کرد. به همکاران عزیزی که نیاز ندارند پیشنهاد میکنم با تجمیع این مبالغ، پایهگذار صندوقی در مجلس برای اشتغال، ازدواج و مسکن جوانان شویم. طبق آنچه شفاهی گفتند، هر نماینده میتواند هر ماه مبلغ ۱۱ میلیون تومان برای هزینه اجاره مسکن (قابل افزایش سالانه) دریافت کند یا ۴۸ ماه آن را یکجا به صورت ودیعه «بلاعوض» (ثابت و بدون افزایش) دریافت نماید. البته گفتند مبلغ نهایی برای اجرایی شدن باید به تصویب هیأترئیسه مجلس یازدهم برسد».
اقبال شاکری، محمدمهدی زاهدی، مرتضی آقاتهرانی و مجتبی رضاخواه از منتخبانی بودند که به این پویش پیوستند.
زاهدی، منتخب مردم کرمان برای مجلس یازدهم در گفتوگویی اظهار داشت: مجلس در دورههای قبل تعداد زیادی خانههای سازمانی داشته است اما اینها را به ثمنبخس به تعدادی از نمایندگان آن دوره واگذار کردهاند که این یک اشتباه بود.
زاهدی افزود: متراژ خانههایی که مجلس شورای اسلامی در دورههای قبل داشته به 300 متر زیر بنا میرسیده است و میشد اکنون این خانهها را تبدیل به 3 واحد 100 متری کرد.
مرتضی آقاتهرانی، یکی دیگر از منتخبانی که به این پویش پیوسته است هم در پیامی در صفحه توئیتر خود نوشت: خاطرم هست که در روزهای ابتدایی مجلس نهم در نامهای درباره عدم استفاده از خودروی مجلس نوشتم: از آنجایی که با الاغ به مجلس نیامده و دارای خودروی سمند هستم از گرفتن پژو پارس مجلس معذورم. وی تاکید کرد: وقتی امکانات شخصی داریم چرا باید از امکانات مجلس استفاده کنیم؟
تشکیل این پویش از سوی برخی نمایندگان مجلس اقدام امیدوارکنندهای است که نوید تشکیل مجلسی با ضریب شفافیت بالاتری را نسبت به دورههای قبل میدهد اما نکته مهمی که در این بین نباید از آن غفلت کرد این است که اینگونه اقدامات نباید به همین سطح محدود بماند و انتظار میرود نمایندگان به صورت جدی ورود کرده و رویههای غلط نهادینه شده در مجلس را که منجر به امتیازات ویژه برای نمایندگان میشود به صورت ریشهای حل کنند.
***
پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
مجلس با نمایندگان کارشناس، فعال و پاکدست در رأس امور خواهد بود
گروه سیاسی: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت آغاز به کار یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، یکی از الزامات در رأس امور بودن مجلس را حضور نمایندگان فعال، منظم، پاکدست، امانتدار و دارای شناخت از شرایط و اولویتهای کشور دانستند و با تأکید بر اینکه «اقتصاد و فرهنگ» در صدر اولویتهای کشور است، نمایندگان را به مسائلی همچون اولویت دادن به معیشت طبقات ضعیف، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد مثل اشتغال و تولید و تورم، رعایت تقوا و انصاف در انجام وظایف نظارتی، موضعگیریهای انقلابی در حوادث مهم و تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه توصیه کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری در این پیام که صبح دیروز حجتالاسلام محمدیگلپایگانی آن را در افتتاحیه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی قرائت کرد، رهبر انقلاب با ابراز خرسندی از آغاز دوره جدید مجلس و رخ نمایاندن این پیشانیِ باشکوه و درخشان مردمسالاری اسلامی در برابر چشم جهانیان، از همت و انگیزه ملت برای تشکیل مجلس تشکر کردند و به منتخبان جدید تبریک گفتند.
ایشان تعبیر امام راحل مبنی بر در رأس امور بودن مجلس را جامعترین توصیف برای شأن و وظیفه مجلس دانستند و افزودند: اگر قانون را راه کشور به سمت قلهها و مقصدهای معین شده در قانون اساسی بدانیم، مجلس، متعهد این ریلگذاری و رهگشایی حیاتی است.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای با تأکید بر لزوم حرکت همگان در مسیر قانون، به ظرفیتهای موجود برای ضمانت اجرای قانون در قوهقضائیه و همچنین در خود مجلس نظیر حق تحقیق و تفحص، حق رد و قبول مدیران ارشد دولت و حق تذکر، سوال و استیضاح اشاره کردند و گفتند: اگر قانون، درست و بسنده و قابل اجرا باشد و از ضمانتهای اجرای آن بدرستی استفاده شود، کشور به هدفهای والای خود دست مییابد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر نقش اساسی نمایندگان در نشاندن مجلس در جایگاه شایسته آن افزودند: آنگاه که نمایندگان مجلس با شناخت درست از شرایط و اولویتهای کشور و با کارشناسی، حضور فعال و منظم، پاکدستی و امانتداری، وظایف خود را انجام دهند، مجلس نقطه امید مردم و نقطه اتکای مجریان و به معنی حقیقی در رأس امور کشور خواهد بود.
حضرت آیتالله خامنهای سرگرم شدن به حواشی زیانبار، وارد کردن انگیزههای ناسالم شخصی و جناحی، سهلانگاری در کار و دستهبندیهای ناسالم قومی و منطقهای را آفات عمده نمایندگی مجلس دانستند و با تأکید بر اقتصاد و فرهنگ به عنوان 2 اولویت اصلی کشور گفتند: در باب اقتصاد، علاوه بر مشکلات عمده مشهود، نمره مطلوبی در باب عدالت در دهه پیشرفت و عدالت به دست نیاوردهایم و این واقعیت ناخواسته باید همه را به تلاش فکری و عملی در باب معیشت طبقات ضعیف به مثابه اولویت وادار سازد.
ایشان برای رفع این نقیصه، اصلاح خطوط اصلی اقتصاد ملی مانند «اشتغال، تولید، ارزش پول ملی و تورم» و «مبنا قرار دادن سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی» را مورد توجه قرار دادند و با اشاره به یک وظیفه نزدیک مجلس یعنی تنظیم برنامه هفتم توسعه کشور خاطرنشان کردند: توجه به این وظیفه و نیز توجه به کاهش نقش تعیینکننده نفتخام در منابع مالی دولت که فرصت مغتنمی برای ترسیم خط اقتصادی کشور است، توصیه دیگر اینجانب به شما عزیزان است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر رعایت تقوا و انصاف و اجتناب از حب و بغضهای شخصی و جناحی در انجام وظیفه نظارتی مجلس افزودند: همکاری نمایندگان با یکدیگر، درهمتنیدگی تجربه مجربان با شور و حرارت جوانان و تازهواردان، مسابقه در عمل پاکیزه و نیکو و عدم مسابقه در احراز این یا آن جایگاه، موضعگیریهای انقلابی در حوادث مهم جهانی و داخلی، اهتمام به مرکز پژوهشها و دیوان محاسبات، صدور آرامش و اطمینان به افکار عمومی کشور در نطقها، تعامل برادرانه با قوای مجریه و قضائیه، نسخ قوانین زائد و مزاحم و اجتناب از تکثر و تراکم قوانین، توصیههای دیگر اینجانب به شما نمایندگان ملت است.
حضرت آیتالله خامنهای با ابراز اطمینان از اینکه رعایت این سرفصلها به ملت ثابت خواهد کرد انتخاب آنان درست بوده و میل به حضور در انتخابات را افزایش خواهد داد، در پایان از نمایندگان دوره پیش مجلس بویژه از رئیس پرانگیزه و پرتلاش آن آقای دکتر لاریجانی قدردانی کردند.
***
[قالیباف نماینده فراکسیون اکثریت برای ریاست مجلس]
نمایندگان مجلس یازدهم در اولین رأیگیری خود که به صورت قیام و قعود برگزار شد، مقرر کردند روز بعد نیز تشکیل جلسه دهند و در آن جلسه تکلیف رئیس و هیأترئیسه موقت مجلس را مشخص کنند. انتخاب هیأترئیسه دائم بعد از تایید اعتبارنامه دوسوم نمایندگان انجام خواهد شد، اگر چه تجربه نشان داده که ترکیب هیأترئیسه موقت و دائم تفاوت جدیای نخواهد کرد. براساس آخرین اخباری که از نشست فراکسیون مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اعلام شد، محمدباقر قالیباف، سیدمصطفی آقامیرسلیم، حمیدرضا حاجیبابایی و همچنین حسن نوروزی برای ریاست مجلس اعلام کاندیداتوری کردهاند. نامزدهای ریاست مجلس به ترتیب اسامی، هر کدام به مدت 15 دقیقه در صحن علنی به ایراد سخن خواهند پرداخت. همچنین عبدالرضا مصری، علی نیکزاد، الیاس نادران، علیرضا منادی، سیدرضا تقوی، سیدمحمدرضا میرتاجالدینی، سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمدمهدی زاهدی برای نواب رئیسی مجلس اعلام کاندیداتوری کردند. بر این اساس، 28 نفر برای دبیری و 16 نفر نیز برای ناظران هیأترئیسه مجلس یازدهم شورای اسلامی اعلام آمادگی کردند. پس از مراسم افتتاحیه روز گذشته، فراکسیون اکثریت مجلس جلسهای را برای اعضای هیأترئیسه مجلس برگزار کرد. در این جلسه نمایندگان پس از استماع اظهارات کاندیداهای ریاست مجلس، محمدباقر قالیباف، منتخب مردم تهران را به عنوان نامزد فراکسیون انقلاب برای معرفی به صحن علنی مجلس جهت تصدی کرسی ریاست مجلس انتخاب کردند. تعداد کل آرا ۲۴۰ رأی بود که قالیباف ۱۶۶ رأی، حاجیبابایی ۵۷ رأی و میرسلیم ۵ رأی کسب کردند.
ارسال به دوستان
کاش ساکت باشید
محمدرضا کردلو: یکی از تفریحات روزمره دوران دبیرستان، تماشای روزنامهها و هفتهنامهها و تیترهایشان روی دکه هنگام بازگشت از مدرسه بود؛ توقفی مقابل کیوسک و نگاهی خیره به تیترها که فکر و ذهنمان را در همه مسیر رسیدن به خانه مشغول میکرد. از آن جمله بود ماجرای دادگاه شهلا جاهد که به خاطر قتل لاله سحرخیزان، دادگاهش به یکی از طولانیترین دادگاهها تبدیل شده بود و مانند یک سریال دنبالهدار معمایی هر روز ابعاد تازهای از آن کشف میشد. در دورانی که از شبکههای اجتماعی خبری نبود، با هر دادگاه تصاویر تازهای از شهلا جاهد و فضای دادگاه روی جلد مجلههای زرد و غیرزرد میآمد و تیترهای معنادار و تعلیقی ماجرا را به بعد حواله میکرد. تا اینکه دادگاه حکم به قصاص شهلا جاهد داد. 10 آذر 89 جاهد اعدام شد. همان روز «ترانه علیدوستی» در روزنامه شرق یادداشتی نوشت علیه اعدام، علیه قصاص و علیه حکم. یادداشتی احساساتی که همیشه میشود برای مقابله با هر حکمی نوشت. حتی صحیحترینها و درستترین احکام را میشود با جملات و گزارههای احساسی زیر سوال برد. و او این کار را کرده بود علیه فرشته عدالت! من بخشی از این یادداشت را جسارتا اینجا میآورم که از همه توان برای گره زدن عواطف به ماجرای حکم استفاده کرده است: «بعضی آدمها خودخواه و ترسو و ناجوانمردند و بعضی نه. اما انگار فقط یکی هست که میتواند شب قبل سوار هواپیما شود، ساعت کوک کند تا قبل از طلوع آفتاب بیدار شود، شلوار و پیراهن بپوشد، سوار ماشین شود… و به تماشای حلقآویز شدن زنی برود که وقتی به او دل بست بچه بود اما سالها، به گفته خودش، صبحهای زمستان زودتر از او بیدار میشد تا قبل از او مدتی روی کاسه توالت بنشیند، مبادا که محبوبش، آرزویش، قهرمانش، حس کند آن سرمای بدمصب دم صبح را. نمیدانم. فرشته عدالت چشمانش بسته است و گاهی با چشمان باز میخواهمش».
انگار نه انگار مادری به قتل رسیده است. من آدم سنگدلی نیستم. همان روز هم که رسانهها تیتر اعدام را کار کردند، حالم بد شد. مثل روزی که خبر قتل میترا استاد را شنیدم و حالم بد شد. مثل حالا که نام رومینا در رسانهها پیچیده است و باز هم ناراحت شدم. و این ناراحتی در جان آدم مینشیند. فراتر از ناراحتیهای دیگر. ناراحتی وقتی بیشتر میشود که جنون قتل به غیرت گره میخورد. غیرت اصلا برای چیست؟ آدم غیرتی محافظ است. قاتل نیست. غیرت سپری است برای دفاع از خانواده، نه آلت قتالهای که با آن جان دختر خانواده را بگیرند. اسم این تعصبات جاهلی را مگر میشود غیرت گذاشت؟!
من از دعاوی حقوقی سر در نمیآورم. در هیچکدام از این ماجراها هم که تعریف کردم، نه دفاع حقوقی دارم نه مخالفت حقوقی. من و امثال من فقط احساسی داریم که گاهی سر این بزنگاهها خرجش کنیم. آه بکشیم. افسوس بخوریم. بله! من از این دعاوی حقوقی و احکام سر در نمیآورم. قرار هم نیست سر در بیاورم. من اما تناقض را خوب میفهمم. سال گذشته همین ایام عدهای داشتند دست و پا میزدند که قتل زنی در یکی از آپارتمانهای شهرک غرب را به گردن همه چیز از سیاست و اجتماع بیندازند الا قاتل! چرا؟ چون قاتل رفیق سیاسیشان بود. تا آنجا که اتهام جاسوسی به مقتول میزدند برای نجات استاد. امروز اما موضع دیگری متاثر از همان نگاه بیمنطق، شبکههای اجتماعی را پرکرده است؛ «احساساتی» شبیه یادداشت ترانه علیدوستی در شرق در روز اجرای حکم شهلا جاهد! و «سیاستی» شبیه مواضعی که بعد از قتل میترا استاد اتخاذ کردند! کاش یکبار برای همیشه این وروره جادوها همه چیز را با هم قاطی نکنند.
ارسال به دوستان
صندوق بینالمللی پول و چالشها و فرصتهای آن برای ایران ـ قسمت اول
میلاد کیایی: اواخر اسفندماه سال گذشته بود که عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی در یادداشتی از درخواست ایران برای دریافت وام از صندوق بینالمللی پول خبر داد. به گفته همتی، ایران خواستار بهرهمندی از تسهیلات تامین مالی سریع RFI در حدود ۵ میلیارد دلار است. به دنبال این خبر، گمانهزنیها درباره سرنوشت این وام در رسانهها آغاز شد و اخبار مربوط به صندوق بینالمللی پول مورد توجه قرار گرفته و سوالها و ابهامات زیادی پیرامون صندوق و روند اعطای وام به وجود آمد. به همین جهت قصد داریم در یادداشتهایی به طور مفصل به مسأله صندوق بینالمللی پول و ابعاد و جوانب آن بپردازیم. در اولین قسمت این یادداشت به پیشینه و نحوه تاسیس صندوق بینالمللی پول و اهداف آن میپردازیم.
* تأسیس صندوق بینالمللی پول
بعد از پایان جنگ دوم جهانی، کشورهای پیروز جنگ بویژه آمریکا به این فکر افتادند که نظام پولی بینالملل را تغییر داده و متناسب با معادلات جدید اقتصادی و سیاسی و همچنین نیازهای مالی کشورها بازسازی کنند. جولای ۱۹۴۴ در شهر کوچک ساحلی برتون وودز در ایالت نیوهمپشایر ایالات متحده آمریکا نمایندگانی از ۴۴ کشور جهان از جمله ایران دور هم جمع شدند و کنفرانس برتون وودز را در ارتباط با نظام پولی بینالملل برگزار کردند. انگیزه ایجاد صندوق به مشکلاتی باز میگردد که در جریان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ به وجود آمد. رکود بزرگ به واسطه بیثباتی در جریانهای سرمایه کوتاهمدت ایجاد و باعث فروپاشی بازارهای سرمایه شد. در نتیجه کشورها از تأمین مالی کسری تراز پرداختهای خود در زمان رکود ناتوان شدند و به سیاستهای دیگری همچون کاهش ارزش پول ملی و حمایت از صنایع خود روی آوردند. بنابراین، نظام پولی بینالمللی پس از جنگ دوم جهانی که با محوریت صندوق شکل گرفت، نتیجه این باور عمومی بود که باید از تکرار شدن ملیگرایی اقتصادی و سیاسی مانند آنچه در سالهای ۱۹۳۰ اتفاق افتاد جلوگیری کرد.
پیش از بروز جنگ دوم جهانی و در دهه ۱۹۳۰ بسیاری از کشورها از سیاست اقتصادی «همسایه خود را فقیر ساز» تبعیت میکردند تا به قیمت فقر کشورهای همسایه یا شرکای تجاری خود، ثروتمند شوند. به این صورت که با کاهش دادن ارزش پول ملی خود، به رقبای تجاری خود ضرر زده و مانع جریان مالی بینالمللی میشدند تا حدی که این رویکرد موجب ناامیدی جهانی و کاهش بیسابقه فعالیت اقتصادی شد. در این شرایط صندوق بینالمللی پول طراحی شد تا از بروز اینگونه رفتارها جلوگیری شود. پیشنویس اساسنامه صندوق که در برتن وودز ارائه شد، ترکیبی از برنامههای ایالات متحده آمریکا و انگلستان بود. در پایان، طرح ایالاتمتحده آمریکا غالب شد که در آن سیستم نرخ ارز ثابت بر اساس لنگر اسمی طلا با دلار ایالات متحده شکل گرفت. در این نظام جدید که به پایه طلا - ارز مشهور است، کشورهای جهان پول ملیشان را با دلار ایالات متحده آمریکا تنظیم میکردند و ایالات متحده نیز ارزش دلار را نسبت به قیمت طلا ثابت نگه میداشت.
* اهداف صندوق بینالمللی پول
به طور کلی میتوان اهداف اعلامی مؤسسان از تأسیس صندوق بینالمللی پول را تنظیم و تدوین مقررات نظام پولی بینالملل و نظارت بر اجرای این مقررات، اعطای تسهیلات به کشورهای عضو جهت رفع کسری تراز پرداختها و همکاریهای اقتصادی و پولی برای تثبیت بازارهای مالی بینالملل دانست. تنظیم قوانین و مقررات در نظام پولی و مالی جهان به این دلیل لازم و ضروری است که سیاستهای پولی و ارزی در سطح بینالملل مبادلات بازرگانی و جریان سرمایه در بازارهای جهانی را تحت تأثیر قرار میدهد. رویکرد سیاسی و اقتصادی صندوق بینالمللی پول با رویکرد سیاسی و اقتصادی سازمان تجارت جهانی یکسان است و هدف هر 2 سازمان افزایش کارایی سیستم تجاری و سیستم مالی در سطح بینالملل است. از این رو صندوق بینالمللی پول بر عملکرد پولی و مالی دولتها نظارت دارد و کشورها را در اجرای برنامهها و سیاستهای اقتصادی از طریق مشاوره و کمک مالی یاری میدهد.
صندوق بینالمللی پول به کشورهای عضو برای کاهش یا رفع مشکلات اقتصادی تسهیلات اعطا میکند. میزان اعتبارات اعطایی بر اساس سهمیه کشورها در صندوق بینالمللی پول تعیین میشود. هر کشور به صندوق بینالمللی پول حق عضویت پرداخت میکند که بخشی از آن میتواند به ارزهای معتبر دنیا مانند دلار آمریکا، یورو، پوند یا حق برداشت مخصوص باشد و بخش دیگر آن میتواند به واحد پول ملی پرداخت شود. کشورها منابعی را به عنوان حق عضویت به صندوق بینالمللی پول پرداخت میکنند و هر زمان که این کشورها احتیاج داشته باشند، مانند دوران رکود اقتصادی که نیاز به منابع مالی افزایش مییابد، میتوانند از آنها استفاده کنند. در کنار کمکهای مالی، صندوق بینالمللی پول به کشورها کمکهای فنی و مشاورهای نیز درباره اتخاذ سیاستهای پولی، ارزی و مالی اعطا میکند. کارشناسان صندوق بینالمللی پول با بررسی موقعیت اقتصادی و سیاسی کشورها راهکارهایی جهت برونرفت از حالت رکود پیشنهاد میکنند.
در رأس صندوق بینالمللی پول هیأتمدیره آن مرکب از مدیرعامل و 24 مدیر قرار دارند و عهدهدار اصلی اداره امور این نهاد بینالمللی هستند. مدیرعامل، ریاست هیأتمدیره را نیز برعهده دارد. بر اساس اساسنامه، 5 کشور عضو دارای بالاترین سهمیه در صندوق میتوانند 5 مدیر و 2 کشور نیز که در طول 2 سال گذشته بزرگترین اعتباردهنده به صندوق بودهاند هر کدام میتوانند یک مدیر منصوب کنند. ۱۵ مدیر نیز توسط سایر کشورها که در ۱۵ گروه مختلف تشکل یافتهاند، انتخاب میشوند. در حال حاضر نماینده ایران در صندوق، ریاست گروه ایران متشکل از کشورهای ایران، پاکستان، افغانستان، الجزایر، غنا، مراکش و تونس را از سال 1972 تاکنون به عهده دارد.
* تعهدات اعضا
در چارچوب توافقنامه صندوق، 2 سیستم پرداخت یا 2 نظام برای نظارت و کنترل ارزی پیشبینی شده و اعضا مکلفند مطابق یکی از آن دو عمل کنند: رژیم موضوع ماده ۸ توافقنامه و رژیم موقت موضوع ماده ۱۴. رژیم موضوع ماده ۸، رژیم سختی است که کشورهای عضوی که تابع آن هستند، متعهدند از اعمال محدودیتهای ارزی درباره پرداختهای جاری و همچنین اقدامات تبعیضی پولی خودداری کنند. ولی در رژیم ماده ۱۴، کشور عضو مجاز میشود محدودیتهای ارزی را که در زمان الحاق به توافقنامه داشته است به طور موقت حفظ کند. تعهدات اعضا را به طور کلی میتوان شامل تعهد به روشن کردن ترتیبات ارزی درباره تعیین ارزش پول ملی، اجتناب از اعمال محدودیت درباره پرداختهای جاری و اجتناب از اقدامات تبعیضی پولی دانست. همه اعضا طبق بخش نخست ماده چهارم توافقنامه موظفند با صندوق و سایر اعضا به منظور برقراری ترتیبات منظم ارزی و پیشبرد یک سیستم با ثبات برای نرخ ارزها همکاری کنند و از مداخله بیرویه در نرخ ارزها یا نظام پولی بینالمللی به منظور جلوگیری از ایجاد توازن صحیح در موازنه پرداختها یا کسب مزیت رقابتی غیرعادلانه نسبت به سایر اعضا اجتناب کرده و سیاستهای ارزی خود را با تعهدات مندرج در ماده چهارم توافقنامه منطبق کنند.
ارسال به دوستان
بازنگری نظام بازنشستگی در چارچوب نظام رفاه و تأمین اجتماعی
فرهاد بذرافکن: همانگونه که کنکاش پیرامون چرایی اِعمال بازنگریها یا اصلاحات در نظام تأمین اجتماعی در حیطه مطالعات اقتصاد سیاسی میگنجد، مقاومت یا موانع در برابر این بازنگریها یا اصلاحات نیز در چارچوب اقتصاد سیاسی قابل بررسی است. به عبارتی، در چارچوب اقتصاد سیاسی، میتوان هم شرایط و عوامل تسهیلگر بازنگریهای نظام تأمین اجتماعی و هم موانع در برابر این بازنگریها را مورد تأمل و تتبع قرار داد. بررسی هر کدام از این 2 جنبه مستلزم آن است که بسترها و پیشرانهای سیاسی و اقتصادی و تلازم این 2 با هم مورد بررسی قرار گیرد. اقتصاد سیاسی با شناسایی و تحلیل نهادهای موجود، شرایط محیطی و گروههای ذینفع و بررسی قدرت چانهزنی نسبی آنها سعی دارد تصویری واقعیتر از امکان اجرا و احتمال موفقیت یا موانع اجرای یک سیاست مشخص ارائه دهد. مبتنی بر این رویکرد، از دستور کار خارج کردن یک سیاست (policy) و به کناری نهادن آن بر اثر مقاومتها و موانعی که در برابر بازنگریها وجود دارد، خود، موضوعی در بستر اقتصاد سیاسی است. جایگاه صندوقهای بازنشستگی چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ اجتماعی-رفاهی نشان میدهد میتوانند نقش اثرگذار و در برخی مواقع تعیینکنندهای در قلمرو سیاسی ایران داشته باشند. قلمرو سیاست از 2 طریق میتواند چنین نقشی ایفا کند. از یک سو، به دلیل عمومی بودن این صندوقها، مقررات و قوانین مربوط به آنها از طریق قوای قانونگذار و تصمیمگیر ـ که در صورت نیاز در فرآیند قانونگذاری و سیاستگذاری صاحب نفوذ نیز هستند ـ اعمال میشود. از سوی دیگر، به دلیل دارا بودن منابع مالی قابل توجه و جذابیت آنها، امکان مداخله از سوی دولتها در آنها بالاست. از این رو، هرگونه تحلیل و تبیین چالشها و مشکلات و به تبع آن موانع بازنگریهای نظام بازنشستگی بر اثر این چالشها در قالب اقتصاد سیاسی ایران قابل بحث است.
زمانی که صحبت از بازنگریها یا اصلاحات در نظام بازنشستگی به میان میآید، اصولا راهکارها ناظر بر کاهش یا «تعدیل» مزایا و تا حد زیادی «هدفمندسازی» مزایاست. همچنین، اجماع پیرامون بازنگریها در نظام بازنشستگی بدین معناست که «سخاوتمندی» و «دست و دلبازی» نظام و غیرهدفمند بودن مزایای آن صندوقهای بازنشستگی را به مرز بحران رساندهاند. بدیهی است هرگونه تغییر و تحولی در این عرصه با مقاومتها و سختجانیهایی همراه خواهد بود. بخشی از مقاومتها در این زمینه میتواند از جانب گروهها و افراد ذینفوذ به دلیل برخورداری آنها از مزایا صورت گیرد ـ که ظاهرا تاکنون نیز چنین بوده است ـ با این حال، بخش دیگر فرآیند مقاومت (یا دستکم، ظرفیت مقاومت) را باید در عرصهای جست که به طور مستقیم به نظام بازنشستگی مربوط نیست. این عرصه شامل تمامیت نظام رفاه و تأمین اجتماعی است که دامنه وسیعی از جمعیت کشور را تحت پوشش دارد؛ عرصهای که تحت تأثیر شرایط نامساعد نظام اقتصادی، مبتلابه مشکلات و مسائلی شده است که بسیاری از لوازم، منطق و سازوکارهای نظام بیمهای و بازنشستگی را بیخاصیت کرده است. وابستگی صندوقهای بازنشستگی به بودجه امور رفاه اجتماعی در سالهای اخیر حکایت از این بیخاصیتشدگی منطق و سازوکار نظام بیمهای دارد که تا حد زیادی حتی خارج از اراده صندوقهاست. وضعیت نامناسب کفایت مستمریهای بازنشستگی در سالهای اخیر نشان میدهد باید بخش مهمی از راهکارها برای اصلاح نظام بیمهای و بازنشستگی را در کانونهای دیگری جستوجو کرد که ناظر بر کلیت نظام رفاه و تأمین اجتماعی و حتی، در سطحی وسیعتر، در کلیت نظام اقتصادی است. به عبارت دیگر، مقاومتها در برابر بازنگریهای نظام بازنشستگی در میدانها و کانونهایی قرار دارد که مشکلاتشان بر نظام بازنشستگی بار شده است. لذا، هرگونه بازنگری یا اِعمال تغییرات در سازوکار بیمههای اجتماعی و بازنشستگی از سوی نظام سیاستگذاری اجتماعی باید مبتنی بر شناخت و ملاحظه عرصههای (شامل کلیت نظام رفاه و تأمین اجتماعی و نظام اقتصادی) مکمل و تقویتکننده نظام بازنشستگی باشد، چرا که نظام بازنشستگی خود بخشی از نظام رفاهی است و هرگونه اعمال تغییرات (به اصطلاح رایج، «اصلاحات») در نظام بازنشستگی، چه در راستای کاهش یا افزایش یا هدفمندکردن مزایا باشد، باید مبتنی بر مختصات نظام رفاهی و فراتر از آن شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور باشد بویژه که تجربیات متعدد و متنوعی در این زمینه در کشورهای دیگر، طی 3-2 دهه اخیر، میتواند در اعمال تغییرات در نظام بازنشستگی در ایران سودمند باشد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|