|
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با محمد لقمانیان، عروسکساز و کارگردان برنامههای عروسکی
اعتماد به دنیای عروسکی
مصطفی پورکیانی: در دهه 60 برخلاف امروز که تلویزیون را انیمیشنهای با کیفیت خارجی و ایرانی فتح کردهاند، تنها دلخوشی کودکان، برنامههای جذاب عروسکی بود. هنوز دهه شصتیها خاطرات خوش «مدرسه موشها، خونه مادربزرگه و زیزی گولو» را از یاد نبردهاند. پشت سر این همه خاطره و خلاقیت عروسکهای جذاب آن روزها، قطعا هنرمندانی دغدغهمند نظیر مرضیه بروند، عادل بزدوده، ایرج طهماسب و افرادی بودند که با هوش، خلاقیت و دغدغه خود خاطرات خوشی برای آن روزهای ما ساختهاند.
ولی امروز عروسکها وارد دنیای بزرگترها شدهاند و در قالبی متفاوت، حرفهای تند سیاسی و اجتماعی که شاید از زبان مجری برنامه نگفتنی باشد، از زبان آن عروسک و با تمی طنز به مخاطب گفته میشود. نمونه بارز آن عروسک «جناب خان» در برنامه خندوانه رامبد جوان که تندترین نقدها را با شوخی و خنده تحویل مخاطبش میدهد، البته پیش از او ایرج طهماسب نیز در ادامه ماجراهای کلاه قرمزی و با گسترش عروسکهای برنامه، این کار را به هنرمندی هر چه تمامتر انجام داده بود. به تجربه ثابت شده حضور اتاق فکری خلاق در کنار برنامهسازان عروسکی چقدر میتواند به ماندگاری آن برنامه کمک کند. عادل بزدوده که نام او تقریبا برای تمام کودکان دهههای۵۰ و ۶۰ آشناست و همه اسم او را به عنوان عروسکساز یا عروسکگردان در تیتراژ مجموعههای عروسکی فاخر به یاد دارند، درباره اهمیت کار عروسکی و وجود اتاق فکر در این برنامهها عنوان میکند: «این مبحث باید کارشناسی شود که چرا در یک نسل و موقعیتی کارهای عروسکی به زیباترین شکل انجام میشده و خواهان داشته ولی الان مدتی است که در آن وقفه افتاده است. مهمترین دلیلش میتواند مدیر آن بخش از شبکه باشد. پس از آن، زیرمجموعه اتاق فکرهایی که آن مدیر برای تولید انبوه کارهای تلویزیونی انتخاب میکند از اهمیت بالایی برخوردار است که در آن اتاق فکر به احتمال قریب به یقین کارشناس خبره و فاخر وجود ندارد که دغدغه سریالهای عروسکی را مطرح کند و در واقع به مدیر شبکه و آن بخش کمک کند که در برنامهریزیهای کلانش بودجهای را برای بخش تولید سریالهای عروسکی در نظر بگیرد. بنابراین وقتی اتاق فکر مجموعهای، آدمهای غیرمتخصص در عرصه سریالسازی هستند، تبعاتش هم آنچه میشود که میبینیم و دیگر هیچ جریان برنامه عروسکی راه نمیافتد. الان وقتی ما به وقار و قدوبالای تلویزیون نگاه میکنیم میبینیم که جای برنامههای عروسکی بسیار خالی است و در این میان بچهها متضرر شدهاند. بچههایی که با دیدن سریال خونه مادربزرگه، مدرسه موشها، زیزی گولو و... کیف میکردند، دیگر طعم لذت را نبرده و میروند سراغ بازیهای خشن و ضدفرهنگی. چهکسی باید به این مسائل جواب بدهد؟»
در حالی که در دهه اول انقلاب و تا اواسط نیمه دوم شاهد پخش برنامههای عروسکی جذاب و آموزنده از تلویزیون بودیم و این برنامهها توانسته بودند مخاطبان بسیاری را به خود جذب کنند، ناگهان سلیقه مدیران تلویزیون عوض شد و پخش کارتونهای خارجی را در اولویت قرار دادند. هر چند که تندرویهای تلویزیون چند سال بعد جنبه معتدلتری بهخود گرفت اما همین وقفه باعث شد تا تولید برنامههای عروسکی فاخر در تلویزیون متوقف شود و فقط شاهد تولید آثاری یکنواخت و دمدستی در تلویزیون باشیم.
به نظر میرسد در شرایطی که تلویزیون یک شبکه اختصاصی ویژه کودکان دارد و یک شبکه نیز ویژه پخش انیمیشن راهاندازی شده، بخش برنامههای عروسکی فاخر که از تاثیرگذاری بالایی هم برخوردار هستند باید دوباره از سر گرفته شود و پتانسیلی که در این زمینه در کشور وجود دارد، مورد استفاده قرار گیرد.
به همین بهانه با محمد لقمانیان که بسیاری او را با ویدئوهای «لقمه شو» در فضای مجازی و صداپیشگی «بچه فامیل دور» در مجموعه «کلاه قرمزی» میشناسند و این روزها برنامه عروسکی «شوخی شوخی» از شبکه ۳ را با موضوع محیطزیست و نقدهای اجتماعی کارگردانی میکند، همکلام شدیم.
لقمانیان در گفتوگو با «وطنامروز» درباره اهمیت برنامههای عروسکی از گذشته تا به امروز و نقش مدیران سیما و تهیهکنندگان این برنامهها گفت: به بعضی از ماجراها باید به صورت ریشهای نگاه کرد و مورد بررسی قرار داد و تا وقتی در این موارد فرهنگسازی نشود، یک پای کار همیشه میلنگد. در گذشته ما نمایشهای سنتی درجه یکی داشتیم به نام خیمهشببازی که مردم با علاقه پای این نمایشها مینشستند. خیلی از هنرمندان ما میخواستند آن را زنده نگه دارند ولی به مرور به این سبک از نمایش بیمهری شد و اگر این کار کماکان به همان شکل یا اشکال بهروزشده دیگر ادامه پیدا میکرد و اصطلاحا همیشه جلوی چشم مردم بود، به این راحتی از یاد مردم فراموش نمیشد و بچههای همین نسل نیز ارتباط خوبی با این جنس نمایشها برقرار میکردند. بخش دیگری از این داستان برنامههای عروسکی خاطرهانگیز برمیگردد به شبکههای محدود تلویزیون برای پخش آنها؛ تنها یکی، دو شبکه و بیشتر شبکه ۲ میزبان این برنامهها بود و چون خبری از شبکههای ماهوارهای و اینترنتی نبود و از طرفی توانایی ساخت انیمیشنهای جذاب را نداشتیم، هر برنامهای که ساخته میشد، بلافاصله دیده میشد.
وی ادامه داد: از یک دورهای به بعد تمام برنامههای عروسکی به «خاله و عمو» تبدیل شدند. یک مجری به همراه یک عروسک که با هم برنامه را اجرا میکردند، آواز میخواندند و تماما برنامه به سمت مخاطبان کودک متمایل شد. کلا اسم عروسک، اسمی غلطانداز است. ما یک عروسک نمایشی داریم و یک عروسکی برای بازی کردن؛ در فرهنگ ما وقتی اسم عروسک شنیده میشود، ناخودآگاه همه به یاد عروسکی میافتند که کودک قرار است با آن بازی کند، در صورتی که هنوز بدرستی این فرهنگسازی بین خانوادهها و حتی مسؤولان و مدیران تلویزیون انجام نشده که مخاطب کار عروسکی تنها کودکان نیستند و چه بسا که یک کار عروسکی صرفا ویژه بزرگسالان ساخته میشود. شما با عروسک میتوانید کار فلسفی، طنز، سیاسی و اجتماعی انجام دهید و خیلی رفتارهای تند سیاسی و اجتماعی را با زبان طنز عروسکی برای مخاطب بسازید.
لقمانیان که در حال حاضر برنامه عروسکی «شوخی شوخی» را روی آنتن دارد، گفت: ما این کار را برای خانوادهها و بزرگسالان ساختهایم که در آن نقدهای سیاسی، اجتماعی و محیطزیستی میشود و البته چون میدانستیم در هر صورت به اسم عروسک ممکن است بچهها نیز این برنامه را ببینند، سعی کردیم از الفاظ درستی در برنامه استفاده کنیم و این موارد را رعایت کنیم. حتی من پیش از این که «لقمه شو» را در فضای مجازی و اینستاگرام اجرا میکردم، بعضی به من انتقاد میکردند که این عروسک چرا سیلی میزند و این برای بچههای ما بدآموزی دارد؛ در صورتی که من به آنها پاسخ میدادم که اولا فضای اینستاگرام برای افراد بالای 12 سال است و ثانیا من این برنامه را اصلا برای کودکان نساختهام. میخواهم بگویم با همه این توصیفات، مردم این برنامهها را به صرف وجود عروسک به فرزندان خود نشان میدهند و من برنامهساز باید متوجه این امر باشم و در کنار آن به خانوادهها این تذکرات داده شود که کارهای عروسکی صرفا فقط برای کودکان نیست.
محمد لقمانیان در ادامه درباره اینکه در ابتدا تهیهکنندگان این برنامهها باید برنامههای باکیفیتی بسازند و از آن طرف مدیران سیما نیز باید به آنها اعتماد کنند، گفت: ما در این حوزه هم مدیران باهوش داریم و هم مدیران سطحینگر؛ همیشه بهترین کارهای تلویزیون که ساختارشکن بوده و توسط مردم دیده و پسندیده شدند، با همکاری مدیرانی بوده که باهوش و آیندهنگر بودند و درک بالایی از شرایط داشتند که واقعا تعداد اندکی هستند و اعتماد کردن به ایدههای جدید شجاعتی میخواهد که هر کس آن را ندارد؛ از طرفی همکاران من نیز در این چند سال کارهای اصطلاحا «بزن در رو» بعضا انجام دادهاند که این اعتماد سلب شده است. چرا برنامهای مثل «کلاه قرمزی» ماندگار میشود؟ آنها چندین ماه با همدیگر تمرین میکنند، اتاق فکر دارند و برای تکتک دیالوگها وقت میگذارند ولی آیا همه برنامهها به این شکل ساخته میشود؟! این اعتماد قطعا دوطرفه به دست میآید.
ارسال به دوستان
توسط انتشارات روایت فتح
«بیبی سلطنت» منتشر شد
کتاب «بیبی سلطنت» به قلم محمدهادی زرگری محصول انتشارات روایت فتح منتشر شد. به گزارش «وطنامروز»، کتاب «بیبی سلطنت» به قلم محمدهادی زرگری محصول انتشارات روایت فتح همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر منتشر شد. «بیبی سلطنت» خاطراتی متنوع و جذاب درباره چندین شخصیت انقلابی مهم شهر نهاوند همچون آیتالله محمدولی حیدری، آیتالله شهید علی حیدری و دیگر مبارزان مطرح شهر نهاوند و داستان تلاشهای زنانی است که در برههها و شرایط مختلف تاریخ، انقلاب و دفاعمقدس نقشی متناسب با جایگاه خود ایفا کردهاند؛ شبانهروز برای پشتیبانی از رزمندهها در پشت جبهه با پخت مربا، رب و نانهای کلوا، دوخت لباس و... فعالیت کردند. در واقع کتاب بر بستر زندگی «بیبی سلطنت زرگری» و نقل خاطرات او بنا شده است.
این کتاب در 200 صفحه و 6 فصل به چاپ رسیده است. برای آشنایی بیشتر مخاطب با فضای زندگی راوی کتاب و همچنین زبان شیرین او، تا جایی که متن اجازه داده و خوانش را سخت نمیکرده سعی شده از برخی اصطلاحات و جملات محلی استفاده شود تا حلاوت این زبان به کام خواننده نیز بنشیند و او را تحت تأثیر خود قرار دهد. روانی و شیرینی کلام و سادگی زندگی نوشتهشده خواننده را ترغیب میکند تا در کمترین زمان ممکن مطالعه کتاب را به پایان برساند.
در بخشی از کتاب آمده است:
«سال 74 بود و به مشکل خورده بودیم و باید خانه را میفروختیم، در حال جمعکردن وسایل بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد، مش گوهر بود. ناراحتی را به وضوح میشد در صورتش دید. بدون هیچ مقدمهای شروع کرد به عتاب کردن که چرا میخواین این خونه رو بفروشید؟!... نکنید! این خونه، خونه امام زمانه... نباید بفروشیدش...».
ارسال به دوستان
ساخت سریال عروسکی مرضیه برومند در شبکه نمایش خانگی کلید خورد
مرضیه برومند «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» را به تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی میسازد.
به گزارش «وطنامروز»، مرضیه برومند ساخت سریال عروسکی جدیدی را با نام «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» به تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی کلید زده است. کارگردان مجموعههای خاطرهانگیزی چون «مدرسه موشها»، «قصههای تابهتا» و «خونه مادر بزرگه» تولید سریال تازه عروسکیاش با عنوان «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» را آغاز کرده است. این مجموعه در شبکه نمایش خانگی ساخته شده و از یکی از پلتفرمها پخش میشود.
ارسال به دوستان
شروع پیشتولید سریال «تنهایی» از ابتدای تیرماه
سریال تلویزیونی «تنهایی» به نویسندگی علیمحمد طلایی و کارگردانی مشترک علیمحمد طلایی و ابوالفضل قاسمی ابتدای تیرماه وارد مرحله پیشتولید میشود. به گزارش «وطنامروز»، سریال تلویزیونی «تنهایی» به کارگردانی مشترک علیمحمد طلایی و ابوالفضل قاسمی و تهیهکنندگی علیمحمد طلایی اوایل تیرماه وارد مرحله پیشتولید شده و بر اساس برنامهریزیهای صورت گرفته اوایل شهریورماه جلوی دوربین میرود. این سریال در ۱۲ قسمت ساخته شده و بخش عمده لوکیشنهای آن در تهران و دماوند تصویربرداری میشود. الناز حبیبی، بهزاد خلج، لیلا برخورداری، رضا توکلی، حسن اسدی و از جمله بازیگرانی هستند که تاکنون با آنها قرارداد بسته شده است و در این سریال تلویزیونی به ایفای نقش میپردازند. «تنهایی» سریالی با مضمون اجتماعی است که در ۳ فاز تولید میشود و به داستان دختر جوان روستایی میپردازد که به دلیل مشکلات خانوادگی به تهران مهاجرت میکند.
ارسال به دوستان
فیلم جدید «وس اندرسون» نخستینبار در کن دیده میشود
فیلم «گزارش فرانسوی» جدیدترین فیلم وس اندرسون نخستین اکران جهانی خود را در بخش مسابقه جشنواره کن تجربه میکند. به گزارش «وطنامروز»، فیلم «گزارش فرانسوی» از جمله فیلمهایی است که در بخش مسابقه جشنواره کن امسال حضور خواهد داشت. سرچلایت هنوز تاریخ اکران عمومی این فیلم را اعلام نکرده و انتظار میرود دیزنی اواخر امسال فیلم را راهی سینماها کند. جشنواره کن ۲۰۲۱، ۶ جولای کارش را با اکران فیلم «آنت» ساخته لئوس کاراکس شروع میکند و ریاست هیات داوران را نیز «اسپایک لی» بر عهده دارد. «گزارش فرانسوی» از فیلمهایی بود که برای بخش رقابتی جشنواره کن سال پیش انتخاب شد و پس از آن قرار بود در فصل تابستان راهی سینماها شود اما نمایش این فیلم مانند بسیاری از فیلمهای دیگر به دلیل پاندمی چند بار به تعویق افتاد. اکنون انتظار میرود این فیلم در پاییز امسال راهی سینماها شود. «گزارش فرانسوی» که نخستین فیلم اندرسون پس از «هتل بزرگ بوداپست» است در انگلوم فرانسه ساخته شده و از آن به عنوان نامهای عاشقانه در وصف روزنامهنگاری یاد شده است. این فیلم در یک شهر در فرانسه میگذرد و دربرگیرنده مجموعهای از روایتهاست.
ارسال به دوستان
آغاز خدمات حضوری کتابخانههای عمومی در مناطق با وضعیت نارنجی
کتابخانههای عمومی واقع در مناطق با سطح هشدار نارنجی ارائه خدمات خود را از امروز شنبه هشتم خرداد آغاز میکنند.
به گزارش «وطنامروز»، با توجه به رنگبندی کرونایی نقاط مختلف کشور و بر اساس تمهیدات اندیشیده شده از سوی معاونت توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی، امکان ارائه خدمات امانت کتاب به اعضای کتابخانههای عمومی مناطق با رنگبندی نارنجی از نظر شرایط کرونایی از امروز ۸ خردادماه فراهم شده است.
بر این اساس، از امروز کتابخانههای عمومی کشور که در مناطق با رنگبندی نارنجی به لحاظ شرایط کرونایی قرار دارند به ارائه خدمات امانت منابع میپردازند. در این شرایط سالنهای مطالعه تعطیل بوده اما بخش امانت کتابخانه به روال سابق و بر اساس شیوهنامههای بهداشتی ستاد ملی مبارزه با کرونا و شیوهنامههای ابلاغی معاونت توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی به ارائه خدمات خواهند پرداخت. در این شرایط رعایت شیوهنامههای بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، فاصلهگذاری اجتماعی و جلوگیری از تجمع افراد در بخشهای مختلف کتابخانه شامل لابی، راهروهای مخازن، مقابل میز امانت و محوطه کتابخانه الزامی بوده و اجرا خواهد شد. لازم به ذکر است جز شهرهای با سطح هشدار قرمز که کتابخانههای عمومی تنها به ارائه خدمات مجازی میپردازند، کتابخانههای عمومی سراسر کشور در مناطق با سطح هشدار نارنجی، زرد و آبی با رعایت شیوهنامههای بهداشتی به ارائه خدمات حضوری به اعضا میپردازند.
ارسال به دوستان
تاریخ برگزاری اسکار ۲۰۲۲ اعلام شد
آکادمی اسکار تاریخ برگزاری نودوچهارمین دوره خود را اعلام کرد.
به گزارش «وطنامروز»، آکادمی اسکار روند برگزاری اهدای جوایز ۲۰۲۲ خود را اعلام کرد. آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اعلام کرد یکشنبه ۲۷ مارس ۲۰۲۲ (۷ فروردین ۱۴۰۱) زمان اهدای جوایز نودوچهارمین دوره اسکار خواهد بود.
در حالی که انتظار میرفت جوایز اسکار نودوچهارم به تاریخهای پیش از پاندمی بازگردد و ۲۷ فوریه ۲۰۲۲ برگزار شود اما برگزاری مسابقات پربیننده سوپربول -که قرار است ۱۳ فوریه در لسآنجلس انجام شود- و مسابقات المپیک زمستانی -که ۴ تا ۲۰ فوریه برگزار خواهد شد- موجب شده تاریخها درست با تاریخهای برگزاری هر سال مطابقت نداشته باشد. بنابراین کماکان اسکار به زمان همیشگی خود پیش از پاندمی بازنگشته و در اواخر فصل اول سال برگزار میشود. گفته شده اسامی نامزدها نیز سهشنبه ۸ فوریه اعلام میشود. اگرچه این تاریخها یک ماه زودتر از آن چیزی است که امسال و در ۲۵ آوریل برگزار شد اما هنوز یک ماه با تاریخ اصلی برگزاری اسکار در سالهای پیش از این تفاوت دارد.
زمان نهایی برای پخش فیلمهایی که میخواهند در این رقابت حضور داشته باشند نیز ۳۱ دسامبر تعیین شده که جلوتر از تاریخ ۲۸ فوریه است که امسال به دلیل شرایط کرونایی تعیین شده بود.
به این ترتیب فیلمهایی که در رقابت اسکار شرکت میکنند در واقع به جای ۱۲ ماه فرصت برای پخش، حدود ۱۰ ماه وقت دارند تا اکران سینمایی شوند. جوایز مدیران آکادمی (جوایز گاورنرز) هم که امسال به دلیل پاندمی لغو شده بود دوباره بازمیگردد و ۲ ماه زودتر از معمول، یعنی ۱۵ ژانویه برندگانش را معرفی میکند. با اعلام این تاریخها، دیگر جوایز همزمان مانند بفتا و جایزه موسسه فیلم و جوایز منتخب منتقدان و انجمنهای سینمایی نیز میتوانند تاریخهای معرفی نامزدها و برندگانشان را تعیین کنند. این مراسم طبق معمول توسط ABC از دالبی تئاتر در بیش از ۲۰۰ منطقه جهان به صورت مستقیم پخش میشود.
***
تجلیل لوکارنو از فیلمبردار ایتالیایی «مخمصه»
جشنواره فیلم لوکارنو ۲۰۲۱ از دانته اسپینوتی، فیلمبردار ایتالیایی تجلیل میکند. به گزارش «وطنامروز» جشنواره فیلم لوکارنو امسال از فیلمبردار ایتالیایی «دانته اسپینوتی» که ۲ بار نامزدی اسکار را در کارنامه دارد با اهدای جایزه یک عمر دستاورد تجلیل میکند. این جایزه که با عنوان جایزه «پدرو آلا کاری» شناخته میشود، در هفتادوچهارمین دوره جشنواره فیلم لوکارنو در ماه آگوست به این فیلمبردار اهدا میشود. لوکارنو همچنین میزبان ۲ فیلم از فیلمهای این فیلمساز خواهد بود. وی که سالها با «مایکل مان» همکاری کرده، شاهد نمایش «نفوذی» فیلم نامزد اسکار و تریلر کلاسیک «مخمصه» در این جشنواره خواهد بود. اسپینوتی جایزهاش را طی مراسمی که۱۲ آگوست در پیازا گرانده برگزار میشود دریافت و روز بعد نیز در مراسم پرسش و پاسخ با حضور تماشاگران شرکت میکند. اسپینوتی از کارنامهای پر و پیمان در طول 4 دهه کار برخوردار است. وی نخستین فیلم بلندش با عنوان «سوپ سبزیجات» را سال ۱۹۸۱ فیلمبرداری کرد که به کارگردانی سرجیو سیتی ساخته شد. وی فیلمبردار فیلمهایی چون «سریع و مرده» سم ریمی، «فرانکی و جانی» گری مارشال با بازی آلپاچینو و میشل فایفر و «مردان ایکس: آخرین ایستادگی» ساخته برت راتنر است. این فیلمبردار ۲ بار نامزدی اسکار را تجربه کرده که برای «نفوذی» و «محرمانه لسآنجلس» است. فیلم دوم همچنین نامزدی بفتای آن سال را کسب کرد. اسپینوتی سال ۱۹۹۲ نیز جایزه بفتا را برای «آخرین موهیکان» به دست آورد. اسپینوتی ۷۷ ساله اگرچه با فیلمهای پرفروش شناخته شده اما همچنین فیلمبردار آثار مستقل و مولف هم بوده که فیلمبرداری «افسانه دایمالخمر مقدس» در سال ۱۹۸۸ و «راز جنگل قدیمی» ارمانو اولمی، «نرم... نرم» لینا ورتمولر و «غیرقانونی تو» ساخته پیتر باگدانوویچ از جمله آنهاست. «نل» ساخته مایکل ایتد، «برنده و بازنده» ساخته سم ریمی، «مرد خانواده»، «اژدهای سرخ» و «پس از غروب» هر ۳ ساخته برت راتنر و «دشمنان مردم» ساخته مایکل مان از دیگر فیلمهای این فیلمبردار هستند. جشنواره لوکارنو امسال از ۴ تا ۱۴ آگوست (۱۳ تا ۲۳ مرداد) به صورت فیزیکی و با رعایت پروتکلهای «کووید-19» برگزار میشود.
ارسال به دوستان
«میجر» عبدیپور بالاخره به فجر رسید
پس از اینکه فیلمهای قبلی احسان عبدیپور راهی به جشنواره فجر پیدا نکردند، سرانجام آخرین فیلم او یعنی «میجر» بهرغم اینکه در جشنواره فجر داخلی پذیرفته نشد اما در جشنواره جهانی فجر به نمایش درمیآید. به گزارش «وطنامروز»، احسان عبدیپور که تاکنون ۴ فیلم سینمایی را کارگردانی کرده است، با هیچ کدام از آثارش موفق به رقابت در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر نشده است. عبدیپور فیلمسازی برخاسته از بوشهر است و آنچه از او در ذهن سینماگران و سینمادوستان باقی مانده تقلایش برای حضور در جشنواره فیلم فجر دوره سیویکم است؛ کارگردانی که با «تنهای تنهای تنها» پا به این عرصه گذاشت و نام فیلمش را برگرفته از تنهاییهای خود در مسیر مصائب این فیلم میداند؛ همان فیلمی که اگرچه دشواریهای ساختش در ذهن فیلمسازش باقی مانده اما قصه و بازی نقشآفرینان نوجوانش در همان دوره از جشنواره تحسین خبرنگاران و منتقدان را برانگیخت.
احسان عبدیپور در دومین گام سراغ «تیکآف» رفت؛ فیلمی که اگرچه هنوز رنگ و بوی جنوب میداد و اساسا در پی تصویرگری ویژگیهای آن منطقه بود اما نمیتوان آن را فیلمی بومی دانست. عبدیپور در «تیک آف» برخلاف نخستین ساختهاش سراغ چهرههای نامآشناتر رفت. حضور چند بازیگر مطرح سینما، گویی او را از سینمای مورد علاقهاش دور کرده بود، تا آنجا که حتی نام فیلم بر جانش نمینشست؛ خودش هم میگفت دوست دارد «تیک آف» با نام اولیهاش یعنی «آه ای عبدالحلیم» شناخته شود اما گویی مناسبات تجاری این اجازه را نمیداد. عبدیپور بعدتر با «پاپ» بازگشتی به همان سبک و سیاق مورد علاقهاش در فیلمسازی داشت؛ فیلمی که حال و هوای بومی و حضور نابازیگران آن را تبدیل به یکی از دوستداشتنیترین ساختههایش کرد. عبدیپور این بار در آخرین فیلم خود با همکاری حمید فرخنژاد «میجر» را ساخته است؛ ۲ هنرمند از جنوب کشور که محصولشان این بار هم حال و هوای بومی دارد.
احسان عبدیپور درباره شرایط تولید آخرین فیلم خود میگوید: «شرایط تولید «میجر» بسیار آرمانی و دلی بود و واقعا حمید فرخنژاد برای این فیلم هزینه کرد، همه میخواستیم فیلمی که دغدغهمان بود را بسازیم، هر چند برای آن هزینه میدادیم و از دستمزد و آسایشمان برای کار میگذشتیم و میدانستیم این نوع سینما دکان دونبشی نیست که بخواهیم از آن درآمدزایی داشته باشیم».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|