|
اخبار
بشار اسد در گفتوگو با رئیسی:
رژیمصهیونیستی بر اساس قتل و خونریزی شکل گرفته است
رئیسجمهور سوریه در تماس با رئیسجمهور کشورمان ضمن اشاره به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به مقر هیات دیپلماتیک ایران، گفت: این رژیم بر اساس قتل، خونریزی، آواره کردن دیگران و غصب حق آنها شکل گرفته و نسلکشی و جنایتهای مستمر در نوار غزه از ۶ ماه پیش تاکنون، بهترین سند وحشیگری این رژیم است. به گزارش فارس، «بشار اسد»، در تماس تلفنی با «سید ابراهیم رئیسی»، همتای ایرانی خود، شهادت شماری از مستشاران نظامی ایران را در حمله وحشیانه رژیم پلید صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق صمیمانه تسلیت گفت. بشار اسد در این تماس تلفنی، از طرف خود و به نیابت از ملت سوریه، با خانوادههای شهیدان و ملت عزیز ایران در پی این ضایعه بزرگ، عمیقا ابراز همدردی و همبستگی کرد. رئیسجمهور سوریه تاکید کرد اقدام رژیم صهیونیستی در حمله به مقر هیات دیپلماتیک ایران در یک منطقه مملو از غیرنظامیان باعث تعجب نیست، چرا که این رژیم بر اساس قتل، خونریزی، آواره کردن دیگران و غصب حق آنها شکل گرفته و نسلکشی و جنایتهای مستمر در نوار غزه از 6 ماه پیش تاکنون، بهترین سند وحشیگری این رژیم است.
***
این جنگ با شکست اسرائیل پایان مییابد
سعدالله زارعی، کارشناس ارشد مسائل منطقه و جبهه مقاومت معتقد است جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه با شکست اشغالگران پایان خواهد یافت. زارعی دیروز در یک نشست خبری با اشاره به حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری کشورمان در دمشق درباره راهبرد جمهوری اسلامی ایران در جنگ غزه اظهار داشت: راهبرد ایران از ابتدا پایان یافتن جنگ با شکست اسرائیل است. معتقدیم این شکست اتفاق افتاده اما اعترافی به آن نشده است. به گزارش مهر، وی افزود: جمهوری اسلامی اولیای دم شهدای ایران است، لذا این جنگ با شکست و پایان اسرائیل به پایان خواهد رسید. انتقام خون شهدای جنایت رژیم اسرائیل قطعا گرفته خواهد شد. وی درباره ایجاد بازدارندگی در برابر چنین اتفاقاتی، گفت: بازدارندگی ما را با شهدایی که میدهیم نمیسنجند، چرا که برای افزایش قدرت بازدارندگی خودمان باز هم شهید خواهیم داد. وی با اشاره به جلسه سهشنبه شب شورای امنیت سازمان ملل، افزود: اینکه اساسا چنین جلسهای بهسرعت برگزار میشود نشان میدهد فضای بینالمللی اسرائیل کاملا تغییر کرده است. اگرچه انتظار داریم با توجه به شکسته شدن خط قرمز حمله به اماکن دیپلماتیک، شورای امنیت موضع بگیرد. زارعی عنوان کرد: در نتیجه حملات به رژیم اسرائیل در ۶ ماه گذشته بیش از ۷ هزار نفر کشته و ۱۰ هزار نفر زخمی شدند که در مجموع ۱۷ هزار کشته و زخمی میشود که برای تاریخ اسرائیل بسیار بد است. در طول ۶ ماه جنگ علیه غزه، آمریکا ۳۰۰ هواپیما و ۵۰ کشتی و ۳۵ هزار تن سلاح به اسرائیل منتقل کرده است.
***
شنبه ۱۸ فروردین در اصفهان عزای عمومی اعلام شد
فرمانده سپاه حضرت صاحبالزمان(عج) استان اصفهان گفت: استانداری اصفهان شنبه ۱۸ فروردینماه را به مناسبت شهادت سردار سرلشکر محمدرضا زاهدی در اصفهان عزای عمومی اعلام کرد. به گزارش مشرق، سردار مجتبی فدا، فرمانده سپاه حضرت صاحبالزمان(عج) استان اصفهان روز چهارشنبه اظهار داشت: استانداری اصفهان روز شنبه ۱۸ فروردینماه را در اصفهان عزای عمومی اعلام کرد. وی افزود: پیگیریهای مختلفی انجام شده است اگر استان یا شهر اصفهان روز شنبه تعطیل شد، مراسم تشییع پیکر سردار شهید زاهدی صبح روز شنبه انجام میشود اما اگر تعطیل نشد، مراسم تشییع بعدازظهر شنبه برگزار خواهد شد، همه دستگاهها تدابیر لازم برای تهیه افطاری برای مردم حاضر در مراسم تشییع را انجام میدهند. سردار فدا گفت: مردم اصفهان حماسهای را که در تشییع پیکر آیتالله ناصری یا ۲۷ شهید امنیت لشکر ۱۴ امام حسین(ع) رقم زدند در تشییع پیکر شهید زاهدی نیز رقم خواهند زد و چشم دشمنان را کور خواهند کرد. فرمانده سپاه حضرت صاحبالزمان(عج) استان اصفهان در پایان بیان کرد: یکی از ظرفیتهایی که میتوانیم ندا و پیام سردار شهید زاهدی را به جهان مخابره کنیم، حضور پرشور مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس است.
ارسال به دوستان
یادداشت
خطای جبرانناپذیر صهیونیستها
محمدمهدی ایمانیپور*: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام سرلشکر پاسدار «محمدرضا زاهدی» و جمعی از همرزمان ایشان به دست رژیم مجعول صهیونیست تاکید کردند: آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد؛ به حول و قوه الهی.
درباره پیام گویا و قاطعانه رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی نکات سهگانهای وجود دارد که لازم است در کنار یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.
۱- جنایت اخیر رژیم اشغالگر قدس فراتر از جنبه همیشگی جنایات این رژیم که آکنده از توحش، نقض اصول انسانی و حتی اصول ابتدایی منازعه است، نقض قواعد آمره و حقوق دیپلماتیک مندرج در کنوانسیون وین محسوب میشود. ما اکنون نه تنها از یک جنایت، بلکه از یک «جرم آشکار» سخن میگوییم. زمانی که در معادلات حقوقی سخن از «جرم» به میان میآید، متعاقبا موضوع «مجازات مجرم» نیز موضوعیت پیدا میکند. از این رو پاسخ جمهوری اسلامی ایران به جنایت صورتگرفته از سوی صهیونیستها، به لحاظ اجرایی قطعیت و به لحاظ حقوقی نیز موضوعیت دارد و رژیم اشغالگر قدس عوارض و تبعات سنگین آن را درک خواهد کرد. رهبر حکیم انقلاب اسلامی وعده دادهاند رژیم صهیونیستی از این جنایت و «امثال آن» پشیمان خواهد شد. معنای این عبارت مشخص است: اینکه پاسخ جمهوری اسلامی ایران به اندازهای شدید است که نه تنها معطوف به جنایت اخیر صهیونیستها میشود، بلکه هزینه تکرار این جنایات را از سوی تلآویو افزایش خواهد داد.
۲- نکته بعد معطوف به چرایی اقدام جنایتکارانه و وقیح اخیر صهیونیستها در دمشق است. بدون شک کمتر عقل سلیمی تصور میکند اقدام تجاوزکارانه اخیر، برگرفته از ابتکار عمل میدانی و راهبردی رژیم اشغالگر قدس و تسلط آن بر صحنه است! شکست صهیونیستها در جنگ غزه و عدم تحقق اهداف سهگانه نتانیاهو مبنی بر «اشغال غزه»، «نابودی حماس» و «آزادی اسرای صهیونیست» سبب شده تلآویو با بحرانی مزمن و عمیق مواجه شود. این بحران در ۳ سطح داخلی، منطقهای و جهانی قابل فحص و بررسی است. صهیونیستها نه تنها میدان نبرد، بلکه فرامتن آن را نیز از دست دادهاند. از این رو اقدام اخیر صهیونیستها نه مصداق یک «کنش مقتدرانه»، بلکه نماد نوعی «واکنش ناشی از استیصال» محسوب میشود.
گذشت زمان و فرسایشی شدن جنگ غزه، بیش از پیش رژیم اشغالگر قدس را بین افکار عمومی دنیا منفور ساخته و نهتنها گذشته و حال، بلکه آینده این رژیم جعلی و کودککش را هدف قرار داده است. در چنین شرایطی سخن گفتن از ابتکار عمل و عقلانیت راهبردی در اردوگاه صهیونیستها بیشتر به یک طنز شبیه است.
۳ـ جنگ ترکیبی دشمن صهیونیست علیه بشریت، خصوصا ملتها و دولتهای آگاهی که در حال افشای ماهیت پلید، اشغالگرانه و نامشروع این رژیم هستند، شدت گرفته است. این تهدید ترکیبی، مقاومت ترکیبی و هوشمندانهای را میطلبد که لزوما بر واکنش در برابر دشمن متمرکز نیست و در بسیاری مقاطع باید خلاقانه و کنشگرانه عمل کند. خیزش جهانی در راهپیمایی روز جهانی قدس، یکی از مصادیق مقاومت ترکیبی و اثرگذار در برابر دشمن صهیونیست محسوب میشود. آنچه بیش از پیش تلآویو و حامیان غربی آن را در جنگ شناختی، نظامی، فرهنگی، سیاسی و... علیه فلسطینیان ناکام میگذارد، بسط و تکمیل شبکه مقاومت جهانی علیه آنهاست. پس از وقوع عملیات توفان الاقصی، چنین مسیر مقدسی با صلابت و سرعت بیشتری طی شده و قطعا پس از برگزاری راهپیمایی باشکوه و متفاوت فردا ـ روز جهانی قدس ـ شدت و عمق بیشتری به خود خواهد گرفت.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *
ارسال به دوستان
اقدام حقوقی درباره جنایت صهیونیستها بررسی میشود
معاون حقوقی ریاستجمهوری گفت: شورای عالی امنیت ملی درباره شکایت از اسرائیل تصمیمگیری میکند و درباره تصمیمات حقوقی بزودی اطلاعرسانی میکنیم. به گزارش تسنیم، محمد دهقان در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره شکایت حقوقی از اسرائیل درباره حمله به کنسولگری ایران در دمشق، گفت: شورای عالی امنیت ملی در این باره تصمیمگیری میکند و درباره تصمیمات حقوقی بزودی اطلاعرسانی میکنیم. وی افزود: در حال بررسی حقوقی هستیم و موضوعات بزودی اطلاعرسانی خواهد شد.
ارسال به دوستان
تأملی بر تأکید اخیر رهبر انقلاب بر اثربخشی بیشتر رسانه نسبت به قدرت سخت در مواجهه با دشمن
جبهه قلمدار
رهبر انقلاب در دیدار شعرا که به یک سنت ثابت در ماه مبارک رمضان تبدیل شده به اهمیت رسانه در دنیای جدید بویژه در تقابل با جنگ روانی دشمن اشاره و تصریح کردند رسانهها بیشتر از موشک و پهپاد در عقب راندن دشمن موثر هستند.
درباره این فرمایش رهبر معظم انقلاب میتوان چند نکته را مورد توجه قرار داد.
1- تاکید رهبر انقلاب بر میزان و محدوده اثربخشی رسانه به معنای نفی ابزار سخت دفاعی در مقابل دشمن نیست. در واقع ایشان بدون نفی قدرت سخت، به اولویت داشتن قدرت نرم در مواجهه با نقشههای دشمن تاکید کردهاند. رهبر انقلاب دستکم از ۳ دهه قبل نسبت به مقوله تهاجم فرهنگی هشدار دادهاند و طی این مدت بارها نیز نسبت به مراقبت از سرحدات نرمافزاری و عقیدتی انقلاب اسلامی و هنجارهای ملی و مذهبی مردم ایران انذار دادهاند. این بار در روزهای نخستین سال ۱۴۰۳، تاکید ایشان بر اولویت داشتن اثربخشی مقابله نرم با دشمن نسبت به مواجهه سخت، این مهم را یادآوری میکند که در مواجهه جبهه انقلاب با نقشهها و برنامههای دشمن، اکنون قدرت رسانهای بیشتر از قدرت سخت نظامی به کار میآید. تحلیل و تفسیر موجز این اشارت رهبر انقلاب این است که خط مقدم جمهوری اسلامی با دشمنان، اکنون نه در مرزها و خیابانها، بلکه در ذهنها، فکرها و قلبهاست. اسلحه و امکانات این نبرد نرم قطعا رسانهها هستند اما رسانه صرفا ابزار و امکان انتقال پیام و مفاهیم است. در واقع اکنون خط مقدم مواجهه با دشمن، صحنه مقابله پیامها و مفاهیم است؛ پیامهایی که باید در ۳ حوزه آنها را منظم کرد.
الف - رفتار تهاجمی و فعالانه: نظم غربی به عنوان مهمترین دشمن سیستماتیک جمهوری اسلامی ایران، اکنون در وضعیت ضعیف و شکنندهای قرار دارد. یکی از پیامهایی که باید توسط رسانهها تولید و به صورت گسترده توزیع شود؛ ضعف، ناکارآمدی و ناعادلانه بودن این نظم و اشاره مکرر به مصادیق آن است. نقطه عطف شکنندگی و اضمحلال نظم غربی در باور عمومی مردم دنیا، جنایاتی است که در غزه رخ میدهد و بانی و زمینهساز آن، نظام غربی به ریاست آمریکاست. در کنار مساله غزه که همه هنجارها و ارزشهای ادعایی نظام غربی را به چالش میکشد، شکافهای طبقاتی و اجتماعی کشورهای غربی مانند آمریکاست؛ انتخابات ریاستجمهوری آمریکا سوژه مناسبی است که رسانههای داخلی در سال جدید روی آن تمرکز کرده و از دل تحولات مربوط به آن، ماهیت اصلی نظام لیبرال - دموکراسی و تضادهای سیستماتیک آن با منافع ملی آمریکا و نیز بیاعتباری ساختارهای آن نزد افکار عمومی مردم این کشور را نشان دهند. دیکتاتوری دولتهای اروپایی بویژه در مواجهه با رشد اسلامگرایی در این قاره و نیز شکنندگی آنها در مواجهه با جنگ اوکراین از جمله موضوعاتی است که رسانههای ایرانی در رویکرد فعالانه خود علیه دشمن باید روی آن تمرکز کنند.
ب- وحدت ملی: فتنه ۱۴۰۱ با همه تبعات و آسیبهایی که به جامعه ایرانی وارد کرد، دچار شکست شد. پروژه ۱۴۰۱ پروژه براندازی جمهوری اسلامی بود؛ همه ابزارهای سخت و نرم و تمام اندوختههای آنان در ۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب به میدان آورده شد اما شکست سنگینی خوردند. تعطیلی شبکه «منتو» در اواخر سال گذشته و نیز اعلام تعطیلی دفتر واشنگتن شبکه تروریستی «اینترنشنال» از نشانههای شکست پروژه براندازی سال ۱۴۰۱ است و این موضوع حاکی از تغییر دستور کار سرویسهای غربی در نحوه مقابله با ایران است. جمع کردن بساط پیمانکاران رسانهای پروژه براندازی در سال ۱۴۰۱ اگر چه یک خبر خوب برای رسانههای انقلابی است اما با توجه به آسیبهای اجتماعی و امنیتیای که فتنه ۱۴۰۱ بر ایران وارد کرده است، این تحلیل دور از ذهن نیست که دشمن پس از شکست در پروژه پاییز ۱۴۰۱، این بار به دنبال تعریف دستور کارهای جدید و خلق رسانههای جدید برای تمرکز بر آسیبهای وارد کرده به کشور و نظام است. در اتفاقات پاییز ۱۴۰۱، دشمن راهبردهای خود را در ۳ حوزه متمرکز کرد؛ زنان، شکاف قومی و شکاف مذهبی. در حوزه زنان همچنان موضوع کشف حجاب و بدپوششی به عنوان ظرفیتی علیه نظام حفظ شده است. ضمن اینکه از این ظرفیت به عنوان اهرمی برای ضدیت با دین و ارزشهای دینی استفاده میشود. در حوزه شکافهای مذهبی اگر چه دشمن دستاورد قابل توجهی نداشته است و دیپلماسی منطقهای ایران و مساله غزه تا حدود زیادی مانع ایجاد و تعمیق شکاف مذهبی شده است اما تحرکات مذهبی در برخی استانهای غربی بویژه در شرق کشور به خصوص پیوندهایی که بین متولی مسجد مکی زاهدان با برخی عناصر فعال در فتنه ۱۴۰۱ ایجاد شده، نشان میدهد دشمن همچنان ایجاد و تعمیق شکاف مذهبی را به عنوان یکی از راهبردهای خود پیگیری میکند. موضوع شکافهای قومی اما جدیتر است. با توجه به تمرکز بر عادیسازی، موضوع تجزیه و نیز تلاش برای اعتباربخشی به گروهکهای تجزیهطلب توسط رسانههای فعال در فتنه سال ۱۴۰۱، تحرکات قومیتگرایانه در کشور نیز تشدید شده است.
یکی از راهبردهایی که رسانههای انقلابی در سال جدید باید نسبت به آن توجه ویژه داشته باشند، دوری از پرداختن به هر سوژه و موضوعی است که موجب تشدید هر کدام از این راهبردهای سهگانه دشمن میشود. بویژه گیر افتادن در دوقطبیسازیهای کاذبی که آبشخور این راهبردهای سهگانه است؛ یکی از تکالیف مهم رسانههای انقلابی است. در نقطه مقابل، باید راهبرد ایجاد وحدت و انسجام ملی و خلق همدلی در دستور کار قرار گیرد. در این راستا حداقلیترین کار ممکن، ضریب دادن به موضوعاتی است که بستر و زمینه مشترک ملی، دینی و مذهبی دارند. تولید پیام همدلی و انسجام ملی از دل مناسبتها و مناسک ملی و دینی، هنری است که باید رسانهها خود را به آن مجهز کنند.
پ- امیدآفرینی: برای افزایش ضریب امیدآفرینی در جامعه باید گزاره «تغییر» در جامعه ملموس شود. قطعا بخشی از این مهم وابسته به عملکرد دستگاهها است. پوشش هنرمندانه و واقعی توفیقات و دستاوردها دولت، مجلس، قوه قضائیه و سایر دستگاهها و نهادها، کمترین کاری است که رسانههای انقلابی باید در راستای امیدآفرینی در جامعه انجام دهند. برای پوشش اثربخش این دستاوردها باید ۴ نکته مورد توجه قرار گیرد:
اول؛ استفاده از ابزار و امکانات رسانهای روزآمد و فراگیر. اینکه مردم اخبار و اطلاعات خود را از طریق کدام یک از مدیومهای رسانهای دریافت میکنند بسیار مهم است. گفتن واقعیتها در جایی که مردم نمیشنوند و نمیبینند، آب در هاون کوبیدن است. بنابراین باید راههای ارتباط با مردم را دانست و از آن طریق با مردم سخن گفت.
دوم؛ باید نسبت به تولید رسانههای جدید نیز توجه جدی کرد. زمانی که ارتباطگیری رسانههای موجود با عموم مردم دچار خدشه میشود، بدیهی است باید به فکر تولید رسانههای جدید بود. باید راههای ارتباط جدید با جامعه مخاطب ایجاد کرد. قطعا یکی از موانع ایجاد این راههای ارتباط جمعی جدید، وجود نگاهها و ملاحظات کلیشهای محافظهکارانه و محدود نسبت به رسانههاست. رسانه ابزار و کریدور انتقال پیامها و مفاهیم است. برای انتقال پیامهای جدید باید رسانههای جدید خلق کرد و در این راستا حتما لازم است نگاه جدیدی نسبت به این قبیل رسانهها ایجاد شود.
سوم؛ باید در توزیع و پوشش خدمات و دستاوردها، از نگاه سنتی «روابط عمومی محور» عبور کرد و پرداخت هنرمندانه منطبق بر واقعیتهای مربوط به باور عمومی را جایگزین کرد. پیششرط پرداخت هنرمندانه و اثرگذار به دستاوردها و توفیقات کشور، این است که متولیان رسانه باید بدانند دستگاه فکری و محاسباتی جامعه چگونه عمل میکند. فرآیند تولید خبر و انتقال پیام باید برای جامعه مخاطب باورپذیر باشد. سادهترین تکنیک برای ایجاد ارتباط و مفاهمه بین رسانه و جامعه مخاطب و به تبع آن، اثرگذاری اقدامات رسانهای، واقعگرایی است.
چهارم؛ رسانه حلقه آخر روایت است. این تصور که وظیفه جهاد تبیین در عملکرد رسانهها و میزان بهرهمندی آنان از دانش رسانه متبلور میشود، ناشی از فهم اشتباه از رسانه است. روایت محدود به رسانه نیست. روایت از ابتدای خلق یک تصمیم و از شروع یک اقدام آغاز میشود. رسانه عمدتا هنر روایتگری است، بنابراین لازم است تصمیمگیران و مجریان و صاحبان تریبون به هنر روایتگری و تبیین نیز آراسته شوند.
در این بخش لازم است یک موضوع بسیار مهم نیز مورد توجه قرار گیرد. کسانی و رسانههایی هستند که به هر دلیل، به خصوص به بهانه رقابتهای سیاسی، تولید ناامیدی میکنند. یک بخش از وظیفه مقابله با این افراد و رسانهها، بر عهده رسانههای دلسوز و انقلابی است اما بخش مهمی از وظیفه مقابله با عوامل مایوسسازی مردم، ابتدا بر عهده متولیان و مسؤولان و سپس بر دوش نهادهای نظارتی است. بویژه در سال جدید لازم است دستگاههای نظارتی، امنیتی و قضایی نسبت به برخورد با مایوسسازان، خاصه باند موسوم به «پروژه افشاگران» ملاحظات را کنار گذاشته و مانع هدررفت تلاش رسانههای انقلابی برای تولید امیدآفرینی و مقابله با دشمن شوند.
نکته پایانی اینکه جلب اعتماد عمومی از طریق تمرکز بر مطالبات واقعی و حداکثری مردم و تولید زبان مشترک انجام میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای رسانه که جایگاه و میزان اثربخشی آن را نشان میدهد، ساختن باور و ادبیات اجتماعی مشترک حول آن باور و اعتقاد است.
ارسال به دوستان
برای حفظ بازدارندگی
مهدی بختیاری: جنگندههای رژیم صهیونیستی عصر دوشنبه 13 فروردین مصادف با سالروز شهادت امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه آلاف التحیه و الثنا، با حمله به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق پایتخت سوریه، 7 نفر از فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران را به شهادت رساندند. این نهمین حمله صهیونیستها در خاک سوریه طی سالهای اخیر بود که در آن فرماندهان یا اعضای سپاه پاسداران به شهادت رسیدند.
پیش از این در سالهای 93، 97، 1400و 1402 (4 مرتبه) و اوایل سال جاری (1403) در مجموع 20 نفر به شهادت رسیده بودند و در حمله اخیر نیز 7 نفر از فرماندهان و اعضای سپاه در سوریه شهید شدند. حمله اخیر از چند جهت قابل توجه است: اول اینکه این حمله به صورت مستقیم و رسما به سفارت جمهوی اسلامی ایران در پایتخت یک کشور دیگر انجام شد که در طول سالهای گذشته سابقه نداشته است.
ساختمان کنسولگری ایران در دمشق در این حمله مورد اصابت چند موشک هوا به زمین قرار گرفت و به صورت کلی ویران شد و این جدیترین خط قرمزی بود که توسط صهیونیستها شکسته شد. نکته دوم وضعیت اسرائیل در مقطع این حمله است. صهیونیستها بعد از ۶ ماه جنگ، در غزه به بنبست رسیدهاند و بهرغم جنایات فراوان و کشتار بیش از 32 هزار انسان بیگناه (که بیش از 70 درصد آنها زنان و کودکان هستند) نتوانستند اهداف اعلامی خود را محقق کنند.
این عدم دستیابی به اهداف، دولت نتانیاهو را از چند جهت تحت فشار قرار داده است. آنها در داخل سرزمینهای اشغالی تحت فشار افکار عمومی به خصوص خانواده کشتهشدهها و اسرای اسرائیلی در این جنگ هستند. احزاب و گروههای مخالف دولت روز به روز فشار خود را برای سرنگونی نتانیاهو بیشتر میکنند و در عرصه بینالمللی نیز اسرائیل روز به روز منزویتر میشود (رای ممتنع و اجباری آمریکا به قطعنامه آتشبس شورای امنیت سازمان ملل پس از 3 بار وتوی قبلی در همین جهت قابل ارزیابی است).
بنابراین نتانیاهو میداند پایان این جنگ به این شکل به منزله پایان قطعی حیات سیاسی او و دولتش خواهد بود لذا بشدت به دنبال گسترش جنگ به جبهههای دیگر است.
برنامه آنها برای حمله به رفح (به رغم مخالفتهای جهانی) یا حمله احتمالی به جنوب لبنان و اقدام اخیر در هدف قرار دادن سفارتخانه کشورمان نیز میتواند در همین جهت تحلیل شود. طی روزهای گذشته با جدیتر شدن مذاکرات برای پایان جنگ غزه، مقامات ارشد حماس و جهاد اسلامی فلسطین به ایران آمدند و با عالیترین مقامات کشورمان دیدار کردند.
این حضور و دیدارها در مقطع فعلی پیامهای متعددی برای صهیونیستها و پشتیبانان مقاومت فلسطین داشت و بیانکننده نقش موثر و فعال ایران در روند اتفاقات فلسطین بود و بعید نیست این ترور هم واکنش عصبی اسرائیل به این نقشآفرینی بویژه در مقطع فعلی باشد.
علاوه بر این، در ماههای گذشته جبهه مقاومت بر فشار بر رژیم اشغالگر قدس افزوده است که حمله پهپادی به بندرامالرشاش (ایلات) یک روز قبل از ترور فرماندهان ایرانی، یک نمونه روشن آن بود.
اسرائیل بخوبی میداند ایران و فرماندهان سپاه در سوریه نقشی مستقیم در حمایت از فلسطین دارند و این حمایت بدون لکنت زبان و به وضوح بارها اعلام شده است لذا ترور این فرماندهان از قبل در دستور کار صریح این رژیم بوده است.
تصمیم برای ترور فرماندهانی نظیر سرداران شهید سیدرضی و زاهدی و دیگران بارها صراحتا از سوی صهیونیستها اعلام شده بود.
برای مثال شبکه 14 تلویزیون این رژیم لااقل ۲ بار رسما با اسم و عکس گفته بود ژنرال زاهدی هدف اصلی ترور است.
سردار شهید سرلشکر محمدرضا زاهدی یکی از فرماندهان موثر و البته ناشناخته در نیروهای مسلح بود که سالهای زیادی در جبهه برونمرزی فعالیت داشت.
او که از فرماندهان تاثیرگذار سالهای دفاعمقدس بود، چند سال در مسؤولیت فرماندهی نیروی زمینی سپاه و معاون عملیات فعالیت کرد و سالهای بسیار بیشتری را در جبهه مقاومت حضور داشت.
او بعد از سردار شهید سرلشکر سیدمحمد حجازی همزمان فرماندهی سپاه در لبنان و سوریه را برعهده گرفت و کارنامه موفقی از خود در این جبهه بر جای گذاشت که طبیعتا بسیاری از مصادیق آن تا سالها قابل بیان نخواهد بود.
سردار شهید محمدهادی حاجیرحیمی نیز به عنوان جانشین او، از شخصیت فرماندهی بالایی در نیروی قدس برخوردار بود و در ماههای گذشته به عنوان یکی از بازوهای اصلی سردار زاهدی در جبهه مقاومت عمل میکرد.
ترور این فرماندهان و حمله مستقیم به کنسولگری ایران در دمشق البته این هشدار را جدیتر میکند که اسرائیل درگیر در غزه و نتانیاهوی در بنبستمانده، برای برونرفت از این مخمصه دست به هر کاری خواهند زد و به هیچ خط قرمزی پایبند نخواهند بود.
با وجود آنکه نگارنده رفتار اسرائیل در سالهای اخیر را واکنشی به کنشهای موثر ایران در منطقه غرب آسیا میداند (بیان مصادیق آن را به مجال دیگری واگذار میکنم) ولی پاسخ درخور به این سگ نجس هار از یک جهت برای جلوگیری از حس سرخوردگی افکار عمومی در داخل و از طرف دیگر برای جلوگیری از آسیب رسیدن به توان بازدارندگی ایران بسیار لازم و البته محتمل است.
ارسال به دوستان
مطالبه نکنیم یا درست مطالبه کنیم؟
سارا هوشمندی: «هیجانی نشوید» یعنی مطالبه نکنید یا درست مطالبه کنید و با ادبیات تحقیر و توهین موجب تضعیف و وهن نیروهای خط یک دفاعی نشوید؟
تشخیص این ۲ از هم برای برخی فعالان رسانه ظاهرا سخت و نامفهوم است.
۱- آیا کسی هست که نداند مطالبه و نقد، حق مردم و عامل پویایی جامعه و نماد جمهوریت است؟
در عین حال نباید ادبیات نقد کف جامعه با مطالبه و نقد «انسانرسانهها» و صاحبان تریبون تفاوت داشته باشد؟
آیا حد و حدود این نقدها و تحلیلها نباید مشخص باشد؟ چه بسا برخی از همین هیجانات کاذب امروز در سطح جامعه، نتیجه مطالبات و تحلیلهای غلط قبلی فعالان رسانه است.
۲- آیا کسی که در امور روزمره وقتی عصبانی میشود، هر واکنش هیستریک و به دور از ادب و اخلاق را بروز میدهد، لزوما غیرتمندتر و عمیقتر از کسی است که شخصیت به مراتب قویتری دارد و فشاری را که بر او وارد میشود با متانت تحمل و صبر پیشه میکند تا عکسالعمل نامناسبی حین عصبانیت از وی سر نزند که تبعاتش به دیگران آسیب وارد
کند؟
۳- فرض کنید این واکنشها درباره امور مهم و حساس نظامی کشور باشد که تحلیلهایش مثل تحلیلهای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی مبتنی بر دادهها و آمار و دستاوردهای عیان نیست و دارای محرمانگی ویژه و دیتاهایی امنیتی است که حتی بسیاری از مسؤولان هم در جریان آنها نیستند، چه برسد به لایههای پایینتر!
۴- مطالبه انتقام درخواست برحقی است اما تعیین تکلیف نحوه انتقام برای فرماندهانی که سالهاست در خط مقدم هستند، بجا نیست.
خشم و هیجان برای انتقام طبیعی است اما ایجاد هیجان رسانهای به نحوی که در نهایت منجر به سرخوردگی شود و هر دستاوردی را تخطئه کند، صحیح نیست.
پیچیدگی مسائل را باید در نظر گرفت.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|