|
اخبار
کمیته بینالمللی المپیک به ورزشکاران فلسطینی سهمیه داد
توماس باخ با اعلام اینکه ورزشکاران فلسطینی در المپیک حاضر خواهند شد، اعلام کرد حتی اگر ورزشکاری از فلسطین سهمیه نگیرد هم کمیته بینالمللی المپیک به ورزشکاران این کشور مجوز حضور خواهد داد. توماس باخ و کمیته بینالمللی المپیک به ورزشکاران فلسطینی اجازه شرکت در بازیهای المپیک ۲۰۲۴ پاریس را خواهند داد. علاوه بر این، ورزشکاران فلسطینی حتی اگر سهمیه هم کسب نکنند، به المپیک خواهند رفت و دعوتنامههای فردی به آنها داده میشود. توماس باخ درباره این موضوع گفت: ما کاملا تعهد دادهایم که حتی اگر هیچ ورزشکار فلسطینی نتواند سهمیه کسب کند، کمیته ملی المپیک فلسطین از دعوتنامههای ما برای حضور در المپیک بهره خواهد برد. 6 تا 8 ورزشکار بر این اساس از فلسطین میتوانند در المپیک حاضر باشند. ورزشکاران روسیه و بلاروس در وضعیت بیطرف در بازیهای المپیک شرکت خواهند کرد و فقط میتوانند در مسابقات انفرادی بدون پرچم و نشان کشورشان حضور داشته باشند.
***
روز درخشان نمایندگان پاراتیراندازی ایران در کرهجنوبی
بانوان ملیپوش تیراندازی جانبازان و توانیابان در ماده تپانچه بادی بانوان موفق به کسب مدال طلا و برنز شدند. به گزارش فارس، نسرین شاهی، ساره جوانمردی و فائزه احمدی، بانوان ملیپوش تیراندازی کشورمان در ماده تپانچه بادی بانوان P2، کلاس SH1، در مرحله مقدماتی با قرار گرفتن در جمع 8 نفر نهایی راهی فینال شدند. در فینال که با حضور ستارگان تیراندازی برگزار شد، نسرین شاهی با 239.7 امتیاز در جایگاه نخست ایستاد و مدال طلا و عنوان قهرمانی را از آن خود کرد. ساره جوانمردی در امتیاز شوتآف با کسب214.8 امتیاز در رده سوم ایستاد و موفق به کسب مدال برنز شد. فائزه احمدی دیگر نماینده کشورمان با 148 امتیاز در رده ششم قرار گرفت. همچنین ️محمدرضا میرشفیعی، نماینده کشورمان در رقابتهای ماده تپانچه بادی آقایان P1 در مرحله مقدماتی با ایستادن در جایگاه سوم راهی مرحله فینال شد و در این مرحله با کسب 234.8 امتیاز در رده دوم ایستاد و به مدال نقره رسید. در این ماده نمایندگانی از کشورهای هند و کرهجنوبی به ترتیب اول و سوم شدند. پیش از این نیز رقیه شجاعی در ماده تفنگ بادی ایستاده در جایگاه هشتم قرار گرفت و تیم تپانچه بادی میکس کشورمان متشکل از محمدرضا میرشفیعی و نسرین شاهی به مدال نقره رسید. این مسابقات با حضور ۱۲۵ ورزشکار (۷۱ مرد و ۵۴ زن) از ۲۷ کشور جهان به میزبانی کرهجنوبی برگزار میشود.
***
اتفاقی که مورایس را به تشیع مشرف کرد
کمتر کسی انتظار داشت ژوزه مورایس در ساعات پایانی یک روز تعطیل چنین نظراتی را متوجه خود کند. سرمربی مشهور و پرتغالی سپاهان پس از یک دوره دشوار در این باشگاه اصفهانی، برگ جدیدی از زندگی ورزشی و شخصی خود را در ایران ورق زد. او در پاسخ به سوال یک خبرنگار اهوازی در نشست مطبوعاتی تیمش پس از پیروزی برابر استقلال ملاثانی در مرحله یکهشتم نهایی جام حذفی، خبر از تشرف خود به دین اسلام و مذهب تشیع داد تا حتی شکست پر سر و صدای پرسپولیس تحت تاثیر این مساله قرار گیرد. ژوزه یک مربی شناختهشده در سطح جهان است که سالها به عنوان دستیار مورینیو در رختکنهای بزرگی مثل اینتر، چلسی و رئال مادرید تردد داشته و در سالهای سرمربیگری نیز هدایت تیمهای بزرگی نظیر الهلال و پوهانگ استیلرز را بر عهده داشته و حضورش در ایران از همان ابتدا با استقبال فوقالعاده هواداران سپاهان همراه بود. او البته در سال دوم حضورش در ایران و در حالی که همه چیز به سود او و تیمش به نظر میرسید، مغلوب اتفاقاتی شد که فقط در ایران رخ میدهد و اینچنین موقعیت طلایی تیمش در صدر جدول لیگ را از دست داد؛ اتفاقی که باعث واکنش تند برخی جریانهای هواداری سپاهان علیه این سرمربی شد و در یکی دو بازی خانگی او مورد حمله شخصی برخی افراد قرار گرفت؛ تا جایی که مجبور شد در این باره در نشست مطبوعاتی واکنش نشان بدهد. مسالهای که درباره مورایس گفته میشد تصمیم او به ازدواج با یک دختر ایرانی بود که برخی جریانهای هواداری این موضوع را عامل دلمشغولی سرمربی سپاهان و افت تیم فوتبال این باشگاه میدانستند؛ در حالی که مورایس در این مدت به دنبال این بود تا مقدمات ازدواج شرعی خود را با همسرش فراهم بیاورد، اتفاقی که در حال حاضر رخ داده و با گرویدن مورایس به دین اسلام عقد شرعی بین این دو نیز جاری شده تا سرمربی پرتغالی در اصفهان جایی که شهر و مأمن اوست اقدام به تشکیل خانواده جدید کند. در این مسیر نقش بخش فرهنگی باشگاه سپاهان هم پررنگ بوده که در تمام طول مسیر همراه مورایس بوده و سعی کرده تا اقدامات مورد نیاز به بهترین شکل ممکن انجام شود. همچنین آنها زمان اعلام این خبر را با توجه به حساسیتهایی که درباره مرد پرتغالی سپاهان ایجاد شده بود به خود او واگذار کرده بودند تا هر وقت تمایل داشت تصمیم خود را فاش کند. نکته جالب در مسیر تحقیق مورایس برای تشرف به دین اسلام، ارتباط خوب این مربی با مردم اصفهان و دریافت مهر و محبت از سوی آنهایی است که حالا آرام آرام تبدیل به هموطنان این سرمربی پرتغالی میشوند. او در سفرهای مختلفی که به سراسر ایران داشته بیش از هر چیز موضوع مهربانی و آغوش باز ایرانیان برای فردی مثل او را در ذهن دارد و به این ترتیب ایران تبدیل به موطن دوم او شده است.
ارسال به دوستان
کنته در راه بندر ناپولی
سرمربی سابق اینتر، یوونتوس، چلسی، تاتنهام و تیم ملی ایتالیا آماده پذیرش هدایت ناپولی برای فصل بعد است. آنتونیو کنته بر سر قراردادی 3 ساله با حقوق سالانه 6.5 میلیون یورو برای هدایت ناپولی به توافق رسید. او در روزهای اخیر مذاکراتی با نمایندگان باشگاه ناپولی داشت و حتی با سیاستهای نقلوانتقالاتی این باشگاه هم کنار آمده است. به نوشته روزنامه گاتزتا دلو اسپورت، حالا اورلیو دیلورنتیس، مالک و رئیس باشگاه ناپولی باید تصمیم نهایی را بگیرد.
ارسال به دوستان
چگونه اشتباهات سرمربی برزیلی پرسپولیس در اراک قرمزها را از یک جام دور کرد
۲ باخت در یک بازی!
مهدی طاهرخانی: پرسپولیس در مرحله یکهشتم پایانی جام حذفی برابر آلومینیوم اراک شکست خورد و از دور رقابتها کنار رفت؛ شاید منشأ خیلی از عوض شدنها در دنیای فوتبال در لابهلای همین شکستهاست. بهمن ۹۸ که گلمحمدی به پرسپولیس آمد، شیفته فوتبال هجومی و زیبا بود اما هرچه گذشت نتیجهگراتر شد. فقط آنهایی که زیرخاکند تغییرناپذیرند و شاید شکست در اراک یکی از همان پیچهایی باشد که افکار هجومی اوسمار را در فوتبال ما تغییر دهد. شاید هم او درس بزرگی از این ناکامی تاریخی گرفته و دیگر اینچنین بیمحابا دست به تغییرات گسترده نزند! بیتردید ذهن او همانند میلیونها هوادار درگیر این است که چه شد تیمش که گل نمیخورد، در ۳۰ دقیقه ناگهان ۴ بار دروازهاش باز شد؟ کجای کار میلنگید؟ ایراد کار چه بود که قرمزها یک جام را در اراک جا گذاشتند و با چهرهای شوکزده در آستانه یکی از فینالهای لیگ جاری (بازی چهارشنبه با سپاهان) به تهران بازگشتند؟
پرسش اول این است: آیا اوسمار همه واقعیت را میگوید یا تنها قسمتی از آن را؟ او در اراک گفت به هیجوجه به بازی با سپاهان فکر نمیکردم. کدهایی وجود دارد که حرف او را تایید میکند اما او نگفت تا دقیقه چند این نبرد حذفی، چنین افکاری داشت؟ موضوع دقیقا همین تغییر نگرش در حساسترین دقایق بازی بود.
اوسمار جام میخواست. او در حال تثبیت ریشههایش در فوتبال ایران به عنوان سرمربی موفق است تا بازار پرمشتری آسیا را به دست آورد اما شرط اول این است که در فوتبال ایران به جام برسد.
به همین خاطر او راست میگوید که به بازی با سپاهان فکر نمیکرده است. بیترس از خستگی و مصدومیت، با همان ترکیب همیشگی (منهای غیبت اجباری عالیشاه) به اراک رفت. تیمش را هجومی چید و ۲ گل هم زد اما به نظر میآید بین ۲ نیمه، افکار محتاطانه، کمکم سراغش آمد. سروش رفیعی که یکی از مهمترین عناصر تدافعی در جمع کردن توپهای سوم و سرگردان در ۱۸ قدم تیم خودی و همچنین طراح اصلی حملات است، جای خود را به وحید امیری داد. با این وجود وحید به جلو رفت و خدابندهلو جای سروش را پر کرد. در اوج حملات آلومینیوم در شروع نیمه دوم، پرسپولیس باز هم در دفاع مستحکم نشان داد اما از دقیقه ۶۰ تعویضهای اوسمار رنگ و بوی بازی با سپاهان را گرفت. بیرون کشیدن ۳ عنصر موثر هجومی (ترابی، عبدالکریم و ارونوف) عملا خیال حریف را از حملات پرسپولیس جمع کرد اما یک تعویض خیلی خاص در این بین انجام شد که اوسمار نمیتواند بگوید آن را صرفا به واسطه جریان بازی انجام دادم. دانیال اسماعیلیفر به خاطر محرومیت، بازی با سپاهان را از دست داده است. اوسمار در ۱۵ دقیقه انتهایی قصد آزمایش فرجی در آن منطقه را داشت. بدون آنکه دانیال از زمین خارج شود، فرجی به دفاع راست رفت و دانیال جای ترابی را گرفت. از دقیقه ۸۵ تا ۱۲۲ پرسپولیس ۴ گل خورد که در همه آنها رد پای تعویضهای اوسمار هویدا بود. سروش و خدابندهلو نبودند تا توپهای سرگردان در ۱۸ قدم را جمع کنند. گل اول و دوم دقیقا از همین نقطه زده شد، آن هم در روزی که ریگی خسته و پراشتباه بود. در صحنه گل سوم شروین بزرگ به راحتی روی سر فرشاد فرجی ضربه مهمی را زد و دست آخر در گل چهارم باز هم نفوذ از منطقه راست، کات بک و عقب ماندن اسدبیگی و ضربه نهایی نقیزاده. اینها همه کدهایی بود از ۴ گلی که اگر اوسمار دست به ترکیب اولیهاش نمیزد شاید هرگز زده نمیشدند! در آن سو با جلو رفتن دانیال اسماعیلیفر او ۲ موقعیت عالی گلزنی را از دست داد تا ثابت شود به هیچوجه مناسب پست مهدی ترابی نیست. دانیال منهای پنالتیای که از دست داد، یک بار در موقعیت ۳ به یک، باعث خراب شدن گل تیمش شد و بار دیگر با ضربه سر نتوانست دروازه بیدروازهبان میزبان را باز کند. اگر حقیقتا اوسمار این تعویضها را بیتوجه به بازی با سپاهان انجام داده باشد، باید گفت خودکشی بیدلیلی را مرتکب شدی مرد!
* سؤال مهم درباره بیرو؛ در حد پنالتی هم آماده نبود؟
حق رفیعی جوان بود که در جام حذفی بازی کند. حتی اگر بیرانوند مشکل مصدومیت هم نداشت، باز باید به واسطه چند نمایش تحسینبرانگیزی که او در لیگ انجام داده بود درون دروازه پرسپولیس قرار میگرفت اما اوسمار مرتکب یک اشتباه بزرگ شد. او میتوانست بیرانوند را با خود به اراک ببرد تا هنگام ضربات پنالتی با میدان دادن به او نتیجه برد را تا ۸۰ درصد تضمین کند. یحیی فصل قبل مقابل پارس ون اصفهان با همین تعویض مانع خلق شگفتی و شکست تیمش در نخستین گام شد تا دست آخر فاتح جام حذفی با شکست استقلال شود. مسلما ارزش بازی با سپاهان چند برابر جام حذفی است اما با توجه به اینکه بیرانوند ۵ روز قبل گچ دستش را باز کرده بود، دستکم توانایی حضور در آوردگاه پنالتی را داشت اما در این مورد، اوسمار تصمیم سختگیرانهای را اتخاذ کرد؛ تصمیمی در حد از دست دادن یک جام. حتی اگر اوسمار به واسطه ارزش و اهمیت دیدار روز چهارشنبه، تیمی متشکل از ذخیرهها و چند بازیکن اصلی را به مصاف آلومینیوم میفرستاد و حذف هم میشد، شاید خیلیها این تصمیم را عاقلانه میدانستند اما او تصمیم گرفت با همه قوا به میدان برود. با این وجود چند تصمیم موجب شد هم جام حذفی را از دست بدهد و هم تیمش را از حیث روحی و جسمی مستهلک کند.
* احتمالات بعد از این وقایع
فعلا برای قضاوت زود است. شاید ساعتهای پایانی روز چهارشنبه، در خاتمه ۲ بازی بسیار حساس تراکتور و استقلال در تبریز و سپس پرسپولیس و سپاهان در تهران بشود فهمید خسارتهای این جام حذفی تا چه حد بوده است. تنها خوششانسی پرسپولیس این بود که سپاهان هم با ترکیب اصلیاش به اهواز رفت و با وجود شکست دادن استقلال ملاثانی، مجبور شد ۱۲۰ دقیقه در گرمای خوزستان بدود. حوالی ساعت ۲۲ روز چهارشنبه بعد از انجام این ۲ دیدار، نمای بهتری از خروجی تصمیمات شامگاه جمعه به دستمان میآید. بدترین اتفاق برای قرمزها این است که آنها بفهمند این شکست موجب شد در فاصله ۵ روز ۲ جام را از دست بدهند. البته با هر احتمالی در شکست، تساوی و برد سرخابیها در روز چهارشنبه، فاصله آنها از هم آنقدر دور نمیشود که بگوییم کار تمام شده است. در بهترین حالت برای آبیها، آنها در روز شکست تراکتور و پرسپولیس، میتوانند ۴ امتیاز از رقیب پیش بیفتند. از سوی دیگر در صورت پیروزی تراکتور و پرسپولیس، شاگردان اوسمار میتوانند با ۲ امتیاز بیشتر، صدرنشین جدید لیگ برتر شوند؛ نتیجهای که قطعا غم تلخ حذف جمعه شب را با خود میشوید و میبرد.
ارسال به دوستان
آلومینیوم اراک شجاعانه به حقش رسید
الگویی برای مربیان ایرانی
عبدالله دارابی: ۲ روز پس از تعیین مالکیت جدید پرسپولیس و شارژ مالی اعضای تیم توسط کنسرسیوم بانکی، آلومینیوم اراک، سرخپوشان پایتخت را حذف کرد و خود با شایستگی راهی مرحله بعد جام حذفی شد. مصاف پرسپولیس و آلومینیوم، تقابل اندیشهها و تدابیر اوسمار برزیلی (مربیای که این روزها غرق در تعریف و تمجید رسانههاست) و سیدمجتبی حسینی (مربی کمادعای ایرانی که در این چند سال تیمهای خوبی از وی دیدهایم) بود؛ تقابلی که حکم به برتری و کارسازی تدابیر مربی پرتلاش ایرانی داد.
اوسمار ویرا پس از برتری ۲ بر صفر تیمش، کار را تمامشده تلقی کرد و در نیمه دوم، تاکتیک و تعویضهایی در جهت حفظ نتیجه اتخاذ کرد، گویی وی شانسی برای به تساوی کشاندن بازی توسط اراکیها قائل نبود. در سوی دیگر، مجتبی حسینی بازیکنانش را برای جبران مافات بخوبی آماده کرد تا در نیمه دوم سوار بازی شوند و پس از حملات متعدد با ۲ گلی که یکی از دیگری دیدنیتر بود، بازی را به وقتهای اضافه بکشانند. در این وقتها نیز باز پرسپولیس اما این بار برخلاف انتظار با ۲ گل پیش افتاد اما بازیکنان پرانگیزه آلومینیوم دچار یأس و خودباختگی نشدند و کاری کردند به مثابه نیمه دوم بازی، آن هم در لحظاتی که فشاری به مراتب بیشتر از آن نیمه داشت. در ضیافت پنالتیهای این ماراتن پرگل و جذاب، تیم آلومینیوم بود که مزد شجاعت، خودباوری، پشتکار و آمادگی بهتر فنی و روانی خود را گرفت و با شکست مدافع عنوان قهرمانی، به مرحله بعد صعود کرد. یکی از نکات بارز و موثر در این بازی، تعویضهای ۲ سرمربی بود که برای یکی از دست رفتن پیروزی و برای دیگری رسیدن به این مهم را در پی داشت. کار حسینی و شاگردان کمنام و نشانش بیشتر از ۲ بابت شایسته تقدیر است.
۱- بدون توجه به نام و عنوان حریف و با اتکا به تلاش و باورمندی خود، ۲ بار بازی عقب افتاده با تفاضل ۲ گل را آن هم در جام حذفی با گلهای لحظات پایانی به تساوی کشاندند و در هر ۲ مرتبه لحظهای دچار نومیدی نشدند و از تلاش برای نیل به مقصود دست نکشیدند؛ تلاشی که باید در همه بازیها سرلوحه کار این تیم شهرستانی باشد نه فقط برابر تیمهای بزرگ، تا بلکه به جایگاه شایستهای دست یابد.
۲- پنجره این تیم در نقل و انتقالات بسته بود و نه تنها نتوانستند بازیکنی را به ترکیبشان بیفزایند، بلکه یکی، دو مهره تاثیرگذارشان نظیر فخرالدینی را نیز از دست دادند و از این بابت با مضایقی دست به گریبان هستند!
از سویی فراموش نباید کرد آلومینیوم اراک به نوعی، راه گل زدن به پرسپولیس اوسمار را به دیگران نیز نشان داد.
آلومینیومسازان امسال ۳ مصاف با پرسپولیس در لیگ برتر و جام حذفی داشتند که در ۲ مصاف پیروز میدان بودند و در یکی شکست خوردند. ای کاش تیمهای شهرستانی ما همیشه چون بازی هفته قبل شمسآذر برابر استقلال و بازی آلومینیوم برابر پرسپولیس، پرانگیزه و خودباور باشند تا از این رهگذر، استعدادهای ناب ایرانی بویژه شهرستانی متبلور شوند و فوتبال ما جان تازهای بگیرد و از غنای این معدن ارزشمند کامیاب شود؛ آنگاه است که فوتبال ما به جای توجه و تکیه به نامها، مجبور و حتی مشتاق به میدان دادن و توجه بیشتر به آنان خواهد شد.
ارسال به دوستان
مقایسه آماری ایران و تایلند قبل از فینال امروز
قهرمانی در یک قدمی ما
تیمهای ملی فوتسال ایران و تایلند که خود را برای دیدار نهایی جام ملتهای آسیا آماده میکنند عملکردی نزدیک به هم داشتهاند. هرچند در تاریخ رویارویی ۲ تیم، برد بیشتر با کشورمان بوده است. تیمهای ملی فوتسال ایران و تایلند در دیدار فینال رقابتهای جام ملتهای فوتسال آسیا امروز یکشنبه ساعت ۱۴:۳۰ به مصاف هم خواهند رفت. تایلند پیش از این در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ میزبانی این بازیها را برعهده داشت که در سال ۲۰۰۰ در دیدار ردهبندی موفق شد با نتیجه ۸ بر ۶ ژاپن را شکست دهد و به عنوان سوم دست یابد. در سال ۲۰۰۸ تایلند توانست به دیدار نهایی راه یابد اما با نتیجه ۴ بر صفر مغلوب ایران شد و به مقام دوم رسید. تایلندیها علاوه بر سال ۲۰۰۸، یک بار هم سال ۲۰۱۲ توانستند به فینال آسیا برسند که برابر ژاپن با نتیجه ۶ بر یک مغلوب شدند و باز هم عنوان دوم را کسب کردند. تیم ملی تایلند تاکنون ۹ بار در جام ملتهای فوتسال آسیا به مصاف ایران رفته است که ۷ برد برای ایران، یک برد برای تایلند و یک تساوی به ثبت رسیده است. در دوره جاری جام ملتهای آسیا تیمهای ایران و تایلند آمار بسیار نزدیکی داشتهاند که عملکردشان تا حدی برابر است. با این تفاوت که تیم ملی ایران نشان داده در نیمه دوم تیمی به مراتب خطرناکتر از نیمه اول است و این آمار هم با توجه به نتایج کسبشده و هم در مقایسه با گلهایی که رد و بدل شده قابل مشاهده است.
* وحید شمسایی: حق اشتباه نداریم
سرمربی تیم ملی فوتسال ایران میگوید: برای رویارویی با تایلند با تمام تمرکز به زمین میرویم تا با کمترین اشتباه نمایش خوبی از فوتسال ارائه کنیم. وحید شمسایی سرمربی تیم ملی فوتسال ایران در نشست خبری قبل از دیدار فینال جام ملتهای آسیا مقابل تایلند، میزبان این دوره از رقابتها اظهار کرد: یکشنبه در تایلند تعطیل است و حتما تماشاگران زیادی برای دیدن این بازی میآیند که این موضوع ما را خوشحال میکند. شمسایی با بیان اینکه «تایلند تیم بسیار قابل احترامی است» گفت: هر تیمی که به این مرحله رسیده حتما شایستگیاش را داشته است. من و همکارانم در تمام کنفرانسهای خبری همیشه با احترام به حریفان بویژه مربیان کارمان را انجام دادهایم. این بخشی از فرهنگ ماست اما باید تاثیر میگل رودریگو سرمربی اسپانیایی تایلند را بر رشد این کشور با دقت دید. ما همکاریم اما فردا روبهروی هم قرار میگیریم و حق نداریم اشتباهات ۲ سال پیش در کویت را مرتکب شویم.
ارسال به دوستان
نگاه
ایران انسانی رفتار میکند یا آمریکا؟!
مهدی گرگانی: دانشگاههای ایالات متحده و برخی دیگر از کشورهای غرب طی روزهای گذشته صحنه برپایی اعتراضات گسترده در محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و حمایتهای بیدریغ آمریکا از این رژیم بودهاند. این تجمعات حمایتی از مردم مظلوم فلسطین از دانشگاه کلمبیا آغاز شد و به سرعت به دیگر دانشگاههای آمریکا، کانادا و حتی فرانسه رسید و همچنان ادامه دارد.
1- این خاصیت دانشگاه و دانشجو در هر جای دنیاست که در مقابل ظلم ایستادگی و تلاش میکند صدای خود را به گوش جهانیان برساند. تا اینجای کار همه چیز عادی است اما نوع برخورد دستگاه حکومتی ایالات متحده با چنین اعتراضات مشروع و مسالمتآمیزی حقایق بسیاری را درباره ماهیت حکومتهای غرب به سرکردگی آمریکا برملا کرد و پردههای بسیاری را کنار زد.
پلیس آمریکا از همان لحظه آغاز تجمعات آرام دانشجویی و در حالی که این تجمعات هیچ تهدید و خطری برای پردیسهای دانشگاهی نداشت وارد حریم دانشگاهها شد و ضمن ضرب و جرح شدید دانشجویان، صدها نفر از آنها را با اعمال زور و خشونت بازداشت کرد و با خود برد. تصاویری را که از برخورد پلیس آمریکا با دانشجویان در شبکههای اجتماعی وایرال شده تاکنون در هیچ کشوری ندیده بودیم، حتی در کشورهایی که آمریکا آنها را حکومتهای اقتدارگرا میخواند.
نکته جالبتر اما این است که پلیس در اغلب موارد با درخواست مسؤولان دانشگاهها وارد محوطهها و حتی دانشکدهها شده است.
پایگاه خبری المانیتور در این باره گزارش داد: دانشجویان دانشگاه «ساینس پو» میگویند مدیریت این دانشگاه رسما از پلیس برای سرکوب تجمعات دانشجویی درخواست کرده است. دانشجویان میگویند دعوت از پلیس برای سرکوب دانشجویان عبور از همه خطوط قرمز دانشگاه است.
2- اعتراضات اخیر در آمریکا فرصت خوبی است تا رفتار جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده و برخورد پلیس ایران و پلیس آمریکا را با هم مقایسه کنیم. قبل از ورود به آن باید به این مساله توجه کنیم در اغتشاشات 1401 هدف براندازی و ساقط کردن حکومت با هر ابزاری بود و از خارج کشور هدایت میشد. این در حالی است که اعتراضات دانشجویی در آمریکا فقط در مخالفت با یک جنگ وحشیانه علیه یک ملت مظلوم است؛ نه به دنبال براندازی است، نه خواستار تغییر رئیس کاخ سفید است و نه با سنا و کنگره و دیگر دستگاههای حکومتی آمریکا کار دارد.
3- اغتشاشات ۲ سال پیش ایران ۳ ماه به درازا کشید و در حالی که بسیاری از عوامل نفوذی و ضدانقلاب حتی عناصر تروریست مسلح به دانشگاهها نفوذ کرده بودند تا دانشگاهها را به ناآرامی بکشانند و بر آتش اغتشاشات هیزم بریزند، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران به حرمت علم و دانشگاه و مطابق قانون حتی یک بار هم برای کنترل اوضاع وارد حریم پردیسهای دانشگاهی نشدند و رتق و فتق امور را به مدیران، کمیتههای انضباطی و مجموعه حراست هر دانشگاه سپردند.
احمد زلفیگل، وزیر علوم در واکنش به تبدیل شدن دانشگاههای آمریکا به پادگان نظامی گفته است: «نوع برخورد ما نشاندهنده این است که جمهوری اسلامی برای علم و عالم و خانواده بزرگ و فهیم و فرزانه دانشگاهی جایگاهی خاص قائل است».
این در حالی است که در آمریکا مسؤولان دانشگاه برای جلوگیری از سر دادن چند شعار علیه رژیم صهیونیستی، نیروهای ضدشورش را به دانشگاه فراخواندند، صدها نفر را بازداشت و بسیاری از سازماندهندگان این تجمعات را در عرض چند ساعت از ورود دوباره به دانشگاهها منع کردهاند و احتمالا در فرصت مناسب برخوردهای خیلی محکمتری در حد محرومیت دائم دانشجویان و اساتیدشان خواهد شد.
4- اصلاحطلبان و دیگر عناصر ضدانقلاب و رسانههای آنها که احضار یک دانشجو به کمیته انضباطی در ایران را پیراهن عثمان کرده و تا روزها و هفتهها روی آن اسکی میروند اکنون در برابر سرکوب دانشجویان آمریکایی و حتی بازداشت اساتید آمریکایی روزه سکوت گرفته و دم فروبستهاند! البته این ویژگی اصلاحطلبان و غربپرستان داخلی است که به دلیل خودباختگی در برابر آمریکا و غرب و سرسپردگی در برابر شعارهای پوچ آنها مثل شعار آزادی بیان و حقوق بشر در چنین بزنگاههایی مجبور به سکوت میشوند یا به بیراهه میروند.
اگر در ایران یکصدم چنین برخوردی با دانشجویان در یک پردیس دانشگاهی بشود شاهد صدها ساعت برنامه ویژه و تحلیل و تفسیر در بیبیسی فارسی و شبکه تروریست اینترنشنال هستیم اما اکنون درباره سرکوب گسترده دانشجویان آمریکایی حرفی برای گفتن ندارند!
5- سرکوب علنی و بیمحابای تجمعات و تحصنهای حامی فلسطین در کشورهای غرب نشان میدهد آرمان فلسطین تا چه اندازه برحق و مشروع است و برخلاف آنچه القا میشود ما تنها نیستیم که از ملت مظلوم فلسطین حمایت میکنیم. فلسطین حق است و همه آزادگان دنیا این را فهمیدهاند. تظاهراتهای گسترده در خیابانها و دانشگاههای کشورهای جهان همچنین نشاندهنده این است که اشغالگران صهیونیست تا چه اندازه دست خالی و بدون پشتوانه هستند تا جایی که حتی در کشورهایی که دولتهایشان شبانه روز در حمایت از آنها پروپاگاندا میکنند اینچنین مورد خشم و نفرت افکار عمومی بویژه نسل جوان قرار گرفتهاند.
ارسال به دوستان
یادداشت
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین در آمریکا چیست؟
ثمانه اکوان: شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|