چگونه تراکتورسازی جام را از دست داد؟
مشکلاتی فراتر از توجیه
تراکتورسازی که در برخی مقاطع صدرنشین لیگ هم شد و خود را به عنوان مدعی قهرمانی نشان داد، با ضعفهای آشکار فنی طوری سقوط کرد که حالا
۱۲ امتیاز با صدر فاصله دارد. سرخپوشان تبریزی که نیمفصل خوبی را پشت سرگذاشته بودند و در کورس صدرنشینی مانده بودند در نیمفصل دوم سقوط عجیبی داشتند و در فاصله 4 هفته مانده به پایان لیگ هیچ شانسی برای قهرمانی ندارند. این در حالی است که تراکتورسازی مجموعهای از بهترین بازیکنان فوتبال ایران را در اختیار دارد و در ابتدای فصل هم چند بازیکن مطرح را به خدمت گرفت تا عنوان قهرمانی لیگ شانزدهم را از آن خود کند. شاید یکی از توجیهات امیر قلعهنویی برای نتیجه نگرفتن در نیمفصل دوم محرومیت این تیم از نقل و انتقالات باشد اما تراکتورسازی در این محرومیت تنها نبود و استقلال هم چنین شرایطی را داشت. با این حال منصوریان در نیمفصل دوم با استقلال اوج گرفت و قلعهنویی با تراکتورسازی سقوط کرد. این در حالی بود که بازیکنانی که تراکتورسازی در اختیار داشت بسیار بهتر و کیفیتر از بازیکنان در اختیار منصوریان بودند. با این حال دانش و توانایی منصوریان در ساخت تیمی جوان بر قلعهنویی چربید و این مربی جوان توانست استقلال را از انتهای جدول در قامت یک مدعی بالا بیاورد اما تراکتورسازی قافیه را به پرسپولیس باخت. به نظر میرسد امیر قلعهنویی در تراکتورسازی به پایان خط رسیده و هر بار بهانهای برای نتیجه نگرفتن تیمش مطرح میکند. اینکه او عنوان کرده گل دوم صبای قم مشکل داشته تاکنون از سوی هیچ یک از مسؤولان یا کارشناسان داوری تایید نشده و به نظر میرسد او از آخرین حربههای در اختیارش برای توجیه ناکامیها استفاده میکند. تراکتورسازی در خط حمله 5 بازیکن خوب و سطح بالا دارد که همین پرسپولیس با برانکو آرزوی داشتن 2 مهاجم آن را دارد. لوسیانو ادینیو، شهرام گودرزی، فرزاد حاتمی، محمد ابراهیمی و مهدی شریفی بازیکنان خط حمله تراکتورسازی هستند که داشتن هر یک از آنها برای هر مربیای آرزو است. ضمن اینکه تراکتورسازی دروازهبان تیمملی فوتبال ایران را در اختیار دارد و در خط دفاعی هم بازیکنانی چون سعید آقایی، محمد ایرانپوریان و کمی جلوتر مهدی کیانی، کرار جاسم و... را در اختیار دارد. بنابراین دست تراکتورسازی از نظر بازیکن پر است و این تیم تنها سروش رفیعی را در نیمفصل از دست داد. به نظر میرسد دلیل سقوط این تیم بیشتر ضعف دانش فنی روی نیمکت است تا سایر مسائل دیگر. با این شرایط به نظر میرسد امیر قلعهنویی در مخمصه بدی گیر افتاده و دیدار با استقلال هم میتواند بر مشکلات او بیفزاید. شکست در آن بازی شاید قلعهنویی را به سمت استعفا از تراکتورسازی پیش ببرد، چرا که هواداران این تیم از نتایجی که در لیگ رقم خورده است راضی نیستند.
قلعهنویی در نیمفصل و پایان فصل
یک بار دیگر تیمهای امیر قلعهنویی در نیمفصل دوم از کورس قهرمانی جا ماندند. در همه سالهای مربیگری قلعهنویی، تیم او در نیمفصل نخست عملکرد خوبی داشته و در جمع مدعیان صدرنشینی در لیگ برتر قرار دارد. این عملکرد خوب ژنرال در 8 فصل نخست سرمربیگریاش، در نیمفصل دوم هم تکرار میشد. در لیگهای 4، 8، 10، 11 و 12 رتبه تیمهای تحت هدایت قلعهنویی در پایان فصل، بهتر از نیمفصل بود. حتی در لیگهای 3، 5 و 9 هم رتبه نیمفصل و پایان فصل تیم قلعهنویی تغییر نمیکرد ولی 3 تیم اخیر قلعهنویی، نیمفصل دوم از لحاظ نتیجهگیری افت کردهاند. در لیگ سیزدهم که استقلال نایبقهرمان نیمفصل بود، در پایان فصل در بین 4 مدعی قهرمانی، پنجم شد. اتفاقی که استارت کریخوانیهای رقیب برای تیم قلعهنویی را رقم زد. لیگ چهاردهم هم قلعهنویی بدترین رتبه دوران سرمربیگریاش در پایان فصل را تجربه کرد و استقلال را در رده ششم جدول تحویل داد. تراکتورسازی هم در این فصل با همین بحران دست و پنجه نرم میکند. تیمی که در نیمفصل در تعقیب 2 امتیازی پرسپولیس بود، حالا فاصله امتیازیاش 6 برابر شده است. فاصلهای که بعید به نظر میرسد در پایان فصل خیلی تغییر کند.
تفاوت بزرگ با کیروش
در روز بازی صبای قم مقابل تراکتورسازی تبریز اتفاقات بسیار تلخی رخ داد که نباید بهسادگی از کنارش عبور کنیم؛ از جمله درگیری بین هواداران 2 تیم روی سکوها یا درگیری فیزیکی داخل زمین و... اما تلخترین اتفاق ممکن، حمله دوباره جاسم کرار به سمت داوران این دیدار برای کتک زدن آنها بود!
در تصاویر تلویزیونی به وضوح مشخص است جاسم کرار، هافبک عراقی و بداخلاق تراکتورسازی قصد حملهور شدن به داور و احتمالا ضرب و جرح قاضی میدان را دارد که این موضوع در فرهنگ فوتبالی ما، چندان جالب نیست. البته رفتارهای کرار در مواجهه با داوران مسبوق به سابقه است و در گذشته نیز مسائلی از این دست از او (حتی سیلی زدن به کمکداور دیدار با استقلال) را دیده بودیم اما با این وجود، همچنان این بازیکن مورد وثوق کادرفنی تراکتورسازی قرار دارد و باز هم به او پس از محرومیتش بابت اخراج از زمین، بازی خواهند داد.
دقیقا همین جای کار، نقطه تفاوت کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی تیمملی فوتبال کشورمان در برخورد با بازیکنان بیانضباط است. او فقط یک بیانضباطی از پیام صادقیان یا مهدی رحمتی و شاید محمدرضا خلعتبری دید و دیگر آنها را به اردوی تیمملی دعوت نکرد اما همین جاسم کرار بارها بیانضباطی کرده و با مهر و رافت مربیان ایرانی بخشیده شده است و حالا کارش به جایی رسیده که یک ورزشگاه را به هم میریزد و میخواهد به داوران کشورمان حملهور شود.
وقتی کیروش، آن بازیکنان بیانضباط را بیرون گذاشت، چه اتفاقی رخ داد؟ تیمملی به راهش با سربلندی و سرعت بیشتری ادامه داد، روند صعودی داشتیم، بازیکنان جدیدی به لیست تیمملی راه یافتند، استعدادهای بزرگتری نسبت به آن نامها کشف شد و امروز کیروش خوشحالتر از آن بازیکنان اخراجی از لیست تیمملی است اما بازیکنان بیانضباط چه سرنوشتی داشتند؟ هر کدام یک جایی، یا دچار افت شدهاند یا فوتبال را کنار گذاشتهاند.
هر خطای انضباطی قابل بخشش نیست و این، یکی از موارد مهمی است که مربیان ایرانی باید به آن توجه کنند. وقتی بازیکنی بیانضباط را چند بار پیاپی ببخشید، فاجعهای میشود مثل جاسم کرار! این بازیکن توسط کادر فنی تراکتورسازی بابت تمام رفتارهایی که داشته، هرگز تنبیه نشده است که اگر این طور بود، چنین رفتارهایی از او در بازی با صبا نمیدیدیم. اما امیدواریم حداقل چشم کمیته انضباطی این بار رفتارهای زننده جاسم کرار را دیده باشد و او را طبق آییننامه انضباطی، تنبیه کند. شاید با این کار، مربیان وطنی به دنبال کشف استعدادهای جدید و جایگزین کردن آنها بهجای بازیکنان حاشیهساز و جنجالی بروند.