|
فرمانده نیروی قدس:تمام قابلیتهای جبهه مقاومت رو نشده است
مقاومت سورپرایز دارد
گروه سیاسی: فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: حماسه توفان الاقصی و عملکرد جبهه مقاومت نشان داد این جبهه یک مجموعه بههمپیوسته است که کسی نمیتواند آن را نادیده بگیرد. سردار اسماعیل قاآنی که به عنوان میهمان آخرین اجلاس رسمی دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری حضور یافت، با اشاره به اینکه دفاع از مظلوم در فرهنگ دینی ما جایگاه ویژهای دارد و در این دوران مصداق مظلومان مردم فلسطین هستند، افزود: امام عظیمالشأن ما همواره بر دفاع از مردم مظلوم فلسطین تأکید داشتند چه در زمان اختناق رژیم گذشته و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که اسلام در کشور حاکمیت پیدا کرد؛ هرچند امروز نوع این دفاع با گذشته فرق کرده و طبق فرمایش حضرت امام، تشکیل هستههای مقاومت دفاع از مظلوم را نهادینه کرده است.
فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هستههای مقاومت به برکت اخلاص حضرت امام(ره) و سپس همت بلند مقام معظم رهبری مرحله به مرحله رشد کرد تا به اقتدار امروز رسید، افزود: وقتی در وضعیت مجاهدان فلسطینی در ۲ دهه اخیر دقت کنید میبینید جوانان فلسطینی که روزگاری با دستان خالی و سنگ از خود دفاع میکردند امروز جبهه مقاومت بویژه نیروهای حماس در عملیات توفان الاقصی با تکیه بر ایمان و سلاحهایی که دارند حالت تهاجمی به خود گرفته و قهرمانانه ارتش اسرائیل را دچار چالش اساسی کردهاند.
سردار قاآنی در ادامه با اشاره به اینکه رژیم اشغالگر قدس موفقیتهای خود را با ابزار رسانهای بزرگنمایی میکند، افزود: این در حالی است که در این جنگ تنها یک پیروزی بزرگ داشته و آن این است که حدود ۴۰ هزار انسان را کشته که بیشتر آنها زن و کودک هستند و این در حالی است که جوانان فلسطینی توانستهاند زمین و حیثیت خود را حفظ و با مقاومت خود اسرائیل را بیچاره کنند. وی سپس با تأکید بر اینکه ویرانیهای غزه قطعا بازسازی خواهد شد اما اعتبار و آبروی رژیم اشغالگر قدس بازسازی نخواهد شد، افزود: این نبرد نشان داد جبهه مقاومت یک مجموعه به هم پیوسته است که قابلیتهای فراوانی دارد، اگرچه هنوز از تمام قابلیتهای خود استفاده نکرده است، همچنین ثابت شد کسی نمیتواند جبهه مقاومت را نادیده بگیرد.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور بر تسریع امدادرسانی به سیلزدگان سیستانوبلوچستان تأکید کرد
امداد در میدان
گروه اجتماعی: رئیسجمهور دیروز به اتفاق هیات همراه عازم سیستانوبلوچستان شد تا از نزدیک وضع امدادرسانی و کمک به مردم متاثر از سیل اخیر در این استان را پیگیری و دستورات لازم را برای رفع مشکلات مردم صادر کند. سیلزدگان سیستانوبلوچستان طی یک هفته اخیر به دلیل گستردگی سیلاب، تخریب و آسیب دیدن زیرساختهای عمومی، راهها، منازل و مزارع ناشی از وقوع سیل، شرایط مساعدی نداشتهاند، از این رو برخی از آنها به مکانهای امن برای اسکان منتقل شدهاند. نیروهای امدادی و جهادی از همان لحظات اولیه وقوع سیل برای امدادرسانی و کمک به ساکنان مناطق درگیر با سیل اقدامات لازم را به کار گرفتهاند؛ امدادرسانیهای بیوقفهای که از سوی دستگاههای دولتی، نهادها و سازمانهای مختلف در کنار نیروهای مردمی و جهادی همچنان ادامه دارد. از سویی وزرای کشور، نیرو و جهاد کشاورزی و فرمانده نیروی زمینی سپاه، رئیس مرکز امداد هوایی جمعیت هلالاحمر و برخی دیگر از مسؤولان کشوری و لشکری برای پیگیری وضعیت مردم این منطقه طی چند روز گذشته راهی سیستانوبلوچستان شدهاند. دیروز نیز در سفر رئیسجمهور به سیستانوبلوچستان، وزیر راه و شهرسازی همراه وی عازم این استان شد تا از وضعیت خدماترسانی به مناطق سیلزده بازدید میدانی داشته باشد.
رئیسجمهور روز گذشته در سفر به سیستانوبلوچستان نحوه امدادرسانی و کمک به مردم این استان را پیگیری و دستورات لازم برای رفع مشکلات مردم را صادر کرد. سیدابراهیم رئیسی در بازدید از مناطق سیلزده، بر تسریع در روند امدادرسانی تاکید کرد و به مردم شهرستان سیب گفت دولت با تمام توان در کنار سیلزدگان خواهد بود. وی در بدو ورود به فرودگاه مورد استقبال محمد کرمی استاندار سیستانوبلوچستان، عبدالغفور حوت فرماندار شهرستان کنارک، فرماندار چابهار و اعضای شورای تامین شهرستانهای کنارک و چابهار قرار گرفت. رئیسجمهور در بازدید از مناطق سیلزده جنوب سیستانوبلوچستان اظهار داشت: بعد از جلسهای که در هیات دولت و خبرگان داشتم، بلافاصله به چابهار حرکت کردم با این هدف که برای بارشهای بعدی با توجه به هشدارهای هواشناسی و وقوع احتمالات، از هماکنون اقدامات و تدابیر لازم پیرامون پیشگیری، پیشبینی و برخورد متناسب در دستور کار قرار گیرد. وی در ادامه افزود: در این سفر با ستاد بحران تشکیل جلسه خواهیم داد تا بتوانیم نسبت به وضعیت سیلی که ایجاد شده و کارهایی که باید انجام شود بویژه در حوزه جادهای و مشکلاتی که رخ داده و امدادرسانیها تصمیمگیری کنیم. رئیسجمهور ادامه داد: اگر درست به این مساله توجه نشود سیلی آتی نگرانکننده خواهد بود، بنابراین از نزدیک در منطقه حاضر شدم تا در کنار سایر مسؤولان برای اجرای کار بهتر اقدام کنیم. رئیسجمهور پس از دیدار با مردم منطقه نگور، با همراهی استاندار سیستانوبلوچستان، وزیر راه و شهرسازی و جمعی از مسؤولان ستاد بحران استان، به صورت هوایی از مناطق سیلزده و درگیر سیل بلوچستان نیز بازدید کرد و در جریان میزان خسارات وارده به منطقه قرار گرفت.
استاندار سیستانوبلوچستان در این بازدید هوایی توضیحات لازم را درباره نحوه امدادرسانی، مشکلات و موانع پیش رو ارائه کرد و خواستار توجه بیش از پیش مسؤولان به منطقه شد. رئیسی پس از بازدید از مناطق سیلزده دشتیاری به منطقه نگور رفت و در جمع مردم این منطقه هدف از این سفر را بررسی وضعیت خسارت سیل و نحوه امدادرسانی به مردم اعلام کرد و گفت: قطعا با تمام توان در کنار شما خواهیم بود. رئیسجمهور با بیان اینکه از استاندار سیستانوبلوچستان، هلال احمر، مسؤولان محلی و مردم که کارهای امدادی میکنند، نهایت قدردانی را دارم، اظهار داشت: امروز درباره اقداماتی که باید برای بهبود وضعیت سیلزدگان کرد، تصمیمگیری خواهیم کرد. وی با بیان اینکه شخصا به منطقه آمدم تا برای بارشهای بعدی تصمیمگیری کنیم تا مجددا شاهد وقوع سیل نباشیم، تصریح کرد: مسؤولان منطقه باید پیشبینی، پیشگیری و برخورد متناسب را برای بارشهای آینده داشته باشند. رئیسجمهور با بیان اینکه تصمیم گرفتم ضمن دیدار با شما مردم عزیز، از نزدیک در جریان امور قرار بگیرم، خاطرنشان کرد: در جلسه ستاد مدیریت بحران تصمیمات لازم را در حوزه جاده، امدادرسانی و بارشهای آینده اتخاذ خواهیم کرد.
رئیسجمهور همچنین روز گذشته پس از ورود به فرودگاه کنارک، مستقیم به منطقه سیلزده دشتیاری رفت تا ضمن دیدار با مردم سیلزده در جریان میزان خسارت و امدادرسانی به مردم منطقه قرار گیرد. وی با حضور سرزده در روستاهای درگیر سیلاب جنوب سیستانوبلوچستان، ضمن بازدید از وضعیت امدادرسانی به سیلزدگان این منطقه با مردم محلی گفتوگو و دستورات لازم را برای تسریع در روند امدادرسانی صادر کرد.
* جبران خسارات وارده به کشاورزان
خسارات وارده به کشاورزان سیلزده از طریق بیمه صندوق کشاورزی جبران میشود. وزیر جهاد کشاورزی صندوق بیمه کشاورزی را ملزم کرد میزان خسارات وارده به کشاورزان را برآورد و با مشارکت بانک کشاورزی نسبت به جبران آن اقدام کنند. محمدعلی نیکبخت در سفر به استان سیستانوبلوچستان برای رسیدگی و حل مشکلات کشاورزان و روستاییان خسارتدیده از سیل اخیر، محمدرضا سیدحسینی، رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان سیستانوبلوچستان را به عنوان نماینده تامالاختیار خود در این استان برای رسیدگی به مشکلات کشاورزی و دامداران معرفی کرد. وزیر جهاد کشاورزی به رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان سیستانوبلوچستان دستور داد تا با تمهیدات و اقدامات موثر تمام توان و امکانات خود را به طور ملموس، مستمر و پیگیر برای جبران خسارات و مدیریت بحران در مناطق سیلزده و آسیبدیده به کار گیرد. وزیر جهاد کشاورزی، همچنین به حسینی ماموریت داد تا پیگیر خرید تضمینی دام و تامین امانی نهادههای دامداران روستایی و عشایری توسط شرکت پشتیبانی امور دام کشور و سازمان امور عشایری ایران باشد. نیکبخت، همچنین صندوق بیمه کشاورزی را ملزم کرد برآورد میزان خسارات وارده به کشاورزان را بررسی و با مشارکت بانک کشاورزی نسبت به جبران خسارات اقدام کنند. وزیر جهاد کشاورزی، به سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور هم دستور داد با مشارکت اتحادیههای مربوط، خرید تضمینی محصولات باغی و زراعی کشاورزان را انجام دهد.
ارسال به دوستان
مجمع تشخیص مصلحت سقفگذاری برای ترازنامه بانکهایی را که تعهدات تسهیلات مسکن خود را اجرایی نمیکنند، تصویب کرد
چوب تر ترازنامه
گروه اقتصادی: مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره تسهیلات بانکی، تصویب کرد رشد ترازنامه بانکهایی که تعهدات خود را درباره قانون جهش ملی مسکن ایفا نکنند، کاهش مییابد.
هیأت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، بانک مرکزی را مکلف کرد رشد ترازنامه بانکهایی را که به تعهدات قانونی جهش تولید مسکن عمل نکنند، کاهش دهد.
هیات عالی نظارت به ریاست سیدمحمدباقر ذوالقدر در ادامه بررسی مغایرتهای لایحه برنامه 5 ساله هفتم با اصلاحیه مجلس شورای اسلامی درباره بند الحاقی ماده ۵۴ موافقت کرد.
بنا بر این گزارش، در صورتی که بانکهای عامل به تعهدات قطعی که حسب ابلاغ بانک مرکزی در رابطه با ماده ۴ قانون جهش تولید مسکن دارند عمل نکنند، بانک مرکزی مکلف است با رعایت قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران رشد ترازنامه بانک متخلف را به میزان تعهدات قطعی ایفانشده کاهش دهد و معادل آن را به رشد ترازنامه سایر بانکهایی که ناتراز نیستند با اولویت بانک مسکن اضافه کند.
بانک مرکزی موظف است هر ۳ ماه یکبار گزارش عملکرد بانکها و موسسات مالی و اعتباری غیربانکی درباره ارائه تسهیلات ساخت مسکن را به مجلس اعلام کند.
ترازنامه بانکها با اندازه دارایی و بدهی بانک سنجیده میشود و منفی شدن رشد ترازنامه یا وضعیت صورت مالی بانکها علاوه بر آنکه نشان از ضعف عملکرد آنهاست، موجب کاهش سود سهامداران آن بانک نیز میشود.
به گفته مسؤولان وزارت راه و شهرسازی، تاکنون عملیات ساخت نزدیک به 2.4 میلیون واحد مسکونی شروع شده اما ظرفیتهای دولت و نیاز جامعه برای مسکن بیش از این رقم است. بررسیها نشان میدهد یکی از عوامل تاثیرگذار بر عدم استفاده از تمام ظرفیتهای موجود ساخت، عقبماندگی در تامین مالی طرحهای مسکن است. قانون جهش تولید مسکن، نظام بانکی را موظف کرده بود معادل 20 درصد از کل تسهیلات اعطایی خود را به حوزه مسکن اختصاص دهند اما بررسیها حاکی از آن است که تنها 21 درصد این مهم محقق شده است، البته قانون جهش تولید مسکن جریمهای را نیز برای کمکاری بانکها در نظر گرفته است. پاییز امسال رئیس هیات عامل صندوق ملی مسکن خبر جریمه 70 هزار میلیارد تومانی بانکهایی را که عملکرد مناسبی در نهضت ملی مسکن نداشتند، اعلام کرد. این نخستین گام عملی و برخورد سلبی دولت برای تحرکبخشی به بانکها بود، البته پس از این مشخص شد اغلب این بانکها به رای صادرشده اعتراض کردهاند و در مراحل بررسی حقوقی این موضوع است.
در قانون جهش تولید مسکن بخش عمده تامین مالی ساخت مسکن بر عهده نظام بانکی گذاشته شده است. بند 4 این قانون به صراحت اعلام کرده است بانکها باید معادل 20 درصد از کل تسهیلات خود را به حوزه مسکن اختصاص دهند.
* ۲۱ درصد تعهد بانکها در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن محقق شد
پاییز امسال ارسلان مالکی، مدیرعامل سازمان ملی زمین و مسکن درباره میزان همکاری بانکها با نهضت ملی مسکن گفته بود تنها 21 درصد تعهد بانکها در پرداخت تسهیلات نهضت ملی مسکن عملی شده است.
وی در این باره گفت: «بانکها در سال اول باید ۳۶۰ هزار میلیارد تومان و سال دوم ۴۵۸ میلیارد تومان پرداخت میکردند که تا امروز تنها ۱۷۱ همت پرداخت شده معادل ۲۱ درصد تعهدات است.
مالکی افزود: میزان همکاری بانکهای دولتی و خصوصی به جز بانک مسکن کمرنگ بوده که البته بانکهای دولتی قول دادند عقبماندگی را جبران کنند.
* جریمهای معادل تسهیلاتی که پرداخت نشده است
از سوی دیگر بند الحاقی ۳ تبصره ۱۶ قانون جهش تولید مسکن بدین شرح است: «بانکها و مؤسسات اعتباری مکلفند حسب ماده ۴ قانون جهش تولید مسکن نسبت به پرداخت تسهیلات مسکن (مطابق سهمیه تعیینشده توسط بانک مرکزی برای هر بانک) اقدام کنند. در صورت عدم پرداخت تسهیلات مسکن مطابق تبصره ۵ ماده ۴ قانون جهش تولید مسکن، نسبت به اخذ مالیات به میزان ۲۰ درصد تعهد انجامنشده تا سقف ۳۰۰ هزار میلیارد ریال اقدام میشود و به ردیف تعیینشده در جداول درآمدی جهت تخصیص به صندوق ملی مسکن و تأمین اعتبار جهت تکمیل خطوط ریلی شهرهای جدید واریز کنند».
* تلاش برای کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی
رئیس هیات عامل صندوق ملی مسکن با بیان اینکه نرخ سود تسهیلات بانکی برای بخشی از اقشار از ۲۳ به ۱۸ درصد رسیده است، گفت: در تلاش هستیم برای سایر بخشها نیز شاهد کاهش نرخ سود این تسهیلات باشیم.
* افزایش سرعت ساختوساز در نهضت ملی مسکن
وی با اشاره به افزایش سرعت ساختوساز در نهضت ملی مسکن و بهرهبرداری از واحدهای نیمهتمام بیان داشت: شاهد افزایش سرعت ساختوساز هستیم، بهگونهای که در یک مرحله ۱۰۰ هزار واحد مسکونی به بهرهبرداری رسیده است.
اسماعیلی درباره واریز ۲ میلیارد دلار به صندوق توسعه ملی مسکن تصریح کرد: بر اساس تصمیمات اخذشده ۲ میلیارد دلار به صندوق ملی مسکن باید واریز شود تا در نهضت ملی مسکن صرف شود.
وی با تاکید بر لزوم همکاری صندوق توسعه ملی برای رسیدن به اهداف در نظر گرفتهشده در نهضت ملی مسکن گفت: اولویت در کشور باید ساخت و عرضه مسکن باشد.
* بیشترین تسهیلات پرداختی توسط 2 بانک مسکن و سپه
در این راستا، علی نادریشاهی، کارشناس اقتصاد مسکن با اشاره به آمار پرداخت تسهیلات ساخت مسکن عنوان کرد: بانک مسکن همچنان با پرداخت ۹۵ هزار میلیارد تومان بهترین عملکرد را داشته است و پس از آن بانک سپه قرار دارد. نادریشاهی عنوان کرد: سایر بانکها در مجموع ۵ هزار میلیارد تومان پرداخت کردهاند که کمتر از یک درصد از تعهد این بانکهاست. این کارشناس مسکن تاکید کرد: بررسی این آمار نشان میدهد با وجود تاکید رئیسجمهور بر همکاری بانکها با طرح نهضت ملی مسکن، به عنوان اولویت نخست دولت، همچنان در بر پاشنه پیشین میچرخد و تغییری در رفتار بانکها و اولویتهایشان رخ نداده است.
* منابع متعلق به مردم به جای توسعه رفاه صرف سودجویی برخی بانکها میشود
اخیرا اضافه برداشت بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومانی یکی از بانکهای خصوصی منتشر شد؛ آن هم در حالی که بسیاری از مردمی که در طرح نهضت ملی مسکن ثبتنام کردهاند چشمانتظار تسهیلات بانکی هستند. بر این مبنا مبلغ اضافه برداشت این بانک خصوصی میتوانست به جای اضافه برداشت این بانک صرف افزایش رفاه مردم شود.
ارسال به دوستان
دادگاه عالی سوئد حکم حبس ابد حمید نوری را تأیید کرد
بیدادگاه سوئد
رسانههای سوئدی میگویند دادگاه عالی با رد درخواست تجدیدنظر در پرونده حمید نوری، حکم حبس ابد وی را تأیید کرده است. به گزارش فارس، رسانه سوئدی آفتونبلات روز چهارشنبه ۱۶ اسفند نوشت: دادگاه عالی سوئد با انتشار بیانیهای اعلام کرد درخواست تجدیدنظر حمید نوری، شهروند ایرانی زندانی در سوئد را رد کرده است. بر اساس این گزارش، دادگاه عالی سوئد درخواست تجدیدنظر حمید نوری را رد و حکم حبس ابد وی را تایید کرده است. دادگاه تجدید نظر سوئد ۲۸ آذر رای نهایی را درباره حمید نوری صادر و حکم حبس ابد دادگاه بدوی را تایید کرد. این حکم در حالی صادر شد که مقامهای سوئد بویژه سیستم قضایی این کشور هیچ پاسخی به تناقضات موجود در این پرونده ندادهاند. روند دادگاه چه در مرحله بدوی و چه در مرحله تجدیدنظر بسیاری از حقوق مسلم حمید نوری را نقض کرد. بسیاری از اصول بینالمللی دادرسی منصفانه و حتی قوانین داخلی سوئد در این روند نقض شد و مقامهای سوئد هیچ توجهی به این موضوع نداشتند. حمید نوری آبان ۱۳۹۸ در فرودگاه استکهلم بازداشت و به سلول انفرادی منتقل شد و از آن زمان تاکنون همچنان در سلول انفرادی به سر میبرد. ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با محمودرضا رحیمی کارگردان نمایش «روزی روزگاری سمنگان»
تئاتر با طعم اندیشه و اصالت
محمد محمدی: روایت یک محله در دهه 60 را باید خلاصه یک خطی از نمایش «روزی روزگاری سمنگان» به کارگردانی محمودرضا رحیمی دانست؛ نمایشی که این روزها در سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفته و با اقبال خوبی روبهرو شده است. «روزی روزگاری سمنگان» که پس از 6 سال دوری رحیمی، کارگردان، نویسنده و استاد دانشگاه از عرصه کارگردانی، او را دوباره به صحنه تئاتر در قامت کارگردان آورده است، با اشارات و المانهای نوستالژیک دهه 60 با روایتی متفاوت و منحصربهفرد، به نوعی قدم زدن در میدان مین به شمار میرود؛ سبک و روشی که از ابتدای دهه 70 در آثار محمودرضا رحیمی کاملا مشهود و مشخص بوده است. تدریس در دانشگاه، دبیری چندین جشنواره معتبر تئاتری و از همه مهمتر دستیاری و آموختن از حمید سمندریان را باید از سوابق ویژه و درخشان این کارگردان مشهدی دانست. از همین رو همزمان با اجرای نمایش «روزی روزگاری سمنگان» با این کارگردان پیرامون نمایش و وضعیت فعلی تئاتر کشور به گفتوگو نشستیم.
***
* آقای رحیمی! بفرمایید چه شد به «روزی روزگاری سمنگان» رسیدید؟ درباره فرآیندی که از ایده تا اجرا طی شد، توضیح بدهید.
خب! بارها درباره این پرسش بنیادین پاسخ دادهام، باید بگویم، گویی در مسیر جلو رفتن ما ترمزی رخ داده است، بویژه در علوم اجتماعی؛ حوزهای که خودتان میدانید تئاتر به چه میزان در آن تاثیرگذار است. اساسا تئاتر را آشپزخانهای برای علوم اجتماعی میدانند و علوم اجتماعی رشتهای است که سایر حوزهها را در بر میگیرد، بنابراین رجعت به گذشته برای دیدن امروز کاری است که در پهنه و عرصه ادبیات و رمان بارها اتفاق افتاده و این بار نیز رخ داده است. گذشته را میبینیم برای اینکه مسیر و حرکتمان تکراری نباشد و حرکتی باشد برای آیندهای امیدوار و پرشکوه.
* در «روزی روزگاری سمنگان» تلاش کردهاید به نوعی رجعت به گذشه داشته باشید و حرف و بیانتان را در این قالب به مخاطب برسانید؛ موضوعی که به خودی خود بسیار سخت و به نوعی روی لب تیغ راه رفتن بود. به قول نصرالله قادری، این شیوه روی میدان مین ایستادن است. نظر خودتان چیست؛ چرا با شیوه و قالبی راحتتر و کمریسکتر این نمایش را ننوشتید؟
پاسخ به این پرسش بسیار سخت است. ببینید! قسمتی از آن بازمیگردد به نوع اجراهای بنده که یکی از شاخصترین المانهایی که در آثارم وجود داشته، ضد داستان بودن آنهاست و این به مقدار بسیار زیادی تماشاگرانم را شوکه میکند. در «روزی روزگاری سمنگان» یک محله است که عدهای میآیند و میروند و همه چیز هم مدام تکرار میشود و در واقع داستانی ندارد که مخاطبان آن را برای دیگران تعریف کنند. شما اگر دقت کرده باشید در این روزها یکی از معضلات همین است؛ معمولا با طبع ضد داستانی تئاتری که میخواهد اصالت کارگاهی و حرفهای بودنش را حفظ کند، تماشاگر همواره در جنگ است اما ما همان طور که شعار گروهمان از بدو تاسیس و تشکیلش در ابتدای دهه 70 بوده، برای اجرا روی صحنه هستیم، نه برای خواندن یا گفتن یک متن، بنابراین از بضاعتهای تصویری و مسائلی که میتواند بنیانها و کلیشهها را بشکند به شیوه خودمان استفاده میکنیم، نه آنکه از فیلمها و آثار آن طرفی کپیکاری کنیم که اساسا کپی کردن از دهها هزار ترابایت فیلمهای تئاتری و نمایشی - که در دسترس همه قرار دارد و متاسفانه در داخل کشور نیز کم نیست نمایشهایی که از آنها کپی میکنند و مورد استقبال گسترده هم قرار می گیرد - بیهوده و بیارزش است. اساسا آثاری که ریشه و انگیزه ابتدایی در آنها کپیکاری باشد، نه تنها باعث درجا زدن میشود، بلکه موجب حرکت به عقب نیز خواهد شد. اساس کار ما در گروه تئاتر نیوشا مواردی چون شکستن زمان، چند زمان را کنار هم قرار دادن حتی در مکانی واحد و متفاوت با مونولوگهای متفاوت است و از همان سالهای دهه 70 چنین بوده است.
* شما بیش از 6 سال بود تئاتری را روی صحنه نبرده بودید، چه شد در این روزها و اصطلاحا در روزگاری که وضعیت مخاطب هنوز به شرایط پیش از کرونا بازنگشته، حاضر شدید نمایشی را کارگردانی کنید؟
این مخاطب است که انتخاب میکند به چه سالنی و در چه ساعتی که راحتتر است برود. به هر حال ماه پایانی سال، ساعت 18 آن هم در مرکز شهر و در ساعات طرح ترافیک، این مخاطب است که باید انتخاب کند. البته کم و زیاد تماشاگر چندان مورد نظر ما نیست البته دوست داریم تعداد تماشاگرمان زیاد باشد اما حرف اساسیمان با خود تئاتر است و از این نظر واقعا به توفیق زیادی دست یافتیم. استقبال دوستان تئاتری این روزها از اجرای ما باعث شگفتیمان شده است و دست همهشان را میبوسم اما من همواره سعی کردهام روی اصالت کاری خودم پابرجا باشم و به هیچ عنوان به این نیندیشم که تماشاگر من چه میخواهد. اینکه من کجای تاریخ ایستادهام مهم است. گروهم که به من اعتماد دارند و کاری که من خواستم انجام میدهند. من هم آن کاری را که آنها میخواهند، بستر انجامش را فراهم میکنم، همچون همین کار که بسیاری از ایدههای اجرایی که شما دیدید، جرقه اولیه آن را بازیگران زدهاند، آن هم طی فرآیند تمرینی یک سال و نیمه تا در این زمان و مکان که در حال اجرا هستیم. به هر صورت باید باور کنیم اکنون فصل رقابت سالنهاست؛ سالنهایی که مخاطبان در آن آزادترند و سالنهایی که حتی برای شو دادن به یکباره بلوایی برپا میکنند و وقتی از بیرون نگاه میکنیم، انگار سالن در حال انفجار است، در حالی که باید سر ساعت و زمانهای خودشان ورود بدهند اما نمیدهند تا شلوغ به نظر برسند. از آن طرف هنرمندان مانند قدیم با هم مهربان نیستند و حاضر به فداکاری برای یکدیگر نیستند. اینها ربطی به فضای قبل و بعد از کرونا ندارد؛ فضایی است که بر ما آدمها حاکم شده است و ما باید قبول کنیم آنقدر که مسیر تاریخی کجدار و مریز روی ما تاثیر گذاشته، ویروس کرونا نگذاشته است. کرونا خیلی از عزیزان ما را برد و الان هم هر وقت به دلیل دردهای مختلف به دکتر مراجعه میکنم، میگوید به خاطر کرونایی است که گرفتهایم. پس این ویروس هنوز هست اما آنچه میتواند تغییر کند، خصلت و کنش آدمهاست که امیدوارم به سمت و سویی برود که جهان زیباتری برای زیست به وجود آید، همانطور که هنر به همین دلیل به وجود آمد.
* یکی از بزرگترین آفتهایی که این روزها گریبان تئاتر کشور را گرفته، استفاده از چهرهها بویژه در حوزه خوانندگی برای جذب مخاطب است. در این شرایط کار کردن برای هنرمندانی چون شما که از اصالت خاصی در این حوزه برخوردارید و طبعا با این قبیل شامورتیبازیها بیگانهاید، سختتر خواهد بود. نظرتان چیست و چگونه میشود دوباره تئاتر را به ریشه و اصالت خودش بازگرداند؟
در رابطه با آنچه این روزها در تئاتر ما رواج یافته، مانند آوردن خواننده، ورزشکار یا سوپراستارهای سینما، ایرادی نمیبینم، به هر حال تماشاگر باید این سیر تاریخی را طی کند و آنها را ببیند اما من آفت اساسی تئاتر را در این میبینم که بیدلیل تئاتر بسیار تعطیل میشود. شما ببینید همین الان در طول یک سال حدود 100 روز تئاتر تعطیل است و این اصلا منطقی نیست، چون همه تئاترها شاد نیستند، همه تئاترها مخالفتی با مناسبتها ندارند. آفت اساسی تئاتر تعطیلی گاه و بیگاه آن است که میخواهد اندیشهساز باشد. این، باعث ضربه اساسی به تئاتر میشود. ما باید خواهان این باشیم که تئاتر انواع مختلف داشته باشد و هر کارگردانی وابسته به بضاعت خودش کار انجام دهد. آن کسی که اندیشمند و پژوهشگر تئاتر است، قطعا میداند کدام شاخه مناسب پژوهش است و کدام شاخه مناسب نیست و مردم هم کمکم متوجه میشوند و به این سو میروند. ما زمانهایی را سپری کردیم که تماشگران خوبی داشتیم و زمانهایی هم که خودمان کار خودمان را انجام میدهیم؛ حتی اوایل دهه 80 که به اجبار با دیوارکوب اعداد و ارقام اعلام میشد، مانند امروز که هفتگی اعلام میشود، در حالی که این موضوع در برادوی باب بوده و در سینماهای دنیا که آثار گیشهمحور است، انجام میشد، در صورتی که در آثار اندیشهمحور، مدام مبالغش را اعلام نمیکنند اما متاسفانه در ایران مد شده است.
ارسال به دوستان
انتخابات هم انتخابات زمان شاه
آچمزشدگان
این روزها تنور انتخابات حسابی گرم بود، حتی آنهایی که نمیخواستند رای بدهند حسابی در این تنور زغال و آتش ریختند. معمولا در چنین مواقعی درهای جدیدی از معرفت به روی آدمیزاد گشوده میشود. به طور مثال یکی از اقوام که کلا اعتقادی به ارتباط دوطرفه نداشت و تازه هروقت زنگ میزدیم با جمله «چه عجب! یادی از ما کردین» درافشانمان میکرد، به طور عجیبی این یک ماه با همه مهربان شده بود، مثلا یک روز به منزلمان آمد برای تبریک قدم نورسیده، هرچه ما میگفتیم دنبال کارهای سربازی نورسیده هستیم زیربار نمیرفت و میگفت تا چشمروشنی نورسیده را توی پرقنداقش نگذارد آرام نمیگیرد، آخر سر مجابش کردیم که نورسیده از پادگان که برگشت چشمروشنیتان را بهش میدهیم تا اینکه پذیرفت و رفت.
بعدا دیدیم که یک گروه تشکیل داده و از همه اقوام و خویشان باشعور و بافرهنگ و غیور خواسته برای اعتلای ایران عزیز به او رای بدهند.
همین آدم برای لوبیای نپخته قرمه سبزی میزبان چنان قشقرقی به پا میکرد که کل همین فامیل باشعور و بافرهنگ هرچه فحش چیزدار بود، ازش یاد میگرفتند. اصلا من در این دوره فهمیدم اقوام کشدار دارم که تا الان اسمشان را هم نشنیده بودم. هرکدام از دم یک گروه تشکیل داده بودند و فعالیتها و چشمانداز آینده را شرح داده بودند.
به یکی دیگر از اقوام هم که کاندیدا شده بود پیام دادم که یک میلیون دستی که پنج سال پیش از من گرفته را پس بدهد ولی جوری بلاک و میوت و دیلیت چت کرد که هیتلر در آشوویتس نکرد.
فردای انتخابات گفتیم یک نفسی بکشیم و چندتا کامنت زیر نالههای مردم از خانهتکانی و قیمت آجیل شب عید بگذاریم و چهارتا پیج فروش لوازم شب چهارشنبهسوری را ریپورت کنیم و به میزان لازم فحش به عکسهای آتلیهای با تم نوروز ببندیم که یکهو بساط آماربازی ملت گل کرد. طرف تا همین دیروز جلو در اتاق استاد آمار و احتمال مهندسی هلیکوپتری میرفت که نمره نه و نیمش را ده بکند، حالا برای ملت تحلیل تکنیکال میکرد و نسبت آرای باطله را به هر کاندیدا محاسبه میکرد و ضرب در نسبت آرای منفی به آرای مثبت رفراندوم سال ۵۸ میکرد و با انتخابات پارلمانی عربستان سعودی مقایسه میکرد و میگفت اگر این نسبت کمتر از ۲۱ درصد شود وقتش است که ارتش ناتو ورود کند.
یکسری دیگر هم که دیدند تحلیل آماری دست توش زیاد شده شروع کردند به انتخاب رئیس مجلس بعدی و با انواع و اقسام ابزارهای هوش مصنوعی و فوتوشاپ عکس کراششان را کنار رئیس دو قوه دیگر میچسباندند.
ولی این وسط از همه سرکارتر پستهای حاوی هشتگ #سیرک_انتخابات و #جاویدشاه بود دقیقا مثل همین آدمهایی که پنیر را با مربا میخورند. یعنی این افراد معتقدند انتخابات هم فقط انتخابات زمان شاه که محمدرضا در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ با صددرصد آرای مطلق مردم به حکومت رسید، یا مثلا انتخابات زمان رضاشاه که شاهنشاه از یک عدد رای شهید مدرس هم گذشت نکرد. البته از طرفداران آن مقبور انتظار زیادی هم نمیتوان داشت زیرا رضاشاه که مجلس را طویله میخواند و این البته به طرحواره اصطبلداریش در دوران جوانی برمیگردد، گویی در جسم طرفدارانش حلول کرده و هرگونه مراسمی که قرار باشد با انتخاب مردم برگزار شود را سیرک و اصطبلی بیش نمیبیند.
در انتها به عنوان توصیه نهایی این حقیر از مسؤولین خواهشمندم دست از انتخابات الکترونیک که امسال در بعضی از شهرها بود بکشند و بگذارند همین یک استامپ برای ما بماند. ما تا ده انگشتانمان را استامپی نکنیم و از ده زاویه استوری نگذاریم، انتخابات برایمـان انتخابات نمیشود.
ارسال به دوستان
نگاه
جهاد دشمنشکن انتخابات
حجتالاسلاموالمسلمین علی شیرازی*: از یک سال قبل ذهن دشمنان ملت متوجه انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی بود. انتخابات ایران از نظر دشمن مهم بود و همه حواسش به انتخابات بود. دشمن با تمرکز بر رفتار انتخاباتی ملت ایران و تشویق مردم به عدم حضور پای صندوقهای رای، سانسور موفقیتهای جمهوری اسلامی، ناامید کردن مردم از آینده کشور و انقلاب، غبارآلود کردن فضای کشور، بزرگنمایی مشکلات اقتصادی، اعتبارزدایی از مقدسات و ترویج الگوهای منحرفشناختی، به دنبال سرد کردن صحنه انتخابات بود. دشمنان ملت ایران سعی کردند از انتخابات تهدیدی علیه جمهوری اسلامی درست کنند. امید داشتند انتخابات سرد باشد تا بتوانند بگویند مردم به نظام اسلامی علاقهای ندارند. برای اینکه فضای انتخابات را سرد کنند، هیاتهای فکریشان پشت سر رسانهها و سخنگویان سیاسی نشستند، مرتب حرف درست کردند و تحویل رسانهها دادند؛ گفتند انتخابات مهندسی شده است، گفتند انتخابات آزاد نیست، گفتند انتخابات از نظر مردم مشروع نیست، گفتند حضور در انتخابات بیفایده است. رسانههای رسمی و شناخته شده دشمن، از مدتی پیش طراحی کردند، برنامهریزی کردند و برنامهسازی کردند برای اینکه مردم را نسبت به انتخابات دلسرد کنند. برنامهریزیشان خیلی وسیعتر از این حرفها بود. میخواستند مردم پای صندوق نیایند.
میخواستند مردم در اداره کشور و مدیریت کشور سهیم نشوند. میخواستند مردم در صحنه نباشند؛ تهاجم خودشان را چندین برابر کردند. سعی کردند در تبلیغاتشان پیشرفتهای ایران را انکار کنند. یک شبکه تبلیغاتی بسیار عظیم با هزاران رسانه از انواع گوناگون در دنیا مشغول کار شدند، برای اینکه اثبات کنند در ایران پیشرفتی صورت نمیگیرد؛ پیروزیهای ملت را انکار کنند و اگر ضعفهایی وجود دارد، این ضعفها را بزرگ و عمده کنند و در مقابل چشم همه قرار دهند. سعی کردند قوتها و نقاط جوشش را که در سراسر کشور و در هر گوشه و کنار، خود را به انسانهای منصف نشان میدهند، از چشمها پنهان کنند و نگذارند مردم نقاط قوت دولت و مجلس و کشور را ببینند. یکی از کارهای مهم آنها قبل از انتخابات این بود که با روشهای موذیانه و موریانهوار، بین ملت ایران اختلاف بیندازند؛ این جزو کارهای رایج دشمنان ملت ایران است؛ این کار را از قدیم انجام میدادند.
البته متبحر و کارشناس کامل این کار، انگلیسیهای خبیثند. انگلیس و آمریکا در این میدان تلاش گستردهای کردند.
سعی کردند در ایام انتخابات، سر مردم را به یک چیز دیگری گرم کنند؛ حادثههایی را پیش بیاورند، ماجراهایی درست کنند؛ ماجراهای سیاسی، ماجراهای اقتصادی، ماجراهای امنیتی؛ مثل حوادث کرمان، زاهدان و سوریه.
تلاششان این بود که بتوانند ثبات سیاسی و امنیتی را در کشور به هم بزنند؛ سعیشان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومی را و این ثبات را از ملت بگیرند.
سعی کردند در عرصه اقتصادی، مردم را دچار یأس و ناامیدی کنند، در عرصه سیاسی، انگیزه مردم را از حضور در میدان انتخابات کاهش دهند.
دشمنان ملت ایران با فضاسازی و ادعای مشارکت پایین، میخواستند القا کنند نظام جمهوری اسلامی ایران مشروعیت ندارد اما ملت ایران با حضور پرشور خود پای صندوقهای رای، طرحهای دشمن را در هم شکست.
دشمن با تمام توان در یک جنگ ترکیبی، در یک جنگ روانی، تبلیغاتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی، تلاش کرد مانع حضور مردم در انتخابات شود.
ملت ایران در این جنگ گسترده و پیچیده، با حضور خود پای صندوقهای رای، کمر آمریکا و انگلیس را شکست و یکبار دیگر عظمت ایران و ایرانی را جلوی دید جهانیان قرار داد.
یک سال تمام دشمنان ملت ایران تلاش کردند مردم را از حضور در انتخابات منصرف کنند و انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را از رونق بیندازند اما ملت عزیز ایران ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ تمام طرحهای بدخواهانش را در هم شکست و بر عزت ایران اسلامی افزود.
جانشین سازمان عقیدتی - سیاسی وزارت دفاع *
ارسال به دوستان
توقیف محموله نفتی آمریکا در خلیجفارس در پی شکایت حقوقی بیماران پروانهای ایران
اثر پروانهای تحریم
گروه سیاسی: در پی تحریمهای کشورهای غربی و بهطور ویژه آمریکا که منجر به جلوگیری از فروش داروهای موردنیاز برای بیماران پروانهای توسط یک شرکت سوئدی شده و صدمات شدید جسمی و روحی را بر آنها وارد ساخته است، بیماران پروانهای (EB) شکایتی را علیه ایالات متحده آمریکا در دادگاه حقوقی روابط بینالملل (شعبه 55) تهران طرح کردند.
به گزارش «وطن امروز»، بر همین اساس، با پیگیریهای حقوقی انجامگرفته توسط وکیل پرونده، در نهایت دادگاه حکم توقیف محموله نفتی آمریکایی کشتی ADVANTAGE SWEET در خلیجفارس را صادر کرد و محموله این کشتی توقیف شد.
دادگاه رسیدگی به موضوع دعوای بیماران پروانهای(ایبی) به طرفیت دولت آمریکا سال 1400 در شعبه ۵۵ دادگاه حقوقی روابط بینالملل به ریاست قاضی پورمریدی برگزار شد. در این دادگاه دادخواست ۲۹۵ نفر از بیماران ایبی و خانه ایبی به طرفیت ۳۰ تن از اشخاص حقیقی و حقوقی از جمله دولت آمریکا درباره خسارات تحمیلشده این دولت به بیماران «ایبی» به واسطه تحریمهای دارویی رسیدگی شد. رسول تقدسی یکی از وکلای ۲۹۵ شاکی پرونده گفته بود: دادخواست خود را در ۲۷۷ صفحه به اضافه ۲ هزار صفحه مستندات به دادگاه ارائه دادهایم و خواسته دعوای حاضر تقاضای صدور حکم علیه خواندگان از جمله دولت ایالات متحده آمریکا، دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا، مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی است که مستقیم یا غیرمستقیم در وضع تحریمها علیه ایران نقش ایفا کردند و باعث ایجاد آسیبهای روحی، روانی و جسمی به بیماران ایبی شدند. وی افزود: به استناد ۵۰ فقره معاهدات داخلی و کنوانسیونها و قراردادهای بینالمللی خواستار جبران خسارتهای مادی و معنوی و اعمال مجازاتهای تنبیهی هستیم. تقدسی در بخش دیگری از سخنانش درباره قوانین داخلی رسیدگی به جبران خسارات علیه شخصیتهای کشورهای دیگر گفت: سال ۱۹۹۶ قانونی در آمریکا به تصویب رسید که بر اساس آن افراد آسیبدیده از حملات تروریستی در هر جای جهان میتوانند علیه دولتهایی که ادعا میشود عملیات تروریستی را انجام دادهاند طرح دعوا کنند و ما هیچ کم از آمریکا نداریم و همانند شهروندان آمریکایی دعوای خود را مطرح کردهایم و خواستار جبران خسارتهای مادی و معنوی و ادامه مجازاتهای تنبیهی هستیم. وی ادامه داد: به موجب بند ۴ طرحنامه مودت و کنسولی ایران و آمریکا که سال ۵۵ به تصویب مجلسین ۲ کشور رسیده است و جزو قوانین لازمالاجرای کشور ما است دولت آمریکا متعهد به رفتار عادلانه نسبت به اتباع و اموال شرکتهای کشور ما است. مبنای این قانون یک معاهده بین ۲ کشور است که باید اجرا شود.
* تنبیه دزدان دریایی
دیماه امسال نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یک نفتکش را با حکم قضایی در آبهای دریای عمان توقیف کرد. بنا به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، به دنبال تخلف کشتی سوئز راجان در اردیبهشت امسال و سرقت نفت ایران توسط آمریکا، نفتکش یادشده با نام جدید نیکولاساستی توقیف شد. نفتکش متخلف یادشده سال جاری محموله نفت متعلق به جمهوری اسلامی ایران را با هدایت آمریکا سرقت و به بنادر آن کشور منتقل کرده و در اختیار آمریکا قرار داده بود. این نفتکش با تغییر نام به نیکولاساستی در حال حمل نفت در دریای عمان بود که دی ماه امسال با حکم قضایی و تایید سازمان بنادر و کشتیرانی توسط نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تلافی سرقت نفت توسط رژیم آمریکا توقیف شد. پیش از این شبکه اسکاینیوز عربی به نقل از سازمان عملیات تجارت دریایی انگلیس گزارش داده بود: گزارشی درباره یک حادثه در 50 مایل دریایی شرق سواحل عمان دریافت کردیم. سازمان عملیات تجارت دریایی انگلیس اعلام کرد مقامات مسقط در حال تحقیق درباره این حادثه امنیتی در شرق سواحل عمان هستند. سازمان تجارت دریایی انگلیس همچنین اعلام کرد گزارشهایی مبنی بر ورود چند فرد مسلح به یک کشتی در نزدیکی عمان دریافت کرده است. این سازمان اعلام کرد قادر به تماس با این کشتی که مورد حمله قرار گرفته نیست. در بیانیه این سازمان همچنین آمده است: ما به کشتیها توصیه میکنیم هوشیار باشند و هرگونه فعالیت مشکوک را به ما گزارش دهند.
خرداد سال گذشته خبر توقیف یک نفتکش حامل نفت ایران در ساحل «گالوستون» واقع در ۸۰ کیلومتری شهر هیوستون آمریکا منتشر شد. خبری که حکایت از یک دزدی آشکار داشت؛ توقیفی که البته کشوقوسهای زیادی را در تخلیه بار کشتی به همراه داشت. در نهایت اما شهریور امسال خبر تخلیه و فروش نفت ایران در رسانههای آمریکایی منتشر شد. وزارت دادگستری آمریکا در بیانیه خود درباره نفت توقیفشده ایران نوشت: این نخستین حکم جنایی در تاریخ است که شرکتی را به دلیل تسهیل فروش و حملونقل غیرقانونی نفت ایران محکوم و بیش از ۹۸۰ هزار بشکه نفت خام قاچاق را توقیف میکند. در بیانیه وزارت دادگستری آمریکا آمده بود: ایالات متحده آمریکا در شکایت خود ادعا کرده است نفت کشتی بر اساس قوانین تروریسم و پولشویی آمریکا مصادره میشود. وزارت دادگستری آمریکا مدعی شده بود: این شکایت حاکی از طرحی است که شامل چند نهاد وابسته به سپاه پاسداران ایران و نیروی سپاه قدس برای فروش مخفیانه و انتقال نفت ایران به یک مشتری در خارج از آن کشور است. شرکتکنندگان در این طرح با استفاده از انتقال کشتی به کشتی، گزارش سیستم شناسایی خودکار جعلی، اسناد جعلی و ابزارهای دیگر تلاش کردند مبدا نفت را پنهان کنند. در این شکایت همچنین آمده بود: اجارهکننده کشتی از سیستم مالی آمریکا برای تسهیل حملونقل نفت ایران استفاده کرده است.
پیش از این نیز در موارد مشابهی همچون توقیف نفتکش ایرانی حامل سوخت که به سمت سوریه در حال حرکت بود از سوی انگلیس، ایران با مقابله به مثل و توقیف یک نفتکش انگلیسی این پیام را به طرف مقابل مخابره کرد که توقیف اموالش را بیپاسخ نمیگذارد. موقعیت ویژه ایران از نظر جغرافیایی و دسترسی به آبهای خلیجفارس و دریای عمان به عنوان شاهراه انرژی جهان از یک سو و عزم ملی برای بیپاسخ نگذاشتن توقیف کشتیهای ایرانی از سوی دیگر باعث شده هزینه مقابله با تجارت دریایی ایران در سالهای اخیر افزایش محسوسی یابد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
مسؤولیت ما از بلوچستان تا غزه
عباد محمدی: چند روز پیش برای خرید به یکی از منطقههای جنوب تهران رفته بودم، یکی از کاسبها تاکید داشت که هزینه خرید را به نام خانمی کارت به کارت کنم! خب! طبیعتا پیداست که این خواسته دیگر برای اغلب ما ایرانیها حداقل یک بار تکرار شده یا حداقل درباره آن شنیدهایم. موضوع هم کاملا آشکار است: «فرار از پرداخت مالیات». فروشنده که پافشاری حقیر را برای پرداخت با کارتخوان دید، کاملا برانگیخته گفت: «من دوست ندارم مالیات بدهم برود غزه خرج شود!» راستش این جمله و طرح آن از سوی یک ایرانی برایم خیلی غریب آمد. آیا رسوخ این سطح از تفسیر انحرافی در ذهن یک هموطن واقعا طبیعی است، در حالی که ما نه حضور مستقیم در سرزمینهای اشغالی داریم و نه اینکه مدل حمایتی ما در بیرون مرزها، مبتنی بر تامین مالی مستقیم است! ناخودآگاه به فروشنده گفتم، شما کارت بکش، من قول میدهم مالیات شما خرج رفع بحران سیل سیستانوبلوچستان شود. بماند که فروشنده آخر هم کارت نکشید و ما هم خرید نکردیم و دانستیم که این ترفند کاسبکارانه بوده است اما از آنجا که انگاره ذهنی یک فروشنده، کاملا سرایتپذیر است، به نظر میرسد پرداختن به 2 نکته در این مجال ضروری باشد. نخست آنکه مگر نمیشود هم حامی مردم مانده در سیلاب باشیم و هم نگران جان انسانها و آه مظلومان؟ یعنی حمایت از ایران و ایرانی با حمایت از مقاومت در تعارض است؟ و دوم اینکه آیا «تامین هزینه جنگ از جیب مالیاتدهندگان» که معمولا توسط دولتهایی مثل ایالات متحده در جریان است، در ایران هم رایج است؟
درباره نوع رفتار و سیاستگذاری ما نسبت به سیل و شرایط بحران و حتی شرایط غیر از بحران، منطق ما کاملا آشکار، واضح و قطعی است، «ما»ی ایرانی اعم از کارگزار و مردم موظف به حمایت از جامعه خود بدون هیچ کم و کاستی هستیم. این نگاه نه یک جمله شعاری است که هر از گاهی تکرار شود و نه یک جمله زیباست برای تماشاخانهها، بلکه یک باور ملی است. باید از همه مردم ایران در همه شرایط و زمانها برای عبور از سختیها و مشکلات حمایت شود، این قطعی است و حامی چه کسی است؟ هم دولت، هم ملت. یعنی این یک وظیفه یکطرفه هم نیست و همه ما نسبت به یکدیگر وظیفه داریم و متعهد به اجرای آن هستیم. کاستیهای کارگزاران را نیز بدون هیچ لکنتی فریاد میزنیم. چرا که در مساله منافع عمومی با کسی عهد اخوت نبستهایم اما با قسمت دوم ماجرا یعنی «جان انسانها و آه مظلومان» چه کنیم؟
ریشه این دست ادبیات انحرافی به سال 88 بازمیگردد؛ یکی از شعارهای معروف لیدرهای فتنه در آن زمان «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» بود. این شعار از همان زمان نیز نگاهی کاسبکارانه داشت! یعنی عدهای برای تامین منافع خود این دست عبارتها را تکرار میکردند، آن زمان (و حتی امروز) به دنبال کاسبی سیاسی بودند و حالا در مغازهها ابزار دست برخی شده برای سود بیشتر! گزارهای که از همان ابتدا نیز مشخص بود نه انسانی است، نه عقلانی! این جریان همواره القا میکرده که نظام جمهوری اسلامی ایران مردم خود را رها کرده و به دنبال تحقق ایدههای خود در دوردستهاست. همین نوع تفکر، زمان سیل خوزستان نیز که گروههای مقاومت به کمک مردم ایران آمده بودند (یعنی حامی گروه مقاومت بود و حمایتپذیر مردم ایران) سعی در کارشکنی و منفعتطلبی سیاسی داشت و این عجیب نیست که گاهی منفعتطلبیها اقتصادی شود. نکته این است که هر زمان و در هر مکانی این ادبیات به گوش شما خورد، بدانید که پای یک سوداگر در میان است، چرا که این جریان نشان داده دغدغه مردم را ندارد و صرفا با انسانها «منفعتپرستانه» برخورد میکند.
این گروه فکری حرکتی را منکر میشود که میداند به نفع جامعه ایرانی است. چرا که حضور ایران در منطقه در وهله اول به منظور ایجاد امنیت در داخل کشور انجام میشود. امروز کمتر فردی که در صحت عقل به سر میبرد میتواند منکر این موضوع شود که یک روزی راهبرد «جنگ را به داخل ایران میکشانیم» از سوی بسیاری از دشمنان ایران پیگیری میشد اما هیچگاه موفق نشد. یا شاید بازخوانی این جمله از نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل خالی از لطف نباشد که گفته بود «ایران باید با یک «تهدید معتبر هستهای» روبهرو شود!» این گزافهگویی، چندان هم قدیمی نیست و تنها 2 هفته قبل از آغاز عملیات توفان الاقصی از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفته شد. به نظر میرسد گاهی برخی یادشان میرود تهدید واقعی است.
نکته دوم اینکه دولت آمریکا متهم به خرج مالیات برای جنگ است؛ اما این درباره ایران هم صادق است؟ باید اذعان کرد این رویکرد در ایران تحققپذیر نیست، چراکه ما هیچگاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی خواستار جنگ نبودهایم و هیچ زمان هم به سمت ایجاد جنگ در نقطهای نرفتهایم. ما هیچ زمان ارتش و تجهیزات خود را برای آغاز درگیری به کشوری دیگر منتقل نکردهایم. ما هیچ وقت در امور دیگر کشورها دخالت و تلاش نکردهایم با استفاده از بمب و موشک، در آن کشور تغییر سیاسی ایجاد کنیم. اگر هم از گروه مقاومت حمایت کردهایم، آموزشی و لجستیکی بوده است. راهبرد ایران در منطقه ایجاد ثبات و نظم، همچنین عدم تهدید شدن مرزهای کشورمان در نقطه صفر مرزی بوده است. در واقع یعنی اگر رژیم صهیونیستی در حال تهدید ماست ما این تهدید را از مرزهای خود دور کردهایم و در نقطهای دیگر در حال پاسخ به آن هستیم. پیداست برای تامین امنیت باید هزینه کرد و نمیتوان منتظر ماند تا دشمن در کشور درگیری به راه بیندازد و بعد ما به فکر تامین امنیت باشیم. حال اگر کاسبی چه از منظر سیاسی و چه از بابت اقتصادی میخواهد سود کند، باید بپذیرد این خواسته درگرو تامین امنیت است. اینکه شما در همه زمانها (به ویژه ایام بحران) به کمک گروههای مختلف امدادی و مردمی، روانه منطقه بحران شوید، نوعی مسؤولیتپذیری در قبال جامعه است و همچنین تأکید بر وظیفه دولت اما این مسؤولیتپذیری نباید صرفا در مرزها باقی بماند و شما باید فکر خود را از مرزهای جغرافیایی خارج کنید. گاهی این پذیرش مسؤولیت، با حضور در میدان ثابت میشود (مانند آنچه در جریان سیل اتفاق میافتد و گروههای مختلف برای رفع آلام مردم آسیبدیده در منطقه حاضر میشوند) و گاهی نیز کافی است فریادت را به گوشهای ناشنوای جنایتکارها برسانی! برای این مهم فقط کافی است مسؤولیت اجتماعی خود را بپذیریم.
ارسال به دوستان
رئیسجمهور مبتلا به زوال عقل با ترامپ دیوانه رقابت میکند
آمریکای حماقت
* با انصراف نیکی هیلی از ادامه رقابتهای درونحزبی جمهوریخواهان/ * بایدن و ترامپ فعلا به عنوان کاندیداهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری 2024 آمریکا مشخص شدند
گروه بینالملل: بالاخره بعد از مدتها مبارزه انتخاباتی در آمریکا «سهشنبه بزرگ» از راه رسید و جو بایدن و دونالد ترامپ از 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه جواز ورود به دور نهایی مبارزات انتخاباتی را کسب کردند؛ انتخاباتی که با 3 موضوع بزرگ در نزد آمریکاییها گره خورده است؛ اقتصاد، مهاجرت و سیاست خارجی بویژه جنگ غزه.
جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا و دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آن کشور در رقابتهای انتخاباتی درونحزبی جمهوریخواهان و دموکراتها در روز سهشنبه بزرگ که در 15 ایالت برگزار شد، پیروز شدند.
بر اساس این گزارش، دونالد ترامپ در بیشتر ایالتها از جمله کالیفرنیا و تگزاس توانست تنها رقیب خود یعنی نیکی هیلی را شکست دهد. هیلی در این 15 ایالت تنها موفق به پیروزی در ایالت ورمونت شد. ترامپ پس از اعلام خبر پیروزی خود در انتخابات طی یک سخنرانی در عمارت مارالاگو در فلوریدا، این انتخابات را یک پیروزی بزرگ خواند و سیاستهای بایدن در موضوع مهاجرت را مورد انتقاد قرار داد و او را بدترین رئیسجمهور تاریخ آمریکا دانست.
همچنین بعد از این نتایج رسانههای آمریکایی بلافاصله خبری را منتشر کردند که نیکی هیلی، تنها رقیب ترامپ در انتخابات درونحزبی جمهوریخواهان از این رقابت کنارهگیری کرد. هیلی تا همین جای کار هم بسیار خوش درخشیده است. او تنها زنی بود که در تاریخ آمریکا در رقابت درونحزبی جمهوریخواهان توانست در 2 ایالت پیروز شود. او در ورمونت و واشنگتن دیسی توانست ترامپ را شکست دهد و تبدیل به یک بازیگر مزاحم برای ترامپ شود. او حتی در روزهای گذشته گفته بود به همراه یک زن دیگر به دور نهایی صعود میکنند و رئیسجمهور بعدی آمریکا یک زن خواهد بود. از طرفی آکسیوس روز گذشته گزارشی را منتشر کرد که نیکی هیلی قصد دارد بدون حمایت از ترامپ از دور رقابتها کنارهگیری کند. یکی از شگفتیهای دیگر این دوره رقابتهای درونحزبی آمریکا در جبهه دموکراتها اتفاق افتاد. جیسون پالمر که جوانترین کاندیدای تاریخ حزب دموکرات است، در جزایر ساموآی آمریکا توانست بایدن را شکست دهد. مهمترین نکته دیروز انتخابات آمریکا رقیب بایدن بود. رئیسجمهور فعلی آمریکا با آرای اعتراضی رقابت کرد. چندین آرای الکترال درونحزبی به رای سفید یا اعتراضی اختصاص یافت و رتبه دوم را کسب کرد. در 2 ایالت مهم ماساچوست و مینهسوتا، نزدیک 50 هزار نفر و در ایالت مهم کارولینای شمالی نیز نزدیک 88 هزار نفر به گزینه «Uncommitted» که به نوعی رای اعتراضی محسوب میشود، رای دادند. بیشتر آرای اعتراضی مربوط به جوانان اقلیتهای دینی مانند مسلمانان بوده است. جنگ غزه تاثیر بسیار زیادی بر انتخابات آمریکا گذاشته است و بسیاری از ترقیخواهان آمریکا که همان نسل z یا جدید آمریکا محسوب میشوند، از حمایتهای بیدریغ بایدن از اسرائیل بشدت عصبانی هستند. همین موضوع باعث شده است برخی نظرسنجیها روی این موضوع تکیه کنند و آن را دلیل این بدانند که ترامپ هم اکنون 4 درصد بایدن در رقابتها جلو است. به هر شکل بسیاری از ایالتهای آمریکا روز گذشته در «سهشنبه بزرگ» شاهد برگزاری انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری بودند. بر اساس نتایج حاصل از شمارش تقریبا ۹۰ درصد آرا، پیداست ۱۹ درصد رایدهندگان دموکرات در ایالت مینهسوتا به جای رای دادن به بایدن یا دیگر نامزدهای دموکرات، گزینه «هیچکدام» را انتخاب کرده و رای اعتراضی دادهاند.
انتخاباتهای ریاستجمهوری آمریکا در 2 مرحله ایالتی و ملی برگزار میشود؛ بدین شکل که در مرحله مقدماتی نامزدهای هر حزب در درون حزب با یکدیگر رقابت میکنند و در نهایت از هر یک از احزاب (که جمهوریخواه و دموکرات 2 حزب اصلی هستند) تنها یک نامزد به انتخابات سراسری راه مییابد. به این مرحله از این فرآیند، انتخابات مقدماتی یا انتخابات درونحزبی گفته میشود.
از سویی به گزارش خبرگزاری رویترز، جنبش «هیچکدام» یا «عدم تعهد» از طرفداران حزب دموکرات آمریکا خواسته بود در برگههای رای به جای انتخاب نامزد مورد حمایت خود، گزینه «هیچکدام» را انتخاب کنند تا بدین وسیله اعتراض خود را به سیاستهای رئیسجمهور دموکرات آمریکا در قبال جنگ غزه نشان دهند. این جنبش که هفته گذشته در انتخابات درونحزبی ایالت میشیگان سروصدای زیادی به پا و بیش از ۱۰۰ هزار رایدهنده را مجاب به رایدهی اعتراضی کرد، در سهشنبه بزرگ ۶ ایالت دیگر آمریکا را نیز درگیر کرد.
علاوه بر مینهسوتا، در ایالات آلاباما، کلرادو، آیووا، ماساچوست، کارولینای شمالی و تنسی هم شرکتکنندگان در انتخابات به جنبش «هیچکدام» یا «عدم تعهد» پیوستند. با شمارش ۸۵ درصد از آرا این ۶ ایالت، میتوان دید حمایت از این جنبش از 3.9 درصد در آیووا تا ۱12.7درصد در کارولینای شمالی متغیر بوده است.
گروه «بایدن را رها کن» در مینهسوتا پیش از برگزاری انتخابات گفت این ایالت حدود ۲۵۰ هزار مسلمان دارد و هدف این است دستکم ۱۰ هزار تن در برگههای رای گزینه هیچکدام را انتخاب کنند. با اینحال، با اعلام نتایج مشخص شد اقبال عمومی به این جنبش بسیار فراتر از انتظارات بوده است. سازماندهندگان این جنبش در مینهسوتا گفته بودند انتظار ندارند این اعتراض با همان سطح حمایتی مواجه شود که در میشیگان جلب توجه کرد اما در عمل حمایت بیشتر هم بود.
نکته بعدی حائز اهمیت در انتخابات آمریکا موضوع اقتصاد و مهاجرت است. دعوای مهاجرت از مکزیک به آمریکا در چند ماه اخیر بشدت داغ بوده است. در همین رابطه نیمی از مستاجران آمریکایی زیر بار سنگین هزینه مسکن قرار دارند. بر اساس گزارش مرکز مطالعات مسکن هاروارد، هزینه اجاره خانه به بالاترین حد خود در آمریکا رسیده و در حال حاضر آمریکاییها بیش از هر زمان دیگری زیر بار اجاره خانه هستند. 22.4 میلیون نفر در آمریکا با مشکل اجاره خانه مواجهند که از این میزان بیش از نیمی از آنها، بالای 50درصد درآمد خود را صرف اجاره خانه میکنند. سال 2022 حدود 83 درصد خانوارهای کمدرآمد تحت فشار هزینه مسکن بودند. گرانی مسکن باعث افزایش 12 درصدی بیخانمانی در سال 2023 نسبت به 2022 شده است.
شبکه بیبیسی با بیان این مطلب، در گزارشی به اظهار نظر برخی رایدهندگانی که اشتیاقی نسبت به رقابت دوباره بایدن و ترامپ ندارند، دیدگاه آنها درباره انتخابات ۲۰۲۰ و تغییرات انجام شده از آن زمان پرداخته است. در این گزارش آمده است: «کتلین مککللان» ۶۲ ساله و اهل لوییزیانا امیدوار بود «ران دسانتیس» نامزد جدید حزب جمهوریخواه برای انتخابات ۲۰۲۴ شود اما او دوباره قرار است به ترامپ رای بدهد. مککللان میگوید سال ۲۰۲۰ به ترامپ رای داده بود، چرا که از عملکرد او در دولت رضایت داشت. از سوی دیگر در یک نظرسنجی مشخص شد تعداد قابل توجهی از آمریکاییها تردید دارند که بایدن حافظه و دقت لازم را برای سمت ریاستجمهوری داشته باشد.
در این نظرسنجی که توسط آسوشیتدپرس و مرکز تحقیقات روابط عمومی(NORC) انجام شده، مشخص شد ۶ نفر از هر ۱۰ آمریکایی میگویند به ظرفیت و توانمندی جو بایدن برای سمت ریاست جمهوری این کشور یا اعتماد کامل ندارد یا اصلا اعتماد ندارند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، همچنین همین تعداد اعلام کردند به توانمندی ذهنی دونالد ترامپ نیز اعتماد کمی دارند.
این نظرسنجی از آن جهت مهم است که جو بایدن قرار است روز پنجشنبه در سخنرانی برای عموم حاضر شود و باید مردم را متقاعد کند مستحق سمت ریاست جمهوری آمریکاست.
در این میان، فقط ۳۸ درصد بزرگسالان ایالات متحده نحوه عملکرد بایدن به عنوان رئیسجمهور را تایید میکنند، در حالی که ۶۱ درصد مخالفند. دموکراتها (۷۴ درصد) بیشتر از مستقلها (۲۰ درصد) و تعداد کمی از جمهوریخواهان (۶ درصد) هم از عملکرد او حمایت میکنند اما نارضایتی گستردهای از نحوه رسیدگی بایدن به مسائل مختلف از جمله اقتصاد، مهاجرت و سیاست خارجی وجود دارد.
همچنین از هر ۱۰ آمریکایی، تنها ۴ نفر با شیوه برخورد بایدن با هر یک از مسائل یعنی مراقبتهای بهداشتی، تغییرات آب و هوایی، سیاست سقط جنین و درگیری بین روسیه و اوکراین موافق هستند.
مردم از نحوه برخورد بایدن درباره مهاجرت (۲۹ درصد)، درگیری بین اسرائیلیها و فلسطینیها (۳۱ درصد) و اقتصاد (۳۴ درصد) رضایت کمتری دارند.
در این نظرسنجی همچنین مشخص شد تقریبا ۶ نفر از هر ۱۰ آمریکایی (۵۷ درصد) فکر میکنند وضعیت اقتصاد ملی تا حدودی یا بسیار بدتر از قبل از روی کار آمدن بایدن در سال ۲۰۲۱ است. تنها ۳ نفر از هر ۱۰ بزرگسال میگویند اوضاع اقتصادی با ریاست جمهوری او بهتر شده است. با این حال، مردم نسبت به وضعیت حسابهای بانکی خود خوشبینتر هستند؛ ۵۴ درصد میگویند وضعیت مالی شخصی آنها خوب است.
در ادامه این نظرسنجی آمده است حدود یک سوم دموکراتها گفتند در نظرسنجی جدید به توانایی ذهنی بایدن خیلی یا اصلا مطمئن نیستند، در حالی که ژانویه ۲۰۲۲، این میزان ۱۴ درصد بود. فقط ۴۰ درصد دموکراتها گفتند به بایدن بسیار یا خیلی مطمئن هستند.
جمهوریخواهان عموما با تواناییهای ذهنی ترامپ راحتتر از دموکراتها با بایدن هستند. در این نظرسنجی ۵۹ درصد جمهوریخواهان بسیار یا خیلی مطمئن هستند که ترامپ تواناییهای ذهنی برای رئیسجمهور شدن را دارد. ۲۰ درصد دیگر تا حدودی به او اطمینان دارند و ۲۰ درصد چندان یا اصلا مطمئن نیستند.
بریت هیوم، تحلیلگر ارشد سیاسی فاکسنیوز از نگرانیهای فزاینده درباره سن و قدرت ذهنی رئیسجمهور بایدن شگفتزده شده است. وی معتقد است او یک بمب ساعتی است. از طرفی نظرسنجیها نشان میدهد مردم و احزاب چارهای ندارند و از رقابت مجدد بایدن و ترامپ لذت نمیبرند. حتی برخی اعتقاد داشتند رای سفید در دموکراتها و رای به هیلی در جمهوریخواهان، رای اعتراضی به بایدن و ترامپ بوده است.
ارسال به دوستان
ارتش یمن همه کشتیها را ملزم به گرفتن مجوز عبور از آبراهه راهبردی کرد
عبور از دریای سرخ به مقصد آمریکا و انگلیس هم ممنوع!
انقلابیون یمن در حال تثبیت جایگاه خود به عنوان محافظ تنگه راهبردی بابالمندب و آبراهههای 2سوی آن هستند. نیروی دریایی یمن در یک تحول جدی در پاسخ به تجاوزات ارتش تروریست آمریکا با همدستی انگلیس به خاک این کشور، همچنین نقش آنها در حمایت از رژیم صهیونیستی در جریان نسلکشی مردم غزه، این 2 رژیم آنگلوساکسون را تروریستی قلمداد کرده و تنبیهات معتنابهی را علیه ناوگانهای مرتبط با آنها تدارک دیده است. از مهر گذشته، ارتش یمن در اقدامی برای همبستگی با مردم تحت ستم فلسطین، کشتیهای مرتبط با رژیم صهیونیستی را که وارد آبهای این کشور میشوند، هدف قرار میدهد. اخیرا ارتش یمن که متحد جنبش مقاومت انصارالله است، تاکید کرده کشتیهای غیرمرتبط با رژیم صهیونیستی، آمریکا یا انگلیس هدف حمله قرار نخواهند گرفت. در همین راستا دولت نجات ملی صنعا ضمن ملزم کردن تمام کشتیهای مایل به عبور از آبهای سرزمینی یمن به اخذ مجوز اداره امور دریایی یمن، اعلام کرد شناورهای متعلق به ایالات متحده و بریتانیا یا به مقصد این کشورهای متخاصم نیز همانند شناورهای اسرائیلی، در صورت عبور از آبهای یمن توقیف خواهند شد. مسفر النمیر، وزیر ارتباطات یمن دوشنبه به شبکه تلویزیونی المسیره در این باره گفت: «آماده کمک به درخواستهای مجوز و شناسایی کشتیها توسط نیروی دریایی یمن هستیم و تایید میکنیم این به دلیل نگرانی برای امنیت آنها است». از جمله آبهای سرزمینی یمن که نیاز به مجوز عبور دارند میتوان به تنگه بابالمندب در دهانه دریای سرخ اشاره کرد. حدود 15 درصد ترافیک کشتیرانی جهان از این گذرگاه و از کانال سوئز عبور میکند. در جدیدترین اقدام، ارتش و کمیتههای مردمی یمنشامگاه سهشنبه در بیانیهای اعلام کرد: «با استعانت از خداوند متعال، نیروهای مسلح یمن عملیات نظامی موثری را انجام دادند که طی آن 2 ناوشکن آمریکایی در دریای سرخ از طریق شناورهای دریایی، نیروی موشکی و نیروی هوایی بدون سرنشین هدف قرار گرفتند. این عملیات با تعدادی موشک دریایی و پهپاد انجام شد». در این بیانیه بار دیگر تاکید شده که عملیات نیروهای مسلح یمن تا پایان تجاوزات و رفع محاصره تحمیلی بر مردم فلسطین در نوار غزه متوقف نخواهد شد. سنتکام، مرکز فرماندهی ارتش تروریست آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا نیز دیروز در واکنش به این حملات مدعی شد یک موشک و 3 پهپاد را که شب قبل به سمت ناو یواساسکارنی پرتاب شده بود، سرنگون کرده است. البته سیاست آمریکاییها و شرکای انگلیسیشان در منطقه مبنی بر این است که صدمات و تلفات نیروهای خود ناشی از حملات محور مقاومت را سانسور یا با تاخیر اعلام میکنند. برای مثال خبر انهدام کشتی انگلیسی روبیمار که ماه گذشته در دریای سرخ هدف یمنیها قرار گرفت و یکشنبه گذشته غرق شد، با تاخیر به رسانهها راه یافت. محمد البخیتی، عضو دفتر سیاسی انصارالله یمن نیز این هفته بار دیگر بر اینکه حملات به شناورهای اسرائیلی، آمریکایی و انگلیسی در دریای سرخ و بابالمندب با همدستی این رژیمها در نسلکشی مردم غزه مرتبط است تاکید کرد. او در پستی با انتشار تصویر کشتی تازه غرقشده روبیمار متعلق به بریتانیا در شبکه ایکس نوشت: «نسلکشی در غزه را متوقف کنید؛ در این صورت ما هم عملیات نظامی خود را علیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل متوقف خواهیم کرد. آیا این یک خواسته عادلانه، اخلاقی و انسانی نیست؟» آمریکا و انگلیس با راهاندازی یک کارزار کذایی و عمدتا تبلیغاتی از دی ماه، در پاسخ به عملیات نیروی دریایی یمن، شهرها و پایگاههای این کشور را هدف حملات کور هوایی و موشکی قرار میدهند. آخرین موج تجاوز هوایی آمریکا و انگلیس به خاک یمن در منطقه بقیم در استان صعده، شامگاه سهشنبه بود که پس از هدف قرار گرفتن یک کشتی کانتینری سوئیسی متعلق به مالکان اسرائیلی قبل از ورود به تنگه بابالمندب انجام شد. این کشتی پس از هدف قرار گرفتن راهی بندر جیبوتی شد. ارتش یمن نیز بلافاصله تجاوز آمریکاییها و شرکایشان را با حمله همهجانبه موشکی و پهپادی به 2 ناوشکن پنتاگون در دریای سرخ پاسخ داد. به گزارش شبکه الجزیره، این حمله تنها ساعتی پس از آن صورت گرفت که مقامات دولت یمن اعلام کردند از این به بعد نه تنها کشتیهای متعلق به آمریکا و انگلیس بلکه تمام کشتیهایی که به مقصد بنادر انگلیس و آمریکا در حال حرکت هستند نیز هدف موشکها و پهپادهای ارتش این کشور قرار خواهند گرفت. این هفته همچنین 3 کابل انتقال دادههای شبکه جهانی (اینترنت و تلفن) در عمق دریای سرخ قطع شد. شرکت هنگکنگی اچجیسی گلوبال کامیونیکیشنز در بیانیهای قطع شدن این کابلها را تأیید اما به دلیل آن اشاره نکرد. این شرکت میگوید خطوط قطعشده شامل «آسیا – آفریقا - اروپا ۱»، «دروازه هند»، «سیکام» و «تیجیان -گالف» هستند و ۲۵ درصد جریان تبادل اطلاعات عبوری از زیر دریای سرخ دچار اختلال شده است.
در این بیانیه همچنین آمده است: مسیر کابلهای دریای سرخ برای انتقال دیتا از آسیا به اروپا حیاتی است و این شرکت تغییر مسیر دیتا را آغاز کرده است. در حالی که ائتلاف آمریکایی ابتدا تلاش داشت در این سانحه، ارتش یمن را مقصر جلوه دهد اما به نظر میرسد آسیبدیدگی کابل دیتا بر اثر برخورد شناورهای گذری بوده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|