|
درباره ابعاد معنایی نقاشی قهوهخانهای
قصهگویی با قلم
بخشی از نقاشی مذهبی «شمایلها» هستند. این هنر از قرن هشتم پیش از میلاد در رم و ایتالیا آغاز میشود و تا قرن هفتم میلادی و امپراتوری بیزانس ادامه میباید. اساطیر یونان تماماً قصه هستند و هر کدام از این خدایان به صورت یک تمثیل یا بت به تصویر درمیآیند. این شکل از تصویرگری را به صورت موازی در تمام ادیان میتوان یافت. در اسلام این امر با تاخیر و فاصله زمانی صورت میگیرد. در قرون اولیه اسلامی نقاشی وجود دارد اما هنر مذهبی تا مدتها از شمایل دوری میکند و نقاشی و نقش برجسته را در مواردی در خدمت قصص مذهبی میگیرد که غیرمستقیم عمل کند تا قرن هشتم که برای مثال معراجنامه را داریم. شمایلها فقط منحصر به زمان بعد از تاسیس حکومت شیعه نیستند و قبل از آن پیامبر و حضرت علی(ع) تصویر شدهاند که یکی از معروفترین این تصاویر مربوط به دوره شاه اسماعیل و در کتاب «خاوراننامه» است که در اواخر قرن نهم قصه جنگهای حضرت علی(ع) را به تصویر کشیده و در این تصاویر صورت علیابن ابیطالب را گشاده میبینیم. البته بعد از دوران صفویه این تصویرسازی بیشتر میشود اگرچه اکثراً تصاویر با صورتهای پوشیده هستند. هزاران نمونه از نقاشی مذهبی به صورت شمایل در ایران که عمدهترین آن مربوط به تصاویر حضرت علی(ع) و بعضی از مواقع همراه با امام حسن و امام حسین در دو طرف او شکل گرفته است وجود دارد و در کنار آن بخش روایتگری یا قصهگویی با پردههای بزرگ ترسیم میشود که عمدتاً حوادث دهه محرم را بازگو میکند و بخشی از تاریخ هنر معاصر ما به حساب میآید که قابل ارزیابی است. نقاشی و پیکرتراشی در مسیحیت تا آغاز قرن ۱۹ و انقلاب کبیر فرانسه با همان گستره ادامه دارد. یعنی حدود 1600 سال سنت تصویرگری معنای مذهبی که در ادبیات ثبت شده و قابل انتقال بوده، ثبت شده است. با آغاز قرن ۱۹ با کاهش در این بخش مواجه میشویم که شاید یکی از دلایل آن رشد آتئیسم یا بیخدایی باشد. به یک معنا انقلاب کبیر فرانسه بر فردیت تاکید میکند که این یکی از تعارضهای آن با دستگاه کلیسایی است که با انحراف وحشتناکی خودش به استثمارکننده انسان بدل میشود و بخشی از این خشونت به خاطر همین سیستم است و بعدها در شکلگیری مدرنیته شاهدیم نقاشی مذهبی و تصویرگری کتاب مقدس و نوع انتقال قصه به صورت مصور کمتر و کمتر میشود. ارسال به دوستان
«جان نخست» بر دیوار تجسم
امیررضا سالاری طراح ویدئومپینگ «جان نخست» درباره ویژگیهای برنامهای که در قالب یک ویدئومپینگ طراحی و کارگردانی کرد، گفت: برنامه «جان نخست» شامل یک ویدئومپینگ (ویدئونگاشت) است که با موضوع پرندگان و راز پیدایش سیمرغ روی نمای ضلع شرقی دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران اجرا شد. به گزارش مهر، این طراح و کارگردان درباره ویژگیهای این فرم روایی افزود: ویدئومپینگ تکنیکی است که به واسطه آن میتوان اجسام غیر همسطح مانند ساختمان را به سطوح نمایش ویدئو تبدیل کرد. این سطوح میتواند شامل نمای ساختمان یا هر چیز دیگری باشد که در این تکنیک تصاویر دوبعدی و سهبعدی مجازی روی این سطوح به صورت حقیقی نقش میبندد. این تکنیک ترکیب موشنگرافیک و انیمیشن و تصویرها برگرفته از نقوش ایرانباستان تا دوران معاصر است. به این ترتیب که متریال اصلی این تصاویر شامل نقوش پرندگانی است که از سفالینههای منطقه «تل باکون» در استان فارس کشف شده و البته از نقوش دوران معاصر نیز در آن استفاده شده است. در این تکنیک بنای معماری به عنوان بوم نقاشی مورد استفاده قرار میگیرد و در حقیقت تطابق تصویرها بر معماری باعث میشود این هنر شکل بگیرد. سالاری یادآور شد: این هنر بینارشتهای است و معماری، طراحی گرافیک، سینما، موسیقی و حتی پرفورمنس را نیز در بر میگیرد و از ادغام آنها ویدئومپینگ شکل میگیرد. حتی این هنر را میتوان روی یک سازه داخلی یا سالن تئاتر نیز اجرا کرد. فیلیپ گایست آلمانی به مناسبت برداشته شدن دیوار برلین، در میدان آزادی برنامهای شبیه به چیزی که ما اجرا کردیم، به نمایش گذاشت البته کنسرت نوری که روی نمای خارجی برج آزادی برگزار شد به شکل دوبعدی بود و از تکنولوژی قدیمیتری در آن استفاده شده بود اما من در این ویدئومپینگ از تکنیک سهبعدی و تکنولوژی جدیدتری بهره گرفتم. این طراح با اشاره به اینکه این هنر کاملا علمی - آموزشی است و کاربردهای مختلفی دارد، بیان کرد: به عنوان نمونه این هنر میتواند در صنعت تبلیغات هم انقلابی ایجاد کند. در تئاتر و معماری هم این هنر کاربرد زیادی دارد، به عنوان نمونه در ساختمانهایی که بخشی از آن از بین رفته میتوان با استفاده از این تکنیک به صورت مجازی بخشهای تخریب شده ساختمان را بازسازی کرد. وی درباره تجهیزاتی که برای ساخت این ویدئومپینگ استفاده شده است، گفت: برای ساخت این ویدئومپینگ نیاز به امکاناتی داشتیم که در ایران وجود نداشت به همین دلیل شرکتی ژاپن تقبل کرد که در این زمینه با ما همکاری کند. برای تولید این ویدئومپینگ ما مطالعات بسیاری داشتیم و همه اتفاقاتی را که در این زمینه در دنیا رخ داده رصد کردیم. برای ساخت این ویدئو محمدرضا اصلانی مستندساز و کارگردان شناخته شده سینما گفتار متن این کار را براساس آیات قرآن مجید، اشعار بابا طاهر عریان، سعدی، مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری و دیگر متون کهن ایرانی نوشته است که این گفتار با صدای منوچهر انور نیز زینت داده شده است. امیررضا سالاری اشاره داشت که در حال مذاکره با شهرداری تهران است تا اجراهای دیگری هم انجام شود. ارسال به دوستان
نگاهی به نمایشگاه عکسهای شفق کلهر در نگارخانه آرته
باز تعریفی از هویت
شاید همیشه نتوان خلاصهای از فکر مرکزی یک مجموعه عکس را در تنها در قالب یک تک عکس خلاصه کرد ولی این یک تک عکس، این فرصت یا این بخت را به ما میدهد که برای یکبار و در یک قاب، ایده مرکزی و تمام حس و حال هنرمند را تماشا و احساس کنیم؛ تمام کوشش برای ادراک دوباره خود را و تمام آن خوشیها و حسرتها را. به گزارش هنر آنلاین، مضمون مجموعه عکسهای شفق کلهر (ادراک و بازتعریف دوباره هویت فردی) عمیقاً با حس و حال نمایشگاه پیوند خورده است. احتمالاً حس و حال عکاس از کشف و بازشناسی خودش در موقعیت تازه بوده که این مجموعه را ممکن کرده، حس و حالی توأم از خوشی و حسرت. روزهای رفته و گذر ایام که خود را به شکل عکسهای یادگاری روی در یخچال نمایش میدهد و خوشی از ثبات و لذت زندگی تازه. به این ترتیب است که آینهای که در تمام عکسها حضور دارد تا ما تصویر هنرمند را در تمام فریمها ببینیم کارکردی چندگانه پیدا میکند؛ از یکسو به هنرمند امکان میدهد تا هویت خود را به عنوان ناظر، ناظری که دارد زندگی خانوادگیاش را نظاره میکند، بازسازی و کشف کند و از سوی دیگر همین آینه با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف حس و حال هنرمند از حضور و هویت تازهاش را نمایش میدهد. در واقع آینه با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف است که به موقعیت حس و حال میدهد و شرایط را بازتعریف میکند. از سوی دیگر نگاه بیحالت هنرمند که در هیچیک از موقعیتها تغییر نمیکند به بیننده امکان میدهد تا خود، براساس باورها، تعریفها و تخیل حس و حال هنرمند را بازسازی کند. به عنوان مثال در چند عکس که هنرمند آینه را در یخچال، جاظرفی، روی ماشین لباسشویی، در کنار جاروبرقی و امثالهم قرار داده، یعنی مکانها و موقعیتهایی که سنتاً با نقش و جایگاه زن در خانه قرین و هممعنی فرض میشود، در این موقعیتها میتوان فرض کرد که هنرمند دارد به جایگاه خود به عنوان همسر ارجاع میدهد و از آنجا که ما چهرهاش را نیز در آینه میبینیم متوجه حضور سوژه با کارکرد دوگانهی هنرمند/ همسر میشویم. همین پذیرش این 2 نقش متفاوت و البته متضاد است که به ما امکان میدهد به لحن دوگانه عکسها اذعان کنیم؛ به هنرمندی که دارد با ابزارش، نقش اجتماعیاش را ادراک میکند. هنرمند/ همسر در حال نظاره کردن زندگی است، زندگی شخصیاش با تمام جزئیات و ریزهکاریها. او دارد زندگی روزمرهخودش را نشانمان میدهد که با تصویر رمانتیک از هنرمند در تضاد است، چون بیش از حد معمولی و پیشپا افتاده است، با اینحال هنرمند در بطن همین روزمرگی دارد نگاه نافذش به عنوان یک ناظر یا یک نگهبان را تصویر میکند. به این ترتیب است که تکعکس یخچال ناگهان کارکرد چندگانهاش را به ما تحمیل میکند و دامنهای از احساسات چندگانه را، از خسران روزگار رفته تا لذت نظاره کردن رشد فرزند، به بیننده منتقل میکند. اگر اثر هنری را امکانی فرض کنیم که چشم ما را به روی خوشیهای روزمره باز میکند و به ما امکان میدهد آنچه گذراست را با چشمان باز ببینیم، مجموعه عکسهای شفق کلهر تا حد زیادی موفق است چون ما را وادار میکند برای لحظهای فقط جزئیات یک زندگی عادی با تمام روزمرگیهایاش را ببینم، درک کنیم و در لذت و حسرت هنرمند از نظارهاش شریک شویم. ارسال به دوستان
اخبار
تمدید مهلت ارسال اثر به مسابقه «من و دوست اربعینیام» ارسال به دوستان
رویدادها
قول نرگس آبیار به دختر شهید مدافع حرم ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|