|
گمانهزنیها درباره انفجار بزرگ در انبار مواد شیمیایی در نزدیکی تلآویو ادامه دارد؛ ایجاد گودال 7 متری در محل انفجار
معمای هرتزلیا
رسانههای صهیونیست: روزهای پیچیدهای در انتظار اسرائیل است
گروه بینالملل: در بحبوبه افزایش عملیات مسلحانه نیروهای فلسطینی علیه صهیونیستها و بعد از درگیریهای شدید رژیم اشغالگر با رزمندگان کرانه باختری که موجب عقبنشینی و سرافکندگی اسرائیلیها شد، انفجار در هرتزلیا در نزدیکی تلآویو که باعث ایجاد حفره چند متری در زمین شد، موجی از ترس و نگرانی را در بین سیاستمداران اسرائیلی به همراه داشته است. رسانههای عبری دیروز درباره دلایل انفجار مهیبی که گفته میشود شب پنجشنبه در انبار مواد شیمیایی ارتش صهیونیستی رخ داده، گزارشهای جدیدی منتشر کردند. طبق گزارش پایگاه اینترنتی شبکه المیادین، انفجار بزرگ هرتزلیا در یک انبار قدیمی زیرزمینی رخ داده و این انبار دارای ۳ تن مواد منفجره بوده است. خبرگزاری فلسطینی شهاب نیز با انتشار تصاویری نوشت: این بخشی از اثرات انفجاری است که شب گذشته در یک انبار قدیمی مواد منفجره در هرتزلیا رخ داده و حفرهای به عمق 7 متر بر جا گذاشته است. همچنین پایگاه خبری سوا به نقل از رسانههای عبری گزارش داد بر اساس اطلاعات اولیه، این انفجار در یک انبار مواد شیمیایی متعلق به ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده است. در پی وقوع این حادثه، پلیس صهیونیستی از شهرکنشینان اسرائیلی حاضر در این منطقه خواست در منازل خود بمانند و برای جلوگیری از ورود گازهای سمی، پنجرههای خود را ببندند. این نخستینبار نیست که رسانههای رژیم صهیونیستی از وقوع انفجار در یک محل جنگافزارهای نظامی خبر میدهند. پیش از این نیز اوایل اردیبهشت، برخی منابع رسانهای از وقوع انفجار در داخل کارخانه صنایع جنگافزاری «البیت» در نزدیکی تلآویو خبر داده بودند که البته گزارشی از تلفات احتمالی آن حادثه منتشر نشد. رسانههای رژیم صهیونیستی ۲۷ خرداد هم از وقوع یک انفجار در شهر «اللد» واقع در مرکز اراضی اشغالی فلسطین خبر دادند اما پس از آن نیز، هیچ خبری درباره دلیل این انفجار منتشر نشد و تنها اعلام شد یک بمب در یکی از محلههای شهر اللد منفجر شده است اما این انفجار هیچ تلفاتی نداشت. کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی به نقل از سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد این انبار مهمات قدیمی بسته شده بود. واحدهای پلیس رژیم صهیونیستی در حال بررسی منطقه برای کسب اطلاعات بیشتر هستند. ارتش رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد فعالیت نظامی در محل حادثه به عنوان دلیل این انفجار منتفی است. سازمان خدمات اضطراری از اهالی مناطق مجاور محل حادثه و انفجار درخواست کرده به دلیل نگرانی از انتشار گازهای مضر بر اثر انفجار، پنجرهها را ببندند و داخل ساختمان بمانند تا وضعیت حالت عادی پیدا کند. یکی از ساکنان هرتزلیا گفت: «صدای انفجار به قدری شدید بود که به نظر میرسید پایان جهان فرا رسیده و آخرالزمان است. ما از دور آتش و شعلههای آتش را دیدیم. انفجارها بسیار قوی بود، تمام خانهها میلرزیدند و شیشه خانهها ترک خورد یا فروریخت». هنوز دلیل انفجار برای منابع صهیونیستی مشخص نیست و معلوم نیست چرا این انفجار تا به این حد شدت داشته که باعث لرزش مناطق اطراف شده است. طی ماههای اخیر اتفاقات و حوادث ناگهانی با منشأ نامعلوم در مناطق اشغالی فلسطین بیشتر شده است. در واقع رژیم صهیونیستی طی چند ماه گذشته حوادث مرگباری را تجربه کرده است. همچنین رسانههای عبری پیشتر اذعان کرده بودند در روزهای اخیر به دلیل برهم خوردن شرایط امنیتی و تشدید تنشها ۹۰ درصد گردشگران (داخلی و خارجی) سفر به مناطق شمالی در اراضی اشغالی را لغو کردهاند. بنا بر این گزارش، این رخداد موجب لغو بسیاری از سفرها و خالی شدن هتلها در شمال اراضی اشغالی شده و ضربه سنگینی را به اقتصاد رژیم صهیونیستی وارد کرده است. پیش از این، «نفتالی بنت» نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در واکنش به موج ناآرامیهای اخیر، در نطقی اذعان کرده بود از سال ۱۹۷۳ تاکنون این رژیم در خطرناکترین وضعیت امنیتی خود به سر میبرد. به اذعان چهرههای ارشد صهیونیستی این حجم از ناآرامی و شکاف در ساختار سیاسی و نظامی و در میان شهرکنشینان سرزمینهای اشغالی از آغاز جنگ اکتبر ۱۹۷۳ بیسابقه است. این در حالی است که رژیم صهیونیستی در ۷ دهه گذشته با چالشهای مختلفی مواجه بوده است. در همین زمینه رسانههای اسرائیلی عنوان کردند تمام این مسائل باعث شده اسرائیل روزهای پیچیدهای در انتظار داشته باشد. مهاجرت معکوس، تبعیض طبقاتی، قدرت محور مقاومت، معمای امنیت و... تنها چند نمونه از این بحرانها بوده است اما این روزها ناامنی و بیثباتی داخلی بشدت بر ساکنان مناطق اشغالی فشار وارد میکند. در این ارتباط گفته شده است فساد مقامات در کنار تشدید ناامنی و تبعیض طبقاتی باعث شده است روزبهروز به شمار معترضان در خیابانهای تل آویو و دیگر مناطق سرزمینهای اشغالی افزوده شود. همانطور که اشاره شد انفجار روز پنجشنبه نخستین حادثه مشابه در سایت صنایع نظامی اسرائیل نبود. سال 1992 در یک انفجار در کارخانه مهمات عملاتی، ۲ نفر کشته و بیش از 60 نفر دیگر زخمی شدند. به گزارش گلوبس، این انفجار ناشی از باروت ذخیره شده در خارج از انبارها بود که مشتعل شده بود. این انفجار به شعاع 10 کیلومتری خساراتی وارد کرد. از سوی دیگر اوضاع داخلی سرزمینهای اشغالی به ضرر اسرائیل روز به روز بدتر میشود. سهشنبه ۲۰ژوئن هم رسانههای عبری از کشته شدن ۴ صهیونیست شهرکنشین در عملیات تیراندازی فلسطینیها در نزدیکی پمپ بنزین شهرک اشغالی «عیلی»، واقع در شمال کرانه باختری خبر داده بودند؛ بر اساس گزارشها ۴ صهیونیست دیگر هم در این عملیات زخمی شده بودند. روزنامه عبری یدیعوتآحارانوت، درباره جزئیات این عملیات گزارشی منتشر کرد و نوشت: ۳ مرد مسلح فلسطینی، عملیات تیراندازی را با تفنگ M۱۶ انجام دادند؛ نام مجری اصلی این عملیات که بلافاصله پس از تیراندازی کشته شد، «مهند فالح شحاده» و اهل روستای حواره در جنوب نابلس بوده است. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی با انتشار توئیتی در صفحه رسمی خود در توئیتر، بهرغم شکستهای امنیتی مکرر کابینه و ارتش تلآویو ادعا کرده بود: اسرائیل طی چند ماه گذشته ثابت کرده است بدون استثنا با تمام عاملان عملیات تسویه حساب کرده و هر کسی را که به آن آسیب میزند، یا خواهد کشت یا زندانی خواهد کرد. ***
استفاده از پهپاد برای ترور در کرانه باختری بعد از 20 سال
خبرنگار شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی گفت ارتش رژیم صهیونیستی از طریق یک پهپاد، اقدام به ترور یک تیم مسلح فلسطینی در نزدیکی ایست بازرسی جلمه در جنین کرد. در همین حال، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی از عملیات ترور چند مبارز مقاومت در جنین به وسیله پهپاد خبر داد. شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد این نخستین عملیات ترور به وسیله هواپیمای بدون سرنشین در کرانه باختری از سال ۲۰۰۵ است. منابع عبریزبان اعلام کردند عملیات ترور مبارزان فلسطینی در جنین به وسیله یک فروند پهپاد «هرمس ۴۵۰» انجام گرفته است. هلال احمر فلسطین اعلام کرد خودرویی که در جنین توسط پهپاد اسرائیلی هدف قرار گرفت، ۵ سرنشین داشته است.
ارسال به دوستان
گفتوگو با محمدعلی صمدی به مناسبت چهلودومین سالگرد شهادت دکتر مصطفی چمران
چریک لطیف
ناصر مؤمنزاده: 31 خرداد سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران است؛ نابغهای در علم فیزیک پلاسما و تحصیلکرده دانشگاه برکلی آمریکا که همراه با تحصیل از مبارزه نیز غافل نبود و بعد از مدتی آموزش نظامی در مصر، راهی لبنان و فصل جدیدی از زندگانی او در پیوند با لبنان و امام موسی صدر آغاز شد.
تنها یکی از کارهای درخشان و تاریخی آن شهید والامقام در لبنان راهاندازی جنبش «امل» بود که همچنان یکی از تشکیلات محور مقاومت در جهان اسلام است. با پیروزی انقلاب اسلامی، شهید چمران از لبنان راهی ایران شد و در مسؤولیتهای مختلفی همچون وزارت دفاع، نمایندگی مردم تهران در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و نمایندگی حضرت امام خمینی در شورای عالی دفاع، اقدامات مهم و ماندگاری انجام داد.
با گذشت 42 سال از شهادت وی در 31 خرداد 60 در «دهلاویه»، همچنان از وی و کارهایش در آمریکا، لبنان و ایران یاد میشود. برای بررسی شخصیت ذوابعاد شهید دکتر مصطفی چمران، «وطن امروز» با محمدعلی صمدی، تاریخنگار و پژوهنده انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به گفتوگو نشست.
* بیمقدمه سراغ سوال اول میروم که راستش خیلی هم آسان نیست. قرار است درباره شخصیتی صحبت کنیم که ۴۲ سال از شهادتش میگذرد. یعنی کسی اگر همان سال ۶۰ متولد شده باشد، الان تقریبا همسن و سال خود ایشان در زمان شهادتش است اما آدمهای ۴۰ سال به بالای حالا کجا و دکتر چمران کجا. میخواهم عرض کنم این فاصله زیاد نسلی خیلی مسائل را غیرقابل باور میکند، خصوصا وقتی دست فرمان فرهنگیمان هم بد باشد که بوده است. همین الان من ماندهام چه سوالی بپرسم که همین اول کار توی ذوق مخاطب نخورد؛ مثل همه از تولد دکتر چمران شروع کنیم یا از جای دیگری، شما پیشنهادتان چیست؟
من برای کلیشهشکنی هم که شده، ترجیح میدهم از بعد شهادت ایشان شروع کنم. همین چند وقت قبل یکی از دوستان قدیمی و تیزبینم گفت فلانی! دقت کردهای پیام حضرت امام خمینی برای شهادت آقای چمران، در همان جمله اول، چه تفاوتی با سایر پیامهای امام از این دست دارد؟ حضرت امام، شهادت دکتر چمران را به امام زمان تسلیت و تبریک میگویند. این متن حدود ۳۲۰ کلمه دارد که ۱۲۸ کلمهاش درباره همان تبریک و تسلیت است که به پیشگاه امام زمان (عج) گفتهاند؛ اندازه دکتر چمران برای امام، این قدر بود. تسلیت به ملت ایران و لبنان و قوای مسلح و خاندان چمران، خیلی گذرا و معمولی در 3 خط پایانی پیام ذکر شده است. ارادت و حتی به نظرم جذبه آقای چمران برای امام خمینی، خیلی واضح در این پیام دیده میشود. جالب این است که حضرت امام و شهید چمران معاشرت و دیدارهای زیادی هم با یکدیگر نداشتند. در همین ملاقاتهای نهچندان زیاد، آقای چمران امام را تا حدی تحت تاثیر قرار میدهد که این مرجع تقلید که به استحکام شخصیت و تسلط بر خویش شهرت دارند چنین متن پراحساس و ستایشآمیزی درباره ایشان مینویسند. این مطلب به نظرم نکته بسیار جالبی است. پیام امام خمینی برای شهادت جناب چمران متفاوتترین متنی است که امام برای تجلیل از یک نفر نوشتهاند. صحیفه امام موجود است، هرکس توانست پیام دیگری در این سطح بیاورد. به نظر من عاطفیترین متن به یادگار مانده از امام است، من که نمونه دیگری پیدا نکردم. پیام امام برای شهادت آقایان مطهری و بهشتی هم هست؛ مقایسه کنید. این 2 عزیز به امام خیلی نزدیکتر بودند و فقدانشان بر نهضت ایشان تاثیرات زیادی داشت. متن امام برای آنها خیلی حماسی و از جایگاه یک پیشوای سیاسی - مذهبی است اما در پیام امام برای شهادت چمران، یک تجلیل آمیخته به حسرت موج میزند. انگار امام در گوشه تاریخ ایستادهاند و در حالی که سرشان را به علامت تاسف تکان میدهند، خطاب به همه معاصران و آیندگان میگویند: «حیف نیست خودتان را علاف کردهاید و مثل چمران نیستید؟»
حضرت امام جملهای هم دارند که «مثل چمران بمیرید». در آن سخنرانی هم امام حال خاصی دارند.
آن سخنرانی یک روز بعد از شهادت آقای چمران انجام شده است. من هم حس شما را دارم. در زندگی آقای چمران چیزی بود و وقتی شهید شد، امام به اصطلاح خودمان جگرشان سوخت و آن جملههای عجیب را نوشتند و آن حرفها را زدند.
* حالا برویم سراغ زندگی ایشان. از پدر شهید چمران اطلاعات خاصی هست؟
حسن آقا متولد روستای چمران است. چمران بین ساوه و همدان است و محلیها به آن چمرون هم میگویند. ایشان در همان 8-7 سالگی به تهران مهاجرت کرد. کارگر دستگاه جوراببافی بود. حدود 20 ساله بوده که ازدواج کرد. به خاطر باورهای مذهبیاش، زن و 2 بچه را برداشت و رفت قم. در آنجا از راه بافت و فروش جوراب امرار معاش میکرد ولی کارش نگرفت و بعد از مدتی مجبور شد برود در معدنی واقع در «کهک» کار کند. باید یک هفته در معدن کار میکرد و یکی دو روز پیش خانوادهاش میآمد. خلاصه! این هم دوام پیدا نکرد و دوباره جمع کرد و آمد تهران اما قبلش، مصطفی در قم به دنیا آمد. بقیه برادرها همه در تهران، دنیا آمدند.
* پس در میان همه بچهها، فقط شهید چمران در قم متولد شد.آقای حسن چمران چند فرزند داشت؟
6 پسر. به ترتیب عباس، مرتضی، مصطفی، مهدی، محمدهادی و نصرالله. خاله خانم بچهها و مادربزرگشان هم با آنها زندگی میکردند که جمعا میشوند ۱۰ نفر. مدتی در محله سرپولک اجارهنشین بودند و بعد در منزل برادرخوانده همسرش، در 2 اتاق کوچک ساکن شدند. حسن آقا بعد از چند سال در بازار تهران مغازهای خرید و همه ۶ برادر کار کردن در این مغازه را تجربه کردند.
* پس از آن به بعد خانواده مرفهی بودند!
چند سال وضعشان نسبتا خوب بود. جنگ دوم جهانی سرمایههای حسن آقا را سوزاند و دوباره این خانواده شلوغ، گرفتار مشکلات مادی شد. از طرفی پسرها هم بزرگ میشدند و فشارهای مالی هر روز زیادتر میشد. در نهایت 7 سال بعد از تمام شدن جنگ دوم جهانی حسن آقا مغازه بازار را به قیمت ۱۵ هزار تومان فروخت. همان اول هم رفت ۱۳ هزار تومان آن را داد یک خانه ۲۵۰ متری خرید؛ همین خانهای که الان موزه شده. حالا حداقل مادر و پسرها به خاطر بزرگی خانه نفسی میکشیدند؛ 6 سال بعد، دکتر از همین خانه عازم ایالاتمتحده شد.
* از بین برادرها فقط شهید چمران به آن مراتب علمی بالا رسید؟
نخیر! مراتب علمی عباس از مصطفی چیزی کم نداشت. ایشان یک سال زودتر از مصطفی به ایالاتمتحده عازم شد و بعد از پایان درسش در رشته برق، در دانشگاه «جان هاپکینز» مشغول تدریس شد. پس جناب عباس چمران هم شخصیت علمی شاخصی داشت. برادر دیگر یعنی مرتضی هم در آمریکا تا دکترای الکترونیک درس خواند.
* این زمان اوج نهضت ملی نفت باید باشد.
بله! شهید چمران زمانی که مصدق نخستوزیر میشود ۲۰ ساله بود و دانشجوی رشته الکترونیک. ایشان قبلاً تحت تاثیر برادرش عباس، وارد فعالیتهای سیاسی شده بود. در ماجرای ۱۶ آذر سال ۳۲، دکتر چمران از حاضران در معرکه بود و خاطراتش را از آن روز مفصلا تعریف کرده است.
* سفر به آمریکا چه زمانی بود؟
سال ۱۳۳۶، یعنی 4 سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد.
* مخارج سفر از کجا تامین شد؟
ایشان شاگرد اول مقطع کارشناسی شد و طبق قانون با هزینه دولت رفت.
* چطور رژیم اجازه داد با وجود سوابق فعالیت سیاسیاش به آمریکا برود؟
ساواک تازه چند ماه قبل از سفر ایشان تاسیس شد. هنوز بر امور مسلط نبود و تا تبدیل شدن به اژدهای هفتسر دهه ۵۰ راه زیادی داشت.
* مقطع زندگی ایشان در آمریکا کمتر بررسی شده.
اتفاقا به نظرم زیاد از آن بخش زندگی دکتر چمران حرف زدهاند که خیلی نکته خاصی هم ندارد. ایشان مقطع کارشناسی ارشدش را در تگزاس تمام میکند و مدرک دکترایش را در رشته فیزیک پلاسما از دانشگاه برکلی در کالیفرنیا میگیرد. بعد هم علاوه بر درس دادن در دانشگاه، در شرکت بزرگ «بل» شاغل میشود.
* چه زمانی ازدواج میکند؟ از همسرشان اطلاعات خاصی هست؟
سال ۱۳۴۰ شهید چمران با خانم «تامسن هیمن» ازدواج کرد و ایشان هم اسم خود را به پروانه تغییر داد. محصول این ازدواج 3 فرزند شد به نامهای روشن، رحیم و جمال.
* آنجا کنش سیاسی خاصی داشتند؟
اتفاقا فعالیتهای خوبی داشتند اما 2 اتفاق همه شرایط را عوض کرد؛ ۱۵ خرداد 42 و جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل در سال ۴۵. اخبار ۱۵ خرداد و کشتار مردم و دستگیری حضرت امام، بچههای مذهبی خارج از کشور را تا حد زیادی احیا کرد و به آنان جهت و انگیزه داد اما میداندار مبارزات چپیها بودند. اتفاقی ضریب میگرفت و دیده میشد که مورد توجه حرکت جهانی چپ باشد. داغی اتفاقات سال ۴۲ چون صد درصد مذهبی بود، در خارج از کشور خیلی زود سرد شد و فضای فراگیر و طولانی ایجاد نکرد اما در جریان جنگ ۶ روزه، چپها به طرفداری از اعراب در برابر اسرائیل و آمریکا کاملا فعال بودند و از آن طرف، طرفداران آمریکا و اسرائیل هم فضای جهانی سنگینی علیه اعراب و مسلمانها درست کردند. تحمل این فضا برای کسی مثل دکتر چمران ممکن نبود. ایشان شغلش را رها کرد و از طرف تشکیلات سیاسیای که در آن عضو بود و اسمش را گذاشته بودند «سماع»، عازم مصر شد. 2 سال در مصر ماند و آموزش نظامی دید و خودش هم شد مربی آموزش نظامی. بعد از مدتی دید مصریها روی خطوط قرمز مرتبط با غرور ملی ایرانیها راه میروند، از طرفی ساواک هم دیگر هیولایی شده بود و از قضا خبر رسید موقعیت دکتر چمران در مصر هم برای ساواک افشا شده است. این شد که شهید چمران از مصر به آمریکا برگشت. البته باز هم ماندگار نشد و رفت لبنان.
* چرا؟
فضای آمریکا علیه اعراب و مسلمانها، عوض نشده بود. جنگ 6 روزه شده بود معیار حق و باطل و هر کس مقابل اسرائیل قرار داشت، حکم یک زامبی سرخپوست را پیدا میکرد که با کمونیستها سرش در یک آخور بود و باید از صفحه روزگار محو میشد. تحقیر اعراب و مسلمانها مد بود؛ از کف خیابان گرفته تا کرسی دانشگاه و تا آنتن تلویزیون.
* علت رفتن به لبنان چه بود؟ چرا ایشان مثلاً به کویت نرفت؟
دکتر که جهانگرد نبود. یک استاد دانشگاه با دیسیپلین و بسیار منظم بود که اولا باورهای بسیار سفت و سختی داشت. ثانیا برای خودش برنامهای مشخص کرده و دربهدر دنبال اجرای آن بود. آرمان ایشان برگشت به ایران و مبارزه برای مردم مسلمان کشورش بود. بعد هم اینکه از خاک خودش، علیه اسرائیل اقدام کند. منتها میدانست فضای داخل جای نفس کشیدن ندارد و اگر برگردد، دستگیر خواهد شد. خب! تجربه سال ۳۲ برای این نسل خیلی تلخ بود. در این وضعیت تنها گزینه این بود که مبارزه را از خارج از کشور دنبال کند. حضور در کشورهای عربی توی ذوق دکتر زد، بنابراین با سرخوردگی برگشت آمریکا. رفقایش تعریف میکنند که آنجا هم حالش خوب نبود و نمیتوانست به روال عادی قبل برگردد. فضای ضدمسلمانی پیرامونیاش هم حال روحیاش را تشدید میکرد تا اینکه یکدفعه سر و کله امام موسی صدر پیدا شد و پیام داد من در لبنان یک مدرسه صنعتی زدهام و احتیاج به آدم واردی دارم که مدیریتش را به دست بگیرد. به نظرم دکتر خیلی امیدوار نبود که آنجا اتفاق خاصی بیفتد چون با فضای کشورهای عربی آشنایی داشت اما احتمالا فکر کرد از وضعیت فعلیاش مفیدتر خواهد بود و شاید در برنامههای مبارزاتش فرجی شود. البته روش دکتر این بود که در تصمیمگیریها، مساله خودسازی و مبارزه با عافیتطلبی شخصی برایش اولویت زیادی داشت و بعدها در یادداشتهایش هم نوشت که خوشیهای آمریکا را سه طلاقه کردم تا میان محرومان و مستضعفان بروم و در غصههای دلشکستگان شریک شوم. در آثارش تعابیر بسیار تأثیرگذاری در این باره به کار برد؛ این بود که پذیرفت و دست زن و بچهاش را گرفت و رفت لبنان.
* امام موسی صدر از کجا میدانست دکتر چمران به دردش میخورد؟
مهندس مهدی بازرگان ایشان را به امام موسی معرفی کرده بود. مهندس بازرگان در دانشگاه تهران استاد دکتر چمران بود و روابط خیلی خوبی با او داشت.
* چه سالی لبنان رفتند؟
اواخر ۴۹ یا اوایل 50. اینجا آغاز مهمترین فصل زندگی شهید چمران است که حدود 8 سال طول کشید و همین جا، به جایی رسید که جایگاهی اسطورهای پیدا کرد. 8 سال در بدترین شرایط مادی و در کشوری گرفتار در جنگ داخلی و تجاوز خارجی و غرق در تعصبات طایفهای و بیعقلیهای صاحبمنصبان زندگی کرد؛ زندگی که چه عرض کنم! جنگید و درس داد. هم با اسرائیلیها میجنگید، هم با دشمنان وحشی شیعه در لبنان. فشارهای زندگی با آن شرایط در لبنان و همزمان شخصیت امام موسی صدر، جناب چمران را به پختگی و آبدیدگی کمنظیری رساند. چمرانی که با پیروزی انقلاب به ایران برگشت، چمران دهه 30 و 40 نبود. یک کوه تجربه و یک روح در نهایت پختگی و وقار بود.
* شهید چمران ظاهرا خیلی دیرتر از بقیه مبارزان خارج از کشور به ایران آمد و باز هم بازگشت به لبنان و دوباره به اشاره امام آمد به ایران و دفعه دوم ماندگار شد.
خیر! من هم چنین اطلاعات غلطی داشتم اما در حقیقت، دکتر چمران ۹ روز بعد از پیروزی انقلاب با یک هیأت لبنانی به ایران آمد و بعد از 21 سال دوباره چشمش به جمال وطن روشن شد و دیگر تا ۸۵۰ روز بعد که در دهلاویه شهید شد، ایران را ترک نکرد.
* چرا دیر بازگشتند؟ اکثر مبارزان بعد ورود حضرت امام شروع کردند به بازگشت.
اخبار پاریس به ایشان میرسید، در نتیجه از بازگشت قریبالوقوع امام خبر داشت. وقتی 20 بهمن در تهران بین مردمی که مسلح شده بودند و ارتش شاه، جنگ خیابانی راه افتاد، دکتر شروع کرد به جمع کردن آدم که بروند در تهران و کنار مردم با گاردیها بجنگند. جالب است که ایشان رفت با دولت سوریه مذاکره کرد یک هواپیما در اختیارشان قرار بدهد که این یک گردان را ببرند تهران و حتی شده وسط خیابان فرود بیایند. تصور این بود که این جنگ خیابانی حالاحالاها ادامه دارد. ۴۰۰ ایرانی و لبنانی جمع شدند و در تدارک تهیه هواپیما بودند که ۲۲ بهمن کار تمام شد. دکتر در همان ایام پیامی به رفیق صمیمیاش در دولت موقت مخابره میکند که اگر در شرایط بعد از پیروزی، وجودش مفید است، بلند شود و بیاید ایران اما به دلیل نامعلومی آن طرف هیچ جوابی نمیدهد.
* اسمش را میدانید؟
بله! منتها چون علت کارش را نمیدانم و زنده هم نیست که از او بپرسم، ترجیح میدهم معرفیاش نکنم. این آقا رسماً به پیامهای دکتر محل نمیگذارد. جناب چمران در نهایت یک هیأت ۹۲ نفری از علمای شیعه و سنی و مجاهدان لبنان را برمیدارد و راه میافتد سمت تهران. شیخ محمدمهدی شمسالدین و نبیه بری و سیدحسین حسینی که آن زمان رئیس پارلمان لبنان بود هم در این جمع بودند. این 3 نفر در آن زمان بالاترین مقامات شیعه لبنان بودند و در نهایت روز اول اسفند هواپیمای این جماعت در فرودگاه مهرآباد نشست. حالا دکتر از فرودگاه به همان رفیق شفیقش در دولت موقت زنگ میزند که بابا! بین ما مقامات عالی رتبه لبنانی هستند. یکی بیاید فرودگاه از این هیأت استقبال کند. نه آن جناب جواب میدهد، نه هیچ کس دیگر. آخرش هم همین جناب مهندس مهدی چمران که آن روزها در نخستوزیری مستقر بود، کاملا تصادفی جواب تلفن دکتر را میدهد و خبردار میشود که اینها در فرودگاه گیر افتادهاند و بلند میشود و میرود سراغشان. بالاخره دکتر چمران پس از 21 سال، بعد از 8 ساعت انتظار در داخل هواپیما، پا به خاک کشورش گذاشت.
* آمده بودند که بازگردند یا بمانند؟
ایشان فقط با یک ساک دستی کوچک آمده بود که چند روزی بماند و بازگردد. جالب است بدانید آن ساک را هم از ماشین دزدیدند! وقتی به دیدار امام میروند، ایشان که شروع به صحبت میکنند امام سرشان را بالا میآورند و میخندند و معلوم میشود دکتر را شناختهاند. دکتر چمران سالها قبل در نجف با امام دیداری داشتند که گزارشش را همان سالها نوشتند و در آمریکا در نشریهای دانشجویی منتشر کردند، البته بدون اسم. خلاصه! حضرت امام جناب چمران را شناختند و در همان جلسه پرسیدند برنامه شما چیست؟ دکتر گفت وضع لبنان خراب است و من میخواهم بازگردم. امام فرمودند نه، ایران بمانید، اگر ایران و انقلاب ایران درست بشود، آنجا هم درست میشود. با همین جملات امام، دکتر چمران تصمیمش را عوض کرد و ماندگار شد.
* از این زمان تا 6 ماه بعد که اسم چمران در غائله کردستان سر زبانها میافتد، دیگر خبری از ایشان نیست. چرا؟
چرا هست! اما در ماجرای غائله پاوه، ایشان به عنوان «ناجی کردستان» شناخته میشود و شهرتش به اوج میرسد. البته به هر حال دکتر چمران 3-2 ماه بعد از ورود به ایران مسؤولیتی نداشت و بعد شد وزیر مشاور در امور انقلاب. البته در همین ایام یک ماموریتی به منطقه «سرو» و «قطور» رفتند که شلوغیهایی را در آنجا آرام کنند. موفقیت در همین ماموریت بود که باعث شد وقتی ماجرای پاوه درست شد، مهندس بازرگان، ایشان را به عنوان گزینه مناسب برای حلوفصل دعوا به کردستان فرستاد.
* در کردستان که دکتر موفق به متقاعد کردن ضدانقلاب نشد.
بله! ولی در فرماندهی مردم برای عقب زدن ضدانقلاب حضور داشتند. بعد از آن پیام معروف امام برای پاوه، فرماندهی نیروهای مسلح و مردمی که هجوم آورده بودند برای مقابله با ضدانقلاب، با شهید چمران بود. شهرهای کردستان یک به یک در حال آزاد شدن بود تا رسیدند به سردشت. شهر را آزاد کردند و وارد آن شدند که خبر رسید آیتالله طالقانی درگذشتهاند.
* یعنی 19 شهریور 58.
بله! یعنی ایشان یک ماه ممتد در کردستان بود و در نهایت همان روز برای شرکت در تشییع آقای طالقانی بازگشت به تهران. بعد هم کار به ژاندارمری واگذار شد که موجب شد دوباره ضدانقلاب شروع به پیشروی کند. دکتر چمران دوباره بازگشت به سردشت و جنگ ادامه پیدا کرد که مطرح شد که بناست با گروهکها مذاکره شود و کار مسلحانه را متوقف کنید. البته دکتر با شناختی که از اوضاع پیدا کرده بود میدانست مذاکره راه به جایی نمیبرد اما اهل سنگ انداختن در مسیر تصمیمات بالادستی نبود و بازگشت تهران. چند هفته بعد(آبان 58) به پیشنهاد شورای انقلاب و با فرمان حضرت امام خمینی، ایشان شد «وزیر دفاع».
* ظاهرا دکتر چمران نخستین غیرنظامیای بود که وزیر دفاع میشد.
بله! ولی آوازه ایشان در لبنان و شهرتی که به عنوان یک چریک دشمن شکن در کردستان پیدا کرد، ایشان را به عنوان یک کهنهسرباز در ذهن مردم و مسؤولان انقلاب تثبیت کرده بود. برای اینکه متوجه محبوبیت ایشان بشوید همین بس که 4 ماه بعد از وزیر شدن، ایشان به صورت مستقل کاندیدای نمایندگی نخستین دوره مجلس از تهران شد و همان دور اول، بیشتر از یک میلیون رای آورد. به سوابق که رجوع کنید میبینید چه افرادی نتوانستند چنین رأیی کسب کنند. ضمن اینکه چنین اتفاقی وقتی افتاد که گروههای چپ یک موج سنگین تبلیغاتی علیه ایشان راه انداخته بودند که فلانی قصاب فلسطینیها در لبنان بوده، بعد هم آمده ایران و قصاب خلق کرد شده و حالا هم دارد نماینده مجلس میشود. کلی دروغ و شایعه درست شد که شخصیتش آلوده شود اما به قدری بین مردم محبوب بود که مستقل آمد و نفر هفدهم تهران شد. اردیبهشت 59 هم از طرف امام خمینی به عضویت شورای عالی دفاع انتخاب شد.
* یک کاری قبل از جنگ به ایشان نسبت میدهند به عنوان تاسیس لشکرهای 10هزار نفری.
بله! دکتر چمران قانونی را به شورای انقلاب برد به این مضمون که لشکرهایی 10 هزار نفری از داوطلبان مردمی تشکیل شود. قرار شد ارتش به ایشان کمک کند و کار به سرانجام برسد که البته نشد. فکرش را بکنید اگر چنین طرحی محقق میشد، هنگام شروع جنگ چقدر ماجرا عوض میشد.
* چرا به سرانجام نرسید؟
رئیس وقت ستاد مشترک ارتش موافق این طرح نبود و کار آنقدر به تعویق افتاد که جنگ شروع شد و کار از کار گذشت.
* معلوم میشود حواس دکتر چمران جمعتر از بقیه بوده.
به هر حال، شد آنچه شد. در ششمین روز جنگ هم دکتر چمران در کنار آیتالله خامنهای وارد مناطق جنگی شدند و همان وقتها، «ستاد جنگهای نامنظم» را راه انداختند که نخستین اقدام عملی در آن روزهای بیتصمیمی و بلاتکلیفی بود. دکتر چمران حالا هم نماینده مجلس بود، هم نماینده امام در شورای عالی دفاع و هم رئیس ستاد جنگهای نامنظم.
* وزارت دفاع را تحویل دادند؟
شهریور 59 شهید جواد فکوری شدند وزیر دفاع.
* خب! وضعیت ایشان همین طور بود تا زمان شهادت؛ درست است؟
بله! ایشان 9 ماه آخر عمرش را عمدتا در جبهه بود و البته در جلسات مجلس هم تا جایی که امکان داشت شرکت میکرد. در 4-3 ماه ابتدایی جنگ، دفاع از جبهه اهواز یعنی منطقه میانی خوزستان، عملا با 3 نفر بود؛ آقای خامنهای، دکتر چمران و شهید فلاحی. جبهه شمال خوزستان را مرحوم ظهیرنژاد هدایت میکرد و جبهه جنوب خوزستان هم در فرماندهی تشکیلاتی به نام ستاد اروند بود، البته اینها دیگر خارج از بحث ما است.
* عملکرد دکتر چمران در ماههای حضورشان در جنگ قابل جمعبندی است؟
خیلی واضح نمیشود کارنامه آن روزها را تنظیم کرد. اوضاع خیلی درهم و بر هم بود ولی ستاد جنگهای نامنظم واقعا برای خودش تکیهگاهی بود و سهمی جدی در هویت بخشیدن به رزمندگانی داشت که هیچ جایی برای سر و سامان دادن به آنها تعریف نشده بود. شرایط چند ماه اول واقعا برای مخاطبان امروزی قابل وصف نیست. آن روزها از یک طرف در مناطق عملیاتی، به طور وحشتناکی کمبود نیرو وجود داشت و از طرف دیگر هزاران جوانی که مشتاق حضور در جبهه و شرکت در دفاع بودند، نمیدانستند باید چه کار کنند و کجا بروند. البته زرنگها بالاخره خودشان را به میدان میرساندند اما عمده مردم بلاتکلیف بودند. این وسط ستاد جنگهای نامنظم که برای مردم با اسم و شهرت شهید چمران شناخته شده بود، توانست بخشی از توان مردمی را هدایت و وارد جنگ کند. البته متاسفانه ماهیت این ستاد با شخص شهید چمران چنان آمیخته شده بود که بعد از شهادت او، دیگر حفظ نشد و مدت کوتاهی بعد منحل شد.
* از عملکرد شهید چمران در لبنان خیلی کم حرف زدیم.
من دیدم اگر بخواهم وارد لبنان بشوم، جا برای هیچ حرف دیگری باقی نمیماند. فقط برای آنکه بهتر بفهمیم چمران در لبنان چه کار بزرگی کرد، به همین اشاره میکنم که قبلا هم اشارهای کردم. ببینید! تشکیلاتی که دکتر چمران در ایران راه انداخت، بعد از شهادتش دوام نیاورد اما سازمانی که ایشان در لبنان تاسیس کرد، یعنی «جنبش امل» تا همین امروز پابرجاست. جنبش حزبالله از همین سازمان امل منشعب شد و اکثر فرماندهان فعلی حزبالله و مقاومت اسلامی، از جمله شخص سیدحسن نصرالله، سابقه شاگردی دکتر چمران و جنگیدن تحت فرماندهی او را در کارنامه دارند. با این حساب الان بزرگترین قدرت تهدیدکننده اسرائیل توسط شاگردان و نیروهای دکتر چمران فرماندهی میشود. این خودش نشان میدهد چه کار شگفتانگیزی در لبنان توسط دکتر چمران انجام شد.
* البته باید گفت دکتر چمران و امام موسی صدر.
امام موسی صدر رهبر شیعیان بود. ایده و اجرای تاسیس یک مقاومت شیعی در لبنان از دکتر چمران است و البته امام موسی صدر هم محکم پشت ایشان ایستاد و تمام قدرتش را به کار برد که طرحهای دکتر چمران به نتیجه برسد. با این حال کسانی که به جزئیات ماجرا علاقهمندند، به کتاب «لبنان» که از آثار خود شهید چمران است مراجعه کنند.
* از مبارزات انقلابی در آمریکا هم حرفی نزدیم.
حق بدهید زمان زیادی هم نداریم اما علاقهمندان به این موضوع هم باید به کتاب «چمران به روایت اسناد ساواک» مراجعه کنند. از دی ماه 1340 تا تیرماه 1357، گزارشهای ساواک از مبارزات ایشان، با اصل اسناد درج شده است که 8-7 سالش مربوط به زمان حضور در آمریکاست.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در پیامی به نشست مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه برتفاهم دستگاههای امنیتی تأکید کردند
ضرورت همکاری امنیتیها در همه سطوح
گروه سیاسی: نشست مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در راستای اجرایی کردن منویات رهبر حکیم انقلاب و همافزایی و همگرایی بین 2 نهاد انقلابی در مقابله با توطئههای دشمنان انقلاب اسلامی، ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ با قرائت پیام حضرت آیتالله العظمی خامنهای در مشهدمقدس برگزار شد. در این نشست حجتالاسلام محمد محمدیگلپایگانی، رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب، جلسه را مزین به پیام رهبر انقلاب مبنی بر تاکید بر موضوع اطلاعات و لزوم تفاهم بین ۲ دستگاه کرد و بر همافزایی و همدلی بیشتر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه برای تحقق منویات معظمله تاکید کرد.
متن این پیام که در روزهای اخیر منتشر شده به شرح زیر است:
«مساله اطلاعات یکی از مسائل مهم کشور است و یکی از ضعفهای ما در ارتباط با دستگاههای اطلاعاتی، عدم تفاهم بین این مجموعههاست.
اگر آقایان میخواهند در راه خدا مجاهدت کنند، جهاد آنها این است که این تفاهم در همه ردهها پیاده شود. امروز اگرچه در راس این دو دستگاه تفاهم به طور جدی وجود دارد اما مجاهدت واقعی این است که این همکاری و تفاهم را در همه سطوح پیاده کنند».
حجتالاسلام سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات این جلسات را مقدمهای برای برآورده شدن منویات فرمانده معظم کل قوا و ایجاد همدلی، همافزایی، مشارکت، تفاهم، همسویی، هماهنگی و حرکت یکپارچه و وحدت رویه در مجموعه ۲ تشکیلات اطلاعاتی دانسته و نقشآفرین در ساخت درونی قدرت نظام و ایجاد امنیت پایدار معرفی کرد. همچنین سردار محمد کاظمی، رئیس سازمان اطلاعات سپاه با تاکید بر اینکه فلسفه برگزاری این نشست، تحقق فرمان حضرت آقاست، گفت: انسجام و وحدت و کارآمدی یکی از نقاط اقتدار ما است. هر گامی که در جهت تضعیف این نگاه برداشته شود، اگر خدایی نکرده آگاهانه باشد، آگاهانه جا پای دشمن گذاشتهایم و اگر ناآگاهانه باشد، غفلتاً جا پای دشمن گذاشتهایم.
وی با تاکید بر همافزایی و همکاری بیشتر بین دستگاههای اطلاعاتی تاکید کرد: نسبت به تعامل و همکاری با یکدیگر، نگاهمان رسالت و تکلیف شرعی است. ما باید از حوزه تعامل و همافزایی عبور کنیم که آن کف کار است. ما باید به سقف مورد نظر برسیم و آن اقدام مشترک، ماموریت مشترک، کیس مشترک و تشکیل قرارگاه عملیاتی مشترک است.
***
پاسخ رهبر انقلاب به نامه تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پاسخ به نامه تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی، تلاش و همت آنان را مبارک دانسته و خواستار ادامه این مسیر شدند. جمعی از تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی در نامه خود، گزارشی از دستاوردهای جدید و موفقیتهای کسب شده سال گذشته در این عرصه را به رهبر حکیم انقلاب ارائه کرده بودند.
متن پاسخ رهبر انقلاب که صبح پنجشنبه اول تیر ۱۴۰۲ همزمان با نخستین گردهمایی فعالان صنعت نوشتافزار ایران (همنوشت) در محل برگزاری این همایش منتشر شد، به شرح زیر است:
بسمه تعالی
با سلام
رهآورد تلاش و همت شما در تهیه نوشتافزار ایرانی، بار دیگر موجب خرسندی و سپاس از دستاندرکاران شد. راه مبارکی است، با قوت ادامه دهید، با توفیق الهی.
سیدعلی خامنهای
401/8/21
حضرت آیتالله خامنهای پیش از این هم ۸ بهمن ۱۴۰۰ در پیام دیگری به آیین پاسداشت نوشتافزار ایرانی، تولید با کیفیت نوشتافزار را برای هر کشوری مایه افتخار توصیف کرده بودند.
ارسال به دوستان
ابابیل در جنین و هرتزلیا
مهدی محمدی: سال ۱۳۹۸ نتانیاهو با وادار کردن کوشنر و ترامپ به ترور سردار سلیمانی - که پس از توافقات مالی پشتپرده با برخی طرفها انجام شد - تصور میکرد نهتنها برنامه منطقهای ایران را یک دهه به عقب برگردانده، بلکه در فقدان سردار سلیمانی قادر خواهد بود به توصیه بنسلمان عمل کند و جنگ را به داخل ایران بکشاند. سرمایهگذاری وسیع برای ایجاد واحدهای جدید عملیات علیه ایران در ارتش به موازات موساد، تشدید حضور در محیط پیرامونی ایران از جمله در جمهوری آذربایجان و کردستان عراق، تلاش بسیار گسترده برای ایجاد شبکهای از اوباش در داخل ایران که ماموریت آنها خشن کردن هر نوع آشوب تا سرحد ممکن است و نهایتا، تهدید مستمر به درگیری نظامی و اقدام علیه برنامه هستهای ایران، مجموعه اقداماتی است که او و تیمش در چارچوب راهبرد «حلقه سوم» علیه ایران طراحی کردند و تا امروز با حداکثر توان به اجرا گذاشتهاند.
مهمترین و بنیادیترین گام در این چارچوب، آشوبی بود که سال گذشته در ایران اجرا شد. من همواره گفتهام - و شواهد بسیار زیادی برای اثبات این مدعا وجود دارد - که این آشوبها ترکیبی از 2 جنبه اجتماعی و امنیتی بود. جنبه اجتماعی اشاره به مجموعه آسیبهای اقتصادی، نسلی، شناختی، سیاسی و اجتماعی در داخل ایران است که به عنوان میزبان و تسهیلکننده تهدید خارجی عمل کرد. این جنبه اگرچه بسیار مهم است اما بدون ترکیب با یک برنامه امنیتی خارجی هرگز نمیتوانست به خشونتی به وسعت آنچه در سال ۱۴۰۱ دیدیم تبدیل شود (همچنان که در وضعیت عادی جامعه ایران اگرچه در برخی موارد معترض است اما مطلقا آشوبطلب نیست).
جنبه امنیتی پروژه، کاملا فکرشده، دقیق و حاوی ظرافتهای فراوان در جزئیات بود و وقتی این جنبه امنیتی با آن زمینه داخلی ترکیب شد، اعتراض به آشوب مبدل شد. حالا از ورای چند ماه فاصله شواهد نشان میدهد صهیونیستها واقعا تصور میکردند - و آمریکا را هم متقاعد کرده بودند - که به جای تلاش برای وارد کردن هزاران زخم، میتوان یک زخم جانکاه به ایران وارد کرد، چنانکه جامعه تصور کند کار تمام است و به زعم آنها دروغ بزرگ به عملیات بزرگ تبدیل شود.
ایران نه به سادگی ولی با قدرت از آن ماجرا عبور کرد. پس از آن بسیاری اتفاقات رخ داده که اینجا قصد بررسی آنها را ندارم اما یک مورد بسیار شاخص است و آن تغییر بنیادین، بیسابقه و بسیار قدرتمند ژانر اقدام علیه رژیم صهیونیستی است.
گویی ایران و مقاومت تصمیم گرفتهاند طعم واقعی یک مهندسی امنیتی بیسابقه را به اسرائیل بچشانند. رژیم صهیونیستی تا پیش از این به مدت بیش از 2 دهه تحت محاصره و حمله نظامی بوده. آنچه جدید است این است که اسرائیل برای نخستینبار با یک اتحادیه اطلاعاتی- عملیاتی ویژه بسیار ماهر مواجه است که نبرد اطلاعاتی علیه آن را به یک ماجرای هر روزه تبدیل کرده است. صهیونیستها پس از عملیات «مجدو» وانمود کردند پیام را گرفتهاند اما حالا این موضوع در حال روشن شدن است که در واقع هیچ نمیدانند. در واقع اسرائیل حتی به خودش هم آدرس غلط میدهد. پس از جنگ اخیر در غزه- که طی آن جبهه شمالی هم اندکی فعال شد- جامعه نظامی و استراتژیک رژیم صهیونیستی ادعا میکند در حال آماده شدن برای جنگ در چند جبهه است. این ادعایی بزرگ و با توجه به کیفیتی که ارتش اسرائیل در جنگ با غزه از خود نشان داد به نحو رقتآوری مضحک است. آنچه اسرائیل باید خود را واقعا برای آن آماده کند نه جنگ در چند جبهه بلکه جنگ در کوچههای ساحل غربی است. روند، در حال حرکت به سمتی است که در آن حزبالله، جهاد و حماس، نه در بیروت و حتی غزه، بلکه در جنین با اسرائیل روبهرو خواهند شد. تبدیل شدن مردم ساحل غربی به اسلحه و کوچههای آن به جبهه، واقعیت امنیتی جدید رژیم صهیونیستی است که حوادث سال گذشته در ایران به آن شتاب بخشیده. پیکر پوسیده رژیم صهیونیستی باید به نیش میلیونها زنبور عادت کند.
ارسال به دوستان
جنین؛ کلید پیروزی کرانه باختری
مهدی بختیاری: در نخستین ساعت روز دوشنبه هفته گذشته، نیروهای نظامی اسرائیل که برای بازداشت چند نفر از مبارزان جوان فلسطینی قصد ورود به اردوگاه جنین را داشتند، در میانه عملیات با غافلگیری بزرگی روبهرو شدند.
مبارزان فلسطینی بمبی را در مسیر کاروان نظامیان اسرائیل کار گذاشته بودند که به محض ورود خودروهای ارتش اسرائیل منفجر شد.
این عملیات نادر و کمسابقه، موجب شد بعد از مدتها، ارتش صهیونیستی برای نجات زخمیها و دیگر اعضای این کاروان، از بالگردهای نظامی استفاده کند.
جنین اردوگاهی کوچک در شمال کرانه باختری و از مراکز اصلی گروههای مقاومت است.
اردوگاه جنین در دهههای گذشته مهمترین کانون مقاومت مسلحانه در کرانه باختری بوده که میتوان به واسطه بافت نیروهای حاضر در آن از این منطقه به عنوان تنها کانون فراگروهی/ ملی مقاومت در فلسطین نام برد.
اهمیت اردوگاه جنین که در ماههای گذشته با شهادت «شیرین ابوعاقله» خبرنگار مشهور فلسطینی میان افکار عمومی در ایران شناختهشدهتر شد، به قدری است که سال 2002 ارتش رژیم صهیونیستی چند بار تلاش کرد کنترل آن را در دست بگیرد.
در آن حمله صهیونیستها 10 روز جنین را محاصره و آب و برق آن را قطع کردند و با حملات هوایی و زمینی بشدت این منطقه را زیر آتش گرفتند اما تراکم جمعیتی بالا، ذخایر تسلیحاتی انبوه و نیروهای آموزشدیده، هزینه اشغال اردوگاه را برای آنها بسیار بالا برد.
جنین اگرچه به دلیل فشارهای اسرائیل نسبت به دیگر مناطق کرانه باختری نظیر رامالله، نابلس و الخلیل توسعهنیافتهتر است و وضعیت خدماتی و زیرساختی بسیار بدی دارد اما در طول این سالها به نقش موثر خود در مقاومت ادامه داده و به مهمترین کانون پرورش نیروهای جوان در کرانه باختری تبدیل شده است. در ماجرای اخیر نیز این مساله به خوبی خودش را نشان داد.
بمب کارگذاشته شده در کنار جاده در مسیر کاروان صهیونیستها، 7 نظامی اسرائیلی را زخمی کرد.
این موضوع در کنار عملیاتهای متعدد در این منطقه که 9 عملیات در طول 12 ماه گذشته است، از سال 1993 (قرارداد اسلو) و در سالهای انتفاضه بینظیر بوده است.
این مساله یک زنگ خطر برای صهیونیستهاست که این شبها با کابوس تسلیح کرانه باختری به خواب میروند.
تشکیل گروههای متعدد مقاومت توسط جوانان فلسطینی در کنار دیگر گروههای باسابقه نظیر حماس و جهاد اسلامی مصادیق مهمی از برنامه مقاومت برای تسلیح کرانه باختری جهت مبارزه با صهیونیستهاست.
در ۲ دیدار اخیر رهبران جهاد اسلامی و حماس با حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز بار دیگر بر موضوع کرانه باختری و تقویت گروههای مقاومت به عنوان کلید به زانو درآوردن صهیونیستها تاکید شد و حالا دولت عبری که در 6 ماه گذشته با چالش کمسابقهای در درون جامعه صهیونیستی مواجه شده است، یکی از مهمترین ارکان خود یعنی امنیت را هم در خطر جدی میبیند.
بیشک مقاومت در جنین بزودی به شهرهای دیگر نظیر نابلس و رامالله نیز کشیده خواهد شد کما اینکه اندکی پس از غافلگیری ارتش اسرائیل در جنین، در رامالله نیز طی یک عملیات شهادتطلبانه توسط ۲ جوان فلسطینی 4 اشغالگر هلاک و تعداد بیشتری زخمی شدند.
حالا دولت نتانیاهو با یک تهدید چندوجهی در داخل و خارج محدوده تحت اشغال خود روبهرو است.
گروههای مقاومت فلسطین از جمله جهاد اسلامی و حماس در بیانیههای جداگانهای ضمن استقبال از عملیات شهادتطلبانه رامالله، آن را پاسخ طبیعی در واکنش به جنایات صهیونیستها در جنین عنوان کردند و این یعنی ماجراهای اسرائیل در کرانه باختری که فلسطینیان در آن به صورت نقطهای در محاصره اشغالگران قرار دارند، به همین جا ختم نخواهد شد.
مبارزان فلسطینی حالا به این ایمان قطعی رسیدهاند که راه مقابله با اشغالگران از ۲ مسیر اصلی میگذرد؛ ادامه مقاومت در غزه و تسلیح کرانه باختری.
ارسال به دوستان
خانه خدا و مردم
رضا عظیمی: مکه وکعبه، نمایشگاهى از قدرت و نشانههاى الهى و تاریخ آن مملو از خاطرات و سرگذشتهایى است که توجه به آنها درسآموز و عبرتانگیز است. در ساختن آن ابراهیم علیهالسلام بنایى و اسماعیل علیهالسلام کارگرى کردهاند. سپاهیان فیلسوار ابرهه که به قصد ویرانى آن آمدند، به قدرت الهى توسط پرندگان ابابیل نابود شدند. دیوارش هنگام تولد على علیهالسلام براى مادرش شکافته شده تا در داخل آن، نوزادى متولد شود که در آینده نهچندان دور، بتهاى داخل آن را فرو ریزد. بلال، برده سیاهپوست حبشى، در برابر چشمان حیرتزده اشراف مکه بر بالاى آن اذان گفته و روزى نیز فرا خواهد رسید که آخرین حجت الهى به دیوار آن تکیه زده و نداى نجات انسانها را سر مىدهد و جهانیان را به اسلام دعوت مىکند.
مکه، شهر امن الهى است که هر کس در آن وارد شود، در امان است. حتى اگر جنایتکار وارد مسجدالحرام شود، نمىتوان متعرض او شد، تنها مىتوان او را در مضیقه قرار داد تا خودش مجبور به خارج شدن شود.
جالب توجه اینکه در آیه 96 سوره آلعمران خانه کعبه که نام دیگرش (بیتالله) است به عنوان خانه مردم معرفى شده (ان اول بیت وضع للناس للذى ببکه مبارکا و هدى للعالمین) و این تعبیر بیانکننده این حقیقت است که آنچه به نام خدا و براى خداست باید در خدمت مردم و بندگان او باشد و آنچه در خدمت مردم و بندگان خداست براى خدا محسوب مىشود.
در کنار کعبه، مقام ابراهیم است. به گفته روایات، مقام ابراهیم سنگى است که هنگام ساختن کعبه و بالا بردن دیوارهاى آن، زیر پاى ابراهیم علیهالسلام قرار داشت و اثر پاى آن حضرت روى آن مانده است. بقاى این سنگ و اثر پا روى آن، از قرنها پیش از عیسى و موسى علیهماالسلام با آن همه تغییر و تحولى که در کعبه و اطراف آن بر اثر حملهها، سیلها و خرابىها به وجود آمده، خود نشانهاى از قدرت الهى است.
«حج» به معناى قصد همراه با حرکت است و «محجه» به راه صاف و مستقیم مىگویند که انسان را به مقصد مىرساند. حج در اسلام به معناى قصد خانه خدا و انجام اعمال مربوط به آن است.
در فضیلت و اهمیت حج روایاتی وارد شده است. پیامبر اسلام صلىالله علیه و آله به على علیهالسلام فرمودند: «تارک الحج و هو مستطیع کافر»؛ هر توانمندى که حج را ترک کند، کافر است. کسىکه در انجام امروز و فردا کند تا بمیرد، گویا به غیر اسلام از دنیا رفته است. همچنین امام صادق فرمودهاند: کسى که این خانه را قصد کند و بداند که این همان خانهاى است که خداوند رفتن به آن را فرمان داده و اهلبیت علیهمالسلام را نیز آنگونه که باید بشناسد، در دنیا و آخرت در امان خواهد بود.
ارسال به دوستان
استقبال گرم مقامات کشورهای قطر، عمان، کویت و امارات از امیرعبداللهیان
دیپلماسی خلیجفارس
گروه سیاست خارجی: مهمترین هدف سفر چند روزه حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه به 4 کشور عربی منطقه خلیج فارس افزایش روابط دوجانبه است که بر اساس مدل سیاست خارجی «متوازن» توسط دولت سیزدهم دنبال میشود؛ سیاستی که میتواند نظریه «موازنه مثبت» ایران در غرب آسیا را تقویت کند. شاید یکی از مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم حرکت بر ریل «توازن مثبت» برای جلب همکاریهای منطقهای بویژه در حوزه عربی باشد. سفر چند روزه امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه به پایتخت 4 کشور عربی در راستای این سیاست است. وزیر امور خارجه به کشورهای قطر، عمان، کویت و امارات سفر کرد و با روسای این کشورها و همتایان خود نیز گفتوگوهای مفصل و سازندهای داشت. مسیر سازنده روابط بین تهران و کشورهای عربی بعد از احیای توافق با ریاض روزبهروز شتاب بیشتری میگیرد. این موضوع نشان میدهد ماشین سیاست خارجی دولت قصد دارد در جادهای دوطرفه روابط خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس را شتاب ببخشد. وزیر امور خارجه بعد از چند سال به امارات و کویت سفر کرد. از سوی دیگر سفرای ایران در امارات و کویت هم در ماههای اخیر منصوب شدند. سطح روابط بین ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس نظیر کویت و امارات هم در یکسال اخیر از سطح کاردار به سفیر و با عربستان از حالت قطع رابطه به برقراری کامل ختم شد. اما یکی از مهمترین دستاوردهای سفر وزیر امور خارجه ایران به کشورهای عربی خبر تشکیل «مجمع گفتوگو و همکاری» بود. رئیس دستگاه دیپلماسی در صفحه اینستاگرامش در این باره نوشت: جمهوری اسلامی ایران بر این باور است که ایجاد سازوکاری مشترک برای گفتوگو و همکاری با حضور همه کشورهای حوزه راهبردی خلیج فارس، بیش از هر زمان دیگری لازم و ثمربخش است. بدین منظور با استقبال از ابتکار دبیرکل سازمان ملل مبنی بر نشست وزرای خارجه منطقه در نیویورک، ایده تشکیل «مجمع گفتوگو و همکاری» با مشارکت همه کشورهای 2 سوی شمال و جنوب خلیج فارس را مطرح و جزئیات مدون و مکتوب آن را نیز در آینده نزدیک به همه همسایگان جنوبی خود ارائه خواهیم کرد. امیرعبداللهیان اضافه کرد: فردایی بهتر، امنتر و شکوفاتر حق مشترک همه مردمان ماست و جمهوری اسلامی ایران مصمم است به این منظور تلاش خود را مضاعف کند. نخستین مقصد سفر وزیر خارجه کشورمان قطر بود. به نظر میرسد دستاورد اصلی سفر به دوحه و دیدار امیرعبداللهیان با امیر قطر، مذاکرات هستهای، همچنین آزادسازی بخشی از پولهای بلوکه شده ایران در خارج است که طی روزهای اخیر مذاکرات پرشتابی برای این موضوع آغاز شده است. در دیدار وزیر امور خارجه با امیر قطر، مسائل سیاسی دوجانبه، برخی موضوعات منطقهای و بینالمللی، روند برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی 2 کشور، ارتقای حجم تبادل تجاری 2 کشور، تسهیل فعالیتهای اقتصادی و تجاری بخش خصوصی، همکاریهای حملونقلی بویژه حملونقل دریایی و فعالتر ساختن بنادر 2 کشور برای تقویت حملونقل کالا و مسافر، موضوعات کنسولی خاصه وضعیت شهروندان ایرانی زندانی در قطر مورد گفتوگو، تبادل نظر و پیگیری قرار گرفت. از طرفی دیگر نقش قطر در میانجیگریهای هستهای و مسائل مالی بسیار پررنگ است و ایران همواره قطر را متحد دوست در منطقه میداند.
دومین مقصد وزیر امور خارجه به عمان بود؛ کشوری که همواره نامش در موضوع آزادی زندانیان، مذاکرات هستهای، تبادلات مالی و میانجیگری پرآوازه است. این سفر وزیر امور خارجه ایران بعد از سفر مهم پادشاه عمان به تهران انجام شد. در دیدارهای وزیر خارجه با مقامات عمانی موضوعات مختلفی مانند روابط دوجانبه از جمله اجرای توافقات انجامشده در سفر اخیر سلطان عمان به تهران، درباره همکاریهای 2 کشور در حوزههای انرژی، حملونقل، همکاری بندری، بانکی، ارتباطات و فناوری، کنسولی و قضایی و امور زندانیان، همکاریهای استانی، امور گمرکی و دیگر موضوعات دوجانبه بحث و بررسی شد. رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این دیدار نیز ضمن استقبال از ابتکار دبیرکل سازمان ملل متحد برای برگزاری نشست وزرای امور خارجه 8 کشور ساحلی خلیج فارس در نیویورک در ماه سپتامبر آینده افزود: لازم است چنین ابتکارهایی در چارچوب 8 کشور منطقه نیز مورد توجه و پیگیری قرار گیرد و در این راستا حتی از برگزاری نشست سران 8 کشور حوزه خلیج فارس نیز استقبال میکنیم. امیرعبداللهیان همچنین از تلاشها و ابتکارات سازنده عمان و سلطان این کشور در تسهیل و حلوفصل موضوعات و پروندههای منطقهای و بینالمللی قدردانی و از همتای خود برای سفر رسمی به جمهوری اسلامی ایران دعوت کرد که مورد استقبال همتای عمانی قرار گرفت. السید بدر بنحمد البوسعیدی وزیر خارجه عمان نیز در این دیدار با تاکید متقابل بر اهمیت سفر اخیر سلطان عمان به تهران و ابراز خرسندی این کشور از گفتوگوها و توافقات بسیار خوب انجام شده، نسبت به آمادگی وزارت خارجه عمان برای همکاری با دیگر وزارتخانهها و دستگاههای کشورش به منظور پیگیری و تلاش برای اجرای توافقات تهران و تأمین نظر سلطان عمان و رئیسجمهوری اسلامی ایران تاکید کرد.
سومین و شاید یکی از مهمترین مقصدهای سفر 4روزه امیرعبداللهیان به کشورهای عربی، کویت بود. این نخستین دیدار چند سال اخیر وزیر امور خارجه ایران از این کشور بود. کویت بعد از قطع رابطه عربستان با ایران سطح روابط سیاسی خود با تهران را کاهش داد و در چند ماه اخیر دوباره سطح سیاسی به سفیر ارتقا پیدا کرد. وزیر امور خارجه ایران در این سفر با نخستوزیر و وزیر خارجه کویت دیدار و گفتوگو کرد. امیرعبداللهیان در دیدار با نخستوزیر کویت، روابط ایران و کویت را تاریخی خواند و افزود در دولت آقای رئیسی توسعه روابط با همسایگان یک اولویت اساسی است و ما تحقق اهداف این اولویت را با جدیت ادامه خواهیم داد، چراکه معتقدیم همسایگان ما خاصه همسایگان حوزه خلیج فارس ظرفیتها و در عین حال مشترکات بسیار زیادی برای همکاری با ما دارند. امیرعبداللهیان تاکید کرد ارتقای همکاریهای اقتصادی، تجاری، حملونقل و دیگر زمینههای همکاری در کنار مشورتهای سیاسی و امنیتی در روابط 2 کشور ایران و کویت یک ضرورت جدی است. وزیر امور خارجه کشورمان افزود: ما پیشنهاد تشکیل یک مجمع گفتوگو و همکاریهای منطقهای بین کشورهای حوزه شمال و جنوب خلیج فارس را دادیم که در صورت شکلگیری میتواند نقش سازندهای در تقویت همگرایی و همکاری میان کشورهای این حوزه ایفا کند و کویت با توجه به سابقه مثبتی که در این زمینه دارد، میتواند نقش مهمی ایفا کند. نخستوزیر کویت نیز ضمن ابراز خرسندی از این دیدار و سفر وزیر خارجه کشورمان به کویت، افزود، شکی نیست که روابط 2 کشور کویت و ایران قدیمی است و همواره توأم با حسن همسایگی بوده و اکنون نیز باید تلاش کنیم همکاریهای مشترک را در تمام زمینهها تقویت کنیم. نخستوزیر کویت حضور و زندگی حدود ۳۰ هزار شهروند ایرانی در کویت را از فرصتهای روابط 2 کشور و دلیل دیگری بر حسن همسایگی و عمق روابط 2 کشور ذکر کرد. وی با استقبال و اظهار خرسندی نسبت به ازسرگیری روابط ایران و عربستان، این تحول را دارای آثار مثبتی در فضای مناسبات میان کل کشورهای منطقه دانست و افزود: کویت از ابتکارهای ایران برای تقویت روابط با کشورهای عربی استقبال میکند.
اما مهمترین بخش سفر امیرعبداللهیان به امارات بود. ابوظبی طی یکی دو سال اخیر با در پیش گرفتن سیاست موازنه مثبت قصد افزایش روابط خود با کشورهای منطقه را دارد. امارات نخستین کشور عربی بود که سفارت خود در دمشق سوریه را افتتاح کرد. همچنین نخستین کشور منطقه خلیج فارس بود که سفیر برای حضور در تهران معرفی کرد و نخستین سفر بشار اسد رئیسجمهور سوریه بعد از پایان محاصره سیاسی به امارات بود. به نظر میرسد تمام این سیاستهای محمد بنزاید رئیس جدید امارات بر چارچوب دیپلماسی مثبت استوار شده است. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه در نخستین برنامه سفر خود به امارات، با شیخ محمد بن زاید رئیس دولت امارات متحده عربی دیدار و گفتوگو کرد. در این دیدار، موضوعات مختلف روابط دوجانبه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و کنسولی مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. طرفین ضمن اظهار خرسندی از روند گسترش روابط 2 کشور، درباره هماهنگی، برنامهریزی و اقدام مشترک برای ارتقای همکاریهای دوجانبه بویژه در زمینه تجاری و اقتصادی توافق نظر داشتند. 2 طرف همچنین نسبت به بهکارگیری ابتکاراتی برای تقویت همکاری منطقهای در چارچوب منافع مشترک کشورها و ملتهای منطقه اتفاق نظر داشتند. در این دیدار برخی موضوعات منطقهای و بینالمللی نیز مورد تبادل نظر قرار گفت. وزیر امور خارجه کشورمان مراتب دعوت رئیسجمهور کشورمان از رئیس دولت امارات جهت سفر به ایران را به ایشان ابلاغ کرد. شیخ محمد بن زاید ضمن تشکر و استقبال از این دعوت و اعلام آمادگی جهت سفر به ایران، بطور متقابل مراتب دعوت خود از رئیسجمهور کشورمان جهت سفر به امارات را ابلاغ کرد. همچنین در دیدار وزیر امور خارجه کشورمان با وزیر امور خارجه امارات، موضوعات اولویت دار 2 کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، تجاری، کنسولی، فرهنگی، علمی و کنسولی مورد گفتوگو و تبادل نظر قرار گرفت. شیخ عبدالله بنزاید وزیر خارجه امارات نیز ضمن ابراز خرسندی از این دیدار، بر آمادگی وزارت خارجه کشورش برای کمک به پیشبرد روابط دوجانبه و تحقق نیات خوب مقامات 2 کشور تاکید کرد. در این دیدار ایده تشکیل کمیتههای مشترک تخصصی به منظور آمادهسازی اسناد لازم برای امضا در چارچوب دیدار روسای 2 کشور و کمک به پیشبرد روابط دوجانبه بویژه در زمینههای اقتصادی و تجاری مورد تاکید مشترک قرار گرفت. همچنین توافق شد تیمهای مشترک 2 کشور متون اسناد اولویتدار در حوزه همکاریهای اقتصادی و تجاری را تدوین و تکمیل کرده و برای امضا در برنامه دیدار روسای 2 کشور آماده کنند. یکی از نکات مهم سفر امیرعبداللهیان به امارات دیدار و گفتوگوی خصوصی او با محمد بنزاید بود. همه این موارد نشان میدهد ایران مسیر دیپلماسی منطقهای بر اساس موازنه مثبت را انتخاب کرده و آغوش تهران برای همکارهای در همه زمینهها به روی کشورهای عربی باز است.
ارسال به دوستان
پیروزی خیرهکننده تیم ملی فوتبال نوجوانان ایران مقابل کره جنوبی
چقدر خوبند این بچهها
تیم نوجونان ایران با ارائه یک نمایش قدرتمندانه با پیروزی 2 بر صفر مقابل کرهجنوبی به عنوان صدرنشین به دور بعدی مسابقات نوجوانان قهرمانی آسیا صعود کرد. نوجوانان ایران در نیمه اول با 2 گل دقایق ۱۷ و ۱۸ توسط نیما اندرز و ماهان صادقی دروازه کره را باز کردند و در ادامه مسابقه نیز ضمن کنترل بازی، در شرایطی که میتوانستند به گلهای زده خود اضافه کنند اما در نهایت با همین 2 گل میدان را ترک کردند؛ بردی که برای صدرنشینی ایران در گروه B مرحله مقدماتی رقابتهای نوجوانان قهرمانی آسیا در تایلند کافی بود. نکته مهم این مسابقه، برتری فیزیکی و تاکتیکی بازیکنان ایران در اغلب لحظات بازی بود و در شرایطی که کره در ابتدای بازی با پاسهای متوالی و مالکیت بیشتر توپ، عرصه را بر سفیدپوشان ایران تنگ کرده بود اما زمانی که شاگردان حسین عبدی به خود جرات حمله و پیشروی به سمت دروازه حریف را دادند، همه چیز به سود ایران تغییر کرد. ابتدا نیما اندرز با شوتی از پشت محوطه جریمه و با استفاده از واکنش ضعیف گلر کره به گل رسید و در شرایطی که کرهایها در شوک دریافت نخستین گل بودند، این ماهان صادقی، وینگر چپ ایران بود که با یک ضربه تماشایی پای چپ به سبک آندریاس برمه دومین گل ایران را وارد دروازه حریف نامدار خود در آسیا کرد. ایران در ادامه مسابقه بویژه در نیمه دوم باز هم کنترل بازی را در اختیار داشت و هیچ فرصتی به حریف خود نداد و حداقل 2 بار دیگر در موقعیت عالی گلزنی قرار گرفت که این دو موقعیت روی کمتجربگی از دست رفت. با این حال پرس سنگین، بازی تهاجمی رو به جلو و انگیزه بالای شاگردان حسین عبدی بسیار امیدوارکننده بود و حالا باید تیم ایران را یکی از مدعیان جدی کسب عنوان قهرمانی نوجوانان آسیا بدانیم؛ مقامی که آخرین بار آن را در سال ۲۰۰۸ به دست آوردهایم. ارسال به دوستان
آمادهسازی و توسعه زیرساختهای ریلی و جادهای شمال غرب کشور
زیرسازی کریدور شمال - جنوب
گروه اقتصادی: در سفر وزیر راه و شهرسازی به استان آذربایجان غربی همزمان با افتتاح طرح توسعه پایانه مرزی رازی در مرز ایران و ترکیه، هزار و ۲۰۲ واحد مسکونی طرح نهضت ملی مسکن و مسکن مهر نیز در سراسر استان افتتاح شد. شرکت در جلسه شورای تامین مسکن و بررسی مشکلات و رفع آنها برای اجرای بهتر پروژههای مسکن، همچنین حملونقلی از جمله اهداف و برنامههای سفر وزیر راه و شهرسازی به استانآذربایجانغربی بود. به گزارش «وطن امروز»، مهرداد بذرپاش هفته گذشته سفری یکروزه به آذربایجان غربی داشت و چند طرح توسعهای را در این استان افتتاح کرد. در نخستین گام طرح توسعه پایانه مرزی رازی در مرز ایران و ترکیه افتتاح شد. طرح توسعه پایانه مرزی رازی خوی یکی از ۳ مرز بین ایران و ترکیه و نزدیکترین مرز کشورمان به شهر وان در شرق ترکیه است. در قالب طرح توسعه پایانه مرزی رازی آذربایجان غربی، سالن تجاری و مسافری پایانه مرزی رازی به صورت رسمی مورد استفاده قرار گرفت و روزانه هزاران نفر از شهروندان ایرانی و ترکیهای میتوانند با کمترین زمان معطلی از این مرز تردد کنند. عملیات احداث این پایانه سال ۱۳۹۸ در زمینی به مساحت بیش از ۸ هزار مترمربع آغاز و ۳ هزار میلیارد ریال (۳۰۰ میلیارد تومان) برای آن هزینه شد. این طرح دارای سالنهای تجاری، مسافری مجزا و مجهز به همه امکانات مورد نیاز است. مرز رازی خوی از پرترددترین و شکیلترین مرزهای زمینی کشور است. آذربایجان غربی دارای پنج پایانه مرزی است که از این تعداد، ۳ پایانه در مرز ترکیه قرار دارد که شامل سرو ارومیه، رازی خوی و بازرگان ماکو میشود. آذربایجان غربی ۵۵۰ کیلومتر مرز مشترک با ترکیه دارد.
بهرهبرداری از ۱۵۳ کیلومتر راه روستایی و ۲۰۰ کیلومتر روکش آسفالت راههای اصلی و فرعی از دیگر برنامههای سفر وزیر راه و شهرسازی به استان آذربایجان غربی بود.
* افتتاح ۱۴۸ کیلومتر بزرگراه و راه اصلی در آذربایجان غربی
وزیر راه و شهرسازی نیمه شب پنجشنبه یکم تیرماه در آخرین برنامه سفر یکروزه خود با حضور در نقطه صفر مرزی سرو ۱۴۸ کیلومتر بزرگراه و راه اصلی را در آذربایجان غربی افتتاح کرد.
برای این ۱۴۸ کیلومتر بزرگراه و راه اصلی افتتاحشده، ۳۰ هزار و ۶۰۰ میلیارد ریال هزینه شده است، همچنین محور ارومیه - سرو به طول ۵۱ کیلومتر به طور کامل به بهرهبرداری رسید.
از جمله جادههای افتتاحشده، ۲۰ کیلومتر کریدور بزرگراهی غرب، 14.5 کیلومتر محور نقده به پیرانشهر، ۱۷ کیلومتر مربوط به ارومیه - سرو، ۲۰ کیلومتر میانه - سرچم و ۲۰ کیلومتر مسیر خوی - قطور - رازی و دیگر پروژههای جادهای استان آذربایجان غربی بود.
در حاشیه مراسم افتتاح بزرگراه و راه اصلی در آذربایجان غربی، وزیر راه و شهرسازی گفت: یکی از کارهای اصلی در استان آذربایجان غربی ارتباط با ۳ کشور عراق، ترکیه و آذربایجان است که این ارتباط بویژه با کشور ترکیه حائز اهمیت است. بذرپاش گفت: پایانههای مرزی در برخی مسیرها نیازمند بهسازی است.
* برنامه ارتقای ۵۰ نقطه مرزی
عضو کابینه دولت سیزدهم در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه در ۵۰ نقطه مرزی هدفگذاری ارتقای پایانهها در دستور کار است، گفت: با منابع و برنامهای که در دولت در حال تدوین آن هستیم درصددیم در بازه زمانی معینی بهرهمندی از پایانههای مرزی را محقق کنیم. بذرپاش گفت از ۱۴۸ کیلومتر راه افتتاحشده، ۸۰ کیلومتر بزرگراه و ۶۰ کیلومتر آزادراه با ۴ هزار میلیارد تومان تکمیل و بهرهبرداری شد که کار بزرگی به شمار میرود.
وی در ادامه تصریح کرد: رفع نقاط حادثهخیز از برنامههای وزارت راه و شهرسازی است و ما وظیفه داریم جان هموطنان را در مسیرها و جادهها حفاظت کنیم.
* افتتاح ۱۵۳ کیلومتر راه روستایی و ۲۰۰ کیلومتر روکش آسفالت
وزیر راه وشهرسازی در سفر به آذربایجانغربی همچنین ۱۵۳ کیلومتر راه روستایی و ۲۰۰ کیلومتر روکش آسفالت راههای اصلی و فرعی استان را افتتاح کرد و از عزم جدی دولت در توسعه راههای روستایی سراسر کشور خبر داد. وزیر راه و شهرسازی در آیین بهرهبرداری از ۱۵۳ کیلومتر راه روستایی و ۲۰۰ کیلومتر راه اصلی، فرعی و بزرگراهی در آذربایجان غربی از عزم جدی دولت در توسعه راههای روستایی سراسر کشور خبر داد.
* ۲۰۰ هزار متقاضی در سراسر کشور امسال زمین تحویل گرفتند
وزیر راه و شهرسازی با تاکید بر اتمام واحدهای مسکن مهر آذربایجان غربی در سال جاری از هدفگذاری واگذاری زمین به ۴۰۰ هزار متقاضی طی امسال خبر داد و گفت: تاکنون به ۲۰۰ هزار متقاضی زمین تحویل شده است.
مهرداد بذرپاش در حاشیه مراسم افتتاح هزار و ۲۰۲ واحد مسکونی آذربایجان غربی در گفتوگو با خبرنگاران اعلام کرد: موضوع تامین مسکن از سیاستهای اصلی دولت است. دولت سختی کار را میداند و شجاعانه وارد عمل شده و بر رفع مشکل مسکن اهتمام دارد. وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: از تمامی ظرفیتهای دولت برای تولید مسکن بهره گرفتهایم تا بخشی از نیاز مردم در حوزه مسکن را حل کنیم.
* تکمیل مسکنهای مهر ۱۰ سال مانده
بذرپاش ادامه داد: در بخش مسکن سیاستهای متعددی را در دستور کار داریم که بخشی از آنها تکمیل مسکنهای مهر باقی مانده است. امروز در آذربایجان غربی بیش از ۳۸۰ مسکن مهر که ۱۰ سال باقی مانده بود، تحویل شد و تا هفته دولت ۶۳۰ واحد دیگر نیز تکمیل و تحویل متقاضیان خواهد شد. وزیر راه و شهرسازی سیاست دیگر وزارتخانه را در بخش مسکن تحویل زمین به شکل فردی و برای ساخت خانههای یک طبقه حیاطدار عنوان کرد و گفت: هدفگذاری امسال واگذاری زمین به ۴۰۰ هزار متقاضی در سراسر کشور است که زمینها به شکل فردی و گروهیساز تحویل متقاضیان خواهد شد.
* بسته ۱۹بندی تشویقی برای نوسازی بافتهای فرسوده
وی موضوع دیگر را مشوقهای بافت فرسوده و تشویق مردم به نوسازی این واحدها عنوان کرد و افزود: با ابلاغ بسته ۱۹بندی تشویقی در اسفندماه، ساختوساز در بافت فرسوده رونق خوبی گرفته است. هماینک حدود ۵۰ شهرداری آن را اجرا کردهاند که سرعت صدور پروانه در آن شهرها رونق مناسبی گرفته است. درباره شهرهایی که بسته را اجرایی نکردهاند با استانداران هماهنگ شدهایم تا به این کار سرعت مناسبتری بدهیم.
* جلوگیری از احتکار زمین
وی موضوع دیگر را جلوگیری از احتکار زمین برشمرد و گفت: هماکنون در بیشتر شهرها بیش از ۱۰ درصد اراضی واقع در محدودههای شهری بیش از ۱۰ سال بلاتکلیف مانده است که با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری فرصت ۶ ماههای به آنها دادهایم تا برای ساختوساز اقدام کنند در غیر این صورت تغییر کاربری آنها در دستور کار قرار میگیرد.
وزیر راه و شهرسازی توضیح داد: در حال حاضر نزدیک به یک میلیون و ۸۰۰ هزار واحد زمین نهضت ملی تامین شده است و بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحد نیز در دست ساخت است.
* وزیر راه و شهرسازی ۱۲۰۲ واحد مسکونی را در آذربایجان غربی افتتاح کرد
با حضور وزیر راه و شهرسازی هزار و ۲۰۲ واحد مسکونی در آذربایجان غربی افتتاح شد. واحدهای مسکونی افتتاحشده بخشی از واحدهای گروهیساز در قالب نهضت ملی مسکن است و بخشی نیز واحدهای تکمیلشده مسکن مهر است.
* باقی مانده کریدور شمال - جنوب -غرب کشور در آذربایجان غربی در دولت سیزدهم تکمیل میشود
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه تقویت روابط ایران با کشور ترکیه از مسیر آذربایجان غربی برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است از تکمیل ۲۰ درصد باقی مانده یکسوم از کریدور شمال - جنوب در غرب کشور در استان آذربایجان غربی در دولت سیزدهم خبر داد.
بذرپاش در گفتوگوی تلفنی با خبر ۱۴ شبکه یک سیما بخشی از اهداف سفر خود به استان آذربایجان غربی را عنوان کرد و گفت: افتتاح پایانه مرزی رازی پنجشنبه با حضور استاندار و دیگر مقامات استانی در آذربایجان غربی انجام شد. استان آذربایجان غربی با سه کشور عراق، ترکیه و آذربایجان هممرز است و فرصتهای بینظیر ترانزیتی را میتواند نصیب کشور کند.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه در سفر به آذربایجان غربی پایانه مسافری رازی افتتاح شد از تکمیل پایانه تجاری رازی نیز در اولویت بعدی خبر داد.
بذرپاش گفت: ۲۴ ساعته کردن خدماتدهی در پایانهها در برنامه است و هماکنون ۴ پایانه به شکل ۲۴ ساعته در حال ارائه خدمات هستند و هماهنگی خوبی با مدیریت استان رخ داده است که ارائه خدمات را حداکثری کند.
عضو دولت سیزدهم تصریح کرد: مسیرهای مواصلاتی که به پایانههای مرزی منتهی میشود حائز اهمیت است. هماینک در پایانههای مرزی رازی، بازرگان، سرو و تمرچین، مسیرهای مواصلاتی برخی نیازمند تعریض، برخی روکش آسفالت، برخی چهاربانده شدن و برخی بهسازی بود که همه این موارد به پیمانکاران واگذار و کار در حال انجام است.
وزیر راه و شهرسازی اعلام کرد: در سفر رئیسجمهور محترم به استان آذربایجان غربی حدود ۷۰۰۰ میلیارد تومان برای حوزه حملونقل مصوب شده که در بخشهای مختلف فعالیت در حال انجام است و افتتاح ۲۰۰ کیلومتر روکش آسفالت و ۱۵۳ کیلومتر راه روستایی با استفاده از این اعتبارات بوده است.
وی ادامه داد: استان آذربایجان غربی به لحاظ راهبردی، در مسیر کریدور شمال - جنوب در غرب کشور واقع است که از مرز بازرگان آغاز میشود و به بندر امام خمینی(ره) در خلیجفارس میرسد.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: این کریدور راهبردی حدود هزار و ۵۲۰ کیلومتر است که یکسوم این مسیر کریدوری شمال- جنوب غرب کشور در استان آذربایجان غربی واقع است و ۸۰ درصد آن به اتمام رسیده و ۲۰ درصد باقیمانده نیز با عزم دولت در همین دولت سیزدهم به اتمام خواهد رسید.
بذرپاش تصریح کرد: تکمیل این مسیر و کریدور شمال - جنوب، ظرفیت ترانزیتی بالایی را نصیب کشور میکند و فرصتهای فراوانی را در حوزه تجارت کشور ایجاد خواهد کرد.
* تردد 3.5 میلیون مسافر در پایانههای مرزی آذربایجان غربی
به گفته وزیر راه و شهرسازی، حدود 3.5 میلیون مسافر در پایانههای مرزی استان آذربایجان غربی در سال تردد میکنند که حدود 1.2 میلیون نفر از این تعداد در پایانه مرزی رازی تردد دارند، بنابراین تکمیل این پایانهها برای ما بسیار حائز اهمیت است.
وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه وی مسؤولیت کمیسیون اقتصادی ایران و ترکیه را برعهده دارد، تصریح کرد: مرزهای استان آذربایجان غربی با کشور ترکیه مشترک است و برای ما اهمیت دارد هدفگذاری تجاری با ترکیه را که هدفگذاری ۳۰ میلیارد دلاری است محقق کنیم.
* دعوت از بانکها و صاحبان تجارت برای سرمایهگذاری درتکمیل کریدورها
وزیر راه و شهرسازی در مراسم افتتاح طرح توسعه پایانه مرزی رازی در مرز ایران و ترکیه با اشاره به عزم دولت برای احیای راه ابریشم، از بانکها، همچنین صاحبان تجارت خواست برای سرمایهگذاری در تکمیل کریدورهای کشور مشارکت جدیتری داشته باشند.
مهرداد بذرپاش گفت: ایران باید شاهراه کریدوری منطقه شود که مورد تاکید رئیسجمهور نیز هست. در تلاش هستم در وزارت راه و شهرسازی زیرساختهای این هدف را فراهم کنیم.
وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: در آینده نزدیک پایانه مرزی تجاری نیز در این منطقه راهاندازی میشود. جمهوری اسلامی ایران با کشور دوست و همسایه ترکیه ۳۰ میلیارد دلار تجارت را هدفگذاری کردهایم که باید زیرساختهای آن را نیز فراهم کنیم.
* بهرهمندی از ظرفیتهای کریدوری ایران تقویت میشود
بذرپاش با تاکید بر تقویت بهرهمندی از ظرفیتهای ترانزیتی و کریدوری گفت: باید بتوانیم از ظرفیتهای کریدوری در منطقه بهرهمندی شویم و این کار شدنی و به نفع کشور و آینده آن است.
وی توضیح داد: در سفر به کشورهای دیگر اهمیت تکمیل و احیای کریدورها مورد توجه و تاکید است. چنانچه تحریمهای ظالمانه و فشار بر کشورهای همسایه نباشد همکاری و تعامل با کشورهای همسایه برای بهرهمندی از ظرفیتهای ترانزیتی تقویت خواهد شد که این نیازمندی و اشتیاق را در کشورهای همسایه شاهد هستیم.
بذرپاش تصریح کرد: کشورهای همسایه از جمله کشورهای عربی، آسیای میانه و قفقاز سراسر اشتیاق هستند تا از مسیر کریدوری و ترانزیتی ایران برای تبادل کالا و بار بهرهمند شوند که باید از این فرصتها بهرهمند شویم.
وزیر راه و شهرسازی گفت: طرحی که در شبکه ترانزیتی و کریدوری در حال انجام است صاحبان کالا، خدمات و باری را تشویق میکند از مسیر ایران بگذرند، همچنین سرعت در تکمیل پروژههای نیمهتمام نیز باید در برنامه قرار بگیرد.
* فرودگاه خوی بینالمللی میشود
وی همچنین از افزایش پروازها بین ایران و ترکیه خبر داد و افزود: راهاندازی سامانه روشنایی فرودگاه خوی فرصتی مناسب برای تقویت روابط است و در تلاش هستیم هرچه سریعتر این فرودگاه بینالمللی شود.
ارسال به دوستان
تصادف مرگبار در یاسوج 6 جانباخته و 27 زخمی برجا گذاشت
تریلی فاجعه
تصادفات جادهای طی روز گذشته در برخی جادههای ایران باعث مرگ ۸ نفر و مصدومیت 47 نفر شد. مرگبارترین این تصادفات مربوط به برخورد تریلر با ۱۴ خودرو در جاده یاسوج- شیراز بود.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج درباره آخرین وضعیت مصدومان و فوتیهای حادثه برخورد تریلر با ۱۴ دستگاه خودروی سواری مقابل پلیس راه یاسوج به شیراز گفت: ۶ نفر در این حادثه جان خود را از دست دادند. سعید جاودانسیرت ادامه داد: طی این حادثه در مجموع ۲۷ نفر آسیب دیدند که ۵ نفر در صحنه حادثه فوت کردند، یک نفر به دلیل شدت جراحات در بیمارستان جان خود را از دست داد، 2 نفر نیز وضعیت وخیمی دارند که تحت درمان هستند. وی اظهار کرد: احتمال افزایش فوتیهای حادثه وجود دارد اما تلاش کادر درمان این است تا جایی که امکان دارد دیگر فوتی نداشته باشیم.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج عنوان کرد: در اسرع وقت تمام متخصصان و کادر درمان مورد نیاز از جمله متخصصان جراحی، ارتوپد، اطفال، رادیولوژی و طب اورژانس جهت اقدامات درمانی برای مصدومان این حادثه در بیمارستان حاضر شدند. جاودانسیرت بیان کرد: مصدومان این حادثه توسط 7 دستگاه آمبولانس و یک اتوبوسآمبولانس با همکاری هلالاحمر به بیمارستان شهید جلیل یاسوج انتقال داده شدند.
این حادثه ساعت ۱۰:۴۹ روز جمعه دوم تیر رخ داد که طی آن یک دستگاه تریلر اسکانیای قدیمی که بار میلگرد داشت، مقابل پلیس راه یاسوج به شیراز ترمز برید و ۱۴دستگاه خودروی سواری و برخی دستفروشان این منطقه را زیر گرفت. این حادثه نزدیک پلیس راه یاسوج و شیراز به دلیل شیب تندی که وجود دارد، رخ داد. در پی این حادثه که منجر به شکستن پایه برق فشار قوی شد، برق شهر یاسوج و برخی مناطق شهرستان بویراحمد قطع شد.
* 14 کشته و زخمی در برخورد اتوبوس با نیوجرسی
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران از مرگ 2 نفر بر اثر برخورد اتوبوس بین شهری با نیوجرسی کنار بزرگراه تهران - قم خبر داد. جلال ملکی درباره حادثه تصادف یک دستگاه اتوبوس در مسیر جنوب به شمال تهران - قم گفت: ساعت ۵:۲۸ صبح جمعه 2 تیر وقوع حادثهای در جنوب به شمال بزرگراه تهران - قم یک کیلومترمانده به عوارضی به سازمان آتشنشانی اعلام شد که بر همین اساس 2 ایستگاه به محل حادثه اعزام شدند.
وی با بیان اینکه با حضور عوامل آتشنشانی در محل حادثه مشخص شد یک اتوبوس بین شهری با بیش از ۲۰ مسافر که از شهر یزد میآمد، بنا به دلایلی از مسیر خارج میشود و با بلوکهای نیوجرسی حاشیه بزرگراه برخورد میکند، ادامه داد: بر اثر این برخورد و حرکت اتوبوس در کنار نیوجرسی شیشههای جلو و کنار اتوبوس شکسته میشود و تعدادی از مسافران دچار سانحه میشوند اما با حضور به موقع عوامل راهور، هلالاحمر و اورژانس همه مسافران قبل از رسیدن آتشنشانان از خودرو پیاده و خارج شده بودند.
ملکی با بیان اینکه در این حادثه ۱۲ نفر اعم از ۸ مرد و۴ خانم دچار مصدومیت شده بودند، گفت: یک آقا و یک خانم که ظاهرا از داخل اتوبوس به بیرون پرتاب شده بودند. زیر اتوبوس و بین نیوجرسیها گرفتار شده بودند که با کمک عوامل آتشنشانی خارج میشوند اما هر دو نفر بر اثر این حادثه جان باختند.
***
صدور دستور بازداشت راننده تریلر
دادستان عمومی و انقلاب یاسوج، مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد از صدور دستور بازداشت راننده تریلر تصادف مرگبار در محدوده پلیس راه یاسوج - شیراز خبر داد.
سیدعلی ملکحسینی در حاشیه بازدید از محل وقوع این تصادف مرگبار به ایلنا گفت: بلافاصله پس از وقوع حادثه تصادف، با دستور اینجانب، بازپرس ویژه و یکی از معاونان دادستان در صحنه وقوع تصادف حاضر و ضمن هماهنگی با ضابطان و عوامل امدادی حاضر در صحنه، دستورات ویژهای درباره بررسی علل و علتشناسی عامل و عوامل مقصر حادثه صادر شد. وی با بیان اینکه دستور بازداشت راننده تریلر صادر شده است، خاطرنشان کرد: تعداد مصدومان این حادثه تاسفبار تاکنون ۲۵ نفر و متأسفانه 6 نفر هم از هموطنان کشته شدهاند. دادستان عمومی و انقلاب یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد خودروهای دچار خسارت شده در این حادثه را ۱۵ خودرو اعلام کرد و یادآور شد: تعدادی از این خودروها در مسیر در حال حرکت بوده یا اینکه کنار جاده توقف کرده بودند.
ارسال به دوستان
پس از ناکامی در فتنه 1401 گروههای تجزیهطلب در کردستان عراق به جان هم افتادند
تروریست علیه تروریست
گروه سیاسی: در اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، شاهد اتحادها و ائتلافهای گروههای ضدانقلاب بودیم که نهتنها سنخیتی با یکدیگر نداشتند، بلکه در اغلب موارد مقابل هم قرار میگرفتند. از سلطنتطلبانی که دیکتاتورزاده پهلوی را به عنوان شاه انتخاب کردهاند تا منافقین و گروهکهای تجزیهطلب صرفا با هدف براندازی جمهوری اسلامی و سپس تقسیم غنائم (تجزیه ایران) با یکدیگر دست اتحاد داده بودند. اما هرچه از آشوبها و اغتشاشات گذشت و جریان اپوزیسیون به دلیل شکستهای پی در پی از نهادهای امنیتی و مردم ایران در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند، این ائتلافها نیز رنگ باخت و به پایان راه نزدیکتر شد. شورای همبستگی یا منشور مهسا که با حضور 8 نفر از چهرهها و گروههای ضدایرانی از جمله رضا پهلوی، عبدالله مهتدی، مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون نخستین بار بهمن سال 1401 در دانشگاه جورج تاون واشنگتن آمریکا برگزار و به فاصله چند ماه از تاسیس و با خروج یکی پس از دیگری اعضا به تعطیلی کشانده شد، نمونه بارزی از ائتلاف بیثمر ضدانقلاب بود.
علاوه بر ائتلاف همهجانبه گروههای ضدایرانی، تعدادی از گروههای تروریستی تجزیهطلب کرد نیز با سوءاستفاده از شرایط پیشآمده در ایران، فرصت را مناسب دیدند تا رویای شوم تجزیه مناطق غرب ایران را دنبال کنند.
از همین رو بود که در بحبوحه اغتشاشات زن، زندگی، آزادی، 2 گروه تجزیهطلب کومله کردستان ایران و کومله زحمتکشان کردستان که در دهههای گذشته از سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران (کومله) منشعب شده و راه خود را جداگانه پیش گرفته بودند، دست اتحاد با یکدیگر دادند اما اکنون که دیگر ماهها از پایان اغتشاشات زن، زندگی، آزادی میگذرد و دیگر نه پروژه براندازی جمهوری اسلامی موفق بوده و نه کردستان ایران تجزیه شده، این اتحاد نیز به پایان خود رسید؛ پایانی که سرآغازی بر اختلافات و درگیریهای مجدد 2 گروه بود.
پنجشنبه هفته گذشته بود که رسانههای محلی و عراقی، از درگیری خونین بین 2 گروهک تروریستی که خود را کومله مینامند خبر دادند.
بنا بر گزارش پایگاه خبری السومریهنیوز، این درگیری در منطقه «زاگرس» در ۲۵ کیلومتری شهر سلیمانیه میان 2 گروهک تجزیهطلب «زحمتکشان کردستان» و «زحمتکشان انقلابی کردستان» رخ داد که طی آن 2 نفر کشته و 2 نفر زخمی شدند.
رسانه کردی رووداو در گزارشی در ارتباط با این درگیری اعلام کرد: درگیری مسلحانه چندین ساعت ادامه داشت و نهایتا با دخالت نیروهای امنیتی اتحادیه میهنی کردستان پایان گرفت.
رووداو همچنین گزارش داد کومله زحمتکشان کردستان اعلام کرد اعضای حزب کومله کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی ۲۱ ژوئن (چهارشنبه هفته گذشته) به خانه عمر ایلخانیزاده (سرکرده کومله زحمتکشان کردستان) رفته و او را بازداشت کرده بودند که با دخالت نیروهای امنیتی کردستان عراق اوضاع آرام شد اما صبح روز پنجشنبه درگیریها از سر گرفته شد که منجر به کشته شدن 2 عضو گروه تجزیهطلب زحمتکشان کردستان شد.
در همین رابطه کمیته مرکزی گروهک «کومله زحمتکشان کردستان» با صدور بیانیهای از حمله عناصر گروهک «کومله زحمتکشان انقلابی کردستان» به مراکز آموزش و اردوگاههای خود خبر داد. در این بیانیه آمده است که کومله جناح عبدالله مهتدی با تکتیرانداز به سمت عناصر این گروهک شلیک کرده و طی آن 2 نفر به نامهای «سامان ابراهیمی» و «هیوا صادقی» کشته شدهاند.
کومله جناح ایلخانیزاده همچنین مدعی شد این گروه همه تلاش خود را برای جلوگیری از وقوع این درگیری انجام داد اما عناصر «زحمتکشان انقلابی کردستان» بر ادامه حمله اصرار داشتند.
کومله کردستان ایران به سرکردگی مهتدی نیز اعلام کرد اعضای حزب کومله زحمتکشان کردستان قصد حمله به پایگاه آنها را داشتند که با پیشدستی کومله کردستان ایران مواجه شدند.
* شکست اتحاد شوم
چهارشنبه هفته گذشته یک روز پیش از درگیری بین 2 گروه کومله بود که حزب زحمتکشان کردستان در بیانیهای اعلام کرد تلاشهای آنها برای اتحاد دوباره 2 حزب کومله به شکست انجامید و به همکاریهای خود با حزب کومله کردستان ایران پایان میدهند. در همین رابطه تعدادی از اعضای رهبری حزب کومله کردستان ایران در اقدامی هماهنگ و طی اطلاعیهای اعلام کردند پروسه اتحاد 2 جریان کومله شکست خورده است و از این پس چون گذشته تحت نام «کومله زحمتکشان کردستان» به مبارزه خود ادامه میدهند.
همان طور که پیش از این به آن اشاره شد، این 2 گروه تروریستی و تجزیهطلب در جریان اغتشاشات سال قبل با یکدیگر ائتلاف کردند و اکنون که دیگر خبری از آشوبها نیست، دوباره به جان هم افتادهاند.
در نتیجه اتحاد 2 گروه حزب کومله، اعضای رهبری دو طرف تلفیق شدند و قرار بود ارگانهای حزبی نیز مرحله به مرحله در هم ادغام شوند و با برگزاری یک کنگره مشترک، رهبری جدید حزب متحد را انتخاب کنند. با این حال عبدالله مهتدی با معرفی خود به عنوان رئیس کومله و شرکت در نشستها و ائتلافهایی که با حضور دیکتاتورزاده پهلوی انجام میشد، این اتحاد را پیش از سرانجام، نابود کرد؛ این موضوعی است که گروه زحمتکشان کردستان نیز به آن اذعان دارد.
علاوه بر این، گروه دیگری از اعضای کومله که به جریان رضا کعبی، از اعضای رهبری حزب کومله نزدیک هستند اعلام کرده که در اعتراض به «سیاست تسلیم، مماشات عبدالله مهتدی با پهلوی و فاشیسم» از حزب جدا خواهد شد.
امجد حسینپناهی، از اعضای حزب کومله زحمتکشان کردستان نیز در توئیتی با اشاره به «شکست اتحاد 2 حزب کومله»، دلیل آن را «اتخاذ سیاستهای اشتباه توسط عبدالله مهتدی و همراهی با جریانهای راست افراطی به جای جریانهای آزادیخواه و دموکراتیک» اعلام کرد.
زحمتکشان کردستان، مهتدی را به «همپیمانی با نیروهای راست»، «عدم برگزاری کنگره مشترک» و «اتخاذ سیاستهای نادرست» متهم میکنند.
* میانجیگری حزب دموکرات برای کاهش تنشها
در پی درگیری 2 شاخه کومله در کردستان عراق که 2 کشته و 2 زخمی بر جا گذاشت، حزب دموکرات کردستان ایران از دیگر گروههای تروریستی و تجزیهطلب نقش میانجیگری برای صلح دو طرف را بر عهده گرفت. در همین رابطه رسانه رسمی کومله (کردستان ایران) در اطلاعیهای اعلام کرد به دنبال درگیریهای روز پنجشنبه، هیاتی مشترک متشکل از رهبری حزب دموکرات کردستان ایران و رهبری کومله (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) به منظور پایان دادن به تنش پیش آمده و آرام کردن وضعیت با هر دو طرف درگیر و مورد منازعه نشستی برگزار کردند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|