|
تغییرات مداوم مدیریت، بلای جان تیمهای پرطرفدار
روی گسل ساختمان نساز
مهدی طاهرخانی: اینک برخلاف 2 دهه قبل، تیمهای کمتماشاگرتر و اصولا آنهایی که جذابیت کمتری برای مردم یک شهر دارند، راحتتر در فوتبال ایران موفق میشوند. دلیل هم کاملا مشخص است. مدیران غیرفوتبالی و غالبا اقتصادی علاقه کمتری برای حضور در آنجا دارند و همین سبب بهوجود آمدن ثبات میشود.آنچه امروز در فوتبال ما کیمیا شده و به سرعت هم واگیردار میشود، نداشتن ثبات است. پیش از این تغییر دولت و طبیعتا عوض شدن مدیریت کلان کشور موجب یک تحول اساسی آن هم هر 8 سال یکبار میشد اما حالا این تغییرات بیهیچ بهانهای در حال شیوع است و بدون شک در آینده نهچندان دور، خسران زیادی از این بابت فوتبال ایران متحمل میشود.نمونه برای مثال فراوان است. شاید دم دستیترین آنها همین پرسپولیس باشد. محبوبترین تیم ایران که از 14 دوره لیگ برتر تنها 2 بار قهرمان شده و بدتر از آن در 7 سال گذشته تنها یک بار در کورس قهرمانی تا هفته پایانی قرار داشته است. اینکه فوتبال ما به واسطه پول بیش از اندازه دچار آسیب شده یک واقعیت است، اینکه سیکل تولید ستاره به دهها دلیل معیوب شده هست هم کاملا عیان، اما چرا باید تیمی همانند پرسپولیس بیشتر از سایرین لطمه ببیند؟ شاید دلایل متعددی وجود داشته باشد اما مهمترین آن، وسوسه درونی مردانی است که حاضرند به هر قیمتی به صندلی مدیریت این باشگاه برسند. راه دوری نروید. همین 5 سال گذشته را مرور کنید تا ببینید این تیم چند مدیر عامل، چند هیات مدیره و مهمتر از آن چند کادر فنی و بازیکن عوض کرده است. در چنین فضایی موفقیت چگونه حاصل میشود؟ حبیب کاشانی با یک جهانبینی کاملا متفاوت از حسن انصاریفرد بر مسند کار مینشیند اما مجبور به ترک صندلیاش میشود. بازمیگردد اما دوباره میرود. در این بین مصطفوی، عباس انصاریفرد، پروین، رویانیان، رحیمی، سیاسی و طاهری هر یک میآیند و میروند.همه این مدیران فلسفه خاص خود را دارند اما غیر از رویانیان که آن هم فرصت آنچنانی نداشت مابقی حتی رنگ پایان فصل را هم ندیدند.طبیعتا مربیانی که با چنین «مدیران چمدانبهدستی» طرف هستند مجبورند به 2 چیز فکر کنند؛ نتیجهگیری زودهنگام و پر کردن کردن جیب خود تا روزی که اخراج شوند. علی دایی درست یا غلط توسط رویانیان آورده شد. درست یا غلط یک تیم را بست که یک فصل در کورس بود و سال بعد در 6 هفته اول بدترین نتایج را گرفت. بزرگترین اشتباه وزارت ورزش و جوانان، اختیار تام دادن به مردانی بود که کمترین تخصص را در هیات مدیره پرسپولیس داشتند. یکی به واسطه پولدار بودن توسط مردان دولت یازدهم به مقام شامخ ریاست هیات مدیره پرسپولیس رسید، یک شب با بدترین تصمیم، هم پرسپولیس را بیمدیرعامل کرد هم بیسرمربی. وقتی هواداران خشمگین این تیم که لزوما طرفدار علی دایی هم نبودند و تنها بهواسطه تجربه گذشته میدانستند تغییر زودهنگام خروجیای جز فلاکت ندارد، علیه وزیر ورزش شعار دادند، همه مردان وزارت ورزش به صرافت افتادند تا ثابت کنند، آقای وزیر بابرکناری دایی موافق نبود. بر فرض مثال هم که اینچنین باشد اما چه کسی این ترکیب هیات مدیره را برای پرسپولیس چید؟ چه کسی اجازه داد حمیدرضا سیاسی یک شبه در فوتبال ایران معروف شود و حالا چندین ماه است بدون آنکه احدی بداند در بازداشت به سر میبرد؟ اینها همه اشتباهات مردان سئول بود که پرسپولیس را به این روز انداخت. تردید نداشته باشید اگر هرکسی به جای امیر قلعهنویی با آن پیشینه درخشان روی نیمکت استقلال بود پس از شکست در داربی و حذف از جام حذفی اخراج میشد اما این شانس آبیها بود که امیر قلعهنویی 5 قهرمانی را در کارنامهاش دارد و همین کثرت جام از او مردی به مراتب بالاتر از همه اعضای هیات مدیره استقلال ساخته است.نشان به این نشان که آن روزها که استقلال پشت سر هم میباخت، وقتی قرار شد اعضای هیات مدیره تشکیل جلسه دهند از ترس اینکه کسی فایل صوتی را بعدا در اختیار سرمربی قرار ندهد کوچکترین حرفی علیه او زده نشد و همین اتفاق خوب حالا موجب شده استقلال در کورس قهرمانی باشد و پرسپولیس در میانههای جدول برای فرار از سقوط بجنگد. ارسال به دوستان
8 مربی بزرگ و موفق تاریخ فوتبال آلمان
از قیصر تا یوگی
امین ابطحی: انتشار چنین رنکینگهایی همواره جنجالبرانگیز بوده است چون نظریات در این زمینه و بویژه در انتخاب برترین سرمربیان تاریخ فوتبال کشوری بسیار متفاوت است. چون فوتبال، افکار و فلسفه مربوط به آن همواره در سالهای مختلف بسیار متفاوت بوده و از طرفی فوتبال در سطح باشگاهی و ملی را نیز نمیتوان با یکدیگر مقایسه کرد. با این وجود روزنامه آلمانی Die Welt، به مناسبت مرگ اودو لاتک اقدام به معرفی 10 مربی برتر فوتبال آلمان کرده و این سرمربی سابق بایرنمونیخ را به عنوان برترین مربی تاریخ فوتبال آلمان معرفی کرده است. ارسال به دوستان
اخبار
استقلالیها دوباره به کیش میروند ارسال به دوستان
چطور میتوان کین را در ترکیب سهشیرها جا داد
علی امیریفر: فرم مناسب او تمجید دیوید بکام و آرسن ونگر را برانگیخته است. روی هاجسون در مصاحبه اخیر خود اذعان کرد؛ کین شایسته دعوت به تیمملی است و تایید کرد نام او در لیست آینده سهشیرها برای رویارویی با ایتالیا و لتونی خواهد بود. با وجود او در ترکیب تیمملی انگلستان در بازیهای پیشرو، بلافاصله این سوال که با وجود او ترکیب تیمملی انگلستان به چه صورت خواهد بود پیش میآید. در اینجا 3 راهحلی که هاجسون میتواند به آنها برای گرفتن بهترین بازی از کین استفاده کند روبهرو خواهید شد. در آخرین بازیهای اسپرز، کین به عنوان مهاجم هدف از سوی اریک لاملا، موسی دمبله و کریستین اریکسن از عقب حمایت میشد. کین نشان داد که در چنین شرایطی و وقتی که بهعنوان تک مهاجم، حمایت شود بهترین عملکرد را خواهد داشت. این در شرایطی است که وین رونی از مدتها پیش در نقش هافبک نیز خود را در منچستر اثبات کرده است و وظیفهای که کین نیاز دارد، را در ترکیب شیاطین سرخ برای فالکائو و فانپرسی انجام میدهد. بهرغم اینکه او در پست اصلی خود بازی نمیکند، 3 پاس گل و ایجاد 30 موقعیت گل را در این فصل به ثبت رسانده است. پشت سر رونی هم هاجسون میتواند بهعنوان گزینههایی با خصوصیات تدافعی بیشتر، از جردن هندرسون و استیوارت داونینگ که فصول خوبی را در لیورپول و وستهام پشت سر میگذارند، استفاده کند. وقتی تکلیف برش میانی زمین در نیمه حریف مشخص شود، به سراغ کنارههای زمین خواهیم رفت. به نظر میرسد گوش راست و چپ انگلستان به نام رحیم استرلینگ و تئو والکات سند خورده باشد. هر دوی این بازیکنان با سرعت باورنکردنی، تکنیک و قدرت پاسور بودن خوب میتوانند ارمغانآور گلهای زیادی برای کین باشند. اگر هاجسون گزینههای تمامکننده را در ترکیب قبلی محدود ببیند، میتواند کمی ریسک کند و از دنیل استوریج و رحیم استرلینگ در کنار کین استفاده کند. استرلینگ در تمام فصل در بالاترین سطح ممکن درخشید و استوریج در بازگشت از مصدومیت به نظر نمیرسد فاصلهای با اوج خود داشته باشد اگرچه این زوج به دلیل مصدومیت در بیشتر طول فصل در کنار هم بازی نکردند. به دلیل مصدومیت استوریج، این زوج در این فصل چندان در کنار هم بازی نکردهاند، با این حال آنها در فصل قبل نشان دادهاند که با وجود یک بازیکن سوم -مانند آنچه فصل گذشته در مورد حضور سوارز اتفاق افتاد- هم میتوانند به خوبی در کنار هم بازی کنند. آنها همچنین میتوانند همکاری خوبی با 2 بازیکن لیورپولی دیگر در پشت، یعنی جردن هندرسون و آدام لالانا داشته باشند. این شناخت میتواند برای تیمملی انگلستان یک موهبت باشد. از کیفیت جیمز میلنر در کنارها هم میتوان استفاده کرد. این بازیکن که در هر دو سمت میتواند بازی کند، در پرسینگ هم خوب عمل میکند. اگر هاجسون بنا بر عادت همیشگی بخواهد با وجود استوریج، یک2-4-4 کلاسیک را به بازی بفرستد، کین به عنوان بازیکنی انرژیک میتواند با آزادی عمل در همه جای محوطه جریمه حضور داشته باشد. اگر او و استوریج بتوانند به همکاری متقابل دست پیدا کنند و به خوبی جای خود را در بازی عوض کنند، با توجه به خصوصیات متنوعشان میتوانند ویرانگر باشند. برای استفاده از سیستم 2-4-4 انگلستان به 2 وینگر کلاسیک و باکیفیت نیاز دارد. چیزی که در حال حاضر از آن بیبهره است. الکس اوکسلید و جیمز میلنر شاید به این جایگاه دست پیدا کنند؛ 2 بازیکنی که به سختی تلاش میکنند و بارها جناحین را با گامهای سریع خود میروند و میآیند. همچنین جردن هندرسون به احتمال فراوان جایگاه خود را در میانه میدان حفظ کند، اما آنگاه آنها از حیث خلاقیت ضعیف عمل خواهند کرد. حضور داونینگ به عنوان بازیکنی پا به توپ و با تجربه میتواند خلأ خلاقیت و تجربه را همزمان در کنار هندرسون مرتفع سازد. ستاره وستهام در فصل جاری 64 موقعیت گل خلق کرده است. در کمبود ستارههای بزرگ، نیاز به بودن کین در ترکیب میتواند مشکلی جدید برای روی هاجسون باشد. با توجه به اینکه وین رونی کاپیتان تیم خواهد بود، به نظر میرسد ترکیب 1-5-4، ترکیب احتمالی سهشیرها خواهد بود. با این حال ترکیبهای قابل استفاده دیگری نیز وجود دارد که به آنها اشاره شد. حال باید نشست و دید هاجسون در راه آمادهسازی تیم برای یورو 2016 چه تدبیری خواهد اندیشید. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|