|
درباره مجموعه مستندهای تلویزیونی «روایت مردم» که تلاش دارد جای خالی کمکاری سیاستمداران را پر کند
روایت مردم در جنگ روایتها
محسن شهمیرزادی: یک دوستی خاطرهای از چند سال پیش روایت میکرد و میگفت ما سالهای ابتدایی دانشگاه تب و تاب زیادی برای کار فرهنگی داشتیم اما به هر دری میزدیم فکر میکردیم کار درست چیز دیگری است و از این شاخه به آن شاخه میپریدیم و مثل خیلی از دغدغهمندهای فرهنگ دچار سردرگمی شده بودیم. چند وقتی میشد که حاجحسین یکتا به دانشگاه میآمد و روایتگری شهدا میکرد. یک شب دورش جمع شدیم و سفره دلمان را برایش باز کردیم. گفت: «میخواهید برای شما یک کار فرهنگی کاملا اثرگذار برنامهریزی کنم؟» ما که از خدایمان بود اما برایمان شرط گذاشت: «امشب نه! هفته بعد پنجشنبه بیایید مسجد جمکران، آنجا طرح را برای شما خواهم گفت». ما به گمان اینکه فرمانده سابق قرارگاه خاتمالاوصیا بناست مدیریت یک سازمان فرهنگی را به ما محول کند و ردیف بودجهای برایمان در نظر بگیرد، هفته را به پایان رساندیم. نیمه شب در حیاط مسجد جمع شدیم و منتظر ماندیم تا ایدهاش را برایمان باز کند. خوش و بشها تمام نشده بود که بیمقدمه گفت: «بچهها راستش را بخواهید مساله فقط یک چیز است؛ مردم دلشان با ما صاف نیست. ما را در زندگی روزمره خودشان نمیبینند. اگر میخواهید کار فرهنگی کنید، بروید برای آن پیرزن خریدهای خانهاش را انجام دهید، بار سنگین از روی دوش مردم بردارید، بروید گره از کارشان باز کنید، کفشهایشان را واکس بزنید؛ کار فرهنگی این است، اگر میتوانید و میخواهید بسمالله. دنبال بهانه و موقعیت بودن، کار فرهنگی نیست». ارسال به دوستان
اخبار
آیا چیزی به نام ادبیات انقلاب داریم؟ ارسال به دوستان
نشست خبری هفتمین دوره آموزشی شعر «آفتابگردانها» برگزار شد
حضور همه نسلهای شعر انقلاب در اردوی آفتابگردانها
نشست خبری هفتمین دوره آموزشی شعر جوان کشور، «آفتابگردانها» صبح دیروز با حضور علیمحمد مؤدب مدیرعامل مؤسسه فرهنگی- هنری شهرستان ادب، میلاد عرفانپور مدیر دفتر شعر شهرستان ادب و افسانه غیاثوند از اساتید این دوره در دفتر این مؤسسه برگزار شد. به گزارش ارسال به دوستان
بررسی مجموعه غزل «کتمان» سروده محمدرضا طهماسبی
شعر قدما؛ علم حکما
سورنا جوکار: هرچه به عقب بازمیگردیم و نام شاعران گذشته و اشعارشان را زیر و رو میکنیم، در میان آنها که براستی عَلَم شعر را برافراشتهاند، کمتر کسی را مییابیم که به واقع ادعای شاعری داشته باشد یا آنکه شاعری را اشتغال و دغدغه اصلی خود بداند. بسیاری از آنان پیش و بیش از شاعری به کار یادگیری و ترویج علوم عقلی و نقلی مشغول بودهاند و به نوعی شعر حیاط خلوت آنان محسوب میشده و بیشتر شعر را ابزاری هنرمندانه برای بیان یافتههای خود در زمینه علم و عرفان یا حتی طریقی برای بیان اعتراضات سیاسی و اجتماعی عصر خویش میدانستهاند و شاید بتوان گفت شعر برونریز روحی و نوعی استراحت ذهنی برای آنان محسوب میشده که البته به دلیل پشتوانه علمی، آنچه را در لباس شعر بیان میکردهاند، حامل مفاهیم بلند و اندیشههای گران در وجود میآمده. یکی «خیام» بود که اگر بپذیریم آنچه از رباعیات به او منسوب شده، به واقع سروده خود او باشد، حکیمی گرانسنگ بود که شاید شعر گوشهنشینترین هنر او باشد. آن دیگری «مولوی» است که شعر را مشتی آب میبیند که با آن غبار کجفهمی از مفاهیم شریعت و انسانیت را از چهره و چشم آدمیان میشوید و آن دیگری رند گریبان دریدهای است که از شعر تیغی تیز میسازد تا علیه کاخ استبداد زمانهاش بشورد و «حافظ» رنج این سرزمین باشد. با تمام این تفاسیر، آنچه بیان شد مقدمهای است بر این نتیجه که شعر ما تا هنگامی که از سرچشمه علم حکیمان و عالمان این سرزمین جریان داشت دارای جهانبینی و اندیشهای جهانی بود و به همین روش توانست نام ایران را به عنوان ملت شعر در جهان سربلند کند اما درست هنگامی که ظاهر شعر هدف علاقهمندان این هنر شد و صفت شاعری اصالت یافت، افراد خود شعر را و نه اندیشهورزی در آن را مقصود دانستند و چنین بود که شعر ما روز به روز رو به زوال رفت و حالا قرنهاست هیچ نشانی از پیشینه خود به خاطر نمیآورد، چرا که شاعران دوران ما فقط شاعر هستند نه اندیشمند، آنچه را هم به عنوان شعر میسرایند، حاصل اشراف آنها بر قواعد شعر و یادگیری فنون سرایش است و در واقع ظاهر آن بر محتوا پیشی گرفته است و من با این ذهنیت است که به عنوان مخاطب، هر مجموعه شعر معاصر را که در دست میگیرم، نخستین پرسشم از کتاب این است: آیا خشتی به دیوار ادبیات پارسی افزودهای یا تکرار همان مکررات پیشینی؟ که متاسفانه در اغلب موارد همان تکراریها نیز تکرار نمیشود. حالا هم مجموعه غزل «کتمان» سروده شاعر گرانقدر «محمدرضا طهماسبی» را در مقابل خود به گفتوگو نشاندهام و پیش از هر چیز باید بگویم در این مجال در جایگاه قیاس جناب طهماسبی با هیچ شاعر دیگری نیستم و بیشتر - آن هم به قصد معرفی- فقط از اشعار او خواهم گفت. به گمانم پس از مجموعه «واژگان واژگون»، مجموعه غزل «کتمان» دومین کتاب جناب طهماسبی باشد که با همت انتشارات شانی منتشر و روانه بازار نشر شده است. صرف نظر از طرح جلد نه چندان جذاب، در این مجموعه با 36 غزل و یک قصیده مواجهیم که سروده شدن آنها در چند وزن محدود، بیانگر آن است که شاعر بیشتر با هدف در میان گذاشتن آنچه در ذهن دارد، دست به سرایش زده و آنچنان برای ظواهر شعری همچون کاربرد اوزان متنوع، امتیازی قائل نیست. هرچند بهکارگیری وزنهای مختلف میتواند به غنای شعری کمک کرده و دست شاعر را در سخنوری بازتر کند اما بنا بر آنچه در ابتدا بیان شد، اگر معتقد باشیم در شعر محتوا بر فرم ارجحیت دارد، نمیتوانیم محدودیت در وزن را یک نکته منفی بدانیم؛ چنانکه حافظ نیز بسیاری از غزلیات خود را در 2 وزن فعلاتن و فاعلاتن سروده و هیچ کس به این مساله در شعر او چندان توجهی ندارد و همه مسحور محتوای کلام اویند اما حالا باید دید جناب طهماسبی نیز توانسته محتوایی خلق کند که سبب شود مخاطبان با توجه به آن چشم بر ظواهر ببندند یا خیر. آنچه در ابتدای امر در غزلهای کتمان به چشم ارسال به دوستان
اخبار
نوبل ادبیات رقیب پیدا کرد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|