گفتوگوی «وطنامروز» با سیدهاشم صفیالدین، رئیس شورای اجرایی حزبالله لبنان درباره شخصیت «سیدعیسی طباطبایی»
ذوب شده در منش حضرت روحالله
گروه فرهنگ و هنر: حجتالاسلام «سیدعیسی طباطبایی» چهرهای مردمی و کمتر شناختهشده اما موثر در شکلگیری جبهه مقاومت در منطقه و یار «امام موسی صدر» است. او که از دوستداران امام خمینی(ره) است، از جمله کسانی است که به معنای واقعی کلمه در اندیشه، فرهنگ و روش امام خمینی ذوب شده و اعتقاد دارد این فرهنگی که برگرفته از اندیشه امام خمینی است، باید در سراسر لبنان انتشار یابد. پاسداشت ویژه از این مجاهد «مخلص و مدبر» در افتتاحیه هشتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار بهانهای شد تا در گفتوگو با سیدهاشم صفیالدین، معاون اجرایی حزبالله لبنان که از دوستان سیدعیسی طباطبایی است، به بررسی اندیشههای این مجاهد خستگیناپذیر بپردازیم. سیدهاشم صفیالدین کسی است که تمام فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی حزبالله لبنان زیرنظر و با اشراف او انجام میشود و با توجه به اینکه این روزها اداره همه موسسات تاسیس شده توسط سیدعیسی طباطبایی به حزبالله داده شده، نظرات او در ارتباط با شخصیت سیدعیسی و موسساتی که او راهاندازی کرده، خواندنی است.
***
نخستین دیدار شما با سیدعیسی طباطبایی چه زمانی بود و از چه زمانی با ایشان آشنا شدید؟
سیدعیسی از قدیم در لبنان حضور داشت. حضور ایشان در لبنان به دهه 70 میلادی بازمیگردد. در این دوره در یکی از مناسبتهای عمومی با ایشان آشنا شدم. رابطه شخصی یا شناخت خاصی از ایشان نداشتم. در بسیاری از فعالیتهای دینی، فرهنگی و برخی که دارای بعد سیاسی بود، شرکت میکرد. ما میپرسیدیم که او کیست؟ میگفتند: «او از ایران آمده و نامش سیدعیسی طباطبایی است». وی فعالیتهای زیادی در برخی از روستاهای جنوب و در ضاحیه جنوبی داشت. میدانستیم که وی یک ایرانی به نام سیدعیسی طباطبایی است. رابطه لبنانیها با ایشان کمی پیش از انقلاب اسلامی ایران صمیمی شد؛ زمانی که فعالیتهایش زیاد شد و حضورش در بین لبنانیها افزایش یافت. در آن زمان بعد از شهادت «سیدمصطفی خمینی(ره)» تظاهرات بزرگی در ایران برگزار شد و جنبش انقلاب، فعالیتهای خود را به صورت جدی در ایران شروع کرد. در لبنان هم جنبشها، تظاهرات و فعالیتهایی در حمایت از انقلاب اسلامی برگزار شد. این اقدامات پیش از پیروزی انقلاب بود. در این دوره تعامل بنده با وی سطحی بود، چرا که ارتباط عمیق ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوره شکلگیری مقاومت اسلامی در لبنان حاصل شد.
یکی از مهمترین دورههای زندگی سیدعیسی محاصره در اردوگاه «رشیدیه» است. از آن دوران صحبت کنید.
درحقیقت از این دوره چیز زیادی برای گفتن ندارم، زیرا در این دوره من در قم بودم اما خبرها را از طریق برادرانم در لبنان پیگیری میکردم. تمام فعالیتهای وی در محاصره اردوگاههای فلسطینی را پیگیری میکردم. وی از شخصیتهای بسیار بارز بود. در جنگ اردوگاهها موضع او از مواضع بسیار بارز بود. اینکه او انسانی شجاع و غیور است و شور و شوق خاصی دارد، به یک ویژگی کلی در شخصیت سیدعیسی طباطبایی تبدیل شده است. وقتی دید شرایط چنین میطلبد که فداکاری کند و در کنار فلسطینیها در اردوگاه بماند، این کار را انجام داد. کاری که معمولا انجام آن برای هر کسی سخت است، بویژه برای کسی که روحانی معمم است و لباس شیعه به تن دارد. در آن شرایط میخواست پیامی را به گوش جهان برساند که شیعه موضع بیطرفانهای در قبال فلسطینیها یا مقاومت فلسطین اتخاذ نکرده است.
شما مسؤول اجرایی حزبالله هستید. از چه زمانی ارتباط کاری و جدی شما با سیدعیسی شروع شد؟
ارتباط جدی و درواقع ارتباط شخصی من با وی از دهه 90 میلادی آغاز شد. او را از طریق ارتباطات گستردهای که با فرماندهان و علمای حزبالله و بویژه شهید «سیدعباس موسوی» داشت، میشناختیم. او رابطه خاص و خوبی با رهبر مقاومت لبنان داشت. سال1991 که از قم آمدم و برخی فعالیتها و مسؤولیتها را در حزبالله برعهده گرفتم در تأسیس «مرکز استفتاء» لبنان و همچنین در همه مؤسسات جمهوری اسلامی ایران که آن زمان مؤسسات انقلاب اسلامی نام داشت، بهطور مستقیم با وی ارتباط داشتیم. وی نماینده مقامات جمهوری اسلامی ایران بود و در عمل هم ارتباط با مؤسسات مادر را برقرار میکرد. بهطور مثال، کسی که میان کمیته امداد لبنان با کمیته امداد جمهوری اسلامی ارتباط برقرار میکرد، سیدعیسی طباطبایی بود. او در تمام مؤسسات چنین کاری را انجام میداد. بعد از افتتاح مرکز نمایندگی «امام خامنهای»، درباره استفتائات و احکام دینی بهعنوان نماینده رهبری باز هم این نقش مهم را ایفا میکند. وی تأییدیه رهبر انقلاب را داشت و همچنان نیز دارد. سیدعیسی طبق این تاییدیه برای گسترش این مؤسسات فعالیت میکند و همزمان نیز با مؤسسات مادر در جمهوری اسلامی ارتباط دارد. ارتباط شخصی من با ایشان مرحله به مرحله پیش رفت. اما به طورکلی از زمانی که مسؤولیت اجرایی حزبالله را برعهده گرفتم، بهطور طبیعی تمام اقدامات سیدعیسی با هماهنگی من انجام میشد. هماهنگی بدین معنا که من نماینده «سیدحسن نصرالله» بودم و سیدعیسی همیشه میخواست نظر او را بداند. زمانی که نمیتوانست سیدحسن را ملاقات کند یا وقتی که میخواست نظر حزبالله را بداند با یکدیگر به گفتوگو مینشستیم و همکاری میکردیم. سیدعیسی طبق معمول ابتکارات مؤثر، فعال، شجاعانه و قویای داشت؛ همانطور که در موضوع تلویزیون، مراکز امام خمینی و توسعه این مراکز نمود یافت.
این تجهیزات و پولها فقط از جمهوری اسلامی ایران میآمد یا از جاهای دیگر هم بود؟
معمولاً سیدعیسی متولی این کار بود. رئیس موسسه شهید بهعنوان نماینده رهبری متولی این امر بوده و هست. برخی از خیران و کسانی هم بودند که دوست داشتند مشارکت داشته باشند اما باید بگوییم که همه اینها از طریق سیدعیسی انجام میشد.
اساسا چه نیازی به تأسیس این مراکز حس میکردید؟
این مراکز درواقع از ایده سیدعیسی طباطبایی سرچشمه میگیرد. فرهنگ و معرفت دینی که نشان از گرایش به خط امام خمینی رضوانالله تعالیعلیه دارد، باید در جامعه لبنان انتشار یابد، چرا که دربردارنده اندیشه اصیل امام خمینی(ره) است. همانطور که میدانیم، سیدعیسی طباطبایی از دوستداران امام و ازجمله کسانی است که در اندیشه، فرهنگ و روش امام خمینی ذوب شدهاند. سیدعیسی طباطبایی برای ما ارزش معنوی و ارزشی به اندازه تأسیس کل مقاومت و حزبالله دارد و مدت زیادی این مسیر را پیموده است. او بهخاطر مقاومت و حزبالله مشکلات زیادی را تحمل و فداکاریهای زیادی کرد. درواقع بدون هیچگونه تعارفی، سیدعیسی طباطبایی در تاریخ، قلب و وجدان ما جایگاه بزرگ و والایی دارد.
نظر سیدحسن درباره او چیست؟
سیدحسن نیز او را دوست دارد. من سخن خوب، ستایش نیکو و تشکرهای زیادی را از زبان سیدحسن نصرالله بهخاطر تلاشهای سیدعیسی طباطبایی در لبنان شنیدهام. همین کافی است که بگویم این انسان، این عالم، این مؤمن وفادار و مخلص، تمام عمر و زندگی خود را در لبنان گذراند. همچنین فراموش نشود که او شهید زنده است. این اواخر نزدیک بود شهید شود اما خواست الهی این بود که سیدعیسی در بین ما بابرکت، باارزش و فعال بماند. ما بهوجود مبارکش افتخار میکنیم.
اگر بخواهید یکی از صفتهای اخلاقی سیدعیسی طباطبایی را برگزینید کدام یک را انتخاب میکنید؟
اخلاص او. سیدعیسی مرد مخلصی است و کارش را با اخلاص انجام میدهد. یعنی او برای انجام تکلیف به خود، شخصیت، خانواده و فرزندانش توجهی نمیکند. او همیشه در خدمت مقاومت و خط امام و راه ولایت است. بهقدری مخلص است که بسیاری از مواقع در مقابلت کسی چون سیدعیسی طباطبایی را نمیبینی. انسانی را میبینی که تمام زندگیاش را وقف ولایت کرده است. او مخلص ولایت است. او همچنین با مؤسسان تجمع علمای مسلمان یا با علمای مختلف لبنانی و فلسطینی که با مقاومت و جمهوری اسلامی ایران ارتباط دارند، رابطه خوبی دارد و آنها وی را بخوبی میشناسند.
بعد از جنگ 33 روزه، نوع فعالیت او چه بود؟
بهطور کلی سیدعیسی به هر کسی که از جمهوری اسلامی ایران میآید خدمت میکند. به آنها کمک میکند. میتوان گفت با همه ایرانیها از هر اداره و گروهی که هستند، ارتباط دارد. حتی هیاتهایی رسمی که از ایران میآیند با آنها دیدار و گفتوگو دارد. سیدعیسی ویژگیای دارد که وقتی کاری را شروع میکند، امکان ندارد آن را رها کند، مگر آنکه آن را به اتمام برساند؛ یعنی وقتی با او بر انجام کاری به توافق رسیدیم، آن را فراموش نمیکند؛ شرایط هرچه میخواهد باشد و اوضاع هرچقدر که تغییر کند؛ او برای خواستهاش پافشاری میکند. از جمله اقدامات سیدعیسی ساخت پروژه مدرسه ایرانی، مسجد ایرانی و مرکز اصلی امام خمینی(ره) در ضاحیه جنوبی است که انشاءالله مرکز بزرگ و مهمی خواهد بود.
وضعیت مؤسساتی که وی تأسیس کرده در حال حاضر چگونه است؟
الحمدلله امروزه این مؤسسات بزرگ، مهم و فعال هستند و به گروههای مختلف جامعه مقاومت و بهطور کلی جامعه شیعی خدمات بزرگی ارائه میدهند. آنچه سیدعیسی تأسیس کرد، بذر نیکو و گیاه پاکی است که به اذن پروردگارش همیشه در حال ثمر دادن است. این موسسات، موسسات بزرگی هستند، مانند مؤسسه شهید، کمیته امداد، مؤسسه بیتالمال، مراکز امام خمینی(ره)، چاههایی که حفر کرد و خدمات ارزشمندی که در قالب پروژههای مختلف انجام داده و میدهد؛ تلویزیون، بیمارستانها و همه آنچه که انجام داد. الحمدلله امروز مؤسسات بزرگی هستند که خدمات بزرگی ارائه میدهند.