|
بعد از تئوری نوشیدن وایتکس و تزریق مواد ضدعفونیکننده
ترامپ: مقامات نیازی به ماسک ندارند!
گروه بینالملل: آمار مبتلایان به کرونا در دنیا دیروز به 4,643,176 نفر رسید و تعداد فوتشدگان بر اثر این بیماری هم 308,927 نفر شد.
تعداد کیسهای فعال این بیماری در دنیا تا عصر دیروز 2,565,730 نفر بود که از این تعداد حال 44,977 نفر وخیم گزارش شده است. آمریکا با 1,484,287 مبتلا و 88,507 فوتشده همچنان درگیرترین کشور دنیا با کرونا محسوب میشود.
کشورهای اسپانیا، روسیه، انگلیس و ایتالیا هم رتبههای دوم تا پنجم این لیست را در اختیار دارند.
رئیسجمهور آمریکا از آغاز شیوع کرونا در این کشور تا امروز حتی یک بار هم ماسک نزده است اما ماسک زدن را برای کارمندان خودش در کاخ سفید اجباری کرده است. در این شرایط، دونالد ترامپ در مراسمی که با محوریت تولید واکسن «کووید-19» برگزار شد، گفت: داشتن ماسک را برای مقامات اختیاری کردهام. ترامپ در این مراسم ماسک نداشت اما آنتونی فائوچی، عضو ارشد ستاد مقابله با کرونای آمریکا و یکی دیگر از مقامات این ستاد که کنار او ایستاده بودند، هر دو ماسک داشتند. وزیر خدمات انسانی و وزیر دفاع آمریکا نیز که در این مراسم شرکت داشتند، ماسک به صورت نداشتند. ترامپ در پاسخ به سوالی درباره ماسک نداشتن برخی مقامات در حالی که برخی دیگر با ماسک در این مراسم حاضر شدهاند، گفت: همه این افراد از جمله خودم آزمایش «کووید-19» دادهایم و در فاصله اجتماعی ایمن قرار داریم و نیازی به داشتن ماسک نیست. وی افزود: به آنان این اختیار را دادهام که میتوانند ماسک داشته باشند یا نداشته باشند. بنابراین میتوانید من را مسؤول بدانید. برخی نزدیکان ترامپ این نظر را مطرح کردهاند که با توجه به انجام تست روزانه از رئیسجمهور و همه اطرافیان وی، نیازی به زدن ماسک وجود ندارد. بعد از تئوری نوشیدن وایتکس و تزریق مواد ضدعفونیکننده این جدیدترین نظر جنجالی ترامپ در حوزه کرونا است.
سخنگوی کاخ سفید در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا ترامپ ماسک نمیزند تا الگویی برای مردم آمریکا باشد، گفت: رئیسجمهور به کارکنان خود دستور داده ماسک داشته باشند.
خبر دیگر اینکه کاخ سفید 5 عضو تازه به ستاد مقابله با کرونای آمریکا اضافه کرد که نشانگر تمرکزی تازه بر بازگشایی فعالیتهای اقتصادی و ساخت واکسن است. طبق اعلام مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا، وزیر کار، مدیر موسسه ملی بهداشت آمریکا، وزیر کشاورزی، مدیر مرکز تحقیقات و تکامل بیولوژیک سازمان غذا و دارو و مدیر اداره منابع و خدمات بهداشتی به ستاد مقابله با کرونای آمریکا اضافه شدهاند. به گزارش پایگاه خبری هیل، پنس در بیانیهای اظهار کرد: اعضای تازه ظرفیت این ستاد را در زمینه ساخت واکسن، درمان و ایمنی کار «همزمان با افزایش تمرکز این ستاد بر از سرگیری فعالیتهای اقتصادی» تقویت خواهند کرد.
* آمریکا آماده پایان قرنطینه نیست
آمریکاییها در حالی خود را آماده اجرای دستور ترامپ برای پایان قرنطینه و آغاز کسبوکارها میکنند که بر اساس یک تحلیل انجام شده از سوی خبرگزاری آسوشیتدپرس، در ضمن تداوم روند بازگشایی اقتصادی در نقاط بیشتری از آمریکا، همچنان اکثریت قاطع ایالات این کشور ظرفیتهای لازم را در حوزه آزمایشات مربوط به ویروس کرونا مطابق توصیههای کارشناسان حوزه سلامت عمومی تامین نکردهاند؛ ظرفیتهایی که برای کاهش ایمن محدودیتهای مربوط به مقابله با ویروس کرونا و جلوگیری از به راه افتادن موج دیگری از شیوع بیماری ضروری است. طبق تحلیل آسوشیتدپرس بر مبنای دادههای انستیتوی سلامت جهانی هاروارد، ۴۱ ایالت از ۵۰ ایالت آمریکا هنوز نتوانستهاند به حد کافی آزمایشات را به منظور کاهش موارد ابتلا در آنها به زیر یک معیار کلیدی اجرا کنند. از جمله ایالتها که هنوز به ظرفیت کافی آزمایشات دست نیافتهاند، ایالتهای تگزاس و جورجیا هستند؛ ایالتهایی که اخیرا به شکلی تند و تیز درصدد بازگشایی فروشگاهها، پاساژها و دیگر اصناف بودهاند. محققان دانشگاه هاروارد محاسبه کردهاند آمریکا نیاز به اجرای روزانه دست کم ۹۰۰ هزار آزمایش کرونا با هدف رقم زدن یک بازگشایی ایمن اقتصادی بر مبنای نرخ ابتلای مثبت ۱۰ درصد و معیارهای کلیدی دیگر دارد. این رقم حدود 3 برابر بیشتر از مجموع آزمایشات روزانهای است که در حال حاضر با میانگین حدود ۳۶۰ هزار در روز در این کشور اجرا میشود.
* آمادگی کاخ سفید برای کمک اندک به سازمان جهانی بهداشت
رئیسجمهور آمریکا همین یک ماه پیش اعلام کرده بود ایالات متحده بودجه سازمان جهانی بهداشت را به حالت تعلیق درمیآورد و این سازمان را متهم کرد واکنش به بیماری همهگیر کرونا را از سر باز کرده است اما حالا ترامپ قرار است بخشی از این بودجه به تعلیق درآمده را به سازمان جهانی بهداشت بازگرداند.
به گزارش اسپوتنیک، بر اساس پیشنویس نامهای به تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان جهانی بهداشت، دولت ترامپ قرار است بخشی از بودجه مربوط به مقابله با بیماری «کووید-۱9» را به این سازمان بازگرداند. در این نامه که به دست تاکر کارلسون، روزنامهنگار و مجری برنامه تلویزیونی«امشب با تاکر کارلسون» رسیده، نوشته شده است: دولت قبول خواهد کرد تا همان مقدار پولی را که چین از سهم تعیین شدهاش میپردازد، پرداخت کند. به همین دلیل است که من تصمیم گرفتهام ایالات متحده به شراکت و همکاری با سازمان جهانی بهداشت ادامه دهد...». در این نامه که ظاهرا از سوی ترامپ به نگارش درآمده، همچنین ذکر شده است: «چین بدهکاری عظیمی به کل جهان دارد و پرداخت سهم منصفانه به سازمان جهانی بهداشت، میتواند سرآغازی برای جبران این بدهی باشد».
***
[پنهانکاری وزارت امور کهنهسربازان آمریکا درباره کمبود تجهیزات محافظتی]
با وجود گذشت 3 ماه از آغاز شیوع کرونا در آمریکا و در حالی که آمریکاییها خود را آماده پایان دادن به قرنطینه و از سرگیری دوباره کسبوکارها میکنند، بحث کمبود تجهیزات پزشکی همچنان یکی از مهمترین بحرانهای فراروی این کشور است. این خبر اگر چه در نوع خود تکراری است و رسانههای فراوانی به آن پرداختهاند اما برای اولین بار یک شبکه تلویزیونی آمریکا فاش کرد مراکز بهداشتی متعلق به نظامیان آمریکایی هم به صورت گسترده از کمبود تجهیزات بهداشتی رنج میبرند. شبکه خبری «اماسانبیسی» در همین ارتباط گزارش داد: مراکز درمانی وابسته به وزارت امور کهنه سربازان آمریکا سعی داشتهاند کمبود تجهیزات محافظت شخصی و مواد ضدعفونیکننده به منظور مقابله با ویروس کرونا را مخفی کنند. برخی مراکز درمانی وابسته به وزارت امور کهنهسربازان آمریکا بویژه مرکزی در شهر مینیاپولیس ایالت مینهسوتا، سعی داشتهاند کمبود تجهیزات محافظت شخصی برای کارکنان خود در بحبوحه شیوع بیماری کرونا را مخفی نگه دارند. لیستهایی که این مرکز درمانی از تجهیزات بهداشتی و محافظتی موجود در این مرکز منتشر کرده، نشان میدهد این مرکز تجهیزات کافی را به منظور مقابله با ویروس کرونا نداشته است. شبکه خبری «اماسانبیسی» در ادامه این گزارش عنوان کرد وزارت امور کهنهسربازان با مردم آمریکا و حتی کارکنان خود در دوره شیوع بیماری کرونا روراست نبوده و پیش از این نیز اقداماتی علیه کارکنان خود انجام داده است.
ارسال به دوستان
روحانی جزئیات مصوبات جدید ستاد مقابله با کرونا را اعلام کرد
بازگشایی همهجا
* مساجد میتوانند با مراعات اصول بهداشتی نماز عید فطر را برگزار کنند؛ رستورانها و دانشگاهها بعد از ماه رمضان بازگشایی میشوند/ * خوزستان همچنان قرمز
گروه اجتماعی: روحانی جزئیات تصمیمات جدید ستاد ملی مقابله با کرونا را اعلام کرد و از بازگشایی دانشگاهها و ورزشگاهها و همچنین اماکن مقدس خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، دولت همچنان با وجود هشدار جامعه پزشکی به بازگشایی مراکزی غیر از مراکز اقتصادی اصرار دارد و از 3 هفته آینده دانشگاهها و ورزشگاهها هم فعالیت خود را آغاز میکنند. روحانی صبح دیروز در جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا ضمن تشکر از مردم به خاطر رعایت پروتکلهای بهداشتی در شبهای قدر، گفت: ما در شرایطی هستیم که نباید بگذاریم اضطراب در جامعه ایجاد شود. دوران ویروس کرونا تمام نشده ولی شرایط ما از دیروز بهتر است. تجهیزات ما هم بیشتر شده است و تجهیزات لازم را در حال حاضر در اختیار داریم. در زمینه مقابله با ویروس کرونا شرایط فردای ما بدتر از امروز نخواهد بود. در آینده شرایط بهتر خواهد شد. شرایط ما از دیروز بهتر شده اما مشکل سختی و دوران ویروس تمام نشده است. در این مدت مهارت مردم و کادر درمانی ما به مراتب بالا رفته است و تقریبا پزشکان و پرستاران ما علائم این بیماری را میدانند.
وی اضافه کرد: فکر نکنیم همه چیز تمام شده است؛ در اجتماع قرار گرفتن و پروتکلهای بهداشتی را رعایت نکردن موجب شیوع ویروس میشود، چرا که ۵ نفر میتواند موجب ابتلای ۵۰ نفر شود و این ۵۰ نفر ۵۰۰ نفر دیگر را مبتلا کنند و آن وقت با مشکل روبهرو میشویم.
رئیسجمهور ضمن اشاره به اینکه در زمینه آموزش باید کار کنیم، اظهار داشت: فاصلهگذاری اجتماعی به صورت هوشمند باید تا اطلاع ثانوی ادامه یابد، باید مدتی عادات گذشته چون دست دادن و در آغوش گرفتن را فراموش کنیم، فرد مبتلا باید فورا از جامعه خارج شود. کسی که از طریق کیت مثبت شده، باید به خانواده، محل کارش و خودش گفته شود که اجرا نشده است. من چند مورد را اتفاقی بررسی کردم دیدم به خودش هم اطلاع داده نشده بود یا به محل کار و خانواده هم گفته نشده بود؛ این مصوبه ستاد بوده و ضروری است و باید اجرا شود.
وی تصریح کرد: ما باید برای افرادی که در کشورمان مشکلاتی برایشان ایجاد شده بستههای حمایتی در نظر بگیریم، چارهای نداریم؛ جمعیتی هستند که از کار بیکار شدهاند و شغل برخی از آنها تازه بعد از 3 ماه میخواهد باز شود. برخی از شغلها هنوز تا یک ماه دیگر هم باز نمیشود.
روحانی اظهار داشت: دولت به تنهایی قادر نیست اما همه کمک میکنند. همه در صحنه هستند. شرکتهای دانشبنیان بار بسیار سنگینی بر دوش دارند، شاید همین محققان به درمان رسیدند. ساخت واکسن نیاز به دوره طولانی دارد و بعید است به امسال برسد. رئیسجمهور گفت: ما نیاز به ارز، ریال و کالا داریم. اگر چشم ما به بشکه نفت باشد، بله! مشکل خواهیم داشت اما اگر چشم ما به صادرکننده وطندوست باشد، مشکل نداریم. اگر صادرکنندگان ما ارز را بازگردانند مشکلی نخواهیم داشت.
وی ادامه داد: یک مسألهای که مطرح شد گزارشی بود که درباره سالمندان داده شد. در بسیاری از کشورها تلفات سالمندان بسیار بالاست اما در کشور ما فقط یک درصد سالمندان در خانه سالمندان هستند و فقط 5/1 درصد آنها به علت کرونا در خانه سالمندان فوت کردند. روحانی اضافه کرد: در حال حاضر ۵۱ هزار نفر در خانه سالمندان به سر میبرند که سال گذشته ۳۱۲ نفر آنها به دلایل مختلف فوت کردند و امسال این آمار ۳۸۲ نفر است. سال گذشته تعداد سالمندانی که در خانه سالمندان بودند ۴۱ هزار نفر بود.
روحانی اظهار داشت: برای روز قدس 2 تصمیم گرفته شد؛ اول اینکه در شهرهای سفید که به ۲۱۸ شهر میگوییم، مراسم روز قدس برگزار میشود اما با مراعات همه پروتکلهای بهداشتی، البته نه به صورت راهپیمایی، بلکه به صورت حضور در نماز جمعه. اما در تهران هم اینکه هیچ خبری نباشد نمیشود؛ قرار شد مسؤولیت آن را سپاه بر عهده گیرد و از یک مبدا تا انتها حرکتی به وسیله خودرو که در واقع حرکتی تبلیغی است انجام شود و اجتماع مردمی نداریم و با خودرو به صورت نمادین برگزار میشود. وی ادامه داد: روز عید فطر بنا شد در سراسر کشور نماز عید فطر باشد اما در مکانهای بزرگ مثل مصلاها برگزار نشود و در مساجد برگزار شود. مردم هم در منازل خود میتوانند نماز را بخوانند. وی بیان داشت: مسأله بعدی اماکن مقدس در مشهد، قم و شاهچراغ در شیراز است؛ قرار شد بعد از ماه مبارک، صحنها در چارچوب دستورالعملهای تعیین شده بازگشایی شوند ولی همچنان رواقها و حرمها بسته خواهند ماند.
رئیسجمهور تصریح کرد: بنا شد فعلا 3 ساعت صبح و 3 ساعت بعد از ظهر درهای صحنها باز شود تا مردم به اعمال زیارتی خود بپردازند اما توقف نباید بیش از حد باشد البته این آغاز کار است و هر چه جلوتر برویم شرایط بهبود پیدا خواهد کرد. وی تاکید کرد: رستورانها نیز بعد از ماه مبارک رمضان در چارچوب پروتکلهای بهداشتی فعالیتهای خود را از سر میگیرند. کنکور نیز در چارچوب همین پروتکلها انجام خواهد شد. دانشگاهها غیر از رشتههای پزشکی که اکنون نیز فعال هستند، فعالیت خود را از ۱۷ خرداد در حوزه آزمایشگاه و کارگاهها آغاز خواهند کرد. روحانی بیان داشت: فعالیتهای ورزشی بازگشایی خواهد شد، البته این کار باید در چارچوب پروتکلهای بهداشتی و بدون تماشاچی باشد؛ هیچ اجتماعی را شاهد نباشیم و تماشاچی در این حوزه حضور نداشته باشد که این پروتکل از سوی وزارت بهداشت ابلاغ خواهد شد. روحانی با اشاره به فعال بودن هتلها در کشور نیز گفت: در این ایام هتلها کاملا بسته نبود و صرفا قسمت رستوران آنها بسته بود. هتلها باز بود و مردم میتوانستند به هتل بروند و حتی میتوانستند به رستوران هتل بگویند غذا را برایشان به اتاق هتل بیاورد اما بعد از ماه مبارک رمضان رستوران هتلها نیز فعال خواهد شد.
***
[عضو کمیته علمی مبارزه با کرونا: سلامت قربانی معیشت نشود]
«در صورت بیتوجهی به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی، موج دوم و سوم کرونا با شدت بالاتری جامعه را فرا میگیرد». عضو کمیته کشوری مبارزه با کرونا گفت: سیاست بازگشایی اصناف، از سرگیری فعالیت مشاغل و رفع همه محدودیتها در شرایطی که ویروس کرونا همچنان جولان میدهد و جان میگیرد، سیاستی اشتباه و برخلاف اجرای پروتکلهای بهداشتی است. مسعود مردانی درگفتوگو با «وطن امروز» تصریح کرد: زمانی که حد و مرزی در انجام فعالیتهایی اجتماعی و مشاغل پرخطر دیده نمیشود و اماکن عمومی همچون قبل از شیوع ویروس کرونا پرتردد میشود، نباید انتظار داشت زنجیره انتقال این ویروس کشنده در جامعه قطع شود، بلکه باید منتظر بود تهران و برخی کلانشهرها در صورت عدم رعایت اصول بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی توسط مردم، به سرنوشتی چون استان خوزستان دچار شوند. وی با بیان اینکه سیاست بازگشایی فعالیت اصناف و مشاغل در شرایط اپیدمی ویروس کرونا با سیاست فاصلهگذاریهای اجتماعی کاملا در تناقض است، گفت: مگر میشود محدودیتها برداشته شود، همه از خانه بیرون بیایند و در محافل و اماکن پرجمعیت و پرتردد حضور یابند، آن وقت مردم را به پیشگیری از ویروس کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی دعوت کرد. عضو کمیته ملی مبارزه با کرونا خاطرنشان کرد: متاسفانه سلامت فدای معیشت شد و اقتصاد در این شرایط کرونایی در اولویت قرار گرفت. اکنون که همه جا باز و تمام فعالیتها بدون محدودیت انجام میشود، مردم باید نسبت به حفظ سلامت خود کوشا باشند و جز در مواقع ضروری از خانه خارج نشوند. استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و متخصص بیماریهای عفونی با بیان اینکه برخیها از خطرناک بودن این بیماری غافل شدهاند و کمتر به دستورات و نکات بهداشتی توجه میکنند، اظهار داشت: در صورت بیتوجهی به رعایت پروتکلهای بهداشتی و فاصلهگذاریهای اجتماعی، موج دوم و سوم این بیماری با شدت بالاتری جامعه را فرا میگیرد.
******
خوزستان همچنان قرمز
گروه اجتماعی: آخرین آمار وزارت بهداشت درباره شیوع کرونا نشان میدهد روند ابتلا همچنان بالاست اما مرگ و میر ناشی از «کووید-19» بشدت کاهش یافته و برای نخستین بار در سال جاری به زیر 40 مورد رسید. به گزارش «وطنامروز»، از خوزستان خبر میرسد 19 شهر این استان همچنان در وضعیت قرمز به سر میبرند و ادارات و بانکها در این استان همچنان تعطیل است. استاندار خوزستان در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت: از 10 هزار تستی که روزانه در کشور انجام میشود، 1200 تست آن مربوط به خوزستان است و این رقم بزودی به 1500 تا 1700 تست میرسد. در یک ماه اخیر تعداد بیماران 3 برابر رشد داشته اما میزان افراد بستری 60 درصد افزایش داشته که افزایش قابلتوجهی است و این امر فشار بر کادر درمان و پزشکان، پرستاران و پیراپزشکان در بیمارستانها و درمانگاهها را بیشتر و بیشتر خواهد کرد و آنها را هم خسته و احتمال آلودگیشان را بیشتر میکند. غلامرضا شریعتی با اعلام اینکه «اکنون شرایط پایداری داریم و تعداد تختهای ظرفیتسازیشده بیش از 1300 تخت است و تعداد تختهای اشباعشده 720 تخت است»، گفت: تعداد تختهای ویژه نیز بیش از 200 تخت تدارک دیده شده که هماکنون 150 تخت آن اشغال است و حدود 46 بیمار به دستگاه کمکتنفسی متصل هستند.
وی با تذکر اینکه رشد بیماران ویژه در خوزستان آرام است و شتاب ندارد ولی با وجود این، شرایط فعلی هشداردهنده است، خاطرنشان کرد: اگر جدیت به خرج ندهیم و مراقبت نکنیم و به همدیگر تذکر ندهیم، با طغیان بیماری و کمبود تختهای ویژه و دستگاههای کمکتنفسی روبهرو خواهیم شد و ممکن است تلفات بیشتری داشته باشیم اما هر روز شرایط را رصد و تلاش میکنیم منحنی بیماری شتاب افسارگسیخته نگیرد و تا جای ممکن مسطح تداوم داشته باشد تا شرایط از دست ما خارج نشود.
* آمار کشوری
کیانوش جهانپور، سخنگوی وزارت بهداشت درباره آخرین آمار کرونا در کشور گفت: از ظهر جمعه تا ظهر شنبه و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی یکهزار و ۷۵۷ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند. از بین مبتلایان جدید، ۳۲۵ مورد بستری شدند و ۱۴۳۲ مورد سرپایی و از افراد در تماس با مبتلایان بودند که شناسایی شدند. وی ادامه داد: با این حساب، مجموع بیماران «کووید-۱۹» در کشور به ۱۱۸ هزار و ۳۹۲ نفر رسید. جهانپور گفت: متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۳۵ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶ هزار و ۹۳۷ نفر رسید. سخنگوی وزارت بهداشت بیان کرد: امروز بعد از ۷۰ روز، تعداد موارد فوتی روزانه به کمتر از ۴۰ مورد رسید. خوشبختانه تاکنون ۹۳ هزار و ۱۴۷ نفر از بیماران بهبود یافته و ترخیص شدهاند. همچنین ۲۷۱۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۶۷۲ هزار و ۶۷۹ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت گفت: کلیدیترین نکته در مهار کرونا، رهگیری تماسهای نزدیک محسوب میشود که در اکثر استانهای کشور فعال شده است. در ۷۰ روز گذشته، کمترین آمار فوت ناشی از ابتلا به «کووید-۱۹» را امروز داشتیم. جهانپور افزود: به هیچ وجه در وضعیت عادی نیستیم. هیچ جای جهان و ایران وضعیت عادی در مواجهه با این ویروس ندارد و شاید بزودی هم نتوانیم وضعیت عادی اعلام کنیم. در اکثر شهرهای استان خوزستان وضعیت در شرایط فوقالعاده است.
ارسال به دوستان
دور جدید خشونت صهیونیستها علیه مردم فلسطین
گروه بینالملل: در حالی که چند روزی بیشتر تا آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و روز جهانی قدس نمانده، نظامیان رژیم صهیونیستی در جریان یورش به محور شرقی قدس اشغالی بشدت با فلسطینیان درگیر شدند.
به گزارش العهد، سلسله اقدامات خصمانه صهیونیستها علیه شهروندان فلسطینی در اراضی اشغالی ادامه دارد. بر اساس این گزارش، نظامیان رژیم صهیونیستی به محور شرقی قدس اشغالی یورش بردند. رسانههای عربی اعلام کردند که شهرک ابودیس در شرق قدس اشغالی هدف هجوم وحشیانه نظامیان صهیونیست قرار گرفت. به دنبال این یورش صهیونیستها به قدس اشغالی، درگیری سختی میان آنها و جوانان فلسطینی اتفاق افتاد. شاهدان عینی اعلام کردند که در جریان این درگیریها ۳ شهروند فلسطینی به ضرب گلوله صهیونیستها بشدت زخمی شدند.
* افزایش عملیاتهای شهادتطلبانه
یک مرکز صهیونیستی اعلام کرد از ابتدای سال ۲۰۲۰ میلادی تاکنون ۱۰ عملیات مقاومتی در کرانه باختری با استفاده از سلاحهای سرد و گرم، زیرگیری با خودرو یا پرتاب سنگ انجام شده است. بر اساس این گزارش، مرکز موسوم به «مرکز اطلاعات و اخبار تروریسم» اعلام کرد: از ابتدای سال جاری میلادی یک سرباز اسرائیلی در عملیات پرتاب آجر به سر وی در شهر «یعبد» (در ۱۲ ماه مه) کشته شد و ۲۰ اسرائیلی دیگر که بیشتر آنها نظامی بودند در این عملیات زخمی شدند. از بارزترین عملیاتهای دیگر، عملیات زیرگیری با خودرو توسط یک فلسطینی در ششم فوریه بود که طی آن 12 نظامی از تیپ «گولانی» زخمی شدند و جراحات یکی از آنها وخیم بود و عامل عملیات روز بعد بازداشت شد. در یک عملیات دیگر در ششم فوریه یک فلسطینی با سلاح گرم اقدام به تیراندازی به سمت تعدادی از نیروهای پلیس رژیم صهیونیستی در ورودی مسجد الاقصی کرد که یکی از آنها زخمی شد و خودش نیز به شهادت رسید. بعد مشخص شد وی یک مسیحی بوده که بتازگی مسلمان شده است. در همان روز یک فلسطینی دیگر به سمت یک پایگاه نظامی صهیونیستی در شمال غرب رامالله تیراندازی و یک نظامی اسرائیلی را زخمی کرد. بیستودوم آوریل فردی فلسطینی با زیرگیری با خودرو و نیز استفاده از سلاح سرد در ورودی شهرک «معالیه ادومیم» در شرق قدس، یک نظامی اسرائیلی را زخمی کرد و خودش به شهادت رسید. به گزارش فارس، بیستوهشتم همان ماه یک فلسطینی از طولکرم کرانه باختری عملیاتی با سلاح سرد در شهر «کفرسابا» انجام داد و یک شهرکنشین را بشدت زخمی کرد. وی بر اثر تیراندازی نظامیان صهیونیستی زخمی و بازداشت شد. چهاردهم مه یک عملیات زیرگیری با خودرو در جنوب الخلیل انجام شد که طی آن یک نظامی اسرائیلی بشدت زخمی و پای وی قطع شد. عامل این عملیات در پی تیراندازی متعدد صهیونیستها به شهادت رسید. بر اساس این گزارش، علاوه بر عملیاتهای مذکور، صدها عملیات پرتاب سنگ، کوکتلمولوتف و مانند آن نیز انجام شده است. امسال عملیاتهای مقاومتی در کرانه باختری اوج گرفت به نحوی که از آغاز ماه مبارک رمضان امسال تاکنون 3 عملیات شهادتطلبانه به اجرا درآمده است. به گزارش مرکز اطلاعرسانی فلسطین، در گزارش امنیتی مرکز دادههای اطلاعاتی صهیونیستی میخوانیم، اولین عملیات شهادتطلبانه در شهر کفرسابا واقع در شمال تلآویو به اجرا درآمد و طی آن یک جوان فلسطینی با چاقو یک اسرائیلی را هدف حمله قرار داد و او را بشدت مجروح کرد که مجری عملیات زخمی و بازداشت شد. در بخشی دیگر از این گزارش میخوانیم که عملیات دوم در 12 مه جاری به اجرا درآمد و طی آن یک فلسطینی سنگ بزرگی را به سمت یک نظامی صهیونیست در داخل شهرک یعبد واقع در جنین پرتاب کرد و او را کشت. بر پایه این گزارش، عملیات سوم در 14 مه به اجرا درآمد و طی آن یک فلسطینی با خودروی خود یک صهیونیست را در جنوب الخلیل زیر گرفت که در پی این اقدام این صهیونیست بشدت زخمی و ساق پایش قطع شد و مجری عملیات به ضرب گلوله نظامیان صهیونیست شهید شد.
ارسال به دوستان
تجارت جدید ایران و ونزوئلا چگونه میتواند به الگویی برای توانمند شدن اقتصاد ایران در دوران تحریم تبدیل شود
بارانداز طلایی
هرگونه شیطنت آمریکا و ناامنساختن آبهای آزاد برای تجارت ایران میتواند منجر به ناامنسازی تجارتهای بینالمللی به ویژه در خلیجفارس، دریای عمان و دریای سرخ شود
گروه سیاسی: اتحاد ایران و ونزوئلای تحریمی در میانه بحرانهای اقتصادی، نفتی و کرونایی را میتوان خبر مهم هفتههای اخیر دانست؛ خبری که از قضا بخش عمده اطلاعرسانی آن به دوش رسانهها و مقامات آمریکایی افتاده و نگرانیهایشان پیرامون این اتحاد باعث تمرکز انکارناپذیر روی آن شده است.
به گزارش «وطن امروز»، 2 هفته پس از انتشار خبری در خبرگزاری بلومبرگ مبنی بر آنکه یک هواپیمای ایرانی بعد از حمل تجهیزاتی برای تعمیر تأسیسات پالایشگاهی ونزوئلا، ۹ تن طلا به ایران حمل کرده است، حالا اخبار جدید حکایت از حرکت نفتکشهای ایرانی به سمت ونزوئلا برای رساندن بنزین به این کشور دارد. در همین زمینه یک مقام آمریکایی در گفتوگو با خبرگزاری انگلیسی رویترز مدعی شد واشنگتن اطمینان دارد دولت «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا بهازای دریافت سوخت از ایران، چندین تن طلا در اختیار این کشور قرار میدهد. وی در ادامه ادعاهای خود با اشاره به این نکته که این مسأله نهتنها با انتقاد آمریکا روبهرو است، بلکه کشورهای منطقه نیز از آن استقبال نمیکنند، افزود: ما به دنبال بررسی اقدامهایی هستیم که میتوان در این باره انجام داد. وی در عین حال از ارائه جزئیات پیرامون اقدامات آمریکا در این باره خودداری کرد اما گفت گزینههای مربوط به «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا ارائه خواهند شد.
با این حال با وجود آنکه سیدعباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه چند روز پیش ادعای انتقال 9 تن طلا از ونزوئلا به کشورمان را تکذیب کرده بود و با بیاساس خواندن این ادعا، آن را زمینهچینی برای فشارهای گستردهتر به دولت ونزوئلا از سوی دولت آمریکا توصیف کرده و گفته بود «دولت آمریکا که در اجرای سیاستهای خود در ونزوئلا از جمله تحریم اقتصادی، تهدید نظامی و اخیرا تشکیل شورای انتقالی، بهدلیل مقاومت دولت و مردم آن کشور با شکست مواجه شده، با ایراد اینگونه اتهامات سعی دارد در برنامه دولت ونزوئلا برای بازسازی پالایشگاههای آن کشور و تولید فرآوردههای نفتی از جمله بنزین که هماکنون بهدلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا با کمبود روبهرو است، مانعتراشی کند»، به نظر میرسد افزایش مراودات میان تهران و کاراکاس بهعنوان 2 کشوری که تحریمهای آمریکا حکومتهایشان را نشانه گرفته باعث دستپاچگی واشنگتن شده است.
خبر حرکت نفتکش ایرانی فورچون یا همان کشتی حامل بنزین تولید ایران که برای کمک به ونزوئلا در حال دریانوردی در اقیانوس اطلس است و آغاز عملیات رصد آنها توسط آمریکا، باعث موضعگیری توئیتری خورخه آرئاسا، وزیر خارجه ونزوئلا نیز شد و وی در صفحه توئیتر خود نوشت: «شواهد بیشتری برای جهان وجود دارد که ما آنها را به دادگاه کیفری بینالملل خواهیم فرستاد. در بحبوحه اپیدمی (ویروس کرونا) واشنگتن کشتیهایی را ردگیری میکند که نفت و سوخت ما را حمل میکنند. این نقض آشکار حقوق بینالملل و حقوق اساسی ونزوئلا است».
با این حال روز گذشته پس از انتشار خبری که حکایت از عبور یکی از نفتکشهای ایرانی از کانال سوئز داشت، پایگاه خبری «نورنیوز» گزارش داد اخبار دریافت شده از منابع مطلع حاکی است نیروی دریایی آمریکا نیز ۴ ناو جنگی به نامهای یواساس دیترویت، یواساس لاسن، یواساس پربل و یواساس فاراگات را به همراه هواپیمای «پی ۸ پوسایدون» از اسکادران VP-26 را به منطقه کارائیب اعزام کرده است. این اقدام آمریکاییها پس از آن انجام شد که دولت این کشور با انتشار دستورالعمل 35 صفحهای از بازیگران صنعت دریانوردی خواست در برابر تاکتیکهای متداول برای دور زدن تحریمها از جمله خاموش کردن سیستم شناسایی اتوماتیک کشتی، تغییر فیزیکی هویت کشتی، دستکاری اسناد محموله و کشتی، انتقال کشتی به کشتی، سفرهای غیرمعمول مانند مسیرهای غیرمستقیم و انحراف ناگهانی از مسیر، هوشیار باشند.
انجام اقداماتی از این دست، آن هم 2 هفته پس از آنکه ایران با انجام چند پرواز مواد مورد نیاز برای تعمیر و تجهیز پالایشگاههای ونزوئلا را به این کشور منتقل کرده بود خبر از اهمیت راهبردی تعمیق چنین مبادلاتی میان تهران و کاراکاس دارد، مبادلاتی که تلاش عمده آمریکا برای تاثیرگذاری روی گستره آنها بهمثابه اقدامی دفعی برای مهار اثرات سازنده آن به روی فاز اقتصادی 2 کشور دارد. سابقه روابط نزدیک و موفقیتآمیز جمهوری اسلامی و ونزوئلا در دهههای اخیر و پشتیبانیهایی که این 2 کشور از یکدیگر داشتهاند و بیم تقویت مجدد آن، باعث شده است آمریکا برای مهار آن، خود را وارد چنین قماری کند.
***
تعامل بلوک تحریمیها
تقویت و تعمیق روابط تجاری و صنعتی میان ایران و ونزوئلا به عنوان 2 کشوری که تحت شدیدترین نظامهای تحریمی آمریکا قرار گرفتهاند و پروژه تحریم اقتصادی در خدمت هدف سیاسی براندازی حاکمیت آنها قرار گرفته است، میتواند به مثابه یک پادزهر به کمک هر دو کشور بیاید. در شرایطی که تلاش آمریکا و تحریمهای تجاری معطوف است به بستن شاهراههای مراوده اقتصادی کشورهای تحریم شده، ارتباطاتی از قبیل مراودههای تهران و کاراکاس که با واسطههایی غیر از ارزهای رایج انجام میشود، میتواند کمکی دوجانبه برای هر دو کشور به شمار رود. سخنان 2 هفته پیش «الیوت آبرامز» مسؤول امور ونزوئلا در دولت آمریکا مبنی بر آنکه ایران در ازای کالاهایی که برای ونزوئلا فرستاده، 9 تن طلا دریافت کرده است (فارغ از صحت یا کذب آن) میتواند نمودی از اهمیت انکارناپذیر رواج چنین تعاملاتی در بلوک کشورهای تحریم شده باشد. نظام تحریمی که به دنبال تکرار ایده و تجربه «نفت در برابر غذا» در کشورهای مورد غضب آمریکا میگشت، از رواج یافتن ایده «نفت در برابر طلا» و دور خوردن نظام تحریمهایی که در چارچوب ارز معیار شکل گرفته بود، ضربه جدی خواهد خورد. در چنین وضعیتی واکنش شتابزده نسبت به افزایش مراودات اقتصادی ایران و ونزوئلا میتواند به مثابه یک ضدحمله به الگوی تحریمهای فعلی به شمار رود.
***
آمادگی حقوقی در برابر دزدی دریایی
مقامات آمریکایی در حالی از اقدام ایران برای انتقال بنزین به ونزوئلا خشمگین هستند که بر اساس قواعد بینالمللی اقدام ایران هیچیک از حقوق بینالملل را نقض نمیکند. ایران در یکی از بنادر متعلق به خود محموله را بارگیری کرده و در مسیر آبهای آزاد بینالمللی به سمت کشور مقصد در حال حرکت است. بر پایه حقوق دریاها، همه کشورها میتوانند از «آزادی آبهای آزاد» (مانند آزادی عبور و مرور و پرواز) و سایر کاربردهای قانونی آن آبها استفاده کنند. به طور کلی، این به آن معناست که کشتیهای هر کشوری– حتی کشتیای که پرچم یک کشور بدون دسترسی به دریا را نصب کرده است– حق برخورداری از آن آزادیها را بدون دخالت هر کشور دیگری دارند. این نظام قوانین مرسوم بینالمللی در کنوانسیون سازمان ملل متحد در رابطه با حقوق دریاها منعکس شده است. بنابراین اقدام آمریکا علیه کشتی ایرانی اقدامی بر خلاف حقوق دریاها و در واقع دزدی دریایی به حساب میآید. حمله احتمالی یا ایجاد اخلال در روند عبور کشتی ایرانی اقدامی آشکار علیه منافع ایران است. نه تنها ایران باید پاسخ متناسب را در همان سطح به کشور متجاوز بدهد، بلکه باید از ابزار حقوقی برای محکومیت این اقدام احتمالی آمریکا بهره گیرد. البته آمریکا نشان داده است به منظور افزایش یا نمایش قدرت خود ابایی از نادیده گرفتن حقوق بینالملل و حتی قراردادها و توافقنامهها ندارد. با این حال واکنش حقوقی ایران به اقدام احتمالی آمریکا یکی از پاسخهای ایران میتواند باشد.
***
باروت روی بنزین؟
اعزام 4 ناو جنگی ارتش آمریکا به سوی نفتکش ایرانی که در حال ارسال سوخت برای ونزوئلاست و وجود احتمال تعدی طرف آمریکایی به آن میتواند واکنشهای تند و مقابله به مثل را از سوی ایران در بر داشته باشد. تجربه توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی انگلیس در منطقه جبلالطارق در سیزدهم تیرماه سال گذشته که با مقابله به مثل طرف ایرانی در توقیف کشتی بریتانیایی همراه شد، هدف قرار دادن پهپاد جاسوسی گلوبال هاوک آمریکا به محض ورود به محدوده مرزی کشورمان و همچنین رویارویی اخیر قایقهای جنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با ناو جنگی آمریکایی که به نزدیکیهای محدوده مرزی کشورمان در آبهای خلیجفارس رسیده بود را میتوان از جمله مصادیق تجربه موفق جمهوری اسلامی در مقابله به مثل با اقدامات تجاوزکارانه دانست.
تلاش طرف آمریکایی برای به خطر انداختن امنیت تجارت با ایران و ناامن کردن آبهای آزاد برای ایجاد مانع در راه شکلگیری مراوداتی از قبیل مبادلات متقابل میان ایران و ونزوئلا را میتوان آوردگاهی جدید برای صیانت از منافع و امنیت ملی کشورمان به شمار آورد. یقینا تلاش ایران برای تثبیت الگوهایی مشابه مصداق مبادلاتی که در ماههای اخیر با ونزوئلا داشته است، به مثابه گامی عملی برای پیشبرد روابط با سایر دولتهایی که تمایلی به پیروی از تحریمهای آمریکا ندارند، خواهد بود.
******
گروه اقتصادی: براساس گزارش رسانههای بینالمللی ایران در حال ارسال محمولههای بنزین به ونزوئلا برای کمک به تامین سوخت این کشور است و در ازای آن طلا دریافت میکند.
طبق گزارش رسانههای خارجی، آمریکا برای ممانعت از ارسال سوخت ایران به ونزوئلا، چند ناو جنگی به منطقه کارائیب فرستاده است.
به گزارش «وطن امروز» پنجشنبه هفته گذشته بود که خبرگزاری رویترز با استناد به اطلاعات ردیابی نفتکشها، از ارسال محمولههای بنزین از سوی ایران به ونزوئلا خبر داد. طبق گزارش رویترز، نفتکش حامل بنزین حدود 3 هفته پیش با پرچم ایران از بندرعباس عازم ونزوئلا شده است. گزارش رویترز بیان میدارد از ماه گذشته پروازهایی از ایران به ونزوئلا انجام شده که از طریق آن، اقلام مورد نیاز برای بازسازی ترک خوردگی واحد کاتالیزوری پالایشگاه کاردون (CARDON) ارسال شده است. این پالایشگاه یکی از واحدهای تامینکننده سوخت در کشور ونزوئلا است که ظرفیت پالایش روزانه 310 هزار بشکه نفت خام را دارد. همچنین خبر پروازهای ایران به ونزوئلا برای تامین تجهیزات پالایشگاهی را 2 هفته پیش بلومبرگ منتشر کرده بود.
* بلومبرگ: ونزوئلا 9 تن طلا به ایران داده است
پنجشنبه 11 اردیبهشتماه بود که بلومبرگ در گزارشی تایید نشده، از تحویل 9 تن طلا به ایران از سوی ونزوئلا خبر داد. بر اساس این گزارش، مقامات دولت ونزوئلا 9 تن طلا معادل 500 میلیون دلار را در همین ماه در هواپیماهایی به مقصد تهران بارگیری کردهاند تا هزینه کمک این کشور به احیای پالایشگاههای بنزین ونزوئلا را بپردازند. ارسال این محمولهها که باعث کاهش ناگهانی ذخایر خارجی ونزوئلا شده، تنها 3/6 میلیارد دلار سرمایه ارزی برای این کشور به جا گذاشته که پایینترین حد طی 3 دهه گذشته است. ایران و ونزوئلا هر 2 سعی دارند در برابر تحریمهای آمریکا، همهگیری ویروس کرونا و کاهش قیمت نفت که درآمد اصلی آنها را تشکیل میدهد مقابله کنند. این معاملهها با ونزوئلا یک منبع جدید درآمد برای ایران است و به ونزوئلا اطمینان میدهد عرضه بنزین ادامه دارد.
بلومبرگ در این گزارش مدعی شد: هواپیمایی ماهان ایران فقط در هفته گذشته چندین پرواز به این کشور آمریکای جنوبی انجام داده است. ایران در اکثر این پروازها افزودنیهای لازم برای بنزین، قطعات و متخصصان را برای کمک به تعمیر یکی از پالایشگاههای حساس ونزوئلا در شمال غرب این کشور ارسال کرده است. در همین حین، ماهان هواپیماهای دیگری را به یک فرودگاه بینالمللی در خارج از کاراکاس فرستاده تا شمشهای طلا را به مقصد تهران بارگیری کنند.
بلومبرگ همچنین نوشت: با سقوط قیمت نفت، طلایی که در کاراکاس نگهداری میشود تبدیل به یک منبع با اهمیت ثروت برای ونزوئلا شده است. در حالی که این کشور 70 تن طلا در ذخایر خود دارد، فروش آنها روز به روز سختتر میشود. ایران و ونزوئلا در زمان ریاست جمهوری هوگو چاوز، قراردادهایی در زمینه پروژههای انرژی، کشاورزی و مالی امضا و یک کارخانه مونتاژ خودروی مشترک در غرب کاراکاس راهاندازی کرده بودند.
* اتحاد تحریمیها؛ راهکاری که دیر اجرا شد
خبر صادرات بنزین ایران به مقصد ونزوئلا که توسط رسانههای خارجی منتشر شده حاوی پیامهای مهمی است. تشکیل اتحادی نامرئی میان کشورهای تحریم شده به منظور کاهش آثار تحریم و دسترسی حداکثری به درآمدهای حاصل از تجارت خارجی، نتیجه ناگزیر طولانی شدن تحریمهای یکجانبه آمریکاست. جنگافروزی اقتصادی آمریکا با کشورهای مختلف، کشورهای طرف مقابل آمریکا را به ناچار در مسیر تعامل حداکثری با یکدیگر قرار داده است. این در شرایطی است که فهرست طرفهای جنگ اقتصادی آمریکا بویژه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ بزرگتر شده است. در همین رابطه جنگ تجاری آمریکا با چین بزرگترین بخش این جنگ اقتصادی است اما گذشت زمان ابعاد جدیدی به این کارزار اقتصادی خواهد داد.
* تأمین متقابل نیازهای وارداتی کشورهای تحریمشده
از جمله مهمترین راهکارهای کشورهای تحریمی برای کاهش آثار تحریم، تجارت متقابل این کشورها برای تامین نیازهای وارداتی است. خبر صادرات بنزین ایران به ونزوئلا جدیدترین مصداق این موضوع است. ایران و ونزوئلا هر دو جزو مهمترین اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هستند که به دلیل تحریمهای یکجانبه آمریکا با محدودیت در صادرات نفت مواجه شدهاند. این تحریم البته برای ونزوئلا آثار مخربتری داشته است، چرا که ونزوئلا در مقایسه با ایران وابستگی به مراتب بیشتری به درآمدهای نفتی دارد. طبق اخبار منتشر شده، ونزوئلا بر اثر آسیب وارد شده به پالایشگاه کاردون (Cardon) در تامین سوخت مورد نیاز خود دچار مشکل شده است. در مقابل اما ایران اکنون به بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه و عظیمترین تامینکننده سوخت در میان کشورهای عضو اوپک تبدیل شده است. تناظر نیاز ونزوئلا به سوخت با توان ایران در تامین و صادرات این کالای راهبردی، منجر به باز شدن مسیر تجارت این کالا در این مدت شده است.
صادرات بنزین ایران به ونزوئلا نکته جالب دیگری هم دارد. پس از شیوع ویروس کرونا در ایران، مصرف بنزین و سایر فرآوردههای سوختی بشدت کاهش یافت. در همین راستا طبق گفته مسؤولان شرکت پالایش و پخش، مصرف بنزین در ایران از 80 میلیون لیتر در روز تا پیش از شیوع کرونا به 45 میلیون لیتر در روز طی 15 روز اول فروردین کاهش یافته است. کاهش اجباری مصرف بنزین به دلیل اعمال مقررات قرنطینه کار را به جایی رساند که ذخیرهسازی بنزین در ایران به یک مسأله تبدیل شد. این مسأله تا جایی پیش رفت که وزارت نفت مجبور به استفاده از مخازن ذخیره نفت خام برای ذخیرهسازی بنزین شد. در همین راستا علی احمدیپور، معاون عملیات شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران با اشاره به افزایش 120 میلیون لیتری ظرفیت ذخیرهسازی بنزین در کشور گفت: طی ماه گذشته با توجه به اینکه مصرف بنزین به صورت چشمگیری کاهش پیدا کرده بود، مخازن ذخیره نفت خامی که امکان تخلیه آنها فراهم بود، تخلیه و پاکسازی شد تا در انتها ظرفیت آنها به ذخایر بنزین تخصیص داده شود. در چنین شرایطی صادرات بنزین ایران به مقصد ونزوئلا علاوه بر رها کردن کشور از تنگنای ذخیرهسازی بنزین، درآمد قابل توجهی را نصیب کشور میکند.
* سبد ارزی کشورهای تحریمی؛ بدل تحریم بانکی
یکی از مهمترین مسائل اقتصادی پیش روی کشورهای تحریمشده، مسدود بودن دسترسی آنها به چرخه دلار و ناممکن بودن روابط بانکی بینالمللی است. در چنین شرایطی استفاده از طلا برای تسویه معاملات اقدام رایجی است اما محدودیت ذخایر طلای کشورها، دوام این روش را به خطر میاندازد. با این حال راهکار دیگری برای تسویه مبادلات تجاری میان کشورها وجود دارد؛ گسترده شدن فهرست کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا این امکان را برای این کشورها فراهم کرده تا ضمن افزایش حجم مبادلات تجاری میان خود، بخش قابل توجهی از مبادلات مالی خود را از طریق ارزهای یکدیگر تسویه کنند. روی آوردن کشورهای تحریم شده به اجرای پیمانهای چندجانبه ارزی میتواند راهکار مناسبی برای بیاثر کردن تحریمهای بانکی باشد. در همین راستا چین یکی از فعالترین کشورهای جهان در استفاده از پیمانهای پولی برای تسویه معاملات بدون نیاز به چرخه دلار است. بزرگی حجم اقتصاد چین این فرصت را به دیگر کشورهای طرف مقابل آمریکا میدهد تا از رهگذر اجرای پیمانهای پولی، بخش عظیمی از مساله بانکی خود را حل کنند.
***
[طلا به جای کالا]
یکی از نکات مثبت صادرات محصولات نفتی بین ایران و ونزوئلا نحوه تسویه حساب کشور مقصد است. آنطور که مشهود است کاراکاس هزینه محصولات نفتی تهران را با شمش طلا پرداخت میکند و بر اساس برخی گزارشها تنها در یک محموله 9 تن شمش طلا وارد کشورمان شده است. طلا یک دارایی با ارزش پایدار است که اغلب تجار علاقهمند هستند به جای حوالههای پولی که هزینه بسیاری در زمان وصول دارد از آن استفاده کنند. گفتنی است پس از شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان تنها دارایی ارزشمندی که نسبت به ارزهای مختلف، نفت، سهام بورسهای مختلف و... قدرت خود را حفظ کرد و حتی ارزشمندتر هم شد، طلا بود. دارایی طلای کشورها میتواند قدرت چانهزنی سیاسی آنها را در مباحث سیاسی و اقتصادی بینالمللی بالا ببرد. صندوق بینالمللی پول به طور دورهای آمار داراییهای طلای بانکهای مرکزی را بر اساس گزارش رسمی آن کشورها اعلام میکند و شورای جهانی طلا بر اساس این آمار به طور دورهای فهرست داراییهای کشورها و سازمانهای بینالمللی مختلف را تنظیم میکند، این یعنی میزان دارایی طلا یکی از معیارهای سنجش اقتصادهاست. حتی برخی کشورها اصلیترین هدف اقتصاد خود را افزایش ذخایر طلا اعلام کردهاند. نگهداری این ذخایر به سازمان و کشورها اجازه میدهد در مواقع لزوم اقدام به خرید پول داخلی کنند که این امر خود مانع از افزایش نقدینگی در کشور است. از طرفی نباید فراموش کرد که این کنترل از طریق بازارهایی همسو با بازار پول (ارز و سرمایه) صورت میگیرد. در نهایت با به کارگیری درست این شیوه میتوان نظامی پویا و توانمند را نیز در عرصه اقتصاد داخلی کشورها شاهد بود. یکی دیگر از اهداف بانکهای مرکزی کشورهای دنیا برای خرید طلا این است که بانکهای مرکزی برای کاهش ریسک ناشی از تغییرات قیمت ارزها در بازار جهانی، تصمیم به افزایش میزان ذخایر طلای خویش گرفتهاند. در یک جمله میتوان گفت طلا، دلار را مطیع خود میکند. به همین دلیل است که کشور چین اقدام به خرید طلا و اوراق قرضه دیگر کشورها میکند تا بتواند با تنزیل جایگاه دلار، پول ملی خود را به عنوان ارز معتبر بینالمللی در مبادلات تجاری وارد کند. حتی طلا توسط ایالات متحده آمریکا به همراه مبادلات بانکی کشورمان تحریم شد که نشان از اهمیت این فلز گرانبها دارد، در اصل طلا یک دارایی نقدشونده بسیار ارزشمندتر از پول نقد است. پس از خروج ایالات متحده از برجام در بهترین قراردادهای بین ایران و کشورهای اروپایی در ازای نفت به کشورمان دارو و غذا صادر میشد یا به تعبیر دیگر طلا را در برابر غذا صادر میکردیم اما حالا با گشایشی که در ونزوئلا رخ داد، محصولات نفتی را در ازای طلا صادر میکنیم.
ارسال به دوستان
گزارش «وطنامروز» از توقف صادرات گاز ایران به ترکیه، پاکستان و عراق و زمزمههای تحریم گازی
تحریمها به گاز نشت کرد؟
* وزارت نفت هنوز اقدام مؤثری برای تثبیت سهم ایران از بازار جهانی گاز نکرده است
سیداحسان حسینی: یکی از جدیترین برنامههای آتی آمریکا برای تنگتر کردن حلقه تحریمها و تحمیل فشار حداکثری بر دولت و معیشت مردم بر تحریم صادرات گاز ایران متمرکز شده است. بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) اخیرا در گزارشی نوشت: «ممنوعیت انتقال گاز طبیعی، تحریم بعدی ایران است و تحریم بعدی آمریکا علیه ایران ممانعت از انتقال گاز از ایران به ترکیه و عراق خواهد بود». اما بهرغم تاکید دشمن بر ضرورت حذف ایران از بازار گاز منطقه، ظاهرا وزارت نفت هنوز این تهدیدها را جدی نگرفته و در خواب سنگینی فرو رفته است.
ایران به عنوان دومین دارنده منابع گاز طبیعی دنیا میتواند نقش مهمی را در بازار منطقهای و جهانی گاز ایفا کند. سهم 18 درصدی ایران از کل منابع گازی دنیا در کنار موقعیت ویژه کشور در جغرافیای اقتصادی و سیاسی خاورمیانه، فرصت مناسبی ایجاد کرده تا با برنامهریزی و اخذ تدابیر لازم بتواند به هاب انرژی منطقه تبدیل شود. صادرات گاز به کشورهای منطقه نهتنها از جنبه اقتصادی، بلکه از جنبه تاثیرگذاری بر معادلات سیاسی منطقه و افزایش قدرت ایران با ایجاد وابستگی کشورها به گاز ایران و ارتقای امنیت ملی کشور نیز قابل بررسی است. در این بین کارشناسان و صاحبنظران انرژی حتی توسعه صادرات گاز کشور را یکی از راهبردهای موجود برای خنثیسازی تحریمهای آمریکا در حوزه انرژی میدانند که ایران میتواند با تمرکز بر آن بخش قابل توجهی از فشار ناشی از کاهش صادرات نفت را جبران کند.
در این راستا یکی از جدیترین برنامههای آتی آمریکا برای تنگتر کردن حلقه تحریمها و تحمیل فشار حداکثری بر دولت و معیشت مردم نیز بر تحریم صادرات گاز ایران متمرکز شده است. «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) بیستودوم اردیبهشت ۱۳۹۹ (۱۱ مه ۲۰۲۰) در گزارشی به قلم «برندرا شافر» استاد دانشگاه جورج تاون نوشت: «ممنوعیت انتقال گاز طبیعی، تحریم بعدی ایران است. در راستای اعمال فشارهای بیشتر در کارزار فشار حداکثری، تحریم بعدی آمریکا علیه ایران ممانعت از انتقال گاز از ایران به ترکیه و عراق خواهد بود. طبق بودجه سال ۲۰۱۹ در ایران، درآمد گاز طبیعی ایران 4 میلیارد دلار پیشبینی شده که این میزان تقریبا 5/3 درصد از کل بودجه ایران را تشکیل میدهد».
وی در ادامه با اشاره به آمادگی کشورهای واردکننده گاز ایران برای حذف این گاز از بازار خود نوشت: «ترکیه خطوط گازی را از آذربایجان به داخل کشورش تعبیه کرده؛ عراق میتواند به جای گاز از نفت و بنزین استفاده کند و این یعنی پایان کار صادرات گاز ایران به مشتریهای قدیمی. آمریکا هنوز از تمام توانش در تحریم ایران استفاده نکرده و کارزار فشار حداکثری با تحریم گاز طبیعی شدیدتر میشود».
نکته جالب اینکه بهرغم تاکید دشمن بر ضرورت حذف ایران از بازار گاز منطقه، ظاهرا وزارت نفت هنوز این تهدیدها را جدی نگرفته و همچنان در خواب سنگینی به سر میبرد. بررسی وضعیت ایران در بازار گاز منطقه بخوبی نشان میدهد در سایه غفلت و بیتوجهی وزارت نفت، ایران به صورت اتوماتیک در حال حذف شدن از بازار گاز است و شاید با وجود بیتدبیری مسؤولان فعلی وزارت نفت، اصلا نیازی به حضور آمریکا و تلاشهای این کشور برای حذف ایران از بازار گاز منطقه نباشد.
به هر صورت رصد تحولات اخیر بازار گاز نشان میدهد آمریکا عملکرد فعالی برای حذف ایران از بازار گاز منطقه داشته و در این راستا اقدامات جدیای را در نظر گرفته است. برای اطلاع بیشتر از تحرکات آمریکا و سایر رقبای ایران در بازار منطقه، بهتر است آخرین وضعیت بازارهای گاز ایران در کشورهای ترکیه، پاکستان و عراق را مورد بررسی قرار دهیم تا مشاهده شود چگونه در سایه غفلت 8 ساله وزارت نفت، ایران در آستانه حذف از بازار منطقهای گاز قرار گرفته است.
***
LNG آمریکا جایگزین گاز ایران در بازار ترکیه میشود
صادرات گاز ایران به ترکیه طی قراردادی 25 ساله در سال 75 با شرکت بوتاش ترکیه منعقد شد. بر اساس این قرارداد حجم گاز صادراتی به ترکیه سالانه 10 میلیارد مترمکعب (روزانه 27 میلیون مترمکعب) خواهد بود و عملیات صادرات نیز از سال 1380 تا سال 1405 اعتبار خواهد داشت. درحالی که 6 سال تا پایان قرارداد ایران با ترکیه فرصت باقی مانده است اما تاکنون اقدام جدیای توسط وزارت نفت برای تمدید این قرارداد صورت نگرفته است. در این بین اما رقبای ایران در بازار ترکیه بشدت پرتحرک ظاهر شده و در حال ربودن بازار ایران به نفع خود هستند.
آمریکا یکی از رقبای جدی ایران در بازار ترکیه است که تلاش میکند LNG (گاز مایع) خود را جایگزین گاز ایران در این بازار کند. در این راستا در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ 2020، ترامپ و اردوغان با هدف افزایش سطح تجاری 2 کشور به سالانه 100 میلیارد دلار در دهه آینده، درباره گزینه صادرات LNG آمریکا به ترکیه مذاکره کردند که با توجه به انگیزههای سیاسی این 2 کشور جایگزینی LNG آمریکا به جای گاز ایران اصلا دور از انتظار نیست، زیرا ترکیه قصد دارد با تنوعسازی سبد واردات گاز خود از زیر سلطه گازی ایران بر این کشور خارج شود و آمریکا نیز در نظر دارد با حذف ایران از بازار گاز ترکیه فشار تحریمها را بر کشورمان افزایش دهد.
به طور کلی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در حوزه صادرات گاز راهبردی با نام «مولکولهای آزاد» دارد. بر اساس این راهبرد صادرات LNG به اقصی نقاط دنیا برخلاف صادرات گاز با خط لوله که محدودیتهایی در مقصد صادرات دارد با محدودیتی مواجه نیست و در نتیجه هدف آمریکا از صادرات LNG این است که این LNG مانند مولکولهای آزاد، اروپا را از زیر یوغ روسیه و ترکیه را از زیر یوغ ایران خارج کند.
نکته جالب توجه اینکه در سالهای اخیر ترکیه نیز با افزایش ظرفیت پایانههای واردات LNG، مجموع ظرفیت وارداتی خود را به 25 میلیارد مترمکعب رسانده است که هماکنون 75 درصد از این ظرفیت خالی است. لذا جایگزینی کامل LNG آمریکا در بازار ترکیه به جای گاز ایران کاملا محتمل است. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که در برخی ماههای سال گذشته ترکیه به اندازه حجم واردات گاز از ایران، از آمریکا محمولههای LNG وارد کرده است.
***
روسیه و آذربایجان در بازار ترکیه گوی سبقت را از ایران ربودند
آمریکا تنها رقیب ایران در بازار ترکیه نیست و آذربایجان و روسیه نیز در این بازار حضور فعالی دارند. در این راستا محمدامین راد، کارشناس بازار گاز میگوید: «یکی از گزینههای ترکیه برای تامین گاز، واردات از جمهوری آذربایجان است. این کشور میدان گازیای به اسم شاهدنیز در دریای خزر دارد که از حجم قابل توجهی گاز برخوردار است. مجموع گاز تولیدی دو فاز این میدان گازی سالانه حدود 16 میلیارد مترمکعب است که قرار است با خط لولهای به نام کریدور جنوبی به ترکیه و اروپا منتقل شود».
راد خاطرنشان کرد: «این خط لوله 3 بخش دارد؛ یکی از شاهدنیز تا مرز ترکیه است که به آن قفقاز جنوبی میگویند و به بهرهبرداری رسیده است. بخش دوم با نام تاناپ در داخل خاک ترکیه قرار دارد که شرق این کشور را به غرب آن متصل میکند. بخش سوم هم از مرز ترکیه از زیر دریای بالتیک به ایتالیا میرود و ترانسآدریاتیک نام دارد. از تولید 16 میلیارد مترمکعبی قرار است 6 میلیارد آن به ترکیه برسد و مابقی در اختیار یونان و ایتالیا قرار بگیرد. در نتیجه با توجه به افزوده شدن 6 میلیارد مترمکعب جدید واردات از آذربایجان، سهم این کشور در سبد انرژی ترکیه دو برابر شده و معادل سالانه 12 میلیارد مترمکعب میشود، لذا بالاتر از ایران یعنی سالانه 10 میلیارد متر مکعب قرار گرفته است».
این کارشناس بازار گاز همچنین با اشاره به حضور فعالانه روسیه در بازار ترکیه افزود: «اولین مسیر صادرات گاز از روسیه به ترکیه از طریق خط لولهای بود که از خشکی از سمت اوکراین به رومانی و سپس به استانبول میرسید که به نام خط لوله ترانسبالتیک شناخته میشود. خط لوله بعدی به اسم بلواستریم بود که از زیر دریای سیاه کشیده شد. خط سوم هم که بتازگی احداث شده است ترکاستریم نام دارد و از کریمه میگذرد. هدف از احداث ترکاستریم این بود که ظرفیت خط لوله ترانس بالتیک آزاد شود تا روسیه بتواند به یونان و ایتالیا گاز صادر کند. ظرفیت انتقال خط لوله ترکاستریم 5/31 میلیارد مترمکعب گاز (بیش از 3 برابر گاز صادراتی ایران به ترکیه) است».
در مجموع با توجه به ظرفیت خالی 18 میلیارد متر مکعبی پایانههای واردات LNG ترکیه و تقویت یافتن قرارداد صادرات LNG بین آمریکا و ترکیه، همچنین افزایش 6 میلیارد مترمکعبی صادرات گاز آذربایجان به ترکیه و همچنین بهرهبرداری خط لوله ترکاستریم به ظرفیت 5/31 میلیارد مترمکعب، طبیعی است که در صورت تداوم غفلت وزارت نفت دیگر جایی برای بازار 10 میلیارد مترمکعبی گاز ایران در ترکیه وجود ندارد. در این بین عدم تمایل ترکیه به واردات گاز از ایران و خطر حذف ایران از این بازار به راحتی در ماجرای تعلل شرکت بوتاش ترکیه در تعمیر خط لوله آسیبدیده صادرات گاز از ایران قابل مشاهده است.
***
فرصتسوزی وزارت نفت در بازار گاز ترکیه
مهدی جمشیدیدانا، مدیر دیسپچینک شرکت ملی درباره آخرین تحولات صادرات گاز ایران به ترکیه میگوید: «از 12 فروردینماه که خط لوله صادراتی به ترکیه منفجر شد تاکنون همچنان صادرات گاز ایران به ترکیه قطع است و تا زمان رفع مشکل صادرات آغاز نخواهد شد. به دلیل شیوع ویروس کرونا شرکت ترکیهای که طرف قرارداد ما است، عملیات بازسازی را به کندی پیش میبرد و پیشبینی میشود تا آخر خردادماه عملیات تعمیرات طول بکشد». فلذا تعلل ترکیه در تعمیر این خط لوله بخوبی نشان میدهد این کشور در حال حاضر اصلا نیازی به گاز ایران نداشته و گزینههای جذابتری برای تامین گاز مورد نیاز خود در اختیار دارد.
در حالی با غفلت وزارت نفت، گاز ایران در آستانه حذف از بازار گاز ترکیه قرار دارد که این کشور قبل از افزایش واردات گاز از سایر کشورها ابتدا به فکر تامین منابع گازی مورد نیاز خود از طریق ایران بود. در این راستا محمدامین راد، کارشناس بازار گاز میگوید: «ترکیه در راستای تامین امنیت انرژی خود با جمهوری آذربایجان توافق خط لوله کریدور جنوبی را منعقد کردند و در میدان گازی شاهدنیز و خط لوله آن وارد سرمایهگذاری شدند. نکته مهم آنکه پیش از دست زدن به این کار، اردوغان در دیدار با روحانی ابتدا به ایران پیشنهاد داد در قیمت گاز وارداتی تخفیف بدهد اما ایران امتناع کرد. بنابراین ترکیه اکنون هم میزان گاز خریداری شده از آذربایجان را بیشتر کرده و هم درصدد توسعه ظرفیت ذخیرهسازی LNG خود است».
لازم به توضیح است در حال حاضر رقم گاز صادراتی ایران به ترکیه از رقم سایر قراردادهای گازی ایران بیشتر است، بنابراین اعطای تخفیف مناسب در عوض توسعه بازار و افزایش وابستگی ترکیه به ایران معقول به نظر میرسید که با بیتدبیری دولت و وزارت نفت این فرصت از دست رفت. حال مسؤولان وزارت نفت باید پاسخگو باشند که در 8 سال گذشته و درحالی که رقبای ایران رویکردی فعالانه در بازار ترکیه داشتهاند، چه اقداماتی را برای حفظ یا توسعه بازار گاز ایران در ترکیه انجام دادهاند که اکنون در آستانه حذف از این بازار نباشیم.
***
ورود LNG قطر و پایان کار گاز ایران در بازار پاکستان
به خاطر تصمیمات غلط بیژن زنگنه و مجموعه وزارت نفت، پروژه صادرات گاز به پاکستان نیز در حالت تعلیق قرار گرفت؛ درحالی که اگر سیاست دولت دهم در احداث خط لوله، پیش گرفته میشد الان صادرات گاز ایران به پاکستان انجام میشد. در این بین و در شرایط انصراف ایران از حضور در بازار گاز پاکستان، این کشور به دنبال جایگزینهایی برای تامین گاز مورد نیاز خود از طریق واردات LNG از کشورهایی نظیر قطر، الجزایر و آمریکا رفت. کشور پاکستان گاز مورد نیاز خود را به قیمت روز و به صورت تکمحموله (نه در قالب قراردادهای بلندمدت) میخرد. قطر، الجزایر و جدیدا آمریکا از جمله کشورهایی هستند که بخش خصوصی پاکستان از آنها گاز میخرد اما اخیرا این کشور قرارداد بلندمدت 15 سالهای نیز با قطر برای واردات LNG امضا کرده است. این مساله نشان میدهد نقش گاز در بازار پاکستان در حال جدی شدن است. همچنین این کشور در حال ساخت پایانههای جدید در بندر گوادر نزدیک مرز ایران است که با بهرهبرداری از این پایانهها، نیاز پاکستان به گاز ایران کمتر خواهد شد.
ضمن آنکه منابع مالی این کشور هم محدود است و حتی اگر نیاز پاکستان به گاز به طور کامل تامین نشود باز هم در صورت واردات LNG از قطر و آمریکا دیگر پولی برای این کشور برای خرید گاز از ایران باقی نمیماند. در نتیجه در صورتی که ایران نتواند بهسرعت در بازار پاکستان سهمی پیدا کند، از این بازار خارج خواهد شد. با توجه به شرایط فعلی و بیکفایتی وزارت نفت در تدبیر امور مربوط به صادرات گاز، خروج ایران از بازار گاز پاکستان نیز کاملا قابل پیشبینی است.
***
حذف از بازار گاز عراق در سایه بیتدبیری وزارت نفت و فشارهای آمریکا
با توجه به نیاز کشور عراق به گاز برای سوخت نیروگاههای برق، قراردادهای فروش گاز به بغداد و بصره در سالهای 92 و 94 بین 2 کشور ایران و عراق منعقد شد. مدت این 2 قرارداد 6 ساله بود که از سال 95 در حال اجراست و در حال حاضر ایران مجموعا روزانه 35 میلیون متر مکعب گاز به عراق صادر میکند. در بازار عراق نیز همانند بازار ترکیه و پاکستان ما به طور همزمان با بیتدبیری وزارت نفت و فشارهای آمریکا مواجهیم.
در این راستا محمدامین راد، کارشناس بازار گاز میگوید: «بیژن زنگنه در دو مرحله عراقیها را درباره صادرات گاز اذیت کرد. یک مرحله زمانی بود که قرار شد ایران به این کشور گاز صادر کند و خط لولهها کشیده شد، دولت تغییر کرد و زنگنه بر سرکار آمد. در آن زمان زنگنه گفت تا زمانی که عراق برای ما السی باز نکند و ما مطمئن نشویم این کشور قادر به پرداخت پول گاز است، گازی صادر نخواهد شد. این مساله کش و قوسهای زیادی پیدا کرد که در نهایت دولت عراق موظف شد بهای گاز خریداری شده را در یکی از بانکهای این کشور به صورت دینار واریز کند».
وی در ادامه خاطرنشان کرد: «در برههای دیگر زنگنه سر این موضوع که پول گاز صادر شده به دست ایران نمیرسد، گاز عراق را قطع کرد و گفت این گوشزدی به عراق است. قطع گاز موجب میشود تولید برق عراق متوقف شود، لذا این مساله در این کشور حساسیت زیادی ایجاد میکند. البته اینکه گفته میشود عراق پول صادرات گاز ایران را نمیدهد نیز دروغ است و حتی الان مقداری از پول گاز صادراتی نیز به صورت دینار در بانکهای عراقی دپو شده است که در واقع به دلیل ناتوانی وزارت نفت است،اگرنه میتوان به راحتی این پول را به مصرف رساند».
حال این رفتار وزارت نفت را در کنار فشارهای شدید آمریکا به عراق برای محدودیت واردات گاز از ایران قرار دهید. در حال حاضر آمریکا با اعمال فشار به دولت عراق و تمدید 45 روزه مهلت قطع واردات گاز از ایران در حال فشار به این کشور است. در نتیجه در صورت ایجاد جایگزینهای دیگر قطعا عراق نیز به سمت حذف ایران از بازار گاز خود حرکت خواهد کرد (به دلیل رعایت ملاحظات از توضیح گزینههای موجود برای جایگزینی گاز ایران در بازار عراق معذوریم اما در صورت بیتفاوتی وزارت نفت حذف ایران از بازار گاز عراق نیز بشدت محتمل است).
در مجموع به نظر میرسد با توجه به بیتدبیری وزارت نفت در حوزه صادرات گاز کشور و تمرکز آمریکا بر اعمال تحریمها بر صادرات گاز ایران، حذف همیشگی ایران از بازار گاز منطقه بشدت محتمل است. البته انتقادات به عملکرد و استراتژی وزارت نفت در بازار منطقهای گاز تنها به صادرات گاز به کشورهای ترکیه، پاکستان و عراق و آنچه گفته شد خلاصه نمیشود و اشتباهات این وزارتخانه در قطع واردات گاز از ترکمنستان، عدم پیگیری قرارداد صادرات گاز به عمان و فجایع مربوط به قرارداد کرسنت و صادرات گاز به امارات و جریمه 50 میلیارد دلاری ایران نیز قابل مشاهده است.
***
زنگنه مانع اصلی صادرات گاز ایران به پاکستان
قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان در قالب خط لوله صلح خردادماه سال 88 منعقد شد. بر اساس این قرارداد ایران به مدت 25 سال از 31 دسامبر 2018 به میزان 8 میلیارد مترمکعب در سال به پاکستان گاز صادر خواهد کرد. اما عملیات احداث این خط لوله در ایران با صرف هزینه بیش از 2 میلیارد دلار از سال 92 تاکنون متوقف شده است. در حال حاضر این خط لوله تا ایرانشهر (150 کیلومتری مرز پاکستان) کشیده شده است و مشخص نیست چرا مابقی خط لوله برای صادرات گاز به پاکستان احداث نمیشود. در این بین دلایلی توسط مسؤولان وزارت نفت برای توجیه توقف این پروژه ذکر شده که در ادامه به بررسی آنها پرداخته میشود.
یکی از دلایل وزارت نفت برای توقف پروژه احداث خط لوله تا مرز پاکستان، عدم احداث خط لوله در خاک پاکستان است که مانعی برای صادرات گاز ایران به شمار میآید. یعنی در صورتی که ایران مابقی پروژه خط لوله صلح در خاک خود را تکمیل کند؛ چون پاکستان در خاک خود خط لولهای احداث نکرده است باز هم امکان صادرات گاز به این کشور وجود ندارد. در پاسخ به این اظهارنظر باید گفت طبق قرارداد اگر ایران خط لوله خود را تا مرز پاکستان احداث کند و آن کشور آماده دریافت گاز نباشد، باید معادل 75 درصد مبلغ قرارداد جریمه به ایران پرداخت کند. حال سوال اساسی این است که چرا مسؤولان وزارت نفت در دفاع از حق مسلم مردم ایران برای دریافت غرامت از پاکستان اقدامی نمیکنند؟!
البته برای احیای صادرات گاز به پاکستان راههای دیگری غیر از دریافت غرامت نیز وجود دارد. برای مثال ایران میتواند به یکی از پیمانکاران احداث خط لوله صلح وامی اهدا کند تا ادامه این خط لوله در پاکستان نیز احداث شود و سپس این وام اهدا شده به صورت اقساطی و روی مبلغ گاز خریداریشده از ایران توسط پاکستان پرداخت شود. نکته جالب اینکه این پیشنهاد در دولت دهم در حال اجرایی شدن بود که با آمدن بیژن زنگنه به وزارت نفت جلوی آن گرفته شد.
در این راستا سیدعلی نصر، کارشناس انرژی درباره جزئیات روند احداث خط لوله صلح در دولت دهم میگوید: «پاکستان قرار بود 700 کیلومتر خط لوله در داخل کشورش احداث کند اما به دلیل منابع مالی اندک و فشارهای آمریکا که اجازه نمیداد این کشور منابع مالیای را که از عربستان دریافت میکند در این حوزه هزینه کند، این کار میسر نشد. اواخر دولت دهم، احمدینژاد در بازدید از این خط لوله در پاکستان گفت ایران حاضر است 500 میلیون دلار وام به این کشور بدهد تا این خط لوله احداث شود، زیرا دولت میدانست راهاندازی این پروژه پاکستان را به ایران وابسته میکند و احتمال اینکه هند هم به آن بپیوندد زیاد است».
وی درباره نحوه پرداخت وام مذکور گفت: «قرار بود دولت ایران پول را به قرارگاه خاتم بپردازد و طرف ایرانی در پاکستان خط لوله بسازد و در خاتمه پاکستان همراه با پول گاز، وام را به صورت اقساط بازپرداخت کند. این توافق نهایی شد اما با تغییر دولت در ایران و وزیر شدن زنگنه، جلوی کار گرفته شد. زنگنه اعلام کرد تا زمانی که پاکستان خودش این خط لوله را احداث نکند، ما گازی صادر نمیکنیم. همچنین خط لوله ایران که تا ایرانشهر رسیده بود تکمیل نشد. در حالی که اگر ایران خط لوله را تا مرز میرساند، میتوانست معادل 75 درصد مبلغ قرارداد از طرف مقابل بابت عدم خرید گاز جریمه دریافت کند. با ورود زنگنه به وزارت نفت، 4 بار پیمانکار این خط لوله تغییر کرد و در نهایت هم نیمهکاره ماند. بنابراین امکان شکایت و گرفتن جریمه هم مقدور نیست».
ارسال به دوستان
نگاهی به سابقه تحریف زندگی پیامبران در هالیوود به بهانه انتشارخبر ساخت قصه جد حضرت نوح(ع)
روایتهای قابیل!
* مجیدی: هنگام تماشای فیلم نوح بدنم میلرزید!
احسان سالمی: اهل فن میدانند قصههای انبیا و بهطور کلی قصههای دینی هم از منظر ظرفیتهای دراماتیک و هم به واسطه گره خوردن با باورهای دینی و اعتقادی مردم، به خودی خود از جمله بهترین سوژهها برای تبدیل شدن به آثار نمایشی هستند؛ قصههایی که البته خبر ساخته شدن آنها در سینمای هالیوود گاهی بیشتر ناراحتکننده است تا خوشحالکننده! دلیل این موضوع را هم باید تحریفهای مکرری دانست که در جریان ساخت و پرداخت این قصهها رخ میدهد؛ رویکردی مبتنی بر نگاهی کاملا زمینی از رسولان الهی و تحریف تاریخ حقیقی انبیا که خروجی تحریف شده آن گاهی بشدت منزجرکننده میشود.
تازهترین خبر در این زمینه را باید پروژه جدید استودیو برادران وارنر برای ساخت قصه جد حضرت نوح دانست؛ پروژهای که «دنی بویل» کارگردان برنده اسکار قرار است آن را کلید بزند ولی تجربه چند سال اخیر هالیوود در پرداختن به قصه انبیا که فقط یکی از نمونههای آن پروژه متعفن و زشت «نوح» ساخته «دارن آرونوفسکی» بود، بسیاری را از همین حالا نگران چگونگی پرداخت قصه جدید هالیوود در زمینه انبیا کرده است.
* جد حضرت نوح(ع) سوژه تازه هالیوود
براساس آنچه ورایتی گزارش کرده، دنی بویل پس از جدایی از فیلم جدید «جیمز باند» سراغ فیلم «دیروز» رفت و فیلمی در دنیای موسیقی ساخت اما حالا قرار است کارگردان فیلمی شود که «مایکل بی جوردن» از بازیگران آن است. فیلم جدید بویل با عنوان «متوشالح» برای استودیوی برادران وارنر ساخته میشود. «سایمون بوفوی» که با بویل در «میلیونر زاغهنشین» و «۱۲۷ ساعت» همکاری کرده بود نیز انتظار میرود برای بازنویسی فیلمنامه انتخاب شود. موضوع اصلی فیلم درباره شخصیتی مذهبی و جد اعلای حضرت نوح (ع) است که طبق روایتهای انجیل ۹۶۹ سال زندگی کرد و با درگذشت او توفان نوح آغاز شد اما گفته شده استودیو در حال تغییر روایت و ایده اصلی فیلم است. کمپانی برادران وارنر مدتی است این پروژه را تایید کرده و ابتدا از تام کروز برای بازی در آن سخن گفته شده بود تا این ظرفیت وجود داشته باشد فیلم دنبالههایی هم داشته باشد. کمپانی با موفقیت فیلم «کرید» و ادامههایش، به مایکل بی جوردن توجه کرد و سال پیش خبر رسید جوردن به این فیلم پیوسته است. جوردن به عنوان تهیهکننده هم انتخاب شده و خود بویل هم از دیگر تهیهکنندگان فیلم خواهد بود. «تونی گیلروی» اولین نسخه فیلمنامه را برمبنای داستانی از «جیمز داتکینس» نوشته است.
* از نوح(ع) تا عیسی(ع) در نوبت تحریف شدن!
اما شاید بد نباشد با مرور برخی آثاری که طی این سالها با محوریت قصه انبیا در هالیوود تولید شده، دقیقتر این موضوع را توضیح دهیم که چرا نسبت به تبدیل قصهای جدید به یک اثر سینمایی توسط فیلمسازان و کمپانیهای هالیوودی خوشبین نیستیم. یکی از سرشناسترین و جنجالیترین پروژههای هالیوود در زمینه قصه انبیا «آخرین وسوسه مسیح» ساخته «مارتین اسکورسیزی» فیلمساز مشهور هالیوودی بود؛ قصهای با یک روایت بشدت تحریف شده و توهینآمیز که در آن حضرت عیسی(ع) نه در جایگاه یک پیامبر عظیمالشأن الهی، بلکه به صورت فردی عادی با «وسوسههای شهوانی» که همواره با «نفس اماره» درگیر و از درد و شکنجه هراسان است، به تصویر کشیده میشود؛ روایتی که صدای اعتراض بسیاری از پیروان ادیان الهی از مسیحیان گرفته تا مسلمانان را بلند کرد و در نتیجه نمایش فیلم در کشورهایی مانند ترکیه، شیلی، مکزیک، فیلیپین و سنگاپور ممنوع شد و حتی در فرانسه کار به اعتراض خشونتآمیز کشید.
اما این اولین و آخرین پروژه تحریف شده و تلاش ابلهانه هالیوود برای ارائه تصویری غیرالهی و تحریفشده از انبیا نبود، همین چند سال پیش- سال 2014- «دارن آرونوفسکی» با ساخت پروژه هالیوودی «نوح» به بهانه روایت قصه توفان نوح به بدترین شکل ممکن به جایگاه این پیامبر بزرگ الهی توهین کرد. این بار نیز کشورهای مختلف از جمله کشورهای اسلامی نسبت به ساخت این اثر هالیوودی اعتراض کردند و انحراف داستان این فیلم از قصههای موجود در کتابهای آسمانی، موجب اعتراض گسترده مسلمانان در کشورهای مختلف شد. دانشگاه الازهر هم با انتشار بیانیهای ضمن محکوم کردن فیلم «نوح»، خواهان ممنوعیت نمایش «نوح» در این کشور شد.
* روایتی از قصه پیامبران در قاب دوربین
البته ورود هالیوود به قصه انبیا صرفا محدود به این دو این اثر سینمایی نیست، بلکه نمونههای مکرری در این زمینه در تاریخ سینمای هالیوود دیده میشود. «ده فرمان» ساخته سسیل بی. دمیل بر اساس زندگی حضرت موسی(ع)، «کتاب مقدس: در آغاز» ساخته جان هیوستون که قصه آن از آغاز خلقت حضرت آدم(ع) تا حضرت اسحاق(ع) را به تصویر میکشد، «ابراهیم» ساخته جوزف سارجنت، «یعقوب» ساخته پیتر هال، «سلیمان و ملکه سبا» ساخته کینگ ویدور، «داوود پادشاه» ساخته بروس برفورد و «مصائب مسیح» ساخته مل گیبسون شمار دیگری از آثار سینمای جهان طی چند دهه اخیر است که با محوریت قصه انبیا ساخته شدهاند.
«خروج: خدایان و پادشاهان» ساخته ریدلی اسکات که سال 2014 منتشر شد، تفسیری از داستان سفر خروج حضرت موسی(ع) از مصر و هدایت قوم بنیاسرائیل است؛ تفسیری که آن نیز با برداشتهای بشدت اشتباه سازندگان اثر درباره شک حضرت موسی(ع) نسبت به پیامبری خود و مواردی از این قبیل عجین شده تا این روایت هالیوود از زندگی انبیا نیز اسیر تحریفها شود.
* تجربه شیرین روایت احسنالقصص
اما این حجم انبوه از روایتهای تحریف شده از قصه انبیا طی همه این سالها در شرایطی از سوی کمپانیهای هالیوودی تولید و عرضه شده که تقریبا سینمای ایران و به طور کلی سینمای جهان اسلام تلاش چندانی برای روایت قصه انبیا نکرده است. با وجود آنکه پروژه سینمایی «محمد رسولالله(ص)» چند سال پیش از سوی مجید مجیدی و با حمایت گسترده نهادهای انقلابی ساخته شد اما به نظر میرسد هنوز هم باکیفیتترین فیلم ساخته شده در ارتباط با زندگی پیامبر اکرم(ص)، «رسالت» معروف به محمد رسولالله(ص) به کارگردانی مصطفی عقاد است که سال ۱۹۷۶ منتشر شد.
تجربه ساخت آثاری همچون سریال «یوسف پیامبر»، «ایوب پیامبر» و «مریم مقدس» که با استقبال گسترده مخاطبان چه در ایران و چه در سایر کشورهای اسلامی روبهرو شد، نشان میدهد اگر قصههای انبیا با شیوهای درست روایت شود، ظرفیت بالایی برای جذب مخاطبان دارد. حتی پروژههایی همچون «ملک سلیمان» نیز با وجود آنکه در بعد بینالمللی خیلی موفق ظاهر نشدند اما در صورت ادامه میتوانستند منجر به موفقیتهای بزرگتری در این زمینه شوند؛ موفقیتهایی که میتواند زمین بازی در این حوزه را تغییر دهد و عرصه را برای یکهتازی هالیوود و ارائه روایتهای تحریف شده آن، تنگ کند.
***
[مجیدی: هنگام تماشای فیلم نوح بدنم میلرزید!]
مجید مجیدی، کارگردان سینمای ایران که چند سال قبل فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» را ساخت، در گفتوگویی در ارتباط با «نوح» ساخته دارن آرونوفسکی گفت: «امروز هالیوود و صهیونیسم بسیاری از مسائل خود را در ابعاد رسانه و بویژه سینما به دنیا دیکته میکنند و حتی موضوعات دینی را از منظر خودشان تصویر میکنند که نمونه بارز آن فیلم اخیر حضرت نوح(ع) است. وقتی این فیلم را تماشا میکردم واقعا بدنم میلرزید. واقعا این چه قرائتی از پیامبر خداست؟ به قدری سخیف، نگاه سطحی و مبتذل به این پدیده بزرگ شده بود که آدم تأسف میخورد و این از غفلت جهان اسلام و غفلت رسانهها و رادیو و تلویزیون خودمان است».
ارسال به دوستان
کرونا جهان را ویروسشناس کرد!
میکائیل دیانی: کرونا جهان را متحول کرده است اما نه صرفا به صورت فیزیکی! همه را به تکاپو واداشته اما فرصتی برای نگاهی دوباره به مسائل و تفکر درباره آنها را نیز به ما داده است. پساکرونا قطعا متفاوت از پیشاکروناست اما این تفاوت صرفا در گسترش نظارت و کنترل دولتها نیست، بلکه در وسعت دید ملتهای جهان به پدیدههای موجود در جهان هم هست. برای مردمی که با کرونا مواجه شدهاند، فهم ویروس و شناسایی ویروسها راحتتر شده است. برای مردمی که با عکسهای انتشار کرونا در ریه انسان مواجه شدهاند، غصب غیرقانونی و وحشیانه خاکهای فلسطین توسط اسرائیل پدیده قابل فهمتری است! کشتار صهیونیستها عینیتر است و مظلومیت فلسطینیها عیانتر!
«کووید-19» اگر در قرن 21 کشف شد، حالا جهان به خاطر میآورد که چند دهه است با کووید 1948 زندگی میکند و به آن توجه نداشته است؛ غده سرطانیای که میلیونها انسان را آواره کرده و چند صد هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده است. «کووید-19» با کودکان کاری نداشته است اما اسرائیل خرد و کلان، پیر و جوان و کودک و شیرخوار را به خاک و خون کشیده است!
امسال تصاویر مادرانی که کودکان غرقه به خونشان را بغل گرفتهاند و به بیمارستان میآیند، پدرانی که چشم اطفالشان را میبندند و پارچه سفید بر چهرهشان میکشند تا آنها را راهی دیار ابدی کنند، خواهرانی که در راهروی بیمارستانها به سر و صورت میزنند، مویه میکنند، جیغ میکشند و در غم عزیزانشان عزاداری میکنند، بیشتر برای جهانیان ملموس میشود.
کرونا جهان را بیدار کرده است؛ صفآرایی برای پاک کردن جهان از این غده سرطانی حالا بهتر صورت میگیرد. یکصدایی بیشتر میشود. هر کس در این سال با کرونا مواجه شده است حالا بیشتر اهمیت موضوع را درک میکند.
روز قدس امسال متفاوت از همه سالهاست، قدسی که شناخت جهانیان نسبت به جنایتکاری اسرائیلیها بیشتر فهم میشود و خواست جهانی برای از بین رفتن این سرطان بیش از گذشته میشود.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
بازگشت دنیا به دوران همکاریهای بینالمللی بعیدتر از همیشه است
ترامپ و کرونا چه بر سر پروسه جهانیشدن آوردند؟
ثمانه اکوان: ویروس کرونا جهان را برای همیشه تغییر داده است. شاید تا پیش از این گفته میشد بعد از مدتی با بازگشت شرایط به قبل از شیوع این ویروس، دنیا هم به شرایط قبلی خود بازمیگردد اما این روزها اندیشمندان علوم سیاسی و روابط بینالملل هر روز بیشتر از روز قبل بر این باورند جهان دیگر به آنچه تا پیش از این بوده است بازنمیگردد. شاید بسیاری از روندها در عرصه جهانی با شیوع کرونا دچار تغییر و تحول شده باشد یا مسیری معکوس به خود گرفته باشد اما برخی هم همچنان به راه خود رفته و گسترش ویروس در جهان و به جان هم افتادنهای کشورهای قدرتمند دنیا، تنها به تسریع این روندها کمک کرده است.
یکی از این روندها که گمان میرفت بخوبی در حال پیشرفت است، روند جهانیشدن یا پروژه جهانیسازی بود که توسط کشورهای غربی با گسترش تکنولوژی در کل دنیا به راه افتاده بود. بسیاری بر این عقیده بودند روند جهانیسازی تا قبل از کرونا روند خوب و یکنواختی مطابق با پیشبینیها بوده است اما نگاهی به آخرین پروندههای مهم جهانی قبل از این پاندمی بزرگ نشان میدهد جهانیسازی آنطور هم که تصور میشد روند غالب در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی نبوده است. نبردهای تجاری آمریکا با چین، کشورهای اروپایی و حتی کشورهای هممرزش مانند کانادا و مکزیک و استفاده بیرویه این کشور از ابزار تحریم در روابط بینالملل، روند جهانیسازی را مدتها قبل از اینکه بیماری «کووید-19» بخواهد آن را با فروپاشی مواجه کند، در حال سقوط و وارونگی قرار داده بود. گسترش جنبشهای راست افراطی در سراسر اروپا، ملیگرایی در مناطق دیگر جهان از جمله آسیای غربی و روند مرزکشی و انزوای بینالمللی آمریکا و جنگهای تجاریاش با کل دنیا نشان داد جهانیشدن یا جهانیسازی دیگر پدیدهای رو به رشد در جهان، حتی قبل از بحران کرونا نبوده است. تنها کاری که ویروس کرونا انجام داد، تسریع در روند فروپاشی این پروسه در کل جهان بود. حالا کشورها بشدت به خودیاری در روابط بینالملل اعتقاد پیدا کردهاند و کمکها و همکاریهای بینالمللی به پایینترین میزان خود رسیده است. اقتصاد جهانی با بحران مواجه شده و هر کشور برای برونرفت از این بحران، سعی دارد کشورهای اقتصادی رقیب را به سیاهچاله رکود و بحرانهای اقتصادی بکشاند بلکه خود بتواند نجات پیدا کند. کشورهای مختلف سعی دارند زمینه را برای بازگشایی اقتصادشان هر چه سریعتر فراهم کنند اما دیگر دنیا به آن اقتصاد آزاد جهانی که تا پیش از این تجربه کرده بود، باز نخواهد گشت.
* بحران ترامپیسم بدتر از بحران کرونا
شاید بتوان به صراحت بیان کرد ضربهای که ترامپ به روند جهانیشدن وارد کرد، هیچیک از بحرانهای دیگر جهانی مانند ویروس کرونا به این روند وارد نکرده بود. حالا جهان به غیر از بحران کرونا با بحران ترامپیسم نیز مواجه است و این بحران با توجه به نزدیکی به انتخابات ریاستجمهوری و تلاش دولت آمریکا برای شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت مرگ دهها هزار نفر در این کشور بر اثر ویروس کرونا، هر روز ابعاد تازهتری به خود میگیرد.
تا قبل از تعطیل شدن جهانی اقتصاد به خاطر شیوع ویروس کرونا، ترامپ مرزهای آمریکا را به روی مهاجران بسته و روند آزاد سفر را که یکی از عوامل جهانیشدن بود، با مشکل مواجه کرده بود. او همچنین روند اقتصاد آزاد جهانی را نیز با وضع تعرفههای سنگین بر کالاهای چینی یا حتی کالاهای اروپایی با خطر جدی مواجه کرده بود. او از شرکتهای چندملیتی با ریشههای آمریکایی خواسته بود سریعا دفاتر و کارخانههای خود را در سایر نقاط جهان بسته و به آمریکا بازگردند. بازیهای سیاسی او با قیمت نفت برای از بین بردن رقبای نفتی آمریکا از قبل از شیوع کرونا آغاز شده بود و کرونا به او فرصتی داد باقی افکار خودخواهانه «اول آمریکا» را به اجرا بگذارد.
شاید تصور شود این تنها اقتصاد جهان است که از بحران ترامپیسم و کرونا در حال صدمه دیدن است اما صدماتی که ترامپ و کرونا با هم به پروسه مدیریت جهان زدند، در طول همکاریهای بینالمللی بعد از جنگ دوم جهانی بیسابقه بوده است. ترامپ در حالی قطعنامه برای پایان دادن به جنگهای موجود در جهان در زمانه کرونا را رد کرد که هدف اصلیاش بالا بردن میزان صادرات سلاحهای آمریکایی به سراسر جهان بود. او حالا آمریکا را بهجایی رسانده که رسانههای آمریکایی مانند نیویورکتایمز درباره کمرنگ شدن نقش آمریکا در مدیریت جهانی ناله میکنند و در عین حال کشورهای دنیا برای رسیدن به همکاری بینالمللی در جهت ساخت واکسن کرونا جلساتی را ترتیب میدهند که نماینده آمریکا در آنها حضور ندارد. شاید گفته شود از حالا زود است که پیشبینیای راجع به آینده جهانیشدن در دنیا داشته باشیم اما نگاهی به کارنامه تقریبا 4ساله دولت ترامپ و تلاشهایش برای از بین بردن نظم و همکاری بینالمللی موجود در جهان تا سال 2016، نشان میدهد بحران ترامپیسم بیشتر از بحران کرونا روند جهانیشدن را معکوس کرده است.
* پایان جهانیشدن، آغاز ملیگرایی؟
تا پیش از بحران کرونا، تحلیلگران روابط بینالملل بر این عقیده بودند پایان جهانیشدن یا پروسه فراجهانیشدن در نهایت منجر به سوق یافتن کشورها به سمت محلیشدن یا محلیسازی میشود. آنها از واژه Localization در مقابل Globalization میگفتند و عقیده داشتند در این صورت اتحادهای محلی در بین کشورهای همسود، مشترکالمنافع و متحد بیشتر به وجود خواهد آمد و این اتحادها در صورتی که از بعد اقتصادی خارج شده و به سمت نظامیگری و مسائل سیاسی پیش برود، شرایط سیاسی جهان تا حد زیادی به قبل از جنگ اول جهانی بازمیگردد. ظهور پدیده ترامپ و ترامپیسم این نظریه را رد کرده و روند کنونی را بیشتر به سمت Nationalization یا ملیگرایی متمایل میداند؛ جهانی که هم از نظر اقتصادی و هم نظامی، کشورها باید به خودکفایی برسند و تنها در راستای منافع ملی خود با قدرتهای محلی یا جهانی وارد همکاری شوند. هرکدام از این سناریوها که اتفاق بیفتد، بازهم نشاندهنده بازگشت دنیا به وضع طبیعی قبلی خود، یعنی نظم پیش از پیدایش تکنولوژیهای نوین است. جایی که مردم در بعد جهانی با یکدیگر در ارتباط نیستند، چرا که دولتهای ملی آزادیهای مردم را تا حد زیادی سرکوب میکنند و اجازه ارتباط با دنیای خارج به آنها نمیدهند و در عین حال با بسته شدن مرزها و کم شدن روابط اقتصادی، کشورهای قدرتمندتر به فکر استثمار کشورهای ضعیفتر برای دستیابی به منابع طبیعی یا نیروی کارشان میافتند و کشورهای ضعیفتر یا پیرامونی به دلیل عقب ماندن از پروسه پیشرفت کشورهای حوزه مرکز، به جای اینکه به فکر همکاری اقتصادی با کشورهای حوزه مرکز باشند، به فکر نجات خویش از وضعیت بد اقتصادی خواهند بود و این به معنای درگیری بیشتر در کل جهان خواهد بود.
ارسال به دوستان
رقص دموکراتها با جنازه برجام
نوید مؤمن: جیک سولیوان، مشاور جو بایدن و یکی از اعضای تیم وزارت خارجه آمریکا در سلسله مذاکرات هستهای منتهی به برجام، در مصاحبه با اندیشکده «هادسون» به نکات قابل تاملی اشاره کرده است: «خروج دونالد ترامپ از توافق هستهای، هم به طرفداران و هم به مخالفان این اقدام یک نکته اساسی را اثبات کرد. تحریمهای یکجانبه ترامپ فشار شدیدی بر ایران اعمال کرده اما بهرغم تاثیری که این تحریمها داشتهاند، نتوانستهاند نتیجه مطلوب ترامپ را در برداشته باشند».
اما نقطه اوج اظهارات سولیوان جایی است که وی نقشه راه دولت بایدن (در صورت پیروزی در انتخابات) را تشریح میکند: «در حقیقت دولت دموکرات باید بلافاصله پس از بازگشت به برجام روند مذاکره درباره توافقنامه بعدی را آغاز کند. توافقنامه بعدی باید زمانبندی محدودیتهای موسوم به بند «غروب آفتاب» را تمدید کند. همچنین باید تلاش شود عناصر دیگری را هم در توافق تقویت کنیم».
جمعبندی و تحلیل اظهارات سولیوان، در حقیقت نقشه راه دولت بایدن در مواجهه با برجام را به ما نشان خواهد داد. سولیوان، مانند دیگر استراتژیستهای حوزه سیاست خارجی حزب دموکرات مانند «ویلیام برنز» و «ایلان گلدنبرگ» در وهله اول معتقد است واشنگتن باید استراتژی فشار حداکثری بر ایران را حفظ کند ـ حتی اگر بایدن در ظاهر اعلام کند به توافق هستهای با ایران بازخواهد گشت ـ به عبارت بهتر، بازگشت دموکراتها ( بازگشت مشروط به برجام) به گونهای خواهد بود که در عمل، هیچ گونه تحریمی علیه ایران تعلیق نشود. آنها معتقدند اگر تعلیق تحریمهای ایران، حتی به صورت حداقلی صورت گیرد، آنها در تحمیل توافق جدید خود به کشورمان ناکام خواهند بود.
نکته دیگری که در اظهارات سولیوان مشهود است، تاکید ویژه دموکراتها بر حذف بند موسوم به «غروب آفتاب» است. به عبارت بهتر، حداقلیترین و اصلیترین پیششرط بازگشت دموکراتها به توافق هستهای، دائمی کردن محدودیتهای ایران در برجام است! البته تاکید میشود این حداقلیترین محدودیت مدنظر دموکراتهاست و در ادامه، آنها روی محدودیتهای دفاعی، منطقهای و موشکی کشورمان نیز اصرار میورزند. به عبارت بهتر، سولیوان به عنوان یکی از کسانی که در جریان ریز مذاکرات برجام بوده و در پشت میز مقابل تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان نشسته است، رسما زیر امضای خود زده و بند مهم غروب آفتاب و پذیرش پایان محدودیتهای هستهای ایران پس از سال 2025 میلادی را غیرممکن تلقی میکند. سولیوان عطش دموکراتها برای تحمیل توافق جدید به ایران (توافق جایگزین برجام) را کتمان نمیکند و عملا از ترامپ بابت اعمال فشارهای حداکثری و غیرقانونی علیه کشورمان تقدیر میکند؛ این است چهره واقعی دموکراتهای صلحطلب!
تنها تفاوت سولیوان و دیگر اعضای حزب دموکرات با جمهوریخواهانی مانند ترامپ، این است که آنها به صورت شفاف و عریان، سخنی از «ابطال رسمی برجام» به میان نمیآورند. سولیوان در مصاحبه اخیر خود تاکید دارد «عناصر دیگر» نیز باید در توافق جدید مدنظر قرار گیرد! منظور وی از «عناصر دیگر» کاملا مشخص است! او اشاره به توان بالای دفاعی ایران و قدرت منطقهای کشورمان دارد که راهبردهای منطقهای و حتی فرامنطقهای واشنگتن را به چالش کشیده است. سولیوان و همراهانش حتی جسارت ترامپ را ندارند که صراحتا از این «عناصر دیگر» نام ببرند!
فرمول رفتار دموکراتها در قبال برجام اصلا پیچیده نیست! آنها توافق هستهای را تمامشده تلقی میکنند و «بازگشت مشروط به برجام مرده» را نیز بهمثابه پیششرطی تشریفاتی میدانند که بتوانند از آن طریق، توافق بدتری را برکشورمان تحمیل کنند. دموکراتها حاضر هستند برای رسیدن به یک «توافق محدودکننده همهجانبه»، بر سر جنازه برجام برقصند و از احیای آن سخن به میان آورند! سوال اصلی اینجاست: اگر سولیوان واقعا به توافق هستهای پایبند است، چرا به جای محکوم کردن وضع تحریمهای یکجانبه ترامپ علیه کشورمان، از آنها به عنوان نوعی «اهرم فشار» علیه ایران در دولت بایدن یاد میکند؟ چرا سولیوان از ابطال بند غروب آفتاب سخن میگوید و تلاش دموکراتها برای انعقاد توافق جدید با ایران را اجتنابناپذیر میداند؟!
امیدواریم مسؤولان دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، این بار پیام واقعی اظهارات «سولیوان دموکرات» را دریافته باشند. بدون شک قرار نیست برجام با تنفس مصنوعی دموکراتهای خطرناک و مدعی احیا شود. باید از اکنون، بازی دموکراتها با جنازه برجام و نقشههای شوم آنها برای تحمیل توافقی بدتر علیه کشورمان را رصد کرد. نقشه راه دموکراتها در قبال ایران و برجام مدتهاست مشخص شده است. بیدلیل نیست که وقتی در رقابتهای درونحزبی دموکراتها، مجریان برنامههای تلویزیونی از جو بایدن درباره توافق هستهای با ایران میپرسیدند، وی صرفا به محکوم کردن اقدام ترامپ در خروج از برجام (آن هم بهمثابه یک حربه انتخاباتی) اکتفا میکرد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|