|
اخبار
۲۱۶ بازی به جشنواره بازیهای رایانهای فجر ارسال شد
مدیرعامل بنیاد ملی بازیهای رایانهای و دبیر نهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر با اعلام اینکه در نهمین دوره جشنواره بازیهای رایانهای فجر شاهد ارسال بیشترین بازی به دبیرخانه این رویداد به نسبت دورههای قبل این جشنواره بودیم، گفت: با پایان مهلت ارسال تولیدات بازیسازان ایرانی برای شرکت در نهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر در ۱۵ آذر و بررسی بازیهای ارسالشده به دبیرخانه این رویداد، در مجموع ۲۱۶ بازی در سایت جشنواره برای شرکت در این رویداد ثبت شده است. وی افزود: به دلیل استقبال صندوقهای سرمایهگذاری و بازیسازان از بخش سرمایهگذاری این رویداد، فرصت حضور در بخش سرمایهگذاری نهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر تا ۳۰ آذر تعیین شده است. نهمین جشنواره بازیهای رایانهای فجر در 3 بخش رقابتی بهترین دستاورد، بهترین بازی در سبک (ژانر) و بخش ویژه جشنواره شامل بازیهای قابل تقدیر، منتخبان خود را در دی و طی مراسمی در آیین اختتامیه این رویداد معرفی میکند.
***
هویت معماری ایران در عصر معاصر بررسی میشود
دومین دوره نشستهای «سه تفکر یک هدف» با عنوان جایگاه «هویت معماری ایران در عصر معاصر» از ۲۹ آذر تا 9 اسفند در موسسه فرهنگی - هنری صحنه آبی برگزار میشود. این رویداد در ۶ نشست تخصصی در حوزه معماری، معماری داخلی و منظر با حضور معماران و جامعهشناسان میزبان مخاطبان است.
نشستهای «سه تفکر یک هدف» با همت آکادمی معماری جوانان برای جوانان و موسسه فرهنگی - هنری صحنه آبی برگزار میشود. محمد کانیسواران، نوید امامی، پویا خرائلی، محمد خاوریان، رها اشرقی، امیرحسین اشعری، مانلی افشنگ، علی خادمزاده، علی نعمتی، نیما میرزامحمدی، آرش علیآبادی، شادی عزیزی، عباس کاظمی، حسین ایمانی جاجرمی، عبدالوهاب شهلیبر، نوا توکلی مهر، بابک مطلبنژاد و پویا علاءالدینی سخنرانان این رویداد هستند.
علی لواسانی میزبانی و دبیری این رویداد را بر عهده دارد. اولین نشست این دوره ۲۹ آذر ساعت ۱۵ تا ۱۷ برگزار میشود و برنامههای بعدی هم اطلاعرسانی میشود.
***
خالی ماندن ۶۰ درصد سالنهای نمایش سمنان
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان با گلایه از خالی بودن ۶۰ تا ۷۰ درصدی ظرفیت سالنهای نمایش، گفت: با وجود اجراهای متنوع و متعدد تئاتر در استان فقط ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت سالنهای تئاتر پر میشود. فرشید فلاح همچنین با اشاره به بهرهمندی بیشتر علاقهمندان از این فعالیتهای هنری اظهار کرد: تقریبا هر هفته شاهد روی صحنه رفتن آثار نمایشی در فرهنگسراهای استان هستیم اما متاسفانه استقبال از این اجراها آنگونه که انتظار میرود، نیست.
این مدیر استانی با اشاره به هزینه بسیار ناچیز آثار روی صحنه بیان کرد: در حال حاضر علاوه بر اجراهای تئاتر، هر هفته برنامههای حافظخوانی، مولویخوانی، شاهنامهخوانی، نظامیخوانی و... در فرهنگسراها برگزار میشود و جوانان و علاقهمندان میتوانند از این برنامهها بهرهمند شوند.
***
بخش ویژه غزه در جشنواره تئاتر فجر
بخش ویژه غزه در چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برگزار خواهد شد و آثار تولیدشده با محوریت مقاومت ملت فلسطین حاضر در بخشهای مختلف این رویداد، در این بخش هم اجرا خواهند شد. مهدی حامدسقایان، دبیر چهلودومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درباره جدیدترین اقدامات در جشنواره تئاتر فجر توضیحاتی را ارائه داد. حامدسقایان در رابطه با بایی این بخش گفت: با توجه به اهمیت موضوع مقاومت فلسطین و رویدادهای اخیر در غزه، نسبت به آثار متنوعی که با این مضمون به بخشهای مختلف جشنواره رسیدهاند، توجه ویژه خواهد شد.
وی اظهار کرد: در بخشهای مختلف جشنواره امسال اعم از بخشهای صحنهای، خیابانی، دانشجویی، نمایشنامهنویسی و رادیوتئاتر، آثاری با موضوع فلسطین و غزه معرفی شدهاند که پس از گذراندن مراحل انتخاب جشنواره، در بخش ویژه غزه نیز حضور خواهند داشت.
***
نکوداشت پدر گرافیک ایران در خانه هنرمندان
مراسم نکوداشت مرتضی ممیز به مناسبت هجدهمین سالگرد درگذشت او، ساعت ۱۷ جمعه ۲۴ آذر در سالن شهناز برگزار میشود. همچنین نمایشگاهی از آثار هنرمندان برجسته عصر همان روز افتتاح میشود و تا ۴ دی ۱۴۰۲ میزبان علاقهمندان است. در این نمایشگاه، گزیده آثاری از مصطفی اسدالهی، پوسترهای آلکساندر دیموس (هنرمند فرانسوی) و مارک گاونینگ (هنرمند استرالیایی) در گالریهای ممیز، پاییز و زمستان نمایش داده میشود. مرتضی ممیز، طراح گرافیک، تصویرگر و استاد دانشگاه در ایران بود. او را پدر هنر گرافیک معاصر ایران نیز مینامند. ممیز در زمینه طراحی پوستر، نشان، تصویرسازی، صفحهآرایی و طراحی جلد کتاب و مجلات آثار ماندگاری به جا گذاشته است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
به بهانه صحبتهای الهام حمیدی درباره قواعد حاکم بر فضای مجازی
شلیک سکوت به قلب حقیقت
کیوان امجدیان: روز گذشته الهام حمیدی، بازیگر سینما و تلویزیون در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اخیرا خیلی بحث توهینهای کامنتی به شخصیتها تو رسانه توسط افراد مختلف مطرح شده. گفتم بد نیست بگم من هم تحمیل سکوت رو ٢ جا دیدم: یک بار وقتی فوتبالیستهامون تو جامجهانی حق شادی بعد از گل نداشتن... و یک بار هم وقتی بازیگرامون بعد شرکت تو جشنواره فجر کلی فحش خوردند.
ظاهرا اشاره به هر اتفاق امیدوارکنندهای سیل توهین تو کامنتها و دایرکت رو به همراه داره... آیا واقعا صاحب این اکانتهای توهینکننده مردم با فرهنگ ایرانن؟»
به بهانه این موضوع که از قضا بسیار هم مهم است، میخواهیم نگاهی داشته باشیم به چیستی و چرایی رسیدن به این نقطه؛ رسیدن به دنیایی که با وجود غالب بودن دیکتاتوریترین قواعد بر آن، ژست دموکرات بودن میگیرد؛ رسیدن به ترس از ابراز عقیده؛ به مارپیچ سکوت و تبدیل شدن مارپیچ به گرداب.
شاید اگر بخواهیم از زاویهای تخصصی به این موضوع بپردازیم میشود با قطار کردن کلی اصطلاح و تعریف و اصل به بحث «مارپیچ سکوت» و «نسبت ادراک با مارپیچ سکوت» و «اصول گرداب سکوت» و... پرداخت و به اثبات وجود دیکتاتوری مدرن در فضای مجازی و ساخت دستگاه تخریب چهرهها در این فضای دیکتاتوری رسید و اینکه چرا گاهی تنها راه چهرهها برای سالم ماندن جایگاه، موقعیت و محبوبیتشان، تن دادن به سکوت و استقبال از رهاشدگی در گرداب سکوت است.
اساسا نظریه مارپیچ سکوت که مربوط به علوم سیاسی و ارتباطات است و توسط دانشمند آلمانی «الیزابت نوئل نویمان» ارائه شده است، بیان میکند یک گروه یا جامعه ممکن است اعضا را به دلیل عقایدشان منزوی یا طرد کند و افراد به واسطه ترس از منزوی شدن، به جای ابراز عقیده، تن به سکوت دهند. رسانهها عامل مهمی هستند که هم بر ایده غالب و هم بر درک مردم از آنچه ایده غالب است تأثیر میگذارد.
اما اگر بخواهیم ساده و با پرهیز از به کار بردن موارد تخصصی به بررسی ماجرا بپردازیم آن وقت شاید بهتر و بیشتر بشود به دلایل سکوت بسیاری از چهرهها در فضای مجازی پی برد.
* حمله به یک خانم هنرمند پس از درگذشت او
همین چند وقت پیش مرحوم پروانه معصومی از دنیا رفت؛ بانوی هنرمندی که صادقانه و بیغل و غش حرف میزد و رفتار میکرد. نه از بیان پوشش در سینمای پیش از انقلاب فرار میکرد، نه میترسید از اینکه انتقادهای موجود در جامعه را به مسؤولان انتقال دهد و نه به دلیل بد و بیراههایی که ممکن بود به او بگویند حاضر میشد چشمش را روی واقعیت ببندد و دانسته یا نادانسته در فضای مجازی با دشمنان مردم و کشور همراه شود. قاعدتا این رویه باید از بخشهای مثبت شخصیت او تلقی میشد و این صداقت هنرمند قدر دانسته میشد اما قواعد فضای مجازی طور دیگری است.
در فضای مجازی - به مثابه یک رسانه - ارزش کاملا میتواند تغییر ماهیت دهد و حتی جای خود را با ضدارزش عوض کند.
* ۳ بخش حاکمیتی فضای مجازی
اساسا در فضای مجازی یک حکمرانی پسزمینه یا حاشیه، حاکمیت متن و حکمرانی پیوستگی ساختار و هماهنگی وجود دارد.
به بیان سادهتر در فضای مجازی ۳ بخش وجود دارد که با دقتی شگفتانگیز طراحی شده، مورد استفاده قرار میگیرد، رصد میشود و سفت و محکم از آن مراقبت میشود تا خدشهای به این حاکمیت وارد نشود.
اولین بخش، پسزمینه فضای مجازی است، یعنی بستری که باید آماده باشد تا وقتی قرار است موجی ایجاد شود یا ارزشی بازتعریف شود یا هر فرآیند دیگری - بویژه در حوزه علوم اجتماعی - اتفاق بیفتد، آن بستر موجب شود این اتفاق پذیرفته و باور شود و حتی به محبوبیت برسد.
از سوی دیگر همین بستر و پس زمینه میتواند موجب شود ذهن مخاطب بسادگی جای یک کار خوب و بد را با هم عوض و این تعریف را جایگزین تعریف قبلی کند.
برای مثال همین بستر میتواند یک چهره منفور را به یک قهرمان تبدیل کند اما یک بازیگر مرد فیلمهای طنز که شوخیهایش طرفدار دارد و برای خنداندن مردم حتی با خودش هم شوخی میکند، به سرعت از سوی همه طرد شود و حتی آنها که در مقابل این طرد شدن موضع بگیرند هم در مقابل موج حملهها دستها را بالا ببرند و با جمع همراه شوند.
در بخش حاکمیت متن هم نه تنها سالانه و ماهانه و روزانه که در هر لحظه چندین و چند جریان در نقاط مختلف دنیا جلو برده میشود. جریاناتی که به نسبت شرایط هر خطه و روحیات مردم و اهداف مختلف و... طراحی میشود و ظاهرا به هم بیارتباطند اما در واقع محور مشترک اما پنهان همه آنها یکی است.
بخش سوم نیز در این میدان مانند یک رهبر ارکستر عمل میکند. او موظف است آهنگی را که آهنگساز ساخته است و نوازندگان هر ساز بخشی از آن را اجرا میکنند، به گونهای هماهنگ کند که نتیجه حاصل از هماهنگی و نظم در نواختن همه آنها به نوایی برسد که در ذهن آهنگساز شکل گرفته است. رهبر ارکستر میداند اگر چوبش را یک بار به اشتباه بالا ببرد یا به اشتباه به سمت چپ و راستش نگاه کند، تمام آهنگ از دست میرود و کمترین نظمی نمیماند و طبیعی است که خروجی هم چیزی کاملا متفاوت خواهد بود.
در کشور ما اگرچه استقبال عموم مردم، هنرمندان، ورزشکاران، نخبهها و... از فضای مجازی بسیار زیاد بود و حضور در این فضا به سرعت دغدغه مهم مردم شد و اگرچه میدانستیم در هیچکدام از بخشهای حاکمیتی فضای مجازی نقش نداریم و امیدوار بودیم به اثرگذاری اما حالا به اینجا رسیدهایم که تقلا برای ورود به این ۳ بخش حاکمیتی تلاشی بیهوده است و به قول نظامیها مجالی برای تک زدن نداریم اما هنوز میشود به پاتک امید داشت. یعنی میشود در عوض دست و پا زدن بیهوده برای کاری که میدانیم نشدنی است، تلاش کرد بین فرهنگ و هنر اصیل کشور و فرهنگ پمپاژ شده از فضای مجازی نسبتی معقول ایجاد کرد و از این فضا برای پیشبرد و فربه شدن فرهنگ و هنر اصیل نیز سود برد.
اینکه وقتی بستر فضای مجازی در کشور ما و در هر برههای فضا را بشدت آماده پیشرفت یک موج، جریان، رویداد یا... میکند، چهرهها باید چه کنند و متولیان دولتی باید چه رویکردی داشته باشند و مردم چگونه درست را از غلط بشناسند همان پاتک زدن و سود بردن از نیروی حملهکننده به نفع خود در این فضاست.
برای مثال فرض بگیرید با یک زمینهسازی طولانی و دقیق، بستری برای انتقاد و بدوبیراه گفتن از تیم ملی فوتبال شکل گرفته است. یعنی تعریفها عوض شده است. دوست داشتن وطن و ملحقات آن مثل پرچم، تیم ملی و... که در هر مکان و زمانی پسندیده است، به یک ضد ارزش تبدیل میشود و خیانت و بیتعصبی به وطن و هموطن و تیم ملی و... به مثابه یک ژست قهرمانانه و شجاعانه تلقی میشود.
با این اوصاف چهرهها اگر سکوت کنند باید چسبانده شدن برچسب «ترسو» و «بیتعصب» و... به پیشانی خود را بپذیرند.
اگر مدعی حمایت از تیم ملی و مردم کشورش شود، یکباره توسط لشکری از جمعیت مجازی مورد هجوم قرار میگیرد؛ لشکری که یا خدمتگزار فضای دیکتاتوری مجازی هستند یا ناخودآگاه ابزار این فضا شدهاند.
از سویی اگر این تعریف را پذیرفته و بیوطنی و بیتعصبی خود را به فرهنگ و هنر و کشورش فریاد بزند، یکباره قهرمان ملی میشود و جایگاهی بلند برایش در نظر گرفته خواهد شد.
* مقاومت در مارپیچ سکوت
در فضایی که مارپیچ یا گرداب سکوت شکل گرفته و گریزی از زیستن در این فضا نیست، واکنش و مواجهه طبقه نخبه و مدیران و متولیان با این چهرههاست که میتواند توازنی را که به آن اشاره کردیم ایجاد کند. اینکه مدیران بدانند باید با فلان چهرهای را که از سر ناچاری و استیصال و از ترس به هم ریخته شدن محبوبیت و حتی بخش اقتصادی زندگی خود با پسزمینه حاکم بر فضای مجازی همراه شده، چه مواجههای داشته باشند. اینکه اگر چهرهای بر عقیده خود اصرار داشت و اسیر جو حاکم بر فضای مجازی نشد و آماج حملهها قرار گرفت، باید چه رویکردی در برابرش داشت. آیا حمایت از او باعث آسیب دیدن بیشترش نخواهد شد؟ آیا نباید برای این شخص بستری دیگر در زمین خودی طراحی کرد تا بتواند تهدید را به فرصت تبدیل کند؟
* از الهام حمیدی تا علیرضا افتخاری
چندی پیش لیندا کیانی هم مطلبی با همین مضمون نوشته بود: «عده زیادی هستند که سازماندهی شده میان زیر پستهای من و همکارانم یا دیگر چهرههای شناخته شده با هجمه سنگین کامنتی، سعی دارن که جلوی حقگویی ماهارو بگیرن. هدفشونم اینه که ما رو اسیر مارپیچ سکوت کنند. برام مهم شد و خواستم از این تریبون به همکارانم توصیه کنم حواستون باشه تو دام نیفتید».
از سوی دیگر هجمههایی که به بازیگرانی مثل امین حیایی و محمدرضا شریفینیا به دلیل حضور در یک فیلم سینمایی شد یا حتی حمله فیزیکی و درگیر شدن با علیرام نورایی و چندین و چند مورد دیگر شبیه اینها.
بیشک این بحث آنقدر مهم است که پرداختن اهالی رسانه و متفکران و هنرمندان به آن و چالش با یکدیگر در این زمینه و رسیدن به قواعدی درست میتواند باعث شود بازیگر بزرگی مثل الهام حمیدی حتی نتواند تیم محبوب کشورش را تشویق کند یا چهره خواننده بزرگی مثل علیرضا افتخاری در یک روز چنان ناجوانمردانه تخریب شود و متولیان هم ندانند چطور باید از او حمایت کرد که دلسردی و ناراحتی تا سالها در رفتار و گفتارش باقی بماند. از این نمونهها تا دلتان بخواهد هست. از پرواز همای که با وجود صداقتی که ریشه در فرهنگ اصیل روستایی دارد، مجبور میشود با جریان حاکم بر فضای مجازی همراه شود تا کمتر آماج حملات ناجوانمردانه قرار بگیرد، تا بالا بردن بیدلیل و قاعده فلان خواننده تهی و کمبنیه که حاضر شده است ابزار فضای حاکمیتی پسزمینه مجازی باشد و تجلیل از او تا جایی پیش میرود که دنیا به احترامش کلاه از سر برمیدارد؛ دنیایی که قواعدش بر اساس همین پسزمینه و متن و در هماهنگی
با آن است.
ارسال به دوستان
پخش مجموعه در برابر توفان به کارگردانی مهدی نقویان
10 روایت از 4 دهه سلطنت پهلوی دوم
گروه فرهنگ و هنر: مجموعه در برابر توفان روایتی متقن و مستند از نزدیک به 4 دهه سلطنت محمدرضا پهلوی در عرصههای فرهنگ و هنر، اقتصاد، ارتش، آموزش و پرورش، ساواک، سیاست داخلی و خارجی، مذهب، مطبوعات و زندگی خصوصی است که هفته آینده از شبکه افق سیما روی آنتن میرود. این مجموعه روایتی عبرتآموز از چند و چون سلطنت مردی است که در روزهای ابتدایی تاج و تخت، پدرش او را نصیحت کرد در برابر توفان نایستد و صبر کند تا توفان حوادث از او و تخت و سلطنتش عبور کند. این روایت از متون تاریخی شناختهشدهای مثل آثار یرواند آبراهامیان، عباس میلانی، همایون کاتوزیان و ... برگرفته شده و علاوه بر سیر تاریخی حوادث سیاسی آن دوران به فراز و فرودهای فرهنگی، اقتصادی و نظامی کشور نیز پرداخته است. این مستند در حالی از شبکه افق مجدد به روی آنتن میرود که از ابتدای انقلاب خاندان پهلوی با استفاده از ابزارهای رسانهای وابستهاش سعی در بزک چهره خود برای نسل جدید دارد.
اما آنچه حائز اهمیت است روشنگری و تبیین پیرامون جنایات صورت گرفته توسط حکومت پهلوی در کشور است که متاسفانه از سوی متولیان و دستگاههای فرهنگی بسیار کمرونق و کمرمق صورت گرفته است. در این بین مجموعه در برابر توفان مَثَل تک درختی وسط بیابان برهوت است. که یک تنه بار روشنگریها و جهاد تبیین پیرامون جنایات این خاندان را بر دوش کشیده است به جرأت میتوان گفت مجموعه 10 قسمتی در برابر توفان یکتنه کمکاری بسیاری از دستگاهها را جبران کرده و پخش چندباره آن میتواند واقعیت و حقیقت این خاندان ورشکسته و منحط را برای نسل جدید روشن کند. اما یکی از مهمترین بخشهای این مجموعه مربوط به حوزه فرهنگ و اقدامات هنری در دوران پهلوی است، آن هم در شرایطی که این خاندان با شیوه و روشهای متعدد سعی کرده است اوج فعالیتهای فرهنگی را به دوران خود نسبت دهد، در حالی که با نگاهی به این مستند با اسناد و مدارک موجود کاملا مشخص و محرز میشود سخیفترین و وقیحترین دوران فرهنگی مربوط به سلطنت پهلوی دوم بویژه سیاستها و برنامههای فرح دیبا است؛ از تبیین 6 دوره جشن هنر شیراز گرفته تا نمایشها و تئاترهایی که در آن ایام به روی صحنه میرفت.
مجموعه در برابر توفان بدون تردید یکی از آثار ارزشمند در کارنامه کاری مهدی نقویان به شمار میرود؛ کارگردانی که در این اثر توانسته است مجموعهای از تصاویر تاریخ معاصر را در حالی در کنار هم جمع کند که دسترسی به آنها در داخل کشور چندان آسان نبوده؛ حتی با وجود اینکه سازمان صداوسیما و مراکز تحقیقاتی تاریخ معاصر عکسها، مدارک و فیلمهای متعددی از این دوران در اختیار دارند، مستندسازان یا نتوانستهاند به خوبی از آنها استفاده کنند یا اصلا اجازه دسترسی به آنها داده نشده است. صدالبته انتقال بخشی از تصاویر دوران پهلوی به خارج از ایران و تولید مستندهایی توسط شبکه منوتو که با روایتی یکسویه قصد تطهیر دوران پهلوی و تضعیف باورهای انقلاب اسلامی را دارند، نیازمند پاسخی مستند بود؛ مستندی که بتواند بدون غرضورزی، دروغهای مستندهای خارجی را برملا و تاریخ را آنگونه که هست روایت کند. مهدی نقویان به عنوان مستندسازی که کارنامه پربار و موفقی دارد، در طول مجموعه در برابر توفان تلاش کرده با همین رویکرد و حفظ بیطرفی مستندساز، مجموعهای را بسازد که مورد توجه بینندگان سیما قرار گیرد.
ارسال به دوستان
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خبر داد
۶۰ قصهگو در مرحله نهایی جشنواره قصهگویی
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در نشست خبری بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی گفت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از سالهای دور توفیق برگزاری جشنواره قصهگویی را دارد و نخستین جشنواره را سال ۷۶ در استان گیلان برگزار کرد، بنابراین برگزاری جشنواره توسط کانون پرورش فکری سابقه دیرینه دارد. از آن سال جشنواره آغاز شده است و امروز به دوره بیستوپنجم رسیده و با افتخار میگوییم جشنواره قصهگویی سابقه ربع قرن را در ایران دارد و توانستهایم فرهنگ قصه و قصهگویی را تقویت کنیم.
* جشنواره قصهگویی مقدمهای برای ثبت جهانی قصه در فهرست آثار جهانی
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: در قرآن بیش از ۲۶۰ قصه داریم و این رقم نشان نمیدهد قصه ریشه دینی هم دارد. خداوند زمانی که میخواهد از طریق پیامبران اقدام به موضوعی کند، موضوع قصهگویی را به عنوان ابزار مهم تبلیغی در نظر گرفته است.
حامد علامتی گفت: امسال ثبت ملی قصهگویی در فهرست آثار ناملموس کشور به نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انجام شد و در تلاش هستیم ثبت جهانی قصهگویی را در فهرست آثار ناملموس جهانی در یونسکو داشته باشیم. البته مقدمات کار را انجام دادهایم و ممکن است این اقدام چند سال طول بکشد. بینالمللی کردن موضوع و جریان قصهگویی و حرکتهای بینالمللی فرهنگی در میان ملتها از جمله اقدامات کانون پرورش فکری برای ثبت جهانی قصه به نام کشور ایران است.
مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: با توجه به آنکه جشنواره به صورت بینالمللی برگزار میشود، در این دوره شاهد حضور قصهگویانی از کشورهایی همچون آرژانتین، هند، آفریقای جنوبی، ترکیه، اسکاتلند، تانزانیا، کنیا، انگلستان، مالزی، لبنان، اوگاندا و فرانسه بودیم و آثاری که برایمان ارسال کرده بودند به مراحل مختلف داوری رسید.
وی افزود: در دوره بیستوپنجم جشنواره قصهگویی چند جایزه ویژه داریم که میتوان به جایزه ویژه شهید سلیمانی، جایزه لبخند و جایزه جهانی قصهگویی اشاره کرد که جایزه جهانی قصهگویی مقدمهای برای ثبت جهانی قصه به نام جمهوری اسلامی ایران در جهان است.
علامتی گفت: در دوره بیستوپنجم جشنواره قصهگویی ۱۷ هزار و ۵۳۶ قصه ثبت شده و در بخش علمی ۵۳۳ اثر و در بخش بینالملل ۴۵۰ اثر از کشورهای خارجی است. در مراحل استانی آثار داوری و در نهایت پایش شد که در نهایت ۱۸۰ اثر در بخش ملی و بینالمللی به مراحل بالاتر راه یافتند، همچنین پس از ارزیابی نهایی داوران، ۶۰ اثر به بخش بینالمللی و ملی راه یافتند که در بازه زمانی ۲۷ تا ۳۰ آذر در شهر یزد به رقابت با یکدیگر میپردازند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|