|
دیدار دوستانه عراق با زامبیا در بغداد
تیم ملی فوتبال عراق که خود را آماده بازی حساس برابر امارات میکند، دیدار دوستانهای را با زامبیا برگزار خواهد کرد.
عراقیها برای نخستینبار در انتخابی جامجهانی میتوانند در خاک خود میزبانی کنند و به همین خاطر امید زیادی دارند که بتوانند برابر هواداران خودی امارات را شکست دهند تا امیدهایشان برای حضور در پلیآف را زنده نگه دارند.
ارسال به دوستان
بررسی شانس سرخابیها و سپاهان برای کسب قهرمانی
جام از اینجا میگذرد
۱۰ دیدار پایانی لیگ برتر از حساسیت زیادی برخوردار است و تا این لحظه تیم استقلال با ۴۸ امتیاز و بدون باخت، پیشتاز این رقابتهاست. آبیهای پایتخت با ۱۴ برد و ۶ تساوی موفق به ثبت رکورد جدیدی در لیگ برتر شدند. در جایگاه دوم جدول، پرسپولیس با ۴۵ امتیاز جدیترین تعقیبکننده استقلال است. این تیم که تا هفته بیستویکم تنها یک باخت در کارنامه دارد، با ۱۳ برد، ۶ تساوی و یک باخت در رتبه دوم جدول قرار دارد. اما سومین تیم لیگ برتر سپاهان با 35 امتیاز است که با وجود جذب بازیکنان نامدار و قراردادهای نجومی نتوانسته امتیاز زیادی را کسب کند و در این فصل با فرازونشیبهای زیادی همراه بوده است. این تیم با ۱۰ برد، ۵ تساوی و ۵ باخت در جایگاه سوم جدول لیگ برتر قرار دارد و شاید امید چندانی به قهرمانی نداشته باشد.
* ۳ مصاف مستقیم برای تعیین شانس اول قهرمانی
استقلال- پرسپولیس (هفته بیستوسوم)
استقلال در این فصل خوش درخشیده و موفق شده با ۱۴ برد، ۶ تساوی و تفاضل گل ۲۳، با ۲۹ گل زده و ۶ گل خورده عنوان بهترین خط دفاع را از آن خود کند. از طرفی پرسپولیسیها هم با ۳۱ گل زده و ۱۳ گل خورده عنوان بهترین خط حمله را دارا هستند. رویارویی این ۲ تیم در هفته بیستوسوم میتواند علاوه بر روشن کردن تکلیف قهرمان، مصاف بهترین خط دفاع لیگ با بهترین خط حمله نیز باشد. البته در سالهای اخیر و زمانی که حساسیت مصاف این ۲ تیم بالا رفته، معمولا آنها آنقدر با احتیاط وارد زمین شدهاند که در پایان 90 دقیقه، نتیجه تساوی و تقسیم امتیازها بوده است اما این دیدار حساس که به میزبانی پرسپولیس در ورزشگاه آزادی برگزار میشود به عقیده بسیاری از کارشناسان، تکلیف قهرمانی را تا حدود زیادی مشخص میکند و اگر پرسپولیس موفق به پیروزی در این دیدار شود، میتواند همامتیاز صدرنشین شود. استقلال هم در صورت برد در داربی میتواند با روحیه بهتر و کسب هر ۳ امتیاز فاصلهاش را از پرسپولیس و سپاهان بیشتر کند؛ البته هنوز 6 امتیاز تا این بازی باقی است. پیشبینی دیدارهای داربی کار بسیار دشواری است و معمولا ارتباط چندانی با جایگاه این تیمها در جدول ندارد. قدیمیترها میگفتند برای این بازی باید داربیباز باشی و حفظ آرامش و استفاده از موقعیتهای محدودی که در این دیدار به دست میآید، نیازمند تجربه، آرامش و البته برتری تاکتیکی است.
سپاهان- استقلال (هفته بیستوپنجم)
یکی از مهمترین دیدارهای استقلال در سال آینده مصاف با سپاهان است. این دیدار خارج خانه شاید قهرمانی را به اصفهان نبرد ولی تقسیم امتیازات ممکن است به سود یا به ضرر پرسپولیس تمام شود. ضمن اینکه در میانه جدول نیز ۲ تیم مس رفسنجان و گلگهر در تعقیب سپاهان هستند و هر لغزشی از این تیم، میتواند جایگاه سوم را هم از سپاهان بگیرد. پس این دیدار هم حساسیتهای امتیازی برای هر ۲ تیم دارد. استقلال صدرنشین و سپاهان جایگاه سومی، ۱۳ امتیاز با هم در جدول فاصله دارند که با روند ۲ تیم کمی بعید است قناریپوشان سپاهانی در این دیدار خانگی برای قهرمانی یا حتی مقام دوم بجنگند ولی در فوتبال هر احتمالی بعید نیست و اگر تا بازی هفته بیستوپنجم سپاهان و استقلال، آبیها ۳ شکست داشته باشند ممکن است پیروزی در این بازی اختلاف امتیاز را به یک امتیاز تقلیل دهد و محاسبات در بالای جدول را بهم بریزد. با این حال نگاه پرسپولیس در این بازی به شاگردان نویدکیا خواهد بود تا با متوقف کردن استقلال، شرایط صدر جدول را تحت تاثیر قرار دهند.
پرسپولیس- سپاهان (هفته بیستوهفتم)
مصاف ۲ تیم پرسپولیس و سپاهان همیشه جذاب بوده و در برخی فصول تکلیف قهرمانی را مشخص کرده است اما در لیگ این فصل و تا پایان هفته بیستویکم فاصله ۱۰ امتیازی ۲ تیم باعث شده احتمال تغییر در جدول به حداقل برسد ولی رقابت امتیازی پرسپولیس برای تصاحب صدر جدول و همچنین سپاهان برای تثبیت مقام سوم جدول، میتواند این بازی را حساس کند. این بازی طبق حکم کمیته انضباطی در شهر بیطرف برگزار خواهد شد.
* استقلال رکورددار میزبانی در دور برگشت
استقلالیها از ۱۰ دیدار باقیمانده لیگ، در 6 بازی میزبان هستند. آبیها در دیدارهای حساس مقابل گلگهر سیرجان در هفته بیستویکم، صنعت نفت آبادان هفته بیستودوم، پیکان بیستوچهارم، پدیده بیستوششم و نفت مسجدسلیمان سیام میزبان هستند که این مساله میتواند به روند قهرمانی این تیم کمک کند. تنها دیدارهای مهم خارج از خانه استقلال برابر سپاهان در هفته بیستوپنجم در اصفهان و مصاف با فولاد در اهواز در هفته بیستوهفتم است. در کمال تعجب قرعه پرسپولیسیها در دور برگشت به نحوی است که این تیم از ۱۰ دیدار باقیمانده در لیگ تنها در 3 بازی میزبان است که این مساله کار را برای ان تیم سخت خواهد کرد. اگر از دیدار داربی فاکتور بگیریم که هیچ برتریای برای ۲ تیم استقلال و پرسپولیس در شرایط کرونا برای میزبانی ندارد، قرمزهای پایتخت در مهمترین دیدارهای خانگی خودشان باید در هفته بیستوهفتم به مصاف سپاهان بروند که این بازی هم باید در زمین بیطرف به انجام برسد. اما مهمترین دیدارهای خارج از خانه پرسپولیسیها، هفته بیستویکم با صنعت نفت میانهجدولی در آبادان است و دلیلش حضور علیرضا منصوریان روی نیمکت نفت است. از طرفی بازی هفته بیستودوم پرسپولیس به میزبانی نفت مسجد سلیمان نیز به خاطر احتمال سقوط این تیم جنوبی با حساسیت دنبال میشود. از دیگر دیدارهای مهم خارج از خانه قرمزها مصاف هفته بیستوهشتم مقابل تراکتور است که همیشه دیدار این ۲ تیم جذابیتهای خود را داشته است.
سپاهان در حال حاضر با ۳۵ امتیاز در رتبه سوم جدول قرار دارد که مس رفسنجان با ۳۳ امتیاز و گلگهر سیرجان با ۳۲ امتیاز جدیترین تعقیبکنندگان این تیم هستند. سپاهان تا هفته بیستویکم در ۵ دیدار نتیجه را به حریفان واگذار کرده است که ۲ تا از شکستها برابر استقلال و پیکان بوده است پس در دور برگشت در هفتههای بیستوپنجم و بیستوششم سپاهان فرصت دارد تا در مصاف رودررو برابر استقلال و پیکان 2 بازی انتقامی داشته باشد. در سایر دیدارها نیز در هفته بیستوسوم مصاف سختی با گلگهر برای کسب مقام سوم جدول دارد که رودررویی نویدکیا و امیر قلعهنویی هم جذابیتهای خود را دارد. سپاهان هماکنون با ۳۵ امتیاز در جایگاه سوم است و گلگهر با ۳۳ امتیاز در رده پنجم جدول قرار دارد. هر ۲ تیم میدانند اختلاف ۳ امتیازی نمیتواند حاشیه امنی برای سپاهان باشد. دیگر دیدار پراهمیت سپاهان در هفته بیستونهم به میزبانی فولاد است که رودررویی محرم نویدکیا و جواد نکونام روی نیمکت ۲ تیم این حساسیت را بیشتر میکند.
ارسال به دوستان
مگر قرار نبود ورزش سیاسی نباشد؟
ظلم در حق غیرخودیها
محرومیت گسترده ورزش روسیه با شعارهای سالهای اخیر در نهادهای ورزشی که ورزش از سیاست جداست، تضاد جدی دارد.
سایت انگلیسیزبان The Conversation تصمیم فیفا برای تعلیق تیم ملی فوتبال روسیه از مسابقات بینالمللی را که میتواند منجر به حذف تیم ملی این کشور از جامجهانی فوتبال ۲۰۲۲ شود، اقدامی کمسابقه دانست که این سوال را در ذهن ایجاد میکند: مگر قرار نبود ورزش از دنیای سیاست جدا باشد؟
غیر از محرومیت آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید، نمونههایی برای جلوگیری از رقابت تیمهای ملی به سختی میتوان یافت. آلمان نازی در جامجهانی ۱۹۳۸ شرکت کرد، همانطور که فرانسه در جامهای جهانی دهه ۱۹۵۰ با وجود جنگهای خونین آن کشور علیه جنبشهای استقلالطلب در الجزایر، هند و چین شرکت کرد.
هیچ تحریم ورزشیای علیه حکومت نظامی آرژانتین اعمال نشد که مردم خود را بازداشت و در استادیومهای فوتبال -که میزبان جامجهانی ۱۹۷۸ بودند- اعدام میکرد. نیجریه با وجود جنگ خونین و ویرانگر که منجر به مرگ ۲ میلیون نفر بر اثر گرسنگی شد، اجازه داشت در مسابقات مقدماتی جامجهانی ۱۹۷۰ شرکت کند. در این زمینه مثال زیاد است اما نکته اینجاست که فیفا معمولا تیمهای ملی را به خاطر اقدامات دولتشان مجازات نمیکند. برای مثال میانمار نه به دلیل دیکتاتوری نظامی وحشیانه در این کشور، بلکه به دلیل ناکامی در انجام بازی مقدماتی جامجهانی با ایران از جامجهانی ۲۰۰۶ کنار گذاشته شد. سوریه سال ۲۰۱۴ به دلیل به میدان فرستادن یک بازیکن فاقد صلاحیت - و نه به دلیل شرایط جنگی- اجازه حضور در جامجهانی را نداشت.
منطق فیفا از این تمایل ناشی میشود که ورزش نباید سیاسی باشد. این چیزی بوده است که چندین نسل از مدیران فیفا پشت آن پنهان شدهاند. با این حال به نظر میرسد این ادعا پوچ است. ورزش بینالمللی حول مفهوم دولتهای ملی سازماندهی شده است. دولتها به سرعت هر پیروزی تیمهای ورزشی کشورشان را به عنوان مدرکی برای عظمت خود جشن میگیرند یا حتی یک تیم را به خاطر عملکرد ضعیف مجازات میکنند.
* در مورد روسیه چه چیزی متفاوت است؟
دلایل متعددی وجود دارد که چرا حمله به اوکراین باعث بیاعتبار شدن ادعای فیفا مبنی بر نگاه غیرسیاسی به تیمهای ملی شده است. تجاوز روسیه یکی است و بیگناهی اوکراین دلیل دیگر. این امر منجر به موجی از همدردی مشترک بین هواداران و بازیکنان در سراسر اروپا شده است. همچنین باید اذعان داشت به نظر میرسد این همدردی در اروپا به خاطر نزدیکی فرهنگی باشد. فلسطینیها، یمنیها، افغانها، عراقیها و سوریها باید از خود بپرسند که چه باید بکنند تا رنجهایشان به اندازه دردهای اوکراینیها دیده شود؟ در واقع درخواستهای مداوم فیفا برای تعلیق اسرائیل به دلیل رفتارش با فلسطینیها شنیده نشده است.
* سیاست یک بام و دو هوا
اگر قرار است ورزش حول اصول اخلاقی سازماندهی شود تا واکنشهای تند به رویدادهای جاری را محکوم کند، نوعی توافق جمعی برای این کار لازم است. این میتواند شامل ممنوعیت کشورهایی باشد که به کشورهای مستقل حمله میکنند، مرتکب نقض حقوق بشر در داخل کشور میشوند یا در تضمین مساوات برابر قانون شکست میخورند؛ مانند ممنوعیت تیمهای آفریقای جنوبی در زمان آپارتاید.
تحریم ایالات متحده و بریتانیا به خاطر اقداماتشان در عراق، عربستان سعودی به دلیل مداخله در یمن، ترکیه به دلیل رفتارش با کردها و برزیل به دلیل رفتارش با جمعیتهای بومی مثالهایی بودند که چشمپوشی شد و میتواند با تصمیم واحدی به مقابله با آنها پرداخت. با تحریم روسیه، سازمانهای ورزشی اکنون ممکن است چشمپوشی از این مسائل را دشوارتر ببینند.
ارسال به دوستان
حذف اجباری پرچم روسیه از سوی مرد شماره یک تنیس جهان
موتور تحریم همچنان میراند
مرد شماره یک تنیس جهان در اینستاگرام خود پرچم کشورش را حذف کرد.
به گزارش راشاتودی، پس از آنکه ستارگان تنیس روسیه و بلاروس توسط فدراسیون بینالمللی تنیس تحریم شدند، «دنیل مدودف» مرد شماره یک تنیس جهان پرچم روسیه را از پروفایل اینستاگرام خود حذف کرد. مدودف ۲۶ ساله اخیراً به رتبه یک جهان صعود کرد و به ماهها حضور «نواک جوکوویچ» در صدر این ردهبندی پایان داد اما مدودف مانند هموطنان خود، پس از تحریم روسیه و بلاروس در اوایل هفته جاری توسط فدراسیون بینالمللی تنیس به دلیل جنگ در اوکراین، اکنون مجبور خواهد شد بدون نام و پرچم کشورش در مسابقات شرکت کند.
فدراسیونهای تنیس روسیه و بلاروس «تا اطلاع ثانوی» تعلیق شدهاند، در حالی که تیمهای ۲ کشور نمیتوانند در جام دیویس و جام بیلی ژان کینگ امسال شرکت کنند؛ جایی که فدراسیون تنیس روسیه در هر دو دوره قهرمان شده بود.
هنگامی که از نزدیکان این تنیسور روس درباره حذف پرچم روسیه پرسیده شد، آنها اعلام کردند مایل به اظهارنظر در این باره نیستند.
«شمیل تارپیشچف» رئیس فدراسیون تنیس روسیه در عین حال گفت این احتمالاً یک اقدام ضروری بوده است. او در رابطه با این موضوع گفت: من هنوز با دنیل صحبت نکردهام اما اکنون چنین تحریمهایی وجود دارد، کمیته بینالمللی المپیک استفاده از پرچم روسیه را ممنوع کرده است، حتی در شبکههای اجتماعی. بنابراین این یک اقدام ضروری است.
همچنین مدودف مرد شماره یک تنیس جهان پیامی در رسانههای اجتماعی منتشر کرد که در آن خواستار «صلح بین کشورها» شد. او نوشت: من میخواهم از طرف همه بچههای دنیا صحبت کنم. همه آنها رویاهایی دارند، زندگی آنها تازه شروع شده است، تجربیات بسیار خوبی در راه است. هر چیزی که آنها احساس میکنند و میبینند برای نخستینبار در زندگیشان رخ میدهد. به همین دلیل است که من میخواهم به خاطر بچهها هم که شده، درخواست صلح در جهان بین کشورها کنم. بچهها با اعتماد درونی به دنیا میآیند، آنها به همه چیز بسیار اعتقاد دارند: به مردم، به عشق، به امنیت و عدالت. بیایید با هم باشیم و به آنها نشان دهیم این درست است، زیرا هیچ بچهای نباید از رویاپردازی دست بکشد.
ارسال به دوستان
اخبار
لقب ویژه باشگاه پورتو به مهدی طارمی
سلطان پاس گل
باشگاه پورتو با انتشار فیلمی از مهدی طارمی، به مهاجم ایرانی خود لقب «سلطان پاس گل» داد.
مهدی طارمی، مهاجم ایرانی تیم فوتبال پورتو در ۲ دیدار اخیر این تیم مقابل لاتزیوی ایتالیا (لیگ اروپا) و اسپورتینگ لیسبون (نیمهنهایی جام حذفی پرتغال) موفق شد هم گل بزند و هم پاس گل بدهد.
گلهای طارمی مقابل لاتزیو و اسپورتینگ از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید و پاس گلهای او هم به شکل زیبایی به هم تیمیهایش رسید تا تمجیدها از توانمندی مهاجم ایرانی ادامه داشته باشد.
طارمی در این فصل در تمام رقابتهایی که با پیراهن پورتو به میدان رفته، ۱۳ پاس گل داده است که برای یک مهاجم آمار قابل توجهی است.
باشگاه پورتو با انتشار فیلمی از پاس گلهای طارمی در این فصل، به مهاجم ایرانیاش لقب سلطان پاس گل داد و نوشت مهدی ۱۳ بار به هم تیمیهایش برای گلزنی کمک کرده است.
طارمی علاوه بر لاتزیو و اسپورتینگ در بازیهای حساس دیگری از جمله بازی با میلان در لیگ قهرمانان اروپا هم پاس گل داد. از سوی دیگر طارمی با ۲ پنالتیای که در ۲ دیدار اخیر پورتو به گل تبدیل کرد، آمار خود در این زمینه را هم بهبود بخشید. به نوشته روزنامه «رکورد» پرتغال، طارمی از زمانی که به لیگ پرتغال آمده است، در لباس تیمهای ریوآوه و پورتو هرگز پنالتیهای خود را از دست نداده و تمام ۱۴ پنالتی خود را در طول ۲ فصل و نیم اخیر به گل تبدیل کرده است.
***
استقلال و سیلوا توافق کردند
توافق کلی استقلال و «رافائل سیلوا» انجام شده و عقد قرارداد با این مدافع تنومند منوط به موفقیت وی در تستهای پزشکی است. رافائل سیلوا، مدافع 29 ساله ۱۹۳ سانتیمتری برزیلی که روز جمعه به منظور نهایی کردن توافق با استقلال وارد تهران شد، بزودی در تستهای پزشکی این باشگاه شرکت میکند تا در صورت تایید تستهای پزشکی، قراردادش را با آبیهای پایتخت نهایی کند. گفته میشود توافق آبیها با این بازیکن پیش از ورود وی به تهران نهایی شده و عقد قرارداد با این مدافع بلندقامت تنها منوط به موفقیت وی در تستهای پزشکی است. استقلالیها بتازگی ۲ مدافع میانی خود را به دلیل اعزام به خدمت سربازی از دست دادهاند و با استفاده از سهمیه فیفا در صددند با رافائل سیلوا به عنوان بازیکن آزاد قرارداد امضا کنند.
***
مأموران روس ضد دوپینگ جلوی در خانه وزنهبرداران ایران!
ماموران روس ضد دوپینگ برای بار دوم سراغ وزنهبرداران تیم ملی ایران رفته و از برخی در خانه تست دوپینگ گرفتند. ماموران وادا که از روسیه هستند، جمعه گذشته سراغ وزنهبرداران تیمملی ایران رفتند تا از آنها تست دوپینگ بگیرند.
حضور این مأموران جلوی در خانه برخی وزنهبردارها برایشان بسیار تعجببرانگیز بود، چرا که پیش از این همیشه از آنها خواسته شده بود به مجموعه آزادی بیایند و تست دوپینگ بدهند و اگر ورزشکار نمیتوانست به محل نمونهگیری برود، ماموران به محل سکونتش مراجعه میکردند اما این بار ماموران وادا به طور مستقیم به در خانه وزنهبرداران رفتهاند.
همچنین از برخی وزنهبرداران دیگر خواسته شده به محل نمونهگیری مراجعه کنند و تست دوپینگ بدهند و دیگر به خانه آنها مراجعه نشده است.
از آنجا که ماموران وادا بتازگی ایران بودند و در این مدت زمان بسیار کوتاه دوباره به ایران آمدهاند و سراغ وزنهبرداران رفتهاند، برای وزنهبرداران ایرانی بسیار تعجببرانگیز بوده و به این مساله خوشبین نیستند.
ارسال به دوستان
تبیین حسینی مقدمه قیام عاشورا (1)
محمدرضا حدادپورجهرمی: کلمات قیم اهل بیت را فقط در دیالوگها و پاسخ به پرسشها و امثال ذلک نمیتوان یافت، بلکه علاوه بر طرق مذکور، خطابههای غرای ایشان از منابع اصیل نورانی ما است که معالاسف از آنها غافلیم. خطبهها دارای شور و حرارت کمنظیریاند که بیانگر اوج فصاحت و مقام بلاغت و شدت اهمیت موضوع و اوضاع اجتماع و احوال مخاطبان و سینه تنگ خطیبان و افق افکارشان است که در دیگر مناصب سخن، کمتر از مزایای فوق خبری است.
از بین بیانات عرشی خامس آلعبا حضرت اباعبدالله، خطبه منا از شور و حرارت و حساسیت و وزانت و قوه بیان و شرایط ویژهای برخوردار است اما همانگونه که شاهدیم کمتر شیعهای از نام و مفاد بلند این خطبه آگاه است چه برسد به دیگران و اغیار! خطبه منا را میتوان آهنگ رسمی طلیعه کربلا و حماسه عاشورا نامید، چرا که برای نخستینبار در چنان شرایطی و در یک تریبون رسمی، اپوزیسیون محق جهان اسلام در همایشی، بزرگان دین و سیاست را دور هم جمع کرده و ضمن اعلام هشدار و بیدار کردن فطرتهای خوابآلود مسلمین، رنجهای حقیقی که دامن اسلام و مسلمین را گرفته، معرفی کرده و با شدت از آن اعمال و عمال برائت جستند. وقتی اپوزیسیون رسما و در همایش بزرگی اعلام برائت از حاکمیتی میکند حداقل از ۲ حال خارج نیست؛ یا عرصه را بر خود تنگ دیده و آخرین گلولههای خویش را قصد دارد شلیک کند یا نقشههای عمیق برای سرنگونی همیشه خط و جریان مخالف خویش دارد و توسط سخنرانی عمومی در مکه، امالقرای مسلمین، قصد دارد تمام دنیا را بر سر جریان مخالفش خراب کند. تکلیف این ۲ احتمال را تغییر مهرههای طرف مقابل و عکسالعمل بعدی اپوزیسیون روشن میکند. این بسیار روشن است که حاکمیت باید چگونه رفتار کند اما ... . امام حسین فکر همه جا را کرده بود و همانطور که در کتاب «تکالیف فراکسیون اقلیت در نگاه امام حسین» بیان شده، حضرت رودست نخورد و نه تنها در بنبست سیاسی قرار نگرفت، بلکه هیات حاکمه دمشق را گرفتار کرده و ضربات نهایی را توسط مشتهای کوبنده حضرت زینب بر آنها آوار کرد. این فرآیند، آغازی میخواست که به نظر حقیر، خطبه منا، نقطه عطف و آغاز این بزرگترین و هوشمندانهترین براندازی تاریخ محسوب میشود اما بر اهل تحقیق و اصول علم، نقش امام حسن مجتبی که از پدران حماسه عاشوراست، نه تنها پنهان نیست، بلکه... بماند! این خود، محتاج مقامی دیگر است.
سید و سالار شهیدان پس از بخشنامههای چهارگانه معاویه که در همه بلاد مسلمین پخش کرد و در واقع نوعی تشیعستیزی بود، تعداد قابل توجهی از صحابه را دور هم جمع کرد؛ البته قصد، جمعآوری همه مردم هم نبود، بلکه تعداد زیادی که در خیمه سیدالشهدا در منا دور هم جمع شده بودند، صحابههای پیامبر، عالمان آن زمان و کسانی بودند که در دین و جامعه صاحب منصب بودند؛ اگر آنها حق را بیان میکردند مردم میفهمیدند، اگر سکوت میکردند مردم هم سکوت میکردند، اگر حرف میزدند و قیام میکردند مردم هم به تبع آنها همین کار را انجام میدادند. فلذا زیاد دور از ذهن و خرد نیست که بگوییم این خطبه یک نقد کالبدشکافانه از جامعه روحانیت و تمام خواص جامعه است، بنابراین هر کسی که کوچکترین منصب سیاسی یا دینی در جامعه دارد، خطاب خطبه، دامنگیر او خواهد شد. سیدالشهدا در شروع خطبه منا بعد از اینکه ۱۷ دلیل و ۱۷ سوگند مبنی بر اینکه ولایت برای کیست، ولایت و همچنین حقانیت شیعه را ثابت کرد و همه مردم هم ۱۷ بار سوگند یاد کردند که همه مطالب صحیح است و ولایت مختص خاندان پیامبر است و شیعه حق است. سپس سیدالشهدا در بخش دوم این خطبه جاودان، مهاجران و انصار را به طور خصوص و همه مسلمانان را در طول تاریخ به طور عموم مورد خطاب قرار داده و سهلانگاری آنان را در انجام امر به معروف و نهی از منکر که نظام اجتماعی اسلام بر آن استوار است، مورد ملامت و نکوهش قرار داده و یکی از علل به وجود آمدن ظلمهای اجتماعی و مسلط شدن ظالمان و ستمگران بر سرنوشت مسلمین را که در بخش سوم از آن سخن راندهاند، کوتاهی در این وظیفه خطیر معرفی کردهاند. درباره این بخش از سخنان حضرت، صرف بیان کافی نیست و پیاده کردن و عمل کردن به این مطالب برای همه قشرها چه روحانیت و چه عوام، بسیار بسیار مهم است و این وجوب را هم عقل و هم شرع ثابت میکند.
2 نوع خطاب در آیات و روایات وجود دارد:
- خطاب تعیینی که فقط منظور شخص خاص معینی است.
- خطاب تعینی: خطابش به همه است و «به در بگو تا دیوار بشنود» است. خطاب تعینی یعنی خطاب و کلام شخص فقط منحصر به مردمی که روبهروی او هستند، نیست. همانگونه که در همین خطبه منا، امام حسین ۱۹ بار قرینه میآورد که ای مردم! مخاطب من تنها شما نیستید، بلکه مخاطب من همه مردم هستند، هر کسی که ادعای پیروی از خاندان پیامبر و شیعه بودن دارد و به اسلام راستین عمل میکند و هر کسی که تا قیام قیامت این صحبتها را میشنود و روح و جان و کالبدش با ما یکی است.
اگرچه در آیهای که امام حسین به آن استناد کرده است، علما و روحانیون یهود نکوهش شدهاند ولی بدیهی است این تنقیح و نکوهش به علمای یهود یا مسیحی اختصاص ندارد، بلکه به طور کلی شامل همه علمای مذهبی و اسلامی نیز میشود. باید توجه داشت که علم منحصر به حوزه و روحانیت نیست، بلکه طبقات دیگر هم عالم محسوب میشوند، همانگونه که سیدالشهدا برای بیان این خطبه، فقط عالمان دین را جمع نکرد، بلکه دیگران هم بودند. بنابراین مخاطب حقیقی این خطبه همه کسانی هستند که میدانند چه خبر است و خوب و بد را در جامعه تشخیص میدهند.
ضرر سهلانگاری و سکوت علمای هر مذهب، مانند معصیت و گناه افراد عادی نیست، زیرا ضرر سکوت، متوجه اصل مذهب خواهد شد و ریشه مذهب را نابود میکند. طبق قیاس معلولیت در منطق، چه بسا سکوت عالم از زنای محصنه یک فرد خطاکار هم بدتر باشد، چون وقتی مرجع، عالم و ذینفوذی سکوت کرد، مردم راه را پیدا نمیکنند و فکر میکنند شاید تکلیف همین است و این سکوت را نشانه تأیید و امضا میگیرند. اما در بدترین نوع زنا یعنی زنای محصنه (زنا با زن شوهردار)، دامن آن زن آلوده میشود و اگر نسلی از این زنا شکل بگیرد، یقینا ضرر و خسران میکنند ولی ضررشان به گونهای نیست که بخواهند ریشه دین را هدف قرار دهند؛ یا کسی که به رجال دینی تهمت میزند یا حتی قرآنسوزی میکند، باز هم تاریخ و تجربه ثابت کرده است این اعمال، ریشه و اساس دین را مورد خطر قرار نمیدهد اما اگر عالم سکوت بیجا کند، ریشه دین را نابود میکند.
چرا یک روحانی، یک ذینفوذ و یک عالم در یک شهر در برابر ظلم و تبعیض و ستمها سکوت میکند؟ چرا چشمش را روی هم میگذارد، زبانش را میبندد و حرف نمیزند؟ حداقل ۶ دلیل زیر را میتوان بیان کرد:
الف) آن عالم و ذینفوذ ضعف و مشکلی دارد که دیگران از آن آگاه هستند؛ در غیر این صورت، شخص براحتی میتواند صحبت کند. به عبارت دیگر چنین شخصی با سکوت کردن، بر مشکلات و ضعفهای خویش سرپوش میگذارد و از آشکار شدن آنها جلوگیری میکند.
ب) آن عالم و ذینفوذ چشمش به دست مردم است و رازق خود را مردم میداند؛ چنین شخصی زبانش کوتاه میشود و از گفتن حرف حق خودداری میکند و به گونهای صحبت میکند که رازق واهی خود را راضی نگه دارد تا از نان خوردن نیفتد!
ج) بعضی افراد روزیخور و نانخور دستگاه یا سازمانی هستند که برای حفظ تأمین شدنشان، باید لقمههای سکوتساز آنها را تحمل کنند اما اگر شخص به دستگاه و سازمانی وابسته نشد، روحیه حر پیدا میکند و آزادانه حرف میزند. شمر با این همه پستی، قبل از کربلا به یزید و عبیدالله ثابت کرد هیچ چشمداشتی به مال دنیا ندارد. گفت خودتان میدانید که من برای حکم ری و کوفه و سایر بلاد مسلمین دندان تیز نکردهام. تنها کسی که قبل از واقعه کربلا نامه نوشت و امضا کرد که من بعد از جنگ با حسین، هیچ چیز نمیخواهم، شمر بود. شمر گفت من هر کاری میکنم قربه الىالله است و حتی میگویند بعد از واقعه کربلا، عمر سعد را تحریک میکرد اما هیچ چیز برای خودش بر نداشت. گاهی اوقات، عرضه و مردانگی ما از شمر هم کمتر است، چون در سمت و سویی حرکت میکنیم و از حزبی تبعیت میکنیم که یا برای دیگران نفع دارد یا برای خودمان، در حالی که این کارها زشت است، ضعف است و مقام انسان را از شمر هم پایینتر میآورد، چون شمر با ذکر خدا و برای دین آن جنایات را مرتکب شد.
د) ممکن است خانواده، شاگردان یا سایر اطرافیانش در بین مردم آتو داده باشند و کار را خراب کرده باشند و ایشان هم مجبور است سکوت کند. امثال این افراد کم نیستند، مثلا شخص، دامادش منافق است یا دخترش فراری است یا خواهرش در بعضی شبکههای ماهوارهای صحبت میکند، بنابراین خودش مجبور میشود سکوت کند و هیچ چیز نگوید.
ه) بعضی افراد تحلیلگر نیستند و نمیفهمند! مثلا شخص مرجع مطلق هم هست اما هر کسی که فقه خوانده، ضرورت در مسائل سیاسی و مملکتداری و جریانشناسی عالم محسوب نمیشود، همانگونه که در زمان فتنه، سکوت بعضی مراجع باعث سوءاستفاده رادیوهای بیگانه شد.
و) بعضی افراد به دلیل ترس از تهدید دیگران، سکوت میکنند. کسی که عالم و مسألهدان است اگر سکوت کند فردای قیامت باید پاسخ دهد و اگر حرف بزند، در دنیا تهمتهای مختلف مانند جوسازی به او میزنند و او را زیر سوال میبرند؛ در بین این تعارضها، راه صحیح، عمل به تکلیف و وظیفه است.
بخش دوم خطبه اینگونه آغاز میشود: «اعْتَبِرُوا أَیُّهَا النَّاسُ بِمَا وَعَظَالله بِهِ أَوْلِیَاءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنَائِهِ عَلَى الْأَحْبَارِ إِذْ یَقُولُ لَوْ لا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ قَالَ لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ إِلَى قَوْلِهِ لَبِئْسَ ما کانُوا یَفْعَلُونَ»
ای مردم! از پندی که خدا به اولیا و دوستانش به صورت نکوهش از علمای یهود داده عبرت بگیرید؛ آنجا که میفرماید: «چرا علمای دین و احبار، یهودیان را از سخنان گناهآمیز و خوردن حرام، نهی و جلوگیری نمیکنند؟» و باز میفرماید: «آنها که از بنیاسرائیل کافر شدند مورد لعن و نفرین قرار گرفتند» تا آنجا که میفرماید: «آنها از اعمال زشتی که انجام میدادند یکدیگر را نهی نمیکردند و چه کار بدی مرتکب میشدند».
نکات مهم این چند عبارت از خطبه عبارت است از:
۱- امام علی اواخر خطبه ۱۹۲ نهجالبلاغه (خطبه قاصعه) میفرماید: «خداوند عوام را به خاطر ارتکاب معاصی و دانشمندان را به خاطر ترک نهی از منکر لعنت کرد». یعنی حتی اگر عالم، روحانی و ذینفوذی باشد که حقالله و حقالناس گردنش نباشد اما سکوت کرده باشد، در قعر جهنم است. ٢- منظور از ربانیون، علمای مسیحی و منظور از احبار، علمای یهود است. ٣- امام حسین در جای دیگر، دلیل سکوت علما را در ۲ چیز دانستهاند: طمع به منافع ستمگران و ترس از به خطر افتادن موقعیت. ۴- مسؤولیت امر و نهی در درجه اول متوجه علماست. ۵- سکوت علما زمینه گناه را برای بقیه مساعدتر میکند. ۶- اگر نهی از منکر، جلوی گناه را نگیرد، لااقل جلوی سرعت آن را میگیرد. ۷- زیبایی علم در اظهار آن و زشتیاش در سکوت و کتمان است. ۸- سکوت عالم بدتر از گناه خلافکار است. یعنی سکوت در برابر گناه، گناه است ولی از گناهان دیگر ضررش برای مردم و دین بیشتر است.
۹- تظاهر به گناه (تری)، کثرت گناه (کثیر)، سرعت در گناه (یسارعون) و تنوع در گناه (اثم - سحت- عدوان) هیچ یک دلیل موجهی برای سکوت علما نیست. ۱۰- امام صادق میفرماید: این دسته از بنیاسرائیل که خداوند آنها را مذمت کرده است، کسانی بودند که در جلسات گناه وارد نمیشدند، لیکن در برخورد با گناهکاران با لبخند و انس برخورد میکردند. ۱۱- خداوند در آیه ۶۲ سوره مائده درباره گناهکاران، جمله «مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» را آورده است: «وَتَرَى کَثِیرًا مِنْهُمْ یُسَارِعُونَ فِی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» ولی در آیه ۶۳ درباره سکوت علما جمله «مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ» را به کار میبرد: «لَوْلَا یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ». مرحوم فیض کاشانی میگوید: فرق میان «یعملون» و «یصنعون» این است که صانع، کسی است که با تجربه و زبردستی کارآزموده شده و کار برای او به صورت خصلت و ملکه درآمده باشد.
ارسال به دوستان
حاشیههای پررنگتر از متن در جنگ اوکراین
فرزانه دانایی: حمله روسیه به اوکراین و ادامه این درگیری و بحران، یکی از مهمترین اخبار سال 2022 میلادی است؛ خبری که دنیا را تقریبا به ۲ قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده و احتمالا میتواند باعث شکلگیری جنگ سرد دوم در جهان باشد. این خبر به اندازهای بزرگ و غافلگیرکننده بود که میتواند تا سالها بحث و تحلیل و تبادل نظر در جامعه آکادمیک روابط بینالملل به وجود بیاورد. سوالات زیادی همچنان وجود دارد که باید دید در آینده میتوان به پاسخ آنها رسید یا نه. سوالاتی از این قبیل که دلایل و ریشههای واقعی بحران اوکراین و تصمیم پوتین برای حمله به این کشور چه بود؟ دلیل بیتفاوتی آمریکا و ناتو نسبت به مردم اوکراین و مقابله نکردن با روسیه در این جنگ چه بود؟ آیا در صورت ادامه یافتن جنگ میتوان این پیشبینی را داشت که اوکراین به افغانستان یا ویتنام روسیه تبدیل خواهد شد یا اینکه آمریکا و ناتو این کشور را به باتلاق روسیه تبدیل میکنند؟ تاثیر بحران اوکراین بر روابط چین و تایوان چگونه خواهد بود و آیا چین به دنبال پیروی از الگوی روسیه برای تایوان خواهد بود؟
اینها، پرسشهای واضح و بسیار مهمی هستند که برای پیشبینی وضعیت در آینده باید برای آنها پاسخهای درست و قانعکنندهای داشت. با این حال بحران اوکراین دارای حاشیههایی است که شاید در وهله اول از نظر رسانههای غربی و گردانهای جنگ رسانهای غرب علیه روسیه، بخوبی دیده نشوند و درباره آنها تحلیلی نشود اما در نهایت میتواند تاثیر بسیار زیادی روی افکار عمومی مردم دنیا داشته باشد و نوع نگاه مردم به غرب بویژه در کشورهای حوزه آسیایی را دچار تغییر و تحول کند.
نکته جالب درباره جنگ اوکراین این است که مردم در هر منطقهای از دنیا به دلایل مختلف پیگیر اخبار این جنگ هستند. مردم شرق آسیا از اینکه ماجرای درگیری چین و تایوان و رقابتهای اقتصادی و سیاسی آمریکا با پکن بتواند بحرانی اینچنینی را در منطقه به وجود بیاورد، نگرانی دارند. مردم غرب آسیا اما با توجه به تجربهای که از جنگهای چند دههای با آمریکا داشتهاند و به وضوح دیدهاند ایالات متحده با چه بهانههایی دست به نابود کردن کشورها و زیرساختهایشان در منطقه زده است، همچنان آمریکا را مسؤول جنگ فعلی دانسته و بر بدگمانیهای خود نسبت به قدرتهای جهانی میافزایند. مردم اروپا در انتظار و ترس از جنگ سوم جهانی یا قطع شدن گاز و افزایش قیمتها به سر میبرند و مردم آمریکا نیز با اروپاییان کنسرت همنوازی را اجرا میکنند.
مباحث در آفریقا و آمریکای لاتین تا حد زیادی متفاوت است. کشورهای حوزه آمریکای لاتین بویژه دولتهایی که طعم تحریم آمریکایی را چشیدهاند با کنجکاوی تغییر شاخصهای اقتصادی در روسیه را دنبال میکنند و میخواهند به دنبال راهی برای تقویت جبهه تحریمیها در مقابل آمریکا باشند. در آفریقا اما مسائل همچنان حول محور تبعیض نژادی میگردد.
اوکراین و بحران نظامی موجود در این کشور از این منظر بشدت برای جهانیان قابل توجه است اما محورهای اصلیای که میتواند حاشیههای این جنگ را از متن آن پررنگتر سازد شامل مواردی است که مهمترین آنها عبارتند از: تعجب افکار عمومی جهان از نوع مواجهه و تبعیض نژادی موجود در دولت و مردم اوکراین که باعث میشود سیاهپوستان و دانشجویان خارجی بویژه رنگینپوستان را به قطارها راه ندهند و مانع خروج آنها از اوکراین به سمت کشورهای اروپایی شوند. این مساله به همراه نوع رفتار رسانههای غربی با مساله پناهجویان اوکراینی نشان داده است مساله تبعیض نژادی، مسالهای حل نشده در جهان و در عین حال ریشهدار در ساختار اجتماعی و سیاسی کشورهای اروپایی است. غیر از دولتها، مردم اروپا نیز با این ادبیات همراهی دارند که چشمآبیها، مانند خاورمیانهایها نیستند و باید برای پناه دادن به آنها در کشورهای اروپایی فکری شود. این در حالی است که در همین چند روز گذشته که جنگ در اوکراین ادامه داشته است، درگیریهای نژادپرستانه در سرزمینهای اشغالی همچنان ادامه داشته و به شهادت و جراحت چندین نوجوان و جوان فلسطینی منجر شده است. در پاکستان نیز بمبگذاری در مسجد شیعیان تاکنون باعث شهادت 56 نمازگزار از جمله چند کودک شده است. این اخبار اما در لابهلای اخبار اوکراین گم میشود؛ همانطور که اخبار حمله ددمنشانه به یمن و کشتار کودکان یمنی با سلاح جنگی و سلاح ایجاد قحطی همچنان در این کشور ادامه دارد.
حاشیههای بحران اوکراین تنها به همین مسائل نیز ختم نمیشود. یکی از حاشیههای مهم که باعث میشود خاطره آن تا سالها با مردم اروپا و سایر کشورهای جهان باقی بماند، حمله مردم به داروخانهها در پایتختهای اروپایی و تهیه قرص ید برای مقابله با تشعشعات اتمی است. پروپاگاندای رسانهای آمریکا و کشورهای اروپایی علیه روسیه و تلاش برای اینکه نشان دهند نیروگاههای هستهای اوکراین در خطر قرار دارد یا اینکه روسیه احتمالا با بمب اتم، سراغ مقابله با اوکراینیها میرود، باعث شد مردم حتی در بلژیک و آلمان نیز به داروخانهها رفته و قرص ید تهیه کنند زیرا اینطور شایعه شده است که این قرص میتواند از فرد در برابر تشعشعات هستهای محافظت کند.
برای مردمی که در داستانهای تاریخی خود همواره مساله نشت اتمی از تاسیسات چرنوبیل را به یاد دارند و به تازگی نیز سریال کوتاهی درباره همین حادثه در کل جهان منتشر و دیده شده، هیچ راهی برای خطرناک نشان دادن روسیه جز استفاده از ترس مردم از «پدر همه بمبها» وجود ندارد. این ایجاد هراس غیر از اینکه اروپاییان را به مرز عصبانیت و جنون از روسیه یا هر قدرت اتمی دیگری در دنیا میرساند، مهمترین وسیله برای بالا بردن میزان محبوبیت بایدن یا رؤسای اروپایی در کشورهایی مانند فرانسه و انگلستان است. تا پیش از حمله روسیه به اوکراین و تشدید تنشها توسط آمریکا و سران اروپایی، افرادی مانند بایدن، امانوئل مکرون، بوریس جانسون و حتی جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا در پایینترین میزان محبوبیت خود از نظر مردم و رسانهها قرار داشتند. حالا با بحران اوکراین و تحریمهایی که این کشورها هر روز علیه روسیه اعمال میکنند تا بلکه خود را در مقابل پوتین قدرتمند جلوه دهند، میزان محبوبیت بایدن بالا رفته، جانسون از خطر برکناری رهایی پیدا کرده، ترودو در غفلت رسانههای بینالمللی، اعتراض کامیونداران کانادایی را در نطفه خفه کرد و مکرون نیز توانسته با خیال راحتتری برای انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، نامزد شود. جنگ اوکراین شاید برای مردم این کشور به بحرانی جدی و کابوسی تاریخی تبدیل شود اما هیات حاکمه در آمریکا و کشورهای اروپایی در حال سود بردن از این بحران به نفع خود و باقی ماندن در قدرت هستند! اینجاست که شومی جنگ برای مردم اوکراین و خوشیمنیاش برای سوداگران قدرت در آمریکا و اروپا مشخص میشود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|