|
«مگالوپولیس» فرانسیس فورد کاپولا با نظرات متفاوت منتقدان سینما در جشنواره کن روبهرو شد
دوقطبی کاپولا
گروه فرهنگ و هنر: در سومین روز از هفتاد و هفتمین فستیوال کن فیلم «مگالوپولیس» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا برای منتقدان و سینماگران اکران شد که در پایان، نظرات بسیار متفاوتی از سوی مخاطبان برای بیستوسومین فیلم کارگردان سرشناس سینمای جهان اعلام شد. این تفاوتها در تشویق 7 دقیقهای و «هو»های ممتد در سالن گرند لومیر به وضوح نمایان بود اما آنچه یک روز پس از اکران از سوی کارشناسان و منتقدان مطرح شد، نشان از خلق یک اثر ضعیف از سوی خالق پدرخوانده دارد.
وبسایت ددلاین پیرامون مگالوپولیس نوشت: فیلمی که امسال بیش از هر فیلم دیگری انتظار تماشایش وجود داشت، دیشب در جشنواره کن به نمایش درآمد. «مگالوپولیس» جدیدترین فیلم فرانسیس فورد کاپولا، با نخستین اکرانش با تشویق ایستاده 7 دقیقهای مورد استقبال قرار گرفت. از طرفی منتقدان گاردین در رایگیری انجام شده از 5، 2 ستاره به این فیلم دادند. پیتر بردشاو به عنوان منتقد ثابت این مجله در یادداشتی انتقادآمیز این فیلم را یک فیلم بیش از حد باد شده و کسلکننده دانست: اگرچه ممکن است پرسش فرانسیس فورد کاپولا: «آیا امپراتوری ایالات متحده میتواند برای همیشه دوام بیاورد؟» معتبر باشد اما بارقههای طنز هم نمیتواند این تریلر توطئه را از بازیهای وحشتناک و جلوههای کسلکننده نجات دهد.
از سویی رابی کالین در وبسایت تلگراف، از 5، 4 ستاره به این فیلم داده و آن را فیلمی دانسته که همچون لامپهای رنگی و نئونی حس خاصی را به بیننده القا میکند؛ فیلمی که انگار نقطه تلاقی سریال ساکسشن و فیلم بتمن فوراِور است. این منتقد نوشته است: ساخت این فیلم برای فرانسیس فورد کاپولا 40 سال طول کشیده است و وقتی از تماشای آن در فستیوال فیلم کن متحیر شده بودم، احساس کردم ممکن است 40 سال طول بکشد تا بفهمم چه فیلمی بوده است.
کارگردان ۸۵ ساله و برنده ۵ جایزه اسکار پس از نمایش فیلم و روشن شدن چراغها در سینما لومیر کن روی صحنه رفت و تعظیم کرد و «ریچارد گیر» بازیگر فیلم «انجمن پنبه»اش روی صحنه ظاهر شد تا به وی تبریک بگوید و «تیری فرمو» رئیس کن وی را در آغوش گرفت.
کاپولا در نهایت خطاب به جمعیت گفت: از همه شما بسیار متشکرم. نمیتوانم احساسم را در قالب کلمات بیان کنم. وی بازیگران فیلمش را «خانواده» خود نامید و بر پیام پایانی فیلم تاکید کرد: باید با خانوادههایمان بیعت کنیم تا بچهها دنیای زیبایی را از ما به ارث ببرند.
این فیلم که نخستین فیلم کاپولا پس از ۱۳ سال است، از سال پیش با انتظار زیادی برای نمایشش همراه بود و حتی پیش از نمایش فیلم، کارگردان فیلمهای مهم تاریخ سینما از «مکالمه» تا «اینک آخرالزمان» و برنده نخل طلای کن و خالق سهگانه مهم «پدرخوانده» با تشویق بیش از ۳ دقیقهای تماشاگران روی فرش قرمز مواجه شد. روی فرش قرمز شیا لابوف، گریس واندروال، تالیا شایر، جانکارلو اسپوزیتو، کلوئه فاینمن، ناتالی امانوئل، آدام درایور و اوبری پلازا، وی را همراهی کردند.
این فیلم برای کارگردانی که برنده ۵ جایزه اسکار بوده، فیلمی سرنوشتساز است، زیرا وی بدون وابستگی با استودیوهای هالیوودی، تصمیم گرفت خودش تامین مالی فیلمش را انجام دهد. از آنجا که این فیلم هنوز پخشکنندهای برای آمریکای شمالی نیافته و استودیوها قدم جلو نگذاشتهاند، نخستین نمایش آن در کن اهمیت زیادی داشت.
ارسال به دوستان
پرونده فساد تیم فوتبال مس رفسنجان جدی شد؛ استعفای خداداد افشاریان و سهیل مهدی
فساد در آفساید
محمد رشوند: سرانجام گمانهزنیها، پچپچها و شایعات، پیراهن حقیقت بر تن کرد و حالا ما میدانیم ۲ مسؤول سابق کمیته برگزاری مسابقات فوتبال و رئیس کمیته داوران ناگزیر به استعفا شدهاند. فدراسیون فوتبال بیآنکه نامی از سهیل مهدی و خداداد افشاریان بیاورد، خبری را دال بر انتخاب مدیران جدید به جای این دو روی خروجیهایش آورد. خبر شوکهکننده غروب پنجشنبه این بود: خداداد افشاریان و سهیل مهدی از سمت خود در ریاست کمیته داوران و برگزاری مسابقات لیگ برتر استعفا دادهاند. استعفایی که بیشتر یک نوع برکناری بود. با حکم مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، دانیال مرادی به طور موقت عهدهدار مسؤولیت امور مرتبط به کمیته داوران تا تعیین سرپرست برای این کمیته شد. همچنین با حکم رئیس سازمان لیگ فوتبال، محمدرضا کشوریفرد، عهدهدار وظایف کمیته مسابقات سازمان لیگ شد. این نخستین تلفات ترکش پرونده مس رفسنجان بود. البته پیش از اینها اهالی رسانه خبر حضور این دو در شهر کرمان را مخابره کرده بودند و حتی یکی از خبرنگاران کرمان، این دو را در دادگاه این شهر دیده بود. البته هنوز دادگاه حکمی مبنی بر گناهکار بودن هیچ کس صادر نکرده است اما تا آنجا که میدانیم، پای ۳ نفر به دادگاه کرمان باز شده است. برکناری مهدی و افشاریان نام این دو را افشا کرد و نفر سوم یکی از خبرنگاران قدیمی ورزشی است به نام پ.ر که هماینک سردبیر یک سایت معروف ورزشی است؛ در این پرونده فساد مطرح است.
اما بپردازیم به جزئیات این پرونده.
* پولپاشی از سال ۱۴۰۰
موضوعی که حائز اهمیت است، زمان و مکان وقوع اتهام است (البته اگر دادگاه این اتهام را جرم تلقی کند). تیم فوتبال مس رفسنجان سال ۱۴۰۰ به لیگ برتر صعود کرد. مجید زینالدینی به عنوان مدیرعامل باشگاه، سمت مهم دیگری در شرکت مس رفسنجان داشت که گویا این پست در حوزه امور مالی و حسابداری بود. اطلاعاتی که به «وطن امروز» رسیده است، حکایت از این امر دارد. طبق مصوبه هیاتمدیره مس رفسنجان، مبلغی برای این تیم در لیگ ۲۱ تصویب شده بود اما مدیرعامل وقت این باشگاه از آنجا که در امور مالی شرکت مسرفسنجان هم دستی بر آتش داشت، موفق شد به بهانه ساخت ورزشگاه جدید، ردیف بودجهای را به این امر اختصاص دهد. همچنین به اسم مسؤولیتهای اجتماعی مس رفسنجان یک مبلغ کلان به بودجه این باشگاه اضافه شد. یکی از نمایندگان مجلس چند روز پیش در مصاحبهای اعلام کرد این مبلغ حدود 200 میلیارد تومان بوده است. از آنجا که دادگاه در شهر کرمان به صورت علنی برگزار نشده، کسی جزئیات اتهامات را نمیداند، با این وجود شنیده میشود مبلغ زیادی خرج امور بسیار عجیبی شده است، از جمله اهدای سکههای زیاد به فردی که در امور جادوگری و رمالی است. شنیده شده طبق توافقی که با یکی از افراد وقت کادر فنی مسرفسنجان شده بود، این فرد پس از هر تمرین با هواپیما به شهرش میرفته و صبح روز بعد مجددا به کرمان باز میگشته است. همه این هزینهها از حساب باشگاه مس رفسنجان در نظر گرفته میشد. البته اینها بر اساس شنیدههاست و «وطن امروز» نمیتواند قبل از اعلام رسمی دادگاه، این موارد را تایید کند. یکی از خبرنگاران کرمانی به گروه ورزشی «وطن امروز» گفته علاوه بر خداداد افشاریان و سهیل مهدی، یک روزنامهنگار ورزشی هم به کرمان سفر کرده و در دادگاه از اتهاماتی که به وی منتسب شده، دفاع کرده است.
* آیا این موضوع بتازگی رسانهای شده است؟
نکته قابل توجه در این میان به یک گروه خاص در تهران باز میگردد که احتمالا وابسته به افرادی منتسب به متهمان بودهاند. آنها همه تلاششان را انجام دادند تا یک خبر مهم در دی ۱۴۰۲ دیده نشود. سایت «کرمان نو» ۱۱ دی ۱۴۰۲ نوشت: 2 تن از مدیران فصل گذشته مسرفسنجان به دلیل شکایت صندوق بازنشستگی شرکت مس، راهی زندان شدند. این افراد که در گذشته نیز مسائل مالی داشتهاند و با وثیقه آزاد شده بودند، حالا دستگیر شدهاند. البته گفته میشود ۲ نفر دیگر از مدیران سال گذشته باشگاه که پولهایی درون حسابشان بوده هم بازداشت شدهاند. شنیده میشود اتهامات وارده به این افراد مربوط به سالهای صعود مسرفسنجان به لیگ برتر بوده که برای باشگاه به صورت مستقیم از شرکت مس سرچشمه در حوزه مسؤولیت اجتماعی نیز بودجه دریافت میشده و گفته میشود این پول دریافتی از شرکت مس سرچشمه حتی بیشتر از بودجهای بوده که از خود شرکت مس دریافت میکردند. در آن زمان مجید زین الدینی با حفظ سمت مدیر امور مالی مجتمع مس سرچشمه بود و به همراه علیزاده هزینهها را انجام میدادند. گویا 2 ردیف بودجه داشتند که بارها هم به آنها گیر داده شده بود که در نهایت زینالدینی از مدیریت مس سرچشمه و بعد از آن هم از سمت مدیرعاملی باشگاه برداشته شد.
* آیا افشاریان باید از هیاترئیسه فدراسیون فوتبال هم برود؟
کارشناس حقوقی فدراسیون فوتبال میگوید به دلیل جلوگیری از بروز حاشیههای پرونده فساد در فوتبال، کمیته اخلاق باید رأی موقت برای افشاریان صادر کند. خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران در حالی از فدراسیون فوتبال جدا شد که به اذعان خودش «ادعاهایی علیه وی» در پرونده فساد فوتبال مطرح است. او هدف از این استعفا را جلوگیری از ایجاد حاشیه و التهاب برای فدراسیون فوتبال هم هست. با این وجود افشاریان عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال است اما تا این لحظه درباره کنارهگیری از آن سمتش، اقدامی نکرده است. رسول باختر، کارشناس حقوق ورزشی در این باره که آیا افشاریان باید از هیات رئیسه فدراسیون هم استعفا کند، به تسنیم گفت: از آنجا که اتهامی علیه او اثبات نشده و پرونده در حال بررسی است، الزام به استعفا ندارد اما با توجه به اینکه پذیرفته ادعاهایی علیه او مطرح است، کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال میتواند برای جلوگیری از بروز حاشیههای احتمالی، مخدوش نشدن اعتبار فوتبال و پیشگیری از عواقب احتمالی، دستور موقت برای محرومیت از هرگونه فعالیت در حوزه فوتبال برای افشاریان صادر کند. وی افزود: در صورتی که اتهامات این شخص اثبات نشود، طبیعتاً به کار و سمت خودش بازمیگردد ولی در صورت اثبات دیگر سرنوشت قضیه مشخص است.
***
توضیحات رئیسکل دادگستری کرمان درباره پرونده فساد در فوتبال
حجتالاسلاموالمسلمین ابراهیم حمیدی، رئیس کل دادگستری استان کرمان در تشریح جزئیات تشکیل یک پرونده با موضوع اتهام فساد مالی در یکی از باشگاههای فوتبال استان کرمان اظهار داشت: پس از کسب گزارشی از سوی سازمان اطلاعات سپاه استان کرمان مبنی بر وقوع فساد مالی در یکی از باشگاههای لیگ برتری استان کرمان بلافاصله رسیدگی به موضوع در دستور کار دستگاه قضا قرار گرفت. رئیس کل دادگستری استان کرمان افزود: در این رابطه چند نفر از مسؤولان سابق این باشگاه تحت تعقیب قضایی قرار گرفتهاند و تحقیقات تکمیلی در این رابطه ادامه دارد. تخلفات رخ داده مربوط به سال 1400 و قبل از آن است و در این رابطه زمستان سال گذشته پروندهای در دستگاه قضایی استان کرمان تشکیل شده بود. حمیدی خاطرنشان کرد: در این رابطه همچنین 5 نفر از افراد در کمیته داوران و اعضای فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و یک روزنامهنگار ورزشی جهت ادای توضیحات به دستگاه قضایی استان احضار و دعوت شدهاند. رئیس کل دادگستری استان کرمان مبارزه با فساد را خط قرمز دستگاه قضا اعلام کرد و هشدار داد: دستگاه قضا بدون اغماض با افراد مفسد در هر پست و جایگاهی برخورد خواهد کرد. وی عنوان کرد: با توجه به اینکه پرونده در مراحل تحقیقات اولیه قرار دارد، اطلاعات تکمیلی در این رابطه از سوی روابط عمومی دادگستری استان اطلاعرسانی خواهد شد.
ارسال به دوستان
از احیای ۳۹۵ واحد راکدتا افتتاح بزرگترین مدرسه روستایی کشور در سفر استانی رئیسجمهور
فصل ثمر در مازندران
گروه اقتصادی: رئیسجمهور در شانزدهمین مقصد دور دوم سفرهای استانی دولت، به ساری مرکز استان مازندران سفر کرد. در این سفر علاوه بر پیگیری روند اجرای مصوبات سفر دور اول دولت سیزدهم، چند طرح بهداشتی - درمانی از جمله بیمارستان 300 تختخوابی قائمشهر به بهرهبرداری رسید. دیدارهای عمومی با مردم شریف ساری و نوشهر، شرکت در جشن احیای دهها واحد تولیدی و صنعتی راکد و حضور در نشست شورای اداری استان از دیگر برنامههای سفر حجتالاسلاموالمسلمین سیدابراهیم رئیسی به استان مازندران بود.
***
احیای 395 واحد راکد تولیدی و صنعتی استان مازندران
در ابتدای این سفر با حضور رئیسجمهور جشن احیای 395 واحد راکد تولیدی - صنعتی مازندران که در دولت سیزدهم به چرخه تولید بازگشتهاند، برگزار شد. رئیسی در مراسم جشن احیای 395 واحد تولیدی و صنعتی استان مازندران که به طور میانگین بیش از 7 سال تعطیل و نیمهتعطیل بودند و در دولت مردمی به چرخه تولید بازگشتهاند، حضور یافت. با بازگشت این تعداد واحدهای احیا شده به چرخه تولید در استان مازندران در بخشهای صنعتی و معدنی، کشاورزی، صنایع غذایی و تبدیلی و خدمات بازرگانی، بالغ بر 159 هزار و 542 هزار میلیارد ریال سرمایه احیا و برای بیش از 9 هزار و 564 نفر اشتغال ایجاد شده است.
***
بهرهبرداری از 350 گلخانه روستایی
از دیگر پروژههای افتتاح شده در سفر رئیسجمهور و هیات همراه به ساری، بهرهبرداری از 350 واحد گلخانه روستایی با مشارکت مردم و تسهیلات معاونت توسعه روستایی ریاستجمهوری بود. دولت در راستای حمایت از بخش کشاورزی به متقاضیان این بخش و تولیدکنندگان گلخانهای تسهیلات پرداخت میکند. با بهرهبرداری از این گلخانههای روستایی، تولید و بهرهوری در روستاهای شهرستان قائمشهر به 7 تا 10 برابر افزایش مییابد. در استان مازندران هزار و 33 هکتار اراضی باغی زیر کشت گل و گیاه قرار دارد و سالانه حدود 430 میلیون گیاهان آپارتمانی، 21 میلیون گلدانی، 226 میلیون گل شاخه بریده، 85 میلیون درخت و درختچه و 53 میلیون بدنه گل تولید میشود.
***
آغاز عملیات اجرایی احداث ۳ شهرک مسکونی در مازندران
عملیات اجرایی احداث ۳ شهرک مسکونی در گلوگاه، گهرباران ساری وکرفون بابلسر در زمینهایی به مساحت ۲۲۶ هکتار با حضور وزیر راه و شهرسازی آغاز شد. در سفر مهرداد بذرپاش در همراهی با رئیسجمهور به استان مازندران، احداث ۳ شهرک مسکونی در استان مازندران آغاز شد. در سفر ۸ ماه پیش وزیر راه و شهرسازی به استان مازندران احداث این شهرکها در دستور کار قرار گرفته بود که با طی مراحل قانونی، مجوزهای لازم برای احداث این ۳ شهرک در گلوگاه، گهرباران ساری و کرفون بابلسر اخذ و دیروز عملیات اجرایی آنها با حضور وزیر راه و شهرسازی آغاز شد. گفتنی است این ۳ شهرک مسکونی در ۲۲۶ هکتار زمین و با ظرفیت احداث ۲۰ هزار واحد مسکونی احداث خواهند شد. همچنین در این سفر دستگاه کمک ناوبری ILS فرودگاه شهدای ساری و همچنین پارک جنگلی شهید نوبخت و ۸۴۳۳ واحد مسکونی افتتاح و نیز ۱۴۷ قطعه زمین در مازندران به متقاضیان طرح جوانی جمعیت واگذار شد.
***
افتتاح بزرگترین مدرسه روستایی کشور در خرماکلا
در ادامه برنامههای دومین سفر استانی هیات دولت به مازندران، مجتمع آموزشی برکت زندهیاد مرحوم «حاجحسن اصغرزاده» در روستای خرماکلای قائمشهر که یکی از مدارس نسل جدید با رویکرد و محوریت پیشرفت جامعه پیرامونی و با زیرساختها و فضاهای جانبی متفاوتی است، به بهرهبرداری رسید. این مجتمع آموزشی که ساخت آن جزو مصوبات دور اول سفر رئیسجمهور است، در زمینی به مساحت 2 هزار و 400 متر مربع با اعتبارات دولتی، حمایت بنیاد برکت و خیران مدرسهساز ساخته و تجهیز شده است. برای ساخت و تجهیز این مجتمع آموزشی در روستای خرماکلا که علاوه بر کلاس درس، دارای زمین چمن ورزشی، آمفیتئاتر، کلاسهای آموزشی روباز و تجهیزات آموزشی هوشمند است، 330 میلیارد ریال هزینه شده و این نخستین مجموعه با عنوان «مدرسه، کانون توسعه و پیشرفت روستا» در کشور است. از ویژگیهای مهم این مجتمع بزرگ آموزشی روستایی، مهارتآموزی و کارآفرینی عملی به دانشآموزان است. در فضای جانبی این مجتمع آموزشی فضایی برای آموزش دامداری، مرغداری، احداث و نگهداری گلخانهای گلهای تزیینی به دانشآموزان در نظر گرفته شده که علاوه بر تحصیل، اشتغالزایی و کارآفرینی را نیز آموزش ببینند.
***
۴ پروژه در بندر امیرآباد به ارزش ۲۵۵ میلیارد تومان افتتاح شد
وزیر راه و شهرسازی همچنین در این سفر ۴ پروژه بندری به ارزش بیش از ۲۵۵ میلیارد تومان را افتتاح کرد. بر اساس اعلام مدیرکل بندر امیرآباد ۲ پروژه از این ۴ پروژه با سرمایه بخش خصوصی و ۲ پروژه دیگر نیز جزو پروژههای سرمایهای و دولتی بود که در سفر مهرداد بذرپاش به استان مازندران به افتتاح رسید. پروژههای بندری افتتاح شده با سرمایه بخش خصوصی شامل کارخانه تولید خوراک دام و طیور برای شرکت آرین پروتئین سویای پارس به ظرفیت ۴۸ هزار تن با اشتغالزایی ۳۰ نفر و پروژه احداث مخازن روغن خوراکی متعلق به شرکت آرین پروتئین سویای فارس با اشتغالزایی ۱۱۰ نفر است که توسط وزیر راه و شهرسازی افتتاح شد. همچنین پروژههای سرمایهای و دولتی افتتاح شده در بندر امیرآباد شامل سیستم اطفای حریق بندر با ۲۷ کیلومتر لولهگذاری به شکل فنی از نوع پلیاتیلن در محدوده ۱۱۳ هکتار از اراضی عملیاتی این بندر با اعتبار ۱۷۰۰ میلیارد ریال طی مدت ۳۲ ماه و پروژه مرکز نگهداری تجهیزات مقابله با آلودگی نفتی در دریا، سولهای به مساحت ۵۲۰ مترمربع در محوطه ۳۵۰۰ مترمربع با راه دسترسی به طول ۱۰۰ متر و عرض ۱۲ متر است.
***
افتتاح بیمارستان 300 تختخوابی رازی
حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در ادامه برنامههای سفر به استان مازندران، ضمن افتتاح ساختمان جدید مرکز آموزشی، درمانی و پژوهشی رازی شهرستان قائمشهر، 574 تخت بیمارستانی جدید را در استان به صورت همزمان و از طریق ویدئوکنفرانس افتتاح کرد. ساختمان جدید بیمارستان رازی قائمشهر از جمله طرحهای نیمه تمام استان مازندران بود که پس از 18 سال وقفه، با اهتمام دولت مردمی و با اعتباری بالغ بر 800 میلیارد تومان در فضایی به مساحت 24 هزار مترمربع در 6 طبقه و با همه امکانات تخصصی از جمله 10 اتاق عمل تکمیل و تجهیز شد و با حضور رئیسجمهور به بهرهبرداری رسید. رئیسجمهور در حاشیه افتتاح ساختمان جدید بیمارستان رازی، از بخشهای مختلف این بیمارستان بازدید و از برخی بیماران بستری در آن نیز عیادت کرد. بیمارستان تخصصی و فوقتخصصی اطفال شمال کشور، مرکز جامع دیالیز و دانشکده دندانپزشکی بابل از جمله طرحهای بهداشتی و درمانی استان مازندران بود که همزمان با حضور رئیسجمهور به بهرهبرداری رسید.
******
استقبال معنادار مردم مازندران از رئیسجمهور و هیأت دولت
نخستین مقصد سفر استانی رئیسجمهور به استان خوزستان بود. 5 شهریور 1400 این استان جنوبی در حالی میزبان رئیسجمهور بود که از رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به کابینه پیشنهادی دولت تنها 2 روز میگذشت. اما آن روزها دولت شرایط سختی را پیش رو داشت؛ سایه ویروس کرونا و محدودیتهای آن هنوز بر سر جامعه بود و مهمتر از همه مساله «اعتماد عمومی» بود که تا حدودی از دست رفته تصور میشد. رئیسجمهور قبل اصولا قائل به حضور در بین مردم نبود و اگر هم در نقطهای حاضر میشد چنان با تشریفات پرطمطراق بود که مردم میلی به استقبال از وی نداشتند. از سوی دیگر جامعه در روزهای مدیریت(!) حسن روحانی شرایطی را تجربه میکرد که نوعی بینظمی بزرگ را در دولت نشان میداد؛ اهمالکاری برای واردات واکسن، عدم توسعه شبکه برق، کمبود کالاهای اساسی، هرجومرج بازار و... همه از جمله موضوعات روز بود که تحرک جامعه را کند کرده بود. جامعه سرخورده و ناامید بدون شک توانایی تحول و پیشرفت ندارد، اگر جامعه احساس کند در دسترسی به بدیهیترین حقوق خود با اختلال همراه است این جامعه نمیتواند با یک نگاه افقگشایانه و رو به پیشرفت پیش رود.
سفر سرزده و یکروزه رئیسجمهور برای شنیدن درددلهای مردم خوزستان و پیگیری مشکلات آنها و رسیدگی به چالشهای فراروی استان که با همراهی وزیر کشور، وزیر جهاد کشاورزی، وزیر نیرو، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و رئیس سازمان برنامه و بودجه انجام شد اما حامل پیام متفاوتی به جامعه بود. آن روزها هنوز محدودیتهای کرونایی به طور کامل در جامعه برداشته نشده بود و رئیسجمهور و هیات همراه ضمن اینکه باید مشکلات مردم را از زبان خود آنها میشنیدند اما نمیتوانستند در جمع فشرده حاضر شوند و یا تجمع استقبالی شکل دهند. محدودیتهای کرونایی اما مانع پیگیری مشکلات مردم در سفرهای استانی نشد. پس از سفر سیدابراهیم رئیسی به خوزستان بود که رهبر معظم انقلاب 6 شهریورماه در دیدار هیات دولت سیزدهم با ایشان، بر اهمیت «مردمی بودن» تاکید کردند و درباره جلوههای مختلف آن افزودند: رفتن به میان مردم و گفتوگوی بیواسطه با آنها از ابعاد بسیار خوب مردمی بودن است که آقای رئیسی با سفر به خوزستان آن را نشان داد.
حالا نزدیک به 3 سال از آن سفر خوزستان گذشته است. رئیسجمهور پنجشنبه گذشته در چهلوششمین سفر استانی خود برای پیگیری مطالبات مردم، افتتاح برخی طرحهای کلان و بررسی مصوبات سفر دور نخست به استان مازندران سفر کرد. یکی از موضوعاتی که برای اهالی رسانه جالب توجه بود استقبال معنادار مردم از رئیسجمهور بود؛ استقبالی که در سفرهای استانی اخیر رئیسجمهور نیز وجود داشته است. دلیل این استقبالها از رئیسی چیست؟ آیا امروز امید در جامعه در حال احیا شدن است؟ درباره استقبال مردم مازندران از رئیسی میتوان چند موضوع را مورد توجه قرار داد.
1- ارتباط مستقیم با مردم
از جمله نخستین و مهمترین دستاوردهای سفر استانی که خود بنای اصلی استقبال جامعه نیز هست، ارتباط مستقیم مردم با رئیسجمهور است. مردم میتوانند از هر قشر، قوم و طبقهای با حضور در محلی که از پیش اطلاعرسانی شده است، از طرق مختلف با رئیسجمهور دیدار کنند. برنامه استقبال نیز به چند دلیل انجام میشود. نخست مردم بدون واسطه میتوانند رئیسجمهور را ببینند. دوم آنکه میتوانند مستقیم و بیواسطه برنامههای رئیسجمهور برای پیشرفت و آبادانی استان محل زندگی خود را دریافت کنند. سوم آنکه مشکلات و مصائب خود را از طرق مختلف همچون ارائه توسط نماینده، نامه، پلاکارد و... به سمع و نظر رئیسجمهور برسانند. همچنین مردم میتوانند مستقیم و بیواسطه حمایت خود را از رئیسجمهور اعلام کنند.
2- وعده و پیگیری تا حصول نتیجه
یکی از موضوعاتی که رئیسجمهور تلاش کرده از همان زمان تبلیغات ریاستجمهوری تا امروز که دور دوم سفرهای استانی آغاز شده، رعایت کند این است که وی دستورات و وعدههای قابل تحقق به جامعه داده است. یکی از اصلیترین اهداف دور دوم سفرهای استانی این است که «مصوبات سفر دور نخست» را بررسی کند. این موضوع از ۲ جهت انجام میشود، نخست آنکه رئیسجمهور مصوبههای انجامشده را بازدید یا افتتاح کند و سپس در صورت عدم اجرای یک مصوبه، دلایل آن را بررسی و مشکلات آن را رفع کند.
3- سختکوشی دولت
روحیه جهادی دولت برای رفع مشکلات از دیگر موضوعاتی است که جامعه به صورت مستقیم با آن مواجه است. اینکه کابینه به صورت مستمر با جامعه در ارتباط است و دولت به طور معمول هر هفته به یکی از استانهای کشور سفر میکند از جمله موضوعاتی است که در مساله استقبال عمومی از دولت تاثیرگذار است. سختکوشی نیز به تکرار و تاکید در رسانهها نیست. جامعه باید خود ملموس حس کند دولت برای تحقق وعدههایی که داده در حال تلاش و فعالیت است. آن هنگام و در صورتی که این مساله را احساس کرد، میزبانی گرمی نیز از دولت خواهد کرد.
4- تمرکززدایی
یکی از موضوعاتی که از دستاوردهای مهم سفر استانی رئیسجمهور است، تمرکززدایی به نفع دیگر استانهاست. زمانی که رئیسجمهور به طور مستقیم از پایتخت برای پیگیری مشکلات و بررسی دستاوردها وارد استان دیگری میشود، این موضوع بسیار برای مردم آن استان دارای اهمیت میشود. اینکه رئیسجمهور شخصا برای پیگیری در استانی حاضر شده است خود گویای اهمیت است و جامعه این مساله را لمس میکند.
5- عملیات احیا
یکی دیگر از موضوعاتی که تاثیر مجسمی بر جامعه استانی داشته است، احیای کارخانهها و بنگاههای اقتصادی به جای تعطیلی و واگذاری آنهاست.
دولت همواره در سفر به استانها گزارشی از احیای کارخانههایی میدهد که در دولت قبل به تعطیلی کشانده شده و در حال واگذاری بودهاند.
دولت با احیای این کارخانهها و بازگرداندن کارگران نهتنها مانع گسترش بیکاری در استانها شده است، بلکه سوددهی را به کارخانهها برگردانده است.
6- عملیات «وعده صادق»
از جمله موضوعات دیگری که برای جامعه مهم است، اقتدار یک جامعه در عرصه بینالملل و تلاش برای ارتقای کشور در همه عرصههاست. مردم زمانی که اخبار موفقیت و رشد کشور را دریافت میکنند، برای تشکر خود را به نزدیکترین مقام کشوری میرسانند. حال زمانی که رئیسجمهور در یک استان حاضر میشود، مردم برای تشکر از انجام آن اقدام به استقبال رئیسجمهور میروند. پیام عملیات «وعده صادق» سپاه که با حمایت دولت انجام شد، توسط مردم دریافت شده است و این خود زمینهساز استقبال مردم از رئیسجمهور شده است. در این بین باید توجه داشت که بهانههای تشکر مردم از دولت بسیار است و موضوعات مختلف اقتصادی، نظامی، فرهنگی و... میتواند زمینهساز باشد.
در نهایت اینکه سیدابراهیم رئیسی در ۲ سال و نیم اخیر توانسته است بخشی از دلسردی جامعه را که در پی عملکرد بد دولت قبل بر مردم تحمیل شده بود جبران کند. دولت با ورود مستقیم به مشکلات استانها توانست اعتمادشان را جلب کند. فرآیند کسب اعتماد توسط دولت آغاز شده است هرچند ممکن است هنوز به جایگاه مطلوب آن نرسیده باشد اما مسیری است که آغاز شده است. امید است در آینده پیش رو حرکت منظم این قطار سرعت بیشتری نیز به خود گیرد و ما وضعیت خود را از استقبال معنادار به استقبال پرشور تغییر دهیم.
ارسال به دوستان
حضور پرشور مردم تهران در مسیر 2 کیلومتری جشن بزرگ امام رضاییها
میهمانی کرامت
همزمان با دهه کرامت و در آستانه ولادت امام رضا(ع) روز گذشته جشن امام رضاییها از ساعت ۱۶ عصر شروع شد و تا ساعت 10 شب با حضور پرشور خانواههای تهرانی به طول ۲ کیلومتر از مسیر میدان هفتم تیر تا میدان ولیعصر(عج) ادامه یافت.
این مراسم با پذیرایی از مردم، در کنار اجرای گروههای فرهنگی، سخنرانی، مداحی، سرود، صلوات خاصه امام رضا(ع) برگزار شد. خادمیاران رضوی با برپایی غرفههای پذیرایی، ایستگاههای فرهنگی و صلواتی و اسباببازی ویژه کودکان بخوبی از مردم پذیرایی کردند.
در مسیر این جشن بیش از ۴۰۰ موکب برپا شده بود که ۱۲ هزار نفر در این موکبها به شهروندان تهرانی خدمترسانی کردند.
ارسال به دوستان
جدیدترین اخبار از سیل در خراسان رضوی؛ 8 نفر جان باختند و 2 نفر مفقود هستند بارشها در این استان تا 2 روز آینده ادامه دارد
خراسان در آمادهباش
گروه اجتماعی: وقوع بارشهای تند و سیلآسای اخیر در خراسان رضوی که منجر به مرگ 8 شهروند و مفقود شدن 2 نفر شد، خسارات زیادی را نیز به زیرساختها، مزارع کشاورزی و باغات وارد کرد. بارشهای شدید موجب جاری شدن سیلاب، آبگرفتگی معابر و ورود آب و گلولای به برخی منازل شد. بر این اساس نیروهای امدادی و جهادی در حال تخلیه گلولای از منازل و کمکرسانی به سیلزدگان هستند. از سویی این بارشها در کنار خسارات به بار آورده، باعث بهبود ذخایر آبی سدهای نیمهخشک و کمآب استان شد به طوری که طبق گفته مسؤولان استان، بارشهای اخیر موجب شده است خراسان رضوی از تنش آبی خارج شود. در این میان نیروهای امدادی، دستگاههای دولتی و سایر نهادها برای کمکرسانی به سیلزدگان بسیج شدهاند، چرا که طبق پیشبینی سازمان هواشناسی بارشها تا ۲ روز آینده ادامه دارد، از این رو امدادرسانان در حالت آمادباش قرار دارند. در این میان در شرایطی که تصاویر جاری شدن سیلاب در شهر مشهد در فضای رسانهای و مجازی پخش شده بود و شرایط بحرانی بر شهر حاکم بود، مدیر بحران شهرداری مشهد در گفتههایی غیرمسؤولانه در مصاحبه با یکی از رسانههای محلی ادعا کرد سیلی در کار نیست و این واقعه را آبگرفتگی جزئی دانست! در پی انتشار این مصاحبه، استاندار خراسان رضوی وی را از سمتش عزل کرد.
* بارش سیلابی مشهد در ۵۰ سال گذشته بیسابقه بود
بارش کمسابقه و سیلآسای در خراسان رضوی وضعیت سدهای نیمهخشک این استان را بهبود بخشید به طوری که فرماندار مشهد گفت بارندگی سیلابی اخیر مشهد و ثبت ۳۸ میلیمتر بارش در ۲۵ دقیقه طی ۵۰ سال گذشته کمنظیر و بیسابقه بوده است. محسن داوری افزود: این بارشها منجر به وقوع سیل بویژه ورود گلولای از حوزههای کوهپایهای اطراف شهر به مشهد شد.
وی با اشاره به آمادگی قبلی و امدادرسانی بهموقع در مشهد ادامه داد: در بیشتر نقاط مساله سیل رفع شده ولی در 2 نقطه پل انقلاب و سپاه ۶۹ دچار مشکل شدیم. به گفته وی، برخی منازل در این مناطق دچار آبگرفتگی و خسارت شدند البته برای جبران خسارت ارزیابیهای لازم انجام خواهد شد. فرماندار مشهد تاکید کرد: همه بخشهای دولتی، خدماتی عمومی و خصوصی و بویژه آستان قدس رضوی پای کار امدادرسانی بودند و ادوات و ماشینآلات مختلف را در اختیار ما گذاشتند تا در اسرع وقت امدادرسانی انجام شود. وی گفت: در ستاد مدیریت بحران شهرستان مشهد مصوب شد دیوارها و حصارهای زمینهای محصوری که در مسیر سیل با خطر سیلاب مواجهند، تخریب شود. فرماندار مشهد بیان کرد: تخریب دیوارکشیها فارغ از اینکه زمین متعلق به بخش خصوصی، دولتی یا مردمی است، انجام خواهد شد تا در بارشهای روزهای آتی دچار چالش نشویم.
* بارشهای سیلابی در خراسان رضوی ادامه دارد
طبق پیشبینی مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی خراسان رضوی، بارشهای رگباری توأم با رعد و برق، آبگرفتگی و سیلاب برای روزهای آینده در بیشتر مناطق استان بویژه نواحی شمالی و شرقی همراه با کاهش 4 تا 8 درجهای دما ادامه دارد. بر این اساس محمد غیوری اعلام کرد: از یکشنبه هفته آینده (فردا) از میزان بارشها در استان خراسان رضوی کاسته میشود. روز گذشته نیز شهرهای صالحآباد، سرخس، فریمان، چناران، گلبهار، سبزوار، بردسکن، ریوش، کاشمر، جوین، جغتای، داورزن، خوشاب، کلات، درگز، قوچان، طرقبه - شاندیز و مشهد شاهد بیشترین میزان بارش بودند. بر همین اساس شنبه (امروز) نیز شهرستانهای درگز، قوچان، سبزوار، کلات، فریمان، طرقبه - شاندیز و برخی نواحی مشهد درگیر بارش خواهند بود. در اطلاعیه مرکز پیشبینی اداره کل هواشناسی در استان رضوی ضمن توصیه به آمادگی کمیتهها و دستگاههای بحران مدار خراسان رضوی، خودداری از ترددهای غیرضروری در جادههای استان همچنین عدم توقف در حاشیه رودخانهها و مسیلها، آمده است: در طول فعالیت این سامانه از صعود به ارتفاعات و عملیات کوهنوردی خودداری شود. همچنین بر ممنوعیت ورود به مناطق ییلاقی و گردشگری استان تاکید شده است.
* خسارت سیل به بخش کشاورزی استان خراسان رضوی
سیل اخیر خساراتی به باغداران و کشاورزان وارد کرده که در این بین در برخی شهرستانها، خسارتها قابل توجه است. مدیر جهاد کشاورزی شهرستان خواف در این باره گفت: تگرگ و سیلاب اخیر افزون بر ۴۴۰ میلیارد ریال به بخش کشاورزی و دامداری بخش جلگه زوزن این شهرستان خسارت وارد کرد. خالد فقیری افزود: به دنبال وقوع تگرگ و باران شدید همراه با توفان عصر چهارشنبه گذشته، ۴۳۰ هکتار از باغات پسته و مزارع غلات بخش جلگه زوزن شهرستان خواف بین ۴۰ الی ۷۰ درصد خسارت دید. وی همچنین از تلف شدن بیش از ۳۰ رأس دام سبک روستاییان و دامداران دراین منطقه خبر داد و گفت: خسارتهای بیشتر به بخشهای کشاورزی و دامداری شهر زوزن و روستاهای ابراهیمی و بیاسآباد از توابع بخش جلگه زوزن این شهرستان وارد شد. مدیر جهاد کشاورزی خواف از کشاورزان خواست با توجه به شرایط جوی و بروز بارش شدید و سیلاب احتمالی دوباره در سریعترین زمان ممکن نسبت به برداشت محصولات زراعی خود اقدام و دامداران هم از چرای دام در ارتفاعات و مناطق پرخطر خودداری کنند.
* آسیب سیلاب به ۲ هزار نفر در خراسان رضوی
رئیس سازمان امداد و نجات هلالاحمر از امدادرسانی به بیش از هزار نفر در سیلاب استان خراسان رضوی خبر داد. محمودی در تشریح عملیات امدادرسانی در سیل و آبگرفتگی استان خراسان رضوی گفت: از لحظه وقوع سیل و آبگرفتگی، عملیات امدادرسانی در مناطق متأثر از سیل در این استان آغاز شد. وی افزود: ۲ هزار و ۳۹ نفر از سیلاب خراسان رضوی متأثر شدهاند. همچنین امدادگران هلالاحمر تا ساعت ۲۲ پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت به ۱۱۶۲ آسیبدیده از سیلاب امدادرسانی کردهاند. ۱۸ نفر هم با تلاش امدادگران از سیل نجات داده شدند.
* تداوم امداد و اسکان سیلزدگان
استان خراسان رضوی در وضعیت اضطراری ناشی از سیل قرار قرار دارد و طبق گفته استاندار این استان حفظ جریان خدمترسانی و تداوم آن تا وضعیت عادی برای مدیریت اوضاع در این استان بویژه شهرستان فریمان از اهمیت بسزایی برخوردار است. یعقوبعلی نظری دیروز در نشست مشترک ستاد بحران شهرستان فریمان و ستاد بحران استان افزود: در بررسی خسارتها، ارزیابیها باید در 3 بخش مسکن و لوازم منزل توسط بنیاد مسکن، زراعت توسط جهاد کشاورزی و محور سوم در حوزه زیرساخت توسط دستگاههای مربوطه انجام شود. وی بیان کرد: با توجه به بررسیها و بازدیدهای صورتگرفته، در شهرستان فریمان در موضوع امداد، اسکان، نجات و درمان اضطراری هیچ مشکلی نداریم؛ خدماتدهی برای لایروبی، بیرون آوردن وسایل منزل از زیر آوار، اسکان و تغذیه موقت تا بازگشت به وضعیت عادی ادامه دارد. استاندار خراسان رضوی در ادامه افزود: حفظ زیرساختها در دستور کار قرار دارد و اگر جایی هم آسیب دیده باشد باید تمهیدات لازم اندیشیده شود. وی اعلام کرد: جبران خسارات وارد شده بعد از کارشناسی و جمعبندی فرمانداریها انجام خواهد شد و در دستور کار قرار گرفته است. نظری خاطرنشان کرد: تامین لوازم خانگی بنا بر تایید بنیاد مسکن، تعمیر و ساخت مسکن، احیای قنوات و لایروبی مسیلها در دستور کار قرار خواهد گرفت. بر اساس آخرین گزارشها، سیل روز چهارشنبه هفته گذشته در استان خراسان رضوی تاکنون 8 فوتی داشته است که 5 نفر آنان در شهرستان مشهد و ۲ نفر دیگر نیز در فریمان و یک نفر در روستای «سرغایه» جان باختهاند.
* حمایت ستاد اجرایی فرمان امام از آسیبدیدگان سیل
مدیرعامل بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام گفت: امدادرسانی و حمایت از آسیبدیدگان مناطق سیلزده استان خراسان رضوی انجام خواهد شد. محمد ترکمانه اظهار کرد: در پی بارش شدید باران و وقوع سیل و آبگرفتگی در بخشهای مختلف استان خراسان رضوی، حسب دستور رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در مناطق آسیبدیده شهر مشهد حاضر و همچنین از روستاهای سیلزده فریمان و درگز بازدید شد. وی با اشاره به حضور ستاد اجرایی در مرحله دوم امدادرسانی در مناطق سیلزده شهر مشهد گفت: مقرر شد بخشی از خسارتهای وارده به خانوادههایی که وسایل منزلشان و نوعروسانی که جهیزیهشان دچار آسیب شده است را جبران کنیم. مدیرعامل بنیاد برکت در ادامه با تأکید بر پشتیبانی این بنیاد از گروههای جهادی برای امدادرسانی اولیه به مناطق سیلزده روستایی گفت: در مرحله نخست امدادرسانی به مناطق روستایی فریمان و درگز، توزیع غذای گرم و تأمین تجهیزات مورد نیاز گروههای جهادی برای خارج کردن سیلاب از منازل مسکونی در دستور کار است. وی افزود: در ادامه امدادرسانی به مناطق سیلزده روستایی نیز علاوه بر مشارکت در تأمین وسایل ضروری زندگی خانوادههای حادثهدیده، از طریق مسؤولان استان نسبت به شناسایی کسبوکارهای آسیبدیده اقدام و از صندوق قرضالحسنه برکت تسهیلات مورد نیاز پرداخت خواهد شد.
ارسال به دوستان
برشی از ابعاد کمتر دیدهشده حیات فکری و اجتماعی آیتالله العظمی بهجت(ره)
بهجتی که نمیشناسیم!
۲۷ اردیبهشت سالروز وفات عالم فرزانه حضرت آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت فومنی(ره) بود که به نوعی برای عموم مردم ایران شخصیتی آموزنده و الهامبخش بودند. این عالم فرزانه؛ جامع فقه و عرفان و شخصیتی تاریخی بودند. روابط ایشان با سلسله عرفانی نجف و حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی قاضی به ضمیمه تبحر در فقه و اصول، مرجعی روشنضمیر از ایشان ساخته بود. آیتالله بهجت به معنای واقعی کلمه مرجعی اجتماعی و مورد رجوع گروههای مختلف مردم بودند. با این حال بهرغم نگارش آثار مختلف از ایشان و همه تلاشهای انجام شده اما هنوز ابعاد مختلفی از حیات دینی این عالم وارسته برای عموم مردم ناشناخته باقی مانده است. آیتالله بهجت به نحو معمول در ذهن ما ایرانیان تداعیگر ارزشهای اخلاقی و وارستگی دینی است اما آنچه در زندگی ایشان، غایب در اذهان ما است، حیات سیاسی و روشنبینیهای تاریخی ایشان است. بنابراین در ادامه تلاش داریم برشی از حیات سیاسی و تاریخی ایشان را به بحث بگذاریم.
* اتحاد جهان اسلام
بنیادیترین چالش جهان اسلام در طول ۲ سده گذشته مساله استعمار بوده است. به باور عموم اندیشمندان جهان اسلام، استعمار نقشی جدی در عقبماندگی و بحرانهای سیاسی - اقتصادی ما طی دهههای گذشته داشته است. در مقام راهحل و درمان این بیماری مساله اتحاد جهان اسلام یکی از ایدههایی بود که از سوی برخی عالمان همچون مرحوم سیدجمالالدین اسدآبادی طرح شد. آیتالله بهجت در این زمینه میفرمایند: «در جنگ جهانی اول به «مصطفی کمال» که صدراعظم دولت عثمانی بود، رشوه و وعده ریاست دادند تا قدرت سلطان عثمانی را تجزیه کند و از بین ببرد و دولت عثمانی منحصر به ترکیه شود. به این ترتیب دولت عثمانی مغلوب انگلیس شد و ترکیه به دست مصطفی کمال افتاد، چنانکه عراق و حجاز نیز به دست انگلیس افتاد. آیا مصطفی کمال مسلمان بود؟ کسی که قرآن را مسخره میکرد و روز یکشنبه را تعطیل رسمی اعلام کرد. سیدجمالالدین اسدآبادی هم برای همین کشته شد که میخواست برای قوت و قدرت دولت اسلامی، ایران را به دولت عثمانی ملحق (متحد) کند ولی نمیدانست ایران دست روس است و با ایران معاهده دارد و آنها نمیگذارند چنین کاری عملی شود. بله! بساط مخالفت با انبیا علیهمالسلام جنگ و خونریزی است».1 یکی از مسائل مهم پیرامون طرح اتحاد، محور اتحاد است. محور اتحاد باید بیشترین فراگیری را در میان امت اسلامی داشته تا بتواند همه را در وحدتی فراگیر ترسیم کند. ایدههایی همچون دولتهای مذهبی یا دولتهای ناسیونالیستی بویژه ناسیونالیسم عربی، ترکی و فارسی در نهایت با چند بخشیکردن جهان اسلام، طرح اتحاد کلی آن را مورد خدشه قرار دادند. آیتالله بهجت در این باره معتقد است: «نمیتوانیم ما [سعادتمند شویم] مگر اینکه در یک دستمان قرآن باشد [و] یک دستمان عترت باشد. و الا در همین دنیا پشیمان میشویم. و الا همین دنیایمان از دستمان گرفته میشود، کما اینکه گرفته شد! دست برداشتند از قرآن و عترت، رضاخان وطن و مملکت شیعه را فروخت. مصطفی کمال هم مملکت عثمانی اسلامی را فروخت. ابنسعود هم حجاز را فروخت و تسلیم همینهایی که الان هستند [کرد]. باید بدانند به اینکه گم کرده بودیم راه را که اینطور گرفتار شدیم. الان ما دولتهای اسلامیه شدیم ذلیل [دولتهای] آمریکا و انگلیس و اینها، که از اخبث خبائث روی زمینند! بلکه از متوحشترین کسانیاند که اسم انسانیت گذاشتهاند روی خودشان».2
* استعمار و مسأله نفوذ
یکی از روشهای استعمار برای تسلط بر جوامع هدف، مساله نفوذ است. نفوذ شامل سطح وسیعی از آموزش جاسوس و ارتباطگیری تا نفوذ فرهنگی به واسطه رسانه میشود. البته امروز که مساله رسانهها و روابط فرهنگی میان کشورهای جهان شکل متفاوتی را به خود گرفته است، طبیعتا نفوذ نیز دارای ابعاد متفاوتتری با دهههای گذشته شده است. آیتالله بهجت نیز به عنوان یک عالم زمانهشناس از این موضوع غافل نبوده و همواره در سخنرانیها خود مساله مراقبت بر نفوذ دولتهای غربی را هشدار دادهاند، به گونهای که در این زمینه آثار مختلفی تولید شده است. در اینجا و تنها از باب نمونه به ذکر یکی از فرمایشات ایشان میپردازیم: «همچنین ملتفت باشید! حیات فرنگیها با جاسوس است؛ تا به حال بر سر ما، هر چیزی آوردهاند، از جاسوسها آوردهاند. ملتفت باشید! اطراف خودتان را نگاه کنید، گاهی میشود به چند واسطه، به جاسوس میرسند. اینها یک فطانتی است که خدا باید این زرنگی را بدهد که آدم گول دروغگوها را نخورد؛ آنقدر به آدم راست میگویند، تا اینکه دروغشان را بفروشند.... ملتفت باشید! ملتفت ما هستند؛ کما اینکه ملائکه، ملتفت خیالات ما هستند. این ملعونها ملتفت هستند که بعد از چند سال چه خواهیم کرد؛ راهش را پیدا میکنند، جاسوس میگذارند، تمام خیالات و افکار انسان را توسط او میفهمند! باید ملتفت باشید! دیگر چارهای نیست، الا اینکه خودتان را به خدا بسپارید و متوسل شوید».3 این بیانات در دورانی منعقد شده که ما هنوز وارد فضای جدید از رسانههای اجتماعی نشده بودیم اما با این حال بیان این نکته که «تمام خیالات و افکار انسان را به توسط او میفهمند» توسط آیتالله بهجت، نشان از عمق درایت ایشان در فهم پدیده نفوذ دارد. این مساله بویژه در رسانههای جدید جلوه بسیار عیانتری به خود گرفته است. به عبارت دیگر رسانههای جدید به واسطه خیالانگیزی، پرورش و جهتدهی به خیال در فرهنگها رسوخ کرده و راه خود را باز میکنند. این نکته هر چند ناظر به مدلهای پیشین نفوذ است اما به دلیل تکیه بر یک اصل کلی در امروز نیز جریان پیدا کرده است.
* درایت سیاسی در فهم رخدادها
بسیاری از حوادث و رخدادها بهرغم ظاهری که نمایش میدهند، دارای پیامهای متفاوتی در پشت صحنه هستند. انسان زیرک و سیاستمدار کسی است که بتواند لایه رویین این حوادث را کنار زده و پشت پرده قضیه را فهم کند. نزاعهای دینی امروز در بسیاری از موارد دارای چنین حالتی شدهاند. به عبارت دیگر این مسائل و مطامع سیاسی است که در پشت پرده، شکافهای دینی را برجسته میکند. آیتالله بهجت به جهت درک عمیق سیاسیشان در بسیاری از موارد چنین رویکردی را اتخاذ میکنند. برای مثال یکی از این موارد، جنگ میان ایران و عراق است. ایشان در این زمینه میگویند: «آمریکا و انگلیس هم در جنگ عراق و ایران میگویند: جنگ شیعه و سنی از سابق بوده است. شما چه کاری با شیعهگری و سنیگری دارید؟ شاید میخواهید بگویید که ما آتشافروز جنگ نیستیم و با ایجاد اختلاف و درگیری میان آنها، بازار فروش اسلحه ایجاد نکردهایم و یا به واسطه ایجاد تفرقه میان آنها، نمیخواهیم بیشتر بر آنها مسلط شویم و از منافع آنها بهتر و بیشتر بهرهمند شویم! شما که با اصل اسلام مخالفید».4 یکی دیگر از موارد زنده نزاع دینی در دوران معاصر، مساله اسلام و آیین هندو در هند است. ایشان در این باره میفرمایند: «دولت انگلیس هر وقت میخواست در هندوستان میان مسلمانان و هندوها اختلاف و درگیری ایجاد کند، کافی بود گاوی را مخفیانه در محله هندوها سر ببرد. هندوها میگفتند: حتما مسلمانها کردهاند و به جان هم میافتادند. بعد هم خودش میآمد و میان آنها صلح میکرد و از آنها مالالمصالحه میگرفت! یک پوست گردو به این طرف میداد و پوست دیگر را به طرف دیگر و مغز را برای خودش برمیداشت».5
* طرح واقعی از صلح جهانی
صلح جهانی یکی از آرزوهای دیرین بشر در طول تاریخ بوده است. تمدن غرب با فراگیر شدن خود مدعی بود اگر درک جدید از انسان فراگیر شود، در نهایت در پرتو این فهم مدرن صلح جهانی محقق میشود. با این حال اما شاهد این هستیم که حقوق بشر غربی روز به روز بیبشرتر شده و تفکر مدرن نهتنها منجر به صلح جهانی نشد، بلکه سطح تنش در جهان را به سطحی رساند که امروز به واسطه سلاحهای کشتار جمعی و هستهای، بیم از میان رفتن نسل بشریت میرود. از منظر دینی طرح واقعی از صلح جهانی هنگامی میسر میشود که این طرح در افق معنویت و توحید دیده شود. آیتالله بهجت در این زمینه میفرمایند: «انسان احتیاج به معلم و هادی دارد و وظیفه انبیا علیهمالسلام ارشاد و هدایت مردم است. آیا میشود گفت ما از تعلیم و هدایت انبیا علیهمالسلام مستغنی هستیم؟ خداوند منان این همه پیامبر برای تعلیم و هدایت بشر ارزانی داشته است ولی بشر از آنها استفاده نکرده و نمیکند! چقدر انسان از انسانیت دور است! اگر بین خالق و مخلوق رابطه نبود و هدایت انبیا علیهمالسلام نبود، افراد بشر شب و روز به جان یکدیگر میافتادند و برای یکدیگر چاه میکندند! خدا میداند که از کارهای مهم ممالک کفر این است که بنشینند و برای مغلوب ساختن ملل و دول مستضعف و محروم و کیفیت غلبه و سلطه بر آنها نقشه بکشند و نتیجهگیری کنند. متمدنترین دولتهای امروز دنیا، آمریکا و انگلیس هستند که در تمام جنگهای دنیا در رأس قرار دارند و نوعاً از دور و با واسطه عمل میکنند ولی در این زمان واضح و آشکار و مستقیماً داخل جنگ شدهاند و دخالت میکنند. آیا با این حال میتوان گفت نبی لازم نیست و لزومی ندارد که قوانین مطابق شرع باشد. اگر در تصویب قوانین، مطابقت با شرع قید گردد، چه بسا برای جهانخواران ضرر داشته باشد».6
* استقلال، راه حفظ عزت جمعی
تجربه تلخ حکومتهای وابسته و طرح سیاست وابسته در جهان اسلام طی 2 قرن اخیر، زخمهایی را بر پیکره این تمدن وارد کرده که به واسطه آن ایده استقلال در سطح کلان آن مورد تاکید اندیشمندان قرار گرفته است. در حقیقت ریشه و خاستگاه استعمار را میتوان در اتخاذ سیاست وابسته و وابستگی حکومتهای مسلمان نسبت به غرب دانست. آیتالله بهجت این مساله را در کلام خود اینگونه توضیح میدهند: «ما باید بر خودمان گریه کنیم از بلاهایی که تا به حال بر سر ما و مسلمانان آمده و میآید. مسلمانان و بلاد اسلامی در میهمانخانه گرگها قرار گرفتهاند و در شکم گرگها از میهمانخانهای به میهمانخانه دیگر منتقل میشوند. ایران و ایرانیان سالها در حلقوم و شکم روس بودند، بعد از آن سالها در بطن و حلقوم انگلیس بودیم، بعد هم مستعمره آمریکا شدیم».7 ایشان حتی بحث را از این سطح فراتر برده و پیرامون روشها و ابعاد این مساله نیز مباحث مختلفی را طرح کردهاند. برای مثال در باب روش تسلط کفار بر جوامع اسلامی میفرمایند: «اختلاط ما با کفار آخرش به همین جاها میکشد؛ یعنی ابتدا از مسلمانان پذیرایی میکنند و به آنها احترام میگذارند و آنها را به بلاد خود دعوت مینمایند و در تجارت و معاملات بازرگانی خود داخل میکنند و وقتی رؤسا و سیاستمداران مسلمانان مست پول و غیر پول شدند، حاضر میشوند امضا و امتیازات دهند تا آنها بر بلاد اسلامی حکومت کنند. بدین ترتیب، همجنسی و همشکلی و اختلاط با کفار، تسلط و حکومت آنها بر مسلمانان آسانتر میشود. آیا اگر مثلاً کفار بر نفت ایران حکومت کردند، میشود که نتوانند بر ایران و مردم ایران حکومت کنند؟! و مالکالرقاب ممالک اسلامی و مسلمانان نشوند؟! فرانسه در سوریه، لبنان و الجزایر، و انگلیس در عراق و حجاز حکومت داشت و فعلاً در دست آمریکاست. آری! ائمه ما علیهمالسلام که فرمودند: «با کفار اختلاط نکنید»، در حقیقت برای حفظ دنیای ما بود و میخواستند دنیای ما را برای خود ما تأمین کنند. کار به جایی کشیده که کفار نفت و ثروتهای طبیعی و ذخایر زمینی و معادن ما را به غارت میبرند، بعد به عنوان تصدق و آقایی یا به عنوان وام با بهرههای کلان با تلطف و مهر و عطوفت به ما میدهند! اکنون ما مسلمانان اسیر و عبید آنها و در زیر دست و چکمه آنها خوار و ذلیل هستیم ولی هنوز نمیفهمیم برای چه اینگونه شکست خوردهایم؟! آیا از عملکرد خود ماست یا مثلاً از پریدن کلاغ؟!»8
آیتالله بهجت پیرامون نوع رابطه با کشورهای بیگانه و استعمارگر نیز زاویه ورود جالبی دارند. ایشان اصل این رابطه را مضر به دنیای ما تلقی میکنند. مطلبی که بعدها حتی در برخی نظریات علومی انسانی درباره توسعه نیز بازتاب داشت و تحت عنوان مکتب وابستگی، چنین گفته میشد که اصل رابطه با دولتهای استعماری منجر به عقبماندگی میشود. آیتالله بهجت در این زمینه معتقدند: «برادری نکردن مسلمانان با کفار، سبب عزت اسلام و مسلمانها در دنیا و آخرتشان است. در غیر این صورت، آنها آقا بالاسر ما میشوند و ما را اغفال و مغلوب خود نموده و با مال خودمان، ما را به استعباد و نوکری میکشانند، زیرا آنها با مال و ثروت خودمان، معادن و منابع ما را کشف میکنند و در استخراج آن ما را به نوکری و عملگی میگیرند و برای حمل آن از نیروی انسانی ما استفاده میکنند و در نهایت اصل بار و حمل را برای خودشان بر میدارند و میبرند! مسلمانها چقدر غافلند که دنیای خود را هم نمیخواهند. کفار به آنها رشوه میدهند و صدها برابر آن را از آنها پس میگیرند. البته به هر کس رشوه نمیدهند، بلکه به رؤسا و شخصیتهای سیاسی و ملی رشوه میدهند تا آسان بتوانند بر اوضاع ملت و مملکت مسلط شوند. به این ترتیب برای رشوهخواری حتی دنیای خود را میبازیم! انگلیس برای تسلط به اوضاع عراق، هزار لیره برای آقا سیدمحمد کاظم یزدی رحمهالله فرستاد؛ ایشان جواب داد: ما شخصیت را بر پول ترجیح میدهیم. شخصیت دینی، مانع از پولگرفتن است».9
---------------------------
1- در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۳۶
2- بیانات در دیدار یکی از علمای اصفهان، مندرج در پایگاه اینترنتی مرکز تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی بهجت
3- به سوی محبوب، صفحه ۱۱۴
4- در محضر بهجت، ج۳، ص۲۰۸
5- همان، ۱۴۹
6- در محضر بهجت، ج۲، ص۱۶
7- در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۱۷
8- همان، ۳۲
9- در محضر بهجت، ج۲، ص۷۳
******
گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت درباره شخصیت آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت
عارف محبوب
اشکان صدیق: حضرت آیتالله العظمی محمدتقی بهجت رحمتاللهعلیه فارغ از مقام علمی و معنوی، یکی از محبوبترین چهرهها و شخصیتها در میان عموم مردم ایران و حتی فراتر از آن بودند. این عارف الهی در زمان حیات، شاگردان بسیاری تربیت کرد و علاوه بر مرتبه عرفانی والا، از چهرههای شناخته شده حوزوی بود. مقبولیت آیتالله در میان مردم، به حدی است که با گذشت 15 سال از رحلت ایشان، همچنان در سطح جامعه از ایشان به نیکی یاد میشود. در گفتوگوی «وطن امروز» با حجتالاسلام والمسلمین علی بهجت، فرزند ایشان، به دلایل محبوبیت مرحوم آیتالله بهجت در میان مردم و شاگردان پرداختیم.
***
* جناب حاجآقای بهجت! با توجه به شناخت شما از شخصیت حضرت آیتالله بهجت، به نظرتان چگونه یک روحانی میتواند یک شخصیت مردمی شود؟
اساسا فلسفه حضور فردی در حوزه علمیه و کسب علوم دینی این است که بتواند از طریق کسب معرفت و عمل به آن به قرب الهی برسد. روحانیت برخلاف سایر حرفهها یک شغل نیست بلکه یک نقش اجتماعی است که نهایتش لقای خداوند متعال است. بزرگانی که در بین خلق خدا به معنویت و عرفان معروف بودند مسیر خود را بر طریق رضایت پروردگار قرار دادند و در راه تحصیل معرفت الهی تا نهایت تلاش کردند.
هدف این بزرگان سیر الیالله و خدایی شدن بود و در این راه نیاز است انسان تمام توانایی خود را صرف کند. باید توجه داشت که فقط کسب علم هدف نیست، بلکه به تعبیر آیتالله بهجت اگر نابغه هم باشی باید ببینی چقدر سعی کردی از علم، معرفت پیدا کنی و چقدر سعی کردی از این جایگاه بالا بروی. آن پلهای که انسان را به خدای عالم نزدیک میکند، آن هدف است.
قهراً باید اخلاق حسنه پیدا کرد و از رذایل اخلاقی پاک شد. یک روحانی باید از تمایلات حیوانی خارج شود و تمایلات خود را هدفمند کند و با برنامه پیش برود. به همین دلیل است که بزرگانی چون آیتالله بهجت و اساتید ایشان به این درجه از محبوبیت بین مردم میرسند. آیتالله بهجت این برنامه را از ابتدای زندگی خود داشت یعنی وقتی شروع به تحصیل علم کرد، در ضمن آن تحصیل عمل نیز کرد و حتی قبل از اینکه بالغ شود پاکسازی درونی کرد. لذا قبل از اینکه مکلف شود، چشمش باز شده بود و بسیاری از مسائل را میدید اما حاضر نبود آنها را تعریف کند و ما از طرق دیگری از دوستانشان این مسائل را شنیدیم.
یکی از مسائلی که باعث میشود یک روحانی به یک روحانی مردمی تبدیل شود و مردم او را قبول دارند و اصطلاحا به سر او قسم میخورند، عدم خودبینی و اخلاص زیاد است. برای مثال، آقای بهجت با اینکه در جوانی اجتهاد را کسب کرده بود تا آخر عمرشان کسی از ایشان نشنید که بگوید من مجتهد هستم، چه برسد به اینکه ابراز کند من اعلم هستم! چنان خود را در مقابل خدا به عبودیت و خاکساری و خود ندیدن زده بود که در مقابل خلق هم همینطور بود؛ خود را نمیدید و اصلاً خود نداشت.
امضای جوانی ایشان نزد برادرزاده علامه طباطبایی است که روی یک پاکت نوشته است: «هیچ اندر هیچ اندر هیچ، محمدتقی بهجت فومنی». واقعاً هم خود را هیچ نمیدانست. همه نشانههای برتری را پاک میکرد و معتقد بود این نشانهها بیارزش هستند. همه عناوین را از خود حذف میکرد از جمله استاد، آیتالله و... .
امروز اما بعضی از طلاب خواستهشان این است که آنها را آیتالله خطاب کنند. آقای بهجت مرجع تقلید بود اما اگر آیتالله خطاب میکردیم بسیار ناراحت میشد. پسر من دبستانی بود و در تکلیف مدرسه نوشته بود آیتالله بهجت، آقای بهجت این کلمه را در دفتر پسرم دید و مرا صدا کرد و با عتاب گفت چه کسی این کلمه را به این بچه یاد داده است.
وقتی رساله ایشان میخواست به چاپ برسد اجازه نداد روی این کتاب نام ایشان را بنویسند و میگفت این تبلیغ است چه برسد به اینکه اجازه دهند آیتالله بنویسند. در نهایت توانستیم اسم مولف و امضای ایشان را بگذاریم «العبد محمدتقی بهجت».
خود را هیچ نمیدانست و در دسترس همه مردم بود. اصلا در برابر مردم عادی غرور و تکبر نداشت و حتی خود را ذرهای بالاتر از مردم نمیدانست و مردم به راحتی میتوانستند با ایشان ارتباط برقرار کنند. این شیوه ارتباط بیتکلف با توده مردم سیره خلف صالح ایشان بود. بزرگانی چون علامه طباطبایی و مرحوم قاضی، مرحوم نخودکی و... همه با عامه مردم همینگونه رفتار میکردند. این بزرگان با بچه و بزرگ و پیر و جوان ارتباط و معاشرت داشتند و هیچگاه به کسی نمیگفتند فلانی! تو خبیث و بیدین و ملعون و... هستی. البته اگر خلافی هم میدیدند تذکر میدادند.
* ما چه در گذشته و چه حالا شاهد این هستیم که عدهای از طلاب و روحانیون جایگاه ویژهای در قلوب مردم پیدا میکنند و مردم آنها را از خودشان میدانند و احساس صمیمیت زیادی با آنها دارند. چه ویژگیهایی میتواند یک روحانی را مردمی و پرطرفدار کند؟
یک جلوهای که طلاب و روحانیون ما را مردمی میسازد پرهیز از شئون ویژه و القاب پرطمطراق است. آقای بهجت از عناوین واقعاً آزردهخاطر میشدند و همیشه به علمایی اشاره و اقتدا میکردند که نزد بندگان خدا هیچ و خاک بودند. با آن همه بزرگی در علم و عمل نزد مردم هیچ و متواضع بودند. امروز اما یک مقدار که درس میخوانیم، مغرور میشویم و میگوییم ما دکتری داریم و شما بیسواد هستید و در سطح من نیستید!
وقتی مردم اخلاق کسی را اینطور ببینند، مصداق یک روحانیت محبوب است، چراکه در او انبیا و اولیا را میبینند نه خودبینی و غرور.
* متاسفانه برخی طلاب که البته در اقلیت محض هستند، این سیره و منش را رعایت نکرده، خود را تافته جدابافته از مردم میپندارند. چه عاملی باعث میشود افرادی این گونه باشند؟
بله! بنده بارها برخوردهام که اگر یک مجتهد را حجتالاسلام بنویسند، او ناراحت میشود! من این افراد را دیدهام. این رفتار خلاف مشی علمای ربانی ما است و در نگاه مردم نسبت به روحانیت تنفر ایجاد میکند.
علمای بزرگ میگفتند اصل مطلب این است که چون عمل در تو نیست، نادان هستی.
روش علما ندیدن خود بوده است و حتی خود را پایینتر از افراد میدانستند نه اینکه آنها را طرد کنند.
پیغمبر که رحمت للعالمین بودند و معلم بشر بودند و کلاس جامعه بشری را اینچنین بالا بردند، با چند عرب که سواد خواندن و نوشتن نداشتند، طوری کنار هم مینشستند که کسی متوجه نمیشد پیامبر کدام است.
علمای بزرگ ما آنقدر سر به زیر و بیادعا و ساده و بیآلایش و پارسا و زاهد بودند که مردم با آنها احساس راحتی میکردند؛ فقط حرف نمیزدند، بلکه با عمل نشان میدادند. مرحوم آقای بهجت میگفت طلبه باید با عمل خود مردم را هدایت کند، نباید به مردم حرفی بزند که خودش عمل نمیکند. اساتید و بزرگان این چنین بودند و در نهایت علم بیادعا بودند.
با اینکه بسیاری از بزرگان ایشان را اعلم میدانستند نهتنها نگفت اعلم هستم، بلکه میگفت من یک طلبه هستم. آقای بهجت به من میگفت اگر پدرت را بیشتر از این بدانی، از تو راضی نیستم.
با اینکه ایشان در نهایت تعلم بالاترین علم را فرا گرفته بود و در مقام معرفت بالاترین بود و در مقام عمل و ریاضت کشیدن به نحو اعلا و اکمل بود و حالات بزرگ روحی را کسب کرده بود اما هیچ ادعایی نداشت. بالاترین علم را طی کرده بود، بالاترین عارف هم شده بود، جامع علم و عمل بود، شاید بزرگترین سالک وقت بود اما ادعایی نداشت.
یک عکسی چاپ کرده و زیر آن نوشته بودند مرجع تقلید شیعیان، عالم بزرگ و وارسته و... آیتاللهالعظمی بهجت. یک روز آمدند تمام این عناوین را قیچی کردند و فقط شیخ محمدتقی بهجت باقی ماند. وقتی این عکس را دیدم فکر کردم بچهها این کار را کردهاند اما در نهایت متوجه شدم که خود آقای بهجت این کار را انجام دادهاند.
عمل ایشان اینچنین بود، نه اینکه فقط در حرف بگوید. میگفت اگر راهنمای مردم میخواهی باشی و راه را نرفتی، اشتباه است که راه نرفته را به مردم بگویی بروند.
تو باید خود این راه را رفته باشی، الهی شده باشی. قرآن هم میفرماید: «إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقِیهِ» با زبان و عمل ایشان فریاد میزد. «قد افلح من زکّاها»؛ هر کسی که قلب خود را پاک کرد او در رأس کار است.
ماهی 2 میلیارد تومان هزینه میکرد و حاضر نبود یک هزار تومان را صرف خانه خود کند. بعضی به ایشان میگفتند این کارها مگر مزد ندارد؟ در پاسخ میگفت همین در حسابها اشتباه نکرده باشیم و عذابمان نگفتند، باید خدا را شاکر باشیم؛ چه رسد به اینکه با پولهای مردم ملک یا وسیلهای برای فرزند و خانه خود خریداری کند.
به چشم میدیدیم که به آنچه میگفت، عمل میکرد و این چیزها از چشم مردم دور نمیماند. اگر به من پول میداد و میگفت به کسی برسانم، میگفت دستت را بالا نگیر، دستت را پایین بگیر تا او دستش بالاتر باشد و پول را از شما بگیرد.
وقتی آیتالله بهجت اینطور معتقد بودند و عمل میکردند، بسیاری از افراد به ایشان مراجعه میکردند و خواهان دعا برای برآوردن حاجات بودند. روزی شخصی نزد ایشان آمد و گفت بیمار ما را شفا بده، آقای بهجت فریاد زدند: من شفا دهنده نیستم. چنین شخصیتی را همه دوست دارند، چرا که میبینند راستگو است و کرامت بسیار دارد.
طلبه ابتدا باید خود را بسازد و سپس به فکر اصلاح جامعه باشد، در غیر این صورت نتیجه عکس میدهد. مگر رضاخان فشار نمیآورد چرا حجاب رعایت میشود؟ نتیجه برعکس شد و تا رضاخان رفت، همه به سمت حجاب رفتند و مردم در نهایت آزادی حجاب را انتخاب کردند ولی چرا به جای اینکه جذبکننده باشیم، افراد را دفع میکنیم، چون مردم متوجه هستند که ظاهر و باطن بعضی از ما با هم فرق دارد و الا مردم ما همیشه روحانیت بویژه علمای الهی را مأمن و پناهگاه خود میدانسته و میدانند.
ارسال به دوستان
نگاه
مشارکت مردم با ذینقش کردن آنها در اقتصاد
میثم مهرپور: 1403 در حالی از سوی رهبر حکیم انقلاب به عنوان «سال جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری شد که شعار اصلی سالها طی ۱۶ سال اخیر در حوزه اقتصاد و تمرکز بر تولید و مشتقات آن بوده است. اگر چه بخش اول این شعار یعنی جهش تولید را میتوان تاکید مجدد معظمله بر مساله تولید و اولویت و اهمیت آن دانست اما بخش دوم شعار یعنی «مشارکت مردم» موضوعی است که به نظر میرسد باید با نگاه جدی و جدیدتری از سوی دولت مورد توجه قرار گیرد. طبیعتا اقتصاد در هر جامعهای ۲ سوی تولیدکننده و مصرفکننده دارد که عنصر و عامل اصلی در هر ۲ طرف عرضه و تقاضا یا به عبارتی تولیدکننده و مصرفکننده، شهروندان آن جامعه هستند. در واقع در هر اقتصادی که آحاد شهروندان آن جامعه نقش جدیتر و پررنگتری را بر عهده داشته و منافع عمومی اقتصاد، همراستا با منافع افراد آن جامعه تعریف شود مشارکت مردم نیز در آن اقتصاد تقویت شده و شاهد شکوفایی و توسعه بیشتری در آن اقتصاد خواهیم بود. از این رو در راستای اهمیت مشارکت مردم در اقتصاد برای تحقق شعار جهش تولید ذکر نکاتی ضروری است.
۱- مدیریت در کنار مالکیت
یکی از طرحهای مهم اقتصادی در سالهای گذشته در حوزه اقتصاد که با هدف توزیع ثروت و افزایش حضور و نقش مردم در اقتصاد اجرایی شد، واگذاری سهام عدالت به بخش قابل توجهی از مردم بود؛ طرحی که طی آن، تعداد قابل توجهی از شهروندان ایرانی دارای سبد متنوعی از سهام شرکتهای دولتی شده و اقساط این واگذاری از سود عملکردی این شرکتها پرداخت شد و بعد از چند سال سبد سهام به مالکیت شهروندان درآمد. طرحی درست و اقدامی مثبت که البته نتایج آن چندان برای مردم ملموس نبود که شاید بتوان یکی از دلایل این موضوع را مالکیت (سهامداری) صرف این افراد بر بنگاههای اقتصادی بدون کوچکترین نقشی در مدیریت این بنگاهها دانست. درست نقطه مقابل این مساله نیز وجود دارد؛ همانطور که مالکیت بدون مدیریت به عنوان یک ضعف در بنگاهداری (حضور مردم در اقتصاد) به شمار میرود، مدیریت بدون مالکیت نیز انگیزهها را کاهش میدهد. برای مثال اگر شما یک خودروی پراید داشته باشید که مالکیت آن متعلق به شما باشد و در کنار آن، یک خودروی گرانقیمت بنز داشته باشید که صرفا مدیریت و استفاده از آن برای دوره مشخصی در اختیار شما باشد (بدون مالکیت) قطعا اهمیت و حساسیت شما روی خودروی پراید به مراتب بیشتر از آن بنز گرانقیمت خواهد بود.
دلیل اصلی این موضوع را میتوان اهمیت مالکیت برای افراد دانست. در واقع نبود مالکیت یا ایجاد محدودیت در مالکیت برای افراد میتواند منجر به کاهش انگیزه و مرگ تدریجی یک اقتصاد شود. نمونه بارز این موضوع وضعیت اقتصادهای کمونیستی که با مالکیت افراد مخالف بودند، است. با این تفاسیر یکی از موضوعات مهمی که میتواند منجر به تحقق بخش دوم شعار سال یعنی مشارکت مردم شود، ذینفع و ذینقش کردن مردم در اقتصاد است. یعنی مردم هم در منافع ایجاد شده از تولید سهیم باشند (ذینفع) و هم در مدیریت بنگاههای اقتصادی (ذینقش) حضور داشته باشند. در واقع برای تحقق شعار سال یعنی جهش تولید با مشارکت مردم باید مردم به ذینفعان و ذینقشان اصلی اقتصاد تبدیل شوند.
نبود این حس در مردم باعث شده متاسفانه بخش قابل توجهی از آنها نسبت به بسیاری از آسیبهای اقتصادی در جامعه واکنشهای مناسبی نداشته باشند. برای نمونه همواره این سوال مطرح میشود: چرا اگر به هر دلیلی کالای قاچاق وارد کشور میشود، برخی مردم با علم به قاچاق بودن، آن کالا را خریداری میکنند. به نظر میرسد یکی از دلایل اصلی این موضوع همین مساله (عدم نقش و نفع عموم مردم در تولید و اقتصاد) است.
۲- اصلاح نگاه مدیران اقتصادی
به نظر میرسد گام اصلی برای تحقق افزایش حضور مردم در اقتصاد، تقویت حضور مدیرانی است که بنگاههای دولتی را مایملک شخصی خود ندانسته و به معنی واقعی کلمه خود را مستخدم آن مجموعه دانسته و به حضور و نقش مردم در اقتصاد باور داشته باشند. برای مثال در دولت گذشته شاهد بودیم در موضوع سهام عدالت به عنوان یکی از اقدامات درخور تحسین در حوزه مردمی کردن اقتصاد با کارشکنیهای انجام شده و به دلیل عدم باور به حضور مردم در اقتصاد سهام یک میلیون تومانی تعلق گرفته به اکثریت سهامداران در زمان واگذاری به نصف میزان وعده شده تقلیل یافت؛ نگاهی که نشان میدهد تفکری در مدیران و تصمیمگیران اقتصادی کشور وجود دارد که به همین حضور و مشارکت نصفه و نیمه مردم در اقتصاد نیز باور ندارد.
ارسال به دوستان
یادداشت روز
وضعیت اسرائیل پیش از حمله سراسری به رفح
مهدی بختیاری: در حالی که ارتش اسرائیل روزبهروز کشتههای بیشتری در مناطق مختلف نوار غزه میدهد، اپوزیسیون نتانیاهو به سردمداری «یائیر لاپید» نخستوزیر سابق هم بر فشارها بر او میافزاید تا بتواند هرچه زودتر و حتی اگر شده در میانه همین جنگ، دولت مستقر را به زیر بکشد. نتانیاهو در هیچ کدام از جبهههای سیاسی، نظامی و بینالمللی وضعیت خوبی ندارد. روزهای گذشته سختترین روزهای ارتش اشغالگر صهیونیستی در جنگ غزه بود؛ چند نفر از نیروهایشان در کمینهای متعدد رزمندگان حماس که فیلم آن نیز منتشر شد، هلاک شدند و همچنین در یک اقدام اشتباه، تانک اسرائیلی به سمت ساختمانی که نیروهای خودشان در آن مستقر بودند شلیک کرد و چند نفر دیگر را کشت! درست است اسرائیل تا امروز بیش از 35 هزار انسان بیدفاع فلسطینی (بیش از 70 درصد آنها زنان و کودکان هستند) را قتلعام کرده اما هیچ کارشناس و تحلیلگری این کشتار و جنایات عام را به حساب پیروزی ارتش اسرائیل که جنگ را با هدف نابودی کامل حماس و آزادی همه اسرایش آغاز کرد، نمیگذارد.
خیلی واضح و روشن است که ارتش اسرائیل از طریق قانون سانسور، جلوی انتشار بسیاری از شکستها، کشتهها و ضرباتی که از مقاومت فلسطینی (و لبنانی) دریافت میکند را میگیرد اما همین انتشار کنترل شده از کشته و مجروحها هم خشم ساکنان سرزمینهای اشغالی و مخالفان کابینه اسرائیل را برانگیخته است.
لاپید اخیراً در اظهار نظری دوباره حمله سختی به نتانیاهو داشت و گفت: کشته شدن روزانه سربازان اسرائیلی بر تنفر بیشتر از نتانیاهو میافزاید. او ادامه داد: نتانیاهو طوری رفتار میکند که گویی حادثه 7 اکتبر اصلاً اتفاق نیفتاده است. نخستوزیر پیشین اسرائیل که از سردمداران این نظریه است که مذهبیها هم باید فرزندانشان را به ارتش بفرستند، گفت: نتانیاهو باید این بازی را متوقف کند و حریدیها (مذهبیهای صهیونیست) هم باید به خدمت در ارتش اعزام شوند. چالشهای نتانیاهو به همینجا ختم نمیشود. یکی از مسؤولان دفتر سیاسی حماس گفته بیش از 70 درصد اسرای اسرائیلی در دست حماس بر اثر حملات و بمبارانهای ارتش اسرائیل کشته شدهاند.
اسرای اسرائیلی پاشنه آشیل دولت صهیونیستی هستند. نتانیاهو هنوز نتوانسته از زیر بار سنگین این اسرا کمر راست کند و بعد از جنگ نیز ـ اگر در قدرت بماند ـ باید جوابگوی مساله اسرا باشد. این در حالی است که ارتش اسرائیل بهرغم ویران کردن بخشهای زیادی از نوار غزه و اشغال بسیاری از مناطق آن، نتوانسته حتی سرنخی از محل نگهداری اسرا به دست بیاورد، چه رسد به آنکه آنها را از طریق عملیات نظامی آزاد کند. تصاویر و اظهارنظرهایی که از مقامات و فرماندهان مقاومت اسلامی فلسطین و حماس منتشر شده، مشخص میکند ساختار رزم آنها همچنان بدون آسیب جدی (که موجب از کار افتادن آنها شود) مشغول فعالیت است.
روزبهروز بر فشار حماس بر ارتش مدعی صهیونیستی افزوده میشود و کمینهای سختی که رزمندگان آنها با کمترین امکانات بر سر راه سربازان اسرائیلی قرار میدهند، تعجب همه تحلیلگران و کارشناسان نظامی دنیا را برانگیخته است. ارتش اسرائیل اعلام کرده آماده حمله به رفح است اما مانند آغاز حمله زمینی به نوار غزه همچنان مشغول بررسیهای طولانی است. بسیاری از مقامات سیاسی و حتی نظامی (در کنار مقامات دیگر کشورها) مخالف حمله به رفح هستند. البته آنها دلشان برای مردم بیپناه غزه که بسیاری از آنها بالاجبار در رفح جمع شدهاند نسوخته است، بلکه میدانند حمله به رفح علاوه بر اینکه وجهه خونریز اسرائیل را در جهان خرابتر کرده و آنها را در عرصه بینالمللی و افکار عمومی تحت فشار بیشتری قرار خواهد داد، موجب دریافت ضربات سنگینتر از سوی مقاومت فلسطین نیز خواهد شد.
اسرائیل (در واقع نتانیاهو) میداند چاره دیگری جز حمله به رفح ندارد. نتانیاهو باید حداقل یک دستاورد برای دفاع از خود در روزهای سخت پس از جنگ داشته باشد و همین اصرار بر یافتن یک دستاورد، تاکنون تنها به دریافت ضربات افزونتر و دادن کشتههای بیشتر انجامیده است.
حزبالله لبنان هم در جبهه شمال بر دامنه حملات دقیق خود افزوده است و سرزمینهای اشغالی حتی از سوی گروههای جبهه مقاومت در عراق و یمن هم زیر تهدید قرار دارد. همه اینها هزینه قمار نتانیاهو برای ماندن در قدرت را بیشتر از قبل کرده است. همانطور که نتانیاهو میداند راهی جز ادامه جنگ ندارد (هر چند دست و پا زدن در این جنگ تاکنون به غرق شدن بیشتر او و کابینهاش انجامیده)، حماس و گروههای مقاومت اسلامی هم میدانند که رفح نقطه عطفی برای بقای آنها خواهد بود. هم اسرائیل اعلام کرده آماده حمله به رفح است و هم مقاومت تصریح کرده از رفح دفاع خواهد کرد. آنچه اما از وضعیت میدان به نظر میرسد، شک و تردید و عدم اعتماد به نفس ارتش اسرائیل و مقامات نظامی آن (از وزیر جنگ گرفته تا رئیس ستاد ارتش و بدنه نیروها) در مقابل آمادگی، اعتماد به نفس و سرزندگی نیروهای مقاومت فلسطین
است. ورود اسرائیل به رفح شاید آخرین تلاش نتانیاهو برای به تاخیر انداختن مرگ سیاسی خود و کابینهاش باشد.
ارسال به دوستان
چین نخستین مقصد پوتین در دوره جدید ریاست جمهوری
تحکیم وحدت شرقی
* پوتین: جهان چندقطبی خواهد شد؛ سلطهگران به آن تن دهند/ * شی: روابط چین و روسیه در برابر آزمونهای محیط متزلزل بینالمللی مقاومت کرده است
گروه بینالملل: «چین و روسیه؛ دوستی بزرگی که میتواند جهان را متلاطم کند». این جمله طلایی فایننشال تایمز درباره سفر پوتین به چین و دیدار او با شیجینپنگ، رئیسجمهور این کشور بود. این سفر باعث نگرانی بزرگ طرفهای غربی بویژه آمریکا شده که باور دارند اتحاد این ۲ کشور در فضای کنونی جهان ضررهای زیادی برای «نظم جهانی» دارد و میتواند باعث برهم زدن آن در دهه سوم حکومت پوتین و شی شود.
رئیس جمهور روسیه در نخستین سفر رسمی خود بعد از تحلیف پنجمین دوره ریاست جمهوریاش وارد پکن شد. واشنگتن سالهاست در سند امنیت ملی و سیاست خارجی خود به صراحت عنوان میکند «چین و روسیه» بزرگترین تهدید آن است. نشریه آتلانتیک در گزارشی نوشته است: پوتین به این دلیل مقصد اولش را چین انتخاب کرده، زیرا میخواهد این کشور را که مشتری بزرگ نفت روسیه است تثبیت کند و از نظر اقتصادی برای ادامه جنگ در اوکراین خیال خود را راحت کند.
مهمترین دستاورد نزدیکی شی و پوتین این است که آنها در یک نقطه به اشتراک قطعی رسیدهاند و آن دشمنی با ایالات متحده است. روسیه امنیت را بزرگترین چالش خود با آمریکا میداند، از طرفی پکن هم کشمکش اقتصادی و جنگ تعرفهها را که از زمان دونالد ترامپ کلید زده شده یک جنگ تمامعیار با آمریکا تلقی میکند. همچنین چین در تایوان رو در روی آمریکا ایستاده است و شاید هر لحظه شعله جنگ در این جزیره برافروخته شود. واشنگتن هم بارها در اسناد بالادستی اعلام کرده باید توان نظامی خود را معطوف به دریای چین و جنوب شرق آسیا کند تا در صورت لزوم بتواند از متحدانش در مقابل چین دفاع کند. این مشارکت راهبردی بین روسیه و چین اهداف اقتصادی بزرگی هم دارد. چین به دنبال «طرح یک کمربند - یک جاده» است تا از آسیا، تا اروپا و آفریقا اقتصادش را بسط و گسترش دهد و عملا اگر این اتفاق رخ دهد نیمکره شرقی و جنوبی را از آمریکا جدا خواهد کرد و این یکی از تهدیدهای بزرگ برای واشنگتن در سالهای آینده خواهد بود. حتی این موارد باعث شد چند هفته قبل سایت «فارن افرز» در گزارشی اعلام کند اتحاد بین «چین، روسیه، ایران و کره شمالی» درصدد برهم زدن نظم جهانی است. البته این استدلال بی راه هم نیست. همواره در طول تاریخ کشورهایی وجود داشتند که نظم مورد نظر کشورهای بزرگ را قبول نکرده و خواستار تغییر آن شدند. جنگهای اول جهانی و دوم نماد بارز مقابله با نظم مورد نظر کشورهایی مانند فرانسه و انگلیس بود که بعدها بلوکهای قدرت دیگری مثل شوروی و آمریکا از دل آن بیرون آمد. اکنون روسیه، چین و ایران از نظم جدیدی سخن به میان میآورند که دیگر آمریکا قدرت و هژمون برتر آن نیست و «جهانی چندقطبی» تشکیل خواهد شد. یکی از موضوعاتی که باعث شد این جریان سرعت بیشتری یابد هم جنگ اوکراین بود. پوتین در مواجهه با انزوای سیاسی و تحریمهای غرب به دلیل تهاجم ۲ ساله روسیه به اوکراین، به طور فزایندهای برای حمایت از اقتصاد جنگی خود به چین روی میآورد. نقطه عطف این شراکت راهبردی در توافق سال 2022 بین شی و پوتین تحت عنوان «شراکت بدون محدودیت» کلید خورد.
مقامات آمریکایی ماه گذشته گفتند پکن با ارائه فناوری موشکی و پهپاد به روسیه کمک میکند. همچنین اطلاعات گمرکی چین نشان میدهد انزوای روسیه از دیگر قدرتها به تجارت این کشور با چین دامن زده است و آن را افزایش داده که سال گذشته 26.3 درصد افزایش یافت. روزنامه دولتی گلوبال تایمز چین در سرمقاله روز جمعه خود به اهمیت رشد روابط تجاری برای روابط گستردهتر اشاره کرد و نوشت چین برای 13 سال متوالی بزرگترین شریک تجاری روسیه بوده است. «ولادیمیر پوتین» که به چین رفته است، گفت: پکن و مسکو مصمم هستند از تشکیل یک جهان چند قطبی حمایت کنند اما در این مسیر همه باید امتیازاتی بدهند. او در یک نشست خبری پس از سفر به چین اظهار کرد: ما باید از جهان چندقطبی در حال ظهور حمایت کنیم. ضروری است کسانی که سعی دارند سلطه خود بر تصمیمگیریها در تمام امور را حفظ کنند، این را بدانند که مسالمتآمیز بودن این فرآیند (تشکیل جهان چند قطبی) به رفتار آنها بستگی دارد.
رئیسجمهور روسیه همچنین گفت این کشور فعلا درباره به دست گرفتن کنترل شهر خارکیف تصمیمگیری نکرده است. وی در این نشست خبری درباره تصمیم روسیه برای خارکیف افزود: «در مورد خارکیف هنوز چنین تصمیمی وجود ندارد».
پوتین گفت روسیه در حال پیشروی در خارکیف است و نیروهای مسلح این کشور با تبعیت کامل از نقشههای جنگی هر روز به پیش میروند. رئیس جمهور روسیه همچنین اظهار کرد: چین و روسیه دیدگاههای خود را درباره راههای توسعه ملی دارند، راههایی که بر اصول سازنده بودن و صلح متمرکز است. چین و روسیه بخش مهمی از تمدن مدرن هستند و ما درباره راههای توسعه، نظرات خود را داریم. این توسعه بر تمام شرکا در جهان تاثیر خواهد گذاشت. ما باور داریم این توسعه باید سازنده باشد. وقوع آن ضروری است و باید نهتنها منافع خود، بلکه منافع تمام شرکای جامعه بینالمللی را لحاظ کنیم. علاوه بر این، رئیسجمهور روسیه با اشاره به اینکه نظم جهانی چندقطبی جدید در حال ظهور است، گفت: «شکی نیست که این نظم جهانی دارد در مقابل چشمان ما شکل میگیرد و جهان دارد چندقطبی میشود. فکر میکنم همه این را بخوبی میدانند و از آن آگاه هستند».
مسکو و پکن برای سرعت بخشیدن به توسعه و تصویب نسخه جدید طرح همکاری سرمایهگذاری در سال ۲۰۲۴ توافق کردند. روسیه و چین از حقوق و منافع مشروع خود دفاع خواهند کرد و در برابر تلاشها برای محدود کردن سیاست خارجی و پتانسیل اقتصادی مقاومت خواهند کرد. روسیه و چین برای افزایش تجارت دوجانبه و بهینهسازی ساختار آن توافق کردند. توسعه همکاری دفاعی روسیه و چین به طور موثر امنیت منطقهای و جهانی را تقویت میکند. روسیه و چین برای توسعه همکاری بازار در نفت، گاز، الانجی، زغالسنگ، برق و تضمین حملونقل پایدار توافق کردند. براساس این بیانیه مشترک، روسیه و چین علاقهمند به تحکیم تلاشها برای مقابله با تروریسم، جداییطلبی، افراطگرایی و جنایات فراملی هستند. روسیه و چین برای تعمیق همکاری در زمینه منابع انرژی تجدیدپذیر، انرژی هیدروژنی و بازار کربن توافق کردند. روسیه و چین موانع تجارت بینالمللی به بهانه مبارزه با تغییرات اقلیمی را محکوم میکنند.
رئیسجمهور چین نیز پس از گفتوگو با پوتین تاکید کرد روابط کشورش با روسیه بر مشکلات غلبه کرده و آنها وارد مرحله جدیدی از تعمیق روابط شدهاند. شی گفت: «چین و روسیه متعهد به عدم پیوستن به خصومتها هستند. چین و روسیه از صلح، نظم جهانی و نقش مرکزی سازمان ملل متحد دفاع میکنند. برخی از اشکال جنگ سرد هنوز وجود دارد و کسانی هستند که برای تهدید امنیت کشورها در سراسر جهان تلاش میکنند. ذهنیت جنگ سرد، رویارویی بلوکی و سیاست زور، امنیت همه کشورها را تهدید میکند».
رئیسجمهور چین تاکید کرد: روابط روسیه و چین در برابر آزمونهای محیط متزلزل بینالمللی مقاومت کرده و به معیاری برای روابط بین قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. رهبر چین یادآور شد در طول این سالها حداقل ۴۰ بار با پوتین ملاقات داشته است.
همچنین شیجینپنگ با اشاره به بحران اوکراین تاکید کرد: «روسیه و چین معتقدند حلوفصل سیاسی بحران اوکراین راه درستی است و موضع چین درباره این موضوع بدون تغییر باقی میماند. چین امیدوار به بازیابی سریع صلح و ثبات در اروپاست و به ایفای نقش سازنده خود ادامه خواهد داد. چین و روسیه برای کمک مناسب به امنیت و ثبات جهانی با یکدیگر همکاری خواهند کرد».
ارسال به دوستان
یادداشت
انقلاب اسلامی و بسط اجتماعی خانه
ابوالفضل اقبالی*: نظم اجتماعی مدرن با محوریت سرمایهسالاری، تنها یک الگو برای مواجهه با زن در ساحت جامعه میشناسد و آن هم «مردوارگی» است. لذا به دلیل عدمِ انطباق این الگو با شاکله زن، حضور او در جامعه با مشقتهای متعددی همراه است. برای نمونه میتوان از سختیهای رعایت حجاب (بویژه چادر) به مدت طولانی، تعرضها و آزارهای بیپایان در محیطهای عمومی، فشارهای مضاعف ناشی از تعدد انتظارات جامعه از زن و... نام برد. منطق حاکم بر نظم مدرن وقتی میخواهد برای این مشقتهای زن چارهاندیشی کند، به مدلهایی رو میآورد که نه تنها متعرض تمناهای بیپایان سرمایهداری نشود بلکه حتی در یک بده بستان کاسبکارانه با زن، به تقویت نظامات مردانه خود بپردازد. مثلا برای تعدیل مشقت حجاب به تغییر مدلهای چادر، برای امنیت زنان از تعرض به تفکیک جنسیتی مکانها، برای کاستن فشار نقشی بر زن به ایجاد مدلهای کاری پارهوقت و دورکاری و... میاندیشد اما نظم جدید مادامی که در انتظارات خود از زن بازنگری نکند و کماکان بر ایده «زن بهمثابه ظرفیت جایگزین مرد» تاکید کند، امثال این امتیازها نمیتواند رضایت حقیقی زن از حضور اجتماعی را محقق کند.مدرنیته باید سازههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خود را به نفع «زنانگی» و با مشارکت موثر زنان بازطراحی کند تا از این رهگذر به خلق «جهان اجتماعی زنانه» نائل شود. البته به نظر میرسد چنین انعطافی در نظم مدرن را باید از اساس منتفی دانست، لذا چاره مسائل زن را باید در تاسیس نظم اجتماعی جدیدی با محوریت نگاه انقلاب اسلامی پیگیری کرد؛ نگاهی که از ایده «زن بهمثابه ظرفیت مستقل» سخن میگوید. انقلاب اسلامی اساسِ انتظارش از زن در حیطهای تعریف میشود که مردان پای ورود به آن را ندارند. این سخن به معنای نفی تکالیف مشترک زن و مرد نیست، بلکه دلالت بر «مزیتهای مبتنی بر جنسیت» برای هر ۲ طرف دارد. به تعبیر دیگر زنانگی از مرزهای «امتناع مردانگی» آغاز میشود که «تنظیمگری انگیزهها»ی حرکت جامعه و «تعدیل نیروها»ی سازنده آن از جمله مهمترین این حیطهها و مرزهاست.
اگر دوگانههایی نظیر رسمی/ غیررسمی، ساختاری/ نهادی، تصلب/ انعطاف، کثرت/ وحدت، سرعت/ دقت و... را مابهازاهایی متناظر برای دوگانه مردانه/ زنانه بدانیم، آنگاه دوگانه جامعه/ خانه به مثابه ۲ بستر کنش، برای ما مطرح خواهد شد. ما اینجا از دوگانه خانواده/ جامعه سخن نمیگوییم چون اساسا اینها دوگانه نیستند، بلکه از دوگانهای کاملا کالبدی تحت عنوان جامعه/ خانه (بهمثابه جغرافیای کنش) حرف میزنیم. خانه از خیابان و اداره و بازار، تناسب بیشتری با ویژگیهای زنانه دارد. دلالت ظاهری این سخن، انقطاع کارکردی خانه از جامعه است اما این گفتار یک بطن عمیقتری هم دارد و آن «بسط اجتماعی خانه» است که از یک سو مشقتهای خیابان، اداره و... را برای زن به همراه ندارد و از سوی دیگر، خانه را به یک «اقامتگاه» تقلیل نداده و کارکردهای آن را تا عمیقترین لایههای زندگی اجتماعی امتداد میدهد. همچنین این ایده به مبانی نظری انقلاب اسلامی درباره زن که او را «محور خانواده» قلمداد میکند، پایبند است.
شاید برخی این سخن را مطرح کنند که اساسا خود مادری کردن یک فعالیت اجتماعی است و زنی که فرزند خوب تربیت میکند، دارد به جامعه خدمت میرساند. این حرف غلطی نیست اما تمام حرف انقلاب اسلامی درباره زن هم نیست، چرا که مادری، همسری، کدبانوگری، تنظیم سبد مصرف خانوار و... همگی در زمره شؤون «خانه» هستند. زن هم میتواند تمام اینها را «مسؤولانه» انجام دهد اما انقلاب اسلامی از زن انتظاری فراتر از «خانه» هم دارد و آن هم تزریق ظرفیتهای بیبدیل خود به جامعه است. الگوی سوم از زن مسؤول انتظار دارد در کنار ایفای مسؤولانه نقشهای خانگی خود، «تا حد ممکن» و «تا جایی که به خانه لطمه نرسد» توان و ظرفیت خود را به سیاست، فرهنگ، علم، تربیت و... معطوف کند. سوال اصلی اما ناظر به چگونگی و کیفیت بسط اجتماعی خانه است. پاسخ این سوال یک «الگو» دارد و صدها مصداق. الگو؛ یعنی بسط اجتماعی خانه روشمند است و ملاکها و شاخصهایی برای ارزیابی دارد و تکثر مصادیق یعنی هر زن خانهداری بنا به شرایط حضورش در خانه و نیز ظرفیتهای فردی خود، امکان انطباق با این الگو را خواهد داشت. توجه نگارنده در این یادداشت معطوف به ملاکها و شاخصهای الگوی بسط اجتماعی خانه است نه مصادیق منطبق با این الگو.
در ابتدای نوشتار از «زن مسؤول» حرف زدیم و گفتیم تنها او است که میتواند خانه را بسط دهد. یعنی دیوارهای خانه زن مسؤول، ژلهای است! او خانهاش را تا عمق سیاست امتداد میدهد. چگونه؟ با تبدیل خانه به پایگاه سیاسی. زن خانهدار مسؤول، هم از سیاست سر در میآورد، هم نسبت به آن موضع دارد و هم در راستای موضع خودش کنش موثر صورت میدهد. کنشی که کیفیت آن با ظرفیتها و محذورات خانه تنظیم شده است. چنین خانهای هم در ناحیه کارکردها و هم در محصولات وضع متفاوتی دارد. خانه سیاسی محصول زن مسؤول است. دقیقا همان پدیدهای که یکی از ریشههای تحولات سیاسی معطوف به انقلاب اسلامی در ایران بود. ایجاد و تقویت انگیزههای سیاسی در همسر، تربیت سیاسی فرزندان، هدایت و تنظیمِ جهتگیریهای سیاسی در فامیل و اقوام، کنش سیاسی مستقیم در مقیاس محله و غیرمستقیم در ساحت رسانه و... شیوههای عمومی ساختن خانه سیاسی توسط زن مسؤول است.
همچنین خانه زن مسؤول میتواند رنگ و بوی فرهنگی - تربیتی به خود بگیرد و بهمثابه نهادی موثر در عداد نهادهای فرهنگی و آموزشی جامعه ایفای نقش کند. مانند خانه حضرت زهرا(س) یا خانه بانو امین در اصفهان. یا اینکه در نقش یک قرارگاه اقتصادی ظاهر شود و کشور را در بزنگاههای مهم یاری کند. همانطور که با تبدیل خانهها به واحدهای تولید لباس رزمندگان یا شستوشوی جامههای آنها و در زمانه خودمان با دوخت ماسک در بزنگاه کرونا به کشور یاری رساندند. چنین اتفاقاتی صرفا از زن مسؤول برمیآید. بسط اجتماعی خانه در بسیاری از عرصههای دیگر قابل تحقق است و ذکر همه آنها در این نوشتار ممکن نیست و نیز به تعداد فرد فرد زنان خانهدار این الگو قابل تکرار با جزئیات بیشتر و مصادیق متکثرتر است. دامنه این تکثر از یادداشتنویسی در روزنامه تا نوشتن کتاب و رمان، از طراحی پوستر تا نگارش فیلمنامه، از جهاد تبیین در شبکههای اجتماعی تا مطالبهگری سیاسی با ظرفیت رسانه و بسیاری فعالیتهای دیگر در عرصههای مختلف، گسترده است.
نظریه بسط اجتماعی خانه که مبتنی بر الگوی سوم و نگاه انقلاب اسلامی به مناسبات خانواده است، برای مقاومسازی خانواده و تقویت آن یک بسته رویکردی مختص خود دارد که میتواند راهگشا واقع شود. وضعیت نابسامان امروز خانواده در ایران واقعیتی است که در میان پژوهشگران و فعالان این عرصه دیگر کسی حوصله شرح آن را ندارد. خانواده ایرانی در ۲ دهه اخیر روند تحولات پرشتابی را تجربه کرده و برآیند این حرکت نیز به نحو تاسفباری به سمت از دست رفتن مرزها و کارکردهای این نهاد اجتماعی حیاتی و مهم بوده است. افزایش طلاق، خیانت، سردی روابط، اختلافات و منازعات زوجین، کاهش باروری و مسائل متعددی از این دست، جملگی دلالت بر روند تغییرات نامطلوب خانواده دارند.️ صرفنظر از علل و زمینههای اجتماعی کلان که ناظر به کژکارکردی ساختارهای حکمرانی ما است، بخشی از عوامل بروز این چالشها در مناسبات خانواده را باید در سطح خرد و رفتار فردی زوجین جستوجو کرد. فقدان مهارتهای ارتباطی طرفین، خطاهای محاسباتی در مرحله گزینش همسر، تغییر نگرشها و ارزشهای افراد، اختلافات طبعی و مزاجی زوجین و... سهم غیرقابل انکاری در چالشآفرینی در خانواده دارند، لذا توجه به این سطح از واقعیت نهاد خانواده در ایران نیز ضرورت دارد. نهاد مشاوره خانواده و آموزش مهارتهای زندگی در ایران به عنوان یکی از موثرترین متولیان اصلاح و بهبود این وضعیت، متاثر از فرهنگ مسلط و تثبیت شده جامعه ایرانی، دچار یک غفلت رویکردی از منظر جنسیتی است. اساسا مفهوم «مشاوره خانواده» هم در فرهنگ ایرانی و هم در پارادایم علم مشاوره و روانشناسی، مفهومی «تکساحتی» و «زنانه» تلقی و فهم میشود و نظام آموزش مهارتهای زندگی در ایران، صرفا بانوان را مخاطب خود در این عرصه میداند. گویی مبدأ و مقصد این چالشهای خانواده، زنان هستند،️ در حالی که هم در یک نگاه عمیق و راهبردی به سنت فرهنگی و اجتماعی ایران و هم براساس آموزههای دین مبین اسلام، پایه و بنیان انسجام خانواده، «پدر» یا «شوهر» بوده و هست. اساسا خانواده آیینه تمامنمای صفات مردان خانه است و انسجام و کارآمدی نهاد خانواده تابعی از غیرت و حمیت، قدرت و شجاعت، عشق و محبت، انصاف و عدالت و سایر ویژگیهای مثبت «مردانه» بوده است. معلوم نیست براساس کدام فرآیندهای اجتماعی نادرست و ضدخانوادهای از جایگاه محوری مردان در خانواده اعتبارزدایی شده است. ️مادامی که جایگاه رکنی مردان در کنار زنان در مناسبات خانواده احیا و مورد توجه قرار نگیرد، نباید به حل چالشها و مسائل متعدد خانههای ما امید داشت، زیرا هم تجربه ۳ دهه فعالیت منسجم نظام مشاوره خانواده در ایران گواه این است که صرف تخاطب با زنان خانواده در جایگاه همسر و مادر و ارائه آموزشهای نگرشی و رفتاری به آنها برای فائق آمدن بر مسائل خانواده کفایت نمیکند و هم بر مبنای نظام خلقت که بر «زوجیت» استوار است، نادیده گرفتن سهم مردان در زندگی مشترک، نتیجهای حاصل نخواهد کرد.
لذا به نظر میرسد هم نظام سیاستگذاری ما در سطح کلان باید در جهت بازگرداندن سهم و جایگاه مردان در مناسبات خانواده بسترسازی کند و هم در سطح خرد، نظام مشاوره و روانشناسی خانواده نیازمند چرخش رویکردی به لحاظ جنسیتی بوده و باید روی افزایش کیفیت خانهداری مردان (به معنای بداری اهل خانه) سرمایهگذاری ویژه کند. به عبارت دیگر، نظام مشاوره و آموزش مهارتهای خانوادگی در کشور باید به ایجاد نهضت آموزش مردان در خانواده به صورت فوری بیندیشد.
مدیر اندیشکده زوج *
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|