|
بازیکنان استقلال تست کرونا دادند
بازیکنان، کادر فنی و اعضای تیم فوتبال استقلال با حضور در مجموعه ورزشی انقلاب تست کرونا دادند. این تست که با نظارت دکتر امین نوروزی و پزشکان بیمارستان جم انجام شد، شامل تبسنجی، تست اکسیژن و ضربان قلب توسط دستگاه پالس اکسیمتری، تست PCR و نمونهگیری خون بود. همچنین در ادامه آموزشهای لازم توسط گروه آموزشهای پیشگیری از عفونت، به بازیکنان و کادر تیم فوتبال استقلال ارائه شد.
ارسال به دوستان
هشدار جدی به فوتبالیستهایی که بعد از قرنطینه میخواهند مجددا بدنسازی کنند
راهکار گریز از فاجعه
علی صالحنیا*: مدت زمان لازم برای بدنسازی تیمها پس از قرنطینه و ریسک بالای مصدومیت در صورت نداشتن بدنسازی کافی و مناسب را باید جدی گرفت. ۶ بازی اول بوندسلیگا ۸ مصدوم جدی داشت و این یعنی راه فوتبالیستهای ما برای بازگشت به میادین کمی سخت است. جهت رسیدن به شرایط مسابقه برای ورزشکاران حرفهای بویژه فوتبال، آن هم در ایران و در این ایام که همه افراد از جمله فوتبالیستها به دلیل جلوگیری از شیوع کرونا در قرنطینه خانگی بودهاند، حتما و حتما حداقل نیاز به ۶ تا ۸ هفته زمان برای تمرینات آمادگی جسمانی و بدنسازی است.
لازم به ذکر است فرقی نمیکند که ورزشکار بخواهد یک مسابقه انجام دهد یا ۹ هفته باقیمانده لیگ را به پایان برساند. رسیدن به مرز آمادگی لازم برای شروع مسابقات فوتبال یک بحث است و نحوه برگزاری مسابقات از نظر فاصله زمانی بحث دیگری. اگر این فاصله 5 روز در نظر گرفته شده باشد ریسک و احتمال مصدومیتهای شدید را درصورت عدم آمادگی لازم، بسیار بالا میبرد. شاید برخی اشاره به تمرینات خانگی فوتبالیستها داشته باشند، باید عرض کنم تمرینات داخل منزل هرچقدر هم تحت کنترل از راه دور کادر فنی بوده باشد، نمیتواند یک راهکار جامع و کامل برای حفظ همه فاکتورهای آمادگی جسمانی فوتبالیست آن هم برای شروع رقابتهای پرفشار لیگ باشد. بحث مهم دیگر ریسک و خطر بالای ابتلای ورزشکاران و کلیه افراد درگیر در تیمها به ویروس کروناست که ابراز نظر کارشناسی در این مورد را به افراد خبره این موضوع و پزشکان متخصص میسپارم و فقط این جمله را از ایشان بیان میکنم که ریسک و خطر بسیار بالا و جدی است و نباید با جان افراد بازی کرد. مگر اینکه حداقل هر 5 روز یک بار همه افراد درگیر تستهای معتبر تشخیص کرونا را بدهند در غیر این صورت باید منتظر فاجعه بود. از بحث اصلی دور نشویم؛ تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که در شرایط فعلی برای کسب آمادگی لازم جهت ورود به مسابقات، آن هم ۹ هفته فشرده حداقل به ۶ تا ۸ هفته بدنسازی علمی و اصولی نیاز داریم. بحثهای دیگر چون زمان لازم برای هماهنگی تیمی و دیدارهای تدارکاتی و سایر موارد نیز بماند بر عهده کارشناسان محترم. به همه این موارد باید مقوله روانشناسی و کاهش استرسهای بحران کرونا را نیز اضافه کرد. خدای نکرده اگر ورزشکاری از محیط بیرون ناقل ویروس باشد و محیط تیم و حتی خانوادهها را درگیر کند نیز که دیگر مصیبت است.
* کاهش استقامت هوازی
2 هفته بعد از ترک ورزش، حداکثر اکسیژنی که توسط ماهیچههای بدن مورد استفاده قرار میگیرد، به میزان 20 درصد کاهش پیدا میکند. بر اثر ترک ورزش، میتوکندری موجود در سلولهای ماهیچهای که اکسیژن را به انرژی تبدیل میکنند، از بین میرود. یعنی ظرفیت میتوکندریهایی که با ۶ هفته ورزش به دست آورده بودید، طی ۲ هفته ورزش نکردن، کاهش پیدا میکند. ما میتوانیم میتوکندری از دست رفته را بازسازی کنیم اما مدت زمان لازم برای این بازسازی، طولانیتر از زمانی است که منجر به از دست رفتن میتوکندریها شده است.
* کاهش آمادگی قلبی - عروقی
کافی است یک هفته ورزش را ترک کنید، آمادگی هوازی و قلبی - عروقی که توانایی انتقال اکسیژن از خون به عضلات را مشخص میکند، بعد از یک یا 2 هفته نداشتن فعالیت کاهش پیدا میکند. در این وضعیت کارایی قلب نیز کاهش مییابد. بعد از 3 تا 4 هفته استراحت و ورزش نکردن ضربان قلب در حالت استراحت 4 تا 15 ضربه افزایش مییابد. بدین ترتیب حجم خونی که به عضلات میرسد 5 درصد در طول شبانهروز و 20 درصد در 2 هفته کاهش مییابد.
* کاهش قدرت بدنی
هنگامی که ورزشهای قدرتی را کنار بگذارید تغییراتی در عضلات ایجاد میشود. عضلات شروع به از دست دادن پروتئین میکنند، زیرا پروتئین جذب خون شده و از طریق ادرار از بدن خارج میشود. کم شدن پروتئین عضلات در 72 ساعت اتفاق میافتد و بعد از 2 تا 3 هفته توانایی برای بلند کردن وزنه کاهش مییابد، البته افرادی که مدت زمان بیشتری ورزش کردهاند با سرعت کمتری شاهد این کاهش توانایی خواهند بود.
* تحلیل بافت عضلانی
با قطع ورزش، بسته به اینکه چقدر بیتحرک شده باشیم، عضلات ما شروع به کوچکتر شدن و جمع شدن میکنند. توده عضلانی با گذشت ۲ هفته که هیچ فعالیت خاصی نداشتهایم، تحلیل میرود و در توانایی فیبرهای عضلانی برای تحمل فشار و سختی، اختلال ایجاد میکند. عضلات در مدت کوتاهی تحلیل میروند اما زمان میبرد تا دوباره ساخته شوند. طول دوره بازسازی برای کسانی که تاکنون ورزش نکردهاند، بیشتر از زمان لازم برای کسانی است که پیش از این ورزش کردهاند. تعداد فیبرهای ماهیچهای با گذشت 3 هفته از شروع دوباره ورزش، به میزان ۲۲ درصد افزایش پیدا میکند. کمبود تحرک موجب از بین رفتن اثرات مثبت ایجاد شده توسط تمرینات انجام شده قبلی میشود. به طور کلی، 2 هفته تمرین نکردن را بیتمرینی میان مدت و 4 هفته تمرین نکردن را بیتمرینی بلند مدت میدانند و تحقیقات نشان داده حدود 8-4 هفته بی تمرینی سبب میشود تمام آمادگی ناشی از تمرین از دست برود و هر چه آمادگی بیشتری به هنگام تمرینات کسب شده باشد، هنگام بی تمرینی آمادگی بیشتری از دست داده میشود. علت این است که فرد تمرین کرده بیشتر از فرد تمرین نکرده مستعد از دست دادن آمادگی است. همچنین بر اثر بیتمرینی، آمادگی هوازی و انعطافپذیری در مقایسه با قدرت و سرعت بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد و کاهش مییابد.
ارسال به دوستان
سکوت عجیب غلامرضا محمدی بعد از توفان دبیر
ماندن به چه قیمت؟
علی هنرمنش: اظهارات تند و صریح علیرضا دبیر درباره رفتار سرمربی تیم ملی کشتی آزاد همچنان از سوی غلامرضا محمدی بیپاسخ مانده تا ابهامات اتفاقات اخیر بیشتر از قبل شود. بیتردید غلامرضا محمدی، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد بعد از قهر و ترک کردن جلسه بررسی چرخه انتخابی تیم ملی هیچگاه پیشبینی نمیکرد رئیس فدراسیون کشتی چند روز بعد، واکنش تندی به رفتارش نشان دهد. علیرضا دبیر که هفته گذشته میزبان اهالی رسانه بود تا به تشریح روند تدوین چرخه انتخابی تیمهای ملی بپردازد، فرصت را مغتنم دانست تا خط و نشانی هم برای سرمربی تیم ملی کشتی آزاد بکشد. رئیس فدراسیون کشتی در این نشست صراحتا اعلام کرد از رفتار غلامرضا محمدی بسیار گلهمند و ناراحت است و اگر قرار باشد این روند ادامه یابد، بیتردید به همکاری با سرمربی تیم ملی پایان خواهد داد. علیرضا دبیر در حالی با قاطعیت و صراحت از این موضوع سخن گفت که مشخص بود هیچ شک و تردیدی در اجرای تصمیماتش ندارد و به دنبال آن است برنامههای فدراسیون از جمله چرخه انتخابی را به هر نحو اجرایی کند. در این میان سکوت غلامرضا محمدی بر ابهامات اخیر افزود. سرمربی تیم ملی کشتی آزاد بنا به دلایل نامشخصی هنوز واکنشی به اظهارات تند و تیز علیرضا دبیر نشان نداده و سکوت پیشه کرده است. البته این سکوت و بیتفاوتی، میتواند 2 هدف و معنی داشته باشد؛ اول اینکه غلامرضا محمدی قصد دارد با سکوت و تحمل چنین اظهاراتی از سوی رئیس فدراسیون، آرامش از دست رفته را بازگرداند و شرایط ادامه همکاری خود با فدراسیون را دستخوش این اختلافات نکند اما دومین دلیل کاملا متفاوت است و هیچ بعید نیست سرمربی تیم ملی فعلا در حال تحمل وضعیت است و زمانی که ببیند مماشات و مدارا با سیاستهای فدراسیون فایدهای برای او ندارد، لب به سخن بگشاید و آتش اختلاف علنی خود با رئیس فدراسیون را شعلهورتر سازد. بر هیچکس پوشیده نیست غلامرضا محمدی تا قبل از شیوع ویروس کرونا و تعویق بازیهای المپیک توکیو، حاضر بود هر سختی و اختلافی با فدراسیون را تحمل کند تا بتواند در بزرگترین آوردگاه ورزشی جهان، به عنوان سرمربی حضور یابد؛ آرزویی که یکبار از دست غلامرضا محمدی رفت و او جای خود را در المپیک به رسول خادم داد و دیگر حاضر نیست به هیچ قیمتی آن را از دست رفته ببیند. اما حالا داستان کاملا با سال گذشته فرق دارد، چرا که تعویق بازیهای المپیک باعث ایجاد فاصله زمانی ۱۶ ماهه تا این رویداد شده و مطمئنا غلامرضا محمدی نمیتواند در این مدت طولانی، مدام با رئیس فدراسیون کشتی و برنامههایش جنگ و ستیز کند. تا زمانی که المپیک به تعویق نیفتاده بود، شاید میتوانستیم شانسی برای آقای سرمربی قائل شویم که میتواند بماند و بجنگد اما حالا که بیش از یک سال تا المپیک مانده، همکاری طولانیمدت محمدی در این فضای نامناسب با رئیس فدراسیون کشتی، چندان میسر و شدنی به نظر نمیرسد. آنچه مسلم است تا زمانی که غلامرضا محمدی سکوت را در این باره نشکسته نمیتوان هیچ تصمیمی را از سوی طرفین پیشبینی کرد و همچنان باید منتظر اظهارنظر شفاف و صریح آقای سرمربی درباره ادامه همکاری یا کنارهگیری احتمالی او از این مسؤولیت باشیم.
ارسال به دوستان
لیگ برتر بیستم چه زمانی شروع میشود؟
ترافیک فوتبالی در سال آتی
تقویم احتمالی رقابتهای لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا حاکی از مهلت کوتاه تیمها برای استراحت، یارگیری و همینطور آمادهسازی برای فصل آینده است اما شروع رقابتها از اواخر تابستان غیرممکن به نظر میرسد. با صدور مجوز برگزاری تمرینات و مسابقات، سازمان لیگ میتواند فصل جاری فوتبال ایران را تا اواسط مرداد به پایان برساند و برای حضور نمایندگان ایران در رقابتهای آسیایی و همینطور شروع فصل جدید فوتبال ایران برنامهریزی کند. مسؤولان سازمان لیگ تا قبل از صدور مجوز مذکور، نگران زمان پایان فصل جاری و تداخل این رقابتها با لیگ قهرمانان آسیا بودند که ظاهرا قرار است از نیمه مرداد شروع شود اما درباره فرمت برگزاری این مسابقات همچنان اختلافاتی میان کشورهای عضو وجود دارد. با این وجود، برگزاری رقابتها به صورت متمرکز میتواند مدت زمان برگزاری ادامه بازیهای گروهی را کاهش دهد و چه بسا بتوان برای برخی بازیهای مرحله حذفی نیز برنامهریزی کرد. با این وجود، شروع فصل جدید فوتبال ایران هم از دغدغههای مهم سازمان لیگ به شمار میرود که برنامه فصل آینده را با توجه به ترافیک بازیهای باشگاهی و ملی با تداخل روبهرو خواهد کرد. در واقع، اگر رقابتهای لیگ و جام حذفی ایران اوایل مرداد تمام شود و مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا هم تا اوایل شهریور به پایان برسد، بازیکنان میتوانند راهی مرخصی و استراحت پایان فصل شوند.
* لیگ بیستم چه زمانی شروع میشود؟
به گفته مسؤولان سازمان لیگ، در سال جاری خبری از تعطیلی ۷۵ روزه میان 2 فصل نخواهد بود و تیمها و فوتبالیستها زمان کمتری را در اختیار خواهند داشت و در این وضعیت زمان کمتری برای برگزاری تمرینات آمادهسازی و همینطور استراحت فوتبالیستها و فصل نقل و انتقالات وجود خواهد داشت. اگر این فاصله 2 ماه و نیمه تا حدود یک ماه و نیم هم کاهش یابد، عملا فصل جدید فوتبال زودتر از مهر ۹۹ آغاز نخواهد شد. اخباری درباره شروع فصل جدید از اواخر شهریور وجود دارد که در این صورت در حق 4 تیم آسیایی ایران اجحاف خواهد شد، چرا که آنها در این وضعیت زمان کمتری برای شروع فصل جدید خواهند داشت و قطعا این موضوع با اعتراض فوتبالیستها هم مواجه خواهد شد.
فصل جدید فوتبال در ایران احتمالا با رویدادهای ملی آغاز خواهد شد و تیم ملی باید برای بازیهای انتخابی جامجهانی آماده شود. پیش از این گمانهزنیهایی درباره شروع رقابتهای انتخابی جام جهانی از مهر ماه وجود داشت اما به علت شلوغی بیش از حد مسابقات، برخی کشورهای آسیایی از فیفا خواستند انتخابی جام جهانی را به نوروز ۱۴۰۰ موکول کند! با این موضوع، برگزاری بازیهای آسیایی را هم باید اضافه کرد که انرژی بیشتری را از فوتبالیستها میطلبد و احتمالا شاهد بروز اختلافات برای شروع فصل جدید خواهیم بود، چرا که بیشترین فشار به فوتبالیستها و تیمهای نه چندان متمول و بدون امکانات ایرانی وارد خواهد شد.
ارسال به دوستان
پایانی که نزدیک است!
سارا هوشمندی: رژیم نامشروع اسرائیل در 72سالگى خود با مجموعهاى از تضادهاى غیرقابل ترمیم دست به گریبان است و آنچه ساختار حکومت صهیونیستها را دچار تزلزل کرده، در نظرخواهى مؤسسات یهودى نمایان شده است.
یک- وقتى اخیرا «ایهود باراک» نخستوزیر و وزیر پیشین جنگ رژیم نژادپرست صهیونیست گفت «اسرائیلیها دیگر باید سوداى اسرائیل بزرگ را از سر بیرون کنند»، برخى محافل صهیونیست با این نگاه که نخستوزیر اسبق اسرائیل به دلیل ورشکستگى سیاسى و براى توجیه ناتوانىهاى خود اینچنین سخن گفته، سعی کردند با فرافکنی از کنار این اعتراف تاریخى عبور کنند اما آگاهان به اوضاع و احوال فلسطین اشغالى مىدانند اعترافات باراک، در واقع اذعان یکی از «سفاکترین صهیونیستها نسبت به ملت فلسطین» به اوضاع وخیم اسرائیل است.
دو- وقتی انتخابات سهباره کنست هم نتوانست منجر به تشکیل دولت فراگیر شود، نتانیاهو تلاش کرد احزاب موافق و مخالف دولتش را متقاعد کند که اگر تشکیل دولت صهیونیست به او محول شود، برنامههایی برای سرنگونی حماس در غزه و اشغال دوباره 30 درصد کرانه باختری و دره اردن و اجرای معامله قرن در سر دارد. او وعده داد برای براندازى حماس که نتیجه آن بازگشت آرامش به سرزمینهای اشغالی بویژه شهرکهای صهیونیستنشین است، نیاز به اعتماد مجدد احزاب دارد. وی به قدری ناامید از تشکیل دولت بود که برای ماندن در قدرت، به التماس افتاد و در آخر حاضر شد حتی نخستوزیری را هم زمانمند کند! و سرانجام با وعدههایی که تحققشان به سختی ممکن است، فعلا ماندگار شد.
سه- بسیاری از نخبگان رژیم صهیونیستی به این موضوع اذعان دارند که اختلافها و شکافهاى عمیق درون حکومت مجعول اسرائیل، این رژیم را به سمت فروپاشى مىبرد. برخی ناظران صهیونیست در اندیشکدههای این رژیم با توجه به شکستهای پیاپی ارتش اسرائیل در 5 جنگ رودرروی اخیر- 33 روزه از حزبالله لبنان و 22، 8، 50 و 2 روزه از غزه- و بویژه گذشتن مکرر موشکهای مقاومت از گنبد بهاصطلاح آهنین و رسیدن آنها تا تلآویو و حتی دورترین نقاط سرزمینهای اشغالی و ناتوانی رژیم صهیونیستی در مقابله با این پدیده، تشدید مشکلات اقتصادی در فلسطین اشغالی، اختلاف شدید «کنست- نتانیاهو» که بیسابقه است، بنبست در روند مذاکرات سازش و حالا آرای شکننده احزاب مختلف، شرایط کنونى جامعه اسرائیل را بسیار وخیم و در آستانه فروپاشی از درون دانسته و معتقدند چنانکه دستاندرکاران این رژیم چارهاى نیندیشند، اسرائیل باید در انتظار متلاشی شدن تدریجی باشد.
در هر صورت «خلأ قدرت» نیز بر مشکلات این رژیم نژادپرست افزوده شده است.
چهار- رژیم چندپاره اسرائیل به معناى واقعى با بحران مدیریت و رهبرى سیاسى دست به گریبان است. سایه این بلاتکلیفى و بحران پس از نهاد دولت، بر ارتش این رژیم نیز سایه افکنده است. کافى است به استعفاها و برکنارىهای پیاپی پس از شکستهای پی در پی در ارتش صهیونیستی نگاهی بیفکنیم. از طرفى اغلب پروژههایى که پس از شکست در برابر مقاومت لبنان از سوى ارتش صهیونیستی در غزه یا رامالله پیاده شده نتایج معکوس به بار آورده است و صراحت حضرت آیتالله العظمی خامنهای مدظلهالعالی در اعلام مسلح کردن کرانه باختری نیز به مصیبت دیگری برای صهیونیستها مبدل شد تا حدى که خود رسانههاى چاپ تلآویو مکرر مىنویسند موازنه نظامى در درون مرزهاى فلسطین اشغالى به نفع اسرائیل نیست. این رسانهها در روزهاى اخیر هشدارهاى خود را با آهنگى تندتر به زمامداران این رژیم بازگو مىکنند که ارتش این رژیم هیچ عنصر قدرتى براى اداره جبهههاى گسترده جنگ ندارد. شاید در این باب یادآورى نظریهاى که زبانشناس و منتقد مشهور آمریکایى پس از مدتى حضور در لبنان مطرح کرد، ابعاد بحران این رژیم را روشنتر سازد. پروفسور «نوآم چامسکى» در کتابى که پس از این سفر تحقیقى به رشته تحریر درآورد، نوشت: «ماهیت ستیزهجویى، سرانجام اسرائیل را از پا درمىآورد».
چامسکى تأکید کرد: «من چند دهه قبل نوشتم کسانى که خود را حامى اسرائیل مىدانند در واقع حامى افول اخلاقى و نابودى نهایى آن هستند. سران اسرائیل با رد همه پیشنهادها و توصیههاى کشورهاى اسلامى و افکار عمومى جهان حاضر نشدند سیاست توسعهطلبى و سرکوب را متوقف کنند و عاقبت هر نظامى که بر چنین منطق غیرانسانىای اصرار ورزد، فروپاشی خواهد بود».
پنج- بر اساس آنچه گفته شد، روز قدس در واقع روز تاکید بر نامشروع بودن رژیم غاصب و اشغالگری است که فلسفه وجودی تاسیس آن، بحرانآفرینی در منطقه غرب آسیاست. روز قدس فرصتی برای تاکید ملتهای مسلمان بر این موضوع است که مبارزه با رژیم صهیونیستی بر تمام مسلمانان جهان واجب است؛ رژیمی که نه تنها کشور مسلمانی را در چنگال غصب دارد، بلکه ریشه تمام بحرانها و بیثباتی در منطقه غرب آسیا و جهان است؛ بحرانهایی که جز با نابودی این رژیم جعلی حل نخواهد شد. و انشاءالله این پیام رهبر انقلاب که «اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید» زودتر از انتظار به وقوع خواهد پیوست؛ و این وعده حق الهی است که: «و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ».
ارسال به دوستان
اخبار
برنامه لیگ ملتهای والیبال سال ۲۰۲۱ اعلام شد
فدراسیون جهانی والیبال برنامه لیگ ملتهای سال ۲۰۲۱ را اعلام کرد و بر این اساس این رقابتها در گروه مردان از ۲۴ اردیبهشت سال ۱۴۰۰ آغاز میشود. بر اساس اعلام فدراسیون جهانی والیبال، گروهبندی لیگ ملتهای سال ۲۰۲۱، همان گروهبندی سال ۲۰۲۰ است که به دلیل شیوع کرونا لغو شده بود. مرحله مقدماتی لیگ ملتهای سال ۲۰۲۱ در گروه مردان ۲۴ اردیبهشت تا ۲۳ خردادماه سال ۱۴۰۰ و در قالب 5 هفته برگزار میشود. در گروه زنان نیز این مسابقات از ۲۱ اردیبهشت سال 1400 آغاز میشود و تا ۲۰ خردادماه ادامه خواهد داشت. تیم ملی والیبال ایران در مرحله مقدماتی به ترتیب در شهرهای جیانگمن (چین)، آنکونا (ایتالیا)، کرالیوو (صربستان)، تهران (ایران) و نانسی (فرانسه) به مصاف حریفان خود میرود. مرحله نهایی لیگ ملتهای والیبال سال ۲۰۲۱، دوم تا ششم تیرماه سال ۱۴۰۰ برگزار خواهد شد و شهر تورین ایتالیا در گروه مردان و شهر ناجینگ چین در گروه زنان میزبان این مرحله هستند.
***
طارمی بهترین گزینه برای تقویت پورتو در فصل آینده
مهاجم ایرانی تیم ریوآوه بهترین گزینه برای خط حمله بهترین تیم فوتبال پرتغال است. به گزارش آبولا، مهدی طارمی، مهاجم پیشرو تیم ریوآوه و تیم ملی فوتبال ایران، اولین فصل حضور خود در اروپا را سپری میکند ولی عملکرد خوب این بازیکن باعث شده است بهترین تیمهای فوتبال پرتغال خواهان جذب او باشند. این مهاجم ملیپوش ۲۷ ساله ایرانی قبلا مورد توجه اسپورتینگ بوده است و در ادامه نیز اخباری از علاقهمندی تیم بنفیکا به این بازیکن مطرح شده بود. پس از اینکه انتقال مهدی طارمی به اسپورتینگ در ژانویه انجام نشد، نام این بازیکن ایرانی بار دیگر با اسپورتینگ پیوند خورده است و احتمال میرود او در تابستان از بین بنفیکا، پورتو یا اسپورتینگ راهی یکی از این 3 تیم شود. عملکرد طارمی در این فصل لیگ پرتغال قابل قبول بوده است و به همین خاطر چند تیم به دنبال جذب او هستند. آنطور که رسانه رکورد پرتغال بیان کرده، اختلاف مالی بین مسؤولان ریوآوه و تیمهای خواهان او باعث شده فعلا پروژه انتقال این بازیکن به تیمی بزرگتر مسکوت بماند. روزنامه آبولا خبر داد مهدی طارمی بهترین گزینه برای تقویت تیم فوتبال پورتو است و سران این تیم به دنبال این بازیکن هستند تا بتوانند خط حمله پورتو را برای فصل آینده تقویت کنند.
***
آغاز فصل آینده لیگ برتر فوتسال از شهریور
با اعلام سرپرست سازمان لیگ فوتسال، فصل آینده مسابقات لیگ برتر فوتسال شهریورماه آغاز میشود.
به گزارش مهر، جلسه هماندیشی مسؤولان کمیته فوتسال، کمیته فنی، سازمان لیگ و سرمربی تیم ملی فوتسال دیروز چهارشنبه در فدراسیون فوتبال با حضور مهدی محمدنبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال برگزار شد. آرش جابری، سرپرست سازمان لیگ فوتسال درباره زمان آغاز فصل آینده مسابقات لیگ برتر فوتسال گفت: هنوز زمان برگزاری جام ملتهای آسیا مشخص نیست. برآورد اعضای حاضر در جلسه این بود که جام ملتها احتمالا آذر یا بهمن برگزار شود. بنابراین لیگ فصل آینده را شهریورماه استارت خواهیم زد. سیدمحمد ناظمالشریعه، سرمربی تیم ملی فوتسال هم که در این جلسه حضور داشت، گفت: برای آمادهسازی تیم ملی 4 فیفادی را در نظر داریم. شهریورماه در تورنمنت تایلند شرکت میکنیم. آبان، آذر و بهمن هم فیفادی خواهیم داشت. تمام تفکرمان این است طوری برنامهریزی کنیم که تیم ملی تا جام جهانی لیتوانی که شهریور ۱۴۰۰ برگزار میشود، آماده باشد.
ارسال به دوستان
راهحل نهایی ترامپ برای نابودی برجام
ثمانه اکوان: 2 سال پیش زمانی که رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد این کشور دیگر در برجام مشارکتی نخواهد داشت و از این توافق بینالمللی بیرون آمد، این سوال وجود داشت: آیا ترامپ به دنبال نابودی کامل برجام است یا اینکه میخواهد از مزایای آن استفاده کرده و در عین حال پایبندیای هم به آن نشان ندهد؟ طی 2 سال گذشته و اجرایی شدن کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران و همچنین بالا گرفتن تنشها و خصومتها بین دو کشور، این سوال تا حدی کمرنگ شد. بسیاری از تحلیلگران به این نتیجه رسیده بودند که آمریکا در هر صورت در همان یک سال اول اجرایی شدن برجام، به خواستههای خود از این توافق رسید و حالا دیگر برایش تفاوتی نمیکند این توافق با هر اسم و عنوان یا هر کیفیتی ادامه داشته باشد یا خیر. تحریمها بیشتر از آنچه قبل از برجام علیه ایران اعمال شده بود، بازگشته بود و دولت حسن روحانی در مقابل، با وجود برداشتن چند گام رو به عقب در اجرایی کردن این توافق، باز هم امید داشت بتواند آن را تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ حفظ کند تا بلکه فرجی حاصل شده و رئیسجمهور بعدی آمریکا به اجرایی کردن آن بپردازد.
حالا که به ماههای پایانی دولت دونالد ترامپ نزدیک میشویم و در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری این کشور هستیم، باز هم سوال اصلی همچنان پابرجاست و بیشتر از قبل خودنمایی میکند: آیا ترامپ در این ماههای آخر و به بهانه برداشته شدن تحریم تسلیحاتی ایران، باز هم به دنبال بیاثر کردن برجام در این باره است یا اینکه به دنبال نابودی کل این توافق است؟
نگاهی به اهداف ترامپ در سیاست خارجی و داخلیاش نشان میدهد احتمال دوم بیشتر از هر زمان دیگری وجود دارد و علت اصلی آن هم نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در این کشور است. ترامپ که به قصد نابودی میراث اوباما در تمام عرصههای موجود در آمریکا برنامههای خود را سازماندهی میکرد، حالا باید گامهای نهایی را در این باره بردارد تا بلکه در مناظرههای انتخاباتی نیز بتواند حرفی برای گفتن در مقابل معاون اوباما داشته باشد یا حداقل اینکه او را از وارد شدن به برخی حوزهها برحذر دارد.
شاید در داخل آمریکا با وجود تمام مشکلات و آسیبهای اجتماعی ناشی از ناکارآمدی دولت ترامپ، برجام یا حتی مسأله ایران در بین مردم این کشور جایگاهی در بحثهای انتخاباتی نداشته باشد اما این بحث حداقل برای طیفی که قرار است در سوپرپکهای انتخاباتی به نامزد جمهوریخواهان رأی بدهند یا منابع مالی کمپین انتخاباتی او را تأمین کنند، هنوز هم موضوع مهم و قابل توجهی است.
هم اینک اما بحث در داخل آمریکا این است که آیا برجام پنجمین سالگرد خود را خواهد دید یا تا ماه ژوئن سال جاری میلادی (حدود یک ماه دیگر) که سالگرد این توافق است، دیگر نمیتوان گفت برجام وجود خارجی دارد؟ پیگیری همین مسأله از طرف اندیشکدههای آمریکایی نزدیک به ترامپ مانند بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD) نشان میدهد با وجود اینکه تحریمهای آمریکا عملا چیزی از برجام باقی نگذاشته است اما زدن مهر نهایی مرگ برجام یکی از اهداف اصلی دولت ترامپ در یک یا چند ماه آینده است. از همین رو از چند ماه پیش تاکنون تمام تلاش مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا بر متقاعد کردن کشورهای اروپایی جهت خارج شدن از برجام متمرکز شده بود. با نپذیرفتن این درخواست آمریکا، حالا وزارت خزانهداری و وزارت خارجه این کشور در تلاش برای استفاده از بهانه برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی ایران هستند تا بلکه از این طریق بتوانند اصل برجام را که حالا دیگر چیز زیادی از آن هم باقی نمانده است، برای همیشه از بین ببرند.
واشنگتن برای این کار البته 2 راهکار را پیش روی خود قرار داده است؛ اولین راهکار که از نظر آنها سادهترین اقدام نیز هست، استفاده از مکانیسم ماشه است. بر اساس دریافت آمریکایی از این مکانیسم، هر کدام از اعضای دائم شورای امنیت این حق را دارند قطعنامه 2231 شورای امنیت را که قطعنامه برجام است، باطل کرده و با باطل کردن این قطعنامه، تمام تحریمهای سازمان ملل علیه ایران و از جمله تحریمهای تسلیحاتی دوباره به اجرا گذاشته میشود. اما کشورهای باقیمانده در برجام معتقدند زمانی که دونالد ترامپ به صورت رسمی خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد، در واقع حق استفاده از مکانیسم ماشه را نیز که یکی از مکانیسمهای تصریحشده در قطعنامه 2231 است از خود سلب کرده است. وزارت خارجه آمریکا چندی پیش اعلام کرد این کشور با وجود خروج از برجام هنوز هم حق استفاده از مکانیسم ماشه را بر اساس قطعنامه 2231 دارد و این حق را برای خود محفوظ میدارد. البته به نظر میرسد وزارت خارجه آمریکا بیشتر از اینکه بخواهد کل قطعنامه را ناکارآمد و ملغی کند، سعی دارد از این طریق بر رأی نمایندگان چین و روسیه در شورای امنیت تاثیر گذاشته و آنها را وادار به پذیرفتن اجرای تحریمهای تسلیحاتی به صورت مادامالعمر در مقابل ایران کند. این کار آنچنان که خبرگزاریهای آمریکایی گزارش دادهاند، با استقبال و حمایت دو حزبی در کنگره نیز رو به رو شده است. چهارم ماه مه سال جاری [حدود 2 هفته پیش]، سهچهارم نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در نامهای به مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور، از او خواستند تمام اقدامات لازم را برای تمدید مادامالعمر و همیشگی تحریمهای تسلیحاتی ایران به کار ببرد.
تنها ترس ترامپ از برجام به شکل امروزی آن، مسأله پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی ایران نیست. دولت او بر این عقیده است که بسیاری از محدودیتهای در نظر گرفته شده برای ایران پس از گذشت چند سال از اجرایی شدن این توافق برداشته میشود و آمریکا نمیتواند در برابر این اقدامات ساکت بماند. یکی از این مسائل، مسأله برداشته شدن محدودیت استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته در سال 2023 است. این مسأله را باید به برنامه موشکی ایران نیز که در برجام، محدودیتی برای آن در نظر گرفته نشده، اضافه کرد. اگر تاکنون اجرایی شدن برجام توسط ایران تا حد زیادی به نفع ترامپ و دولت آمریکا بود اما پس از اینکه مدت زمان محرومیتها در حال پایان یافتن است، دیگر دلیلی برای زنده ماندن برجام وجود ندارد و باید به کلی نابود شود.
دومین راهکار ترامپ تلاش برای متقاعد کردن کشورها به عدم فروش سلاح به ایران در دوران پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی است اما واشنگتن بخوبی میداند اگر ایران نتواند از امتیازات برجام استفاده کند ـ که تا به حال هم به دلیل تحریمهای آمریکا چنین استفادهای نکرده است ـ دیگر نمیتواند تهران را به باقی ماندن در برجام با استفاده از شرکای اروپایی خود تشویق کند. ایران به صراحت بیان کرده است در صورتی که جلوی برداشته شدن هر کدام از تحریمها گرفته شود یا قرار باشد تغییری در مفاد برجام به وجود آید، از این توافق بیرون آمده و در عین حال ممکن است دیگر پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز که بعد از سال 2015 به صورت داوطلبانه اجرایی میکرد، اجرا نکرده یا در شدیدترین عکسالعمل، از انپیتی نیز خارج شود. همه این اقدامات ایران تنها در شرایطی ادامه مییابد که واشنگتن و کشورهای اروپایی به صورت کجدار و مریز هم که شده بخشهایی از برجام را اجرایی کنند. از این منظر شاید متقاعد کردن کشورها به عدم فروش سلاح به ایران یا اعمال تحریمهای ثانویه بتواند راهکاری موقت برای بی اثر کردن برجام، بدون نابود کردن آن باشد.
واشنگتن در هر صورت میداند هر کدام از 2 راهی که پیش پایش قرار دارد، مزایا و معایب خود را دارند و تنها در صورتی قابل استفادهاند که کشورهای اروپایی و حتی چین و روسیه نیز با این اقدامات همراهی (هر چند به صورت جزئی و کم) نشان دهند. در صورتی که این همراهی مشاهده نشود، ترامپ برای اینکه در مناظرههای انتخاباتی نیز چیزی در دست داشته باشد که بتواند معاون اوباما را در اینباره در تنگنا قرار دهد، کمر به قتل برجام میبندد. برای ترامپ، دوران استفاده از برجام برای رسیدن به خواستههایش پایان یافته و دوران از بین بردن ردپای دموکراتها در تمام ارکان سیاست خارجی آمریکا فرا رسیده است. بایدن اگر قرار باشد اتاق بیضی را به جو بایدن بدهد، اجازه نمیدهد او حرکتی در راستای از بین بردن میراثش در کاخ سفید انجام دهد.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|