|
در فاصله 8 ماه مانده به المپیک تغییرسرمربی کشتی آزاد به نفع تیم ملی است؟
آزمون بزرگ کاوه
خبر استعفای پژمان درستکار از هدایت تیم ملی کشتی آزاد در فاصله ۸ ماه مانده تا المپیک ۲۰۲۴ پاریس و در شرایطی که به نظر میرسید اوضاع آرام و مساعد است، شوکهکننده بود. البته انتصاب محسن کاوه به عنوان سرمربی تیم ملی کشتی آزاد کاملا قابل پیشبینی بود، چرا که پیش از این با تصمیم علیرضا دبیر، محسن کاوه به عنوان ناظر بر امور تیم ملی کشتی آزاد انتخاب شده بود. حالا محسن کاوه با مسؤولیت سنگین هدایت تیم کشتی آزاد را برعهده گرفته است. او که از معتمدان همیشگی دبیر به حساب میآید، این بار جای درستکار را گرفت تا در المپیک پاریس نتیجه قابل قبولی با آزادکاران بگیرد. سرمربی جدید تیم ملی کشتی آزاد ایران، ید طولایی در مربیگری سطوح باشگاهی و لیگ، سرمربیگری در سطوح پایه، تیم ملی بزرگسالان، مدیریت تیمهای ملی ردههای سنی و مشاور ارشد فنی رئیس فدراسیون را در کارنامه دارد. محسن کاوه درباره حضورش در رأس کادر فنی تیم کشتی آزاد سرانجام نخستین مصاحبهاش را با سایت فدراسیون کشتی انجام داد. او در این مصاحبه نسبتا کوتاه در مقدمه گفت: ابتدا از تمام پیشکسوتان و بزرگان برای حضور و کار در تیم ملی کشتی آزاد رخصت میطلبم. همچنین از پژمان درستکار و همکاران وی در کادر فنی قبلی قدردانی میکنم و به آنها خداقوت میگویم. کاوه تصریح کرد: البته اجرای تمام برنامهها نیازمند همدلی و حمایت همهجانبه جامعه کشتی است و به دنبال به وجود آوردن فضایی هستیم تا بتوانیم با خرد جمعی و استفاده از نظرات تمام قهرمانان، پیشکسوتان و مربیان کار را جلو ببریم. سرمربی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان با اشاره به اینکه مسؤولیت سختی را عهدهدار شده است، خاطرنشان کرد: فرصت کوتاهی تا المپیک پاریس که مهمترین رویداد سال آینده محسوب میشود، داریم و پیش از آن نیز باید ۳ سهمیه باقیمانده را کسب کنیم و کار بسیار سخت است. کاوه در پایان گفت: تمام تلاش خود را خواهیم کرد که تیم ملی کشتی آزاد با تمام قدرت و با آمادگی کامل فنی و جسمانی راهی المپیک شود و کشتی بهعنوان پرامیدترین رشته ورزشی کاروان ایران در این مسابقات، نتایج قابل قبولی را کسب کند.
* زمان تغییر درستکار نبود
کارشناس کشتی با اشاره به تغییری که در کادر فنی تیم ملی آزاد ایران رخ داده است، گفت: هر چند از قبل مخالفتهایی با پژمان درستکار داشتم اما در فاصله کوتاه تا المپیک زمان مناسبی برای تغییر نبود. سیدمراد محمدی درباره تغییر در رأس کادر فنی کشتی آزاد گفت: به نظرم الان زمان مناسبی برای تغییر در کادر فنی نبود. حالا ممکن است برخی دوستان بگویند شما از اول مخالف حضور پژمان درستکار در کادر فنی بودید اما الان چرا به یک باره از او حمایت میکنید. در صورتی که اصلا بحث این حرفها نیست. محمدی ادامه داد: ما به شخص کاری نداریم، الان تا المپیک پاریس ۸ ماه زمان باقی مانده است، درستکار ۲ سال است هدایت تیم ملی را برعهده دارد و شناخت خوبی از کشتیگیران دارد، او ۳ دوره تیم را در مسابقات جهانی همراهی کرده بنابراین بهتر بود این مدت هم هدایت تیم را برعهده داشت اما من نمیدانم چه اتفاقی افتاد و دلیل این استعفای ناگهانی چیست. وی گفت: درستکار به عنوان سرمربی و کاوه به عنوان مشاور در کنار او بود، بهتر بود درستکار تا المپیک میماند و بعد از آن دست به تغییرات زده میشد. به هر حال خواه ناخواه کاوه در کنار تیم بود و با یکدیگر کار را جلو میبردند. من واقعا دلیل این استعفا را نمیدانم اما به نظرم زمان درستی نبود.
ارسال به دوستان
هنری کیسینجر، قوه عاقله شیطان بزرگ بود اما پس از مرگش در دستگاه دیپلماسی آمریکا دنبالهرویی ندارد
میراث بر باد رفته
* یکی از زمینههای مشترک کیسینجر و محمدرضا پهلوی زنبارگی هر 2 بود
شروین طاهری: هنری کیسینجر که هفته پیش در 100 سالگی رخت از این جهان بربست، به معنی واقعی کلمه قوه عاقله شیطان بزرگ بود. او فقط استاد مسلم دیپلماسی خبیثانه معاصر آمریکایی نبود، بلکه خود سیاست خارجی را هم تبدیل به مهمترین سلاح استعمار نوین کرد.
برای درک بهتر این موضوع باید به تفاوت ساختار دولت ایالات متحده با ساختار معمول در دیگر کشورها دقت کنیم. در دولت فدرال ایالات متحده، مجموعهای مستقل به نام وزارت خارجه که همانند اکثریت قریب به اتفاق کشورها تنها وظیفه برقراری روابط بینالمللی کشور را بر عهده داشته باشد، به چشم نمیخورد. در عوض در ساختار شرکتگونه قوه مجریه آمریکا، بخشی به نام دپارتمان دولت وجود دارد که معادل وزارت خارجه دیگر کشورهاست اما نه کاملا. دبیر دولت که رئیس این دپارتمان محسوب و توسط رئیسجمهور معرفی میشود، نه تنها نماینده تام رژیم واشنگتن برای تعامل با دنیاست، بلکه سومین شخصیت سیاسی مهم در سلسله مراتب قوه مجریه ایالات متحده پس از رئیسجمهور و معاونش شناخته میشود. از آنجا که ساختار دولت آمریکا تقریبا همیشه تکحزبی بوده است، این جایگاه عالی در دولت، نقش دیوانی تعیینکنندهای به دبیر دولت برای اعمال نظر در تصمیمات، روابط، توافقات و اقدامات میبخشد که فراتر از محدوده اختیارات وزرای خارجه دیگر کشورهاست.
وزیران خارجه معاصر آمریکا - یا همان دبیران دپارتمان دولت - این جایگاه ویژه را مدیون هاینتز آلفرد کیسینجر، مهاجر آلمانی یهودی هستند که در نوجوانی از دست نازیها گریخت و به همراه خانوادهاش به نیویورک آمد و در دهه پس از جنگ دوم جهانی تبدیل به یکی از فارغالتحصیلان نخبه دانشگاه هاروارد در زمینه تاریخ، صلح و روابط بینالملل شد. با این وجود حتی قبل از اینکه او به عنوان دکتر هنری کیسینجر، استاد دانشگاه و صاحب نظریه «تقدم سیاست خارجی برای دولت ایالات متحده» در نخستین سالهای تقلا برای ایجاد نظام سلطه آمریکایی شناخته شود، یک عضو برجسته دستگاه اطلاعاتی - امنیتی نوپای آمریکا بود. کمتر کسی به این نکته توجه داشته که کیسینجر قبل از اینکه تبدیل به یک نظریهپرداز، وزیر خارجه دولتهای جمهوریخواه و فعال مایشاء در معادلات بینالمللی شود، در یکی از زیرشاخههای جدید دپارتمان دولت در دوره هری ترومن، رئیسجمهور دموکرات فعالیت میکرد.
پیاسبی یا «هیات روانشناسی راهبردی» که او مشاور رئیس آن بود، اوایل دهه 1950 یک مجموعه پیش رو در ساختار حکومت و دیپلماسی آمریکایی برای کنترل افکار عمومی داخلی و خارجی و جهت بخشیدن به دیپلماسی عمومی آمریکا به منظور توسعه برنامه بلندمدت واشنگتن برای بسط سلطهاش بر جهان بود. هیات در ابتدا به منظور حمایت از کارزار نظامی آمریکا در جنگ کره و سپس جنگ ویتنام به وجود آمد. قطعا حضور در این دفتر به مراتب بیش از انتشار مجله کامفلوئنس یا دکترین «جهان بازسازی شده؛ مترنیخ، کسلری و مشکلات صلح 1822-1812» باعث نفوذ این جوان بسیار مستعد در ساختار قدرت آمریکای میانه قرن بیستم شد. او دقیقا همان جایی نشسته بود که امپریالیسم آمریکایی در حال پروپاگاندا برای آمریکایی ساختن سیاستهای جهانی بود.
رادیو صدای آمریکا - به عنوان بدیل رادیو شوروی - و شعار خبیثانه «جنگ برای دموکراسی» که نخستینبار در جنگهای کره و ویتنام توسط دستگاه تبلیغات جهانی واشنگتن بهرهبرداری شد، از ابداعات کیسینجر در این هیات بود.
احتمالا رذالت عملگرایانهای که او را در آینده به سوی رئالیسم سوق داد و از دیگر دیپلماتهای آمریکایی متمایز کرد، از همین جا در شخصیت او تبلور یافت.
با اینکه احتمال داشت کیسینجر به عنوان یک یهودی نخبه در دستگاه دیوانی ایالات متحده تبدیل به یک سرسپرده ایدئولوژیک صهیونیسم بینالمللی شود که آن زمان مرکزیتش از لندن به تشکیلات راکفلرها در نیویورک منتقل شده بود اما آن جوان بیستودو، سه ساله پای در مسیر «واقعگرایی» گذاشت.
قطعا چشماندازی که «هیات روانشناسی راهبردی» ذیل دفتر همکاریهای سیاسی وزارت خارجه آمریکا برای این هارواردی جوان صاحب تفکر ایجاد کرده بود، در شکلگیری تفکر رئالیستی او موثر بود.
ضمنا او جایگاه ممتاز خود در دانشگاه هاروارد را حین صعود در سلسله مراتب سیاسی حفظ کرد و تا ۲ دهه بعد که رسما به عنوان دبیر دپارتمان دولت (وزیر خارجه) تبدیل به سومین مرد قدرتمند سیاسی آمریکا بعد از رئیسجمهور نیکسون و معاونش جرالد فورد شد، مدیر سمینار بینالمللی هاروارد باقی ماند.
در این فاصله با نگارش کتاب «سلاحهای هستهای و سیاست خارجی» دکترین هستهای «تلافیجویانه عظیم» دولت آیزنهاور را مورد انتقاد قرار داد و پیشنهاد استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی به طور منظم برای پیروزی در جنگهای آتی آمریکا را مطرح کرد. همزمان اثر معروفش «یک جهان بازسازی شده» در مطالعه سیاست موازنه قدرت در اروپای پساناپلئون را به عنوان نمونهای برای نظم جهانی مبتنی بر صلح پایدار منتشر کرد.
این جایگاه آکادمیک باعث شد کیسینجر طی ۲ دهه (1950 تا 1970) که نسل جدیدی از دیپلماتهای آمریکایی پساجنگ جهانی برای عصر جدیدی از سیاستورزی سازگار با فضای جنگ سرد، استعمار نوین و دیکته تدریجی نظم هژمونیک آمریکایی در گوشه و کنار جهان پرورده میشدند، تبدیل به یک الگوی توأمان نظری و عملی شود. او در فاصله فارغالتحصیلی از هاروارد تا تبدیل شدن به یکی از کلیدداران کاخ سفید، در سمتهایی چون مشاور هیات هماهنگی عملیات شورای امنیت ملی (1955)، مدیر مطالعات تسلیحات هستهای و سیاست خارجی در شورای روابط خارجی سنا (56-1955)، مدیر پروژه مطالعات ویژه صندوق برادران راکفلر (1956 تا 1958)، مدیر برنامه مطالعات دفاعی هاروارد، معاون مدیر موسس مرکز روابط بینالملل، مشاور چندین سازمان دولتی و اندیشکده از جمله دفتر تحقیقات عملیات، آژانس کنترل تسلیحات و خلع سلاح، وزارت امور خارجه و شرکت آیندهپژوهی رند وابسته به پنتاگون خدمت کرد.
با وجود ظاهر جذاب علمی و صلحطلبش اما نیمه تاریک و شیطانی این بچهزرنگ هاروارد در تشکیلات مخوف راکفلرها شکل گرفت و او را تبدیل به یک گرگ خونخوار کرد؛ همان گرگینهای که امروز ردپایش در جنایتهای بزرگ دولتهای متوالی آمریکا از ویتنام و کامبوج تا بنگلادش، شیلی و آرژانتین مشاهده میشود.
او از همان سالهای نخست ورود به سیاست به نلسون راکفلر، چهره سیاسی کارتل بانکی و مالی برادران راکفلر که گردانندگان اصلی اقتصاد آمریکا شناخته میشدند، نزدیک شد و طی دهه 1960 مشاور ثابت سیاست خارجی کمپینهای ریاستجمهوری او بود و در ۳ انتخابات به طور ناکام از نامزدی او در حزب جمهوریخواه حمایت کرد. جالب اینکه کیسینجر در نخستین اظهار نظر درباره ریچارد نیکسون، او را «خطرناکترین مردی که برای ریاستجمهوری نامزد شده» نامید. بعدتر اما در یک ضیافت سیاسی با او ملاقات کرد و اعتراف کرد نیکسون متفکرتر از چیزی است که فکر میکرده و به رئیس ستاد او قول حمایت در انتخابات سال 1969 را داد و بعد از پیروزی نیکسون، مزدش را در سمت مشاور امنیت ملی رئیسجمهور گرفت.
امروز کسی شک ندارد کیسینجر جوان، سیاستر و ریاکارتر از رئیس آیندهاش در کاخ سفید بود.
او در واقع تنها چهره مهم کاخ سفید بود که از دولت بدنام نیکسون (1974- 1969) قسر در رفت و سرانجام در دولت جمهوریخواه بعدی به ریاست جرالد فورد به آرزویش یعنی دبیری دپارتمان دولت یا همان وزارت خارجه رسید و با مدیریت جنایات آمریکا در ویتنام در سطح افکار عمومی، در نهایت جایزه صلح نوبل (1973) را هم از آن خود کرد؛ آن هم درست در همان سالی که کودتای خونین پینوشه علیه دولت قانونی آلنده را از واشنگتن رهبری کرد.
دوران معاصرتر حیات کیسینجر بعد از تبدیل شدن به مغز منفصل نیکسون و سپس در دست گرفتن سکان دیپلماسی آمریکا، بخش شناختهشدهتر داستان زندگی پرتناقض او است.
سابقه مدیریت پروپاگاندا در «پیاسبی» به کیسینجر کمک کرد رسانهها و افکار عمومی را مثل موم در دست داشته باشد. او که در افواه بین زنان به یک مرد غیرقابل تحمل و همیشه دروغگو مشهور شده بود، پس از آنکه سال 1964 طلاقی زودهنگام را تجربه کرد، برای مشهور شدن، روابط جنجالی و دامنهداری را با مدلهای معروف و ستارههای مونث سینما آغاز کرد. این باعث شد به «پلیبوی بال غربی» یا دفتر اجرایی کاخ سفید مشهور شود اما هنری، از این شهرت منفی استقبال هم میکرد، چون بخوبی درک کرده بود در رسانههای مدرن شهرت منفی و شهرت مثبت کارکردی یکسان دارد.
جیل سنت جان، نخستین بازیگر آمریکایی فیلمهای جیمز باند، سالی کلرمن بازیگر کمدی، شرلی مک لین برنده اسکار، کندیس برگن بازیگر زن فیلم گاندی و ژاژا گابور بازیگر زن آمریکایی - مجار، مشهورترین چهرههایی بودند که روابط خارج از عرفشان با مشاور امنیت ملی و سپس وزیر خارجه آمریکا رسانهای شد. در مصاحبه مشهور اوریانا فالاچی، با این وزیر خارجه وقت ایالات متحده، او با سکوتی حاکی از رضایت بر موارد ولنگاریاش که خبرنگار ایتالیایی از او میپرسد، مهر تایید میزند.
این روابط حتی پس از ازدواج مجدد کیسینجر در سال 1974 با نانسی مگینز، زن سوسیالیست یهودی ادامه یافت، اگرچه به نظر میرسید خانم مگینز بیش از آنکه همسر هنری ماجراجو باشد، به عنوان دستیار قدیمی نلسون راکفلر ماموریت یافته بود گربه خانگی راکفلرها را از به کثافت کشیدن کامل زندگی شخصیاش حفظ کند.
میتوان گفت زنبارگی کیسینجر حتی بیش از جایزه صلح نوبل 1973 برای او شهرت به ارمغان آورده بود. این زنبارگی احتمالا به یکی از زمینههای مشترک میان او و محمدرضا پهلوی نیز تبدیل شده بود. شاه سابق که همواره رابطه بهتری با جمهوریخواهان آمریکا در مقایسه با دموکراتها داشت، تقریبا از نخستین روزهای راه یافتن کیسینجر به دولت نیکسون بود که با او آشنا شد و توسط او به لابیهای قدرت واشنگتن راه پیدا کرد. در همان حال که شاه نقش دلال محبت را برای هنری بازی میکرد - از جمله در آن سفر معروف به تهران - کیسینجر هم واسطه او با کارتل قدرت راکفلرها بود. بیدلیل نبود که مرگ نلسون راکفلر در روزهای پس از انقلاب اسلامی 1979، باعث آوارگی سیاسی شاه از آمریکا به سوی مراکش و مصر شد.
کیسینجر حتی قبل از ورود به کاخ سفید، به یک سلبریتی نزدیک به قدرت تبدیل شده بود. البته این را تا حدی مدیون دهه 1960 بود که طی آن کندیها راه محبوبیت سیاسیون را باز کرده بودند. با این حال در عین اینکه محبوبیت رسانهای کیسینجر در دوران 8 ساله حضور در کاخ سفید، از جهاتی با خانواده کندی همسنگ بود، همان زمان هم یانکیها مطمئن بودند پشت چهره همیشه خندان و ظاهرا صلحطلبش، یک رذل واقعی پنهان شده که کثیفترین سیاستهای امپریالیسم آمریکا در جهان را پیش میبرد.
کیسینجر تا پیش از مرگ در 100 سالگی به عنوان مذاکرهکننده برای پایان جنگ ویتنام (توافقنامه صلح پاریس)، پیشگام در سیاست تنشزدایی دوران جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی، ایدهپرداز و ساماندهیکننده روابط باز آمریکا با چین کمونیستی و یکی از شکلدهندگان دیپلماسی شاتل در خاورمیانه برای پایان دادن به جنگ ۶ روزه میان رژیم صهیونیستی و اعراب مورد تمجید قرار میگرفت اما هر چه سالهای عمرش به پایان نزدیک میشد، نقش او در جنایات امپریالیستی برای ساکنان کره زمین آشکار و آشکارتر میشد تا جایی که هفته گذشته، در لحظه مرگ، به هیچ عنوان مشایعت مثبت جامعه و سیاسیون آمریکا را پشت سر تابوتش نداشت.
با اینکه نقش او در خط دادن به سیاست خارجی آمریکا از دولتهای جمهوریخواه فراتر رفته و حتی به دولتهای موخرتر دموکرات نیز ادامه یافت اما بسیاری از رسانههای پیش رو آمریکایی چون نیویورکتایمز، با لحنی سرد و بیتفاوت مرگ او در روز پنجشنبه 29 نوامبر را گزارش کردند.
فارین افرز که یکی از بانفوذترین رسانههای سیاست خارجی آمریکاست، با تیتر کاملا منفی «قضاوت هنری کیسینجر: آیا هدف وسیله را توجیه میکرد؟» میراث 7 دههای او در سیاست را زیر سوال برد.
اینترسپت، مهمترین رسانه تحقیقی آمریکا نیز با تیتر «خون روی دستانش»، به بازخوانی نقش کیسینجر در جنایات کامبوج پرداخت و رولینگ استونز، یکی از محبوبترین مجلات نسل جدید آمریکا و جهان، او را چنین توصیف کرد: «جنایتکار جنگیای که طبقه حاکم عاشق بودند!»
در جهان بشدت رسانهای شده امروز و در حالی که بخش مهمی از جامعه آمریکا را مهاجران آسیایی و لاتین تشکیل میدهند، دیگر نمیتوان نقش کیسینجر را به عنوان مباشر یا رهبر پشت پرده جنایتهای امپریالیستی پنهان کرد. قتلعام دستکم یک میلیون غیرنظامی در بمباران کامبوج توسط دولت نیکسون، سرکوب خونین انقلاب استقلالطلبانه بنگلادش با حمایت دولت نیکسون از ارتش پاکستان و کشتار و سرکوب صدها هزار شیلیایی و آرژانتینی توسط کودتاگران نظامی در این ۲ کشور با چراغ سبز کیسینجر در واشنگتن، برجستهترین بخشهای کارنامه کثیف او هستند.
با گذشت زمان و نزدیک شدن مرگ این شیطان مجسم دیپلماسی امپریالیستی آمریکا اگرچه اعتبار سیاسی کیسینجر به عنوان یک نظریهپرداز عملگرا و واقعگرای سیاست بینالملل حفظ شد و حتی مورد تمجید رهبران قطبهای شرقی نوخاسته بویژه چین، روسیه و هند قرار گرفت اما بعید است کسی برای روح او طلب آمرزش کرده باشد.
با مرگ او در 100 سالگی در پایان «قرن کیسینجر»، میراث او در دیپلماسی آمریکایی تقریبا محو شده است. سیاست دوپارهشده آمریکا به وضوح فاقد دیپلماتهایی متفکر، ماهر و بانفوذ است که حتی از پس حل مشکلات و اختلافات داخلی برآیند، چه رسد به اینکه بخواهند نقش کیسینجر را در قامت یک راهبر یا میانجی بینالمللی تقلید کنند.
تونی بلینکن، وزیر خارجه دولت بایدن که خرداد گذشته در جشن 100 سالگی تقریبا پنهان کیسینجر در کتابخانه ملی نیویورک با حضور جمعی از بانفوذترین آمریکاییها شرکت کرده بود، خود را از دوران تحصیل، با افتخار، یکی از نوچههای او دانست. اختلاف عمیق و فاجعهبار بلینکن و استادش اما در سیاست خارجی از جمله جنگ اوکراین نشاندهنده این است که واقعگرایی و تعقل در واشنگتن مرده است. کیسینجر که از زمان به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین در کرملین، به مدت بیش از ۲ دهه یک مشاور مهم برای سیاستهای رئالیستی رئیسجمهور روسیه محسوب میشد، در همین فاصله هر چه گذشت با هر چه قهقراییتر شدن سیاست در آمریکا، هر چه بیشتر از اتاقهای مشاوره کاخ سفید و کنگره فاصله گرفت. مثال روشن آن جنگ اوکراین بود. کیسینجر برخلاف بلینکن، تا روز آخر حامی مصالحه آمریکا با روسیه بر سر اوکراین ماند و جالب اینکه تازه در روز مرگش بود که دولت بایدن مجبور به اعتراف به شکست در اوکراین شد.
ارسال به دوستان
سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی: نتوانستیم حماس را در شمال غزه شکست دهیم
اعتراف به شکست
* در 24 ساعت گذشته ۲۵ تانک و خودروی زرهی رژیم صهیونیستی منهدم شد/ * تعداد شهدا به ۱۵۸۹۹ تن رسید
گروه بینالملل: «در شمال غزه شکست خوردیم و اکنون حملات در جنوب را آغاز کردهایم، شکست در جنوب به معنی پیروزی حماس برای همیشه خواهد شد». این صحبتهای یک خبرنگار شبکه 13 رژیم صهیونیستی است که مهر تاییدی بر سخنان سخنگوی ارتش این رژیم بود که گفت نتوانستیم حماس را در شمال غزه شکست دهیم!
اسرائیل نزدیک به ۲ ماه است شبانهروز جز یک هفته آتشبس، غزه را زیر شدیدترین بمباران هوایی و حملات زمینی قرار داده است. نتانیاهو نخستوزیر این رژیم در ابتدای حملات به غزه اعلام کرد قصد اصلی آنها از بین بردن حماس و بازگرداندن اسرای اسرائیلی است اما تاکنون نتوانسته هیچکدام را عملی کند. از همین رو بعد از یک هفته آتشبس بین اسرائیل و غزه و تبادل تعدادی از اسرا، حملات هوایی و زمینی به غزه ادامه یافت. تلآویو قصد دارد عملیات زمینی را به جنوب گسترش دهد و به همین دلیل غزه را به چند هزار بلوک تقسیمبندی کرده و به اهالی منطقه خانیونس اعلام کرد از این محله خارج شوند.
از سوی دیگر حماس و جهاد اسلامی بشدت مقابل حمله زمینی اسرائیل ایستادهاند. کتائب شهید عزالدین القسام، شاخه نظامی حماس اعلام کرد از صبح دوشنبه ۴ دسامبر موفق شده با راکتهای یاسین ۱۰۵، ۵ تانک و ۵ نفربر را در محور شرق غزه هدف قرار دهد و منهدم کند. در بیانیه شاخه نظامی حماس آمده است علاوه بر این، رزمندگان مقاومت موفق شدند نظامیان اسرائیلی در منطقه الشیخ رضوان را از فاصله صفر هدف قرار دهند و پس از انجام عملیات، به سلامت به پایگاههای خود بازگردند. روز گذشته نیز گروههای مقاومت فلسطین در درگیری با نظامیان اشغالگر در شرق دیرالبلح، بیتلاهیا و... ۱۰ تانک و خودروی نظامی را منهدم کردند و موفق شدند شماری از نظامیان اسرائیلی را که در مناطق مسکونی سنگر گرفته بودند، هدف قرار دهند. از طرفی بر اساس آنچه شاهدان عینی روز دوشنبه به خبرگزاری فرانسه گفتند، دهها تانک، نفربر و بولدوزر نظامی رژیم صهیونیستی در تلاش برای نفوذ به جنوب نوار غزه وارد شهرک القراره در شمال شهر خانیونس شدند. امین ابوحولی (۵۹ ساله) تأیید کرد دهها تانک در ۲ کیلومتری شهرک القراره هستند. معاذ محمد (۳۴ ساله) نیز گفت تانکها «در ۲ طرف صلاح الدین حضور دارند و جاده را کاملا مسدود کردهاند»، در حالی که این جادهای است که شمال و جنوب نوار غزه را به هم متصل میکند. همچنین خبرنگار المیادین در غزه گفت: اخبار منتشر شده توسط اشغالگران مبنی بر تسلطشان بر شهر غزه صحت ندارد، زیرا مقاومت مانع پیشروی آنها شد. خبرنگار المیادین افزود: مقاومت چندین حمله نیروهای اشغالگر به شرق اردوگاه البریج و محلههای النصر و الشیخ رضوان را دفع کرد.
* انهدام تانکهای اسرائیلی توسط مقاومت غزه
کارشناس شبکه کان روز گذشته در خبری اعلام کرد: در ۲۴ ساعت گذشته ۲۵ تانک و خودروی زرهی ما منهدم و ۷۵ نفر از نیروهای ما کشته شدند. این حجم از خسارت در یک روز در جنگهای اخیر سابقه نداشته است. رسانههای عبری هم اعلام کردند آژیر خطر در شهرک نیریم در نوار غزه به صدا درآمد. همچنین کانال ۱۳ عبری گزارش داد صدای انفجار مهیبی در عسقلان پیچید و یک موشک که از غزه شلیک شده بود به داخل عسقلان اصابت کرد. در همین ارتباط قسام اعلام کرد شهر عسقلان را هدف حملات موشکی قرار داده است. این گروه مقاومت همچنین گفت ۳ خودروی نظامی اشغالگران را در محور شرق غزه با گلولههای یاسین ۱۰۵ هدف گرفته است. از سویی ارتش رژیم صهیونیستی از کشته شدن ۳ سرباز این رژیم در نبردهای شمال نوار غزه خبر داد و خاطرنشان کرد: در نتیجه این درگیریها، یک نفر دیگر بشدت مجروح شده است. بر اساس بند مجوز انتشار، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی گفت: روز یکشنبه ۳ سرباز در نوار غزه کشته شدند که عبارتند از: نیروی ذخیره نریا شاعر نیروی گردان ۶۶۵۵، تیپ ۵۵ که در مرکز نوار غزه کشته شد، سرجوخه ذخیره بن زوسمان از نیروهای گشت گردان ۶۰۱ تیپ ۴۰۱ که در شمال نوار غزه کشته شد و سرجوخه بنیامین یوشوا نیدهام از نیروهای گردان ۶۰۱ تیپ ۴۰۱ واحد مهندسی رزمی که او نیز در شمال نوار غزه کشته شد. وی خاطرنشان کرد: سرباز زخمی شده از نیروی گردان ۶۰۱، تیپ ۴۰۱، واحد مهندسی رزمی است که در درگیریهای شمال نوار غزه مجروح شده است. شبکه ۱۲ عبری نیز اعلام کرد ۱۱۳ اسیر از نوار غزه بازگردانده شدهاند و ۱۳۷ نفر همچنان در بازداشت جنبش مقاومت اسلامی (حماس) هستند. در این شرایط ارتش اشغالگر در حال آماده شدن برای تشدید حملات و عملیات نظامی خود در شمال نوار غزه است و در ساعات آینده تلاش خواهد کرد تهاجم زمینی خود را به این منطقه تعمیق بخشد و شهر و اردوگاه جبالیا را در میان پیشبینیها درباره گسترش استقرار نیروهایش و تشدید عملیات زمینی اشغال کند. روزنامه یدیعوت آحارانوت، بر اساس آنچه در وبگاه «Ynet» شامگاه یکشنبه منتشر شد، پیشبینی کرد نیروهای لشکر ۱۶۲ بامداد دوشنبه عملیات زمینی را برای اشغال شهر و اردوگاه جبالیا آغاز کنند. این روزنامه برآورد کرده است نیروهای لشکر ۳۶ در روز دوم عملیات زمینی را برای اشغال حله الشجاعیه در شرق شهر غزه آغاز کنند. وبگاه واینت تاکید کرد ارتش اشغالگر خود را آماده میکند تا نیروهای خود را در معرض مقاومت شدید گروههای مقاومت فلسطین قرار دهد که سعی در دفع حمله اشغالگران در منطقه دارند. این وبگاه مدعی شد «حضور غیرنظامیانی که به جنوب نرفتهاند و در خانههای خود در جبالیا و الشجاعیه ماندهاند، عملیات ارتش اسرائیل را پیچیدهتر و سختتر میکند».
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی دیروز از آغاز حمله زمینی ارتش به خانیونس واقع در جنوب نوار غزه خبر داد. خانیونس از جمعه گذشته هدف حملات شدید هوایی رژیم صهیونیستی قرار دارد. در همین ارتباط سخنگوی یونیسف اعلام کرد جنوب غزه در معرض شدیدترین بمباران قرار دارد و منجر به تلفات سنگین در میان کودکان شده است. در این بین یکی از فرماندهان گردانهای قسام خبر داد به خاطر حملات نیروهای مقاومت و شکست عملیات، ۷۰ درصد نظامیان اسرائیلی از شمال نوار غزه خارج شدند. وی به شبکه خبری الجزیره گفت: خروج از شمال نوار غزه با آتشبس آغاز شد و پس از حملات نیروهای مقاومت، در 2 روز گذشته، شدت گرفت. این فرمانده قسام همچنین خبر داد عملیات زمینی صهیونیستها بر جنوب نوار غزه متمرکز است و همزمان، قدرت مانور محدودی در شمال دارند. ارتش رژیم صهیونیستی پیشتر با پخش اعلامیههایی در مناطقی از خانیونس، این شهر را منطقه جنگی خطرناک اعلام کرده و از ساکنان خواسته بود آنجا را ترک کنند. رژیم صهیونیستی از زمان آغاز جنگ علیه نوار غزه از ساکنان شمال غزه خواسته بود به جنوب نوار غزه عزیمت کنند که پس از آن چندین بار مردم این منطقه بویژه زخمیهایی را که در حال انتقال به مصر بودند، هدف حمله قرار داد و شهید کرد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اخیرا به آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا گفت در تلاشند یک «منطقه امن» در عمق 2 کیلومتری در داخل نوار غزه ایجاد کنند. این اقدام صهیونیستها بسیار مشکوک است، زیرا تلآویو با ترفندهای مختلف از آغاز اشغال فلسطین، مناطق مختلفی از این کشور را به اشغال خود درآورده است. در همین ارتباط شبکه خبری العربیه به نقل از «جهاد الحرازین» استاد علوم سیاسی دانشگاه قدس گزارش داد رژیم صهیونیستی با نیرنگ جدید، در پی اشغال بخشی از غزه است. الحرازین با بیان اینکه نوار غزه بیشترین تراکم جمعیتی را دارد، گفت: طرح اسرائیل در ادامه طرحهای کوچاندن اجباری ملت فلسطین است. ایجاد منطقه امن در یک نوار مرزی که طول آن ۴۵کیلومتر است، به معنای اشغال 20درصد خاک غزه است. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این اقدام به معنای کوچاندن بیش از ۵۰۰ هزار شهروند فلسطینی از محل سکونتشان است، تصریح کرد چنین مسالهای به منزله فاجعه برای فلسطین است و صهیونیستها از این طریق به دنبال کاهش جمعیت غزه هستند.
***
شهادت نزدیک به 16هزار فلسطینی در 59 روز
وزارت بهداشت غزه اعلام کرد تعداد شهدا از زمان آغاز تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه به ۱۵۸۹۹ تن رسیده است.
بر اساس اعلام وزارت بهداشت غزه از زمان آغاز تجاوزات اسرائیل به نوار غزه ۴۲ هزار نفر زخمی شدهاند و ۱۵۸۹۹ نفر به شهادت رسیدهاند. به گفته وزارت بهداشت غزه ۷۰ درصد قربانیان حملات رژیم صهیونیستی کودکان و زنان هستند. وزارت بهداشت غزه اظهار کرد: ما از سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی میخواهیم برای آزادی کادرهای درمانمان از زندانهای رژیم اشغالگر اعمال فشار کنند. سخنگوی وزارت بهداشت غزه گفت: ما خواهان حفاظت از بیمارستانها و کادرهای درمانی و انسانی هستیم. ما خواستار ایجاد گذرگاه امن برای ورود کمکهای پزشکی و سوخت و خارج کردن مجروحان هستیم. وی گفت: ادامه تجاوزات وحشیانه اسرائیل باعث ناتوانی کامل نظام درمانی در نوار غزه شده است.
***
الحوثی: آمریکا حقی در دریای سرخ ندارد که بخواهد به حملات پاسخ دهد
یکی از رهبران جنبش انصارالله یمن در واکنش به اظهارنظر یک مسؤول آمریکایی که گفته بود واشنگتن حق پاسخ به حملات انصارالله را برای خود محفوظ میدارد، تاکید کرد آمریکاییها حقی در دریای سرخ ندارند که بر اساس آن بخواهند حق پاسخ را برای خود محفوظ بدارند! به گزارش ایسنا، محمدعلی الحوثی، عضو شورای عالی سیاسی یمن و از رهبران جنبش انصارالله دیروز در واکنش به اظهارات مقامات آمریکایی درباره حملات این جنبش به کشتیهای وابسته به رژیم صهیونیستی در دریای سرخ در حساب کاربری خود در پلتفرم «ایکس» تاکید کرد: آمریکاییها حقی در دریای سرخ ندارند که بر اساس آن اعلام کنند حق پاسخ را برای خود محفوظ میدارند. به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک روسیه، الحوثی نوشت: خود آمریکاییها هیچگونه حضور نظامی را در آبهای منطقهای چین یا روسیه یا دیگر مناطق نزدیک فلوریدا یا مکانهای دیگر هرگز قبول نخواهند کرد.
ارسال به دوستان
با ادامه وضعیت قرمز آلودگی هوا مدارس پایتخت تا پنجشنبه غیرحضوری شد
تهران شهر بیهوا
گروه اجتماعی: هوای پایتخت برای سومین روز متوالی دیروز نیز در وضعیت قرمز آلودگی قرار گرفت و طبق پیشبینی سازمان هواشناسی تداوم چنین وضعیتی تا پایان هفته محتمل است.
استانداری تهران در پی شدت آلودگی هوا دیروز اعلام کرد مدارس همه مقاطع تحصیلی در استان به جز فیروزکوه در 2نوبت صبح و عصر تا روز پنجشنبه 16آذر غیرحضوری است و یکسوم کارکنان دستگاههای دولتی با اولویت کارمندان دارای بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای زمینهای، تنفسی و خودایمنی و خانمهای باردار با نظر دستگاه مربوط در این بازه زمانی دورکار میشوند.
این در حالی است که شهروندان تهرانی و اغلب کلانشهرهای کشور از ابتدای هفته جاری به دلیل تداوم سکون جوی و افزایش انباشت آلایندهها هوای ناسالم استنشاق کردهاند. شاخص کیفیت هوای پایتخت دیروز روی عدد 160 قرار گرفت تا شرایط ناسالم هوا و وضعیت قرمز آلودگی برای همه اقشار گزارش شود. هر ساله در نیمه دوم سال به دنبال وقوع پدیده وارونگی هوا شاهد افزایش آلودگی هوا بویژه در کلانشهرها هستیم که تنفس را برای همه سخت میکند و نفس خیلی را به شماره میاندازد. طبق گزارشهای موجود آلودگی هوا هر ساله تعداد زیادی از شهروندان را به کام مرگ فرو میبرد و به گفته کارشناسان بهداشت این معضل سومین علت مرگ و میر در کشور است، به طوری که سهم کلانشهر تهران از فوتیهای ناشی از آلودگی هوا فقط در سال 1400، بیش از 6 هزار نفر بوده است. این وضعیت در حالی ادامه دارد که قانون هوای پاک در حال اجراست ولی آنگونه که مشخص است خروجی چندانی نداشته است. طبق تاکید و توصیه کارشناسان بهداشت، در این شرایط تمام آحاد جامعه بویژه کودکان، زنان باردار و بیماران قلبی و ریوی نباید در فضای باز تردد کنند و در صورت خروج از خانه حتما باید از ماسک استفاده کنند.
* تعطیلی مدارس تهران تا پنجشنبه
معاون استاندار تهران از غیرحضوری شدن مدارس در همه مقاطع تحصیلی در استان تهران غیر از فیروزکوه در ۲ نوبت صبح و عصر تا روز پنجشنبه ۱۶ آذر خبر داد.
میرمحمد غراوی، معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران دیروز با اشاره به تشکیل جلسه کارگروه اضطرار آلودگی هوای تهران درباره مصوبات کارگروه اظهار داشت: با توجه به تشدید و استمرار آلودگی و پایداری هوا و در معرض خطر قرار گرفتن شهروندان، بر اساس مصوبه کارگروه هماهنگی شرایط اضطرار آلودگی هوا، فعالیت آموزشی همه مقاطع تحصیلی آموزشوپرورش در استان تهران غیر از فیروزکوه در ۲ نوبت صبح و عصر تا پنجشنبه ۱۶ آذر غیرحضوری و مجازی برگزار میشود. وی با اشاره به تعطیلی مهدهای کودک طی این مدت ادامه داد: همه مقاطع تحصیلی مدارس استثنایی در ۲ نوبت صبح و عصر نیز غیرحضوری است، همچنین پلیس راهور تهران بزرگ و پلیس راهور شرق و پلیس راهور غرب تهران باید از تردد شبانه خودروهای گازوئیلی سنگین که آلایندگی قابل رویت دارند، جلوگیری کنند. غراوی ادامه داد: مجوز طرح ترافیک توسط شهرداری تهران در این بازه زمانی صادر نمیشود و همچنین اعمال تردد نوبتی زوج و فرد همه خودروها در محدوده طرح کاهش آلودگی هوا انجام میشود. معاون استانداری تهران درباره دورکاری کارمندان نیز گفت: یکسوم کارکنان دستگاههای دولتی با اولویت کارمندان دارای بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای زمینهای، تنفسی و خودایمنی و خانمهای باردار با نظر دستگاه مربوط در این بازه زمانی دورکار میشوند. معاون استاندار تهران با بیان اینکه فعالیت کارخانجات تولید سیمان از روز تا پنجشنبه ۱۶ آذر ممنوع است، خاطرنشان کرد: طبق این مصوبات توصیه میشود گروههای حساس (کودکان، افراد سالمند، بیماران قلبی و تنفسی، زنان باردار و...) از تردد در فضای باز خودداری کنند.
غراوی سپس گفت: پایگاههای سیار فوریتهای پزشکی اعم از اورژانس و هلالاحمر در مناطق پرتردد شهر جانمایی شدهاند و شهرداریها و اداره کل راهداری و حملونقل جادهای استان، نسبت به جلوگیری از روشن ماندن اتوبوسها و مینیبوسها در پایانههای مسافری اقدام میکنند. وی عنوان کرد: سازمان صداوسیما، رسانهها و روابط عمومی تمام دستگاههای اجرایی باید نسبت به اطلاعرسانی لازم، توصیهها و جلب همکاری و مشارکت عمومی درباره پرهیز از اقدامات منجر به آلودگی هوا، رعایت نکات بهداشتی ویژه شرایط اضطرار آلودگی هوا و کاهش استفاده از وسایل نقلیه شخصی و پرهیز از سفرهای غیرضروری و نظایر آن اقدام کنند.
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران تصریح کرد: استفاده از ماسکهای مورد تأیید وزارت بهداشت توسط آحاد مردم بویژه گروههای حساس (کودکان، افراد سالمند، بیماران قلبی و تنفسی، زنان باردار و...)، شاغلان پلیس راهور و شهرداریها و... که بیشترین مواجهه با آلودگی هوا و حضور در فضای باز را دارند، ضرورت دارد. غراوی اظهار داشت: پلیس راهور تهران بزرگ باید نسبت به جلوگیری از تردد همه موتوسیکلتها، خودروهای دودزا و فاقد معاینه فنی و همچنین وسایل نقلیه دودزا دارای معاینه فنی اقدامات لازم را به عمل آورد. وی افزود: ممنوعیت مصرف نفت کوره و مازوت در همه واحدهای نیروگاهی، صنعتی، تولیدی، معدنی و خدماتی استان، کماکان ادامه مییابد و شرکت گاز استان باید نسبت به تداوم تامین سوخت گاز مورد نیاز نیروگاهها و سایر واحدهای متصل به شبکه گازرسانی که فعالیت آنها در این شرایط ضروری است، اقدام کند.
غراوی همچنین گفت: شهرداریها، بخشداریها و دهیاریهای استان جهت جلوگیری از پسماندسوزی و سوزاندن شاخ و برگ درختان باید نظارت ویژه اعمال کنند؛ همچنین اداره کل حفاظت محیط زیست استان باید نسبت به تشدید نظارت بر فعالیت واحدهای آلاینده و همچنین سوخت مصرفی نیروگاهها و واحدهای تولیدی و صنعتی اقدام کند.
* هوای تهران تا پنجشنبه آلوده است
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا در گفتوگو با «وطن امروز» گفت: حجم انباشت آلایندهها در تهران و برخی کلانشهرهای دیگر بالاست و این وضعیت باعث شده است تا وضعیت هوا در این شهرها ناسالم اعلام شود، البته شاخص آلودگی هوا مطابق داده ایستگاههای در مناطق شهری است که دریافت میشود اما با توجه به سکون جوی نباید انتظار داشت که تا پنجشنبه هوای پایتخت به شرایط سالم بازگردد. صادق ضیائیان با بیان اینکه سنگین بودن انباشت آلایندها به قدری است که رفع آن نیازمند بادهای شدید و بارش نزولات جوی است، افزود: البته دادههای هواشناسی بیانگر آن است که طی روزهای آینده بارشی در پایتخت رخ نمیدهد اما این امکان وجود دارد که روز چهارشنبه وزش باد تا حدی در کاهش آلایندهها موثر باشد.
رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا همچنین از تداوم آلودگی هوا در کلانشهرها و شهرهای صنعتی و کاهش دما در شمال کشور خبر داد. ضیاییان درباره شرایط جوی کشور اظهار کرد: بر اساس تحلیل آخرین نقشههای پیشیابی هواشناسی طی ۲ روز آینده در غالب مناطق کشور جوی آرام و پایدار حاکم است که در کلانشهرها و شهرهای صنعتی سبب افزایش و تداوم غلظت آلایندههای جوی خواهد شد. وی افزود: اواخر وقت سهشنبه (امروز) با شمالی شدن جریانات روی دریای خزر، در استانهای ساحلی خزر بارش پراکنده و کاهش نسبی دما رخ میدهد. به گفته رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا چهارشنبه تا جمعه (۱۵ تا ۱۷ آذر) در سواحل دریای خزر و پنجشنبه (۱۶ آذر) علاوه بر مناطق یادشده در ارتفاعات البرز، شمال غرب و برخی مناطق غرب کشور بارش پراکنده، گاهی رعد و برق و وزش باد پیشبینی میشود. از بعد از ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه نیز دریای خزر مواج و متلاطم خواهد بود.
همچنین بر اساس اعلام اداره کل هوانشاسی استان با توجه به عدم وزش باد قابل ملاحظه، شرایط برای انباشت ذرات آلاینده هوا مهیاست. از این رو کاهش کیفیت هوا در سطح استان و افزایش غلظت آلایندهها در نواحی شهری و پرتردد، تا ظهر چهارشنبه مورد انتظار است. از عصر چهارشنبه تا جمعه (۱۵ تا ۱۷ آذر) با گذر موجی از استان، ناپایداریهایی به شکل افزایش ابر، وزش باد و بارش پراکنده و در بعضی نواحی رگبار باران مورد انتظار است که میتواند در بهبود کیفیت هوا موثر شود. در بعضی ساعتهای پنجشنبه و جمعه وزش باد شدید در نیمهجنوبی و نواحی غربی پیشبینی میشود. همچنین از چهارشنبه تا پنجشنبه کاهش نسبی دما در سطح استان مورد انتظار است. آسمان تهران سهشنبه (امروز) صاف و غبارآلود و گاهی همراه با وزش باد ملایم با حداقل دمای ۶ و حداکثر دمای ۱۹ درجه سانتیگراد و چهارشنبه (فردا) کمی ابری با غبار محلی، از بعدازظهر نیمهابری و گاهی با وزش باد با حداقل دمای ۷ و حداکثر دمای ۱۶ درجه سانتیگراد پیشبینی میشود.
* اجرای طرح زوج و فرد ادامه دارد
رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از ابطال معاینه فنی ۴۰۰ خودروی آلاینده در تهران طی 2 روز گذشته خبر داد. سرهنگ علیاصغر شریفی با اشاره به تشدید برخورد ماموران پلیس راهنمایی و رانندگی با وسایل نقلیه دودزا، ناایمن و فاقد معاینه فنی گفت: در بحث معاینه فنی و خودروهای دودزا، همه ساله پلیس در این فصل با اجرای طرح تشدید برخورد، خودروهای دودزا را متوقف و در محل فک پلاک میکرد و با ارائه رسیدی به راننده، یک پلاک 5 رقمی نیز روی خودرو نصب میشد تا راننده به تعمیرگاه برود و خودروی خود را رفع نقص کند. بعد از رفع نقص نیز راننده ملزم بود نسبت به دریافت معاینه فنی اقدام کرده و با مراجعه به یکی از واحدهای اجرائیات پلیس راهور تهران بزرگ نسبت به دریافت پلاک خود اقدام کند اما در موضوع نصب پلاک اعزام به تعمیرگاه روی خودروهای آلاینده و دودزا، یکسری مشکلات وجود داشت. وی با بیان اینکه خودروهای دودزا عمدتا فرسوده و سن بالا هستند، گفت: همین موضوع نیز سبب شده بود برای مالکان آنها گاهی صرفهای نداشته باشد دنبال پلاک بروند و با همان پلاک 5 رقمی «اعزام به تعمیرگاه» مرتکب تخلفات مختلف میشدند. در این شرایط ماموران ما باید اینها را شناسایی و جمعآوری میکردند. با توجه به جمیع این مشکلات برای اصلاح این وضعیت طرحی جدید با تدبیر ریاست پلیس راهور تهران بزرگ به اجرا درآمد و بر اساس آن پلاکهای «اعزام به تعمیرگاه» دیگر در تهران مورد استفاده قرار نمیگیرد. وی درباره اینکه چه مواردی ممکن است سبب ابطال معاینه فنی از سوی ماموران پلیس راهور شود، به ایسنا گفت: آلاینده و دودزا بودن خودرو، شکستگی در شیشه جلوی خودرو، آجدار نبودن لاستیک و... از جمله مواردی است که میتواند منجر به ابطال معاینه فنی خودرو در محل شود. البته در شرایط فعلی آلودگی هوا، موضوع آلایندگی و دودزابودن با دقت بالا رصد میشود. شریفی با اشاره به وضعیت آلودگی هوای تهران در روزهای اخیر گفت: در 2 روز اخیر هم که آلودگی هوا در تهران شدت گرفته، اقدامات ماموران پلیس راهور نیز تشدید شده است. از جمله این طرح زوج و فرد تا پایان روز چهارشنبه در محدوده طرح کاهش آلودگی هوا اجرا میشود. علاوه بر آن طرح ابطال آنی معاینه فنی خودروهای دودزا نیز به طور ویژه در دستورکار قرار دارد. رئیس مرکز اطلاعرسانی پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ اضافه کرد: از ابتدای شروع طرح ابطال آنی معاینه فنی خودروهای دودزا و آلاینده نیز معاینه فنی بیش از ۶۵۰۰ دستگاه خودرو در تهران باطل شده است.
* استقرار ناوگان اورژانس تهران در میادین اصلی شهر
رئیس مرکز اورژانس استان تهران گفت: با توجه به میزان آلودگی هوای شهر تهران، ناوگان اورژانس استان تهران در میادین اصلی شهر همچنان مستقر خواهد بود. محمداسماعیل توکلی روز گذشته با تاکید بر اینکه این سومین استقرار نیروهای اورژانس در هفته جاری است، اظهار داشت: مناطق و میادینی که نیروهای اورژانس در آن مستقر هستند، شامل میادین آزادی، انقلاب، تجریش، فردوسی و شهرری است. رئیس مرکز اورژانس تهران توصیه کرد: شهروندان در روزهایی که هوا آلوده است از تردد غیرضرور جدا خودداری کنند و در صورت احساس تنگی نفس، دوبینی، سردرد، سرگیجه و تهوع به عوامل اورژانس مراجعه کنند تا به وضعیت آنها رسیدگی و اقدامات لازم انجام شود.
ارسال به دوستان
اولین اوراق مرابحه ارزی کشور منتشر شد
برای تأمین ارز پروژههای ملی
* خرید این اوراق از محل منابع رفع تعهد صادراتی ممنوع است
گروه اقتصادی: برای نخستین بار در کشورمان اوراق مرابحه ارزی منتشر شد. پیش از این به کرات اوراق مرابحه به شکل ریالی در اقتصاد ایران منتشر شده بود و جایگاه مناسبی در تامین مالی پروژههای اقتصادی پیدا کرده بود. اوراق ارزی در کنار اینکه در صورت افزایش قیمت ارز مشمول سود ریالی میشود سود 6 درصد نیز دارد. البته در شرایط کنونی ثبات بازار ارز بعید به نظر میرسد سودی بیش از 6 درصد به خریداران این اوراق برسد. فارغ از امتیازاتی که این اوراق برای تهیهکننده دارد، میتواند ابزار بسیار مطمئن و خوبی برای تامین مالی صنایع بزرگ کشورمان که عمدتا نیازمند ارزهای جهانروا هستند باشد. در حال حاضر صنایعی مانند پتروشیمی، پالایشگاهها، فولادیها و... نیازمند ارز برای توسعه زنجیر خود هستند که این اوراق این ظرفیت را برای آنها ایجاد میکند. از نکات مثبت این روش تامین مالی غیرتورمی بودن است. یعنی احتیاج نیست دولت برای تامین مالی پروژههای ملی دست به انتشار پول یا ارائه تسهیلات تکلیفی که در نهایت منجر به برداشت ذخیره قانونی میشود بزند. همچنین فشاری نیز به شبکه بانکی کشور برای پروژههای پیشران وارد نمیشود. بخشی از ناترازی موجود شبکه بانکی ناشی از تسهیلاتی است که در اختیار صنایع بزرگ قرار داده است. به گزارش «وطن امروز»، مدیرعامل مرکز مبادله ارز و طلای ایران در این باره گفت: انتشار اوراق به شکل یورو است و مبتنی بر یورو وصول میشود. مصارف این اوراق تحت نظارت کامل است و خرید آن از محل منابع رفع تعهد صادراتی ممنوع است، بنابراین هیچ تاثیری در بازار داخلی از لحاظ تقاضا ایجاد نمیکند.
علی سعیدی گفت: خرید این اوراق از محل منابع رفع تعهد ارز صادراتی ممنوع است. حداقل سرمایه برای ورود به این اوراق یک میلیون یورو است. هر ورقه ۱۰۰۰ یورو و در هر خرید باید حداقل ۱۰۰۰ ورقه خریداری شود.
مدیر عامل مرکز مبادله ارز و طلای ایران اظهار کرد: دوره اول عرضه این اوراق فردا انجام میشود. البته تا به امروز نیز با تلاش بانک ملت و شرکت پالایش خلیجفارس میزان پذیرهنویسی این اوراق بیش از میزان عرضه بوده است و تمام اوراق به فروش رسیده است. این اوراق در مرحله اول به میزان ۱۰۰ میلیون یورو عرضه شده و ۲ ماه دیگر نیز ۱۰۰ میلیون یوروی دیگر پذیرهنویسی میشود. بانک ملت به عنوان عامل پرداخت مسؤول صحتسنجی اطلاعات خریداران اوراق و دریافت و پرداخت مبالغ این اوراق است و در سری اول برای پذیرهنویسی به عنوان عامل عمل میکند.
ناشر این اوراق نیز شرکت بیدبلند خلیجفارس، مشاور عرضه شرکت تامین سرمایه بانک ملت، امین انتشار اوراق نیز سازمان حسابرسی و ضامن آن بانک ملت است.
بنا بر این گزارش، اوراق ارزی روش و فرصتی برای تامین مالی پروژههای بزرگ کشور با استفاده از منابع ارزی در اختیار بخش خصوصی است که تاکنون مغفول مانده بود. در این روش، یک پروژه مشخص و پذیرهنویسی میشود و سرمایهگذاران با ارزهای خود این اوراق را میخرند و سود ارزی دریافت میکنند.
* اوراق مرابحه چیست؟
اوراق مرابحه (Murabahah) بر اساس نوعی از قرارداد بیع طراحی شده که با نام بیع مرابحه شناخته میشود و در آن فروشنده قیمت تمامشده کالا را که شامل قیمت خرید، هزینههای حمل و نقل، نگهداری و سایر هزینههای مربوطه است با درصد مشخصی سود به اطلاع خریدار میرساند و معامله در صورت توافق شکل میگیرد. همانطور که گفته شد اوراق صکوک مرابحه نیز بر اساس این قرارداد پایهریزی شده است و برای تامین مالی شرکتهایی استفاده میشود که قصد خرید تجهیزات یا اموال فیزیکی دارند و در آن اوراقی با مبلغ اسمی مشخص با مقدار سود ثابتی به فروش میرسند که این سود در سررسیدهای مشخصی به فروش میرسند. این اوراق به پشتوانه همان دارایی خریداریشده منتشر میشوند و از یکسو منجر به تامین مالی شرکتی میشود که نیاز به نقدینگی دارد و از سوی دیگر با پرداخت سود به سهامدارانی که به صورت مشاع در این دارایی سهیم هستند بازدهی معینی برای این نوع سرمایهگذاری ایجاد میکند، بنابراین میتوان گفت اوراق مرابحه اوراق بهاداری است که دارندگان آنها به صورت مشاع، مالک دارایی مالی (دینی) هستند که بر اساس قرارداد مرابحه حاصل شده است و دارنده ورق، مالک و طلبکار آن دین است.
* بیدبلند با اوراق ساخته میشود
اولین پروژه سرمایهگذاری اوراق مرابحه ارزی مربوط به هلدینگ خلیجفارس است. عبدالعلی علی عسکری، مدیرعامل هلدینگ خلیجفارس در این باره گفت: پروژههای خلیجفارس با توجه به محدودیتهای موجود عمدتا نیاز به تامین مالی ارزی دارند، بنابراین به فکر استفاده بهینه از ارزهای ایرانیان داخل و خارج از کشور برای تامین مالی پروژههای بزرگ افتادیم. وی ادامه داد: خوشبختانه پروژههای پتروشیمی و پالایشی ارزآوری و سودآوری خوبی دارند، پروژه بیدبلند نیز در ابعاد ملی و حتی جهانی اهمیت قابل توجهی دارد که با حمایت بانک مرکزی و بانک ملت به تامین مالی آن کمک خواهد شد. گازهای فلری که سالهاست میسوزد و هدر میرود و محیط زیست را آلوده میکند با این پروژه مدیریت و تبدیل به ثروت خواهد شد که در تامین گاز مورد نیاز کشور موثر است. مدیرعامل هلدینگ خلیجفارس افزود: این ابرپروژه از ۲۷ پروژه تشکیل شده و ۱۰ پیمانکار دارد. این پروژه در ۴ استان کشور در حال انجام است و از نظر وسعت بزرگترین پروژه کشور است.
* اوراق مرابحه ارزی، فشار تأمین مالی در کشور را کاهش میدهد
همانطور که اشاره شد در این روش تامین مالی فشاری به داراییها و ترازنامه بانکها وارد نمیشود، در این باره رضا دولتآبادی، از مدیران بانکی گفت: در حالی که در دنیا تامین مالی کوتاهمدت برعهده بانکها قرار دارد، در ایران علاوه بر این، تامین مالی سرمایهای و سایر مواردی که باید برعهده بازار سرمایه باشد، عمدتا برعهده شبکه بانکی است. بانکها با این حجم تقاضا واقعا دچار مشکل هستند.
وی افزود: سیاستهای جدید و درست بانک مرکزی باعث شده بانکها به دنبال روشهای جدید تامین مالی بروند. دولت آبادی تصریح کرد: با روش جدید، هم فشار به رشد داراییها و ترازنامه بانکها کمتر میشود، هم سیاستهای سیاستگذار پولی دنبال میشود و هم امکان اجرای ابرپروژهها فراهم میشود، بنابراین امروز شاهد بهرهبرداری از یک طرح جدید در تامین مالی هستیم که فشار به بستر تامین مالی کشور را کم میکند.
وی با اشاره به امتیازات این اوراق توضیح داد: با تامین ارزی از طریق اوراق مرابحه محدودیت پرداخت تسهیلات به سایر بخشها در شبکه بانکی کمتر خواهد شد و منابع ارزی به سمت سرمایهگذاری و فعالیتهای مولد هدایت میشود، بانک ملت در این طرح به عنوان ضامن نقدشوندگی، متعهد پذیرهنویسی و عامل فروش، دریافت و پرداخت مشارکت دارد.
ارسال به دوستان
سراب تونلها برای رژیم صهیونیستی
مهدی گرگانی: رژیم موقت صهیونیست به دنبال عملیات بینقص مقاومت حماس در ۷ اکتبر، با هدف نابودی حماس در نوار غزه و همچنین خلاص شدن از تونلهای مقاومت، عملیات نظامی همهجانبهای را در غزه آغاز کرد. با این حال با گذشت ۲ ماه از عملیات هوایی و زمینی اسرائیل، صهیونیستها همچنان در خان اول گیر افتاده و نهتنها هیچ پیشرفتی در غزه نداشتهاند، بلکه مقاومت حماس تلفات و خسارات نظامی سنگینی به ارتش اشغالگر وارد آورده است. اگر چه رژیم اشغالگر مدعی است موفق به کشف و نابودی بخشی از تونلها و تصاحب بخش اعظم شمال نوار غزه شده است اما شواهد و مدارک نشان میدهد اینها چیزی بیشتر از بلوف و دروغ نیست.
1- بحث پذیرش آتشبس و تبادل اسرا نخستین مسالهای است که نشان میدهد باید به ادعاهای اسرائیل در این زمینه شک کرد. اگر ارتش رژیم تروریست صهیونیستی بر غزه کنترل داشت و تونلهای حماس را کشف کرده بود، دیگر مجبور به پذیرش آتشبس برای آزادی زندانیان خود نبود.
از سوی دیگر اغلب زندانیان صهیونیست که آزاد شده و به اراضی اشغالی بازگشتهاند، میگویند آنها در تونلهای حماس زندانی بودند و در زمان مبادله، آنها را از جایی در همین شمال غزه و مرکز شهر غزه از تونلها خارج کرده و تحویل نیروهای صلیب سرخ دادهاند. همچنین باید به این نکته هم اشاره کرد که تبادل اسرا طی 7 روز انجام شد و هر بار این زندانیان از جای متفاوتی از تونلهای حماس خارج شده و عملیات تبادل صورت گرفته است. ادعای تسلط بر شمال نوار غزه چگونه است که نیروهای مقاومت حماس بدون هیچ دردسری و بدون اینکه شناسایی شوند، عملیات پیچیده تبادل اسرا را در قلب غزه اجرا کردند؟
2- در حالی که یکی از اهداف رژیم صهیونیستی از عملیات زمینی نابودی تونلهای حماس بود، ارزیابی تحلیلگران غربی و اسرائیلی نشان میدهد رژیم صهیونیستی تا امروز نتوانسته معضل تونلهای مقاومت را برای خود حل کند و این تونلها، بزرگترین مانع را برابر رژیم صهیونیستی تشکیل داده است. در موضوع تبادل اسرا، ارتش رژیم صهیونیستی حتی متوجه نشد نیروهای حماس چگونه و از کجا زندانیان حماس را از زیر زمین به روی زمین منتقل میکردند و این موضوع اکنون به بزرگترین سرگیجه مقامات نظامی اسرائیل تبدیل شده است.
ناتوانی ارتش صهیونیست در کشف و نابودی تونلها در جنگ کنونی تنها بخشی از شکست نظامی این رژیم در برابر حماس است. اما این جنگ نشان داد اطلاعات رژیم صهیونیستی از تونلهای حماس بسیار اندک و بر پایه حدس و گمان است. این موضوع نشان میدهد دستگاههای اطلاعاتی - جاسوسی اسرائیل در سالیان گذشته که حماس به صورت مخفیانه در حال ساخت این تونلهای پیشرفته و مجهز بوده است، در خواب غفلت بودهاند.
3- در شرایطی که ارتش رژیم صهیونیستی هیچ پیشرفتی در عملیات زمینی در شمال غزه نداشته است، تلآویو بعد از پایان آتشبس، گستره عملیاتی خود را علاوه بر شمال به مناطق جنوب و کل غزه تعمیم داده است! بسیاری از ناظران سیاسی این تصمیم تلآویو را نوعی سردرگمی و آشفتگی در استراتژی نظامی ارتش این رژیم خواندهاند.
یک فرمانده ارشد عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، روز یکشنبه اعلام کرد به خاطر حملات نیروهای مقاومت و شکست عملیاتی، ۷۰ درصد نظامیان اسرائیلی از شمال نوار غزه خارج شدند. وی همچنین گفت: عملیات زمینی صهیونیستها در جنوب نوار غزه متمرکز است و همزمان، قدرت مانور محدودی در شمال دارند. به نظر میرسد رژیم صهیونیستی با ناامید شدن از کنترل مناطق شمال غزه، تمرکز خود را به سمت جنوب برده است تا به نوعی شکست خود را در فاز اول حمله مخفی کند.
4- «حماس نابودشدنی نیست». این جمله را نه مقامات جبهه مقاومت، بلکه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه در نشست آب و هوایی دوبی به زبان آورده است. ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت حماس و دستاورد تقریبا هیچ این رژیم از آغاز جنگ، مقامات غرب را تنها بعد از ۲ ماه به این نتیجه رسانده است که ادامه جنگ تا نابودی کامل حماس، محال و غیرممکن است. شاید به همین دلیل باشد که رژیم صهیونیستی در فاز جدید حملات خود دوباره به استراتژی کشتار غیرنظامیان بویژه زنان و کودکان در جنوب غزه رو آورده است؛ تنها چیزی این رژیم صهیونیستی در آن تخصص و مهارت دارد.
۵ - بعد از ناامیدی از نابودی حماس و تونلها و عدم توانایی در کنترل غزه، احتمالا هدف نهایی رژیم صهیونیستی تحویل زمین سوخته غزه به حماس از طریق نابودی زیرساختهای مدنی و مسکونی و کشتار گسترده غیرنظامیان برای انتقام از حماس باشد.
ارسال به دوستان
صداوسیما و مواجهه با یک معادله نهچندان پیچیده
برندها به خانه برمیگردند
محسن برمهانی، معاون سیما در حاشیه مراسم یادبود پروانه معصومی با اشاره به مذاکرات برای بازگشت چهرهها و مجموعههای نمایشی مطرح به تلویزیون بر کلیدواژه سرمایههای سیما و استفاده از برندهای تلویزیونی صداوسیما تاکید کرد؛ حرفهای سنجیده و درستی که دانستن چرایی صحت آن نیاز به ذکر چند تعریف و یک بررسی جزیی دارد.
صداوسیما سالهاست با ظرفیتی مبتنی بر آموزههای انقلاب اسلامی، تلاش کرده محتوایی خاص و متناسب با فرهنگ ایرانی - اسلامی تولید کند؛ محتوایی که از یک سو دارای مفاهیم اخلاقی متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی - اسلامی بوده و دارای بار دراماتیک غنی باشد و از سوی دیگر موارد تخصصی و فنی مانند اصول شخصیتپردازی در جهت مانا کردن شخصیتها در ذهن مخاطب، فضاسازیها و خط قصه و آموزههای انتقال یافته در آنها رعایت شده باشد. ماحصل این تلاشها خلق برندهایی بوده که توانستهاند سالها در ذهن و خاطره مردم باقی بمانند.
اصولا در تعاریف مرتبط با برند و برندسازی 2 اصل مهم وجود دارد؛ اول اینکه ظرف حاوی برندها باید به قاعدهای ارزشمند باشد که تمام برندها از حضور در آن بستر و ظرف حس ارزشمند شدن پیدا کنند. دوم اینکه برندها نیز باید به اندازهای مهم و شناختهشده باشند که حضورشان در آن بستر هم باعث بالا رفتن میزان ارزش آن برندها شود و هم بستر برند با حضور آن برند، جایگاه مطمئنتری بیاید و به نوعی مرجعیت بیشتری برای برندها پیدا کند.
برای روشنتر شدن این بحث، تاکشوی معروف اپرا وینفری را به عنوان یک «بستر برند» در نظر بگیرید. این برنامه از ابتدا توانسته بود ظرفیت خود را به گونهای بسازد که به یک ابربرند در میان تاکشوهای تلویزیونی تبدیل شود.
این برنامه با توجه به اصلی که در ابتدای این مطلب ذکر شد بهشدت مقید به 2 خروجی مهم بود. وینفری اعتقاد داشت اولا تمام میهمانان برنامه باید به خودی خود یک چهره یا برند باشند که امتیازهای اولیه و حداقلی یک چهره را داشته باشند. پس هر چهرهای که از استانداردهای تعریفشده پایینتر بود امکان حضور در برنامه را نداشت.
اصل دوم این بود که پس از انتخاب چهره میهمان؛ اگر بعد از آمدن او و ضبط و پخش برنامه، قد او (یعنی میزان اعتبار اجتماعی و هنری و اقتصادی و...) حتی یک سانت بالاتر نرفته باشد این به معنی شکست تاکشوی او بود. یعنی قد میهمان برنامه بعد از حضور در تاکشوی او باید دستکم یک سانت یا حتی یک میلیمتر بلندتر میشد.
این مثال کوچک را زدم تا به صداوسیما که ابعادی بسیار بزرگتر و والاتر دارد و حرفهای محسن برمهانی، معاون سیما برسیم.
صداوسیما اینجا حکم همان تاک شو را دارد که اولا هر برنامهای را راه نمیدهد. برنامههایی میتوانند در بستر صداوسیما حضور یابند که به خودی خود برندی باشند دارای حداقل استانداردهای لازم فنی و هنری؛ برنامههایی مثل «پایتخت»، «نون خ» و ...که در بستر صداوسیما توانسته باشند هر بار جمع زیادی از مخاطبان را با خود همراه کنند و نشان دهند توانایی جذب مخاطب را در هر دوره و برههای دارند.
از سوی دیگر در این میان صداوسیما باید به قاعدهای هوشمندانه رفتار کند که برنامههای مختلف پس از برند شدن برای حضور مجدد در بستر صداوسیما همچنان مشتاق باشند و احساس کنند حضورشان در این بستر به جایگاه و اعتبار آنها شأنی ویژه و بالاتر میبخشد.
طبیعی است اگر صداوسیما نتواند شأن و جایگاه مرجعیت خود را حفظ کند، آن وقت برندها احساس خواهند کرد حضورشان در صداوسیما نهتنها قدشان را بلند نمیکند، بلکه حتی ممکن است باعث شود کوتاهتر به نظر برسند.
در این شرایط طبیعی است که برندها، سریالها، برنامهها و چهرهها برای حضور در این بستر شرایطی خاص و ویژه طلب میکنند، چون اعتقاد دارند شرایط به سود آنها نیست و بستر حضور به آنها کمکی نمیکند و حتی شاید آنها به بستر صداوسیما اعتبار دهند.
حالا با برشمردن بسیار کوتاه و مختصر این قواعد به حرفهای محسن برمهانی، معاون سیما برگردیم. برمهانی گفته است: «ما برندهایی داریم که در تلویزیون مخاطب کسب کردهاند و جزو سرمایههای سازمان صداوسیما محسوب میشوند. تمام این برندها که موفقیت کسب کردهاند، سرمایه هستند و صداوسیما از هیچ برندی صرفنظر نمیکند و در حال مذاکره با همه آنها هم هست».
وی درباره برندهای سریالی یادآور شد: برخی از این برندها مثل «نون خ» در حال تولید هستند و برخی هفته دیگر یا ماههای دیگر تولید میشوند.
برمهانی درباره طرح سینمایی آثاری مثل «پایتخت» که چند روز است مطرح میشود، بیان کرد: این برندها، برندهای سازمان هستند و طرح آنها در حال بررسی است. نه فقط «پایتخت» که بقیه کارها هم نسخه سینمایی و سریال آنها در حال بررسی است و فکر میکنیم چطور آنها را از پرده سینما یا قاب تلویزیون به دید مخاطب برسانیم.
همه این حرفهای برمهانی یعنی او رویکردی مبتنی بر عقلانیت را در پیش گرفته و بنا دارد با تکیه بر اصول و قواعد علمی و دوری از هیجانی و شعاری کردن فضا ،تلاش دارد از سوخت شدن داراییهای صداوسیما که سالها برای ساخت آن تلاش شده جلوگیری کند؛ داراییهایی که به سختی و ذره ذره جمع شده و اعتباری برای خود و گروهشان، همچنین برای بستر پخش خود یعنی صداوسیما ساختهاند. صدالبته در این شرایط هدر دادن این سرمایهها، برندها و داشتهها سادهترین کار است در شرایطی که چندین پلتفرم و بستر متفاوت تلاش میکنند با استفاده از پول و سرمایه بیشتر، با برندهایی که با خون دل خوردن صداوسیما ساخته شده برای خود اعتبار و وجاهتی بالاتر از بستر صداوسیما کسب کنند و با این اعتبار بتوانند از پلتفرمها به ثروت مالی زیادی دست یابند.
حالا به نظر میرسد برمهانی این را بخوبی دریافته که در این شرایط همه چیز تابع یک دودو تا چهارتای ساده است:
1- صداوسیما پول زیادی در این سالها خرج کرده و برندهایی ساخته است؛ برندهایی که یا مثل «پایتخت» و «نون خ» مجموعههای داستانی هستند، یا برنامههایی غیرداستانی مثل محفل و ... یا حتی چهرههایی مثل فرزاد حسنی، محمدرضا شهبازی رشیدپور و... .
2- حضور این برندها در هر پلتفرمی میتواند باعث جذب مخاطب شود، یعنی مقدار زیادی سرمایه به سادگی به سمت آن پلتفرم روانه میکند.
3- درآمدهای چند هزار میلیاردی پلتفرمها در سالهای اخیر نشان میدهد که این عدد و رقمها اعداد قابلتوجهی هستند.
4- طبیعی است درآمد چند هزار میلیاردی آنقدر وسوسهکننده است فلان پلتفرم از هر راهی برای نرفتن برندها به سمت صداوسیما استفاده کند.
و حالا این وظیفه صداوسیماست که باید با هوشمندی و قاطعانه 2 اصلی را که در ابتدای این مبحث گفتیم رعایت کند: اول آنکه هر برنامه و مجموعه و شخصی که بخواهد وارد بستر اصلی برنامههای کشور (صداوسیما) شود باید حداقل استانداردهای لازم را داشته باشد.
دوم آنکه جایگاه صداوسیما همیشه بالاتر از تمام بسترها باشد و اجازه ندهد برندهای ساختهشده در این بستر بزرگ به سادگی از دست بروند و در سبد سایر بسترها قرار گیرند.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب در دیدار رئیسجمهور کوبا با اشاره به ظرفیتهای فراوان سیاسی و اقتصادی ۲ کشور، بر ضرورت تشکیل اتحاد میان کشورهای مخالف زورگوییهای آمریکا و غربیها تأکید کردند
ائتلاف جهانی علیه آمریکا
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی عصر روز گذشته در دیدار آقای «میگل دیاز کانل» رئیسجمهور کوبا و هیات همراه با اشاره به ظرفیتهای فراوان سیاسی و اقتصادی ۲ کشور تاکید کردند: باید از این ظرفیتها برای تشکیل یک اتحاد و ائتلاف میان کشورهایی که در قبال زورگوییهای آمریکا و غربیها دارای موضع یکسان هستند، استفاده شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان افزودند: این ائتلاف با تمرکز بر همکاریهای اقتصادی، میتواند درباره مسائل مهم جهانی همچون موضوع فلسطین موضعگیری مشترک و تاثیرگذار داشته باشد.
رهبر انقلاب اسلامی درباره مسائل فلسطین خاطرنشان کردند: موضوع فلسطین فقط مربوط به قضایای اخیر غزه و بمبارانها نیست، زیرا مردم فلسطین در طول ۷۵ سال گذشته همواره تحت انواع شکنجهها و رنجها و کشتارها بودهاند اما اکنون فاجعه در غزه آنقدر بزرگ است که واقعیت برای افکار عمومی جهان برملا شده و امکان پنهان کردن آن وجود ندارد.
حضرت آیتالله خامنهای مواضع رئیسجمهور کوبا درباره مسائل جهانی بویژه موضوع فلسطین را همسو با مواضع جمهوری اسلامی خواندند و با اشاره به همکاریهای ۲ کشور در مجامع بینالمللی افزودند: باید روابط ۲ کشور در زمینههای مختلف از جمله همکاری علمی، بیش از پیش تقویت شود و امیدواریم با توجه به اینکه دولت جناب آقای رئیسی، دولت «کار و فعالیت» است، تفاهمها و توافقها پیش رود و به مرحله اجرا و اقدام برسد. ایشان همچنین با اشاره به دیدار ۲۲ سال پیش خود با آقای «فیدل کاسترو» رهبر فقید کوبا گفتند: انقلاب کوبا و شخصیت آقای کاسترو از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی همواره برای انقلابیون ایران جذابیت خاص داشت و دلیل آن هم صداقت در مواضع انقلابی وی بود.
رهبر انقلاب اسلامی تاکید کردند: «صداقت انقلابی»، «ایستادگی انقلابی» و «جدیت انقلابی»، وجه مشترک انقلاب کوبا و انقلاب اسلامی ایران است.
در این دیدار که حجتالاسلاموالمسلمین رئیسی، رئیسجمهور نیز حضور داشت، آقای «میگل دیاز کانل» رئیسجمهور کوبا ضمن ابراز خرسندی از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، بیانات و مواضع ایشان را همجهت با دغدغهها و مواضع دولت کوبا دانست و گفت: روابط ایران و کوبا، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مسیر صحیحی قرار داشته و در گفتوگوهای خود در تهران تمام تلاشها را برای تعمیق این روابط بهویژه در حوزه اقتصادی و تجاری متمرکز کردیم.
رئیسجمهور کوبا با تاکید بر اینکه ۲ کشور میتوانند در زمینههای مختلف بویژه در مقابله با اقدامات مداخلهجویانه و تحریمهای آمریکا و متحدانش مکمل یکدیگر باشند، افزود: ایران و کوبا همچنین میتوانند در همکاریهای بینالمللی، ارتباطات خود را بیش از پیش افزایش دهند و در مسائل مهم جهانی همچون فلسطین تاثیرگذار باشند.
آقای میگل دیاز کانل درباره قضایای فلسطین و غزه گفت: آنچه امروز در غزه اتفاق میافتد یک نسلکشی غیرقابل قبول است و سازمانهای بینالمللی چشمان خود را در برابر کشتار دهها هزار نفر از مردم غزه که دوسوم آنها کودکان و زنان هستند، بستهاند و تعجبآور این است کسانی که از جنگ اوکراین و روسیه و کشتار غیرنظامیان دائما شکایت میکردند اکنون در برابر کشتار دهها هزار نفر در غزه سکوت کردهاند و این نشاندهنده وضع بسیار بد جهان است.
******
امضای 7 سند و تفاهمنامه همکاری میان ایران و کوبا با حضور رؤسای جمهور 2 کشور
تهران - هاوانا و استراتژی تقویت بلوک تحریمیها
گروه سیاسی: روسای جمهوری و مقامات عالیرتبه ایران و کوبا 7 سند و تفاهمنامه همکاری و یک بیانیه مشترک امضا کردند.
به گزارش «وطن امروز»، 22 سال پس از سفر فیدل کاسترو به کشورمان، تهران روز گذشته مجددا میزبان رئیسجمهور کوبا بود تا روسای جمهوری 2 کشور درباره دورنمای روابط تهران و هاوانا با هم گفتوگو کنند؛ 2 پایتختی که بهرغم بعد مسافت هیچگاه از همدیگر دور نبودند تا کوبا تبدیل به یکی از دوستان قدیمی ایران شود.
خرداد امسال در جریان سفر 3 روزه حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهوری اسلامی ایران به آمریکای لاتین وی پس از ونزوئلا و نیکاراگوئه راهی کوبا شد. در آن دیدار که با استقبال گرم همتای کوبایی رئیسی همراه بود، رئیسجمهور کشورمان از «میگل دیاز کانل» برای سفر به ایران دعوت کرد تا تهران بار دیگر میزبان رئیسجمهور کوبا باشد.
در سفر خرداد رئیسی به هاوانا 6 سند و تفاهمنامه در حوزههای قضایی، همکاریهای جامع سیاسی، مناسبات گمرکی و مشارکت در حوزه فناوری اطلاعات امضا شده بود تا مقدمات شکلگیری فصل جدیدی از همکاری 2 کشوری که ضدیت با نظام سلطه آنها را به یکدیگر نزدیک کرده آغاز شود. روز گذشته نیز و در جریان دیدار و گفتوگوی رئیسی و میگل دیاز کانل، 7 سند و تفاهمنامه همکاری و یک بیانیه مشترک میان طرفین امضا شد. یادداشتهای تفاهم و اسناد همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و کوبا در بخشهای مختلف علم و فناوری، بهداشتی، کشاورزی، انرژی و معدن، ارتباطات و پزشکی است؛ توافقهایی که میتوان آنها را در قالب استراتژی سیاست خارجی دولت سیزدهم مبنی بر به حداکثر رساندن تعاملات تجاری با بلوک تحریمیها دانست. در این زمینه به نظر میرسد با توجه به پیشرفتهای کوبا در صنعت پزشکی، بسیاری از توافقها در حوزه بهداشت و سلامت باشد.
* نقشه راه خنثیسازی تحریمها
حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی در نشست مطبوعاتی مشترک با همتای کوبایی خود، سفر «میگل دیاز کانل» به تهران را پس از 22 سال نقطه عطفی در جهت توسعه روابط بین 2 کشور و 2 ملت دانست و تصریح کرد: تهران و هاوانا در زمینههای متعددی نگاه مشترک دارند. رئیسجمهور با اشاره به اینکه در سفر به کوبا گفتوگوها و رایزنیهای سازندهای با رئیسجمهور این کشور داشتم، افزود: در سفر امروز هم علاوه بر روسایجمهور، اعضای هیاتهای عالیرتبه 2 کشور نیز مسائل مورد علاقه فیمابین را مورد بررسی قرار دادند. رئیسی روابط ایران و کوبا را پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره دوستانه و رو به توسعه توصیف و تصریح کرد: 2 کشور همکاریهای خوبی در حوزه علمی و فناوری دارند که یکی از جلوههای آن ساخت واکسن با مشارکت کوبا به عنوان یک همکاری موفق بود. رئیسجمهور اظهار داشت: 2 کشور همچنین در حوزه نانو و بیوتکنولوژی توانمندیها و دستاوردهای خوبی دارند که تبادل این ظرفیتها میتواند ثمرات زیادی برای 2 کشور داشته باشد و اسناد همکاریای که امروز امضا شد، این همکاریها را تسهیل خواهد کرد و سطح آنها را ارتقا خواهد داد.
رئیسی همچنین به ظرفیتهای 2 کشور در زمینههای کشاورزی، معدن، انرژی و عرصههای دیگر اشاره کرد و گفت: مسؤولان عالی 2 کشور برای توسعه روابط و ارتقای سطح همکاریهای فیمابین اراده جدی دارند. وی با بیان اینکه امروز با سفر رئیسجمهور محترم کوبا شاهد باز شدن عرصه جدید همکاریها میان 2 کشور هستیم، خاطرنشان کرد: یکی از وجوه مشترک جدی میان 2 کشور ایستادگی مقابل زیادهخواهیهای نظام سلطه است. کوبا سالهاست در مقابل سلطهطلبی و زیادهخواهیهای آمریکا ایستادگی میکند و این مقاومت مردم و دولت کوبا قابل تقدیر است. رئیسی با اشاره به اینکه هر 2 ملت ایران و کوبا به دلیل ایستادگی مقابل زیادهخواهیهای آمریکا از سوی این کشور تحریم شدهاند، گفت: تصور آمریکاییها و نظام سلطه آن است که وضع تحریمها میتواند کشورهای ما را متوقف یا ما را وادار به تسلیم کند؛ این غفلت نظام سلطه و یک محاسبه نادرست مثل همه محاسبات نادرست دیگر آنهاست که فکر میکنند با تحریم میتوانند ملتهایی را که اراده کردهاند در مقابل زیادهخواهیهای نظام سلطه بایستند، وادار به عقبنشینی کنند. رئیسجمهور تقویت همکاریها و تبادل ظرفیت میان کشورهای تحت تحریم را از راهکارهای موثر خنثیسازی تحریمها دانست و افزود: در مذاکراتی که در کوبا و امروز در تهران داشتیم، تصمیم گرفتیم روابط فیمابین در حوزههای مختلف ارتقا پیدا کند که این خود یکی از راههای مهم خنثی کردن تحریمهاست.
رئیسی در ادامه با اشاره به جنایات این روزهای رژیم صیونیستی در غزه و سکوت و همراهی قدرتهای غربی با این جنایات خاطرنشان کرد: در مذاکرات با رئیسجمهور محترم کوبا به این نقطه رسیدیم که این نظام ناعادلانه جهانی باید پایان پذیرد و به دنبال شکلدهی به یک نظام عادلانه جهانی باشیم که در پرتو آن بتوان از مظلوم دفاع کرد و ظالم را سر جای خود نشاند و از ظلم، تعدی و بیدادگری جلوگیری کرد. رئیسجمهور ادامه داد: هر دوی ما همنظریم که باید ائتلافی با مشارکت همه کشورهای همسو برای حمایت از مردم مظلوم و مقتدر فلسطین در قارههای مختلف شکل بگیرد تا بتواند از حقوق حقه مردم فلسطین حمایت کند.
* تجارت تهاتری ایران و کوبا
میگل دیاز کانل، رئیسجمهور کوبا نیز این دیدار را در راستای تداوم همکاریهایی دانست که در سفر رئیسی به هاوانا مورد توافق قرار گرفت و افزود: این دیدارها به تنوع بخشیدن و توسعه دادن روابط تاریخی و همکاریهایی که از مدتها پیش بین 2 کشور جریان داشته کمک میکند؛ روابطی تاریخی که بر پایه احترام و همبستگی بنا شده و قدمتی بیش از 40 ساله دارد. وی با اشاره به سپری شدن بیش از 20 سال از آخرین سفر رئیسجمهور فقید کوبا به ایران، این سفر را تداوم روابط دوستانهای برشمرد که آقای رائول کاسترو در دوران ریاستجمهوریاش پیگیر آن بود و اظهار داشت: این دیداری است برای تأکید مجدد بر اینکه جمهوری اسلامی ایران کشور دوست و برادر ما در غرب آسیاست و به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف بلندپروازانهای هستیم که بر پایه روابط تاریخی ما بنا شده است.
رئیسجمهور کوبا با بیان اینکه پس از مذاکرات بسیار سودمند و اثربخش رسمی 6 سند همکاری به امضا رساندیم، تصریح کرد: روابط و همکاریهای بین 2 کشور بر پایه یکسری اصول مشترک بنا شده که یکی از مهمترینهای آنها همانطور که دکتر رئیسی عنوان کردند، نیاز به تجمیع همه ظرفیتهای بالقوه و نیروی کار و استعدادهای 2 کشور در راستای پشت سر گذاشتن موفق تحریمهای ظالمانهای است که امپریالیسم آمریکا بر ما تحمیل کرده است. میگل دیاز کانل با اشاره به تجربه موفق همکاری 2 کشور در زمینه تولید واکسن کرونا خاطرنشان کرد: این تجارب موفق به ما این امکان را میدهد که یک راهبرد مبتنی بر اقتصاد مقاومتی و خلاقیت را پایهگذاری کنیم که امکان تجارت تهاتری را برای ما فراهم کند تا در حوزههای راهبردی مثل انرژی، تولید مواد غذایی، سلامت، علم و فناوری همکاریهای سازندهای رقم بزنیم.
* نوآوری در تجارت میان 2 کشور؛ راهکاری موثر در دلارزدایی
رئیسجمهور کشورمان همچنین در نشست هئیتهای عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران و کوبا، ضمن اعلام آمادگی برای تعامل و همکاری با کوبا در بخشهای پزشکی، کشاورزی، معادن و انرژی، تاکید کرد: امروز منافع 2 ملت ایجاب میکند که گامهای موثرتری برای تبادل ظرفیتها و تجربیات برداشته شود. رئیسی با تاکید بر ضرورت فعال شدن فوری کمیسیون مشترک 2 کشور برای پیگیری مذاکرات و تفاهمهای انجامشده، توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی تهران - هاوانا را در خنثیسازی تحریمها موثر دانست.
«میگل دیاز کانل» رئیسجمهور کوبا نیز در این نشست، با اشاره به اشتراکات سیاسی 2 کشور، سفر چند ماه قبل رئیسجمهور ایران به کوبا و همچنین دیدارهای دوجانبه انجام شده با دکتر رئیسی در حاشیه نشست بریکس و مجمع عمومی سازمان ملل را در تعمیق و گسترش روابط 2 کشور حائز اهمیت دانست. وی در ادامه به پیشرفتهای جمهوری اسلامی ایران در بخش پزشکی و تکنولوژی اشاره کرد و بر توسعه همکاریها در عرصههای انرژی، کشاورزی و صنعتی به عنوان زمینههایی برای ارتقای روابط 2 کشور تاکید کرد. رئیسجمهور کوبا همچنین نوآوری در تجارت میان 2 کشور را از جمله راهکارهای موثر در زمینه دلارزدایی عنوان کرد و تداوم همکاریها در بخش بهداشت و درمان، تولیدات مشترک و صادرات محصولات بخش سلامت را خواستار شد.
ارسال به دوستان
کیسینجر، مارشال و اسرائیل
علیرضا حجتی: بعد از مرگ هنری کیسینجر بحث و گفتوگوها درباره وزیر پیشین خارجه آمریکا به عنوان کسی که به سیاست خارجی آمریکا شکل داد و تاثیرگذارترین وزیر خارجه تاریخ ایالات متحده و یکی از مهمترین سیاستمداران تاریخ به شمار میرود، به فضای غالب روابط بینالملل تبدیل شده است.
وزیر خارجه یهودی دولتهای ریچارد نیکسون و جرالد فورد از حامیان سرسخت اسرائیل بود. در روزهایی که نیکسون با افشای رسوایی واترگیت کاملا به لحاظ کاری و روحی فروپاشیده بود، کیسینجر به تنهایی مانع شکست اسرائیل در جنگ یومکیپور 1973 شد و در نهایت توانست با «شاتل دیپلماسی» خود، مصر را به عنوان مهمترین دولت عربی از سر راه دولت عبری بردارد. این سیاستمدار آمریکایی در یکی از آخرین گفتوگوهای خود با نشریه صهیونیستی «معاریو» گفت از درگیری در سرزمینهای اشغالی که منجر به «رویاروییهای نگرانکننده و خطرناک» میشود، بسیار نگران است. او گفت: از دیدگاه من، غیرقابل قبول است که با توجه به تهدیداتی که اسرائیل با آن مواجه است، چنین فروپاشی روند سیاسیای رخ دهد.
شاید هنری کیسینجر تاثیرگذارترین وزیر خارجه تاریخ آمریکا باشد اما او قطعا میراثی بزرگتر از همتای خود و سلفش جرج مارشال در دپارتمان دولت نداشته است. وقتی صحبت از وزیر خارجه هری ترومن به میان میآید، شاید با تردید بتوان کیسینجر را مهمتر از او دانست. مارشال، افسری که مهمترین سرباز نسل خود بود و بیش از هرکسی در پیروزی آمریکا در جنگ دوم جهانی نقش داشت، در ماجرای اسرائیل درست در نقطه مقابل کیسینجر قرار میگیرد؛ جرج مارشال بشدت مخالف تاسیس اسرائیل بود و به همین خاطر در محیط سیاسی ایالات متحده مفتخر به نشان «یهودستیزی» شد!
مارک پری، نویسنده آمریکایی فارنپالیسی روایت میکند فوریه ۲۰۰۶ زمانی که پیشنهاد کتابی درباره روابط نظامی ژنرال جورج مارشال و ژنرال دوایت آیزنهاور در زمان جنگ را به گروهی از ناشران نیویورک ارائه میکند، ناشر ارشد یک انتشاراتی بزرگ در نیویورک از او میپرسد: آیا مارشال یهودستیز نبود؟!
در هفتههای گذشته زمانی که خیابان بیستویکم واشنگتندیسی، جایی که میزبان ساختمان وزارت خارجه ایالات متحده آمریکاست، کانون تنشهای فزاینده درباره سیاست خارجی دولت بایدن در جنگ خونبار غزه شد، این اتفاق بار دیگر یادآور یک اتفاق مهم در تاریخ سیاست خارجی آمریکا شد که کمتر از آن صحبت شده است: تاسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و مخالفت جرج مارشال، وزیر وقت خارجه آمریکا با تاسیس دولت یهودی و تجزیه فلسطین.
مارشال، وزیر امور خارجهای که با طرح تاریخی خود و ایده مشهورش یعنی «طرح مارشال» سرنوشت جنگ سرد را تعیین کرد و معمار اتحادیه اروپایی و اروپای نوین نام گرفت، از مخالفان جدی تاسیس اسرائیل بود. اما تنها به این دلیل که اصل بنیادین و غیرقابل تغییر سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ دوم جهانی، بر اساس حمایت همهجانبه از اسرائیل طراحی شد، جرج مارشال با برچسب «یهودستیزی» طرد شد.
جرمی روزن، خاخام یهودی طرفدار اسرائیل درباره مارشال در «آلماینر» مینویسد: مارشال یکی از قدرتمندترین و با نفوذترین ژنرالها، دیپلماتها و شخصیتهای سیاسی آمریکایی در آن زمان بود. او مردی بود که تهاجم به اروپا را سازماندهی و تسهیل کرد. او موسس طرح مارشال بود که آلمان و اروپا را پس از جنگ بازسازی کرد و به همین دلیل جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. ما همچنین میتوانیم اشاره کنیم که چگونه دستورالعملهای او میلیونها نازی را احیا کرد و چگونه آنها را در صورت لزوم برای متوقف کردن کمونیستها توجیه کرد. او همچنین وزیر خارجه دوره مذاکره درباره آینده دولت یهود بود. خاخام روزن ادامه میدهد: با خواندن کتاب «مارشال، مدافع جمهوری» دریافتم او و بسیاری از سطوح بالای ایالات متحده چقدر شدیداً با یک کشور یهودی مخالف بودند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن انجام دادند. کلارک کلیفورد و ریچارد هالبروک در کتاب «مشاوره به رئیس جمهور» در سال 1991 نوشتهاند مارشال در واقع از جمله یهودستیزانی بود که با تأسیس اسرائیل مخالف بودند.
وزیر خارجه دولت هری ترومن به ۳ دلیل مخالف ایده تاسیس اسرائیل بود. مارشال البته در مخالفت خود تنها نبود، بلکه بخش زیادی از بدنه نظامی - امنیتی آمریکا در کنار وزارت خارجه مارشال ارزیابی میکردند دولت یهود از سوی اعراب مورد حمله قرار خواهد گرفت و فراتر از آن پای آمریکا در غرب آسیا به یک درگیری بیپایان و بیانتها باز خواهد شد و آمریکا جز با استفاده از زور نخواهد توانست نفوذ خود را در خاورمیانه حفظ کند.
دومین دلیل مخالفت مارشال با ایده تاسیس یک دولت کاملا یهودی، به اختلال احتمالی در واردات نفت آمریکا از کشورهای عربی بازمیگشت که سالها بعد در شوک نفتی ۱۹۷۳ در خلال جنگ یوم کیپور خودش را نشان داد.
دلیل سوم مخالفت مارشال این بود که او تصمیم ترومن برای به رسمیت شناختن اسرائیل را خارج از دریچه دیپلماسی و منافع ملی ایالات متحده و تحت تأثیر ملاحظات سیاست داخلی از جمله رضایت یهودیان پرنفوذ آمریکا میدانست.
تاسیس یک دولت یهودی باعث شد ترومن و مارشال که احترام زیادی برای همدیگر قائل بودند، کاملا در برابر یکدیگر صفآرایی کنند. مارک پری ۱۳ سال قبل در فارن پالیسی از جلسه پرتنش مارشال و ترومن در کاخ سفید نوشته است: «مارشال نه تنها با موضع ایالات متحده به نفع تجزیه فلسطین مخالف بود، بلکه شدیداً توصیه کرد ایالات متحده اسرائیل را به رسمیت نشناسد. مارشال و ترومن در جلسهای در دفتر بیضی در ۱۲ مه ۱۹۴۸ با هم درگیر شدند. ترومن برای طرح استدلالش به مشاور رئیسجمهور کلارک کلیفورد تکیه کرد. او استدلال کرد ایالات متحده تعهدی اخلاقی به یهودیان جهان داده است که مطابق اعلامیه بالفور در سال ۱۹۱۹ از آنها حمایت کند. کلیفورد همچنین استدلال کرد یهودیان آمریکایی یک بلوک مهم رای بودند و از این تصمیم حمایت میکردند. در نهایت مارشال پس از شنیدن این استدلالها با خشم از دفتر رئیسجمهور خارج شد».
این اختلافات در کاخ سفید چنان داغ شد که مارشال، شخصیتی که ترومن او را «بزرگترین آمریکایی زنده» میدانست، حتی به رئیسجمهور گفت در انتخابات آینده به این دلیل به او رأی منفی خواهد داد. رئیسجمهور آمریکا درباره چالش دیپلماتیک میان «کاخ سفید» و «وزارت خارجه مارشال» در واکنش به اتفاقات سازمان ملل در مارس ۱۹۴۸ در دفتر خاطرات روزانه خود نوشته است: «وزارت خارجه امروز فرش را از زیر پای من کشید». هری ترومن همچنین این پاسخ را به دیپلماتهای آمریکایی درباره تشکیل اسرائیل داد: «آقایان! متاسفم اما باید به صدها هزار نفری که نگران موفقیت صهیونیسم هستند پاسخ دهم؛ من صدها هزار عرب در میان رایدهندگانم ندارم».
با گذشت زمان تمام پیشبینیهای مارشال به ترتیب به وقوع پیوست اما ایالات متحده و اسرائیل توانستند از هر یک از آن مهلکهها بگریزند تا بعدها سناتور جو بایدن از ایالت دلاور که امروز رئیسجمهور ایالات متحده شده است، در نطق معروف خود بگوید حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت، آمریکا باید خودش یک اسرائیل درست میکرد.
75 سال بعد از همه این بحث و جدلها، پایه بحثهای اساسی «مارشال - ترومن» پابرجاست. آیا اسرائیل در خدمت منافع ملی آمریکا بوده است یا باری گرانقیمت و پرهزینه بر دوش ایالات متحده؟ آنچه مسلم است ماراتنی که جرج مارشال و هری ترومن به راه انداختند، هنوز به خط پایان نرسیده است!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|