|
روز دوم هفته چهاردهم لیگ برتر
پرسپولیس در انتظار برد خانگی
هفته چهاردهم رقابتهای لیگ برتر درحالی به پایان میرسد که مهمترین بازی روز دوشنبه را پرسپولیس و گسترش فولاد برگزار میکنند. در ادامه هفته چهاردهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران 3 دیدار در روز دوشنبه برگزار میشود. دیدار نخست بین سیاهجامگان و ذوبآهن است. سیاهجامگان از تیمهایی بود که تا قبل از تعطیلی لیگ وضعیت خوبی را پشت سر نمیگذاشت و این تیم در یک بحران فرو رفته بود. آنها در 10 بازی گذشتهشان هیچگاه پیروز نشدهاند و اندوخته آنها از 30 امتیاز ممکن تنها 2 امتیاز بوده است. بیشک آنها کار بسیار سختی برابر ذوبآهن دارند. ذوبآهنی که در هفته قبلی لیگ برتر موفق شد تیم دیگر مشهد یعنی پدیده را با شکست بدرقه کند و یکی از آمادهترین تیمهای لیگ ایران است. به نظر نمیرسد ذوبآهن کار خیلی سختی برابر سیاهجامگان داشته باشد مگر اینکه فرهاد کاظمی در تعطیلات لیگ تیمش را متحول کرده باشد. سیاهجامگان در حال حاضر با 8 امتیاز در رده پانزدهم رقابتهای لیگ ایستاده و ذوبآهن با 23 امتیاز در رده سوم قرار دارد و امیدوار است با پیروزی در این دیدار حداقل جایگاهش در لیگ برتر تثبیت شود. تنها محروم این دیدار بهروز فروغیافشار از تیم سیاهجامگان مشهد است. ارسال به دوستان
مصاف قلعهنویی و مظلومی برنده نداشت
تساوی در روز سرد
دیدار 2 تیم تراکتورسازی و استقلال در چارچوب هفته چهاردهم رقابتهای لیگ برتر فوتبال ایران با تساوی بدون گل به پایان رسید. نیمه اول این دیدار را تراکتوریها بهتر شروع کردند و چیزی حدود 20 دقیقه فشار زیادی را به دروازه استقلال وارد کردند ولی به موفقیت نرسیدند. آنها در دقیقه چهارم روی یک ضدحمله میتوانستند به گل برسند اما سروش رفیعی در حرکتی عجولانه توپ را به آسمان زد تا این فرصت از دست برود. همین بازیکن روی یک ضربه ایستگاهی میتوانست تیمش را به گل برساند اما توپ او در دقیقه 19 به شکلی بسیار خطرناک راهی اوت شد. در ادامه این دیدار استقلال کمی به جلو آمد و در دقیقه 23 میتوانست روی یک ضربه ایستگاهی به گل برسد اما توپ ابراهیمی با اختلافی ناچیز از بالای دروازه تراکتور راهی اوت شد. در دقیقه 26 این بازی در یک ضد حلمه تراکتوریها میتوانستند به گل برسند. سزار در مصافی تک به تک با رحمتی میتوانست تیمش را به گل برساند اما این توپ را رحمتی به کرنر فرستاد. در ادامه این مصاف بازی شکلی برابر به خود گرفت و هر 2 تیم چند فرصت نصفه و نیمه گلزنی به دست آوردند ولی در زدن ضربات نهایی دقت لازم را نداشتند تا اینکه در دقیقه 35 استقلال توسط برهانی یک فرصت ایدهآل گلزنی را از دست داد. این بازیکن در مصاف تک به تک با اخباری توپش را به سینه دروازهبان تراکتور کوبید و در ادامه این موقعیت هم جابر انصاری با یک شوت تلاش کرد استقلال را به گل برساند اما توپ او راهی اوت شد. در ثانیههای پایانی نیمه اول محسن کریمی موقعیت بسیار خوبی برای گلزنی داشت اما از این فرصت استفاده نکرد تا نیمه اول بدون گل به پایان برسد. در نیمه دوم این دیدار، بازی حساب شدهتری نسبت به نیمه اول از سوی دو تیم ارائه شد. دو تیم فرصتهای نصفه و نیمه زیادی در این نیمه به دست آوردند اما در زدن ضربه نهایی یا شوت دقت لازم را نداشتند. یکی از این فرصتها را استقلال در دقیقه 56 توسط شهباززاده به دست آورد اما توپ او با اختلاف از کنار دروازه تراکتور راهی اوت شد. برای تراکتور هم در دقیقه 65 کاردوسو با یک ضربه سر میتوانست گلزنی کند اما واکنش دیدنی رحمتی مانع از فروپاشی دروازه استقلال شد. در ادامه 2 تیم به انجام بازی مستقیم و استفاده از توپهای عمقی روی آوردند که تلاششان برای گلزنی نتیجهای نداشت و در نهایت نخستین دیدار تراکتورسازی با هدایت قلعهنویی با تساوی به پایان رسید. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
اشکالاتی که با 90 بود و هست
زردی میهمان همیشگی
باربد بهراد: انتقاد از منتقدی که اصل برنامهاش روی «مچگیری» و کلا اصلاح ساختار موجود استوار است، کار سادهای نیست. برنامه 90 هماکنون دارای یک پایگاه اجتماعی است و عادل فردوسیپور همانقدر که میداند عدهای برای لغزش (کاری و اخلاقی) او ثانیهشماری میکنند تا تشت رسواییاش را از بام بیندازند همانقدر هم محتاج بیننده است. از یک سو وظیفه دارد برنامهای فاخر و متفاوت بسازد اما از سوی دیگر دوست ندارد حجم بینظیر مخاطبانش را از دست دهد. از این رو آگاهانه در هفتههای بیسوژگی، سراغ رنگ زرد میرود. در سالهای نخست، آنچه برای 90 و تهیهکنندهاش در اولویت بود و حاضر میشد اولویتهایش را روی آن بنا کند، جذب مخاطب بود. از این رو با وجود پز روشنفکرانهای که شعارش را میداد از هر نوع سوژه زردی استقبال میکرد. برای او اهمیت داشت با رو در روی هم قرار دادن افراد مختلف، هیجان 90 را بالا ببرد. مشی کاملا غلطی که با رسالت اصلی 90 کاملا در تضاد بود. اما عادل در روزهای اولیه، چندان به این مسائل توجه نداشت و تنها برایش مخاطبی ارزشمند بود که تا آن ساعت شب بیدار مانده تا مثلا دعوای مهدویکیا و اسماعیل هلالی را ببیند. با این وجود وقتی او به مرحله «تثبیت» رسید از حجم این زردیها کاست. با این وجود هنوز بعضی از مسائل حاشیهای و اصولا بیاهمیت دیده میشود که فردوسیپور برای گرم نگه داشتن تنور 90 از سوزاندنشان استفاده میکند. سوای این مشکل بزرگ از سوی دیگر او برای راضی نگهداشتن اسپانسر برنامه به صورت افراطی، سوال پیامکی را تکرار میکند که همین تکرار در بعضی از موارد به مرحله ذوقخوردگی میرسد. آن نوع از بمباران تبلیغی در آن هنگام شب که ذهن قطعا در خستهترین حالت ممکنش است برای بینندگان چندان خوشایند نیست و شاید همین موضوع سبب دلزدگی آنها شود. ارسال به دوستان
اخبار
محرومیت سنگین 2 کشتیگیر شاخص به خاطر دوپینگ ارسال به دوستان
مایلیکهن و تهدید یک آرامش
نیما علیپور: گویا دوری از پرداختن به حواشی این روزها کار سختی شده است که کمتر افرادی میتوانند به آن پایبند باشند حتی کسی که سالهاست خود را در جبهه سرمداران منافع ملی فوتبال ایران بر میشمارد. لحن و ادبیات محمد مایلیکهن به هیچکس پوشیده نیست، مردی که سالهاست جملاتش به طرز عجیبی برای تیتر یک شدن مناسب است. اینبار که اوضاع فرق کرده و منافع تیمملی بزرگسالان و امید ایران با توجه به رقابتهای انتخابی جامجهانی 2018 روسیه و المپیک 2016 به هم گره خورده است و حتی اولتیماتوم رئیس فدراسیون فوتبال مبنی بر سکوت مسؤولان و اعضای کادر فنی 2 تیم را در پی داشته اما باز هم مایلیکهن به هیچ طریقی قصد ندارد آتش این غائله را خاموش کند. کمتر از چند هفته از صدور دستور رئیس فدراسیون فوتبال درباره اینکه کادرفنی تیم امید بدون مجوز حق مصاحبه ندارند، میگذرد که 2 مصاحبه جنجالی محمد مایلیکهن درباره تیمملی بزرگسالان باز هم تنور شروع درگیریهای دوجانبه و حتی چندجانبه را داغ کرده است. اینطور که به نظر میرسد مایلیکهن قصد آتشبس ندارد و به هیچ طریقی حاضر به دوری از حاشیه نیست. مدیر فنی تیمملی امید بلافاصله پس از بازگشت از اردوی ترکیه در جمع خبرنگاران باز هم به مربیان تیمملی بزرگسالان تاخت. «هر دفعه سناریویی ترتیب داده میشود و ما بدهکار میشویم و کیروش طلبکار.» مایلیکهن همچنین طی مصاحبهای در ارتباط با رفتن کیروش به قطر و نظارت بر شرایط تیمملی امید در رقابتهای انتخابی المپیک 2016 ریو، گفت: «جان؟! ایشان ناظر ما نیست، حالا در دقیقه 90 میخواهد ناظر چی باشد؟ ما نمیدانیم. آقای کیروش همان نظارت بر تیمملی خودشان را انجام دهد». موضوع حضور کیروش در قطر به درخواست کفاشیان بود و هنوز هیچ چیز نهایی نشده است. فعلا که همه به درخواست رئیس فدراسیون از کیروش گرفته تا اسدی دبیر کل فدراسیون سکوت کردهاند و فوتبال ایران چندصباحی طعم دوری از حواشی مضر را میچشد اما باز هم این مایلیکهن است که حتی به دستور رئیس فدراسیون هم عمل نکرده است. باید دید کفاشیان تهدیدش را عملی میکند یا خیر؟ در شرایطی که به نظر میرسد کسی از ارکان تیم المپیک توان مدیر فنی این تیم را ندارد، شاید عملی کردن تهدید کفاشیان تنها راهکار باشد تا تیمهای ملی بزرگسالان و امید روزهای آرامی را در این شرایط حساس پشت سر بگذارند. ارسال به دوستان
رفتار آماتور فوتبال ایران برابر ناهنجاریها
فوتبال احساسی ایران
محمد سررشتهداری: بهرام افشارزاده در مصاحبهای که چندیپیش داشت، گفت: «درست است که کیروش آزاد است و میتواند رحمتی را دعوت نکند اما تا کی؟ وقتی همه کارشناسان میگویند رحمتی باید دعوت شود چرا نباید این اتفاق رخ دهد. عمل و رفتار مهدی رحمتی نشاندهنده شخصیت او است و فدراسیون باید از کیان ورزشکار ملی خودش دفاع کند». وی در ادامه افزود: اولا رحمتی اینطور نبوده که خودش از تیمملی خداحافظی کند اما اگر هم چنین بوده این همه ورزشکار خداحافظی کردهاند و بازگشتهاند، چه اشکالی دارد رحمتی هم بازگردد.» این دو حرف از بهرام افشارزاده برای همه ما ایرانیها مورد تایید است، ما شرقی هستیم و احساساتی و قهرمانپرور و با عاطفه. این یعنی خوب و بد همه چیز را با هم میپذیریم اما نتیجه این نوع مدیریت که بسیاری از مدیران ایران همچنین نوع مدیریتی را قبول دارند آن است که کرار برای بهرام افشارزاده 5/1 سال دردسر درست کرد و پول گرفت و بازی نکرد و مواقع حساس- 2 داربی- دست افشارزاده و قلعهنویی و مظلومی را در پوست گردو گذاشت و تا توانست استقلال را از رسیدن به مقاصد خودش دور کرد. افشارزاده مدیر خوبی است، انسانی شریف که پدرانه به این ماجرا نگاه میکند اما نتیجه پدرانه نگاه کردن، شرقی و احساسی و غیراصولی به این ماجراها نگاه کردن تاکنون چه بوده است؟ بهروز رهبریفرد مشهور بود به عذرخواهی کردن و دسته گل گرفتن و بازگشتن پیش علی پروین اما واقعا او چند بار این کار را کرد؟ آیا یک باشگاه باید مدام درگیر قهر و آشتیهای یک بازیکن باشد؟ یک مدیر چطور؟ آیا نباید بهتر از اینها بازیکنان گلچین شوند؟ بحث ما مهدی رحمتی نیست و بهزعم ما او بهترین گلر ایران در حال حاضر است و حیف است در تیم ملی ایران نباشد اما اصول چه میشود؟ نتیجه تجربهها چه میشود؟ کرار چند بار اظهار ندامت کرد؟ رهبریفرد چطور؟ آیا نگاه پدرانه برای فوتبال حرفهای نتیجه داده است؟ تجربه رهبریفرد و کرار و... نیز همین نکته را نشان میدهد آنها هم اتفاقات را تکرار کردند و به نظر میرسد افشارزاده بهتر از هرکس دیگری میداند، بخشیدن موارد به صورت غیراصولی نتیجهاش تکرار مکررات است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|