|
ارسال به دوستان
نگاهی به رمان «من عاشق افسانه نیستم»
موج در یای جنگ
عباس اسماعیلگل: «من عاشق افسانه نیستم» داستان رزمندهای است که چند ده روز با شرایطی بسیار سخت در فاو زنده مانده و به شکل معجزهآسایی از آتش خمپاره و دید دیدهبانان دشمن بعثی، جان سالم به در برده است. محمدعلی، رزمنده داستان ما، از همراهی با نیروهای ایرانی در عقبنشینی از فاو جا مانده و روزهای طولانی در پناه نیزارها بر روی یک شناور زنده مانده است.
روایت کتاب از ابتدا تا انتها پیوسته در رفت و آمد است؛ در رفت و آمد میان زندگیاش در فاو، قبل و بعد از آن. داستان در این رفت و آمدهاست که تکمیل میشود. در همین رفت و آمدهاست که از جلسه خواستگاری به میان نیزارهای فاو قدم میگذاریم. نویسنده در فکر و خیال رزمنده کندوکاو میکند. اوهام سراغش میآیند و در ذهنش جان میگیرند. محمدعلی شبها را به سختی میان نیزارها صبح میکند و با جزر و مد آب، گرسنگی، تشنگی، موشهای صحرایی، گرازها و دشمن بعثی مبارزه میکند.
بعد از نجات یافتن از مهلکه، او دیگر آدم سابق نمیشود. گویی خودش را در فاو جا گذاشته. پیوسته میخواهد برود و پیکر دوستان شهیدش را از آب بگیرد. احساس وظیفه میکند که برود. کتاب روایت کسانی است که موج دریای جنگ آنها را با خود برده است؛ آنهایی که پس از بازگشت از جنگ و دیدن شرایط و پرپر شدن دوستانشان دیگر نتوانستند به زندگی عادی بازگردند. گویی نمیتوانستند یا نمیخواستند باور کنند که با آنچه بر سر دوستانشان آمده زندگی کماکان ادامه دارد؛ از اینکه مردم و حتی برخی رزمندهها درکشان نمیکنند و با آنها طوری رفتار میکنند که انگار مجنونند. در حالی که اینها تنها در یک زمان ماندهاند و نمیتوانند جدا شوند. گویی ساعت زندگیشان یک جایی باتریاش تمام شده و دیگر تا پایان دنیا زمان زندگی از دستشان در رفته. گویی زندگی برایشان خاطرهای شده است؛ خاطرهای که در تو زندگی میکند و پیوسته بازتولید میشود چون پیوسته به یادش هستی.
داستان از بحبوحه جنگ و وقایعی که محمدعلی به یاد دارد، روایت میشود. رزمندگان دفاعمقدس که مدتی جزیره فاو در جنوب عراق را در اختیار داشتند به دلیل غافلگیری و نداشتن سازماندهی مناسب نتوانستند از فاو در مقابل دشمن بعثی دفاع کنند و مجبور به عقبنشینی شدند. اینگونه بود که فاو به دست عراق افتاد و محمدعلی در این عقبنشینی جا ماند و زمانی هوشیار شد که پیکر دوستان شهیدش را کنار خود و در پهنه خشکی و آب یافت.
روایت کتاب «جریان سیال ذهن» است؛ جریان سیال ذهنی که خیلی از کادر داستان بیرون نمیزند و روایت تمیزی از رزمندهای تنها و جامانده در فاو ارائه میدهد. او پیوسته و در هر رفت و آمد و ورود و خروج به شناور پیکر دوستانش را میبیند که روزها از شهادتشان میگذرد و پیکرهایشان به خاطر زمان طولانی و حمله موشهای صحرایی آسیب دیده است. محمدعلی اینها را میبیند و میترسد؛ از موشها، از اسیر شدن در چنگال بعثیها، از تشنگی و گرسنگی مردن.
از مرگ نمیترسد. از اینگونه مردن و بدون مبارزه رفتن میترسد. رزمندهای که ابتدا امیدوار به رسیدن نیروهای خودی است، ناامید میشود و برای رسیدن دل به دریا میزند.
ما از اواسط کتاب ابتدا و انتهای روایت را میدانیم. میدانیم رزمنده ما نجات پیدا میکند اما چگونه رسیدن برای ما روشن نیست و این قسمت تاریک ماجرا، به قدری جذابیت دارد که تا پایان ما را همراه خود بکشاند. افکار محمدعلی و با خود اندیشیدنهایش از جذابیتهای داستان است که با قوت قلم نویسنده پربار شده است و نویسنده بخوبی توانسته از پس روایت داستان برآید.
افکار محمدعلی پررنگترین بخش داستان است. فکر میکند. تصور میکند. پدر و مادرش را تصور میکند و رنجی که از داغ او کشیدهاند. خاطراتش از جنگ را مرور میکند. گویی کتاب بین گذشته، حال و آینده پیوند برقرار میکند. بین چیزهایی که از سر گذرانده و مانند یک فیلم در خیالش جان میگیرند. بین آنچه در آن قرار دارد و بین آنچه تصور میکند پس از خودش بر سر عزیزانش خواهد آمد؛ مادرش و افسانه را در نیزار تصور میکند: «گم شدهای، گم شدهای. جریان سریع آب تو را آورده به نیزارهای بیپایان اروند. همه جا بوی غربت میدهد. دامن نیها را میگیری، رطوبت لابهلای نیها را فرو میدهی. بوی تن مادرت را میدهند. ریههایت را از بو پر میکنی تا درد را تحمل کنی، مادر حتی اگر نباشد، باز هم بویش مرهمی است برای هر دردی و آرامشی است برای هر شیونی. نیها را میگیری و تقلا میکنی بلند شوی. نیها به قامت افسانهاند. ساقهای باریک و کشیدهاش را رها میکنی و نهیب میزنی از آنجا برود. میخواهد پیش تو بماند، آمده تا شال سفید را نشانت بدهد. خود را میکشی طرف باتلاق و به او میگویی برگرد، برگرد...».
داستان مالامال از افکار محمدعلی است. نویسنده مینویسد: «تیرها و خمپارهها به کارند. هر دقیقه یک توپ خمپاره فرود میآید. همه اینها حساب دارد. فکر میکنی او که حساب همه قطرههای باران را دارد، تعداد همه برگهای درختان را میداند، از حساب گلولهها غافل است؟»
«من عاشق افسانه نیستم» به قلم مریم معینی در ۱۲۲ صفحه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. واقعیت اینکه پس از پایان کتاب تعجب کردم که کتاب در چاپ محدود باقی مانده و روایت به این خوبی، با سبک روایی خاصش مورد استقبال کمی قرار گرفته است.
ارسال به دوستان
شالویی: زیرساختهای برپایی اجراهای هنری در ایام کرونا مهیا شده است
سرپرست سابق معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: موانع داخلی برای راهاندازی اکسپوهای داخلی در هیچ دورهای نداشتهایم و در این ارتباط حتی بخش خصوصی نیز با نظارت دفتر هنرهای تجسمی ارشاد میتواند اکسپو راهاندازی کند. به گزارش «وطنامروز»، محمود شالویی در حاشیه رونمایی از کتاب «دنیای شیشهای۲/ اکسپوهای جهان از ۱۸۵۱ میلادی» که در تالار رودکی برگزار شد، در جمع خبرنگاران حاضر شد و به پرسشهای آنها پاسخ داد.
شالویی در ابتدا درباره شیوه برگزاری و برنامهریزی برای حضور در اکسپوها از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: برای اعزام گروههای هنری و فرهنگی به خارج از کشور باید سازوکاری در نظر بگیریم تا از این به بعد با برنامهریزی بهتر و باکیفیتتر ظاهر شویم. برای حضور گروههای هنری نه در اکسپو، بلکه در همه نمایشگاههای بینالمللی باید ببینیم گروهها را به چه منظور و هدفی اعزام میکنیم، چراکه گاهی حضور در برنامهها برای حمایت و تشویق یا مربوط به موضوع خاصی بوده که آن گروه هنری اعزام شده است.
وی با تاکید بر فعال شدن بخش انعکاس رسانهای اکسپوها بیان کرد: مهم است بخش رسانهای اکسپوها فعال باشد تا حضور پررنگ ایران منعکس شود اما نکته مهم این است که مدیریت برگزاری این اکسپوها بر عهده ما نیست و ما فقط بخشی از این کار هستیم ولی اطلاعات و آمار ما نشان میدهد که بخشهای دیگر مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد رودکی فعال نیستند و البته ما هم باید حضور پررنگتری داشته باشیم.
سرپرست پیشین معاونت هنری وزارت ارشاد تاکید کرد: برای اکسپوی دوبی که دیگر کاری ویژه نمیتوانیم انجام دهیم اما به محض رفع موانع موجود، برای اکسپوهای آتی باید برنامهریزی جدی داشته باشیم. بر این اساس، آمارها باید توسط متولیان برگزاری اکسپو در ایران به صورت شفاف اعلام شود.
وی درباره مباحث مالی جشنواره موسیقی نواحی گفت: برای ارائه اسناد مالی نگرانی نداریم و به اداره کل موسیقی و جشنواره هم اعلام کردهام که این جشنواره اسناد خودش را سریعتر آماده کند و در اختیار رسانهها بگذارد.
سرپرست سابق معاونت هنری وزارت ارشاد در پاسخ به بلاتکلیفی مدیریت دفتر موسیقی و اینکه چه زمانی وضعیتش مشخص خواهد شد، اظهار کرد: هیچ موضوعی در معاونت هنری وزارت ارشاد بلاتکلیف نیست و هیچ کاری در این حوزه به دلیل نبود مدیر روی زمین نمانده است. دفتر موسیقی اکنون به سرپرستی محمد اللهیاری اداره میشود. تعدادی از افراد را بررسی کردیم و ۶ نفر انتخاب شدند و صحبت شد و از بین آنها ۲ نفر به وزیر محترم ارشاد معرفی شدند. البته خودم هم از آقای اللهیاری درخواست کردم مسؤولیت را همچنان داشته باشند، چون جشنواره موسیقی فجر را داریم و تا تعیین تکلیف مدیریت دفتر موسیقی ایشان زحمت مدیریت کار را میکشند.
وی با اشاره به آمادهسازی زیرساختهای موسیقی صحنهای و کنسرتها در ایام کرونا بیان کرد: زیرساختها آماده شده است و از اول آذرماه اعلام کردهایم که میتوانند مجوزها را بگیرند. هیچ مشکلی برای متقاضیان جهت گرفتن مجوز موسیقی صحنهای وجود ندارد.
شالویی همچنین درباره قیمت سرسامآور بلیت کنسرتها در کیش گفت: هفته گذشته با مدیران سالنها و تهیهکنندگان جلسهای داشتیم و به این توافق رسیدیم که اگر چه با تغییر شرایط جامعه امکان مبنا قراردادن قیمتهای گذشته نیست اما قرار شد رقم نه خیلی بالا برود که امکان حضور متقاضیان اصلی سلب شود و نه آنقدر قیمت پایین باشد که مدیران سالنها متضرر شوند و بزودی قیمتهای نهایی اعلام خواهد شد. درباره بالا بودن قیمتهای کنسرتها در کیش مسؤولیتی نداریم و فقط درباره آنهایی که مجوز صادر میکنیم، نظر میدهیم و نظارت میکنیم. در هر حال قیمت بلیت کنسرتها در کیش با نظر سازمان منطقه آزاد کیش قیمتگذاری میشود.
وی همچنین درباره برگزاری کنسرت الیاس یالچینتاش، آهنگساز، خواننده و ترانهسرای ترکیهای نیز اظهار کرد: ما در جریان درخواست وی برای حضور در ایران هستیم اما درباره انجام شدن یا نشدن این کنسرت باید با مسؤولان کیش صحبت شود.
ارسال به دوستان
اخبار
چاپ بیستم زندگینامه خودنوشت رهبر انقلاب
کتاب «خون دلی که لعل شد» به چاپ بیستم رسید. به گزارش «وطنامروز»، این کتاب دربردارنده خاطرات حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای مدظلهالعالی از زندانها، تبعید و دوران مبارزات انقلاب اسلامی ایشان است. این اثر شامل بیان حکمتها، درسها و عبرتهایی است که به فراخور بحثها بیان شده و هر کدام از آنها میتواند چراغ راهی برای آشنایی مخاطب کتاب بویژه جوانان عزیز با فجایع رژیم منحوس پهلوی، همچنین سختیها، مرارتها و رنجهای مبارزان و در مقابل، پایمردیها، مقاومتها، خلوص و ایمان انقلابیون باشد. لازم به ذکر است که این کتاب، ابتدا به زبان عربی و با عنوان «إنّ مع الصّبر نصراً» توسط دکتر «محمدعلی آذرشب» گردآوری و در بیروت منتشر شده بود و کتاب «خون دلی که لعل شد» ترجمه کتاب مذکور است که توسط «محمدحسین باتمانقلیچ» به فارسی بازگردانده شده است.
نقل خاطرات با قلم معظمله، سبب شده تا این با دیگر خاطراتی که در زمینه مبارزات قبل از انقلاب به رشته تحریر درآمدهاند، متمایز شود. ایشان در این اثر روزهای کودکی و اشتغال به تحصیل تا آغاز فعالیتهای خود به عنوان یک مبارز علیه رژیم طاغوت و سپس درگیریها و دستگیریها را با جزئیات دلچسبی شرح دادهاند. از دیگر ویژگیهای این کتاب میتوان به نگارشی به دور از اطناب، خودداری از بیان مطالب غیرمفید، توصیفات دقیق و ارائه تصویر جامعی از فضای مبارزه رهبر انقلاب و همرزمان پاکبازشان اشاره کرد. خواننده، علاوه بر آشنایی با دوران تبعید و مبارزات حضرت آیتالله خامنهای، با افکار و سیره رهبر حکیم انقلاب در امور زندگانی نیز آشنا میشود.
***
اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش آثار غیرسینمایی حکم گرفتند
طی احکام جداگانهای از سوی رئیس سازمان سینمایی، اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش آثار غیرسینمایی منصوب شدند. به گزارش «وطنامروز»، طی احکام جداگانهای از سوی محمد خزاعی، 7 عضو شورای پروانه ساخت آثار غیرسینمایی و شورای پروانه نمایش آثار غیرسینمایی منصوب شدند. بنا به حکم رئیس سازمان سینمایی، مهدی سجادهچی فیلمنامهنویس، مصطفی رستگاری فیلمنامهنویس، پژمان کریمی منتقد سینما، جواد اردکانی نویسنده و کارگردان سینما، امیر آشتیانیپور کارگردان و کارشناس فرهنگی، روحالله سهرابی کارگردان سینما و فرزاد کاشف تهیهکننده و کارشناس فرهنگی به عنوان اعضای جدید شورای پروانه ساخت غیرسینمایی منصوب شدند. همچنین خزاعی در حکم دیگری جمال شورجه کارگردان و تهیهکننده سینما، محمدباقر قهرمانی استاد دانشگاه، محمدتقی فهیم منتقد سینما، امیر بوالی مدیر تولید گروه الف ویژه سیما فیلم، حامد جعفری تهیهکننده سینما، پرویز فارسیجانی تهیهکننده سینما و تلویزیون و فرزاد کاشف تهیهکننده و کارشناس فرهنگی را به عنوان اعضای شورای پروانه نمایش آثار غیرسینمایی منصوب کرد.
***
بهترین مستند اسکار ۲۰۲۱ به شبکه ۴ میآید
مستند بلند «معلم اختاپوس من» که جایزه بهترین مستند مراسم اسکار و بفتا ۲۰۲۱ را کسب کرده است، برای نخستینبار از شبکه 4 سیما پخش میشود.
به گزارش مهر به نقل از روابط عمومی شبکه 4 سیما، مستند «معلم اختاپوس من» فیلمی مستند محصول سال ۲۰۲۰ کشور آفریقای جنوبی به کارگردانی و نویسندگی پیپا ارلیک و جیمز رید است و کریگ فاستر به عنوان راوی در آن حضور یافته است.
این مستند با مدیریت دوبلاژ و صداپیشگی «منوچهر زندهدل» دوبله شده است و پنجشنبه ۱۸ آذر ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه 4 سیما پخش خواهد شد.
سال ۲۰۱۰ غواصی در نزدیکی کیپ تاون آفریقای جنوبی سرگرم شنا و تحقیق است که به یک اختاپوس جوان برمیخورد. غواص یک سال هر روز سراغ اختاپوس میرود و کمکم رابطهای دوستانه بین آنها شکل میگیرد و... .
کریگ فاستر، کارگردان فیلم که همان غواص است، توانسته طی ۱۰ سال این قصه را با مهارت تمام سر و سامان دهد و به یک اثر کمنظیر تبدیل کند.
***
دانشجوی ضدآمریکایی منتشر شد
پادکست بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی درباره علت نامگذاری روز دانشجو منتشر شد.
به گزارش «وطنامروز»، همزمان با ۱۶ آذر روز دانشجو، پادکست «دانشجوی ضدآمریکایی» توسط فرهنگسرای ارسباران تولید و منتشر شد. در این پادکست، بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای درباره روز ۱۶ آذر و علت نامگذاری این روز به عنوان روز دانشجو که ریشه در اعتراضات ضدآمریکایی و ضدسلطه دانشجویان در سال ۳۲ دارد، بازخوانی شده است.
ارسال به دوستان
در اپرای «همای همایون» غریبپور
سالار عقیلی «خواجویکرمانی» شد
بهروز غریبپور، کارگردان اپرای «همای همایون» با اشاره به ضبط موسیقی این اپرا با آهنگسازی بهزاد عبدی و حضور سالار عقیلی، اعلام کرد ادامه ساخت این اپرا نیازمند تأمین منابع مالی است. به گزارش «وطنامروز»، بهروز غریبپور، کارگردان تئاتر و اپراهای عروسکی متعددی از جمله «رستم و سهراب»، «مولوی»، «حافظ» و «عاشورا» درباره وضعیت جدیدترین اپرای عروسکی خود با عنوان «همای همایون» گفت: مرحله خیلی اساسی ضبط موسیقی اپرای «همای همایون» حدود ۲ ماه انجام شد. آهنگسازی این اپرا بر عهده بهزاد عبدی است و سالار عقیلی نیز نقش «خواجویکرمانی» را اجرا کرده است.
وی یادآور شد: ضبط موسیقی اپرای «همای همایون» کار دشواری بود، چون بخش ارکسترال این اپرا در کییف اوکراین ضبط شد و ضبط نقشهای ایرانی نیز خیلی طول کشید، زیرا حساسیت زیادی در انتخاب نقشها داشتم. غریبپور با بیان اینکه ادامه ساخت اپرای عروسکی «همای همایون» در انتظار تأمین بودجه است، تأکید کرد: به دلیل متعهد نبودن استانداری استان کرمان، اداره کل فرهنگ و ارشاد استان تهران و شهرداری کرمان و کسانی که اصرار داشتند خواجویکرمانی برایشان دارای اهمیت بالایی است و اثری درباره خواجویکرمانی تولید و اجرا شود، ادامه ساخت اپرای «همای همایون» متوقف شده است. سرپرست گروه تئاتر «آران» با اشاره به اینکه سفارشدهندگان ساخت اپرای «همای همایون» به تعهداتشان عمل نکردند، افزود: بهرغم اینکه تمام مراکز نامبرده به خواجویکرمانی افتخار میکنند ولی نسبت به تعهدی که داشتند متعهد نشدند. وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: ساخت عروسکها، صحنه و تمرین اپرای عروسکی «همای همایون» انجام نشده و من و بنیاد فرهنگی- هنری رودکی منتظر انجام تعهدات کرمان هستیم.
ارسال به دوستان
جزئیات اختتامیه نخستین دوره سوگواره عکس آیینی «اربعین ۱۴۰۰» اعلام شد
تجلیل از اساتید پیشکسوت عکاسی
مراسم اختتامیه نخستین دوره سوگواره عکس آیینی «اربعین ۱۴۰۰» با تجلیل از اساتید پیشکسوت عکاسی و قدردانی از برگزیدگان در فرهنگسرای بهمن برگزار میشود.
به گزارش «وطنامروز»، مهدی توکلیان، دبیر نخستین سوگواره عکس آیینی «اربعین ۱۴۰۰» از برگزاری مراسم اختتامیه نخستین دوره این مسابقه با حضور و تجلیل از اساتید پیشکسوت عکاسی آیینی و دینی همچون کمالالدین شاهرخ، عباس میرهاشمی، رسول اولیازاده و جاسم غضبانپور در روز پنجشنبه ۱۸ آذر ساعت ۱۰ صبح در فرهنگسرای بهمن خبر داد.
توکلیان ضمن اشاره به برگزاری این مراسم در ۲ بخش تک عکس و مجموعه عکس گفت: امسال با توجه به محدودیتهای کرونایی، مراسم عزاداری ایام اربعین به شکل محدودتری برگزار شد و از آنجا که اقوام گوناگون ایرانی با توجه به فرهنگ محلی و بومی در مناطق مختلف ایران اسلامی عزاداری میکنند، این مسابقه در سطح ملی در نظر گرفته شد و هنرمندان از نقاط مختلف ایران توانستند در این مسابقه شرکت کنند و با ارائه آثار خود به معرفی مراسمها و آیینهای عزاداری اقوام ایرانی نیز بپردازند.
وی هدف از برگزاری این مسابقه را آشنایی نسل جدید عکاسان، هنرجویان و علاقهمندان به هنر عکاسی با فضای رسانههای نوین برشمرد و بر اهمیت رسالت عکس در فضای رسانهای امروز تاکید کرد.
توکلیان همچنین بهره گرفتن از ظرفیتهای رسانههای نوظهور و استفاده صحیح از عکس بر مبنای سواد رسانهای را از مزیتهای نسل جدید عکاسان برشمرد و استقبال علاقهمندان جوان به عکاسی را یکی از دلایل رشد سواد رسانه در سالیان اخیر دانست.
ارسال به دوستان
مهدی هاشمی درباره ایفای نقشهای طنز:
از حدی بیشتر خجالت میکشم بازی کنم!
سیدمهدی هاشمی، بازیگر پیشکسوت گفت: از یک حدی بیشتر خجالت میکشم بازی کنم و همیشه به کارگردانها میگویم تا چه حدی میتوانم در نقش طنز بازی کنم و از آن بیشتر باید سراغ جری لوئیس بروند. به گزارش «وطنامروز»، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «سیدمهدی هاشمی» بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون بخشهایی از گفتوگوی تاریخ شفاهی این هنرمند را منتشر کرد. هاشمی درباره اهمیت و جایگاه بازیگر در ساخت فیلم افزود: بازیگر حضورش مهمتر از همه چیز است و مخصوصا حضور بازیگر مقابل کارگردان بسیار مهم است، زیرا در یک فیلم یا تئاتر، کارگردان است که همه موارد را میداند و ما هم روبهروی کارگردان میایستیم تا ببینیم از ما چه چیزی میخواهد. بخش زیادی از حضور ما مقابل کارگردان به دلیل شباهت نقش است. یادم میآید زمانی که نقش دکتر قریب را بازی کردم در وسطهای کار نمیدانستم من دکتر قریب هستم یا او شبیه من است. سلیقه، نظر، زندگی، رفتار و کردار دکتر قریب برای باورپذیری نقش مهم بود و من تلاش کردم تا بتوانم در این نقش به او خیلی نزدیک باشم.
وی درباره همکاری خود با علی رفیعی نیز خاطرنشان کرد: دکتر رفیعی در ساخته شدن من تاثیر زیادی داشت. نمایشی با او کار کردیم که من نقش ناصرالدین شاه جوان را بازی میکردم. برای این نقش دکتر رفیعی یک سال با بدن و بیان من کار کرد.
هاشمی افزود: علت اینکه برای «دو فیلم با یک بلیت» جایزه گرفتم این بود که در آن سال در جشنواره فیلم فجر دوستان من در هیات داوران بودند؛ رخشان بنیاعتماد، علیرضا شجاعنوری و... که نسبت به من لطف داشتند. جالب است 20 سال بعد برای فیلمهای «آلزایمر» و «آقایوسف» هم به من جایزه دادند که به طور اتفاقی داوران در آن دوره جشنواره فیلم فجر هم از دوستان من بودند؛ زندهیاد علی معلم، جهانگیر الماسی که در کوچک جنگلی با هم کار میکردیم و همچنین دوستان دیگر.
وی در ادامه بیان داشت: من بازیگری هستم که برای کارهای جدید بازی قبلیام را از ذهنم پاک میکنم، خودم را از گذشته خالی میکنم و تفکر، سلیقه و نفسم را تا جایی که امکان دارد در اختیار کارگردان جدید قرار میدهم تا بتوانم نقش متفاوتی را ارائه دهم.
هاشمی با بیان اینکه بازیگر باید حضور مستمر داشته باشد، گفت: بازیگر به دلیل اینکه زندگی مردم را بازی میکند و برای مردم بازی میکند باید حضور ممتد داشته باشد. آقایان علی نصیریان، زندهیاد محمدعلی کشاورز و زندهیاد عزتالله انتظامی بازیگرهای مهم و ماندگاری هستند، زیرا همیشه با مردم و مثل مردم بودند و همه عواطف، احساسات و نگاه ایرانی از نگاه این بزرگان عبور کرد و نقشها پیدا شدند و متاسفانه تعداد این نوع بازیگرها کم است.
وی خاطرنشان کرد: یک بار از یک دوست طنازی به نام عزیز ساعتی، فیلمبردار باسابقه سینما سوال کردم ما چندین دهه با هم کار کردهایم، نظرت درباره من چیست و او در پاسخ گفت در این اوضاع فعلی که هر لحظه ممکن است زندگی هنری هر هنرمندی قطع شود تو از اینکه خودت را تا به اینجا کشاندی و توانستی با کارگردانهای خوب کار کنی خوشحال باش.
هاشمی درباره ایفای نقش در فیلمهای طنز نیز گفت: من از یک حدی بیشتر خجالت میکشم بازی کنم و همیشه به کارگردانها میگویم که تا چه حدی میتوانم در نقش طنز بازی کنم و از آن بیشتر باید سراغ جری لوئیس بروند.
سید مهدی هاشمی، بازیگر پیشکسوت سینما برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «دو فیلم با یک بلیت» در نهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۹، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلمهای «آقا یوسف» و «آلزایمر» در بیستونهمین جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۹ و برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم «ضد گلوله» در ششمین دوره جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران در سال ۱۳۹۱ بوده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|