|
موازنه قدرت به نفع فلسطین تغییر یافته است موشکهای مقاومت، کلید آزادی قدس
موشکهای مقدس
مخمصه امنیتی اسرائیل
رضا عدالتیپور*: اثبات پیوند ناگسستنی قدس با غزه شاید مهمترین ماحصل تحولات یک هفته اخیر در فلسطین باشد. از هفته گذشته و با آغاز نبرد گروههای مقاومت با نظامیان صهیونیست که در حمایت از ساکنان بیتالمقدس شرقی و صیانت از مسجدالاقصی شکل گرفته است، تا دیروز که مردم در کرانه باختری، مرزهای لبنان و بیش از 22 شهر در فلسطین اشغالی، به حمایت از گروههای مقاومت پرداختند، به وضوح آشکار شد که «انتفاضه نقطهزن» فلسطینیها علاوه بر اینکه موازنه قدرت را به نفع مقاومت تغییر داده، بلکه با افزایش اعتمادبهنفس اعراب فلسطینی ساکن قدس، مقبولیت گروهها و گفتمان مقاومت را در جوامع منطقه نیز افزایش داده است. در عین حال ایستادگی مقاومت در غزه سبب شد دادگاه عالی رژیم صهیونیستی رای خود را مبنی بر اخراج خانوادههای فلسطینی حاضر در محله شیخ جراح تعلیق کند و از این جهت میتوان گفت منطق جدیدی در روابط فلسطینیها با رژیم صهیونیستی شکل خواهد گرفت، چرا که آنها شاهد منتفع شدن خود از قدرت رزمی و دفاعی مقاومت بودند. به گزارش «وطنامروز» به نقل از گاردین، با وجود انتشار برخی اخبار از کانالهای رسمی ارتش رژیم صهیونیستی در شبکههای اجتماعی مبنی بر حمله زمینی به غزه، صبح دیروز ارتش اسرائیل در یک عقبنشینی قابل توجه ضمن تکذیب این اخبار با انتشار بیانیهای اعلام کرد که هیچ نیروی نظامی از ارتش این رژیم وارد غزه نشده و حملات به غزه شامل بمباران هوایی به وسیله جنگندهها و آتش توپخانهای و شلیک تانکها در مرز غزه است. این در حالی بود که شامگاه پنجشنبه برخی رسانههای اسرائیلی از جمله «تایمز اسرائیل» از بررسی نقشه حمله زمینی به غزه در کابینه جنگ این رژیم خبر داده بودند. ساعتی پس از آن نیز در بامداد جمعه حساب رسمی «نیروهای دفاعی اسرائیل» (IDF) با انتشار پستی در توئیتر اعلام کرد نیروهای زمینی ارتش رژیم صهیونیستی وارد غزه شدند. از صبح جمعه در ادامه بمباران مناطق مسکونی در غزه، رژیم صهیونیستی بیش از 150 مرتبه مناطق مختلف غزه بویژه بیت لحم در شمال غزه را هدف قرار داد. در پی این حملات صدها خانواده فلسطینی برای در امان ماندن از آتش توپخانهای اسرائیل، در مدارس تحت کنترل سازمان ملل در شمال غزه پناه گرفتند. بر اساس آخرین اطلاعات ارائه شده از سوی وزارت بهداشت فلسطین، از زمان آغاز درگیریها (دوشنبه گذشته) حداقل 119 فلسطینی از جمله 31 کودک و 19 زن شهید و بیش از 830 نفر مجروح شدهاند. در مقابل نیروهای مقاومت فلسطین نیز با بیش از 1700 مورد رگبار راکتی و چندین مورد حملات پهپادی به تلآویو، حیفا، عسقلان و چند شهر دیگر در فلسطین اشغالی به جنایات رژیم صهیونیستی پاسخ دادند. بر اثر این حملات علاوه بر کشته شدن 8 صهیونیست، 886 ساختمان آسیب دید و 582 خودرو منهدم شد.
* حمایت متقابل قدس از غزه
یکی از نکات قابل توجه در دور جدید نبرد مقاومت با رژیم صهیونیستی، همبستگی چشمگیر بین گروههای مقاومت و ساکنان فلسطین اشغالی است. هفته قبل یک روز پیش از عملیات موشکی حماس علیه مواضع رژیم صهیونیستی در «عسقلان» و «اشدود» در حومه تلآویو، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس با بیان اینکه «معادله ارتباط غزه به قدس ثابت است و تغییر نخواهد کرد»، گفت: «هر زمانی که قدس فراخواند، غزه لبیک میگوید. قدس یک موازنه قدرت جدید در حوزههای سیاسی، مردمی و میدانی در ۲ حوزه داخلی و خارجی ایجاد کرد و اراده ملت فلسطین پیروز میشود». این اظهار نظر هنیه در کنار هشدار «زیاد النخاله» دبیر کل «جهاد اسلامی فلسطین» و تهدید جدی گردانهای قسام (شاخه نظامی حماس) و گردانهای القدس (شاخه نظامی جهاد اسلامی فلسطین) بر حملات موکشی به مواضع اسرائیل در صورت تداوم خشونتها علیه فلسطینیهای ساکن قدس، عزت و اعتماد به نفس اعراب و فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی و کرانه باختری را بالا برد. از سوی دیگر در روزهای اخیر پس از بمباران منازل فلسطینی در غزه از سوی صهیونیستها، ساکنان دستکم 22 شهر در مناطق مختلف سرزمینهای اشغالی از جمله بیتالمقدس، حیفا، رامالله و عکا در حمایت از مقاومت فلسطین و ساکنان غزه به برپایی تظاهرات مبادرت کردند که در پی آن شمار زیادی زخمی شدند و یک نفر به شهادت رسید.
* بیتالمقدس نقطه آغاز درگیریها
دور جدید درگیریها بین مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی در حالی از ابتدای هفته گذشته آغاز شد که تحولات داخلی فلسطین اشغالی در ماه آوریل، نقطه آغاز این درگیریها قلمداد میشود. از اواسط آوریل و در پی حکم دادگاه عالی رژیم صهیونیستی درباره اخراج 6 خانواده بزرگ فلسطینی از محل سکونت تاریخی خود در منطقه «شیخجراح» در شرق بیتالمقدس، اعتراضاتی پیرامون نقشه این رژیم برای تصرف کامل منطقه پیرامون بیتالمقدس از سوی فلسطینیهای ساکن قدس ابراز شد. این در حالی است که نهادهای بینالمللی نظیر شورای حقوق بشر سازمان ملل و دیدهبان حقوق بشر با رد هرگونه ادعای صهیونیستها بر این منطقه، اقدام دادگاه عالی اسرائیل و پشتیبانی نظامی رژیم صهیونیستی از این حکم را مصداق بارز آپارتاید و نزدیک به جنایت جنگی معرفی کردند. مردود بودن این ادعا به حدی است که حتی اتحادیه اروپایی و انگلستان نیز با این اقدام مخالفت کردند و آمریکا نیز تلویحا این اقدام را رد کرد. گروههای مختلف فلسطینی در سرزمینهای اشغالی، کرانه باختری و غزه به همراه سازمانها و برخی کشورهای منطقه، این اقدام صهیونیستها را به منزله مصادره کامل بیتالمقدس به نفع جامعه صهیونیسم عنوان کردند. در ایام ماه مبارک رمضان و شبهای قدر ممانعت نظامیان صهیونیست از حضور معتکفان و نمازگزاران در مسجدالاقصی منجر به بروز درگیریهای خونینی در بیتالمقدس شد. در همین حال گروههای افراطی شبهنظامی صهیونیست نیز با اعلام اینکه 28 ماه رمضان قصد تظاهرات در مسجدالاقصی را دارند، بر این تنش دامن زدند. در پی بالا گرفتن سطح تنشها و افزایش شمار مجروحان و شهادت چند تن از فلسطینیهای ساکن بیتالمقدس، جهاد اسلامی فلسطین و حماس در کنار اتاق مشترک گروههای مقاومت فلسطین به عنوان شناخته شدهترین جریانهای مقاومت فلسطینی، ضمن اعلام حمایت از مقاومت فلسطینیهای ساکن قدس، با تاکید بر پیوند مسجدالاقصی و غزه، با اولتیماتوم به رژیم صهیونیستی مبنی بر تخلیه نظامیان از مسجدالاقصی، آن را خط قرمز مقاومت عنوان کردند؛ موضعی که با حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری نیز همراه شد. در نهایت پس از آنکه صهیونیستها بر موضع خود پافشاری و با خشونت به مقابله با فلسطینیهای حاضر در مسجدالاقصی مبادرت کردند، از دوشنبه هفته قبل گروههای مقاومت در حمایت از مردم فلسطین و مسجدالاقصی مناطق حساسی در سرزمینهای اشغالی را هدف حملات راکتی قرار دادند.
* سایه جنگ داخلی بر سر اسرائیل
همسویی فلسطینیهای ساکن کرانه باختری و اعراب ساکن در دیگر مناطق فلسطین اشغالی با جریان مقاومت نهتنها سبب شده اعتماد به نفس و امید ۲ طرف افزایش یابد، بلکه صهیونیستها را نیز به وحشت انداخته است. از این رو گروههای افراطی صهیونیست تحت حمایت نظامیان ارتش این رژیم با حمله به محلههای مسلماننشین ضمن حمله به منازل اعراب و مسلمانان، به جنایت در معابر عمومی علیه اشخاص و اموال فلسطینیان مبادرت کردند. در پی این جنایات در شهر «عکا» در شمال فلسطین، صهیونیستها به یک رستوران فلسطینی حمله کردند. در تیبریا حملاتی به خودروهای اعراب و در الرمله حملاتی به خانههای اعراب شد. اما مهمترین اتفاقات در لاد و بیتالمقدس رقم خورد که در آن عملا درگیریهای مستقیم بعضا به شکل مسلحانه بود و گروههای تندروی یهودی با رژه در خیابانها، مغازههای مسلمانان را تخریب و غارت کردند. به گزارش یورونیوز، معابر برخی شهرهای اسرائیل از جمله لاد، عکا و حیفا این روزها صحنه زد و خورد و شورشهای خیابانی است؛ درگیریهایی که سبب شد «رووین ریولین» رئیس رژیم صهیونیستی نسبت به خطر «جنگ داخلی» در سرزمینهای اشغالی هشدار دهد. در این میان رویدادی که به نماد این خشونتها در جامعه اسرائیل تبدیل شد، در نزدیکی تلآویو رخ داد. در تصاویری که از یکی از شبکههای تلویزیون دولتی اسرائیل پخش میشد، گروهی از هواداران راست افراطی به سوی مردی که به باور آنها «عرب» بود هجوم بردند. در این تصاویر دهها تن از طرفداران راست افراطی این مرد را به زور از داخل خودرویش بیرون میکشند و او را مورد ضرب و جرح قرار میدهند. خشونت آنها علیه این مرد تا زمانی که او بیهوش میشود ادامه مییابد. او سپس در بیمارستانی در تلآویو بستری شد. حال وی باثبات گزارش شده اما بنا به اعلام بیمارستان شدیدا مجروح شده است. پلیس اسرائیل گفته است تنشهای کنونی بیشتر از سوی یهودیان علیه اعراب بوده است. در همین حال گروهی از اقلیت عرب در شهر حیفا با در دست داشتن پرچم فلسطین علیه حملات هوایی اسرائیل به نوار غزه تظاهرات کردند.
* آپارتاید مهمترین عامل در مسیر جنگ داخلی احتمالی
با آنکه تنشهای اخیر داخلی بین اعراب و صهیونیستهای افراطی در فلسطین اشغالی در پی بحران پیشآمده در مسجدالاقصی و حمایت مقاومت از ساکنان قدس شرقی شکل گرفت اما واقعیت امر این است که این تنش ریشه در تبعیض سیستماتیک و پیگیری سیاستهای آپارتاید از سوی رژیم صهیونیستی علیه اعراب ساکن فلسطین دارد. بر اساس آخرین آمار، اقلیت عرب در اسرائیل ۲۱ درصد جمعیت کل جامعه فلسطین را تشکیل میدهند. این جمعیت تابعیت اسرائیلی دارند و اغلب آنها به هر ۲ زبان عربی و عبری تسلط دارند و با فلسطینیهای ساکن کرانه باختری رود اردن و نوار غزه ابراز همدردی میکنند. «تبعیض سازمانیافته» اسرائیل علیه این قشر در دسترسی به مسکن و خدمات درمانی و آموزشی، موضوعی است که از سوی دیدهبان حقوق بشر در کنار دیگر اقدامات این رژیم به عنوان آپارتاید مطرح شده است. نکته قابل توجه اینکه رژیم صهیونیستی در این سالها به جای پرداختن به رفع مشکلات این جمعیت، به تقویت گروههای شبهنظامی صهیونیست برای مقابله با رفتارهای اعتراضی مدنی پرداخته است. اخیرا «بنی گانتس» وزیر جنگ اسرائیل درباره موج خشونتهای داخلی گفته است این رویدادها «کمتر از راکتهای حماس خطرناک نیست». او همچنین هشدار داد اسرائیل نباید در وضعیتی قرار گیرد که در نبرد نوار غزه پیروز شده باشد اما در داخل با «شکست» روبهرو شود.
* وحدت مقاومت و موشک مانع تجاوز به غزه
از شامگاه پنجشنبه تا بامداد دیروز گمانهزنیهای متعددی پیرامون تصمیم رژیم صهیونیستی برای حمله زمینی به غزه مطرح شد؛ اقدامی که این رژیم بین 17 جولای تا 4 آگوست 2014 نیز دست به آن زده بود که آن زمان متحمل تلفات قابل توجهی شد. بر این اساس با وجود تهدیدات مکرر مقامات نظامی این رژیم مبنی بر حمله زمینی به غزه، واقعیت امر این است که حضور نظامیان صهیونیست در خاک غزه، گزینهای اشتباه و انتخابی مرگبار خواهد بود. بدون شک توان رزمی مقاومت در برابر صهیونیستها عامل اصلی در خودداری رژیم صهیونیستی از حمله زمینی به غزه بوده است، چرا که توان رزمی نیروهای مقاومت فلسطین در غزه نسبت به سال 2014 به مراتب افزایش یافته است. چنانکه آنها در این مدت نشان دادهاند با وجود تحریم تسلیحاتی و محاصره همهجانبه غزه، توانستهاند تسلیحات تدافعی و تهاجمی و نیازهای معیشتی ساکنان غزه را تامین کنند. علاوه بر این رونمایی از راکت سجیل 55، موشک A120 با برد 120 کیلومتر، موشک عیاش با برد 250 کیلومتر و استفاده از پهپاد شهاب 3 و موشکهای ضدتانک کورنت - که سال 2006 از سوی مقاومت لبنان علیه تانکهای اسرائیلی به کار گرفته شد - از سوی مقاومت فلسطین سبب شده ارتش رژیم صهیونیستی در محاسبات خود مساله حضور نظامی در غزه را تا حد امکان از دستور کار خارج کند. در کنار این مورد ایجاد یک جبهه هماهنگ از گروههای مقاومت منطقه در یمن، لبنان و عراق سبب شده غزه به عنوان خط قرمز این گروهها مدنظر قرار گیرد. چه اینکه از عصر پنجشنبه که مساله حمله زمینی به غزه در رسانههای غیررسمی مطرح شد، حملات راکتی ناشناسی از مرزهای شمالی فلسطین در جنوب لبنان علیه مواضع اسرائیل انجام شد. این امر به منزله باز شدن جبهه جدید در مرزهای شمال و درگیر شدن همزمان صهیونیستها در ۳ جبهه شمالی، جنوبی و داخلی است که عملا شانس آنها را برای موفقیت تا حد زیادی کاهش خواهد داد. در بعد داخلی نیز طبیعتا دستور نتانیاهو برای حضور نظامیان صهیونیست در غزه به منزله پایان عمر سیاسی او خواهد بود، چرا که در سال 2014 بر اثر تجاوز نظامی به غزه، ارتش صهیونیستی به نسبت جمعیت آن تلفات سنگینی داد و این موضوع میتواند بر فشارهای جامعه داخلی بر مقامات سیاسی بیفزاید.
* روزنامهنگار
***
سخنگوی حماس: حملات ما به اسرائیل بیسابقه بود
گردانهای شهید عزالدین قسام اعلام کرد با استفاده از پهپاد یک کارخانه مواد شیمیایی را در شهرک صهیونیستنشین «نیر عوز» هدف قرار داده است. طبق اعلام گردانهای عزالدین قسام در این حمله از پهپاد تازه رونمایی شده «شهاب» استفاده شده است. در همین حال، «آویخای ادرعی» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی مدعی شد سامانههای پدافند هوایی این رژیم یک هواپیمای بدون سرنشین به پرواز درآمده از نوار غزه را رهگیری کردند.
ابوعبیده، سخنگوی حماس با اشاره به اینکه عملیات «شمشیر قدس» در حمایت از ایستادگی منطقه شیخ جراح و مسجدالاقصی آغاز شد، گفت: به رغم نابرابری امکانات نظامی، ضربات موشکی سختی به دشمن وارد کردیم که هیچ کشوری از زمان اشغال فلسطین جرأت نکرده یکدهم آن را انجام دهد. وی افزود: تصمیم به بمباران تلآویو، دیمونا، اشدود و فراتر از آن برای ما آسانتر از نوشیدن آب است. این مقام فلسطینی اعلام کرد موضع و حرف همه فلسطینیان یکی است.
*** مواضع بینالمللی پیرامون تحولات فلسطین آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خواستار توقف فوری تنش میان گروههای مقاومت فلسطین در نوار غزه و رژیم صهیونیستی به احترام عید فطر شد.
«اگنس کالامار» دبیرکل جدید سازمان عفو بینالملل در واکنش به تهدید نخستوزیر رژیم صهیونیستی به انجام حملات بیشتر علیه غزه، با یادآوری آمار شهدا، که دهها تن از آنها کودک هستند، گفت بهای حملات را در درجه اول غیرنظامیان میپردازند.
دادستان ارشد دادگاه کیفری بینالمللی (ICC) در مصاحبهای گفت: افراد دخیل در درگیری جدید بین اسرائیل و فلسطین ممکن است هدف تحقیقات دادگاه کیفری بینالمللی مربوط به جرائم جنگی قرار بگیرند. «فاتو بنسودا» در گفتوگویی با رویترز گفت این تحقیقات را حتی بدون همکاری اسرائیل پیش میبرد که دفتر وی را به رویکرد ضدیهودی متهم کرده است. ماه مارس سال جاری میلادی دفتر بنسودا اعلام کرد تحقیقات رسمی را درباره وقوع جرائم احتمالی جنگی در درگیریهای سرزمینهای اشغالی و علیه فلسطینیان پس از ۵ سال از تحقیقات اولیه آغاز کرده است.
«ژرارد درمانین» وزیر کشور فرانسه در حساب توئیتری خود نوشت: «از رئیس پلیس پاریس خواستم تظاهرات روز شنبه در ارتباط با تنشهای اخیر در خاورمیانه را ممنوع کند». بسیاری از کاربران فرانسوی در توئیتر در واکنش به این دستور پلیس تاکید کردهاند در اعتراض به استعمار و آپارتاید اسرائیل که آن را جنایت علیه بشریت میدانند روز شنبه تظاهرات خواهند کرد.
«اشتفان زایبرت» سخنگوی «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان اعلام کرد دولت این کشور تظاهرات در حمایت از فلسطینیها را تحمل نخواهد کرد و صدراعظم اتریش نیز با چشمپوشی بر جنایات اسرائیل از آن حمایت کرد.
سخنگوی وزارت خارجه چین ضمن ابراز نگرانی درباره شدت گرفتن درگیری میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت گفت کشورش به تلاش برای برگزاری نشست شورای امنیت در این زمینه ادامه خواهد داد. وزارت خارجه چین اعلام کرد به تلاش برای مطرح شدن افزایش تنشهای فلسطین اشغالی در شورای امنیت سازمان ملل ادامه خواهد داد. به نوشته پایگاه اینترنتی شبکه «سیجیتیان»، «هوآ چونینگ» سخنگوی وزارت خارجه چین گفت کشورش به عنوان رئیس دورهای شورای امنیت، درباره اوضاع فلسطین بسیار نگران است.
***
آخرین اخبار از تحولات فلسطین
«فوزی برهوم» سخنگوی جنبش حماس از ایستادگی و شجاعت مردم فلسطین در شهرها و روستاهای کرانه باختری و داخل فلسطین اشغالی قدردانی کرد. وی تأکید کرد اقدامات مردم فلسطین در رد سیاستهای جنایتکارانه صهیونیستهاست که علیه غزه، قدس و مسجدالاقصی انجام میدهند.
دیروز شمار زیادی از جوانان خشمگین در شهرهای مختلف کرانه باختری به خیابانها آمدند و تأکید کردند باید هماهنگی امنیتی رامالله با تلآویو به پایان برسد.
جوانان فلسطینی در ایست بازرسیهای «حواره» در جنوب نابلس، «الجلمه» در شمال جنین، ورودی اردوگاه «العروب» و شهرک «بیت امر» در شمال الخلیل با نظامیان صهیونیست درگیر شدند.
۲ شهروند فلسطینی بر اثر اصابت گلوله جنگی و چند تن دیگر بر اثر اصابت گلوله پلاستیکی و دهها تن بر اثر استنشاق گاز اشکآور طی درگیریها میان جوانان و نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در ایست نظامی حواره در جنوب نابلس آسیب دیدند.
همزمان با حرکت مردم اردن به سمت مرزهای فلسطین اشغالی، منابع خبری گزارش دادند دهها نفر از مردم لبنان با شکستن حصارهای امنیتی وارد خاک فلسطین شدند. کانال ۱۳ تلویزیون رژیم صهیونیستی در این باره گزارش داد مردم لبنان این کار را برای حمایت از قدس و غزه انجام دادند. نظامیان رژیم صهیونیستی برای دور کردن این افراد به سمت آنها تیراندازی کردند.
لحظاتی پیش از عبور لبنانیها از مرز فلسطین، هزاران اردنی برای اعلام حمایت از ملت و مقاومت فلسطین با عزیمت به سمت مرز کشورشان در آنجا تجمع بزرگی برگزار کردند و خواستار باز شدن مرزها برای پیوستن به فلسطینیها در مقابله با رژیم صهیونیستی شدند.
پایگاه خبری «روسیا الیوم» دیروز اعلام کرد تلویزیون رسمی اسرائیل خبر داده گروههای فلسطینی در غزه پنجشنبهشب در حملهای بیسابقه به عسقلان دستکم ۱۶۸ موشک به این منطقه شلیک کردند. این حملات منجر به زخمی شدن ۱۰ صهیونیست شده که حال یکی از آنها وخیم گزارش شده است.
در پی درگیریها میان فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی با ارتش رژیم صهیونیستی در اقصی نقاط کرانه باختری، دهها شهروند فلسطینی به ضرب گلوله جنگی و پلاستیکی زخمی شده یا با استنشاق گاز اشکآور آسیب دیدند.
******
مخمصه امنیتی اسرائیل
عماد هلالات: تحولات و رخدادهای امنیتی در رژیم صهیونیستی در یک ماه گذشته حاکی از آسیبپذیر بودن این رژیم در جبهه داخلی است. با وجود برگزاری رزمایشهای امنیتی فراوان در جبهه داخلی اما اتفاقات و رخدادهای اخیر حاکی از ناتوانی این رژیم در مدیریت جبهه داخلی است. تنوع حوادث امنیتی در داخل سرزمینهای اشغالی، آشفتگی را برای یهودیان ساکن این مناطق به ارمغان آورده است. از طرفی ناتوانی بنیامین نتانیاهو در تشکیل کابینه با اتمام زمان مقرر، این رژیم را با بحران مدیریتی روبهرو کرده است و درگیریهای داخلی میان احزاب و متهم کردن یکدیگر به خیانت افزایش یافته است.
در بعد دیگر تنش با جمهوری اسلامی بویژه بعد از حادثه نطنز شدت زیادی پیدا کرده است. به غیر از حوادث امنیتی، افزایش هزینهها برای کشتیهای رژیم صهیونیستی با توجه به اشراف جمهوری اسلامی بر منطقه خلیجفارس و دریای عمان، آسیبپذیری این رژیم را دوچندان کرده است تا جایی که خطوط دریایی رژیم صهیونیستی در گزارشهای خود به دولت این رژیم از ناتوانی و آسیبپذیر بودن آن در مقابل حملات دریایی جمهوری اسلامی خبر دادهاند. تنشهای دریایی اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی بخشی از نزاع گسترده آنها در سطح منطقه است.
ناتوانی امنیتی رژیم صهیونیستی در جبهه داخلی در برابر حوادثی همچون برخورد موشک به نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا، انفجار در تأسیسات برق، آتشسوزی در پالایشگاه، انفجارها در شهر صفد در منطقه الجلیل و حادثه کوه مرون که به کشته شدن 45 صهیونیست و زخمی شدن بیش از 300 نفر دیگر انجامید، همه و همه حاکی از روند افزایشی تحولات و شکنندگی امنیتی این رژیم در جبهه داخلی است. در باب تحولات امنیتی، رسانههای رژیم صهیونیستی از وقوع انفجار در مرکز فلسطین اشغالی خبر دادند. این رسانهها در سایه قوانین سختگیرانه و سانسور شدیدی که ارتش بر آنها اعمال میکند، این انفجار را یک حادثه نهچندان مهم جلوه دادند. این در حالی است که حجم آتش و دود برخاسته از این انفجار مهیب در فیلمها و تصاویر منتشر شده از آن به حدی بود که حتی از فاصله بسیار دور نیز به وضوح قابل مشاهده بود. با این حال روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در خبری افشا کرد این انفجار در یک کارخانه نظامی مهم به نام «تومر» وابسته به وزارت جنگ رژیم صهیونیستی واقع در شهر «الرمله» در منطقه «گوشدان» رخ داده است. تومر یک کمپانی تحت مالکیت اسرائیل است. این کمپانی، موشکهای دوربرد پیکان، راکتهای توپخانهای و هوایی شرکت البیت، مراحل اول و دوم موتورهای شاویت و پرتابگرهای ماهوارههای اسرائیل را میسازد.
به این رخدادها و تحولات امنیتی در یک ماه گذشته، باید حملات راکتی و موشکی از غزه به سمت شهرکهای صهیونیستی را هم اضافه کرد. در بعد دیگر، درگیریها بین جوانان فلسطینی و صهیونیستهای افراطی در اکثر مناطق سرزمینهای اشغالی نیز در یک ماه گذشته افزایش یافته است. به گزارش وبگاه صهیونیستی «والا»، در عملیات اخیر علیه نظامیان ارتش صهیونیستی در کرانه باختری که به مجروح شدن ۲ نفر و کشته شدن یک نفر منجر شد، شواهد از وجود یک هسته محلی آشنا به جغرافیای منطقه و راههای فرار آن حکایت دارد؛ هسته عملیاتیای که از ضعف ارتش اسرائیل بهره برده و عملیات خود را بهرغم وجود دوربینهای مراقبتی فراوان در منطقه با جرأت اجرا کرده و بعد از آن بدون گذاشتن ردی از خود فرار کردهاند. عملیات علیه نظامیان اسرائیلی در ایست بازرسی «زعتره» فقط شروع کار است. در همین زمینه، ایهود اولمرت (نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی) خطاب به بنیامین نتانیاهو میگوید: زمینه انتفاضه سوم فلسطینیان فراهم شده است. تحولات امنیتی در سرزمینهای اشغالی نشان میدهد که مبارزه با این رژیم وارد مرحله جدیدی شده است.
فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری چهارشنبه 15 اردیبهشت درباره تحولات امنیتی رژیم صهیونیستی گفت: صهیونیستها در غروب سیاسی به سر میبرند و فروپاشی آنها میتواند از درون باشد، اینها در یک سال و نیم گذشته خودشان را باد کرده و تلاش کردند دامنه شرارتها را زیاد کنند؛ از چند هفته پیش تمام آسیبهای رژیم صهیونیستی نشان داده شد. خیلی ساده میشود تجارت دریایی آنها را مختل کرد. انفجار مهیب کارخانه ساخت موتورهای پدافند هوایی و ساخت ماهواره، بادکنک صهیونیستها را خالی کرد. وی در ادامه با یادآوری تمام حوادث امنیتی در اسرائیل و همچنین کشته شدن جاسوسان اسرائیلی در اربیل عراق گفت: نخستین ضربه به اینها میتواند آخرین ضربه باشد. با یک عملیات میشود این رژیم را منهدم کرد. این اتفاقات میتواند تکرارپذیر باشد و این رژیم نمیتواند فقط مولد شرارت باشد.
* افسانه امنیت داخلی اسرائیل
تحولات اعجابآور این روزهای فلسطین اشغالی زنگ خطر را برای فروپاشی امنیت داخلی این رژیم به صدا درآورده است. مقامات اسرائیل در سالهای اخیر با پروپاگاندایی که نسبت به امنیت داخلی سرزمینهای اشغالی شکل داده بودند حالا با این مواجهند که طی 3 روز جریان مقاومت در غزه بیش از هزار موشک و راکت به تلآویو و شهرهایی مثل اشدود و عسقلان که پیش از این مورد حمله واقع نشده بودند، پرتاب کرده و موجب شده بیش از نیمی از جمعیت سرزمینهای اشغالی روزهای متوالی را در پناهگاه به سر ببرند.
ارتش صهیونیستی تلاش کرد به کمک سامانه پدافندی گنبد آهنین از عبور موشکها و راکتهای شلیک شده از نوار غزه و اصابت آنها به شهرکهای صهیونیستنشین جلوگیری کند اما باز هم ثابت شد این سامانه در زمان شلیک پرتعداد و متمرکز بر یک نقطه از سوی رزمندگان فلسطینی، تسلیم شده و کاری از پیش نمیبرد. این رخدادها در شرایطی است که مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند درگیریهای اخیر در طول 70 سال گذشته از زمان تاسیس این رژیم بیسابقه است و حتی در سال 1948 هم دیده نشده بود.
در این میان رئیس رژیم صهیونیستی اعلام کرده در خیابانهای اسرائیل جنگ رخ داده و همه متعجب ماندهاند و هیچکس آنچه را میبیند باور نمیکند. به نقل از سایت شبکه روسیا الیوم، «روون ریولین» رئیس رژیم صهیونیستی به شبکه ۱۱ رژیم گفت: اکثریت ساکت چیزی نمیگویند، چون متحیر ماندهاند. او افزود: ما وضعیتی را به وجود آوردهایم که امکان جنگ داخلی را فراهم میکند و به خاطر این سکوت کردهایم.
رئیس رژیم صهیونیستی خواستار بررسی راهحلهای فوری برای توقف درگیریها میان فلسطینیها و شهرکنشینها شد و گفت: از همه میخواهم هر کاری که میتوانید برای توقف این شرایط وحشتناکی که مقابل چشمان ما قرار دارد، انجام دهید. ما بدون دلیل درگیر یک جنگ داخلی شدهایم، این دیوانگی را متوقف کنید. همچنین شهردار شهر «لاد» در فلسطین اشغالی گفت اوضاع در خیابانهای این شهر به جنگ داخلی شباهت یافته است.
در همین حال روزنامه عبریزبان هاآرتص گزارش داد ارتش اسرائیل منتظر دستوری برای پایان دادن هر چه سریعتر به عملیات جنگی در نوار غزه است، چرا که تلآویو هراس این را دارد که درگیریها میان صهیونیستها و فلسطینیها در داخل اراضی اشغالی از کنترل خارج شود.
این روزنامه نوشت ارتش اسرائیل منتظر دستوراتی از جانب دولت است. مسؤولان ارشد نظامی اسرائیل به این نتیجه رسیدهاند خشونت در لاد، بات یام، عکا و دیگر شهرها تهدید امنیتی است که خطر آن از درگیری در غزه کمتر نیست.
آتشی که در قدس و محله «شیخ جراح» روشن شد، به سرعت به سمت یک جنگ تمامعیار میان فلسطینیان و صهیونیستها میرود. زمزمههای آغاز انتفاضه سوم در حالی شنیده میشود که سطح جدید درگیری میان فلسطینیها با اشغالگران اسرائیلی میتواند از ابعاد انتفاضههای اول و دوم موسوم به انتفاضه سنگ و انتفاضه اقصی -که در حقیقت سطوحی از مقاومت مدنی بودند- فراتر رفته و به یک جنگ تمامعیار ضدمتجاوزان به اتکای فناوریهای پیشرفته موشکی، پهپادی و مخابراتی منجر شود؛ جنگی که قطعا دامنهاش به بیتالمقدس محدود نشده و در یک رخداد تاریخی، کانونهای مقاومت در غزه و کرانه باختری را هم فعال خواهد کرد. تصاویر وحشیگری اسرائیلیها طی حملات ۳ روزه به نمازگزاران مسجدالاقصی و همچنین برخی محلههای قدیمی پیرامون آن از جمله «شیخ جراح» به اقصی نقاط دنیا مخابره شد و واکنشهای بینالمللی شدیدی به همراه داشت. تهاجم مشترک نظامیان رژیم اشغالگر و شهرکنشینان صهیونیست به تجمع فلسطینیها در مسجدالاقصی و همزمان درگیری میان ساکنان بومی محله ریشهدار «شیخ جراح» در شرق قدس با غاصبان اسرائیلی بیش از 560 مجروح بر جا گذاشت و قدس را با حضور 10 هزار نیروی نظامی و هزاران شهرکنشین صهیونیست مسلح به یک منطقه جنگی تبدیل کرد. تنشها از ۲ هفته پیش از منطقه بابالعامود واقع در مرکز شهر بیتالمقدس آغاز شد؛ جایی که اهالی قدس با ایستادگی مقابل نظامیان اسرائیلی که قصد بستن ورودیهای این محله همجوار مسجدالاقصی را داشتند، بموقع جلوی اجرای طرح یهودیسازی قدس و تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی را گرفتند؛ طرحی که در روزهای پس از آن با یورش صهیونیستها برای اخراج اهالی قدس از منازل آبا و اجدادیشان در محله «شیخ جراح» ادامه یافت. به تدریج دامنه اعتراضات و واکنشهای فلسطینیان به تجاوزهای دامنهدار صهیونیستها در قدس به سراسر سرزمینهای اشغالی کشیده شد به طوری فلسطینیهای ساکن بندر حیفا، کرانه باختری رود اردن و مناطق اشغالی 1948 را هم به طور یکپارچه وارد درگیری با صهیونیستها کرد که طی چند دهه اخیر در سرزمینهای اشغالی بیسابقه بوده است و از همه مهمتر ابتکار عمل مقاومت در غزه بود که با شلیک هزاران موشک و راکت آسمان اسرائیل را تصرف کرد و در اتفاقی بیسابقه، دامنه حملات موشکی مقاومت در فلسطین اشغالی را به کل سرزمینهای اشغالی افزایش داد.
* تحولات و رخدادهای امنیتی عراق
بامداد ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ با ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ابومهدی المهندس و همراهانشان توسط ایالاتمتحده آمریکا، یکی از مهمترین رویدادهای سال در منطقه و حتی جهان رخ داد. فارغ از بحث گسترده درباره این رویداد، به نظر میرسد تغییر یا تضعیف سیاستهای منطقهای ایران، یکی از مهمترین اهداف آمریکا از ترور فرودگاه بغداد بوده است. به نظر میرسد آمریکاییها برای پیشبرد راهبرد فشار حداکثری و تضعیف نفوذ منطقهای ایران، یک راهبرد چندوجهی در عراق را علیه ایران طراحی و اجرا کردند که هدایت اعتراضات مردمی به سمت استعفای نخستوزیر، ترور فرودگاه بغداد، برخی حملات پراکنده به نیروهای مقاومت و نخستوزیری الکاظمی بخشی از آن بوده است. در این راهبرد، ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا با هدف کاهش نفوذ ایران در ساختار قدرت عراق بود، با این وجود جمهوری اسلامی بهسرعت با جایگزینی سردار قاآنی بعد از شهادت سردار سلیمانی موجب شد خلأ قدرت در محور مقاومت کمتر احساس شود.
سردار قاآنی توانست طی چند سفر به بغداد و دیدار با گروههای مختلف مقاومت عراقی، خلأ فقدان سردار سلیمانی را جبران کند که یکی از مهمترین اتفاقات در این دیدارها استعفای هادی العامری، رئیس سازمان بدر عراق و رئیس ائتلاف الفتح در پارلمان عراق بود که این استعفا توانست قدرت میدان محور مقاومت در عراق را دوچندان کند. بویژه بعد از شهادت ابومهدی المهندس که حلقه اتصال گروههای مختلف مقاومت عراق بود، پراکندگی در بین گروههای مقاومت بیشتر احساس میشد که با آمدن ابوفدک المحمداوی به جای شهید ابومهدی المهندس از یک طرف و استعفای هادی العامری از پارلمان و بازگشت به میدان، قدرت گروههای مقاومت عراقی افزایش یافت و این تغییر باعث انسجام در بین گروههای مختلف عراقی به رغم اختلاف در تاکتیک شده است. مردم و گروههای عراقی نیز با توجه به شهادت مظلومانه هموطنان خود به دست آمریکا در سالهای گذشته و نقض مکرر حاکمیت کشورشان، به صورت جدیتری خواهان اخراج آمریکا از عراق و گرفتن انتقام خون شهدای این حادثه تروریستی شدند. از این رو پس از گذشت مدت کمی از این جنایت، گروههای مقاومت جدید عراقی در این کشور اعلام موجودیت کردند. این گروهها هدف اصلی خود را مقابله نظامی شدیدتر و جدیتر علیه آمریکا و منافعش در تمام مناطق عراق تا اخراج کامل نیروهای اشغالگر از خاک کشورشان عنوان کردند.
تاکنون ۱۵ گروه مقاومت عراقی برای مقابله با اشغالگری آمریکا در این کشور اعلام موجودیت کردهاند. اسامی این گروهها بدین شرح است:
1- گروه مقاومت قاصم الجبارین
2- گروه مقاومت اصحاب کهف
3- گروه مقاومت سرایا اولیاء الدم
4- گروه مقاومت فصیل المقاومه الدولیه
5- گروه مقاومت سرایا ثوره العشرین الثانیه
6- گروه مقاومت عصبه الثائرین
7- گروه مقاومت اولو العزم
8- گروه مقاومت قوات ذوالفقار
9- گروه مقاومت ثار المهندس
10- گروه مقاومت الشهید کریم درعم
11-گروه مقاومت ابالفضل العباس
12-گروه مقاومت سرایا المنتقم
13-گروه مقاومت کتیبه السابقون
14-گروه مقاومت لواء منتقمون
15-گروه مقاومت لواء خیبر
در طول یک سال گذشته، گروههای مقاومت عراقی به صورت مستقیم و غیرمستقیم دستکم ۱۱۰ حمله علیه آمریکا و منافع آمریکا در خاک عراق انجام دادهاند. همچنین از یکم فروردینماه تا هفتم اردیبهشت دستکم ۴۰ حمله توسط بمبهای کنارجادهای و راکت علیه کاروانها و مقرهای نظامی آمریکا در عراق انجام شده است. نیروهای مقاومت عراق علاوه بر انفجارهای کنارجادهای، از پهپاد و موشک نیز برای هدف قرار دادن کاروانها و پایگاههای نظامی آمریکا استفاده کردند. آمریکاییها طی اواسط فروردین تا 25 فروردین 1400، 11بار مورد هدف قرار گرفتهاند. حملات علیه نیروهای آمریکایی، از لحاظ کیفی نیز متحول شده است؛ در حملات جدید از پهپاد و موشک نیز استفاده میشود و نیروهای اشغالگر نمیتوانند این پهپادها را هدف قرار دهند. به هر حال، این افزایش کمی و کیفی حملات، عزم نیروهای مقاومت عراق برای اخراج اشغالگران به زور اسلحه را نشان میدهد. حمله پهپادی به مراکز حساس پایگاه آمریکایی عینالاسد، از آن جمله است. در این بین باید حمله به پایگاه هوایی آمریکایی بلد در استان صلاحالدین، حمله به پایگاه نظامی ویکتوریا در نزدیکی بغداد را هم اضافه کرد. در یکی از حملات به کاروانهای لجستیکی و پشتیبانی آمریکایی که میتوان آن را سنگینترین حمله در یک سال گذشته به کاروانهای آمریکایی برشمرد، تعدادی از کاروانهای لجستیکی آمریکا در گذرگاه مرزی جریشان واقع در مرز عراق با کویت توسط مقاومت عراق مورد هدف قرار گرفت. طی این حمله که 14 اردیبهشت توسط گروه کتیبه السابقون انجام شد، تعداد زیادی از خودروهای سنگین و تجهیزات لجستیکی آمریکا که در گاراژهای گذرگاه مرزی جریشان مستقر شده بود، تخریب و منهدم شد.
با این وجود رئیس تروریستهای سنتکام در مصاحبهای عنوان کرد هنوز تصمیمی برای خروج از عراق نداریم. کنت مکنزی گفت: خروج نیروهای آمریکایی از عراق در زمان نزدیک اتفاق نمیافتد. پس از این قیس الخزعلی، دبیرکل عصائب اهل الحق از گروههای حشدالشعبی عراق به مناسبت روز جهانی قدس گفت: هدف گروههای مقاومت اسلامی وادار کردن نظامیان آمریکایی به خروج از عراق است بویژه از زمانی که آمریکاییها به صراحت اعلام کردند قصد عقبنشینی از خاک عراق را ندارند. قیس الخزعلی افزود: تصمیم وادار کردن نظامیان آمریکایی به خروج از عراق یک تصمیم قطعی و شجاعانه و وعده مردان مقاومت است. ما در برابر خون شهدا تعهد داریم که هیچ پایگاه نظامی آمریکایی و هیچ نیروی رزمی بیگانه در خاک پاک عراق نماند و اگر فکر کنیم که این میزان عملیات نظامی ما علیه نیروهای آمریکایی کافی نیست بر میزان آن خواهیم افزود تا وقتی که آنها صبرشان تمام شود.
***
عدم ادرا سازی رسانههای داخلی از تحولات عراق و رژیم صهیونیستی
تحولات و رخدادها در عراق بویژه بعد از ترور فرماندهان مقاومت در سال 98 و تحولات امنیتی در سرزمینهای اشغالی بعد از ترور شهید فخریزاده و انفجار نطنز شدت یافته است و معمولا این حوادث با سانسور خبری رسانههای غربی و بیگانه مواجه میشود. این در حالی است که تحولات و رخدادهای داخلی و بیرونی جمهوری اسلامی به سرعت در خبرگزاریها، روزنامهها و رسانهها منعکس و باعث ایجاد فضای رسانهای علیه کشور میشود بویژه اگر تحولات و حوادث برچسب امنیتی بخورد به سرعت در شبکههای معاند و ضدانقلاب منتشر میشود و فرآیند ادراکسازی و اقناعسازی کلید میخورد. یا در صورتی که در بعد منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی دستاوردی داشته باشد، یا سانسور خبری اتفاق میافتد یا جای جلاد و شهید را عوض و به ذهن مخاطبان تزریق میکنند. معمولا بعد از تحولات و حوادث امنیتی که در داخل خاک جمهوری اسلامی یا علیه منافع کشور در خارج از آن صورت میگیرد، اخبار آن به سرعت در فضای رسانهای کشورها و میان افکارعمومی پخش میشود، این در حالی است که اگر جمهوری اسلامی به این حوادث و رخدادها در همان سطح یا بیشتر از آن پاسخ دهد، در داخل فضای رسانهای نمیتواند افکار عمومی را قانع و فرآیند ادراکسازی را صورت دهد. در جبهه مقابل چندین حادثه امنیتی در سرزمینهای اشغالی به وقوع پیوست اما در داخل شاهد پیوست رسانهای در مقابل این حوادث و رخدادها نبودیم. به نظر میرسد رسانههای داخلی بخوبی نتوانستند پوشالی بودن قدرت رژیم صهیونیستی و ضربهپذیر بودن این رژیم را در جبهه داخلی خود، نمایش دهند. میتوان گفت دستاوردهای جمهوری اسلامی یا واکنشهای آن در مقابل دشمنان خود فقط در فضای نخبگانی مورد بحث و اظهار نظر قرار میگیرد و تحولات و رخدادها و کنشها و واکنشها به کف جامعه نمیرسد و بیشتر مردم اطلاعی از این تحولات و دستاوردها ندارند. این در حالی است که کوچکترین رخنه یا حادثه امنیتی در کشور به سرعت در فضای مجازی منتشر میشود و مردم درباره آن به بحث و نظر میپردازند و تواناییهای جمهوری اسلامی مورد تشکیک ذهنی قرار میگیرد. تحولات کشور عراق هم از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ بعد از ترور فرماندهان مقاومت در نزدیکی فرودگاه بغداد، دامنه ضربهپذیری به نیروهای آمریکایی در عراق افزایش پیدا کرده است و هر روز از گوشه و کنار این کشور خبر از حمله به پایگاه یا کاروانهای لجستیکی این کشور به گوش میرسد.
گاه در یک روز به غیر از حمله به پایگاههای نظامی آمریکایی در عراق چند کاروان لجستیکی مورد هدف قرار میگیرد، اما در داخل با فضای رسانهای مطلوبی مواجه نمیشود. این در حالی است که اگر آمریکاییها حملهای به نیروهای مقاومت عراقی در طول مرز کشور عراق با سوریه انجام دهند به سرعت در فضای رسانهای داخل و خارج منتشر میشود و سخن از تلفات انسانی نیروهای ایرانی مخابره میشود و جمهوری اسلامی و رسانههای محور مقاومت را به سانسور خبری متهم میکنند. در ۲ ماه اخیر دامنه حملات به پایگاههای آمریکایی بشدت افزایش پیدا کرده است. مقامات ارشد گروههای مقاومت عراق در خروج نیروهای آمریکایی از عراق به جمعبندی نهایی رسیدهاند و تنها راه خروج نیروهای متجاوز را ادامه مقاومت و افزایش آن عنوان کردند.
ارسال به دوستان
پرسپولیس در یک بازی بسیار نزدیک و پر از درگیری با تک گل عیسی آلکثیر از سد استقلال گذشت
یک برد و 6 امتیاز
سرانجام طلسم نبردنهای یحیی گلمحمدی در داربی شکست و این بار قرعه به نام عیسی آلکثیر افتاد تا بعد از محرومیت بیاید و تک گل سرنوشتساز بازی را به ثمر برساند. صعود پرسپولیس به صدر جدول با این برد، شیرینی دوچندانی را برای هواداران این تیم به ارمغان آورد. شامگاه دیروز از هفته بیستوسوم لیگ برتر ایران، پرسپولیس و استقلال به مصاف هم رفتند که این دیدار حساس با یک گل به نفع پرسپولیس تمام شد. عیسی آلکثیر در دقیقه ۵۵ تنها گل پرسپولیس در این مسابقه و نخستین گل خود در داربی را به ثمر رساند تا نوار چندتساوی متوالی (در اوقات قانونی بازی) در داربی پاره شود. با این پیروزی، پرسپولیس ۴۵ امتیازی شد و به علت تفاضل گل بهتر نسبت به سپاهان به صدر جدول راه یافت. یحیی گلمحمدی بعد از چند تساوی متوالی در داربی به عنوان سرمربی، به نخستین پیروزی خود دست یافت و فرهاد مجیدی نخستین شکست خود را متحمل شد. استقلال بازی را تهاجمی آغاز کرد و در دقایق ابتدایی، مهدی قائدی حرکتی را داخل محوطه جریمه داشت اما بازیکنان پرسپولیس توپ را از او گرفتند. در این صحنه وحید امیری پای خود را روی پای مهدی قائدی گذاشت که اعتراض آبیپوشان را به دنبال داشت. بعضی کارشناسان اعتقاد داشتند داور میتوانست یک پنالتی به سود آبیها بگیرد. در دقیقه 5 موقعیت دیگری نصیب استقلال شد که شوت مطهری توسط حامد لک دفع شد و در ادامه شوت قائدی در مقابل دروازه خالی به اوت رفت البته داور این موقعیت را آفساید اعلام کرد. با گذشت دقایق ابتدایی، هر ۲ تیم رو به بازی خشن آوردند و بازی مرتب با سوت داور مسابقه متوقف شد. در دقیقه ۱۶ استقلال روی کار تیمی و همکاری قائدی و غفوری در داخل محوطه جریمه صاحب فرصت شد اما تعلل بازیکنان آبیپوش و رسیدن سرخپوشان، این موقعیت را از این تیم گرفت و در نهایت داور ضربه مطهری به سمت دروازه لک را در موقعیت آفساید تشخیص داد. از ابتدای بازی، داور بارها بازی را به علت خطای بازیکنان هر ۲ تیم متوقف کرد و در این بین ۲ تیم به طور مکرر با داد و فریاد به تصمیمات داور اعتراض کردند که این موضوع در ورزشگاه خالی از تماشاگر آزادی بیش از هر چیزی به چشم آمد. در دقیقه ۲۶، مهدی ترابی با شوت فنی و محکم خود دروازه رشید مظاهری را تهدید کرد که توپ با اختلاف بسیار اندک از بالای دیرک افقی عبور کرد. در دقیقه ۳۰، ارسلان مطهری جواب این شوت را داد که ضربه محکم او دقیقا به جایی رفت که حامد لک قرار داشت. در دقیقه ۳۵، همکاری سرخپوشان روی توپهای هوایی، منجر به خلق موقعیت گل توسط مغانلو برای نوراللهی شد که یزدانی زودتر این توپ را دفع کرد. بازی برخلاف ۳ داربی گذشته که هر یک 4 گل در برداشت، هیچ موقعیت خطرناک صددرصدی برای ۲ تیم نداشت و در عوض ۲۰ بار بازیکنان ۲ تیم در نیمه نخست مرتکب خطا شدند! با آغاز نیمه دوم، ارسال تصادفی یزدانی پشت سر مدافعان پرسپولیس به مهدی قائدی رسید و او در محاصره سرخپوشان و از زاویه بسته، به سمت دروازه حریف شوت زد که ضربه او با دخالت حامد لک برگشت داده شد. در دقیقه ۵۰، توپ ارسالی از سوی نادری به روی دروازه سرخپوشان به سر فرشاد فرجی برخورد کرد که در این صحنه هم استقلالیها به خطای پنالتی اعتقاد داشتند. در دقیقه ۵۵، شوت محکم و زمینی شهریار مغانلو به سمت دروازه استقلال با شیرجه مظاهری به صورت ناقص دفع شد و در بازگشت آلکثیر دروازه استقلال را گشود و پرسپولیس را پیش انداخت. بعد از گل، پرسپولیس عقب نشست و تلاش استقلال برای خلق موقیت گل، در دقیقه ۶۴، جواب داد ولی دیاباته قدر کار تاکتیکی هم تیمیهای خود را ندانست و توپ را به آسمان زد. در حالی که استقلال در جریان بازی توان خلق موقعیت نداشت، در دقیقه ۸۲، ارسال مهدی قائدی از روی نقطه کرنر به روی دروازه، با ضربه ناقص یکی از بازیکنان استقلال همراه بود و در بازگشت مجددا به یزدانی رسید که ضربه سر او از روی خط دروازه پرسپولیس توسط شجاعی بیرون کشیده شد. در دقیقه ۸۸، باز هم استقلال خطری را روی دروازه پرسپولیس ایجاد کرد اما دیاباته قدر ارسال خوب غفوری را ندانست. در اواخر مسابقه، تکل محمد نادری روی پای سرلک، باعث بالا گرفتن درگیری در مسابقه شد و بازیکنان به سمت همدیگر حمله کردند. بعد از آرام شدن درگیری توسط مربیان و سرپرستان ۲ تیم، محمدرضا اکبریان به فرشاد فرجی از پرسپولیس و احمد موسوی، بازیکن نیمکتنشین استقلال کارت قرمز نشان داد. ارسال به دوستان
فلسطین از گذشته تا امروز/ بخش نخست
نبرد برای سرزمین مقدس
محمدعلی صمدی*: سرزمینی که امروز مسلمانان و اعراب به نام «فلسطین» میشناسند و توسط اشغالگران صهیونیست و حامیان جهانی آنان، «اسرائیل» نام گرفته، بیش از 80 سال است محل یکی از طولانیترین منازعات شناختهشده عمر بشر است. برای بررسی این چالش بزرگ، ناچاریم به ریشههای تاریخی آن برگردیم.
***
آنچه امروز «فلسطین» نامیده میشود، سرزمینی است به مساحت 27هزار کیلومتر مربع. این منطقه تنها بخشی از «فلسطین تاریخی» را شامل میشود. باید توجه داشت که «فلسطین» تا ابتدای قرن بیستم میلادی و پایان جنگ اول جهانی، یک نام تاریخی برای منطقهای در غرب آسیا بود: از شرق به غرب، محصور بین دریای مدیترانه و بیابانهای شرق رودخانه اردن و از شمال به جنوب بین رودخانه «لیطانی» تا «دریای سرخ». 13 قرن پیش از میلاد حضرت مسیح(ع) اقوامی موسوم به «پالست» یا «فالسط» در این محدوده ساکن بودند. اگر چه پیش از آنان، این سرزمین تا چند قرن به نام قوم دیگری که در آن استقرار و اکثریت یافته بود، «ارض کنعان» یا «سرزمین کنعان» نامیده میشد اما مسلم این است که قوم «فالسط» توانست حضور خود را بر این خاک تثبیت کند و در طول تاریخ پرحادثه این دیار، راه خود را تا قرون معاصر باز کرده و نامش را بر این قطعه آسیای غربی جاودانه کند.
شهر «بیتالمقدس» یا «قدس» که در میان مسیحیان و یهودیان به «اورشلیم» اشتهار دارد، قلب «فلسطین» محسوب میشود. یهودیان، سرزمین فلسطین را محل تشکیل اولین حکومت پادشاهی یهودی در سال 1029 پیش از میلاد میدانند. حکومتی که توسط سلیمان در میانه بینالنهرین و مصر، تا سطح قدرتی منطقهای و مقتدر، ارتقا پیدا کرد و البته بیش از ۳ قرن دوام نیاورد. مطابق دعاوی یهود، «اورشلیم» پایتخت «حکومت متحد یهودی» و مدفن پادشاهان آن، یعنی «داوود» و «سلیمان» است. مسیحیان، این شهر را زادگاه، قتلگاه و مدفن حضرت عیسی بن مریم(ع) میدانند و مسلمانان هم برای محلی تحت عنوان «مسجدالاقصی» که در مرکز «بیتالمقدس» واقع است، به عنوان نخستین قبله مسلمانان (تا پیش از تعیین مسجدالحرام به عنوان قبله مسلمین) و همچنین محل آغاز سفر آسمانی پیامبر اسلام(ص) موسوم به «معراج»، حرمت فراوانی قائل هستند. بنا بر نص صریح قرآن مجید، «مسجدالاقصی» و اطراف آن توسط خداوند برکت داده شده و بنا بر سایر روایات اسلامی، این مسجد، دومین عبادتگاه مهم یکتاپرستان جهان است که سنگ بنای اصلی آن، همانند «مسجدالحرام»، توسط پیامبران الهی علیهمالسلام و با دستور خداوند متعال گذاشته شده است.
با عنایت به آنچه ذکر شد، «بیتالمقدس» همواره کانون توجه ادیان ابراهیمی جهان بوده و طبیعی است با قدرتیابی هر کدام از این ادیان در عرصه جهانی، برای تسلط بر این سرزمین به عنوان منطقهای مهم و سرنوشتساز، تلاشهای مؤثری صورت گیرد.
فلسطین طی سالهای 633 تا 638 میلادی به طور کامل توسط سپاه مسلمانان از سلطه امپراتوری روم شرقی (بیزانس) خارج شد و از آن پس تا 465 سال به عنوان بخشی از «ولایات شام»، تحت حاکمیت بلامنازع مسلمانان قرار گرفت. به فاصله کوتاهی پس از فتح فلسطین، لشکریان خلفای مسلمان، پس از افزودن سراسر شمال آفریقا به قلمرو خود، قدم به «اروپا» گذاشتند و بخش اعظم «شبهجزیره ایبِری» (شامل اسپانیا و پرتغال کنونی) را تصرف کرده و پشت دروازههای جنوبی فرانسه متوقف شدند. تصرف تمام سواحل جنوبی دریای مدیترانه، راه را برای تهدید «ایتالیا»- قلب تجاری و مذهبی اروپا - باز کرد. طی قرن نهم میلادی، سپاهیانی از مسلمانان توانستند در «ایتالیا» رخنه کرده و حتی چندین بار دروازههای شهر «رُم» را لمس کنند اما توسط اروپاییها به عقب رانده شدند. اگر در آن روزگار، نظام سیاسی اسلام دچار تقسیمبندیها و منازعات داخلی نبود و میتوانست توان بیشتری را در دریای مدیترانه متمرکز کند، بدون شک با تصرف شهری چون «رم»، جغرافیای سیاسی- مذهبی امروز جهان، بسیار با آنچه اکنون هست، متفاوت بود.
به هر حال، نتیجه این حملات به جنوب «ایتالیا»، تصرف جزایر استراتژیکی چون «سیسیل» و «پالرمو» توسط مسلمانان بود و به این ترتیب جز محدودهای ناچیز از سواحل مدیترانه، سایر آبهای این دریا، در سیطره کامل ناوگان تجاری و نظامی مسلمانان قرار گرفت. تا زمان «جنگهای صلیبی» در ۲ قرن بعد، این وضع تداوم داشت؛ جنگهایی که ۲ قرن تداوم یافت و زمینهساز تغییرات جدی در ۲ تمدن غالب بر جهان، یعنی «تمدن اسلامی» و «تمدن مسیحی» شد و به جرأت میتوان گفت آنچه امروز به غلط به نام منازعه «اعراب و اسرائیل» عنوان میشود، چیزی جز تداوم «جنگهای صلیبی» نیست و فلسطین بار دیگر به صحنه نبرد سرنوشتساز ۲ تمدن غالب جهان تبدیل شده است و این بار نیز نتیجه نبرد- هر چه باشد- تأثیرات عمیق و بنیادینی بر آینده جهان خواهد داشت.
با ورود به قرن یازدهم میلادی، اروپا (کانون تمدن مسیحی) سیاهترین روزگار خود را به لحاظ سیاسی، نظامی و اقتصادی آغاز میکرد و شرق مسلمان، طلاییترین سالهای تمدن خود را پشت سر میگذاشت. اروپا در آتش جنگهای مذهبی- سیاسی میسوخت. در چنین مقطعی، کانونهای ثروت و قدرت مسیحی توانستند با تقویت بنیه نظامی و از همه مهمتر استفاده از مناقشات داخلی مسلمانان، جزیره «سیسیل» را پس از حدود یک قرن، از کنترل مسلمانان خارج کنند (1091 میلادی) و همچنین حوزه حکومت مسلمین در اسپانیا را کاهش دهند (از 1085 میلادی به بعد). به این ترتیب آبهای «مدیترانه شرقی» به روی بازرگانان مسیحی باز شد و شهرهای ایتالیایی «پیزا»، «جنوا»، «ونیز» و «آمالفی» (اصلیترین کانونهای سرمایهداری در اروپای آن زمان) در صدد برآمدند با پایان دادن به برتری مسلمانان در «مدیترانه غربی»، بازارهای آسیای غربی (شامل خاورمیانه امروزی و بخشهایی از آسیای میانه) را به روی کالاهای خود بگشایند. تمام راههای دریایی و زمینی بازرگانی در آن روزگار (که به «جاده ابریشم» شهرت داشت)، پیش از رسیدن به اروپا، در سواحل شرق دریای مدیترانه به هم میرسیدند و این گلوگاه پرسود (شامل بندرهایی که امروز در کشورهای ترکیه، سوریه، فلسطین، لبنان و مصر قرار دارند) تحت اختیار مسلمانان قرار داشت. در این میان، منطقه فلسطین، علاوه بر آنکه سواحلی طولانی در «مدیترانه غربی» داشته و ارزانترین راه تجاری برای رساندن کالاهای اروپایی به آسیا محسوب میشد، دارای موقعیتی سوقالجیشی بود و شهرهای بندریاش، اشرافی منحصربهفرد بر مدیترانه شرقی داشت که ارزش نظامی آنها را بشدت افزایش میداد.
جنگ برای تصرف بنادر مزبور، هزینه و انگیزه بالایی میطلبید. سرانجام شخص «پاپ» دست به کار شد و با شعار آزادسازی زادگاه و مدفن حضرت عیسی مسیح(ع) در فلسطین، سپاه و انگیزه لازم را فراهم کرد. برپایی چنین جنگی علاوه بر فواید اقتصادی، موقتا تمرکز «افکار عمومی» مسیحیان را از بحران وعدههای محققنشده کلیسا در پایان هزاره اول (نزول حضرت مسیح و برپایی امپراتوری مقدس متحد مسیحی) منحرف میکرد و میتوانست باعث «اتحاد حکمرانان متفرق و سرکش مسیحی» زیر پرچم مقابله با «کفار» و آزادی «سرزمین مقدس» شود. در بدترین حالات، امید میرفت با انتقال جنگ داخلی جهان مسیحیت به خارج از اروپا، برای مدتی آرامشی نسبی به این منطقه بازگردد و در سایه تحقق چنین مفروضاتی، قدرت رو به افول کلیسا نیز نسبتا احیا میشد.
سال 1097 حرکت اولین «ارتش صلیبی» به سوی فلسطین آغاز شد. صلیبیون توانستند قسمت اعظم خاک «ولایات شام» را اشغال و تأسیس «حکومت لاتینی اورشلیم» را به پایتختی «اورشلیم» (بیتالمقدس) اعلام کنند. «حکومت لاتینی اورشلیم»، بنادر مهم و استراتژیک «یافا»، «صور»، «عکا»، «بیروت» و «عسقلان» را به حکومتهای «پیزا»، «ونیز» و «جنوا» واگذار کرد و به این ترتیب کانونهای سرمایهداری ایتالیا نتیجه مطلوب خود را از جنگ صلیبی گرفتند و «دستگاه پاپی» نیز بر اثر این پیروزی، جان تازهای گرفت. این وضعیت، 88 سال به طول انجامید.
سال 1188، سپاه مسلمانان به فرماندهی «صلاحالدین ایوبی» طی چند ماه، تمام مناطق اشغالی را آزاد کرد. به این ترتیب فلسطین، برای 8 قرن دیگر به آغوش اسلام بازگشت. اروپا و لشکریان صلیبیاش برای بازیابی موقعیت طلایی خود تلاش بسیاری کردند و جنگهای صلیبی را تا یکصد سال بعد کش دادند اما با شکستهای مفتضحانهای، موقتا راضی به رها کردن «جبهههای صلیبی» شدند.
تجربه 88 سال تسلط بر آبهای «مدیترانه شرقی»، به قدری شیرین و پرسود بود که از دست رفتن آن، زخمی عمیق بر پیکره کانونهای ثروت و قدرت اروپایی باقی گذاشت و سودای تسلط مجدد بر این منطقه، هیچگاه از حیطه طرحها و برنامههای آنان برای «تسلط بر گلوگاههای قدرت و ثروت جهان» خارج نشد. به فاصله کمی از جنگهای صلیبی، اروپا در ظلمات طاعون و جنگ داخلی 100 ساله فرورفت و همزمان «عثمانی» قدرتمندترین دولت مسلمان در آسیا متولد شد. این دولت سال 1453 میلادی، امپراتوری روم شرقی (بیزانس) را برانداخت و پایتخت آن، شهر «قسطنطنیه» - که ستاره درخشان فرهنگ و تمدن غرب محسوب میشد- را به تصرف درآورد. امپراتوری بیزانس و شهر استراتژیک «قسطنطنیه»، علاوه بر اهمیت فرهنگی و معنویاش، سدی بود که بیش از 1000 سال اروپا را از سیلاب مهاجمان آسیایی حفظ کرده بود. نشان به آن نشان که کمتر از 80 سال پس از شکستن این سد، پرچمهای سپاهیان عثمانی از شهر «وین» قابل رؤیت شد.
به این ترتیب بار دیگر راه تجارت اروپا با شرق، صعبالعبور و پرهزینه شد و تمام بنادر استراتژیک شرق دریای مدیترانه (از جمله فلسطین) در سیطره مسلمانان قرار گرفت و این بار نهتنها از «مسیر خشکی امپراتوری بیزانس» خبری نبود، بلکه بخش بزرگی از «راههای تجاری دریای سیاه» هم تحت کنترل مسلمانان قرار داشت! حالا تمام موجودیت اروپا مورد تهدید قرار گرفته بود. هم خاکش در خطر اشغال قرار داشت، هم اصلیترین مسیر تنفس اقتصادی آن در پنجه عثمانی بود.
* پژوهشگر تاریخ
ارسال به دوستان
مسأله فلسطین و آزمون سیاستخارجی بایدن
ثمانه اکوان: شاید این نخستین چالش سیاست خارجیای نبود که دولت بایدن انتظارش را میکشید اما شعلهور شدن آتش جنگ بین رژیم صهیونیستی و فلسطینیان بهیکباره او را در داخل نخستین بحران مهم خارجی در دوران ریاستجمهوریاش انداخت.
اگر مروری بر تصمیمات و اظهارنظرهای جو بایدن درباره مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی داشته باشیم، بخوبی میتوانیم پیشبینی لازم درباره اینکه او چه سیاستی را در قبال این بحران در پیش میگیرد، داشته باشیم. در واقع نگاهی به مواضع بایدن نشان میدهد او هیچ چیز از رئیسجمهور قبلی یعنی دونالد ترامپ که تمام توان و امکانات خود را وقف رژیم صهیونیستی کرده بود، ندارد. او بارها اعلام کرده است با وجود اینکه کاتولیک است اما در نهایت خود را یک صهیونیست میداند و تا این اندازه به آرمان صهیونیستها برای سکونت در سرزمینهای اشغالی پایبند است. در همان زمان بحثهای انتخاباتی در سال 2020، زمانی که از بایدن پرسیده شد آیا تصمیم ترامپ برای شناسایی قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را همچنان به رسمیت میشناسد؟ اعلام کرد قطعا مخالفتی با این مساله ندارد. او پس از آن درباره پیمان آبراهام و عادیسازی روابط اعراب منطقه با اسرائیل گفت از این پیمان که با تلاشهای داماد ترامپ به نتیجه رسیده بود، حمایت و تلاش میکند کشورهای دیگری نیز به آن بپیوندند تا بتوانند با تلاش یکدیگر راهحلی برای مساله فلسطین پیدا کنند.
همه اینها اما در حالی بود که به صورت سنتی، تلاش روسای جمهور دموکرات معمولا نسبت به جمهوریخواهان برای حل این بحران بیشتر بوده است و او باید ثابت میکرد راهی برای این مساله دارد. بایدن با آنکه بخش مهمی از رأی خود را مدیون دموکراتهای پیشرو در مجلس نمایندگان است و آنها خواهان اتخاذ و رویکردی نوین برای مقابله با آپارتاید اسرائیل هستند، در بحران فعلی از آنها عقب ماند و نشان داد هر قدر هم که پایگاه رأی خود را مدیون افرادی چون برنی سندرز یا زنان مسلمان و پیشرو در کنگره مانند گروه اسکادران زنان در مجلس نمایندگان باشد، یا هر قدر هم که از نظر سیاسی با نتانیاهو مشکل داشته باشد، باز هم این لابی صهیونیستی و علاقه به صهیونیسم است که او را برای حمایت کامل از صهیونیستها تشویق میکند. از ابتدای بحران در سرزمینهای اشغالی که به روزهای ابتدایی ماه رمضان سال جاری بازمیگردد و در روزهایی که رسانهها از بیرون کردن مردم فلسطین از خانههایشان در محله شیخ جراح میگفتند یا به درگیریها در دروازه دمشق در بیتالمقدس شرقی میپرداختند، یکی از گلایههایشان، سکوت دولت بایدن در این باره بود. این سکوت به مدت یک ماه ادامه داشت و مردم در سراسر سرزمینهای اشغالی هر روز برای بیرون رفتن از خانههایشان در ترس به سر میبردند که مبادا در کمین صهیونیستهای تندرو قرار بگیرند. نشریه فارینپالیسی در گزارشی در این باره هفته گذشته به این مساله اشاره کرد که افکار عمومی و رسانهها در آمریکا انتظار چنین سکوتی را از کاخ سفید نداشتند. این نشریه همچنین نوشت اگر در همان روزهای ابتدایی ماه رمضان که صهیونیستهای تندرو به مسلمانان در قدس شرقی حمله میکردند، دولت بایدن حتی تذکری کوچک به صهیونیستها میداد، حالا شاهد شکلگیری این حجم از خشونت در این سرزمینها نبودیم. حالا رسانههای طرفدار بایدن به او هشدار میدهند این مسالهای نیست که بتوان با سکوت براحتی از کنار آن گذشت و دولت او وظیفهای دشوار، با اهمیت فراوان برای پایان دادن به این بحران دارد. سیانان در این زمینه نوشته است اگرچه بایدن تلاش میکرد تمرکز سیاست خارجی آمریکا را از منطقه خاورمیانه دور کند و به مشکلات بزرگتر در این عرصه یعنی چین، روسیه و حملات سایبری بپردازد اما جرقه خوردن این بحران از حدود یک ماه پیش و شعلهور شدن آتش جنگ در چند روز اخیر نشان داده است پیگیری این سیاست نمیتواند درست باشد. مساله جالب توجه اما این است که بحران فعلی از نظر این رسانهها و دولت بایدن، از حدود یک ماه پیش و حملات صهیونیستها به مسلمانان در شرق بیتالمقدس یا تلاش برای غصب خانههایشان شروع نشده است، بلکه تنها از چند روز پیش شروع شده که حماس به موشکباران سرزمینهای اشغالی و شهرهای مختلف آن پرداخت!
بایدن بعد از این اقدام بود که گفتوگوی تلفنی بلندمدتی را با نتانیاهو داشت و بعد از آن بدون اینکه اشارهای به محتوای این گفتوگوها کند، به رسانهها گفت امیدوار است دیر یا زود این مخاصمه و درگیریها پایان یابد! او تأکید کرد: «اسرائیل در زمانی که هزاران راکت به سمتش شلیک میشود، حق دفاع از خود را دارد». او در سخنرانی خود به مردم فلسطین هیچ اشارهای نکرد. این مساله از دید رسانههای آمریکایی نیز پنهان نماند و خبرگزاری سیانان در این باره با اشاره به اینکه نام فلسطین و مردم مسلمان یکبار هم در سخنرانی بایدن مشاهده نشد، نوشت: «بایدن در طول هفته گذشته بشدت از سوی جمهوریخواهان تحت فشار بود تا حمایتهای آشکار خود از اسرائیل را بیش از پیش نشان دهد. در مقابل دموکراتهای پیشرو بیشتر از گذشته از اسرائیل انتقاد و ابراز امیدواری کردند بایدن بدون توجه به درخواستهای جمهوریخواهان، مسائل حقوق بشری را در اولویت خود قرار داده و همانطور که خودش بیان کرده است مسائل حقوق بشری را سرلوحه سیاستهایش در سیاست خارجی قرار دهد، فلسطینیان را نیز جزو کسانی بپندارد که باید اصول حقوق بشر در خصوصشان اجرایی شده و مورد توجه قرار گیرد. با این حال صحبتهای بایدن در واشنگتن به مذاق جمهوریخواهان و البته سفیر رژیم صهیونیستی در آمریکا بسیار خوش آمد. «گیلاد اردان» در این باره اعلام کرد: «بسیار بسیار خوشحالم که چنین تعهد قویای را از سوی رئیسجمهور بایدن درباره اسرائیل مشاهده میکنم که درباره حق دفاع اسرائیل از خودش و امنیت و آرامش مردم اسرائیل صحبت میکند».
بایدن نشان داده است بیشتر از اینکه به فکر حل این بحران باشد، به فکر تأثیرگذاری آمریکا بر شرایط داخلی سیاسی در سرزمینهای اشغالی است. او با وجود گذشت بیش از ۳ ماه از آغاز فعالیتش در کاخ سفید، هنوز سفیر ایالاتمتحده در سرزمینهای اشغالی را مشخص نکرده است. سخنگوی کاخ سفید بارها مجبور شده است به سؤالات خبرنگاران در این باره پاسخ دهد و «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه نیز گفته است حقوقدانان و کارشناسان مشغول بررسی شایستهترین فرد برای این سمت هستند. این مساله بدان معنی است که در اوج بحران و جنگ در سرزمینهای اشغالی، هنوز کسی به عنوان سفیر آمریکا در سرزمینهای اشغالی حضور ندارد. با این حال به نظر نمیرسد این فقدان باعث شده باشد تماسهای مستقیم بین دولت بایدن و نتانیاهو، کم شود. آنطور که «جن ساکی» سخنگوی کاخ سفید گفته است، از ابتدای این بحران تاکنون 25 تماس بین آمریکا و دولت نتانیاهو در ردههای بالای مدیریتی برقرار شده است و غیر از وزیر خارجه، «لوید آستین» وزیر دفاع و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی نیز در این باره وارد میدان شدهاند. با این حال هنوز هیچ نتیجهای از این جلسات و گفتوگوها منتشر نشده و به موازات این گفتوگوها حملات هوایی صهیونیستها به غزه و کشتار مردم بیدفاع این منطقه نیز ادامه دارد و همین همزمانی حوادث نشان میدهد احتمالا دولت بایدن نیز مخالفتی با حملات گسترده علیه حماس و مردم غزه ندارد.
نکته جالب دیگر گزارش شبکه خبری «انبیسی» از این مساله است. این شبکه خبری در گزارش خود آورده است: «هیچ تفاوتی در روش بایدن با رئیسجمهور حامی اسرائیل قبلی آمریکا درباره مساله فلسطین مشاهده نمیشود. تنها تفاوت در شرایط و فضای سیاسی آمریکا، این است که تعدادی از نمایندگان مسلمان کنگره که اتفاقا دموکرات نیز هستند، از او در این باره انتقاد میکنند». این بار شرایط اطلاعرسانی مردم از وضعیتشان در غزه تغییر کرده است و صدایشان به دنیا میرسد. رسانهها طی چند روز گذشته تصاویر خود را به تصاویر و پخشهای زنده مردم فلسطین از غزه و سرزمینهای اشغالی اختصاص دادهاند و دوربینها به دلیل گسترش تکنولوژی با وضوح بیشتری جنایات رخ داده علیه مسلمانان را به تصویر میکشند. شاید تنها مشکل دولت بایدن در این باره همین پیشرفت تکنولوژی و رسانههای تصویری در غزه باشد که به صورت زنده وضعیت را از این منطقه نشان میدهند. به همین دلیل هم اینستاگرام پخش لایو یا زنده از داخل غزه را محدود کرده است و پستهایی را که نام «فلسطین» یا «غزه» در آن هشتگ شده باشد، مخفی میکند. اگر تاکنون رسانههای رسمی آمریکا با سکوتشان در خدمت اهداف سیاسی سیاستمداران آمریکایی بودند، این بار پلتفرمهای شبکههای مجازی نیز که سابقه طولانیای در سیاسیکاری دارند و توانستهاند حتی رئیسجمهور سابق ایالاتمتحده را نیز در فضای مجازی، محدود کنند، به خدمت دموکراتها درآمدهاند تا چندان هم دولت بایدن در معرض انتقادات قرار نگیرد!
ارسال به دوستان
دست برتر میدان
کمیل نقیپور: جنگ در جریان میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطین نقطه عطفی در تاریخ مبارزاتی گروههای مقاومت و همچنین دوران جدیدی در تاریخ جعلی رژیم صهیونیستی به حساب میآید؛ جنگی که در آن برای نخستینبار مرکز رژیم صهیونیستی هدف موشکباران گسترده قرار گرفت و با وجود ارتقای سامانه موسوم به گنبد آهنین و تبلیغات گسترده رژیم صهیونیستی روی این سامانه، مقاومت فلسطین به توانمندی لازم برای هدف قرار دادن تلآویو و فراتر از تلآویو دست پیدا کرده است.
این نقطه عطف تاریخی را میتوان از جنبههای گوناگون مورد بررسی و مداقه قرار داد، با این حال برخی نکات را که این روزها در میان اخبار جنگ، در رسانهها کمتر مورد توجه قرار میگیرد، میتوان شامل موارد زیر دانست.
1- تحولات هفتههای اخیر در داخل مرزهای فلسطین اشغالی بیانگر آن است که رژیم صهیونیستی دچار ضعف امنیتی شدیدی در داخل است. انفجار در تاسیسات موشکی، اصابت موشک در نزدیکی دیمونا، انفجارهای متعدد در پالایشگاه و نیروگاه و مسیرهای راهآهن و... نشان میدهد رژیم صهیونیستی وارد لوپ ناامنی داخلی شده است که حداقل در گذشته با این شدت با آن مواجه نبوده است. علاوه بر این، شکلگیری هستههای مقاومت مردمی در کرانه باختری و درگیریهای شدید و بیسابقه در شهرهای اشغالی میان اعراب و صهیونیستها که برخی از این شهرها از جمله لاد، عکا و... را به شهرهای آشوبزده تبدیل کرده است، تصویر جدیدی از ضربهپذیری و ناامنی رژیم صهیونیستی در درون مرزهای سرزمینهای اشغالی تحت حاکمیت صهیونیستها را به نمایش گذاشته است؛ موضوعی که رسانههای صهیونیستی از آن به عنوان رویداد بیسابقه یاد میکنند.
2- نقش ایران و سپاه قدس و فرمانده شهید آن و همچنین فرمانده فعلی آن در سازماندهی، تقویت و طراحی استراتژی گروههای مقاومت را به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی نباید نادیده گرفت. ایران پیش از این صراحتا اعلام کرد از تمام گروههای مقاومت برای مبارزه با اسرائیل حمایت مادی و معنوی میکند؛ راهبردی که وظیفه اجرای آن با سپاه قدس بوده است و سردار سلیمانی نقش محوری در تسلیح گروههای مقاومت و سازماندهی و هماهنگی میان آنان را برعهده داشت. حال پس از گذشت حدود یک سال و نیم از شهادت سردار سلیمانی، واقعیت میدان نشان میدهد پس از شهادت شهید سلیمانی و روی کارآمدن سردار قاآنی نهتنها خللی در سیاستهای ایران در حمایت همهجانبه از گروههای مقاومت به وجود نیامده، بلکه با همان قوت و با توجه به تغییر شرایط، حتی با ابتکارات دیگری حمایتهای مستشاری، مادی و نظامی ادامه پیدا کرده است و هماکنون دست گروههای مقاومت توانمندتر و پرتر از هر زمان دیگری است. این حمایتها به گونهای بوده است که گروههای مقاومت فلسطینی که پیش از این بنا به دلایلی صراحتا به حمایتهای ایران اشارهای نمیکردند یا کمتر اشاره میکردند، هماکنون از جمهوری اسلامی بابت حمایتهای نظامی و مستشاری به صورت رسمی و علنی تقدیر و تشکر میکنند و اینگونه به حامیان و دشمنانشان این پیام را مخابره میکنند که پشتیبان اصلی مقاومت فلسطین جمهوری اسلامی است.
3- نکتهای دیگر که باید در ادامه نکته قبلی به آن اشاره کرد آن است که ناامنیهای اخیر در فلسطین اشغالی و جنگ میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی هر چند که به وضوح بیانگر ضعف شدید امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی است، با این حال رسانههای خبری توانایی ادراکسازی از این ضعف اساسی اسرائیل برای مخاطبان خود را ندارند. رژیم صهیونیستی، رژیمی است که همواره درگیر ناامنیهای گسترده است؛ فاصله امنیت و ناامنی در سرزمینهای اشغالی به اندازه فاصله چند دقیقهای طی شدن موشکهای مقاومت از باریکه غزه به شهرهای اشغال شده است و عامل اصلی این شرایط، گروههای مقاومت و پشتیبان اصلی گروههای مقاومت، جمهوری اسلامی است. به بیان دیگر علتالعلل ناامنیهای کوچک و بزرگ در رژیم صهیونیستی که کیان این رژیم را تهدید میکند، ایران است. با این حال هنگامی که رژیم صهیونیستی در نتیجه ضرباتی که به این رژیم از سوی ایران وارد شده، طی یک عملیات امنیتی یک ضربه به ایران میزند، رسانههای خارجی و بعضا رسانههای داخلی به صورت ناآگاهانه، ضعف امنیتی شدید ایران را تصویرسازی میکنند اما مسائلی مانند اتفاقات امنیتی چند هفته گذشته در رژیم صهیونیستی و همچنین حمله گسترده مقاومت فلسطین که ایران و سپاه قدس نقش اصلی و مستقیم در وقوع آن داشته است، در بازتاب رسانهای، ربط متناسبی با قدرت نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی پیدا نمیکند. به بیان دیگر ضربهای که جمهوری اسلامی در حوزه امنیتی و نظامی به اسرائیل وارد میکند بسیار بزرگتر و سهمگینتر از ضربات امنیتی رژیم صهیونیستی علیه ایران است، با این حال رسانهها در به تصویر کشیدن قدرت ایران در قبال اسرائیل آنگونه که در واقعیت وجود دارد، ناتوان هستند.
4- همزمانی حملات مقاومت به رژیم صهیونیستی با فرمایشات رهبر انقلاب در روز قدس نیز حائز اهمیت است. رهبر معظم انقلاب در فرمایشات خود در روز قدس مدل و نقشه مواجهه با رژیم صهیونیستی را ترسیم کردند و گروههای مقاومت در جنگ جدید با رژیم صهیونیستی عینا بر اساس همان سیاست راهبردی مدنظر رهبر انقلاب عمل کردند. آیتاللهالعظمی خامنهای در فرمایشات خود در روز قدس بر ۳ نکته تاکید ویژه کردند:
یک- ضربه به رژیم صهیونیستی و در نهایت نابودی اسرائیل صرفا با تقویت خط جهاد و شهادت و مقاومت صورت میگیرد.
دو- گروههای فلسطینی برای مقابله با رژیم صهیونیستی باید به وحدت برسند و وحدت خود را حفظ کنند.
سه- تاکید بر محوریت و عاملیت مجاهدت گروههای فلسطینی در مبارزه با رژیم صهیونیستی و دل نبستن به سیاست کشورهای عربی و... .
بر اساس همین مدل، گروههای مقاومت فعالتر از گذشته وارد میدان مبارزه شدند. اتکا به خود و اعتماد به توانمندیها، وحدت گروهها، کنار گذاشتن اختلافات و تشکیل اتاق عملیات مشترک و تاکید بر اینکه صرفا مقاومت راهحل مقابله با سیاست اشغالگری رژیم صهیونیستی است به ۳ اصل راهبردی گروههای مقاومت تبدیل شده که در حمله اخیر بروز و ظهور این اصول کاملا مشخص است. حتی محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان که همواره فاصله خود با سیاست مقاومت را حفظ کرده نیز در روزهای ابتدایی جنگ فعلی، بر مقاومت و مقابله جدی با رژیم صهیونیستی به عنوان تنها راه مقابله با رژیم و همچنین وحدت گروههای فلسطینی در راه مبارزه با اسرائیل تاکید کرد.
به بیان دیگر محور اصلی سخنرانی رهبر انقلاب در روز قدس اعتماد همهجانبه رهبر مقاومت به گروههای مقاومت در راه مبارزه با اسرائیل، همچنین گشودن افقهای جدید برابر گروههای مقاومت برای مبارزه با رژیم صهیونیستی است؛ آنجا که ایشان تاکید میکنند: افزایش قدرت دفاعی و نظامی، خودکفایی در ساخت سلاحهای مؤثر، اعتمادبهنفس مجاهدان، خودآگاهی روزافزون جوانان، گسترش دایره مقاومت به سراسر کشور فلسطین و بیرون از آن، خیزش اخیر جوانان در دفاع از مسجدالاقصی و انعکاس توأمان مجاهدت و مظلومیت ملت فلسطین در افکار عمومی بسیاری از مناطق جهان، بشارتدهنده آینده درخشان است.
5- تصویری که رژیم صهیونیستی در قالب طرح معامله قرن و پس از توافق آبراهام به دنبال ساختن آن بود، یعنی قدرتمند شدن اسرائیل و تغییر نظم منطقهای به نفع این رژیم، عملا با ضربهپذیری گسترده رژیم صهیونیستی از گروههای مقاومت برهم زده شد. رژیم صهیونیستی در جنگ فعلی و در جریان حملات گروههای مقاومت بیشترین ضربه را نسبت به حملات پیشین دریافت کرد و اتفاقا نشان داده شد فروپاشی و نابودی اسرائیل نهتنها همچنان گزاره معتبری است بلکه بهرغم شوآفهای سیاسی اعتبار آن از گذشته نیز بیشتر شده است.
6- جنگ در جریان میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی عرصه نمایش توانمندیهای فوقالعاده مقاومت فلسطین در حوزه امنیتی و نظامی است که به برخی از آن در ادامه اشاره میشود:
- رونمایی از موشکهای پیشرفتهتر و نقطهزن
- بهرهگیری از پهپادهای انتخاری برای انهدام اهداف مدنظر در داخل سرزمینهای اشغالی
- حمله هدفمند به مراکز تجمع نظامیان و اماکن حساس مانند نیروگاهها و پالایشگاهها و برخی تاسیسات مربوط به سامانه موسوم به گنبد آهنین که نتیجه توانمندی امنیتی و نظامی گروههای مقاومت است.
- دستیابی گروههای مقاومت به هدفهای بعد از تلآویو به گونهای که برای نخستینبار در تاریخ رژیم، آژیر خطر در تمام مناطق اشغالی به صدا درآمد و شهرهای مختلف اشغال شده زیر ضربه مقاومت قرار گرفتند.
- توانمندی بالا در انهدام جیپها و نفربرهای نظامی ارتش صهیونیستی که در نتیجه دستیابی گروههای مقاومت به موشکهای کورنت به دست آمده است.
- توانمندی بالای هستههای مقاومت مردمی در کرانه باختری برای مقابله با صهیونیستها و ضربه وارد آوردن به رژیم صهیونیستی
- ظرفیت گسترده اعراب ساکن در مناطق اشغالی در ضربه زدن به امنیت داخلی رژیم صهیونیستی
7- نکته بسیار مهم اما همراهی همه مردم فلسطین با جریان مقاومت است. اگر در گذشته بخشی از مردم فلسطین در کرانه باختری یا اعراب ساکن در مناطق اشغالی معتقد به سیاست ۲ دولتی بودند، الان همه مردم فلسطین از افراد ساکن در اردوگاهها گرفته تا اهالی شهرهای اشغالی یکصدا معتقد هستند تنها راه، مقاومت و بیرون راندن صهیونیستها از خانهها و محلههای فلسطینیهاست. به بیان دیگر جبهه مقابله با اسرائیل دیگر محدود به باریکه نوار غزه نیست، بلکه کل سرزمین فلسطین از شمال تا جنوب این کشور میدان مبارزه با صهیونیستهاست.
8- رژیم صهیونیستی پس از پاسخ محکم و دندانشکن مقاومت دریافته است دوران بزن در رو حتی در درون مرزهای سرزمینهای اشغالی تمام شده است. البته این به معنی پایان ظلم و وحشیگری اسرائیل علیه مردم فلسطین نیست، چرا که ذات اشغالگری ظلم به مردم فلسطین محسوب میشود. این گزاره به این معناست که اسرائیل میداند ضربه وارد آوردن به مردم فلسطین و هتک حرمت مسجدالاقصی با پاسخ متناسب مواجه میشود، این ادراک برای مقامات رژیم در نتیجه موشکهای مقاومت حاصل شده است و آنها در آینده در مواجهه با مردم و مقاومت فلسطین با احتیاط بیشتری برخورد میکنند.
9- هماکنون و در نتیجه عیان شدن ضعف گسترده رژیم صهیونیستی برای مقابله با مقاومت، این واقعیت بیش از هر زمان دیگری برای فلسطینیان و سایر مردم آزاده جهان قابل باور است که رژیم صهیونیستی، رژیم ماندنی نیست. رژیمی که هماکنون توانایی شکست گروههای مقاومت فلسطین را ندارد در صورت باز شدن همزمان ۵ جبهه کرانه باختری، نوار غزه، بلندیهای جولان، جنوب لبنان و سوریه (در حوزه حمله موشکی) روزهای پایان عمر نحسش رقم میخورد.
10- فرار اشغالگران از سرزمین فلسطین پس از حملات موشکی گروههای مقاومت، این گزاره را ثابت میکند که این رژیم همواره در لبه فروپاشی قرار دارد. مهاجران اشغالگر که با وعده زمین رایگان و... از سایر کشورها به فلسطین کوچ میکنند، تاب ناامنی و در خطر افتادن جان خود را ندارند. صهیونیستها اگر زمین رایگان را میپسندند اما جان خود را بسیار شیرینتر از آن میدانند که بخواهند برای به دست آوردن زمین غصبی، آن را فدا کنند. ایجاد احساس ناامنی و برهم زدن این تصویر مورد علاقه سران صهیونیست که «اسرائیل کشوری مانند سایر کشورهاست» کارویژه اصلی موشکهای مقاومت است؛ موشکهایی که هماکنون پیشرفتهتر شده و علاوه بر اینکه هزینه گزافی روی دست رژیم صهیونیستی به خاطر فعال شدن سامانه گنبد آهنین میگذارد، تاسیسات و اماکن شهری را نیز منهدم میکند و تلفات انسانی نیز میگیرد.
11- و نکته آخر اینکه هماکنون نیز مقاومت به پیروزیهای اولیه مدنظر دست یافته است. پس از حمله موشکی گروههای مقاومت، هتک حرمت به مسجدالاقصی متوقف شد، تخلیه محله فلسطینی شیخ جراح به تعویق افتاد، تلآویو و بعد از تلآویو با موفقیت موشکباران شد و نقطهزنی موشکهای پیشرفتهتر به اثبات رسید، با این حال مقاومت به دنبال تثبیت راهبرد «هماوردی متوازن» است؛ همان راهبردی که سخنگوی گردانهای عزالدین قسام پس از پایان ضربالاجل مدنظر گروههای مقاومت خطاب به صهیونیستها اینگونه آن را اعلام کرد: (حملات موشکی) پیامی به دشمن است که خوب بفهمد، اگر برگردید برمیگردیم و اگر تجاوزات را افزایش دهید ما نیز به حملات میافزاییم.
ارسال به دوستان
حضور چشمگیر هنرمندان هنرهایتجسمی در فضای مجازی در حمایت از فلسطین
از سنگ تا موشک!
عباس اسماعیلگل: هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی کشور همواره با خلق آثاری در زمینه طراحی، کارتون، کاریکاتور، عکس و پوستر تلاش خود را کردهاند تا از ابزار هنر برای اعلام انزجار از جنایات رژیم صهیونیستی بیشترین بهره را ببرند. این اتفاق در روزها و شبهای گذشته که شاهد حملات وحشیانه صهیونیستها به مناطق مسکونی غزه هستیم با شدت بیشتری در فضای مجازی در حال رخ دادن است و هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی با بازنشر یا تولید آثار جدیدشان با مردم مظلوم فلسطین ابراز همدردی میکنند.
* هنرمندان مردم فلسطین را تنها نگذاشتند
سیدمسعود شجاعیطباطبایی، کاریکاتوریست و دبیر مسابقه بینالمللی پوستر، کارتون و کاریکاتور «فلسطین تنها نیست» که بتازگی به پایان رسیده است، درباره وضعیت این روزهای مردم فلسطین گفت: متاسفانه از سال ۱۹۴۸ میلادی شاهد رویدادهای تلخی در سرزمینهای اشغالی هستیم که منجر به جنایتهایی علیه مردم مظلوم فلسطین میشود و بسیاری از آنها مجبور به ترک سرزمینهای خود میشوند یا با سختی در نقاطی همانند نوار غزه زندگی و مبارزه میکنند. از سوی دیگر طی روزهای گذشته جنایتهای صهیونیستها علیه مردم مظلوم فلسطین به اوج خود رسیده که لازم است جامعه جهانی از هر ابزاری برای توقف حملات وحشیانه صهیونیستها در نواز غزه بهره گیرد. وی که بتازگی جشنواره و نمایشگاه «مسابقه بینالمللی کارتون، کاریکاتور و پوستر فلسطین تنها نیست» را پشت سر گذاشته است، درباره اهمیت فعالیت هنرمندان هنرهای تجسمی در این ایام گفت: یکی از مزیتهای هنرهای تجسمی سهولت انتشار و در دسترس قرار دادن آثار برای مخاطبان میلیونی است بهطوری که هنرمندان طی روزهای گذشته بخوبی از ظرفیتهای فضای مجازی بهره گرفتند و در کمترین زمان نسبت به بازنشر آثار یا خلق آثار جدید در مزمت جنایتهای صهیونیستها اقدام کرده و براحتی در فضای مجازی در دسترس مخاطبان قرار دادهاند که خوشبختانه مورد توجه مخاطبان جهانی قرار گرفته است.
وی ادامه داد: این روزها علاوه بر جنگ نظامی، یک جنگ نرم هم در حال وقوع است که نباید از آن غافل شویم و با تمام قوا باید در جبهه جنگ نرم برنامهریزی کرد. بدون شک فضای مجازی هم یکی از این عرصههاست و خدا را شکر که هنرمندان متعهد هنرهای تجسمی بخوبی از این ایام استفاده کردهاند و هنرمندان کارتون، کاریکاتور و پوستر جهان با آثارشان نشان دادند فلسطین تنها نیست؛ هر قشری از جامعه جهانی از جمله هنرمندان دوشادوش آنها تا فروپاشی رژیم صهیونیستی و غاصب ایستادهاند. شجاعیطباطبایی درباره جزئیات مسابقه بینالمللی کارتون، کاریکاتور و پوستر «فلسطین تنها نیست» که همزمان با روز جهانی قدس به کار خود پایان داد، گفت: هنرمندان ۶۶ کشور با آثارشان در مسابقه بینالمللی «فلسطین تنها نیست» به عنوان نماینده ملت خود حضور یافتند و از مردم مظلوم فلسطین حمایت و برابر ظلم ایستادگی کردند. از سوی دیگر نمایشگاه آثار منتخب مسابقه بینالمللی پوستر، کارتون و کاریکاتور «فلسطین تنها نیست» که از ۲۳ فروردینماه و همزمان با هفته هنر انقلاب اسلامی در گالری ابوالفضل عالی و گالری خانه حوزه هنری به نمایش گذاشته شده بود تا روز جهانی قدس پذیرای بازدیدکنندگان بود و در ادامه این آثار در قالب نمایشگاه مجازی سایت «ایران کارتون» به نمایش گذاشته شده است. وی تصریح کرد: یکی از مباحث جدید و مهمی که کاملا هوشمندانه در مسابقه اخیر به آن پرداختیم، بحث بعدی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است. همه باید بدانند بحث عادیسازی این روابط باعث نمیشود فلسطین تنها بماند. بد نیست بدانید مردم همین کشورهایی که از در دوستی با رژیم صهیونیستی درآمدهاند، از این اتفاق بسیار ناراضی و مخالف آن هستند. از طرف دیگر اینکه کشورهای عربی اعلام میکنند به شکل جدی کنار فلسطین ایستادهاند، یک ادعای مضحک است. به همین خاطر بخشی تحت عنوان سازشکاران در این مسابقه داشتیم که به کاریکاتور اختصاص داشت و شروع این اتفاق از حرکت و سازش انورسادات با رژیم صهیونیستی آغاز شد. این هنرمند ادامه داد: نکته آخر اینکه آزادی بیان با مصادیق موجود در کشورهای غربی همخوانی ندارد و میبینیم که سختگیرانهترین مجازاتها برای هولوکاست و نفی آن در نظر گرفته شده است و در نتیجه شاهد این هستیم که آزادی بیان رویهای دوگانه دارد. به عنوان مثال، شارلیابدو یک نشریه زرد و پرحاشیه بود و همیشه به اتفاقات جنجالی رو میآورد. توهین چند وقت پیش این نشریه به پیامبر اسلام نیز قلب میلیاردها انسان را جریحهدار کرده و این مصداق آزادی بیان نیست، از سوی دیگر شاهد هستیم این آزادی بیان دروغین به برخی کشورهای عربی هم رسوخ کرده است. به عنوان مثال یک کاریکاتوریست اردنی به نام «عماد حجاج» کاریکاتوری را درباره عادیسازی رابطه امارات و رژیم صهیونیستی کشید که بلافاصله به زندان رفت. وی در پایان گفت: غصب فلسطین از سوی یهودیان از اواخر قرن ۱۹ و آغاز قرن ۲۰ آغاز شده بود و یهودیان با حمایت انگلیس در پی داشتن کشوری مستقل تلاششان را آغاز کرده بودند. جنگ جهانی هم بهانه خوبی برای صهیونیستها ایجاد کرد تا پس از آن رسما از این برنامه پلید رونمایی کنند. نکته قابل توجه اینجاست که اگر فرض کنیم که حقیقتا یهودیهای بسیاری توسط ارتش آلمان در جنگ جهانی کشته شدند، چرا بخشی از مناطق آلمان و متحدانش در جنگ را به منظور دلجویی از یهودیان برای برپایی کشوری مستقل در نظر نگرفتند.
***
پرونده فوق سری صهیونیستها
کتاب «پرونده فوق سری 2040» داستانی از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و همچنین فعالیتهای تروریستی صهیونیستها در ایران است که از ترور دانشمندان هستهای گرفته تا نبردهای بیوتروریسم و ربایش چهرههای شاخص انقلاب را روایت میکند. ویژگی بارز این کتاب، استفاده مستند نویسنده از اسناد تاریخی موثق برای فضاسازی و روایت داستانی است؛ به نحوی که اکثر اسامی و شخصیتهای داستان با اسامی و مشخصات حقیقی خود وارد میشوند و بر مدار تخیل نویسنده، نقششان را ایفا میکنند. همچنین حاوی عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی و مهیج است که با کشمکشهای داستانی، مخاطب را در جریان جنایات رژیم صهیونیستی قرار میدهد.
در بخشی از این کتاب آمده ست: «سیزدهم خرداد سال 1368 هجری شمسی مردی بزرگ از دنیا رفت. در همان شب در سراسر دنیا 12 نفر یهودی متولد شدند. یازده پسر و یک دختر! در بین آنها فقط یک پسر بود که در اجداد پدری و مادریاش اصالت یهودیاش اثبات شده بود و از وفاداران به صهیونیسم بود. اسمش را بنیامین گذاشتند. چون در ساعت و دقیقه روز خاصی به دنیا آمده بود و از طرفی هوش بسیار فعالی داشت، مورد توجه موساد قرار میگیرد».
شخصیت اصلی داستان یا همان بنیامین، دقیقا در همان ساعت و دقیقهای که امام خمینی(ره) از دنیا میروند، به دنیا میآید و تحت شدیدترین مراقبتهای موساد زندگی میکند و بر اساس برنامه طراحی شده آنها زندگی میکند. والدین او هر ۲ کارمند موساد هستند. مادرش نسبت به تبعیض جنسیتی یهود نسبت به دختر و پسر ناراحت است و دائما همسرش و منابع دینیشان را مورد سوال و مقایسه قرار میدهد. به همین مناسبت در بخشی از کتاب، برخی رسوم و آداب صهیونیستها درباره تبعیضات جنسیتی از زبان او برای مخاطب بیان میشود. بنیامین تحت حرفهایترین و پیشرفتهترین آموزشهای عمومی، تخصصی و اطلاعاتی قرار میگیرد. رژیم غذایی، ترددها، حتی منابع مطالعاتی و رسانهایاش به دقت سانسور میشود. تحصیلاتش از پیشدبستانی تا قبل از دانشگاه در اسرائیل به اتمام میرسد و برای ادامه تحصیل راهی اروپا میشود. او تحت تاثیر مادرش، به کشف حقیقتهای دین و آیینش میپردازد. در دانشگاه عاشق دختری مسیحی به نام مریا میشود که با همراهی هم مسیر کشف حقیقت را طی میکنند. در فصول مختلف بین زندگی بنیامین، جنایات رژیم صهیونیستی در قالب داستان روایت میشود؛ از ایفای نقش در ناآرامیهای مدنی ایران تا ترور دانشمندان هستهای و فعالیتهای غیرانسانی درباره مردم فلسطین.
پرونده فوق سری 2040؛ داستانی از جنایات رژیم صهیونیستی علیه بشریت بویژه ایران به قلم محمد قنبری در قطع رقعی و 160 صفحه، همزمان با ایام یومالله روز جهانی قدس توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است.
ارسال به دوستان
ناتوانی مدیریت شهری در ساماندهی دستفروشان پایتخت
ضرب و جرح به جای ساماندهی بازار!
آمارهای رسمی حکایت از خروج بیش از یک میلیون نفر شاغل از بازار کار دارد. بر این اساس در یک سال گذشته نرخ مشارکت اقتصادی مردان 4/2 درصد کاهش پیدا کرده و به 7/68 درصد رسیده و نرخ مشارکت اقتصادی زنان با کاهش 1/3 درصدی، 9/13 درصد ثبت شده است. بر اساس دادههای مرکز آمار، نتایج طرح آمارگیری نیروی کار در سال ۹۹ این نتیجه را به نمایش میگذارد که 6/9 درصد از افراد ١٥ سال به بالا که جمعیت فعال کشور به حساب میآیند (شاغل و بیکار) بیکار بودهاند. در این میان سهم زنان در بازار بیکاری چشمگیر بوده است. بر اساس همین آمار، در سال ۹۹ سهم «جمعیت بیکار» فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران، 9/38 درصد بوده و سهم زنان در این بین با افزایش 9/2 درصدی به 4/70 درصد رسیده است. نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله در سال ۹۹ با 3/2 درصد کاهش نسبت به سال ۹۸ به 7/23 درصد رسیده است که سهم زنان از این آمار ۳۶ درصد و سهم مردان 2/21 درصد است. حال با این وضعیت حاکم در بازار کار و افزایش یک میلیون نفری به جمعیت بیکاران کشور طی یک سال گذشته، دور از تصور نیست که بخشی از این افراد برای امرار معاش و تامین هزینههای جاری زندگی به مشاغل کاذبی همچون دستفروشی و مشاغل سیار رو آورند. اتخاذ این رویکرد برای تامین معاش یقینا تعارضاتی را با اصناف و واحدهای تجاری و فروشگاهی ایجاد خواهد کرد، چرا که واحدهای صنفی با وجود پرداخت عوارض و مالیات، در صورت مجاورت با دستفروشان با ریزش معاملات روبهرو شده و عملا دخل و خرجشان با یکدیگر همخوانی پیدا نخواهد کرد. اما در این میان شهرداری تهران به عنوان یکی از متولیان اصلی ساماندهی دستفروشان، بساطگستران و مشاغل سیار، در سالهای گذشته با وجود ضرورت ساماندهی این افراد تاکنون نتوانسته در این زمینه اقدام موثری انجام دهد و همچنان مکانهایی مناسب برای این دست از افراد تعریف نشده است. لذا عدم ورود شایسته شهرداری تهران به مقوله دستفروشان باعث شده حواشی در این زمینه افرایش یابد. این در حالی است که چندی پیش انوشیروان محسنیبندپی، استاندار تهران اعلام کرده بود در اجرای طرح ساماندهی دستفروشان، برخورد فیزیکی و انتظامی با آنها نخواهیم داشت و حتما با درک شرایط این قشر آسیبپذیر اقدام خواهیم کرد. همچنین پیروز حناچی، شهردار تهران درباره محدودیت فعالیت دستفروشان و همچنین فراهم کردن شرایط برای فعالیت این افراد در بازارهای محلی گفته بود: «در شرایط اقتصادی سخت، برای جمعآوری دستفروشان مطابق قانون، باید مابه ازای آن، راهی برای امرار معاش این افراد باز شود. طبق قانون شهرداری نسبت به سد معبر وظیفه دارد و از آن طرف نیز به دلیل انسانی وظیفه داریم که مسیری را باز کنیم و معمولا و تا قبل از شرایط کرونا اینچنین بود و وقتی که مسیری را با هدف انتظامبخشی جمع میکردیم، بازارچههای محلی باز میکردیم که البته این مساله، موضوع دائمی ماست و در حال پیگیری هستیم. از آن طرف نیز این مساله ذینفعان مختلفی دارد. شهروندان انتظار دارند که پیادهروها باز شود و ما هم وظیفه قانونی برای بازگشایی داریم. کسبه نیز مالیات و هزینههای مختلف پرداخت میکنند و انتظار بازگشایی مسیرهای پیادهروها را دارند. این مساله راه میانهای دارد و آن هم بازارهای محلی است که روزانه یا ساعت خاصی باز باشند، البته مکانهایی در تهران داریم که سالها این بازارچهها فعال هستند و جزو مواردی است که در حال پیگیری است».
* به کدامین گناه؟
برخلاف وعدههای داده شده در زمینه ساماندهی دستفروشان از سوی شهردار و استاندار که چندین ماه از آنها میگذرد، هر از چندگاهی شاهد فیلمهایی در فضای مجازی از ماموران شهرداری هستیم که حکایتگر برخوردهای نامتعارف و خارج از چارچوبهای ماموریتی آنها است. از روز گذشته فیلمی در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است که در آن ماموران شهرداری با خشنترین شکل ممکن یک دستفروش را در میدان شهرری مورد ضرب و جرح قرار میدهند. خشونت در این فیلم به حدی است که میتوان میزان درگیری در آن را با منازعات خیابانی برابر دانست.
حال سوال اینجاست که به کدامین گناه یک دستفروش آن هم به دلیل کمکاری شهرداری در ساماندهی و ایجاد فضای مناسب برای کسب و کار باید به این شکل مورد هجوم قرار گیرد؟ آیا اصولا ماموران شهرداری در شرایطی که مدیریت شهری پنجم دم از شهروندمداری میزند، اجازه چنین برخوردهای خارج از چارچوبهای قانونی و اخلاقی را دارند؟
در همین رابطه عضو شورای شهر تهران به فیلم منتشر شده از ضرب و جرح دستفروش توسط عوامل شهرداری در منطقه ۲۰ واکنش نشان داده و در توئیتر خود نوشت: برخورد خشونتآمیز با دستفروشان، قانونی و انسانی نیست؛ پیگیر برخورد با ماموران متخلف سدمعبر خواهم بود. در شرایط سخت اقتصادی ناشی از کرونا و تحریمها، برخورد با دستفروشان مورد تایید شورای شهر نیست.
* دستفروشی جرم است؟
حق دسترسی و استفاده شهروندان از معابر عمومی به منزله حق شهروندی تلقی شده و نقض آن از سوی هر شخص حقیقی و حقوقی، به منزله نقض حقوق شهروندی به شمار میرود. اگر چه، سد معبر فاقد عنوان مجرمانه بوده و در قانون مجازات اسلامی برای آن جرمانگاری نشده است و مرتکب آن نیز به تجویز اصل سیوششم قانون اساسی، اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و ماده 2 قانون مجازات اسلامی، مجرم محسوب نمیشود اما ممکن است اقدام آنها در راستای «فرار مالیاتی»، «تکدیگری و کلاشی»، «اخلال در نظم عمومی» و «توزیع مواد غیرقانونی»، در صورت احراز و اثبات، ارزیابی شود که دارای ماهیت حقوقی متفاوت نسبت به دستفروشی است. با این وجود، از شهرداری برابر مفاد مقرر در بند الف ذیل ردیف 21 ماده 55 اصلاحی آن قانون به عنوان مرجع رفع سد معبر با رعایت موازین قانونی مربوط نام برده شده است.
علاوه بر این، برابر بند 17 ماده 4 قانون نیروی انتظامی، همکاری با وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات و شرکتهای دولتی و وابسته به دولت، بانکها و شهرداریها در حدود قوانین و مقررات مربوط، از زمره وظایف ناجا بوده که شهرداریها نیز در این ارتباط، از آنها، در صورت ضرورت، استفاده میکنند. با این وجود، ساز و کارهای اجرایی شهرداری و ضمانتهای قانونی مقرر در آن قانون، در این ارتباط کافی نبوده و منطبق با واقعیات و مشکلات مشهود زیست شهری نیست. در همین ارتباط، به تجویز تبصره مزبور از ماده 55 قانون شهرداریها، شهرداری صرفا مکلف به جلوگیری از سد معبر در معابر عمومی بوده و مجاز به ضبط وسایل دستفروشان، اخذ تعهد محضری از آنها، تشکیل پرونده برای آنها و تحویل وسایل ضبط شده به مراکز خیریه یا بهزیستی و تخریب وسایل آنها نیست! هر گونه اقدام مغایر با مراتب مزبور، در تعارض با الزامات قانونی مربوط است و مستوجب مسؤولیت قانونی شهرداری و عوامل متبوعه آن خواهد بود.
* وظیفه فراموش شده شهرداری
در شرایطی که کرونا و تحریمها کمر اقتصاد را خم کرده نباید افراد ضعیف جامعه و آن بخش از جمعیت یک میلیونی بیکار شده که برای تامین معاش به اجبار تن به دستفروشی دادهاند، با چنین برخورد قهرآمیز و غیرقانونی روبهرو شوند تا زخمی بر زخمهای دیگرشان اضافه شود. آیا غیر از این است که یکی از ماموریتهای ذاتی شهرداری، رسیدگی و سامانبخشی به دستفروشان است؟ چرا باید چوب عدم سیاستگذاری درست مدیریت شهری بر تن دستفروشان بنشیند؟ به هر صورت موضوع اشتغال و شوکهای ناشی از آن فشارهای بسیاری را به بازار کار وارد کرده و عملا در روزهای پرالتهاب کرونایی میبایست بیش از پیش دستفروشان به عنوان اقشار نیازمند به حمایت، از سوی شهرداری مورد توجه قرار گیرند. به نظر میرسد شهرداری در روزهای آخر فعالیت خود باید از فضای سیاسی دور شده و به مسؤولیتهای ذاتی خود در مدیریت شهری بپردازد. این در حالی است که شهرداری طی این سالها جایگاهی برای حضور در میدان خدمت برای خود متصور نبوده و هر آنچه داشته در میدان سیاست خرج کرده و در این بین بسیاری از نیازهای شهر و شهروندان به فراموشی سپرده شده است.
***
بیتوجهی به ساماندهی دستفروشان در دوره پنجم مدیریت شهری تهران
عضو سابق شورای شهر تهران ضمن انتقاد از برخورد فیزیکی نیروهای زیرمجموعه شهرداری با دستفروشان گفت: طبق قانون احدی حق ندارد با متهمی که احتمال دارد مجرم هم باشد برخورد فیزیکی کند، چه برسد به اینکه با افرادی که از روی ناچاری چند جفت جوراب، روسری یا زیرپوش را برای فروش بساط کردهاند تا با فروش آن نان حلال به خانه ببرند، برخورد فیزیکی شود. ابوالفضل قناعتی در گفتوگو با «وطنامروز» گفت: ساماندهی دستفروشان در تهران و کلانشهرها نیازمند یک حرکت یکپارچه ملی با سیاستگذاری درست همهجانبه است، چرا که اقدامات موقتی برای ساماندهی دستفروشان هیچ وقت جواب نداده است. وی با بیان اینکه در دوره چهارم شورای شهر تهران اقداماتی در جهت ساماندهی دستفروشان مترو، اتوبوس و بساطگسترانها در معابر عمومی انجام شد تا ضمن احترام به شغل این افراد از ایجاد ترافیک و مشکلات دیگر در معابر جلوگیری شود، افزود: برپایی بازارهای روز، محلی و هفتگی و هدایت دستفروشان به این اماکن از راهکارهای ساماندهی دستفروشان در دوره چهارم شورای شهر تهران بود که البته در دوره فعلی توجهی به این موضوع نشده است. عضو سابق شورای شهر تهران تصریح کرد: چنانچه دولت برای جوانان اشتغال ایجاد کند هیچ دستفروشی حاضر نیست در گرما و سرما اقدام به دستفروشی در فضای نامناسب کند. در دولت کنونی اقداماتی در راستای ایجاد اشتغال برای جوانان به نسبت گذشته نشد و این موضوع باعث شده است در حال حاضر خیلیها از روی ناچاری اقدام به دستفروشی برای امرار معاش خود و خانوادهشان کنند، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که شهرداری برای حل مشکل دستفروشان طی 4 سال اخیر مدیریت خاصی نداشت و از راهکارها و فضایی که قبلا برای ساماندهی دستفروشان هدفگذاری شده بود استفاده نکرد. قناعتی در پاسخ به این سوال که بعضا دیده میشود برخی ماموران مقابله با سد معبر با دستفروشان برخورد فیزیکی میکنند، آیا چنین حرکاتی از لحاظ قانونی جرم محسوب نمیشود؟ گفت: بر اساس قوانین و مقررات شهرداری برخورد فیزیکی با سدکنندگان معابر و دستفروشان غیرقانونی و غلط است و استفاده از زور به جای منطق با هدف مجاب شدن دستفروشان بیتدبیری است که در صورت بروز چنین اتفاقاتی شخص خاطی باید پاسخگو شود. وی افزود: برخورد با دستفروشان و ممانعت از فعالیت با حفظ چارچوبها اشتباه است، چرا که برخورد با دستفروشان و عدم ساماندهی آنها بیتردید دستفروشان را ناخواسته به سمت کارهای خلاف ترغیب میکند.
ارسال به دوستان
چهارمینروز ثبتنام متقاضیان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بدون حضور چهرههای سرشناس به پایان رسید
روز آرام فاطمی
گروه سیاسی: چهارمین روز ثبتنام داوطلبان سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری آرامتر از 3 روز نخست پیگیری شد تا عملا مطرحترین چهرهها روز پایانی را برای ثبتنام انتخاب کنند.
به گزارش «وطنامروز»، پس از ثبتنام «سعید محمد» و «حسین دهقان» در نخستین روز نامنویسی داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری و حضور «رستم قاسمی»، «علی مطهری»، «محمد عباسی»، «محمود احمدینژاد»، «امیرحسین قاضیزادههاشمی»، «محسن مهرعلیزاده» و «صادق خلیلیان» در روزهای دوم و سوم، روز چهارم آرامتر از روزهای پیشین سپری شد تا «فریدون عباسی» رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و رئیس سابق سازمان انرژی اتمی مهمترین چهرهای باشد که راهی ساختمان وزارت کشور در خیابان فاطمی تهران میشود.
عباسی پس از نامنویسی در جمع خبرنگاران حاضر شد و اظهار داشت: دولتی که مبلغ آن هستم نخبگانی نام دارد و شعار ما بازگشت به مردم با صداقت است. وی افزود: کشور ما در دهه اخیر در شرایطی است که مناسبات جدید جهانی با توجه به گسترش فضای مجازی در حال شکلگیری است، بنابراین لزوم ایجاد محاسبات و قطببندی جدید شکل گرفته است و مقررات هم در آینده تغییر خواهد کرد. رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ادامه داد: در این زمان ما به یک قدرت منطقهای و نوظهور تبدیل شدهایم که به دلیل بنیانهای ایدئولوژیک و دفاعیای است که داریم اما از نظر اقتصادی و مسائل فرهنگی به لحاظ داشتن قوانین مدون در حوزه قضایی و قانونگذاری در حدی نیستیم که بتوانیم تمدنسازی نوین اسلامی را رقم بزنیم. عباسی گفت: در شرایط جدید، دولت جدید باید حتما بر توان داخلی، نگاه به ظرفیتهای داخلی، دیپلماسی فعال، گفتوگو در جهت حل مشکلات در حوزه سیاسی و اتکا به خداوند متعادل و پیگیری نظریه مقاومت، توأم با نظریه میدان با نظریه گفتوگو تکیه داشته باشد. رئیس کمیسیون انرژی مجلس تصریح کرد: برای اینکه بتوانیم در مناسبات جهانی ایفای نقش کنیم و تاثیرگذار باشیم نیاز است که از انسجام داخلی برخوردار باشیم. دولت نقش مهمی در برقراری انسجام داخلی دارد و ارتباط تنگاتنگی را با مجلس خواهیم داشت. دولت آینده با مشورت مجلس از حضور نخبگان بهره برده و از بخش خصوصی به طور جدی استفاده خواهد کرد. از بخش خصوصی، اصناف و سازمانهای مردمنهاد برای عبور از این برهه استفاده خواهیم کرد. وی گفت: من نیامدهام با کسی رقابت کنم و به نفع کسی کنار بروم. ما همراه سایر داوطلبان هستیم که تایید شورای نگهبان را اخذ کرده باشند. اگر شورای نگهبان با توجه به سوابق مدیریتی، اجرایی و علمی اینجانب را تایید کند و جزو افرادی باشم که در جلساتی به مردم معرفی شوم، فرصت دارم که حرفهای خود را بزنم و نفع و ضرر اینجا معنی ندارد که به نفع یا ضرر کسی کنار بروم.
«علیرضا افشار» قائممقام وزیر کشور در دولت دهم و فرمانده اسبق نیروی مقاومت بسیج دیگر چهرهای بود که روز گذشته در وزارت کشور حاضر شد و برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کرد.
* جمهوری اسلامی تریبون مجانی زیاد دارد
عباسعلی کدخدایی، عضو حقوقدان شورای نگهبان و سخنگوی این شورا هم ظهر روز گذشته با حضور در ستاد انتخابات کشور از مراحل مختلف ثبتنام داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری بازدید کرد. وی در جریان بازدید از ستاد انتخابات کشور در جمع خبرنگاران اظهار داشت: امسال با تدابیری که اندیشیده شد و با اجرای مصوبه شورای نگهبان، خوشبختانه روند ثبتنامها در انتخابات ریاستجمهوری یک روند متعادلی پیدا کرد. کدخدایی افزود: آن تعبیری که در گذشته بود یعنی جشنواره ثبتنام دیگر مقداری کم شد و مشکلات گذشته را شاهد نیستیم. سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا قرار است صلاحیت داوطلبان در چارچوب مصوبه جدید شورای نگهبان بررسی شود یا خیر؟ گفت: شورای نگهبان این بار از بین کسانی که دارای شرایطی که شورای نگهبان اعلام کرده هستند، بررسی صلاحیتها را انجام خواهد داد. در بررسی صلاحیت نامزدها ملاک مصوبه شورای نگهبان است. وی در پاسخ به اینکه بحثهایی درباره اینکه شورای نگهبان تعداد صندلیهای نامزدهای انتخابات را به صداوسیما اعلام کرده، مطرح شده است، تصریح کرد: این بیشتر به یک شوخی شبیه بود و مثل این است که ما بگوییم دوستان در وزارت کشور میدانند چند نفر ثبتنام میکنند. قطعا این مساله را هیچ کس نمیتواند تشخیص دهد و تعیین کند. کدخدایی تصریح کرد: ملاک و معیار قانون است و اعضای شورای نگهبان بر اساس معیارهای قانونی اعلام نظر خواهند کرد و طبیعتا رویهای هم که در گذشته بوده است و تعداد داوطلبانی که ما در گذشته داشتیم این مطلب را تایید میکند. وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه قبلا اعلام کرده بودید چهرههایی که قبلا رد صلاحیت شدهاند در انتخابات حضور نیابند اما شاهد بودیم در این چند روز افرادی برای ثبتنام آمدند که شرایط را نداشتند، بنابراین آیا ملاکتان رد صلاحیت قبلی است یا پرونده این افراد را مجددا بررسی میکنید؟خاطرنشان کرد: من بارها توضیح دادهام که قانون ملاک ما است و قانون منعی برای ثبتنام ندارد. کدخدایی افزود: بنده به جهت توصیه شخصی، نه در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری، بلکه درباره انتخابات مجلس نیز معمولا این توصیه را به افرادی که وضعیت گذشتهشان تغییری نکرده است، دارم. سخنگوی شورای نگهبان در پاسخ به این سوال خبرنگار فارس مبنی بر اینکه برخی نامزدها بعد از ثبتنام بیانیه سیاسی میخوانند و ساختارشکنی میکنند، آیا شورای نگهبان برای تایید صلاحیت این رفتارها را رصد میکند یا خیر و در کل در تبلیغات انتخاباتی مباحث مالی و سیاسی نامزدها رصد میشود یا خیر؟ گفت: خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران از این تریبونهای مجانی زیاد دارد که در اختیار افراد قرار داده و افراد هم هر چه دلشان میخواهد مطرح میکنند. وی ادامه داد: شورای نگهبان نسبت به این اظهارات هیچ اظهارنظری ندارد اما در مسیر تبلیغات قطعا اگر مطالبی باشد که خلاف مقررات باشد مدنظر قرار خواهد داد. کدخدایی تصریح کرد: درباره هزینه تبلیغات قانون حداقلی وجود دارد که اگر خلاف آن قانون باشد در بررسی صلاحیتها مدنظر قرار خواهد گرفت. سخنگوی شورای نگهبان در پایان گفت: امیدوارم ۲۸ خرداد حضور پرشور مردم را پای صندوق رای شاهد باشیم و دوستان اخبار خوبی منعکس کنند.
* روز پنجم، روز داغ ثبتنام
بنا به رسم انتخاباتی تثبیت شده، روز پایانی ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری تبدیل به صحنه اصلی صفآرایی چهرههای مشهور حاضر در میدان انتخابات خواهد شد. در این میان برخی چهرهها همانند «محسن رضایی»، «عزتالله ضرغامی» و «مسعود پزشکیان» که پیش از این خبر از حضور در انتخابات داده بودند هنوز در وزارت کشور حاضر نشدهاند و در صورت تغییر نکردن موضعشان امروز باید راهی خیابان فاطمی شوند.
خبرگزاری تسنیم نیز روز گذشته در گزارشی به نقل از بهروز نعمتی، نماینده سابق مجلس و از چهرههای نزدیک به رئیس سابق قوه مقننه از قطعی شدن کاندیداتوری علی لاریجانی خبر داد. بر اساس این گزارش، نعمتی در یک گفتوگوی مجازی اعلام کرد که ثبتنام لاریجانی قطعی شده است و وی روز شنبه به وزارت کشور خواهد رفت. این خبرگزاری پیش از این از قطعی شدن حضور آیتالله ابراهیم رئیسی در صحنه انتخابات ریاستجمهوری خبر داده بود. یک چهره اصلاحطلب هم روز گذشته در گفتوگو با ایسنا، خبر از قطعی شدن حضور اسحاق جهانگیری، معاون اول حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری داد. اما در کنار جهانگیری نام علیاکبر صالحی و محمدرضا عارف به عنوان دیگر کاندیداهای احتمالی اصلاحطلبان و حامیان دولت به چشم میآید.
با تمام این اوصاف، امروز در روز پایانی مهلت 5 روزه ثبتنام متقاضیان شرکت در انتخابات ریاستجمهوری میتوان تا حدی سیمای نهایی رقابتهای انتخاباتی برای کسب دولت سیزدهم را تماشا کرد و فراتر از بازار داغ گمانهزنیها با کاندیداهای قطعی مواجه شد.
ارسال به دوستان
نگاهی به تأثیرپذیری بازار ارز از بزنگاههای سیاسی و دیپلماتیک
سم اقتصاد مشروط
گروه اقتصادی: روند نزولی شدن قیمت ارز چند هفتهای است شروع شده و از حدود 2۶ هزار تومان هماکنون به حدود 20 هزار تومان رسیده است. هر چند کاهش قیمت ارز شیرین است و میتواند موید روزهای مناسب معیشتی برای مردم باشد اما از سوی دیگر فهم دلیل این اتفاق برای اقتصاد ایران تلخ است. بررسیها حاکی از آن است که کاهش قیمت ارز هیچ دلیل اقتصادی ندارد و تابع اتفاقات بینالمللی و دیپلماتیک است، البته برخی تحرکات بانک مرکزی و دولت هم در این موضوع بیتاثیر نبوده است. به طور کلی شرطی شدن اقتصاد یک کشور به اتفاقات سیاسی خارجی سمی مهلک است که میتواند بر تمام متغیرها تاثیر بگذارد. سرمایهگذاری و تولید ۲ قربانی اصلی شرطی شدن اقتصاد هستند. این تاثیرپذیری ابتدا ناشی از سهم بالای قیمت دلار در اقتصاد ایران و ایضا ناشی از وابستگی اقتصاد کشورمان به درآمدهای نفتی است. مسلما هر اقدامی در راستای رفع شدن این ۲ وابستگی رخ دهد، میتواند اقتصاد ایران را از شرطی بودن نجات دهد.
به گزارش «وطنامروز»، رئیس کل بانک مرکزی در حالی کاهش تصنعی نرخ ارز را به اخبار مثبت مذاکرات هستهای در وین گره میزند و منطقی میداند که عملکرد دولت تدبیر و امید و سیاستهای پولی و اقتصادی ادامهدار دولت روحانی، بیشترین سقوط ارزش پول ملی را در تاریخ ایران رقم زده است.
بازار ارز در هفتههای اخیر با شروع مذاکرات برجامی در وین دچار نوسانات زیادی شد بهطوری که قیمت دلار از کانال ۲۶ هزار تومان تا نزدیک ۲۰ هزار تومان رسیده است. دلیل این کاهش قیمت دلار، شرطی شدن اقتصاد و نگاه به مذاکرات هستهای است.
بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی این کاهش ناگهانی قیمت دلار را سیاستزده، مخرب و ناپایدار تلقی میکنند و نسبت به عواقب آن هشدار میدهند.
معطل ماندن سرمایهگذاری به منظور مشخص شدن نتایج مذاکرات بلایی است که در ۵ سال اول دولت روحانی بر سر ایران آمد و نتیجه آن رکود تورمی شدید و منفی شدن نرخ رشد اقتصادی و نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و بیارزش شدن بیسابقه پول ملی در سالهای گذشته بوده است.
دولت که برای رفع مشکلات داخلی به اذعان اکثر کارشناسان اقتصادی، اثرگذاری بیشتری نسبت به تحریمهای خارجی بر تداوم وضع موجود داشته است و طی ۸ سال گذشته اقدامی نکرده، اکنون در پایان دوره خود باز هم با ادعاهای خلاف واقع و فریبنده قصد انتفاع سیاسی از دادههای غلط اقتصادی دارد و با معطل کردن سرمایهگذاری و امید واهی به مذاکراتی که اگر هم بزودی به نتیجه برسد امکان برداشته شدن تحریمها با این سرعت وجود نخواهد داشت، با گروگانگیری اقتصاد و معیشت مردم به دنبال سیاسیکاری است و سرمایهگذاری را معطل رفع تحریمها کرده است.
در هر حال کارشناسان و فعالان اقتصادی بر این باورند که کاهش ناگهانی قیمت ارز در هفتههای اخیر تصنعی و موقتی بوده و حتی ممکن است با توجه به شرایط شکننده اقتصاد و سرعت رشد نقدینگی و تورم حداقل ۴۰ درصدی با یک یا چند خبر منفی جهش کرده و بیثباتی قیمتها مجددا اقتصاد و سرمایهگذاری در بازارهای مختلف را دچار نوسانات شدید کند.
* قیمت ارز حول و حوش قیمتهای فعلی بازی خواهد کرد
حسین درودیان، اقتصادددان میگوید: با توجه به وضعیت سیاسی که در ایالات متحده آمریکا وجود دارد، تصور فعالان اقتصادی ایران این است که در نهایت گشایش ارزی در اقتصاد ایران رخ میدهد و این تصور از ابتدای تغییر دولت در آمریکا و انتخاب بایدن وجود دارد که سبب شده تقریبا بیش از ۳۰ درصد، قیمت ارز نسبت به دوران ترامپ کاهش یابد.
وی افزود: تصور فعالان اقتصادی بر این است نرخ ارز کاهشی خواهد بود، ضمن اینکه به موازات این انتظار، فشار افزایشی نرخ به صورت شدید هم تجربه نخواهد شد اما اینکه در چه مقطعی مثلا کوتاهمدت این موضوع به نتیجه برسد، فکر میکنم عدم اطمینان جدی درباره آن وجود دارد.
این اقتصاددان ادامه داد: در روزهای اخیر نیز خوشبینی نسبت به مذاکرات کمکم رنگ باخته و قیمت ارز نیز از کاهش جدی که دنبال میکرد عقبنشینی کرد، پس پیشبینی میشود مجموعا بازار ارز حول و حوش قیمتهای فعلی بازی کند تا زمانی که بازگشت برجام و گشایشهای ارزی در واقعیت رخ دهد که آن زمان، یک پله دیگر قیمت تنزل خواهد کرد.
* دولت با کاهش تصنعی نرخ ارز قصد دارد کارنامه موفق به افکار عمومی بفروشد
درودیان گفت: بنا به دلایل درهم پیچیدهای که مردم ما سالهای سخت را سالهایی دیدهاند که در آن مهار نرخ ارز از دست سیاستگذار خارج شده و سالهای خوب اقتصادی را سالهایی دیدهاند که در آن، نرخ ارز کنترل شده است، بنابراین معیار سادهای که برای موفقیت یا عدم موفقیت دولتها در نظر میگیرند، وضعیت قیمت ارز است و این به عنوان یک فهم عمومی در طبقه سیاسیون ما جا افتاده است و به همین خاطر، همواره دولتها تمایل دارند قیمت ارز حتیالامکان پایین باشد، چرا که افکار عمومی چنین باور و تصوری دارد و آنها را قضاوت میکند. وی افزود: دولتها در سالهای زمامداری خود، روی موج کاهش نرخ ارز سوار میشوند و این کاهش حتیالامکان قیمت ارز را به عنوان یک کارنامه موفق به افکار عمومی میفروشند. درودیان گفت: تصور نمیکنم بانک مرکزی در حال حاضر ارز کافی و قابل توجهی برای دستکاری نرخ و ارزپاشی گسترده در بازار داشته باشد. مساله اصلی درباره قیمت ارز در شرایط کنونی چشمانداز و افقی است که درباره بازگشت برجام وجود دارد، بنابراین اگر دولت هم بخواهد چنین کاری را در بازار با اتکا به منابع ارزی بانک مرکزی انجام دهد، چشم خود را به مذاکرات جاری و کنونی دوخته است و اینطور نیست که دلخوش به منابع کنونی و اندک بانک مرکزی باشد. وی افزود: طی سالهای گذشته در زمان اجرای سیاست دلار ۴۲۰۰ تومانی، بخش عمدهای از ذخایر ارزی را از دست دادهایم، بنابراین دولت حتی اگر این سیاست را هم به کار گرفته باشد که با منابع بانک مرکزی بازار را کنترل کند، حتما این روند به شکست سنگین منجر خواهد شد.
***
ارسال گزارش مداخلات ارزی دولت در بازار به قوه قضائیه
حجتالاسلام نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نیز در همایش «وین نان نمیشود» با بیان اینکه گزارش مداخلات ارزی دولت در بازار را به دستگاه قضا ارسال کردیم، گفت: مگر چه اتفاقی افتاده که دلار و سکه و طلا مدام در روزهای اخیر در حال افت قیمت است؟ کاملا مشخص است، کار پولپاشی و مداخلات دولت است؛ میخواهند به مردم بقبولانند که «وین» این کار را کرده است!
ارسال به دوستان
هشدار قالیباف به کمکاری بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در ساماندهی بازار رمزارزها
ولنگاری صرافیهای رمزارز
با وجود فراگیری خرید و فروش رمزارزها در ایران اما هیچیک از سایتها و صرافیهای ایرانی فعال در این زمینه مجوزهای قانونی لازم را ندارند. با بررسی آمارهای منتشره توسط سایتهای مبادله رمزارز، مبادله روزانه این رمزارزها حتی در حد مبادلات روزانه سهام در بازار سرمایه کشور است، در حالی که متولیان اصلی این حوزه یعنی بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی اقدام مؤثری در این زمینه و وجوه زیادی که به حساب صرافیهای ارز دیجیتال واریز میشود، انجام ندادهاند. در همین راستا محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در نامهای به عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی و فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار مسدودسازی درگاه پرداخت الکترونیک صرافیهای ارز دیجیتال شد.
به گزارش «وطنامروز»، تب خرید، فروش و استخراج رمزارزها در ماههای اخیر با رکودشکنی پیدرپی قیمت بیتکوین و گذشتن آن از 60 هزار دلار بالا رفت و اخبار غیررسمی حاکی از آن است میزان تراکنش کاربران ایرانی در این بازار و تنها در صرافیهای داخلی به روزانه بیش از 2 هزار میلیارد تومان رسیده است. شبکه خبری یورونیوز هم اخیرا در گزارشی برآورد کرده است تراکنش ایرانیها در بازار رمزارزها روزانه بالغ بر 40 میلیون دلار است. اینطور که پیداست باید در کنار دیگر بازارها همچون مسکن، ارز و طلا، رمزارزها را هم به عنوان یک بازار محبوب در بین ایرانیها بشناسیم؛ اتفاقی که باعث شد بانک مرکزی از خواب زمستانی بیدار شود و به فکر تدوین قوانینی در این حوزه بیفتد. بانک مرکزی چندی پیش مراکز استخراج رمزارز دارای مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت را مکلف کرد رمزارز احصا شده خود را صرفا برای واردات کالا استفاده کنند. این در حالی است که هنوز تکلیف صرافیهای ایرانی رمزارز از لحاظ حقوقی روشن نیست و هیچگونه دستورالعملی در این رابطه وجود ندارد. همچنین 12 اسفند 99 شرکت خدمات پرداخت شاپرک با صدور بخشنامهای به شرکتهای پرداختیار دستور داد نسبت به قطع خدمات پرداخت الکترونیک به پذیرندگان پشتیبانیشده که کالا و خدماتی مغایر با قوانین جمهوری اسلامی ایران و بانک مرکزی ارائه میکنند، اقدام کنند. این شرکت از وبسایتهای ارائهدهنده خدمات خریدوفروش ارزهای دیجیتال به عنوان یکی از همین کسبوکارها یاد کرده است. فارغ از نقدهایی که به این تصمیم وارد است و طبق آییننامه سال 97، بانک مرکزی باید سازوکاری را برای دریافت مجوز ارائه میکرد که این اقدام به هر دلیلی رخ نداده اما آنچه دارای اهمیت است، تداوم خدماتدهی به درگاههای پرداخت خرید و فروش رمزارزهاست. این یعنی شرکتهای پرداختیار بدون توجه به دستور رگولاتور براحتی به فعالیت خود ادامه میدهند و اینطور که پیداست هیچ قاعدهای در این زمینه وجود ندارد. البته در اطلاعیه شاپرک به قطع خدماتدهی به سایتهای قمار هم اشاره شده بود؛ موضوعی که چندین بار در سالهای اخیر مطرح شده اما در این زمینه هم به صورت عملی اتفاقی رخ نداده است. شاید بتوان با اغماض فراوان خدماتدهی به سایتهای قمار را به دلیل عدم دسترسی به صاحبان آنها پذیرفت اما چگونه امکان دارد با وجود ممنوعیت خدمتدهی توسط رگولاتور، باز هم شرکتهایی رسمی در داخل کشور فعالیت کنند و توانی برای توقف پرداخت وجود نداشته باشد؟ در حال حاضر بیم آن میرود اتفاق تلخ بازار سرمایه و زیان سرمایهگذاران خرد به دلیل ناآگاهی نسبت به این بازار روی دهد؛ اتفاقی که به دلیل خاصیت اصلی بازار رمزارزها یعنی پرنوسان و پیچیده بودن، دور از ذهن نیست. در کنار این برخی افراد سودجو با وعدههای اغواکننده به افراد کماطلاع، اقدام به معاملات غیرواقعی و سرمایهگذاریهای موهوم استخراج رمزارز میکنند که باعث افزایش پروندههای قضایی در این زمینه شده است. نباید فراموش کنیم بدترین واکنش نسبت به پدیدههای نوین مانند رمزارزها توسط سیاستگذار بلاتکلیف گذاشتن آن است؛ شرایط مبهمی که فضا را برای فعالیت سودجویان مهیا میکند.
* کمکاری وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در ساماندهی رمزارزها
در راستای کمکاری وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در ساماندهی رمزارزها، محمدباقر قالیباف در نامهای به عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی و فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی خواستار مسدودسازی درگاه پرداخت الکترونیک صرافیهای ارز دیجیتال شد.
او در این نامه تاکید کرده است: با ظهور پدیده زنجیره بلوکی و رمزارزها مطالعات پژوهشی در این زمینه انجام شده که بعضا آینده را از آن فناوری مذکور قلمداد میکنند. از سوی دیگر نظراتی مبنی بر وجود ایرادات مهم در منطق ادامه کار رمزارزها از جمله غیرمتمرکز بودن آن و تقابل با حاکمیت پولهای ملی و نظم اقتصادی و ایجاد بستر برای فعالیت غیرقانونی مطرح میشود. همچنین برخی این موضوع را پدیدهای مبهم میدانند که حتی طراح ایده آن نیز خود را معرفی نکرده و در نهایت ممکن است به یک انتقال ثروت بزرگ از سوی برخی کشورها و فعالان اقتصادی جهان به سمت عدهای دیگر منجر شود که این پدیده را به سرنوشت بدی دچار کند. در این زمینه سرمایهگذاران این حوزه بویژه در مبادله رمزارزها تحت عنوان صرافیهای دیجیتال تعیینتکلیف نشدهاند و عده زیادی از مردم با توجه به تبلیغات فراوان در این حوزه، سرمایه خود را به این بازار پرابهام وارد کردهاند، در حالی که از ماهیت رمزارزها و امنیت بستر مبادله موجود اطلاعات چندانی ندارند.
ضروری است بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی حوزه نظام پولی کشور، در اسرع وقت ضمن ارائه برآورد قابل اتکا از آینده این فناوری و اثر آن بر اقتصاد بویژه نظام پولی و مبادلات کشور، مقررات لازم را برای فعالیت در مبادلات رمزارزها تدوین کرده و نسبت به نظاممند کردن فعالیت رمزارزها اقدام کند. در ضمن تذکرات مجلس شورای اسلامی به بانک مرکزی لازم است توضیح مناسبی درباره علت استمرار ارائه درگاههای پرداخت به سایتهایی که به گفته بانک مرکزی فاقد مجوز بودهاند نیز ارائه شود و در صورت متضرر شدن مردم به واسطه وجود درگاههای پرداخت دارای مجوز از بانک مرکزی در این سایتها، بانک مرکزی باید پاسخگو باشد. با وجود حجم گسترده مبادلات مالی در بستر این سایتها لازم است وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور مالیاتی در اسرع وقت نسبت به ایجاد پرونده مالیاتی برای دارندگان این سایتها اقدام و با قید فوریت نسبت به ارائه گزارش مذکور به مجلس اقدام کنند. به علاوه وزارت اقتصاد و شورای عالی بورس که بانک مرکزی هم در آن عضویت دارد، نسبت به ارائه راهکار مناسب پاسخگویی به افراد پرتعدادی که بویژه با انگیزه سرمایهگذاری و با استفاده از تغییرات قیمت رمزارزها اقدام به خرید این رمزارزها کرده یا در حال اقدام هستند، اقدام کرده و ابزارهای مناسب را به این منظور راهاندازی کنند، به گونهای که کمترین چالش برای مدیریت و سیاستگذاری پولی و ارزی کشور ایجاد شود.
لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات درباره تبلیغات گسترده برای خرید رمزارزها در سایـتهای مختلف اینترنتی و شبکههای اجتماعی، موضع شفاف گرفته و سیاستگذاری لازم را اعلام کنند، چرا که این تبلیغات به طور گسترده در حال انجام است. سازمان صداوسیما نیز با توجه به اهمیت موضوع و مخاطراتی که هجوم گسترده نقدینگی به این مقوله میتواند برای اقتصاد کشور در پی داشته باشد و مخاطرات مهمی که فعالیت بدون مجوز سایتهای فعال با نام صرافی رمزارز میتواند برای سرمایه مردم در پی داشته باشد، نسبت به آگاهسازی مردم و برگزاری جلسات کارشناسی در این زمینه اقدام کند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|