گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه گذشته در دیدار اعضای مجمع عالی بسیج و نمایندگان اقشار مختلف بسیج، احساس مسؤولیت انسانی و الهی و بصیرت را دو پایه اصلی تفکر منطقی بسیج دانستند و ضمن تحسین تلاش، جدیت و ایستادگی هیأت مذاکره‌کننده ایرانی، به بی‌نیازی ملت ایران به جلب اعتماد آمریکا اشاره کردند و افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکرات مخالف نبودیم با تمدید مذاکرات هم مخالف نیستیم البته هر قرار عادلانه و عاقلانه را قبول می‌کنیم اما می‌دانیم که این دولت آمریکا است که نیازمند توافق است و از هرگونه عدم توافق ضرر خواهد کرد و اگر این مذاکرات در نهایت نیز به نتیجه نرسد، جمهوری اسلامی ایران ضرر نخواهد کرد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، رهبر انقلاب اسلامی، همراه شدن فکر و علم و منطق را با عشق و انگیزه‌های درونی، رمز حضور موفق بسیج در میدان‌های متنوع و گسترده عمل خواندند و افزودند: اولین و اصلی‌ترین پایه تفکر بسیجی که برگرفته از مبانی مستحکم دینی است، احساس مسؤولیت انسانی و الهی در قبال خود و خانواده و جامعه و بشریت است. ایشان افزودند: دومین پایه تفکر بسیجی که تکمیل‌کننده پایه اول و شرط لازم آن است، بصیرت و روشن‌بینی به معنای شناخت زمان و اولویت‌ها، شناخت دوست و دشمن و شناخت ابزار مقابله با دشمن است. رهبر انقلاب اسلامی، نبود بصیرت را زمینه‌ساز گرفتار شدن در شبهات، نادانی‌ها و کج‌فهمی‌ها دانستند و خاطرنشان کردند: کسانی که بصیرت ندارند، همانند بیچارگانی که در فتنه 88 گرفتار شدند، در فضایی غبارآلود حرکت و عمل می‌کنند و به همین علت چه‌بسا به دشمن کمک کنند و دوست را هدف حمله قرار دهند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید براینکه احساس مسؤولیت بدون داشتن بصیرت، بسیار خطرناک است، گفتند: برخی افراد، در دوران مبارزات قبل از انقلاب و در 3دهه اخیر با احساس مسؤولیت اما بدون بصیرت اقداماتی کردند که در نهایت به ضرر نهضت امام و انقلاب و کشور تمام شد. ایشان با اشاره به تأکید‌های مکرر خود در جریان فتنه سال 88 بر موضوع بصیرت، گفتند: در همان ایام برخی از تکرار موضوع بصیرت، ناراحت شدند اما من باز هم بر بصیرت تأکید می‌کنم، زیرا هرچه انگیزه و مسؤولیت انسان بیشتر باشد ولی بصیرت نباشد، خطر بیشتر است و به این چنین فردی هیچ اطمینانی نیست. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به تیزبینی و روشن‌بینی امام‌(ره) که در مقاطع مختلف همه مسائل مورد نیاز را بیان و جهت‌گیری‌ها را مشخص می‌کردند، گفتند: امام بزرگوار‌(ره) هم فرمان تشکیل بسیج را صادر کرد و هم جهت‌گیری و هدف اصلی را نشان داد و گفت: «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید». ایشان با اشاره به سخن معروف امام‌(ره) که فرمود «حفظ نظام از اوجب واجبات است» افزودند: افرادی که سخنان امام‌(ره) را درک نکردند، در برخی مقاطع خطاهایی فاحش مرتکب شدند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود افزودند: حتی برای یک لحظه هم نباید از «احساس مسؤولیت» به عنوان پایه اصلی تفکر بسیجی و «بصیرت» به عنوان شرط لازم آن، غفلت کرد. ایشان با تأکید بر اینکه با چنین نگاهی می‌توان تعریف دقیق از «بسیجی» ارائه کرد، افزودند: هر فردی که با احساس مسؤولیت و بصیرت مشغول فعالیت است، هر جا باشد بسیجی است، بنابراین اکثریت قاطع ملت ایران بسیجی هستند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: البته قرارگاه اصلی این دایره عظیم، نیروی مقاومت بسیج است که باید الهام‌بخش نظم و تعلیم و تربیت، و حضور و حرکت باشد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای عرصه فعالیت بسیج را نامحدود و بی‌پایان خواندند و افزودند: عرصه‌های دفاع، سازندگی، سیاست، اقتصاد، هنر، علم و فناوری، تشکل‌های مذهبی، و در واقع همه عرصه‌ها، میدان حضور بسیج است. ایشان با تأکید بر اینکه در همه این عرصه‌ها الگوهای برجسته و شاخصی وجود دارد، افزودند: این الگوها در عرصه علم و تحقیق بسیجی‌وار فعالیت می‌کنند از جمله اینکه آن زمانی که دشمن با خباثت تمام تلاش کرد تا تمام درها را به روی ملت ایران ببندد و مانع از دستیابی بیماران به رادیو داروها شود، شهید شهریاری و همکاران وی با تلاشی بسیجی، توانستند اورانیوم غنی‌شده 20 درصد و صفحه سوخت را تولید کنند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به نکته مهم دیگری اشاره کردند و افزودند: این تفکر بسیجی که پایه‌گذار آن امام بزرگوار‌(ره) بود، اکنون صادر شده و همچون عطر گل‌های بهاری است که کسی نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد. ایشان افزودند: نسیم روح‌افزا و روانبخش تفکر بسیجی را اکنون در عراق، سوریه، لبنان، و غزه شاهد هستیم و به لطف خداوند در آینده نه چندان دور، در قدس شریف و برای نجات مسجدالاقصی هم شاهد آن خواهیم بود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: براساس همین واقعیت‌ها و به برکت تفکر بسیجی، جمهوری اسلامی ایران شکست‌ناپذیر است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: بسیجی بودن اکثریت قاطع ملت ایران، دلیل شکست‌ناپذیری نظام اسلامی است اما این به معنای غفلت از امتحان‌ها و جهت‌گیری حرکت نیست. ایشان تأکید کردند: جهت‌گیری اصلی حرکت نظام اسلامی، مقابله با استکبار و دولت استکباری آمریکا است و نباید در این جهت‌گیری سستی یا اشتباهی به‌وجود آید البته ما با ملت یا کشور آمریکا مشکلی نداریم، بلکه مشکل ما زورگویی و زیاده‌خواهی دولت آمریکاست. رهبر انقلاب اسلامی درباره تمدید مذاکرات با 1+5 افزودند: به همان دلیلی که با اصل مذاکره مخالفت نکردیم، با تمدید هم مخالف نیستیم اما باید به چند نکته نیز توجه کرد. ایشان هیأت مذاکره‌کننده ایران را پرتلاش، جدی، دلسوز، مستحکم و منطقی خواندند و افزودند: هیأت ایرانی حقاً و انصافاً در مقابل حرف زور ایستادگی می‌کند و بر خلاف طرف مقابل، حرفش را هر روز عوض نمی‌کند. رهبر انقلاب با اشاره به برخورد‌های دوگانه آمریکایی‌ها افزودند: آنها در مجالس خصوصی و در نامه‌پراکنی یک جور حرف می‌زنند و در سخنان عمومی یک جور دیگر! حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با یادآوری عقبه‌های مختلف «دیپلماتیک، سیاسی و رسانه‌ای طرف‌های مقابل ایران» گفتند: پشت سر هر کدام از مذاکره‌کنندگان با ما یک لشکر قرار دارد و در میان آنها، آمریکا از همه بداخلاق‌تر و انگلیسی‌ها از همه موذی‌ترند. ایشان افزودند: هم ملت ایران و هم طرف‌های مذاکره‌کننده بدانند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد آن که بیش از همه ضرر می‌کند آمریکایی‌ها هستند نه ما. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است. ایشان، مساله هسته‌ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه‌های دیگری هم دارند اما هدف واقعی تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است. ایشان اذعان رسانه‌های غربی به کاهش محبوبیت رئیس‌جمهور آمریکا، میزان بسیار پایین شرکت‌کنندگان در انتخابات اخیر آمریکا و حوادث فرگوسن را از جمله نشانه‌های متعدد شکاف عمیق ملت و دولت آمریکا برشمردند و در تبیین نیاز دولت آمریکا به مذاکرات هسته‌ای خاطرنشان کردند: مقامات آمریکایی با توجه به همین مشکلات روزافزون، نیاز به یک موفقیت و پیروزی بزرگ دارند. رهبر انقلاب افزودند: اما برخلاف آمریکا، اگر مذاکرات به توافق نرسد برای ما آسمان به زمین نمی‌آید چون راه‌حلی داریم به نام اقتصاد مقاومتی. ایشان اقتصاد مقاومتی را در کوتاه‌مدت باعث کاهش ضربات دشمن برشمردند و افزودند: همانگونه که صاحب‌نظران نیز معتقدند این نگاه در میان‌مدت و بلندمدت به حرکت عظیم ملت ایران، اوج خواهد داد. رهبر انقلاب با انتقاد از سخنان برخی مقامات آمریکا بعد از تمدید مذاکرات افزودند: آنها می‌گویند ایران باید اعتماد جامعه جهانی را جلب کند که در این حرف دو نکته کاملاً غلط وجود دارد. ایشان افزودند: اولین نکته این است که این چند کشور معدود، نام خودشان را جامعه جهانی گذاشته‌اند و برای اثبات این حرف، حدود 150 کشور عضو غیرمتعهدها و میلیاردها نفر از جامعه بشری را عملاً از جامعه جهانی حذف می‌کنند. رهبر انقلاب تأکید کردند: نکته دوم این است که ما اصلاً به اعتماد کردن آمریکا هیچ احتیاجی نداریم و نمی‌خواهیم اعتماد او را جلب کنیم چرا که برای ما اهمیتی ندارد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اینها مستکبرند و ما آبمان با مستکبران در یک جوی نمی‌رود.ایشان با اشاره به یک نکته دیگر از سخنان مقامات آمریکایی درباره ضرورت حفظ امنیت اسرائیل در سایه مذاکرات هسته‌ای تأکید کردند: این را بدانید که چه توافق هسته‌ای بشود و چه نشود، اسرائیل روز به روز ناامن‌تر خواهد شد. رهبر انقلاب در همین زمینه افزودند: البته مقامات آمریکایی حتی در همین حرفشان نیز صادق نیستند چرا که دولتمردان آمریکا در واقع دنبال منافع و امنیت فردی خودشان هستند نه امنیت اسرائیل. ایشان در تشریح این نکته افزودند: هدف اصلی مقامات آمریکایی، راضی نگاه داشتن شبکه جهانی سرمایه‌داران صهیونیست است چرا که این شبکه هم به آنها رشوه و پول و مقام می‌دهد هم در صورت مخالفت، آنها را تهدید، رسوا یا حتی ترور می‌کند. ایشان با اشاره به صداقت مسؤولان ایرانی با ملت، ایستادگی ملی ایرانیان را در مقابل حرف زور خاطرنشان کردند و افزودند: اگر در مذاکرات حرف منطقی زده، و قرارهای عادلانه و عاقلانه گذاشته شود قبول می‌کنیم اما ایران، از صدر تا ذیل از آحاد مردمش تا همه مسؤولانش در مقابل زیاده‌خواهی می‌ایستند. رهبر انقلاب در پایان سخنانشان چند نکته را خطاب به بسیجیان بیان کردند. توصیه به حلم و بردباری، صدق و صفا و پاکدامنی، شجاعت و فداکاری، دوری از تکبر، جلوگیری از «سایش اعتقادی، ایمانی و عملی در مواجهه با وسوسه‌های مختلف»، توجه به ساماندهی همه اقشار در بسیج، و ضرورت ارتباط این اقشار از جمله این نکات و توصیه‌ها بود. رهبر انقلاب کمک دولت به رشد و گسترش بسیج را ضروری خواندند و افزودند: پایه اقتصاد مقاومتی تقویت تولید داخلی است که مسؤولان دولتی در این زمینه از بسیج کمک بگیرند.
پیش از بیانات رهبر معظم انقلاب سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر آمادگی بسیج برای ایفای وظایف و مسؤولیت‌ها تاکید و خاطرنشان کرد: مجموعه عظیم بسیج در مسیر نوسازی خویش و به منظور ترویج و استحکام‌بخشی به تفکر انقلاب اسلامی در جامعه سازماندهی جدیدی را برای گسترش ظرفیت نخبگان جامعه تعریف کرده که عالی‌ترین سطح آن مجمع عالی بسیج است. همچنین سردار سرتیپ محمدرضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین نیز در سخنانی با اشاره به تشکیل مجمع عالی اقشار بسیج مستضعفین گفت: این مجمع تلاش می‌کند با تبیین مواضع و ایجاد وحدت نظر، راه‌های پیشرفت سریع‌تر انقلاب اسلامی را هموار کند.

حامد  شهبازی*: «اگر به افسران پلیس، لباس‌های نیروهای رزمی پوشانده شود و آنها سوار خودروهای نظامی شوند و سلاح‌های جنگی در اختیار آنها قرار گیرد، همه آنها دارای ذهنیت یک جنگجو خواهند شد. ما علیه دشمنان وارد جنگ می‌شویم و دشمنان مردمی هستند که در شهرهای ما بویژه در جوامع رنگین‌پوست زندگی می‌کنند».
این جملات، مربوط به توماس نولان استاد جرم‌شناسی دانشکده «مریماک» و افسر پیشین پلیس آمریکاست که به‌خوبی بیانگر واقعیات کنونی در نحوه برخورد پلیس آمریکا با مردم این کشور است و حادثه شهر فرگوسن مهر تاییدی است بر تبدیل شدن «دولت آمریکا» به یک «حکومت پلیسی» که هر فردی برخلاف رای و نظر آن عمل کند، به چشم دشمن با او رفتار خواهد شد.
خبر کوتاه بود: «در پی تبرئه یک مامور پلیس از قتل «مایکل براون» نوجوان سیاهپوست در میسوری آمریکا، فرماندار این ایالت بیش از ۲ هزار نیروی گارد ملی را برای کمک به فرونشاندن شورش‌های احتمالی در شهر فرگوسن به حال آماده‌باش درآورد».
سؤال این است: آیا «دارن ویلسون» افسر پلیسی که 9 آگوست / 18 مرداد امسال، با تیراندازی به سوی یک نوجوان سیاهپوست 18 ساله‌ غیرمسلح، وی را از پای درآورد، باید مجرم شناخته شود یا خیر؟ در کشوری که اجرای عدالت و پایبندی به قانون، «اصل» باشد، اینکه افسر پلیس سفیدپوست بوده یا قربانی‌اش سیاهپوست، فرقی ندارد؛ عدالت برای همه یکسان است اما در کشوری همچون آمریکا که عدالت و اجرای قانون معنایی ندارد، نژادپرستی ابزار تبلیغاتی موثری برای دولت و رسانه‌ها است تا مردم را از موضوعات واقعی منحرف کنند.
در نتیجه باید پذیرفت تلاش‌های فعالان حقوق مدنی در آمریکا در قبال خطرات جولان افسران تا دندان مسلح  در خیابان‌های این کشور که به مانند نیروهای رزمی در میدان‌های نبرد آموزش دیده‌اند راه به جایی نمی‌برد. در عین حال که حکم هیات عالی منصفه در نوع خود جای تامل بسیاری دارد. هیات عالی منصفه در حکمی اعلام کرد این افسر پلیس با اتهام تیراندازی مرگبار به جوان سیاهپوست، روبه‌رو نخواهد شد(!) و این نمونه‌ای است از عدالت آمریکایی.
اما سوال اصلی این است که آیا هیات حاکمه آمریکا دست به اقدامی برای کنترل نیروی پلیس – شما بخوانید نیروهای رزمی تحت عنوان پلیس- برای جلوگیری از دست زدن به خشونت، تیراندازی به سوی افراد غیرمسلح و مسؤولیت‌پذیری و کنترل مجموعه‌های صنعتی-نظامی که علاقه بی‌حدوحصری برای تبدیل کردن آمریکا به منطقه‌ای نظامی دارند، خواهد زد یا خیر؟
پاسخ این پرسش با نگاهی به حوادث فرگوسن کاملا روشن خواهد بود چرا که بیانگر رفتار قابل پیش‌بینی از سوی حکومت آمریکاست؛ از این منظر که هر کس در برخورد با پلیس حکومتی جانب احتیاط را رعایت نکند، باید منتظر پیامدهای رفتار خود باشد و فرقی نمی‌کند این فرد سیاه باشد یا سفید، دموکرات باشد یا جمهوریخواه. در چشم حکومت پلیسی آمریکا هر آنکه دولت را به چالش بکشد، دشمن محسوب می‌شود و این درسی است که حادثه فرگوسن به دنبال داشت.
در پی کشته شدن نوجوان سیاهپوست که اعتراضات خیابانی را به همراه داشت، نیروهای پلیس؛ لباس‌ ضدگلوله به تن و ماسک‌های ضدگاز بر سر، مجهز به انواع سلاح‌ها، سوار بر خودروهای ضدگلوله در مقابل معترضان بی‌دفاع و غیرمسلح صف کشیدند؛ به گونه‌ای که سناتور دموکرات «کلر مک کاسکیل» از ایالت میسوری در توصیف نمایش قدرت نیروهای پلیس در خیابان‌های فرگوسن گفت: «آنها به مانند نیروی نظامی‌ای که با دشمن روبه‌رو بود، عمل کردند».
«جان وایتهد» نویسنده آمریکایی در کتاب خود تحت عنوان «حکومت گرگ‌ها؛ ظهور حکومت پلیسی آمریکا» به این واقعیت اشاره می‌کند که از زمان فروپاشی برج‌های دوقلو در 11 سپتامبر 2001 / 20شهریور80،  مردم آمریکا به دشمن تبدیل شدند و با آنها به عنوان جنگجویان دشمن برخورد شده که باید تحت جاسوسی قرار گیرند، زیر نظر باشند، از آنها انگشت‌نگاری شده و مورد اسکن قرار گیرند و در واقع دست زدن به هر اقدامی برای ورود به حریم آنها، مرعوب ساختن، ضرب و جرح، سانسور و ساکت کردن آنها، زندانی کردن بدون محاکمه و هدف گلوله و شکنجه قرار گرفتن از سوی دولت برای حفظ آنچه امنیت ملی نامیده می‌شود، توجیه‌پذیر است.
جالب آنکه در پی حوادث فرگوسن، ادارات پلیس در شهرهای مختلف آمریکا نه تنها زرادخانه نظامی خود را تقویت کرده‌اند؛ بلکه هر زمان ممکن بود از آنها برای سرکوب اعتراضات بهره گرفته‌اند. در واقع پلیس شهر «سن‌لوئیس» در پی حکم هیات عالی منصفه مبنی بر گناهکار نبودن افسر ضارب نوجوان سیاهپوست، اقدام به خرید تجهیزات نظامی بیشتر از جمله تجهیزات سرکوب نارضایتی مدنی کرده است.
نمونه‌ای از بی‌عدالتی حاکم بر دستگاه قضایی و مجری قانون آمریکا را باید نحوه برخورد نیروی پلیس در اجرای گزینشی قانون در قبال کشته شدن یک افسر پلیس دانست؛ تنها چند هفته پس از کشته شدن نوجوان سیاهپوست در فرگوسن، سازمان‌های مجری قانون درگیر یک جست‌وجوی سراسری در ایالت پنسیلوانیا به منظور یافتن «اریک فرین» متهم به قتل یک افسر پلیس شدند. صرفنظر از 11 میلیون دلاری که این جست‌وجوی سراسری برای مردم آمریکا هزینه در پی داشت(4/1 میلیون دلار در هفته برای جست‌وجوی شبانه‌روزی که 48 روز در مساحتی برابر با 5 مایل مربع به طول انجامید)، بیش از یکهزار نیروی پلیس از پلیس محلی، پلیس فدرال و نیروهای ویژه در این جست‌وجو حضور داشتند و جدیدترین تجهیزات نظامی از تفنگ‌های قدرتمند و حسگرهای مادون قرمز گرفته تا خودروهای زرهی، بالگرد و هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده قرار گرفت؛ آنهم برای یافتن یک فرد متهم به قتل یک نیروی پلیس.
حال آیا پلیس آمریکا برای به دام انداختن دیگر مجرمان چنین سختکوشی‌ای از خود نشان می‌دهد؟ کافی است به انبوه جرائم و جنایات روی‌داده در شهرهای مختلف آمریکا که صفحات بسیاری از مطبوعات و رسانه‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، نگاهی انداخته شود.
مردم آمریکا گرفتار حکومتی پلیسی هستند که برای  حفظ امنیت ملی، خود به بزرگ‌ترین تهدید کننده امنیت ملی آمریکا بدل شده است! در کنار بازی‌های سیاسی و تعصبات نژادی‌ای که جامعه آمریکا را در برگرفته، صنایع نظامی بازیگرانی هستند که از تبدیل شدن خیابان‌های آمریکا به صحنه نبرد بیشترین سود را از طریق فروش خودروهای ضدمین (که روشن نیست چه کاربردی در خیابان‌ها دارد!)، نارنجک‌انداز و هواپیماهای بدون سرنشین به جیب می‌زنند.
حکومت پلیسی آمریکا مردمی را می‌پسندد که کشته شدن یک نوجوان سیاهپوست برای‌شان مهم نباشد بلکه بپذیرند تبرئه آن پلیس سفیدپوست است که برای امنیت مردم ضروری است زیرا هرکسی با حکومت نباشد پس علیه آن است.
*کارشناس امور بین‌الملل
 

حسین قدیانی: الحمدلله که سایه این سرو بر سرمان بلند است. متاثر از چیزهایی، زبان دشمن چه دراز شده بود برای ما، حتی به DNA خون‌مان هم کار داشتند! عاقبت، مردی باید جواب دشمن را می‌داد. آقایان اوباما و جان کری حالا دیگر فهمیده‌اند که چه توافق هسته‌ای بشود، چه نشود، از حلقوم انقلاب اسلامی، جز «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» نخواهد شنید. من در جمله قبل، از قصد نوشتم «انقلاب اسلامی». جمهوری اسلامی برای خودمان جمهوری اسلامی است، برای نمایش برترین مردمسالاری دینی، برای انتخاب و انتخابات، لیکن آنجا که پای شیاطین در میان است، جمهوری اسلامی به اصل خود یعنی انقلاب اسلامی بازمی‌گردد و انقلابی، جواب دشمن جمهور، دشمن جمهوری اسلامی را می‌دهد. حمایت‌های آمریکا از اسرائیل را هم که کنار بگذاریم، باز کاخ سفید، دشمن اول جمهوریت است. دشمن اول همه جمهور در همه عالم حتی در خاک خودش! در آمریکا، هنوز رنگ پوست، مشخص‌کننده حق آدمی است. اوبامای روسیاه به DNA مردم خود هم کار دارد! آمریکا به این منفوری، به این مستکبری، 100 سال سیاه نخواستیم که به جمهوری اسلامی اعتماد داشته باشد! اصلش ما انقلاب کردیم تا بگوییم هیچ اعتمادی به آمریکا نداریم، هیچ! وقتی حاج‌قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله محبوب دل جهانیانند، کسر شأن جمهوری اسلامی است که بزرگ‌ترین حامی داعش بخواهد به او اعتماد داشته باشد! بزرگ‌ترین حامی 2500 کلاهک اتمی اسرائیل، اتفاقا مایه فخر و مباهات و غرور ما است که به ملت ایران اعتماد نداشته باشد. از این حرف‌ها که بگذریم، اعتماد ابلیس به آدمی اگر حلال مشکلات بود، آل‌خلیفه و آل‌سعود، اوضاع بهتری داشتند، شاه سقوط نمی‌کرد و دنیا این همه پر از شعار علیه حکام مورد اعتماد آمریکا نمی‌شد. در کلاس جمهوری اسلامی همین بس که شیطان بزرگ به ما اعتماد نداشته باشد. روح خدا در پی جلب اعتماد خدا بود، نه کدخدا. و روح خدا در جسم و جان «حضرت سیدعلی» جاودان است. برای خامنه‌ای هم اعتماد خدا موضوعیت دارد، نه اعتماد کدخدا. وانگهی! کدام کدخدا؟ دنیا قریه‌ کوچکی هم که باشد، دیگر مدت‌هاست که آمریکا کدخدای آن نیست، چرا که «توافق هسته‌ای بشود یا نشود، اسرائیل ناامن‌تر از قبل خواهد شد». فی‌الحال کدخدا در خانه خودش گیر است! و این آقای اوباما است که لنگ توافق با ماست بلکه دستی به سر و روی کاخ سفید بکشد، بلکه بگوید؛ ما با جمهوری اسلامی به توافق رسیده‌ایم! صدالبته توافق با آن منظومه‌ای که حاج‌قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله را از آن خود دارد، برای پرستیژ مجروح و زخم‌خورده آمریکا، بهتر از توافق با بعضی از این حکام منطقه یا توافق با تروریست‌های تکفیری است. خوب است دولت اعتدال، تدبر دوباره کند در این معانی. آقایان این را ببینند که «آقا» در پی جلب اعتماد کیست؟! خدا یا کدخدایی که دیگر نیست؟! جان کری هم فقط وقتی پشت میز مذاکره می‌نشیند «دیپلمات» است؛ به مجرد اینکه می‌رود می‌ایستد آنجا، یادش می‌رود دیپلمات است، متاثر از چیزهایی احساس می‌کند هنوز «گنده‌لات» است، آن اراجیف را علیه ملت ما بر زبان جاری می‌کند! آقایان، نقد منتقد دلسوز و خیرخواه را که وقعی ننهادند، خوب است جواب دادن به دشمن را از مردی بیاموزند که چون خمینی، دشمن‌شکن سخن می‌گوید. اگر پشت میز مجبورید دیپلمات باشید، آنجا که می‌روید می‌ایستید، یادتان باشد که «بچه انقلاب»اید! نتانیاهو بدموقعی به پست جمهوری اسلامی خورده! اگر دیروز، حاج‌قاسم سلیمانی ناچار باید دشمن متجاوز را از خاک وطن خارج می‌کرد، امروز «فرمانده سپاه قدس» است! اگر دیروز، حاج‌حسن طهرانی‌مقدم آرزو داشت برد موشک‌های وطنی‌اش به «جزیره مجنون» برسد، امروز برد موشک‌های او به مقر شیطان بزرگ هم رسیده! اگر دیروز، کسی سیدحسن نصرالله را نمی‌شناخت، امروز از حماس اهل سنت گرفته تا شیعیان یمن و عربستان، به نیکی او را می‌شناسند! گمانم این روزها نتانیاهو زیاد نقشه دنیا را نگاه می‌کند! این دیو عصبی‌مزاج، شاید به این فکر می‌کند که کاش حرامزاده‌های قبلی، اسرائیل را در دورترین نقطه کره زمین نسبت به ایران جعل می‌کردند! مداد و خودکار دست نتانیاهو بدهی، تل‌آویو و حیفا، همه اسرائیل را می‌برد آن دوردورها نقاشی کند! اما مسأله اینجاست که اسرائیل فقط در «جهنم» از برد موشک‌های جمهوری اسلامی در امان است! توافق هسته‌ای می‌خواهد بشود، می‌خواهد نشود؛ اسرائیل از صفحه روزگار محو خواهد شد.
کور خوانده جان کری! فصل‌الخطاب انقلاب اسلامی و شیطان بزرگ، خنده‌های دیپلماتیک نیست؛ آن روز است که نقشه دنیا را نگاه کنی و نامی از اسرائیل در آن نیابی! مذاکره سر جای خود، مبارزه هم سر جای خود! آن مرد حکیم که با مذاکره مخالفتی ندارد، خیال دشمن جمع، بشدت موافق مبارزه است! خامنه‌ای به شهادت حاج‌قاسم و سیدحسن، به گواهی سخنان خودش و به شهادت چفیه‌اش دنیا را امن و امان می‌خواهد. هر چه اسرائیل ناامن‌تر، دنیا امن‌تر. جناب جان کری! کور خوانده‌ای. دنیا از میز مذاکره شما خیلی بزرگ‌تر است، خیلی بزرگ‌تر... اما هر کجای این دنیای بزرگ، اسرائیل را پناه دهی، برد موشک‌های جمهوری اسلامی به آن می‌رسد. در جمله قبل، از قصد نوشتم «جمهوری اسلامی». وزیر خارجه آمریکا خیال می‌کند اگر علی‌الدوام بگوید جمهوری اسلامی، دیگر با انقلاب و انقلاب اسلامی طرف نیست! انقلاب علیه باطل، در ذات جمهوری اسلامی است. اساسا نمی‌شود جمهوری اسلامی باشد و اسرائیل، هر روز ناامن‌تر از قبل نشود. مبارزه، هم در ذات انقلاب اسلامی است، هم در ذات جمهوری اسلامی. آنچه فی‌الواقع «تمدید» شد، روز پنجشنبه رخ داد در دیدار امام خامنه‌ای و بسیجیان. «مبارزه» را می‌گویم، «تمدید مبارزه» را. خمینی هم قبلا گفته بود که «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم».

گروه ورزشی: امیر قلعه‌نویی شرایطی شبیه شرایط علی دایی چند ماه پیش را پیش رو دارد،‌دقیقا با همان فقر تاکتیکی و لجبازی‌هایی از جنس دایی که در پرسپولیس داشت. این بار قلعه‌نویی از روی دست او کپی کرده و در استقلال شاهد آن هستیم. شکست تلخ در اصفهان و حذف شدن مقابل ذوب‌آهن و کمی قبل‌تر شکست در داربی تهران برابر ضعیف‌ترین پرسپولیس یک دهه اخیر سبب شده تا قلعه‌نویی و تفکرات تاکتیکی‌اش زیر تیغ منتقدان قرار بگیرد. امیر غیر از این دو شکست و انتقاد‌های تند و تیز از گوشه و کنار بازیکنان کلیدی‌اش را نیز از دست خواهد داد. آندو تیموریان به احتمال خیلی زیاد به تراکتورسازی یا یک تیم دیگر می‌رود (‌البته اگر پول او از فصل پیش پرداخت شود قاعده بازی تغییر می‌کند چون بازیکنان این دوره بیشتر به پول فکر می‌کنند!)‌ پژمان نوری نیز با چشمانی اشکبار از تیم خداحافظی کرد و دیگر باید گفت قلعه‌نویی با لشکری نصفه و نیمه می‌خواهد تا پایان فصل دوام بیاورد. نکته قابل توجه این است که دعواهای مدیریتی در این باشگاه نیز که از هفته گذشته به اوج خود رسید اوضاع داخلی باشگاه را دگرگون خواهد کرد. قلعه‌نویی با شکست مقابل ذوب‌آهن عملا نشان داد در چالش بزرگی افتاده و با این نتایجی که در بازی‌های حساس به دست آورد، دست منتقدان خود را باز گذاشت. استقلال در این روزها به خودسوزی افتاده و اگر بخواهد به همین منوال پیش برود به شرایط سختی دچار خواهد شد.  
 

گروه اقتصادی:  با وجود اینکه انتظار می‌رفت دیپلماسی نفتی ایران فعال‌تر از همیشه باشد و در این مقطع زمانی حساس برای کنترل قیمت جهانی نفت نقش‌آفرینی کند و اقدام قابل توجهی انجام دهد، این اتفاق رخ نداد و زنگنه، وزیر نفت ایران نتوانست کاری از پیش ببرد تا با تصمیم اعضای اوپک، نرخ نفت سقوط ۶ دلاری را تجربه کند. این در حالی است که کارشناسان هشدار داده‌اند اگر اوپک تولید نفت خود را تا حد قابل توجهی کاهش ندهد قیمت نفت به 60 دلار می‌رسد اما وزیر نفت ایران می‌گوید: از تصمیم اوپک ناراحت نیستم. تصمیم اعضای اوپک در حفظ میزان تولید نفت در حالی مطرح می‌شود که با توجه به کاهش قیمت جهانی نفت این انتظار ایجاد شده بود که زنگنه از روابط خود و جایگاه ایران در سازمان اوپک برای مجاب کردن دیگر اعضا در کاهش میزان تولید نفت استفاده کند اما گویا کرسی‌نشینی وزیر نفت در اوپک در این دوره نتیجه قابل قبولی را به همراه نداشت. بنا به این گزارش به‌رغم رایزنی گسترده برخی کشورهای عضو اوپک همچون ایران و ونزوئلا برای کاهش سقف تولید نفت اوپک اما در پایان یکصد و شصت و ششمین نشست این سازمان در وین، اعضا تصمیم گرفتند سقف تولید روزانه 30 میلیون بشکه‌ای اوپک را تثبیت کنند. وزیران نفت سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک پنجشنبه ٦ آذر در پایان نشست خود پشت درهای بسته تصمیم گرفتند سقف تولید روزانه ٣٠ میلیون بشکه‌ای این سازمان را همچنان بدون تغییر حفظ کنند. با این تصمیم اعضای اوپک پیش‌بینی می‌شود روند کاهش قیمت نفت در بازار جهانی نه‌تنها متوقف نشود که شیب سقوط آزاد قیمت طلای سیاه تند‌تر هم شود. بر این اساس گمانه‌زنی موسسات معتبر بین‌المللی از کاهش قیمت نفت حتی تا سقف بشکه‌ای 60 تا 65 دلار حکایت دارد با این وجود پیش از آغاز نشست 166 اوپک، قیمت‌های جهانی نفت بار دیگر کاهش یافت و به پایین‌ترین سطح آن در 4 سال گذشته رسید. بر این اساس قیمت نفت برنت در بازارهای آسیا و اروپا با بیش از یک دلار و 75 سنت کاهش به بشکه‌ای کمتر از 76 دلار رسید که پایین‌ترین قیمت آن از ماه سپتامبر سال 2010 میلادی به شمار می‌رود. در همین حال بیژن زنگنه روز گذشته در بدو ورود به وین در جمع خبرنگاران با تاکید بر لزوم پایبندی اعضای اوپک به سهمیه‌های تولیدی اعلام کرد: ایران هیچ برنامه‌ای برای کاهش تولید خود (در صورت کاهش رسمی سقف تولید اوپک) ندارد. همزمان با این اظهارنظر، احتمال کاهش یک میلیون بشکه‌ای سقف تولید نفت اوپک در رسانه‌های بین‌المللی از چند روز گذشته مطرح شده و حتی ونزوئلا رسما از کاهش سقف تولید نفت این سازمان حمایت کرده است. رافائل رامیرز، وزیر خارجه ونزوئلا اعلام کرده است: دولت کاراکاس برای تثبیت قیمت نفت در بازار حاضر به کاهش تولید و عرضه نفت خود است.  در همین حال وزیران نفت جمهوری اسلامی ایران و عربستان‌سعودی پنجشنبه‌شب گذشته در وین دیدار و گفت‌وگو کردند و به نظر می‌رسد این دو کشور بزرگ نفتخیز جهان روی طرح کاهش یک‌میلیون بشکه‌ای تولید نفت اوپک به توافق رسیدند. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران پس از دیدار با علی النعیمی، وزیر نفت عربستان سعودی اعلام کرد: دیدگاه‌های ایران و عربستان درباره یکصد و شصت و ششمین نشست سازمان کشورهای صادر کننده نفت (اوپک) به هم نزدیک است. در حال حاضر تولید روزانه سازمان اوپک حدود 30 میلیون و 200 هزار بشکه در روز است که با وجود کاهش تولید نفت برخی کشورها همچون عربستان، عراق، قطر، آنگولا، کویت و نیجریه در ماه نوامبر سال جاری میلادی بازهم اعضای اوپک روزانه بیش از 200 هزار بشکه بالاتر از سقف تعیین شده نفت تولید و به بازار عرضه می‌کنند.
تثبیت تولید  نفت در اوپک خواست ایران نبود
وزیر نفت ایران پس از پایان نشست اوپک پشت درهای بسته با بیان اینکه نتیجه نشست اخیر آنچه ما می‌خواستیم نبود، گفت: از تصمیم اوپک ناراحت نیستم. بیژن زنگنه پس از پایان اجلاس اوپک گفت: قرار شد فعلا اوپک با همان سقف قبلی تولید کند و منتظر باشد ببیند با این قیمت‌ها، واکنش بازار درباره تولید، چه در بخش عرضه و چه در بخش تقاضا، چه خواهد بود. زنگنه ادامه داد: همینطور مطلب مهمی که باز هم اوپک بر آن تأکید کرد آن بود که ما به مشورت‌های بیشتر با یکدیگر نیاز داریم تا اینکه نظرهایمان را به هم نزدیک کنیم. برخی کارشناسان هشدار داده‌اند اگر اوپک تولید نفت خود را تا حد قابل توجهی کاهش ندهد قیمت نفت به 60 دلار می‌رسد. وزیر نفت ایران که برای شرکت در نشست اوپک به وین سفر کرده بود، پیش از نشست گفته بود، برخی اعضای اوپک و نه ایران معتقدند اکنون زمان دفاع از سهم اوپک در بازار نفت در برابر کشورهای غیرعضو است. زنگنه تأکید کرده بود: اعضای اوپک باید به سهمیه‌های تولیدی خود پایبند باشند اما ایران هیچ برنامه‌ای برای کاهش تولید خود ندارد.
سقوط 6دلاری قیمت نفت با تصمیم جدید اوپک
به دنبال تصمیم اوپک برای حفظ سقف تولید خود قیمت جهانی نفت ۶ دلار کاهش یافت و به ۷۲ دلار و ۸ سنت در هر بشکه رسید. در حالی که اوپک پس از عدم اعمال تغییر در سقف تولید خود، به استقبال یک جنگ قیمت با تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا رفته است، قیمت نفت در مسیر ثبت بزرگ‌ترین کاهش قیمت هفتگی خود از مه ‌2011 تاکنون قرار گرفته است. بلومبرگ اعلام کرد: در پی تصمیم اوپک برای حفظ سقف تولید خود در سطح 30 میلیون بشکه در روز، قیمت جهانی نفت 6 دلار کاهش یافت و بهای هر بشکه نفت برنت دریای شمال در معاملات روز جمعه به 72 دلار و 8 سنت رسید. سقوط 6 دلاری بهای نفت بیشترین کاهش قیمت نفت در یک روز از سال 2011 به این سو است. هر بشکه نفت سبک آمریکا نیز روز جمعه در برابر 68 دلار و 59 سنت معامله شد. قیمت نفت برنت و نفت خام آمریکا در این هفته 10 درصد کاهش داشته است.
 روند نزولی قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند
نماینده سابق ایران در اوپک با اشاره به اینکه تثبیت میزان تولید اوپک به معنای ادامه روند موجود خواهد بود، گفت: انتظار می‌رفت در اجلاس اوپک در جهت کاهش سهمیه تولید اعضا تصمیم‌گیری شود. محمدعلی خطیبی‌طباطبایی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه تثبیت تولید اوپک به میزان 30 میلیون بشکه به معنای ادامه وضع موجود و احتمالا ادامه روند نزولی قیمت‌ها خواهد بود، تصریح کرد:‌ اگرچه امیدواریم قیمت نفت باز هم کاهش نیابد اما با توجه به اینکه میزان تقاضا برای نفت اوپک 2/29 میلیون بشکه برآورد شده و اعضای اوپک بیش از 30 میلیون بشکه تولید می‌کنند، اضافه عرضه موجود به قیمت‌ها فشار وارد می‌کند. وی با بیان اینکه اکنون میزان تولید توسط اعضای اوپک حدود 4/30 میلیون بشکه است، خاطرنشان کرد: انتظار می‌رفت اعضای اوپک در جلسه اخیر در راستای کاهش عرضه تصمیم بگیرند اما متاسفانه چنین تصمیمی گرفته نشد و شاهد ادامه وضع موجود خواهیم بود. خطیبی با اشاره به اینکه در این اجلاس از کاهش تولید نفت غیراوپک صحبت شده است، گفت: گفته می‌شود با توجه به کاهش قیمت نفت تولید نفت شیل صرفه اقتصادی نخواهد داشت.

یک زن رئیس جدید اوپک شد
وزیر نفت نیجریه به‌عنوان رئیس جدید سازمان کشورهای صادرکننده نفت موسوم به اوپک انتخاب شد. به گزارش تسنیم به نقل از سی‌ان‌بی‌سی، دیزانی آلیسون مادوکه، وزیر نفت نیجریه به‌عنوان رئیس جدید اوپک انتخاب شد. وی پنجشنبه گذشته در یکصد و شصت‌و ششمین جلسه اوپک در وین به‌عنوان رئیس این سازمان انتخاب شد. مادوکه پس از این انتخاب در مصاحبه با شبکه سی‌ان‌بی‌سی اعلام کرد تولید‌کننده‌های غیرعضو اوپک باید بار هرگونه کاهش تولید در آینده را تحمل کنند. وی در ادامه افزود: البته امیدواریم در سال آتی شاهد ثبات بیشتری باشیم. همزمان با انتخاب مادوکه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در بیانیه‌ای اعلام کرد سطح تولید نفت خود را تغییر نمی‌دهد و سقف 30 میلیون بشکه در روز کنونی خود را حفظ می‌کند.

گروه بین‌الملل: مردم مولداوی در شرایطی فردا -یکشنبه- برای شرکت در انتخابات پارلمانی به پای صندوق‌های رأی می‌روند که مبارزه سختی میان طرفداران اتحادیه اروپا و روسیه در جریان است. به گزارش دویچه وله، جمهوری مولداوی کشوری محصور در خشکی در اروپای شرقی است که از غرب با رومانی و از شرق با اوکراین همسایه است و در ۲۷ آگوست ۱۹۹۱ اعلام استقلال کرده و 3 میلیون جمعیت دارد. مولداوی یک جمهوری پارلمانی است که رئیس‌جمهور در آن ریاست کشور و نخست‌وزیر ریاست دولت را بر عهده دارد. این کشور عضو شورای اروپاست و تقاضای عضویت در اتحادیه اروپا را کرده ‌است. از سوی دیگر مولداوی یکی از فقیرترین کشورها در همسایگی اتحادیه اروپا به حساب می‌آید و به دلیل مشکل بیکاری ناشی از بحران اقتصادی تقریبا یک سوم از مردم آن در سال‌های گذشته مجبور به ترک این کشور شدند. در انتخابات پارلمانی پیش روی طرفداران روسیه و اتحادیه اروپا در مقابل هم جبهه گرفته‌اند. ناظران سیاسی در کیشیناو، پایتخت مولداوی بر این باورند که انتخابات پارلمانی این کشور این بار سرنوشت‌ساز خواهد بود و این انتخابات مسیر آتی این کشور را به سوی اروپا یا روسیه ترسیم خواهد کرد. اختلافات کنونی در مولداوی با نزدیکی این جمهوری به اتحادیه اروپا بیشتر می‌شود. احزاب طرفدار روسیه از جمله حزب کمونیست مولداوی در صورت پیروزی در پارلمان این کشور خواستار لغو تفاهمنامه مولداوی با اتحادیه اروپا خواهند شد. هنوز مشخص نیست در انتخابات پارلمانی آرای احزاب طرفدار روسیه یا طرفدار اتحادیه اروپا بیشتر خواهد شد. نظرسنجی‌های کنونی نشان می‌دهد شمار آرای دو طرف به هم نزدیک است. در همین حال روسیه به طرق مختلفی فشار به مولداوی را بیشتر کرده است. مولداوی شدیدا وابسته به گاز روسیه است و این کشور بارها شاهد فشارهای گازی روسیه بود. روسیه همچنین تهدید کرده است کارگران مهاجر مولداوی را که تعداد آنها بیش از 500 هزار تن برآورد می‌شود، از روسیه اخراج خواهد کرد. گفته می‌شود بدون کمک این کارگران خزانه دولت مولداوی خالی خواهد بود. جدایی‌طلبان طرفدار روسیه در مولداوی نیز فشار به دولت مرکزی را بیشتر کرده‌اند. بویژه پس از امضای تفاهمنامه مولداوی با اتحادیه اروپا جدایی‌طلبان خواستار پیوستن به روسیه شدند. به باور کارشناسان
در صورت پیروزی طرفداران اروپا در انتخابات پارلمانی مولداوی، روسیه اقدام نظامی علیه این کشور نخواهد کرد اما تحریم‌های اقتصادی روسیه علیه مولداوی ادامه می‌یابد. از سوی دیگر پیروزی طرفداران روسیه نیز به گفته کارشناسان احتمالا سبب اعتراضات عمومی در این کشور خواهد شد. نیکلای تیموفتی، رئیس‌جمهوری مولداوی که پیش‌تر سخت با غضب پوتین روبه‌رو شده بود از مردمش خواسته راه اروپا را انتخاب کنند. وی گفت در غیر این صورت فقر و آینده‌ای تاریک در انتظار مردم مولداوی خواهد بود. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهوری روسیه در آخرین نشست سران کشورهای سابق شوروی موسوم به کشورهای همسود (۱۰ اکتبر ۲۰۱۴) در مینسک با عصبانیت روی میز نیکلای تیموفتی، رئیس‌جمهوری مولداوی کوبید و پرخاش کرد. این صحنه به دور از چشم خبرنگاران و فیلمبرداران حاضر در نشست نبود. پوتین نزدیکی مولداوی به اتحادیه اروپا را تحمل نمی‌کند. اگر محتوای مجادله پوتین فاش نشد اما روزنامه روسی «مسکوفسکی کومسومولتس» گزارش داد این مجادله حتی تا دست به گریبان شدن نیز پیش رفته است. قبل از این مجادله پوتین در مقابل سران کشورهای سابق شوروی حاضر در اجلاس با عصبانیت به تفاهمنامه مولداوی با اتحادیه اروپا اعتراض کرده و گفته بود این تفاهمنامه با روسیه هماهنگ نشده است. عصبانیت پوتین به نوشته اشپیگل آنلاین می‌تواند برای مولداوی پیامد بدی داشته و سرنوشتی مشابه اوکراین در کمین این جمهوری سابق شوروی باشد.
جنگ «ترانس‌نیستریا» شبیه جنگ اوکراین
آنچه در اوکراین اتفاق افتاد پیش از این در بخشی از سرزمین مولداوی روی داده است. جدایی‌طلبان روس در منطقه «ترانس‌نیستریا» علیه دولت مولداوی جنگیدند. این جنگ کوتاه‌مدت بود و پس از چند ماه با امضای قرارداد آتش‌بس و با «استقلال غیررسمی» ترانس‌نیستریا به پایان رسید. در این جنگ بیش از ۸۰۰ تن کشته شدند. جنگ ترانس‌نیستریا اگرچه به آتش‌بس انجامید اما کارشناسان آن را یک «مناقشه‌ خاموش» توصیف می‌کنند. بیش از 2 دهه است که جدایی‌طلبان طرفدار روسیه در ترانس‌نیستریا حاکم شده‌اند و با تاسیس یک ساختار حکومتی مافیایی و کمک‌های مالی روسیه به حیات خود ادامه می‌دهند. روسیه بویژه پس از رویدادهای اخیر در اوکراین دکترین جدید نظامی در پیش گرفت. در دکترین نظامی جدید روسیه از جمله آمده است: «استفاده از نیروهای مسلح و سایر یگان‌ها برای تأمین امنیت شهروندان روس که خارج از مرزهای فدراسیون روسیه به سر می‌برند، در انطباق با اصول و هنجارهای عمومی به‌ رسمیت شناخته شده قراردادهای بین‌المللی فدراسیون روسیه، قانونی است».

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی چهارشنبه شب در ادامه برنامه‌های مستمر خویش به منظور دیدار با خانواده شهدا و ایثارگران و در آستانه سالروز شهادت دکتر مجید شهریاری، در منزل این شهید والامقام حضور یافت و از مقام برجسته شهدای انقلاب اسلامی بویژه شهدای هسته‌ای تجلیل کرد.
رئیس‌جمهوری، شهید شهریاری را از دانشمندان و متفکران برجسته هسته‌ای کشور توصیف کرد و گفت: دشمن حساب شده این عزیزان را مورد هدف قرار داده است و هدف اصلی آنها این بود که جوانان و دانشمندان ما را از حضور در این مسیر بترساند تا تسلیم شوند اما امروز جوانان ما مصمم‌تر و با جدیت بیشتری در این عرصه به تلاش‌های خود ادامه می‌دهند.
رئیس‌جمهوری در این دیدار با اشاره به تقارن ایام شهادت دکتر شهریاری و مذاکرات هسته‌ای اخیر کشورمان اظهار داشت: در روزهای اخیر در زمینه هسته‌ای یک گام دیگر برای احقاق حقوق ملت ایران جلوتر رفتیم.
دکتر روحانی با اشاره به اینکه موضوع هسته‌ای کشورمان از ابعاد مختلفی برخوردار است، گفت: عرصه علمی، تحقیقاتی و فناوری یکی از ابعاد این موضوع است که توسط دانشمندان و متخصصان کشورمان پیگیری می‌شود و بعد دیگر، عرصه حقوقی و سیاسی است که دولت با قوت در آن حضور داشته و از حقوق ملت ایران در این زمینه دفاع می‌کند.
رئیس‌جمهوری با تاکید بر اینکه باید در همه ابعاد، کارها را با قوت و جدیت به پیش ببریم، اظهار داشت: در بعد فناوری و تحقیقات هسته‌ای بیش از 2 دهه است که کار و تلاش انجام می‌شود و در این مدت به رغم اینکه دشمنان و قدرت‌های بزرگ نمی‌خواستند ملت ایران به این فناوری دست پیدا کند، دستاوردهای بسیار خوبی داشته‌ایم.
دکتر روحانی با اشاره به اینکه ابتدا برای تأمین سوخت نیروگاه‌های هسته‌ای خود درخواست کردیم که دیگران آن را در اختیار ما قرار دهند اما آنها حاضر نشدند این فناوری را به ما بدهند، گفت: اقداماتی که در طول بیش از 2 دهه گذشته انجام شده است، نشان می‌دهد اراده ملت ایران بر این است که به این فناوری‌ دست پیدا کنیم و بحمدالله روز به روز در این زمینه گام‌‌های بهتر و بالاتری برداشته شده است.
رئیس‌جمهوری با بیان اینکه ملت ایران برای اینکه فناوری‌های علمی را کسب کرده و آن را حفظ کند، بهای زیادی پرداخته است، تصریح کرد: امروز ضمن اینکه باید با هوشیاری از هزینه‌های مردم در این زمینه بکاهیم، باید اصل هدف و مسیر علمی کشور را حفظ و تقویت کنیم.
دکتر روحانی گفت: اگرچه دشمن قوی است ولی خداوندی داریم که قدرت دشمنان در مقابل آن به حساب نمی‌آید و به فضل الهی و با توکل به خدای متعال از تمام گردنه‌ها عبور خواهیم کرد.
رئیس‌جمهوری همچنین با گرامیداشت هفته بسیج، اظهار داشت: امروز به خانه‌ای آمدیم که هم خانه یک عزیز شهید و والامقام بوده و هم همسر شهید از متخصصان توانمند کشورمان هستند و هم یک خانواده بسیجی است و همگی کار بسیجی انجام می‌دهند و این تقارن را در هفته بسیج گرامی می‌داریم.
دکتر روحانی در ادامه فرزندان این شهید والامقام را مورد خطاب قرار داد و با توصیه به آنها برای ادامه راه پدر شهیدشان گفت: ان‌شاء‌الله شما عزیزان جای پدرتان را هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان پر کرده و مدافع کشور و فناوری‌های علمی ملت ایران خواهید بود.
خانم دکتر بهجت قاسمی، همسر شهید دکتر مجید شهریاری نیز در این دیدار با خیر‌مقدم به رئیس‌جمهور و خداقوت به هیات مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان با توجه به حساس و سنگین بودن مذاکرات هسته‌ای اظهار داشت: مذاکره با 1+5 که از قدرت‌های بزرگ محسوب می‌شوند و به‌صورت یکپارچه و در کنار هم صف‌آرایی کرده‌اند و ایران یک‌تنه با آنها به مذاکره می‌پردازد، اقدام مجاهدانه و بزرگی است. وی با اشاره به بازدید خود از تأسیسات نطنز، تکنولوژی فعال در این تاسیسات را مایه عزت و غرور ملی توصیف کرد.
خانم دکتر قاسمی گفت: ما هم مثل همه ملت ایران انتظار داریم دستاوردهای هسته‌ای از دست نرود البته اطمینان داریم مسؤولان از دستاوردهای شهریاری‌ها دفاع خواهند کرد.
در این دیدار که دکتر نهاوندیان رئیس دفتر رئیس‌جمهوری، حجت‌الاسلام والمسلمین شهیدی معاون رئیس‌جمهوری در امور ایثارگران و رئیس بنیاد شهید و حسین فریدون دستیار ارشد رئیس‌جمهوری نیز حضور داشتند، لوح تقدیری به رسم یادبود از سوی دکتر روحانی به خانواده این شهید تقدیم شد.
دکتر مجید شهریاری ۸ آذرماه ۱۳۸۹ توسط عوامل وابسته به استکبار جهانی در تهران ترور شد و به شهادت رسید.
 

گروه بین‌الملل: از تاریخ 9 آگوست سال جاری میلادی (18 مرداد) تا امروز، اتفاقاتی در شهر فرگوسن در ایالت میسوری افتاده که در آمریکا کم‌سابقه بوده است. آنچه از یک شهر کوچک آغاز شد و رفته‌رفته به شهرهای دیگر کشیده شد، بنیان‌ها و ادعاهای دموکراسی و آزادی در آمریکا را زیر سوال می‌برد. حکم دادگاه که دارن ویلسون، قاتل براون جوان سیاهپوست را تبرئه کرد، از دوشنبه گذشته این شهر را بار دیگر به صحنه آشوب و درگیری‌ها کشانده است. درگیری‌های پلیس و مردم دوشنبه‌شب، در شهر فرگوسن آنقدر بالا گرفت که فرودگاه این شهر بسته و همه پروازها لغو شد، پلیس این شهر دیگر قادر به کنترل اوضاع نبوده و از گارد ملی آمریکا برای کنترل اوضاع تقاضای کمک کرد. در همراهی با معترضان شهر فرگوسن، مردم واشنگتن و نیویورک و دیگر شهرها نیز به خیابان‌ها آمدند. تظاهرکنندگان تابلونوشته‌هایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: «همدردی با مردم فرگوسن»، «تروریسم نژادپرستانه پلیس را متوقف کنید»، «عدالت برای مایکل براون» و «پلیس نباید در این کشور هر 48 ساعت یک جوان سیاهپوست را به قتل برساند». از روز سه‌شنبه حدود 400 معترض آمریکایی در جریان اعتراضات سراسری به حکم تبرئه پلیس سفیدپوست در فرگوسن دستگیر شده‌اند. این بازداشت‌ها در حالی صورت گرفت که هزاران تن در 170 شهر آمریکا دست به راهپیمایی اعتراضی زدند. حوادث اخیر فرگوسن و جنایت‌های مکرر پلیس علیه سیاهپوستان در آمریکا، سوالات زیادی را حول این موضوع شکل می‌دهد که چگونه است که با وجود اقدامات ضدحقوق بشری در آمریکا، دولت واشنگتن به خود اجازه می‌دهد به بهانه‌های حقوق بشری و دموکراسی همواره در کشورهای دیگر دخالت کند.
راهپیمایی اعتراضی مردم نیویورک
مردم نیویورک در راهپیمایی به مناسبت روز شکرگزاری علیه تصمیم هیات منصفه ایالت میسوری در تبرئه دارن ویلسون افسر پلیس فرگوسن که با تیراندازی موجب کشته شدن مایکل براون نوجوان سیاهپوست شده بود، تظاهرات کردند. تظاهرکنندگان با حرکت به سمت خیابان پنجم نیویورک شعار «عدالت نیست، آرامش نیست»، «پلیس نژادپرست نمی‌خواهیم» و «تمام سیستم لعنتی مقصر است» سردادند. تظاهرکنندگان همچنین شعار «پلیس قاتل را محکوم و به زندان بفرستید» سردادند. پلیس با شدت گرفتن اوضاع با برخی تظاهرکنندگان درگیر شد. در همین حال، گزارش‌هایی در توئیتر منتشر شده مبنی بر اینکه پلیس نیویورک به ایستگاه‌های تلویزیونی اعلام کرده نباید تظاهرات را نشان دهند.
استعفای پلیس قاتل
نیل برونتراگر، وکیل مدافع دارن ویلسون، قاتل سفیدپوست آمریکایی که مایکل براون را به ضرب گلوله کشت، اعلام کرد این افسر پلیس سفیدپوست قصد دارد استعفای خود را از اداره پلیسی که در آن کار می‌کرده، اعلام کند و احتمالاً به طور کلی شغل پلیس بودن را کنار گذارد. وی به شبکه سی‌ان‌ان گفت: الان مساله استعفا کردن و نکردن ویلسون نیست بلکه موضوع زمان استعفای او است. او هم‌اکنون در مرخصی با حقوق است و بحث‌هایی در حال حاضر صورت گرفته است که او
به صورت دوستانه از دپارتمان پلیس جدا شود.
تحریم خرید کالا در آمریکا
معترضان به قتل نوجوان سیاهپوست در فرگوسن آمریکا و تبرئه مأمور پلیس قاتل وی، تحریم خرید کالا را خواستار شدند. فعالان سراسر آمریکا پنجشنبه از مردم این کشور خواستند در اعتراض به حکم هیات منصفه ایالت میسوری که از تعقیب و مجازات مأمور پلیس قاتل نوجوان سیاهپوست خودداری کرد، از خرید کالا در روز جمعه 28 نوامبر که بزرگ‌ترین روز خرید سال محسوب می‌شود و به «بلک فرایدی» (جمعه سیاه) معروف است، امتناع کنند. یک سازمان مدافع حقوق بشر که «رایان کوگلر» کارگردان و نویسنده نمایشنامه‌های رادیو و تلویزیونی رهبری آن را برعهده دارد به منظور اعلام همبستگی با هزاران نفر از مردم معترض به حکم هیات منصفه در تبرئه این مأمور پلیس، تحریم عمومی این رویداد بزرگ خرید اجناس و کالا  را خواستار شد. «بلک فرایدی» (جمعه سیاه) در آمریکا یک روز پس از روز شکرگزاری و معمولا نخستین روز از ایام کریسمس در این کشور است. این روز در واقع شلوغ‌ترین روز خرید سال محسوب می‌شود زیرا اکثر قریب به اتفاق خرده‌فروشان در آمریکا اجناس خود را با بهای اندک به حراج می‌گذارند. این گروه مدافع حقوق بشر از مردم آمریکا خواست قول بدهند جمعه خرید نکنند و مردم اطراف محل سکونت خود را نیز به این تحریم ترغیب کنند.
انتقاد عفو بین‌الملل از آمریکا
سازمان عفو بین‌الملل، روز پنجشنبه با انتشار بیانیه‌ای در واکنش به حوادث اخیر شهر فرگوسن تاکید کرد آمریکا باید علیه بدرفتاری و استفاده از نیروی کشنده توسط نیروهای پلیس اقدام کند. عفو بین‌الملل افزود دولت آمریکا باید اقدامات بیشتری را انجام دهد تا مطمئن شود اقدامات پلیس در سراسر این کشور مطابق با قوانین بین‌المللی و استانداردهای حقوق بشر از جمله استفاده از نیروی کشنده است. در این بیانیه آمده است: وزارت دادگستری آمریکا در جمع‌آوری اطلاعات دقیق و جامع درباره استفاده از زور توسط پلیس شامل تعداد افرادی که به علت شلیک پلیس کشته یا زخمی شده‌اند، ناکام بوده است.
تب فرگوسن، لندن را نیز ناآرام کرد
هزاران نفر از مردم انگلیس در حمایت از مردم فرگوسن و در اعتراض به رفتار تبعیض‌آمیز پلیس چهارشنبه‌شب به خیابان‌های مرکز لندن آمدند و اعتراض خود را به حکم هیأت منصفه آمریکا در تبرئه دارن ویلسون اعلام کردند. معترضان در حالی که شمع‌های روشن به دست داشتند و حدود 5 هزار نفر نیز می‌شدند در مقابل سفارت آمریکا در لندن تجمع کردند و به احترام مایکل براون یک دقیقه سکوت کردند. پس از آن، این تظاهرات به خشونت کشیده شد و برخی معترضان موانع را از میان برداشتند و بمب‌های دودزا پرتاب کردند و با مأموران پلیس در میدان پارلمان در نزدیکی پارلمان این کشور درگیر شدند که البته گزارش‌ها حاکی از آن است که کسی در این اعتراضات دستگیر نشده است. کریستین تائوبیرا، وزیر دادگستری سیاهپوست فرانسه نیز در اظهاراتی خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان و حوادث جاری در فرگوسن در ایالت میسوری را محکوم کرد.
 

حسین کرمانی: هر چند طرح تحول سلامت از جمله برنامه‌های ملی است که با جراحی نظام سلامت کشور قصد ایجاد دگرگونی در این حوزه آن هم به نفع بیماران و کاهش دغدغه‌های خانواده‌ها را دارد اما به نظر می‌رسد اجرای گام سوم این برنامه ملی و افزایش تعرفه‌های پزشکی با شیب محسوس خالی از اشکال نبوده و با پیشرفت طرح و نمایان شدن نقاط ضعف و قوت آن نگرانی‌هایی را در جامعه ایجاد کرده است. افزایش 300درصدی تعرفه برخی خدمات در مقابل مطرح شدن این موضوع که هدف از اجرای طرح تحول کاهش پرداختی از جیب بیماران است به نوعی تضاد تبدیل شده است. این درحالی است که پرستاران و کادر درمانی هم آنچنان که باید از نحوه اجرای گام سوم طرح تحول سلامت رضایت ندارند چرا که به باور بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت، تعرفه‌های جدید با تمرکز بر پزشکان طرح‌ریزی شده و پزشک‌سالاری باعث ایجاد تبعیض در دستمزدهای اقشار گوناگون حوزه درمان می‌شود. به علاوه آسیب‌های دیگری نیز همزمان با افزایش تعرفه‌های پزشکی هم برای نظام سلامت و هم برای اقشار گوناگون جامعه پدیدار خواهد شد.  این موضوع بهانه گپ و گفت «وطن امروز» با تعدادی از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی شد. تعدادی از نمایندگان بهارستان معتقدند اجرای گام سوم طرح تحول 5  آسیب را تا این زمان به همراه داشته است.
تحمیل فشار مالی بر بیماران
همانطور که از نام طرح افزایش تعرفه‌های پزشکی بر می‌آید اولین تبعاتی که می‌تواند بیمار و خانواده وی را با اجرای گام سوم طرح تحول درگیر کند گرانی خدمات پزشکی و افزایش یکباره نرخ خدمات است. با ابلاغ کتاب ارزشگذاری خدمات پزشکی برخی از خدمات تا300درصد افزایش یافته که اگر نظارت دقیق و حمایت همه‌جانبه بیمه‌ها را به همراه نداشته باشد همه این بار مالی بر دوش بیماران خواهد افتاد. این موضوعی است که محمدحسین قربانی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز آن را تایید کرده و در این باره به «وطن امروز» می‌گوید: پایین بودن تعرفه‌ها در بخش دولتی باعث استقبال پزشکان از مراکز درمانی خصوصی شده بود که به دنبال این موضوع تعرفه‌ها افزایش پیدا کرد تا پزشک برای طبابت در مراکز دولتی رغبت پیدا کند. به گفته قربانی، در حال حاضر که برای ایجاد انگیزه در پزشکان تعرفه‌های پزشکی چندین برابر شده است این نگرانی وجود دارد که فشار مالی بر مردم بیشتر شده و پرداختی از جیب بیمار با تغییرات جدی روبه‌رو شود.
تبعیض برای اقشار گوناگون حوزه سلامت
از دیگر مشکلاتی که از روزهای آغازین افزایش تعرفه‌های پزشکی به صورت واضح و روشن نمایان شد بروز تبعیض در کادر درمانی و ایجاد اختلاف میان پرستاران و پزشکان بود. نعمت منوچهری از دیگر اعضای کمیسیون بهداشت مجلس با بیان این مطلب به «وطن امروز» می‌افزاید: تعرفه‌های اعلام شده نیاز به بازنگری دارد چراکه در حال حاضر حق پرستاران و کادر پیراپزشکی نسبت به این تغییرات نادیده گرفته شده و درآمد پزشکان خارج از حد متعارف افزایش پیدا کرده است. به باور منوچهری اگر این وضعیت اصلاح نشود انگیزه ادامه فعالیت از پرستاران و کادر پیراپزشکی صلب شده و مراکز درمانی با مشکل جدی روبه‌رو خواهند شد، یعنی هرچه برای ایجاد تحول در نظام سلامت تلاش کنیم اما کادر اجرایی فعال نداشته باشیم در عمل به نتیجه مطلوب دست نخواهیم یافت.
افزایش زیرمیزی به دنبال اجرای گام سوم
پدیده زشت زیرمیزی که متاسفانه گروه اندکی از پزشکان از بیماران مطالبه می‌کنند از جمله دلایل اصلی تغییر در تعرفه‌ها و گرانی تعرفه‌های پزشکی عنوان شد تا با واقعی شدن دستمزدها این بهانه از پزشکان متخلف گرفته شود که به دلیل کم بودن درآمد از بیمار به صورت مستقیم طلب مبالغ خارج از تعرفه نکنند اما به نظر می‌رسد با افزایش چند برابری تعرفه‌ها این موضوع وارد فاز تازه‌ای شده است. از یک طرف خدمات پزشکی با گرانی و رشد چند برابری مواجه شده و از سوی دیگر جبران این هزینه برعهده بیمه‌ها گذاشته شده که اگر بیمه‌ها نتوانند این هزینه را بموقع پرداخت کنند تمام هزینه بر دوش بیمار خواهد افتاد و زیرمیزی‌ها نه تنها حذف نمی‌شود بلکه بیشتر می‌شود. شهلا میرگلوبیات، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در این باره به «وطن‌امروز» یادآور می‌شود: کمیسیون بهداشت مجلس با افزایش تعرفه‌ها موافق نبود اما با اهرم زیرمیزی و حذف دریافت‌های نامتعارف این طرح تصویب شد اما به نظر می‌رسد نه تنها معضل پرداخت‌های غیرمتعارف را حل نخواهد کرد بلکه اگر بیمه‌ها نتوانند بموقع مبالغ را پرداخت کنند اوضاع بدتر هم خواهد شد و ضربه سنگینی به نظام سلامت وارد می‌شود.
بلاتکلیفی بیماران در مطب‌های خصوصی
این در حالی است که افزایش تعرفه‌ها هم در بخش خصوصی و هم در مراکز دولتی همزمان اتفاق افتاده و بر این اساس بیماران در مراکز خصوصی و مطب‌ها نیز با افزایش چندبرابری نرخ‌ها مواجه هستند. تا پیش از این به خودی خود مراکز خصوصی هزینه‌های بالاتری دریافت می‌کردند و به دنبال افزایش تعرفه‌ها باید شاهد پرش چند پله‌ای قیمت در مراکز خصوصی باشیم، موضوعی که به یک آسیب جدی در حوزه سلامت تبدیل شده است. بیات در این باره خاطرنشان می‌کند: با ابلاغ کتاب ارزشگذاری خدمات اوضاع در بخش خصوصی بدتر می‌شود و با توجه به شرایط تعرفه‌ها پرداخت از جیب بیمار افزایش پیدا خواهد کرد.
در حال حاضر درصد بالایی از بیماران به بیمارستان‌های خصوصی و مطب پزشکان مراجعه می‌کنند که به طور حتم با افزایش پرداخت روبه‌رو خواهند شد و این از جمله آسیب‌های اجرای تعرفه‌های جدید است.
بیمه، پاشنه آشیل نظام سلامت
البته افزایش چندبرابری تعرفه‌های پزشکی با تکیه بر بیمه‌ها و سازمان‌های بیمه‌گر مطرح شده به این معنی که جبران هزینه‌های تحمیل شده بر عهده بیمه‌ها قرار گیرد. این در حالی است که به نظر می‌رسد آنچنان که باید زیرساخت‌های این کار فراهم نشده است. هم‌اکنون سازمان‌های بیمه‌گر برای تجمیع با مشکل مواجه هستند و اقدام عملی برای این کار صورت نگرفته است به علاوه بیمه‌ها سابقه چندان درخشانی در جبران هزینه بیماران ندارند و این موضوع می‌تواند به عنوان تهدیدی جدی گام سوم طرح تحول سلامت را با خطر مواجه کند. مصداق بارز این موضوع اظهارات سلیمان عباسی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس است. وی با اشاره به کتاب ارزشگذاری خدمات سلامت به
«وطن امروز» می‌گوید: در ابلاغ تعرفه‌های جدید و عملکرد بیمه‌ها یک ابهام اساسی وجود دارد و آن هم این است که براساس این برنامه جدید برای هزار و 700خدمت پزشکی تعرفه تعیین شده که در حال حاضر بیمه‌ها فقط 300خدمت آن را پوشش می‌دهند و مشخص نیست تکلیف هزارو400خدمت باقیمانده چیست؟
خرج‌تراشی و پرت منابع در وزارت بهداشت
همانطور که پیش از این عنوان شد طرح تحول سلامت با حمایت همه‌جانبه مجلس و با تصویب اعتبارات قابل توجهی به منظور ایجاد تحول واقعی در نظام سلامت به تایید نمایندگان رسید و به اجرا درآمد اما افزایش تعرفه‌های پزشکی تا حدودی منابع در اختیار این وزارتخانه را به سمت مسیرهای غیرضروری هدایت کرده است. این موضوعی است که عباسی ضمن تایید آن می‌افزاید: یکی از آسیب‌های افزایش تعرفه‌ها که نگران‌کننده به‌نظر می‌رسد پرت منابع مالی در وزارت بهداشت است. در حال حاضر افزایش تعرفه‌ها هزینه‌های این وزارتخانه را دوچندان کرده و منابع در اختیار این وزارتخانه صرف اضافه پرداختی تعرفه‌ها می‌شود. وی بیان داشت: به عنوان نمونه انجام یک آزمایش اگر پیش از این 5هزار تومان هزینه داشت با ابلاغ تعرفه‌ها به 10هزار تومان افزایش یافته که هزینه مضاعفی را به وزارت بهداشت تحمیل می‌کند به علاوه دستمزد پزشکان نیز با تغییرات جدی مواجه شده و هزینه‌های جاری این وزارتخانه را بیشتر کرده است و بیم آن می‌رود که منابع مالی در مسیرهای غیرضروری هدایت شود. به گفته عباسی، بودجه‌ای که نمایندگان برای طرح تحول سلامت مصوب کرده‌اند با تکیه بر پیشگیری از بیماری‌ها و کاهش هزینه‌های درمانی در آینده صورت گرفته اما در حال حاضر این وزارتخانه با محوریت اصلی درمان برنامه‌ها را به پیش می‌برد و بیشتر پزشکان را بهره‌مند کرده است.

گروه اقتصادی: کاهش تولید برخی خودروها در حال تبدیل شدن به سیر ادامه‌داری است که بیش از همه مشتریان و پیش‌خریداران اینگونه خودروها را نگران کرده است. «وطن امروز» در گزارش چهارم آذر خود به این موضوع پرداخت و به نقل از رضا شیوا، رئیس شورای رقابت نوشت که خودروسازان نباید به‌صورت بلندمدت و یک‌ساله محصولات خود را پیش‌فروش کنند زیرا وقتی تامین قطعات وابسته به خودروساز خارجی است و مشخص نیست در یک سال آینده چه اتفاقی می‌افتد، پیش‌فروش طولانی‌مدت درست نیست. متاسفانه در این میان عدم همکاری رنو با خودروسازان داخلی، موجب توقف تولید تندر90 و زما‌بر شدن تولید مگان و تحویل آن به مشتریان شده است. شیوا همچنین با اشاره به تعهدات عقب افتاده در زمینه تندر 90 و مگان تصریح کرد که به خودروسازان سفارش می‌کنم تا زمانی‌که قرارداد محکمی با رنو پارس منعقد نکرده‌اند دیگر خودروی تندر90 را پیش‌فروش نکنند و حتی از فروش نقدی آن نیز خودداری کنند. به نظر می‌رسد صحبت‌های شیوا در این راستا است که در چند ماه اخیر به‌دلیل کاهش تحویل قطعه از سوی شرکت رنو پارس، تولید خودروی تندر90 در دو شرکت خودروساز داخلی به حداقل ممکن برسد که اکنون رسیده است. ایسنا در این‌باره گزارش داد که در مهر  امسال تولید خودروی مگان با افت صددرصدی از 44 دستگاه در مهر پارسال به صفر رسیده است. در این مدت تولید نیسان تیانا نیز با کاهش صد درصدی از 65 دستگاه در مهر پارسال به صفر کاهش یافته است. همچنین تولید خودروی
ام وی ام 110 سه سیلندر نیز با کاهش صد درصدی از 5 دستگاه در مهر 1392 به صفر رسیده است. در این مدت تولید خودروی مزدا3 نیز با افت صد درصدی از 79 دستگاه در مهر پارسال به صفر کاهش یافت. علاوه ‌بر این تولید خودروی j3 با کاهش صد درصدی از یک دستگاه در مهر 1392 به صفر رسیده است.
قیمت تندر اوج گرفت
در همین حال به‌دنبال مخالفت شورای رقابت با افزایش قیمت تندر۹۰ و کمبود عرضه این خودرو توسط شرکت‌های خودروسازی به بازار، تهیه این خودرو برای مشتریان مشکل شده و قیمت‌ها نیز سیر صعودی به خود گرفته است. تسنیم در این‌باره گزارش داد که براساس مصوبه شورای رقابت قیمت تندر90 همان قیمت سال 1392 بوده و هیچگونه تغییری تا پایان سال نخواهد داشت البته در این مدت شرکت‌های خودروساز هم  به هیچ عنوان نباید فروش نقدی در خودروی تندر 90 داشته باشند. تصمیم شورای رقابت برای ثابت ماندن قیمت تندر90  و مشکلات خودروسازان در تأمین قطعات این خودرو باعث شد تا خط تولید تندر90 در برخی شرکت‌های خودروساز متوقف شود که همین امر عرضه این خودرو را در سطح بازار کاهش داد و موجب افزایش 6 میلیونی قیمت تندر 90 در سطح بازار نسبت به کارخانه شد. یکی از فروشندگان خودرو در این‌باره می‌گوید: در حال حاضر خودروی تندر90 در بازار نایاب شده و کمتر نمایشگاه‌داری حاضر است این خودرو را معامله کند زیرا همچنان به افزایش قیمت آن در روزهای آینده امیدوار است. موسایی با اشاره به اینکه تندرپارس نیز توسط شرکت پارس خودرو به بازار عرضه نمی‌شود، افزود: هم‌اکنون تندر90 از 44 تا 45 میلیون تومان توسط نمایشگاه‌داران قیمت‌گذاری شده اما خرید و فروشی صورت نمی‌گیرد. این در حالی است که قیمت کارخانه این خودرو حدود 38 تا 39 میلیون تومان تعیین شده بود. این فروشنده خودرو اضافه کرد: در دیگر خودروها نوسان قیمت زیادی در بازار مشاهده نمی‌شود اما فقط تندر90 با حاشیه‌های زیادی در خرید و فروش روبه‌رو شده است. محمودی دیگر فروشنده خودرو با گله از اینکه در یک سال اخیر بازار خودرو هر روز با نوسانات مختلفی روبه‌رو بود، افزود: این‌بار نوبت به تندر90 رسیده و هیچکس هم تدبیر مناسبی برای مدیریت بازار انجام نمی‌دهد. گزارش‌های دریافتی از بازار در این‌باره نشان می‌دهد هم‌اکنون محصولات ایران خودرو از جمله تندر90 E2 تک‌ایربگ با قیمت 42 میلیون و 600 هزار تومان، تندر90 E2 دو ایربگ 43 میلیون تومان و تندر90 اتوماتیک E2 حدود 54 تا 55 میلیون تومان در سطح بازار به فروش می‌رسد.  همچنین تندر90 E2 تک‌ایربگ پارس خودرو با قیمت 42 میلیون و 500 هزار تومان، تندر90 E2 دو ایربگ 43 میلیون و 700 هزار تومان و پارس تندر دو ایربگ 43 میلیون و 600 هزار تومان مورد معامله قرار می‌گیرد. البته قیمت‌های یادشده قیمت رسمی بازار نبوده و هر کدام از نمایشگاه‌داران باتوجه به خریداران قیمت‌های متفاوت‌تری را هم اعلام می‌کنند.
 توقف تولید مگان
از سوی دیگر رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران اظهار داشت با توجه به اینکه تولید مگان در کشور کاملا به صورت مونتاژ صورت می‌گرفت و ایران دارای چند صد بنگاه قطعه‌سازی است، تولید ماشینی که کاملا مونتاژ باشد، منطقی نیست بنابراین با توقیف تولید آن موافق هستیم. سیدرضا نوروززاده با تاکید بر لزوم اجرای دقیق مفاد قرارداد تولید محصولات رنو در ایران درباره اعلام مدیرعامل شرکت رنو پارس که امکان انتقال قطعات 5 هزار دستگاه مگان از ترکیه به ایران وجود دارد ولی سایپا پولی بابت این مساله پرداخت نمی‌کند، گفت: تاکنون خطوط تولید برخی خودروها مانند ماکسیما، مگان و قشقایی در ایران ایجاد شد ولی درنهایت با مشکل تولید روبه‌رو شدیم. همچنین معاون فروش و بازاریابی گروه خودروسازی سایپا گفت: افرادی که مگان را پیش‌خرید کرده‌اند، در صورت تمایل می‌توانند
3 خودروی دیگر را به‌عنوان خودروی جایگزین دریافت کنند. محمدعلی قادری با بیان اینکه در گذشته 5500 خودروی مگان پیش‌فروش کرده‌ و متاسفانه به‌دلیل عدم عمل به تعهدات از سوی شرکت رنو و تحویل ندادن قطعات، موفق به تولید این خودرو نشدیم، خاطرنشان کرد: از 5500 خریدار خودروی مگان، تعداد 4400 نفر تاکنون خودروی جایگزین مدنظر را دریافت کرده‌اند. قادری در این‌‌باره ادامه داد: تاکنون خریداران مگان می‌توانستند باقی محصولات سایپا از جمله پراید و تیبا را به‌عنوان خودروی جایگزین دریافت کنند، از این پس نیز می‌توانند از سراتو با گیربکس دنده‌ای، CS35 و Eado به‌عنوان خودروی جایگزین استفاده کنند. وی افزود: قیمت سراتو با گیربکس دنده‌ای 70 میلیون تومان، CS35 معادل 83 میلیون تومان و Eado معادل 80 میلیون تومان تعیین شده است. قادری با بیان اینکه مگان با قیمت‌های مختلفی در گذشته به مشتریان فروخته شده، تصریح کرد: در صورت تمایل مشتریان، قیمت فروخته شده مگان، به اضافه سود تاخیر مبلغ واریز شده تاکنون حساب شده و مابه‌التفاوت مبلغ به دست آمده با قیمت دیگر محصولات مورد نظر مشتریان از آنها دریافت یا به آنها پرداخت خواهد شد. وی خاطرنشان کرد: خریداران مگان در صورت تمایل می‌توانند از امروز برای دریافت خودروهای جایگزین معرفی شده اقدام کنند.

فاطمه صالحی: در شرایطی که افکارعمومی در انتظار انتشار اخباری متفاوت از اسناد منتشر شده درباره صدور مجوز تولید و واردات سیگار مارلبرو برای یک شرکت خاص توسط وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم بود، جوابیه صادر شده توسط این وزارتخانه بر همه ادعاهای مطرح شده، مهر تایید زد. اواخر آبان‌ماه سال جاری خبر صدور مجوز واردات 12 میلیارد نخ سیگار برند مارلبرو -متعلق به شرکت صهیونیستی فیلیپ موریس-  به شرکت زرین‌تجارت خاورمیانه منتشر شد که طبق این مجوز، این شرکت خاص می‌توانست سالانه یک ‌میلیون و 200 هزار کارتن سیگار مارلبرو را وارد کشور کند. علاوه بر آن، براساس مجوزی دیگر، شرکت مذکور مجاز به تاسیس کارخانه تولید سیگار مارلبرو به مقدار 12 میلیارد نخ در سال شده بود. نکته عجیب ماجرا فرآیند غیرطبیعی صدور مجوز برای این شرکت بود که در جوابیه صادر شده توسط وزارت صنعت و تجارت  قانونی و طبیعی خوانده شده است. اما ماجرا زمانی جالب‌تر شد که برخلاف ادعای وزارت صنعت و تجارت، وزارت اطلاعات علاوه بر اشاره به «صهیونیستی بودن» شرکت صاحب برند سیگار مارلبرو، در پاسخ به استعلام صورت گرفته به‌منظور اعطای مجوز فعالیت دخانی به شرکت مذکور، این امر را خلاف مصلحت ارزیابی کرده بود! این در حالی است که پیش از این در جوابیه وزارت صنعت و تجارت اعلام شده بود، مجوز واردات سیگار مارلبرو با استناد به نظر کمیته تخصصی وزارت امور خارجه صادر شده است. همچنین وزارت صنعت تاکید کرده بود: «طبق اظهار نظر وزارت امور خارجه، مستنداتی دال بر صهیونیستی بودن شرکت فیلیپ موریس وجود ندارد و به همین دلیل مجوز واردات سیگار مارلبرو به کشور صادر شده است».  در اعتراض به رفتار متناقض وزارت امور خارجه در پرونده اعطای مجوز به شرکت فیلیپ موریس برای واردات سیگار به کشور، رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: «یک پرونده قطور در کمیسیون اصل ۹۰ درباره وابستگی شرکت مارلبرو به صهیونیست‌ها تهیه شده است. به اعتقاد نمایندگان این کمیسیون، صهیونیست بودن این شرکت قطعی است و در این رابطه باید اقدامات اساسی برای لغو مجوز فعالیت شرکت مارلبرو در ایران انجام شود». پورمختار با اشاره به اینکه اسم مدیر شرکت مارلبرو به جای فیلیپ موریس در اصل دیاموند است و اصلیت یهودی آلمانی‌تبار دارد، افزود: «نماد این شرکت یک شیرغران است که این تمثیل صهیونیست‌های یهودی است کما اینکه بسیاری از مدیران شرکت مارلبرو مانند مدیر امور مالی این شرکت از پیشگامان امضای قرارداد کمپ دیوید و همچنین حمله به طبس بوده‌‌اند».

محمدعلی پورمختار که میهمان تلفنی برنامه «متن/ حاشیه» شبکه سوم سیما بود، با بیان اینکه شرکت مارلبرو برای آنکه ماهیت صهیونیست بودن خود را پنهان کند، اقدام به تأسیس یک هلدینگ کرده و تحت پوشش آن فعالیت می‌کند، تصریح کرد: کمیسیون اصل ۹۰ ایراد اصلی فعالیت این شرکت را در ایران متوجه وزارت امور خارجه می‌‌داند زیرا وزارت صنعت، معدن و تجارت به استناد گزارش وزارت امور خارجه در صهیونیست نبودن این شرکت اقدام به ارائه مجوز فعالیت در کشور کرده است. جالب توجه است که در همین برنامه اعلام شد دادستانی کل کشور رسماً به صورت شفاهی و کتبی صهیونیست بودن شرکت مارلبرو را به وزارت صنعت، معدن و تجارت اعلام کرده بود.
فیلیپ موریس از بزرگ‌ترین کمپانی‌های سیگارسازی جهان است و نزدیک به 16 درصد تولید جهانی سیگار در دست این شرکت است. هرچند تحریم شرکت‌های صهیونیستی سال‌هاست در لیست اهداف مسلمانان جهان دیده می‌شود اما از سال 2000 همزمان با شکل‌گیری جنبش انتفاضه دوم تاکنون، علاوه بر مسلمانان، سایر ملت‌های معترض به رفتارهای نژادپرستانه صهیونیست‌ها نیز به لیست «بایکوت اسرائیل» اضافه شده‌اند. مروری کوتاه بر تبلیغات گسترده مردمی بر ضد شرکت صهیونیستی فیلیپ موریس در اینترنت موید میزان جدی بودن ماجرای بایکوت این شرکت و سایر برندهای حامی اسرائیل در فضای بین‌الملل است. در مقابل کمپانی مذکور به منظور رهایی از خسارت‌های مالی حاصل از بایکوت برند مارلبرو، با تغییر استراتژی تجاری خود به خرید مجموعه‌ای از کارخانجات کمترشناخته شده تولید تنباکو در جهان و برندسازی محلی روی آورده است. این تغییر رویکرد پس از تحریم عمومی مارلبرو و روی آوردن مردم به برندهای محلی و سیگارهای فرانسوی جدی‌تر شد به نحوی که فیلیپ موریس هم‌اکنون در تقابل با جنبش تحریم مسلمانان، اغلب برندهای محلی در کشورهای عربی و مناطق مسلمان‌نشین شرق آسیا را خریداری کرده است. بزرگ‌ترین جنگ کمپانی فیلیپ موریس با مسلمانان هم‌اکنون در کشورهایی مثل اندونزی، سوییس، فرانسه و انگلستان در جریان است. البته فیلیپ موریس به عنوان کمپانی مشهور «حامی اسرائیل» که درصدی از سود سالانه‌اش را به جیب صهیونیست‌ها می‌ریزد، اولین شرکت صهیونیستی نیست که در سایه غفلت مسؤولان به بازار ایران راه یافته است. هم‌اکنون تبلیغات شهری شرکت «دنون فرانسه» که از مشهورترین برندهای حاضر در صدر لیست «بایکوت اسرائیل» در اروپا و آمریکا قرار دارد در بیلبوردهای تهران و تبلیغات تلویزیونی قابل مشاهده است. برندی که با مدیرعاملی «هنریک بورن» مدیر اجرایی دنون فرانسه، در سال 1386 به بازار ایران وارد شد و اکنون علاوه بر تولید دسر، سهامدار کارخانجاتی در حوزه شیرخشک و قهوه است.
دنون مالک 20 درصد از «صنایع غذایی اشتراوس» در نهاریا اسرائیل است که دومین تولیدکننده مواد غذایی سرزمین‌های اشغالی به شمار می‌رود. جالب اینجاست که پس از اولین دور تحریم شرکت‌های اسرائیلی توسط اعراب، در سال 1982 بنا بر مستندات موجود در سایت کمپانی اشتراوس، دنون همکاری خود با این شرکت را لغو کرد اما در سال 1996 مجددا به بزرگ‌ترین شریک اشتراوس تبدیل شد. در هر حال اشتراوس از دهه 70 میلادی مدیریت «تحقیق و توسعه» دنون فرانسه که متعلق به یک یهودی سرشناس بود را برعهده داشت. در سال 1998 نیز «فرانک ریبود» به نمایندگی از دنون، برنده دریافت جایزه جوبیلی- سالگرد استقلال اسرائیل- از دست نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، بنیامین نتانیاهو شد.  اکنون که به واسطه ورود قاطعانه مجلس، وزارت اطلاعات و قوه قضائیه موضوع مهم انعقاد قرارداد دولت با شرکت صهیونیستی فیلیپ موریس، در وضعیت لغو قرار گرفته، انتظار می‌رود پرونده فعالیت آزادانه سایر شرکت‌های صهیونیستی در بازار جمهوری اسلامی ایران نیز مجددا بازگشایی شود. مروری کوتاه بر فتاوای همه مراجع عظام تقلید مبنی بر حرمت معامله با صهیونیست‌ها، خود دلیلی قاطع بر اهمیت به جریان افتادن لغو تجارت با شرکت‌هایی همچون دنون، نستله، پپسی و کوکاکولا است.