|
ابعاد جدید فساد در فوتبال با بازداشت خداداد افشاریان
بله! با شما هستیم
پرونده فساد در فوتبال ایران این بار قرار نیست به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شود. اگرچه پیش از این پروندهای در این سطح و حجم نداشتیم اما اگر مواردی هم بود سعی میکردند به واسطه برخی ملاحظات، بدون سر و صدا پرونده را مختومه کنند. یک دهه قبل آخرین مرتبه پرونده محسن قهرمانی به واسطه افشاگریهای علی دایی مطرح شد که بعد از یک سال محرومیت این داور پرحاشیه برای مدت کوتاهی به داوری بازگشت و سپس از صحنه فوتبال ایران محو شد.
اما این بار قضیه متفاوت است. نهادهای امنیتی و قضایی تمام قد به داستان ورود کردهاند و گویا ابعاد رشوه خیلی فراتر از آن چیزی است که گفته میشود. بر اساس آخرین اتفاقات رخ داده در پرونده فساد اخیر، بعد از مس رفسنجان، رسیدگی به تخلفات ۳ باشگاه صنعتی لیگ برتری در دستور کار قرار دارد. ماجرای پرونده فساد در فوتبال با توجه به اتفاقات رخداده در باشگاه مس رفسنجان در سالهای 1399 و 1400 با شکایت شرکت ملی صنایع مس آغاز شد اما پیشرفت تحقیقات موجب ورود ۳ باشگاه صنعتی دیگر به پرونده شده و بر همین اساس انتظار میرود بزودی ابعاد تازهای از این پرونده روشن شود. بر این اساس، بررسی موضوع فساد در فوتبال دیگر محدود به شهر رفسنجان و استان کرمان و محدوده سال 1400 نخواهد بود و عوامل متخلف در برخی دیگر از استانهای کشور در سالهای بعد نیز وارد روند تحقیقات خواهند شد. انتظار میرود با جدیت قوه قضائیه و نهادهای مربوط ادامه روند بررسی موضوع، موجب دعوت از برخی عوامل مرتبط با تخلفات سالهای اخیر و محرومیت طولانیمدت متخلفان بویژه مسؤولان وقت ۳ باشگاه صنعتی شود. پرونده مس رفسنجان مربوط به سالی است که این تیم از لیگ دسته اول به لیگ برتر صعود کرد. بر این اساس نام ۳ فرد مسؤول در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به عنوان متهم به چشم میخورد. پرونده این موضوع همچنان در حال بررسی است.
* افشاریان بازداشت شد
مهمترین خبری که روز گذشته درباره این پرونده مخابره شد، به رئیس سابق کمیته داوران مربوط میشد. خبرگزاری تسنیم در این مورد خبر زندانی شدن خداداد افشاریان را اعلام کرد. در این مورد تسنیم نوشت: «خداداد افشاریان رئیس پیشین کمیته داوران فدراسیون فوتبال که نامش در پرونده فساد در این رشته به عنوان متهم به چشم میخورد بازداشت و روانه زندان شد»؛ تحقیقات جدی درباره 2 متهم دیگر این پرونده یعنی سهیل مهدی، رئیس پیشین کمیته مسابقات سازمان لیگ و فریبرز محمودزاده مسؤول وقت لیگ دسته اول همچنان ادامه دارد. برای دیگر متهم این پرونده که فردی رسانهای است نیز قرار بازداشت صادر شد اما وی با قرار وثیقه میلیاردی آزاد شده است.
* قصه تخلف بزرگ کجا فاش شد؟
گفته میشود در جریان بررسی اسناد مالی باشگاه مس رفسنجان، سند مربوط به خرید تعداد قابل توجهی سکه طلا کشف شده که این موضوع حساسیت مراجع ذیصلاح را به دنبال داشت. به همین علت موضوع با حساسیت فراوان دنبال میشود که پس از احضار مدیر باشگاه کاشف به عمل میآید این حجم از سکه طلا برای مصارف مرتبط با تیم خریداری نشده بلکه هدف از خرید سکهها چیز دیگری بوده است. با انجام تحقیقات گسترده و اعتراف آقای مدیرعامل پای نفرات دیگر هم به این ماجرا باز میشود که بر اساس اعلام رسانههای خبری نام چند مدیر از داخل فدراسیون فوتبال، چند فرد رسانهای و یک مربی لیگ برتری به میان آمد.
* آغاز موج برکناریها در فدراسیون فوتبال
پس از چند هفته گمانهزنی و اخبار پراکنده درباره پیامدهای پرونده قضایی مس رفسنجان، در نهایت فدراسیون فوتبال هم مجبور به واکنش شد و به صورت رسمی 2 مدیر خود را برکنار کرد. بنا بر اعلام فدراسیون فوتبال، سهیل مهدی، مسؤول مسابقات سازمان لیگ و خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران تا پایان رسیدگی به این پرونده از سمتهای خود برکنار شدند. فدراسیون فوتبال طی حکمی فعلا دانیال مرادی را به عنوان سرپرست موقت کمیته داوران معرفی کرده و امیرحسین روشنک هم به عنوان مسؤول مسابقات لیگ برتر انتخاب شده است. در این بین حتی پای AFC هم به این پرونده باز شده و کنفدراسیون فوتبال آسیا در نامهای خطاب به فدراسیون فوتبال خواستار توضیح درباره این پرونده شده است. در نهایت دیروز خبر بازداشت خداداد افشاریان در چند خبرگزاری منتشر شد تا مشخص شود این پرونده قرار است به صورت جدی بررسی شود که اتفاق مثبتی برای فوتبال ایران است.
***
احتمال سقوط مس به دسته دوم
صدور حکم کمیته انضباطی برای جنجالیترین پرونده فساد در فوتبال باشگاهی ایران میتواند سرنوشت تیمهای حاضر در فصل آینده لیگ برتر را نیز تغییر دهد. رقابتهای لیگ برتر فوتبال کشور در فصل بیستوسوم در حالی به پایان رسید که پرسپولیس به قهرمانی این دوره از مسابقات دست یافت. همچنین پیکان تهران و صنعت نفت آبادان با قرار گرفتن در رتبههای ۱۵ و ۱۶ به لیگ دسته اول سقوط کردند تا کار خود را در لیگ آزادگان ادامه دهند. با این حال مهمترین اتفاق مربوط به بازشدن دوباره پرونده فساد در فوتبال مربوط به فعالیتهای باشگاه مس رفسنجان در فصل ۱۴۰۱-۱۴۰۰ است که با ورود مراجع قضایی همراه بود تا مهدی تاج رئیس فدراسیون نیز چارهای جز کنار گذاشتن خداداد افشاریان رئیس کمیته داوران، همچنین سهیل مهدی مسؤول کمیته مسابقات سازمان لیگ نداشته باشد؛ موضوعی که به مراجع بینالمللی فوتبالی همچون AFC نیز کشید تا آنها خواستار آن شدند در جریان روند رسیدگی به پروندهای که شامل ارتشا و دستکاری در قراردادهاست قرار گیرند. همین موضوع باعث ورود جدی کمیتههای انضباطی و اخلاق فدراسیون فوتبال شده است تا آنها پیگیر ماجرا شوند تا جایی که احتمال کنار گذاشتن مس رفسنجان از لیگ برتر و حکم به سقوط این تیم به لیگ دسته دوم مطرح است. پروندهای که با دستور مهدی تاج قید فوریت خورده است تا قبل از شروع رقابتهای فصل آینده لیگ برتر مورد بررسی و تعیین حکم انضباطی قرار بگیرد. در صورتی که باشگاه مس رفسنجان به لیگهای رده پایینتر با حکم کمیته انضباطی سقوط کند ابهام بزرگی در آییننامه رقابتهای سازمان لیگ وجود دارد. در چنین مواردی هیأترئیسه سازمان لیگ درباره نحوه انتخاب تیم جایگزین به جای تیمی که حکم انضباطی گرفته است، تصمیمگیری میکند؛ موضوعی که احتمال بازگشت یکی از 2 تیم سقوط کرده در جدول لیگ برتر فصل بیستوسوم یعنی پیکان تهران و صنعت نفت آبادان را مطرح میکند که طبق پیگیریها احتمال میرود تیم رده پانزدهم یعنی پیکان در لیگ برتر باقی بماند و مس همراه با صنعت نفت آبادان به رقابتهای لیگ در سطوح پایینتر سقوط کنند. با این حال هیأترئیسه سازمان لیگ فوتبال قصد دارد در نشست پیش روی خود این موضوع را در دستور کار قرار دهد و هرگونه احتمالی را بررسی کند تا با قوت گرفتن حکم کمیته انضباطی مبنی بر سقوط مس رفسنجان به دلیل فساد مالی، تیم جایگزین را انتخاب کند.
ارسال به دوستان
رسانههای آمریکا سیاست این کشور در قبال جنگ غزه را افتضاح و نامناسب عنوان کردند
فرتوت
استفان والت: غرق شدن بندر دریایی آمریکا در غزه نمونهای ازسوءمدیریت بایدن است
سیاست خارجی آمریکا سالهاست با چالش بیکفایتی و ناکارآمدی دست و پنجه نرم میکند. در این راستا، رهبران مختلف در آمریکا بدون توجه به توانمندیهای کشورشان، اهداف جاهطلبانهای را تعریف کرده و در نهایت چیزی جز شکست و سرخوردگی را برای آمریکا به ارمغان نیاوردهاند. به بیان سادهتر، آنها در جاهطلبی استادند اما در توجه به این مساله که برای تحقق اهدافشان باید کارآمدی و کفایت را هم مد نظر داشته باشند، ناکام بودهاند و این موضوع یک بحران بزرگ را برای واشنگتن و سیاست خارجی آن به وجود آورده است.
پروفسور استفان والت، اندیشمند و پژوهشگر شناخته شده آمریکایی حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل، در مقالهای برای نشریه فارنپالیسی نوشت: «بتازگی شاهد بودیم اسکله موقتی که دولت آمریکا برای آنچه کمک به مردم نوار غزه ادعا کرده بود، در سواحل این منطقه احداث کرد، غرق شد. به نظر میرسد این رویداد خود یک نمونه کوچک از شیوه افتضاح و نامناسب مدیریت بحران غزه از سوی دولت آمریکاست؛ مسالهای که البته به سرعت از سوی بسیاری از منتقدان سیاست خارجی دولت بایدن نیز مورد اشاره قرار گرفت. ساخت اسکله در سواحل غزه شیرینکاری دولت بایدن بود، زیرا این دولت مایل نبود به اسرائیل اعمال فشار کند تا گذرگاههای ورودی به نوار غزه را باز کند و موجب شود سیلی از کمکها به مردم رنجدیده این منطقه برسد؛ مردمی که در ۸ ماه گذشته با یک فاجعه تمامعیار انسانی رو به رو بودهاند. جالب است که قبل از اینکه اسکله آمریکا در سواحل نوار غزه غرق شود، این اسکله تنها توانست زمینه را برای ارسال 60 کامیون کمکهای انساندوستانه به مردم غزه فراهم کند. بر اساس گزارشها، نیروهای آمریکایی در حال تعمیر اسکله هستند و این فرآیند حداقل یک هفته طول میکشد و البته هزینه این تعمیرات نیز صدها میلیون دلار تخمین زده شده است. با این همه، برخی بر این باورند آنچه درباره عملکرد دولت آمریکا در رابطه با ماجرای استقرار یک اسکله در سواحل غزه مشاهده کردیم، صرفا نمودی از یک فاجعه بزرگتر در سیاست خارجی آمریکاست. با این حال، من (استفان والت، نویسنده گزارش حاضر) فکر میکنم این مساله پرسشهای بیشتری را درباره جاهطلبیها و البته ادعاها و ظاهرسازیهای دولتهای آمریکا مطرح میکند. کارشناسان سیاست خارجی در آمریکا وسواس زیادی درباره گزاره حفظ اعتبار ادعایی آمریکا در عرصه بینالملل دارند و اساسا این وسواس را نیز بهانهای برای هزینهکرد منابع گسترده آمریکا در منازعات و چالشهایی تعریف میکنند که از اهمیت راهبردی کمی برای آمریکا برخوردارند. در دهههای 1960 و 1970 میلادی، رهبران آمریکا متوجه شدند ویتنام جنوبی یک قدرت کوچک با ارزش راهبردی کم است با این حال آنها اصرار ورزیدند اگر آمریکا بدون کسب پیروزی کامل از ویتنام خارج شود، این مساله قدرت جهانی این کشور را زیر سوال خواهد برد و اعتبار آن را تضعیف میکند و متحدان آمریکا در اقصی نقاط جهان را تشویق میکند به سمت بلوک قدرتهای کمونیستی حرکت کنند. با این همه، هیچکدام از اینها محقق نشد. مشکل اصلی آمریکا این است که این کشور هر زمان خود را در یک جنگ که نمیتواند پیروز آن باشد مییابد، باز به همان استدلالهای سادهلوحانه پیشین خود پناه میبرد و آنها را تکرار میکند. افرادی که در سیاست خارجی آمریکا تفکر میکنند صرفا این موضوع را در ذهن دارند که تنها چیزی که در سیاست خارجی آمریکا لازم است، اراده و عزم کافی است. این افراد فکر میکنند آمریکا میتواند به هر چیزی که میخواهد در عرصه سیاست خارجی دست یابد. تنها لازمه این موضوع نیز سخت تلاش کردن از سوی واشنگتن است. از منظر آنها، پیروزی یعنی روی یک روند در سیاست خارجی باقی بمانیم. با این حال، اینکه اعتبار و نفوذ را صرفا موضوعاتی بدانیم که در اراده و عزم ریشه دارند، تا حد زیادی به این معناست که به یک مولفه مهم که همان کفایت و کارآمدی در عرصه سیاست خارجی است، بیاعتنایی کردهایم. اگر نهادهای اصلی مهم و محوری در حوزه سیاست خارجی آمریکا نظیر شورای امنیت ملی، وزارت خارجه، وزارت دفاع، وزارت خزانهداری، وزارت بازرگانی، سرویسهای اطلاعاتی و کمیتههای مختلف کنگره آمریکا با کفایت عمل نکنند، تمام عزم و اراده جهان هم دور هم جمع شوند، نمیتوانند دیگران را قانع کنند که به توصیهها و قواعد مد نظر آمریکا گوش دهند. اینکه آمریکا در سواحل مدیترانه یک اسکله ایجاد میکند و این اسکله 9 روز بعد غرق میشود، پیامهای معناداری را به آمریکا مخابره میکند. متاسفانه سوالهای زیادی درباره این مساله که آیا نهادهای دخیل در حوزه سیاست خارجی آمریکا میتوانند متناسب با هدفگذاریهایی که این کشور در عرصه خارجی برای خود تعریف کرده، عمل کنند، وجود دارد. در این رابطه کافی است توجه داشته باشیم فهرست ناکارآمدیهای حوزه سیاست خارجی آمریکا روزبهروز بلندتر و گستردهتر میشود. زمانی ما در خاورمیانه از راهکار 2 دولتی درباره مساله فلسطین صحبت میکردیم با این حال اکنون آنچه میبینیم صرفا استقرار یک دولت یعنی اسرائیل است. ما سال 1999 وارد یک جنگ قابل اجتناب و غیرضروری در مساله کوزوو شدیم. خطاهای سیاسی و اطلاعاتی آمریکا موجب وقوع فاجعه 11 سپتامبر شد. سال 2003 تصمیم فاجعهبار حمله به عراق گرفته شد. سال 2008 میلادی شاهد بحران بزرگ مالی در آمریکا بودیم. ما در پیشبینی اینکه گسترش ناتو در نهایت به کجا ختم خواهد شد شکست خوردیم. تحریمهای ما علیه روسیه برخلاف پیشبینیهایمان نتوانست اقتصاد روسیه را به زانو درآورد. ما شکست ضدحملههای اوکراین در سال 2023 را پیشبینی نکرده بودیم. البته سیل ناکامیها در حوزه سیاست خارجی آمریکا به مراتب بیشتر از این حرفهاست. آنچه آشکار است این مساله است که عملکرد کلی دستگاه سیاست خارجی آمریکا ناامیدکننده است و من به عنوان یک محقق و پژوهشگر حوزه سیاست خارجی آمریکا سالهاست سعی داشتهام به واکاوی ریشههای این مساله بپردازم و برای رفع آنها راهکار ارائه کنم. من فکر میکنم بخشی از این مشکل ریشه در ترکیب نامتناسب قدرت و معافیت از مجازات (مصونیت) در آمریکا دارد. رهبران آمریکا از قدرت به نحوی عجیب و غریب استفاده میکنند و چون ترسی از عواقب کارهای نادرست خود ندارند، اقدامات نادرستی در عرصه بینالمللی انجام میدهند و رنجهای آن را به دیگر ملتها تحمیل میکنند. این تصور غلط در میان رهبران آمریکا وجود دارد که اگر آمریکا کاری نکند، جهان از هم میپاشد. این مساله و طرز فکر سبب میشود واشنگتن بیش از توان خود در حوزه سیاست خارجی مسؤولیت قبول کند. در این شرایط آمریکا در تعیین اولویتها مشکل دارد و مسائل را واقعی نمیبیند؛ موضوعی که در نهایت عملکرد ناموفق این کشور را در حوزه سیاست خارجی به دنبال خواهد داشت. بدتر از همه اینکه در آمریکا، روسای جمهور، وفاداری به خود را بهتر از کارآمدی و کفایت در نظر میگیرند و به همین دلیل دستگاه سیاست خارجی آمریکا نیز به ندرت افرادی که افعال و اقدامات نادرست را در پیش میگیرند، هدف بازخواست قرار میدهد. نتیجه این رویکرد میشود اینکه بسیاری از سیاستمداران و دیپلماتها و افراد شکستخورده در حوزه سیاست خارجی آمریکا، رسانه یا اندیشکدهای را پیدا میکنند تا دیدگاههای منسوخ و عقبمانده آنها را بازیافت کنند و بار دیگر به سیاست خارجی آمریکا تزریق کنند. در این راستا، شاهدیم مقامهای ارشد حوزه سیاست خارجی آمریکا به ندرت از سمت خود استعفا میکنند، زیرا این مساله را بهمثابه یک مانع بزرگ برای به دست گرفتن قدرت در دولتهای آتی آمریکا ارزیابی میکنند. در عین حال، بسیاری از کارگزاران سیاست خارجی آمریکا دغدغه اول خود را این میدانند که نهادهای قانونی آمریکا نظیر کمیتههای تخصصی سنا آنها را برای به دست گرفتن سمتهایشان تایید کنند و سپس این افراد فکر میکنند باید در حوزه سیاست خارجی آمریکا چه کارهایی انجام دهند. واشنگتن این نظر را دارد که جهان را با یک دستگاه سیاست خارجی که مدام در حال تغییر است، اداره کند. در این رابطه، تردیدی نیست که شماری از آماتورهای فاقد صلاحیت نیز وجود دارند که کار را برای آمریکا خرابتر میکنند. البته منافع و موانع بروکراتیک و سازمانی نیز در نوع خود نقشی منفی در منظومه کلی سیاست خارجی آمریکا بازی میکنند و مسائلی از این دست سبب شده سیاست خارجی آمریکا در هدفگذاریهای کلان (نه لزوما واقعبینانه) خوب کار کند اما در عرصه میدانی چندان موفق نباشد. با این همه، اگر شما فکر میکنید انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا تمام این مشکلات را حل خواهد کرد، باید بگویم بهتر است بیشتر فکر کنید! ترامپ در دوره ریاستجمهوری خود کلکسیونی از اشتباهات و اقدامات نادرست را به نمایش گذاشت. او نتوانست با اقدامات خود در عرصه سیاست خارجی آمریکا برای این کشور امنیت و رونق اقتصادی بیشتر را به ارمغان آورد. سیاست او در به راه انداختن جنگهای تجاری علیه دیگر کشورها موجب شد صدها هزار فرصت شغلی در آمریکا نابود شود و البته ترامپ نتوانست به هدف اصلی خود از این جنگها که همان کاهش کسری بودجه آمریکا بود نیز دست یابد. ترامپ در دوره حضور خود در قدرت توافقاتی را پاره کرد که هیچ درکی از آنها نداشت. او ۴ مشاور امنیت ملی، ۲ وزیر دفاع، ۲ وزیر خارجه و تعداد قابل توجهی از کارمندان کاخ سفید را تنها در دوره 4 ساله حضور خود در قدرت اخراج کرد. بسیاری از نزدیکترین مشاوران و دستیاران ترامپ اکنون در زمره جدیترین منتقدان و مخالفان وی قرار دارند. بگذریم که سابقه تجاری ترامپ نیز مملو از تقلب و فریبکاری بوده است. او با پروندههای قضایی مختلفی روبهرو بوده، هست و البته سیلی از ورشکستگی را نیز پشت سر گذاشته است. ترامپ همان کسی بود که میگفت نور خورشید و مایع سفیدکننده میتوانند «کووید-19» را از بین ببرند. ترامپ اسناد طبقهبندی شده و محرمانه آمریکا را در جریان دیدارهای خارجی خود با افرادی نظیر سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه یا سفیر روسیه در آمریکا لو داد. ترامپ آمریکا را از توافق آب و هوایی پاریس، توافق برجام و اتحاد ترانس پاسیفیک بیرون کشید؛ اقداماتی که همه و همه خسارات سنگینی را به ایالات متحده وارد کرد. بدتر از همه اینکه او به دنبال یک کودتای انتخاباتی در سال 2020 بود و سعی داشت با نادیده انگاشتن قانون اساسی آمریکا در سال 2020 بار دیگر رئیسجمهور آمریکا شود. هر کسی که میگوید حضور مجدد ترامپ در قدرت میتواند سیاست خارجی آمریکا را سامان دهد، یا ترامپ را نمیشناسد یا هزینههای سنگینی را که حضور ترامپ در قدرت به سیاست خارجی آمریکا تحمیل کرد، فراموش کرده است. رفع نواقص و مشکلات سیاست خارجی آمریکا فرآیندی زمانبر است. البته باید بگویم من به عنوان یک محقق حوزه علوم سیاسی گاهی اوقات حتی شک میکنم که شاید اساسا تحقق این مساله ممکن نباشد. درست به همین دلیل است که من طرفدار یک سیاست خارجی محدودتر هستم. معتقدم آمریکا باید خود را از این حس که باید خود را درگیر سیلی از مشکلات و حل آنها کند، خارج کند. اگر آمریکا سیاست خارجی خود را محدودتر تعریف کند، میتواند کارآمدتر باشد. این رویکرد به نظر من ناکامیهای سیاست خارجی آمریکا را کاهش میدهد و آمریکا فرصت میکند منابع خود را در داخل خاک خودش هزینه کند. من فکر میکنم اگر میزان جاهطلبی در سیاست خارجی آمریکا کمتر شود و در عوض کارآمدی در آن افزایش یابد، این مساله میتواند تا حدی اعتبار آمریکا را بهبود بخشد».
ارسال به دوستان
سخنگوی شورای نگهبان تشریح کرد
فرآیند بررسی صلاحیتها
* قانون ۵ روز مهلت برای بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان پیشبینی کرده که امکان تمدید یک ۵ روز دیگر را دارد
ما از ۵ روز نخست طبیعتاً استفاده خواهیم کرد و از مهلت ۵ روز دوم ممکن است بخشی از آن استفاده شود
گروه سیاسی: هنوز یک روز از شروع بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری نگذشته بود که برخی منابع گمانهزنیهایی درباره تایید یا عدم تایید صلاحیت کاندیداهای حاضر مطرح کردند که باعث شد سخنگوی شورای نگهبان از رسانهها و فعالان فضای مجازی بخواهد درباره بررسی صلاحیتها گمانهزنی نداشته باشند.
هادی طحاننظیف، عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان، دیروز پیش از آغاز جلسه شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری تاکید کرد: بررسی صلاحیتها به تازگی شروع شده و فرآیندی تفصیلی، دقیق و زمانبر است. کلا گمانهزنی درست نیست اما الان حتی برای گمانهزنی هم زود است. سخنگوی شورای نگهبان که در یک برنامه تلویزیونی به ارائه توضیحاتی درباره برگزاری زودهنگام انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری به دلیل شهادت آیتالله رئیسی و نقش نظارتی این شورا پرداخته بود، در همینباره گفت: براساس قوانین و مقررات و سیاستهای کلی انتخابات، مجری انتخابات وزارت کشور و بر اساس قانون اساسی ناظر انتخابات شورای نگهبان است. همواره در کنار مجری، ناظری وجود دارد که وظیفه آن اطمینان حاصل کردن از صحت و اتقان فرآیندهاست. ناظر باید دقت کند تا امور براساس قانون پیش رود. وی همچنین اظهار کرد: وقتی در قوانین شرایط و اوصافی برای جایگاه ریاستجمهوری ذکر میشود، آن شرایط باید توسط مرجعی مورد بررسی قرار بگیرد. این کار در هر جایی انجام میشود، خواه آن نهاد شورای نگهبان باشد یا هر نهاد دیگری. بالاخره باید بررسیها انجام شود که آیا فرد برخوردار از شرایط مندرج در قانون هست یا خیر.
طحاننظیف در همین رابطه به اصل ۱۱۳ قانون اساسی اشاره کرد که بر اساس آن رئیسجمهور پس از مقام رهبری عالیترین مقام رسمی کشور است و مسؤولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سهگانه و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، برعهده دارد و تأکید کرد: به دلیل جایگاه و اهمیتی که ریاستجمهوری دارد، شرایط و اوصاف آن در قانون اساسی آمده است. این در حالی است که درباره نمایندگی مجلس عنوان شده است که قانون (قوانین عادی) شرایط انتخابشونده را مشخص میکند.
در اصل ۱۱۵ قانون اساسی که مورد اشاره طحاننظیف قرار گرفت، آمده است: «رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشند انتخاب شود: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوا، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور». وی درباره این اصل عنوان کرد: برخی واژگان ممکن است کیفی باشد؛ اینکه چه سطحی از مدیریت مدنظر است، منظور مدیریت کلان و مدیریتی است که برای کشورداری است. یک نفر ممکن است مدیر سازمان یا وزیر خوبی باشد اما شاید نتواند در وزارتخانه دیگری بخوبی عمل کند، یا اینکه در جایگاه ریاستجمهوری بخوبی عمل کند.
عضو حقوقدان شورای نگهبان افزود: شورای نگهبان بررسیهای لازم را انجام خواهد داد که آیا فرد میتواند وصف مدیر را داشته باشد، هیات وزیران را مدیریت و در بحرانها تصمیمگیری کند؟ اینها بر اساس مدارک و اسنادی که از خود افراد دریافت شده و سوابق مدیریتی و عملکردی که در جایگاههای مختلف داشتند، بررسی خواهد شد. از دستگاههای مختلف نیز استعلامهایی صورت میگیرد؛ همه اینها فرآیند بررسی صلاحیتها را رقم خواهد زد.
طحاننظیف در ادامه اعلام کرد: 80 نفر برای کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند. پروندهها را از وزارت کشور تحویل گرفتیم. هرکدام از این پروندهها در جلسات شورای نگهبان مورد بررسی قرار میگیرد، مباحث و استعلامات مطرح میشود، اعضا نظرات خود را بیان میکنند و در نهایت تصمیمگیری میشود؛ این فرآیند به صورت جمعی انجام میشود. وی با بیان اینکه فرآیند بررسی صلاحیتها طولانی است اما به صورت دقیق انجام خواهد شد، اظهار کرد: قانون ۵ روز مهلت برای بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان پیشبینی کرده که امکان تمدید یک ۵ روز دیگر را دارد. ما از ۵ روز نخست طبیعتاً استفاده خواهیم کرد و از مهلت ۵ روز دوم ممکن است بخشی از آن استفاده شود.
سخنگوی شورای نگهبان با تاکید بر اینکه در قانون انتخابات ریاستجمهوری فرآیندها به دقت ذکر شده است و همه فرآیندها نیز طبق قانون پیش میرود، به بند ۵-۱۰ سیاستهای کلی انتخابات مبنی بر اینکه «تعریف و اعلام معیارها و شرایط لازم برای تشخیص رجل سیاسی، مذهبی و مدیر و مدبر بودن نامزدهای ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان» صورت بگیرد، اشاره کرد و گفت: سال ۹۶ یعنی یک سال پس از ابلاغ سیاستهای کلی انتخابات توسط مقام معظم رهبری، شاخصها و معیارهایی در این باره تدوین شد که سال ۱۴۰۰ عینیتر و جزئیتر شد.
طحاننظیف ادامه داد: در گذشته شاهد ثبتنامهایی بودیم که بسیاری از آنها واجد شرایط اولیه هم نبودند، از این رو این مصوبه در راستای سیاستهای کلی انتخابات تدوین و اجرایی شد. سال ۱۳۹۶، یک هزار و ۶۳۶ نفر ثبتنام کردند. سال ۱۴۰۰ هم اگرچه دولت وقت به دلایلی مصوبه را اجرا نکرد اما با اطلاعرسانیهایی که صورت گرفت، ثبتنامیها به ۵۹۲ نفر کاهش یافت که البته کمتر از 40 نفر برخوردار از شرایط شکلی بودند. وی تاکید کرد: برای شناسایی رجل مذهبی و سیاسی و مدیر و مدبر بودن، حداقل و حداکثر سن، حداقل مدرک و حداقل سابقه مدیریتی نیاز است که طبق این مصوبه حداقل و حداکثر سن ۴۰ و ۷۵ سال تمام، مدرک کارشناسی ارشد سابقه ۴ ساله مدیریتی است. این 80 نفری که در روزهای گذشته ثبتنام کردند، برخوردار از حداقل شرایط شکلی بودند. از سایر افرادی هم که برخوردار از شرایط شکلی نبودند، ضمن حفظ احترام، به آنها توضیح داده شد.
سابقه ۴ ساله مدیریتی که مورد اشاره سخنگوی شورای نگهبان قرار گرفت باید در مناصب زیر باشد: رؤسای 3 قوه، معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای نگهبان، وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، معاونان رئیسجمهور، معاونان رؤسای قوای سهگانه، اعضای شورایعالی امنیت ملی، اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، مدیر مرکز مدیریت حوزههای علمیه کشور، رؤسای سازمانها، مؤسسات، نهادهای دولتی و مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی در سطح ملی، فرماندهان عالی نیروهای مسلح با جایگاه سرلشکری و بالاتر، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در سطح کشور، استانداران، شهرداران شهرهای بالای 2 میلیون نفر جمعیت و اشخاص، مقامات و مدیران همتراز مناصب فوق بهتشخیص شورای نگهبان.
سخنگوی شورای نگهبان سپس درباره شبکه ناظران گفت: با شبکهای از ناظران در سطح کشور کار میکنیم که اعضای آن حدود ۳۰۰ هزار نفر است. هیچکدام از آنها استخدام شورای نگهبان نیستند. در بین آنها از اقشار گوناگون و مشاغل مختلف، آقا و خانم و جوان و میانسال حضور دارند.
طحان نظیف اضافه کرد: البته در هر انتخاباتی، بخشی از اینها را به کار میگیریم. در انتخابات مجلس دوازدهم ۲۳۰ هزار نفر به کار گرفته شدند. در طول سال نیز دورههای آموزشی برای اینها برگزار میشود. اگر قانون اصلاح شود، برای اینها دورههایی برگزار میشود، ضمن اینکه قانون برگزاری هر یک از انتخاباتها متفاوت است.
وی در ادامه تاکید کرد: نظارت شورای نگهبان بر فرآیندهای انتخابات یک نظارت عام است، بدین معنا که شورای نگهبان بر تمام فرآیندها از ابتدا تا انتها نظارت دارد. شورای نگهبان در زمان ثبتنام نیز حضور داشت تا حقی از کسی ضایع نشود. ایرانیان خارج از کشور با گذرنامه هم میتوانند رای بدهند.
سخنگوی شورای نگهبان درباره برگزاری انتخابات الکترونیک نیز گفت: برگزاری این شیوه از انتخابات در مرحله اول و دوم انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تجربه رضایتبخشی بود؛ هم مردم و هم عوامل راضی بودند. برای برگزاری این شیوه از انتخابات برای انتخابات ریاستجمهوری جلساتی با وزارت کشور داریم و در حال بررسی هستیم. با توجه به اینکه سختافزارها و نرمافزارهای لازم باید فراهم بیاید، بررسیها در حال انجام است. به محض اینکه به نتیجه برسیم اطلاعرسانی خواهیم کرد.
سخنگوی شورای نگهبان در پایان صحبتهایش اعلام کرد: جلسه اول بررسی صلاحیتها دیروز صبح برگزار شد. دیروز بعد از ظهر هم جلسه داشتیم و جلسات فشرده و چند نوبته در حال برگزاری است تا در نهایت صحت و اتقان و با سرعت بررسیها انجام شود. زمان تبلیغات پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها آغاز خواهد شد.
***
وحیدی: اعتراضی در روند ثبتنام کاندیداها نداشتیم
پیرامون اخبار انتخاباتی، دیروز همچنین وزیر کشور نیز که امور اجرایی انتخابات را برعهده دارد، با اشاره به اینکه مشکل و اعتراضی در روند ثبتنامها نداشتیم، گفت: تعداد واجدان شرایط رایدهی در انتخابات ریاستجمهوری، تفاوت چندانی با انتخابات مجلس نخواهد کرد. احمد وحیدی افزود: با وجود فرصت بسیار کم و لزوم سرعت گرفتن فرآیند انتخابات، بحمدالله مرحله اول که ثبتنام داوطلبان بود، بخوبی انجام شد. وی بیان داشت: مراحل بعد انتخابات نیز طبق مقررات و زمانبندی 50 روزه انجام میشود. برای ثبتنام داوطلبان هیچ مشکلی نداشتیم. طبیعتا افرادی که شرایط ثبتنام نداشتند، ثبتنام نشدند و این کار با دقت لازم انجام شد. تایید صلاحیت نیز با شورای نگهبان است. وحیدی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه تعداد واجدان شرایط حضور پای صندوقهای آرا چه میزان است، گفت: تفاوت چندانی با انتخابات مجلس نخواهد داشت. وی رعایت اخلاق در انتخابات را پراهمیت دانست و تصریح کرد: همانطور که رهبری تاکید کردند، رعایت اخلاق انتخاباتی، جلوگیری از تخریب کاندیداها، رعایت امنیت و همبستگی ملی از اهم مسائلی است که داوطلبان تاییدصلاحیتشده باید حتما به آنها پایبند باشند تا تراز انتخابات در عالیترین سطح حفظ شود. وزیر کشور بر پایان فرآیند برگزاری انتخابات در هشتم تیر 1403 تاکید کرد و گفت: اگر نتیجه انتخابات در مرحله اول روشن نشود، مرحله دوم انتخابات یک هفته بعد در تاریخ 15 تیر برگزار میشود.
ارسال به دوستان
سرلشکر سلامی در واکنش به شهادت «سعید آبیار» از مستشاران نظامی کشورمان در سوریه:
تلآویو منتظر پاسخ باشد
گروه سیاسی: شامگاه یکشنبه 13 خرداد، حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اطراف حلب، منجر به شهادت پاسدار «سعید آبیار» از مستشاران نظامی کشورمان در سوریه شد. خبر این شهادت، روز بعد یعنی صبح دوشنبه 14 خرداد رسانهای شد و سپس با انتقال پیکر این شهید مدافع حرم به ایران، مراسم وداع با او عصر سهشنبه (۱۵ خرداد ۱۴۰۳) با حضور سردار سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران در معراج شهدای تهران برگزار شد.
آنطور که گزارشها نشان میدهد، حمله رژیم صهیونیستی به منافع ایران در سوریه یا حمله به اماکنی که مستشاران نظامی ایران در آن حضور دارند، پس از عملیات توفان الاقصی افزایش یافته است. شهادت سیدرضی موسوی و شهادت سردار محمدرضا(علی) زاهدی و یارانش یادآور میشود چگونه اسرائیل تحرکات خصمانه خود را در سوریه علیه محور مقاومت افزایش داده است.
در همینباره دیروز فرمانده کل سپاه بیانیهای صادر کرد و ضمن تبریک و تسلیت شهادت سعید آبیار، به رژیم صهیونیستی هشدار داد باید منتظر پاسخ این جنایت باشد.
سردار حسین سلامی در بیانیه خود آورده است: «شهادت پرافتخار پاسدار رشید سپاه اسلام، مدافع سرافراز حرم شهید قدس «سعید آبیار» را که در ماموریت مستشاری در سوریه و در حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به حومه حلب به فیض شهادت نائل آمد، به خانواده معظم و همرزمان دلاور ایشان و همچنین مردم غیور و شهیدپرور شهرری تبریک و تسلیت عرض میکنم.
مجاهدتهای صادقانه و شجاعانه آن پاسدار مومن و افسر پاکباخته در عرصههای دفاع از انقلاب و نظام اسلامی و صیانت از امنیت و آرامش این سرزمین و یاریبخشی به مقاومت ضدصهیونیستی فلسطین قهرمان در رویارویی با اشغالگران قدس شریف برای همیشه ماندگار و الهامبخش جوانان غیرتمند و انقلابی امروز و فردای میهن اسلامی خواهد بود.
جنایتکاران کودککش صهیونیست بدانند تاوان خونهای پاک ریخته شده در این جنایت را خواهند پرداخت؛ در انتظار پاسخ باشند.
از درگاه خداوند متعال، برای آن شهید عزیز علو درجات و همنشینی با شهدای کربلا و برای خانواده مکرم و همرزمان ارجمند وی سلامتی، صبر، شکیبایی و ثبات قدم در تداوم راه شهید و شهادت و جهاد خالصانه در مسیر اعتلای قرآن و عترت و سربلندی ایران اسلامی را طلب میکنم».
* وعدههای صادق
تهدید رژیم صهیونیستی توسط فرمانده کل سپاه در حالی مطرح میشود که ایران اسلامی نشان داده همواره در وعدههای انتقام خود صادق است. پیشتر هر بار اسرائیل شیطنتی علیه منافع یا شهروندان ایران انجام داده، پاسخ درخور خود را دریافت کرده است. چنانکه پس از شهادت دکتر محسن فخریزاده در آذر 99، «آوی هار ایوان» پدر صنعت موشکی اسرائیل داخل اقامتگاه خودش چنان در آتش سوخت که روح پلید خود را مدتی بعد در بیمارستان تسلیم مرگ کرد.
هرچند در جنگ بین جنگها که مدتها بین ایران و اسرائیل برقرار بود، رژیم صهیونیستی همواره سعی میکرد با تأسی به تبلیغات و حربههای رسانهای، خود را موفقتر نشان دهد اما نهایتا با اعمال حماقت آنها در حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق، نیروهای نظامی ایران عملیات بزرگ و تاریخی «وعده صادق» را با اعلام قبلی و مقابل چشم جهانیان انجام دادند تا همگان به عینه ببینند ایران اسلامی چطور قاطعانه، شجاعانه و جوانمردانه از منافع و نیروهای خود دفاع میکند.
در ماجرای شهادت سعید آبیار نیز فرمانده کل سپاه، صهیونیستها را به تلافی تهدید کرده است. هر چند باید اذعان کنیم نباید منتظر عملیاتی در حد و اندازه «وعده صادق» باشیم اما به حتم در روزها یا شاید هفتههای آتی شاهد خواهیم بود که تیر غیب چطور دامن صهیونیستها را میگیرد و ایران آنطور که میخواهد انتقام خون شهید «سعید آبیار» را خواهد گرفت.
* سعید آبیار که بود؟
سعید آبیار اهل شهرستان ری سال ۱۳۵۱ از پدری کشاورز و مادری خانهدار در یک خانواده ۵ نفره متولد شد. وی متاهل و دارای ۳ فرزند دختر بود. سرهنگ روحالله قنبری، فرمانده سپاه ناحیه ری درباره این شهید گفت: در حمله جنگندههای رژیم صهیونیستی به حلب، سعید آبیار از مستشاران سپاه پاسداران در سوریه به شهادت رسید. سعید آبیار فرزند ری و اهل روستای زیوان بخش فشافویه بود.
وی افزوده مادر شهید اهل روستای کلین و پدر او اهل روستای زیوان از بخش فشافویه شهرستان ری است.
آنطور که فرمانده سپاه ناحیه ری گفته، شهید آبیار در ایام محرم و در جمع عزاداران روستای کلین به خدمترسانی به سوگواران اباعبدالله و آشپزی برای اهل بیت(ع) مشغول میشد و قطعا شهادت او در پی سعادتی است که او به عنوان خادم عزاداران اهل بیت و همینطور سربازی در جبهه دفاع از حرم، کسب کرده بود.
* تشییع پیکر شهید آبیار در حسنآباد
با انتقال پیکر شهید آبیار به ایران، ابتدا عصر روز 15 خرداد مراسم وداع با این شهید در معراج شهدای تهران با حضور سردار سلامی برگزار شد. سپس دیروز پیکر شهید از ساعت ۱۷ از مقابل خیابان شهید شریفی حسنآباد تشییع و روی دست مردم فشافویه تا مصلی انتقال داده شد. قرار است امروز پیکر شهید از ساعت 8:30 از میدان شهدا به سمت امامزاده حسن(ع) تشییع و پس از اقامه نماز به شهرری منتقل و در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) خاکسپاری شود.
ارسال به دوستان
۴۰ درصد مهاجران الجلیل در سرزمینهای اشغالی بعد از جنگ با حزبالله به منازلشان بازنخواهند گشت
ترجیح فرار بر قرار
پژوهش جدیدی که توسط مرکز علوم دانشکده تلحای اسرائیل با مشارکت مسؤولان جلیل شرقی- اشکول انجام شده، نشان داد ۴۰ درصد شهرکنشینان شمال که شهرکهای مرزی را تخلیه کردهاند، به مسأله بازنگشتن به منازلشان حتی بعد از تمام شدن جنگ میاندیشند. به نوشته سایت ماکور ریشون، هزاران موشک و موشکانداز، موشکهای ضد زره و جنگندههای تهاجمی که از ابتدای جنگ بر سر شهرکنشینان فرود آمدند منجر به وارد آمدن خسارتهای بزرگی به ساختمانها و زیرساختها و همچنین بروز احساس نا امنی بین ساکنان منطقه الجلیل شده است. به نوشته این وبسایت، تعدادی از این ساکنان از ابتدای جنگ غزه در جنوب سرزمین اشغالی تخلیه شدند و به ناچار با عواقب و آثار تخلیه طولانی مدت که پایانی بر آن متصور نیست مواجه هستند. همچنین تعدادی از این شهرکنشینان همچنان در شهرکهای تخلیه نشده، درست در مرکز منطقه جنگی ساکن هستند و مشخص نیست در سایه تهدید موشکها و ترس از حمله زمینی نیروهای حزبالله، چه زمانی به روال طبیعی زندگی بازخواهند گشت.
ایلا کوهن، رئیس مرکز علوم دانشکده تلحای در این باره گفت: ساکنان منطقه شمال در سایه عدم اطمینان از وضعیت امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، ناچار هستند با سختیهای بسیار ناشی از اقامت طولانیمدت در هتلها دست و پنجه نرم کنند. به نظر میرسد موارد فوق، بیانگر نتایج تحقیق فعلی است، از این رو که ۴۰ درصد ساکنان شهرکهای شمالی چه شهرکهای تخلیه شده و چه شهرکهای تخلیه نشده در پاسخ به این سؤال که: آیا بعد از اتمام جنگ به خانههایتان باز خواهید گشت؟ پاسخ منفی دادهاند و ۶۰ درصد باقیمانده گفتهاند پس از پایان جنگ به خانههای خود بازخواهند گشت. همچنین نتایج تحقیق نشان میدهد در رابطه با کسانی که با هزینه شخصی منطقه را تخلیه کردهاند نیز وضعیت به همین منوال است، از این رو ۳۸ درصد آنان گفتهاند به منازلشان باز نخواهند گشت یا به بحث بازگشت در این وضعیت فکر نمیکنند و ۹۲ درصد دیگر گفتهاند بعد از جنگ به منازلشان بازخواهند گشت. اما موضوع دیگر که بسیار نگرانکننده است؛ وضعیت اقتصادی ساکنان شمال است، به طوری که ۷۳ درصد شهرکنشینانی که صاحب شرکت یا کسب و کار هستند به اضافه ۳۹ درصد کارگران و کارمندان گفتهاند وضعیت اقتصادی در مقایسه با وضعیت قبل از جنگ بسیار وخیمتر شده است. نتایج آمار نشان میدهد ۴۷ درصد صاحبان کسب و کارها بیش از ۵۰ درصد درآمد سالانهشان را از دست دادهاند و تنها ۱۰ درصد از صاحبان کسب و کار شاهد کاهش جزئی درآمدشان بودهاند. همچنین این آمار نشان میدهد یکسوم صاحبان کسبوکار و یکپنجم کارگران به تغییر شغل یا جستوجوی کار ثابت در منطقهای به جز منطقه شمال سرزمین اشغالی فکر میکنند. نتایج پژوهش یادشده، سهشنبه آینده در سینماتیک واقع در شهرک روش بینا، در خلال اجلاسی که توسط کمیته اصبع الجلیل برگزار میشود، ارائه خواهد شد و پیشبینی میشود اطلاعات وسیعی درباره وضعیت سخت شهرکنشینان شمال ارائه خواهد داد و به دنبال آن گفتوگوهایی در رابطه با آینده الجلیل و راههای ممکن بازسازی آن ترتیب داده خواهد شد. همچنین وزیر آموزش و پرورش یوآف کیش، وزیر کشاورزی آفی دختر، وزیر توسعه نقب و الجلیل یتسحاق فاسرلاوف، وزیر مهاجرت و جذب مهاجران اوفیر صوفر، به همراه اعضای سازمان لابی۱۷۰۱ و انجمن میتسبینیم که حدود یک هفته است در کمپ پناهندگان الجلیل برای فشار به دولت اقامت دارند، در کنفرانس فوق شرکت خواهند کرد.
ترجمه: نرگس عبدلی
***
ارائه پیشنویس قطعنامه آمریکا به شورای امنیت برای آتشبس غزه
نماینده آمریکا در سازمان ملل اعلام کرد این کشور پیشنویس قطعنامه جدیدی را درباره طرح رژیم صهیونیستی برای آتشبس در غزه و تبادل اسرا به شورای امنیت ارائه کرده که خواستار حمایت اعضا از اجرای فوری آن است. به گزارش ایسنا، «لیندا توماس گرینفیلد» نماینده آمریکا در سازمان ملل خبر داد این کشور پیشنویس قطعنامه جدیدی درباره آتشبس در جنگ غزه و تبادل اسرا را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کرده است. پیش از این آمریکا، 3 بار قطعنامههایی را که خواستار آتشبس در غزه میشد، وتو کرده بود. او همچنین گفت اجرای این طرح پیشنهادی موجب پایان دادن به درگیریها به طریقی خواهد شد که هم «امنیت اسرائیل» را تامین میکند و هم به «آرامش و راحتی قریبالوقوع» غیرنظامیان غزه میانجامد.
ارسال به دوستان
برتری مطلق حزب بیجیپی و متحدانش در مجلس سفلای هند توسط ائتلاف رقیب به چالش کشیده شد
پایان باز فیلم هندی مودی
نخستوزیر هندوستان، در پایان نزدیک به 7 هفته ماراتن انتخاباتی در شبهقاره رسما اعلام پیروزی کرد. با این وجود برخلاف پیشبینیها سومین پیروزی پیاپی حزب بهاراتیا جاناتا در انتخابات پارلمانی2024 که بزرگترین انتخابات دنیاست به سختی حاصل شد و مودی تنها به واسطه ائتلاف با متحد سیاسیاش، اتحاد دموکراتیک، توانست کمی بیشتر از نصف کرسیهای مجلس سفلی یا لوک سابا را برای تشکیل دولتی ائتلافی به دست آورد. نارندرا مودی، شامگاه سهشنبه گذشته در حالی پیروزیاش را در جمع هواداران خود در دهلینو با اعلام شعار تکراری «مبارزه با فساد» جشن گرفت که در حامیان او واقعا شور و شوق زیادی برای جشن گرفتن باقی نمانده بود. در واقع دولت و حزب حاکم از همان نخستین روز انتخابات 7 مرحلهای که 44 روز طول کشید، با سروصدا و تبلیغات فراوان درباره یکطرفه بودن این دوره همانند دوره قبل (2019) جشن زودهنگامی را آغاز کرده بودند. یک فیلم هندی تمامعیار به راه افتاده بود که پوسترها و بیلبوردهای حاوی تصاویر مقدسمآبانه و قهرمانانه از نخستوزیر با شعار رسمی «ضمانت مودی» در هر شهر و روستایی مشاهده میشد. در کمال شگفتی اما نزدیک بود جشن هندوهای افراطی به عزا بدل شود. در گرمای بیسابقه بهار امسال در شبهقاره هند که میانگین دما به 45 درجه سانتیگراد رسید، رقابت سنتی بین 2 حزب همیشه رقیب بهاراتیا جاناتا «بیجیپی» - که در یک دهه گذشته دولت را در دست داشته - و کنگره - به رهبری راهول گاندی، نتیجه دختری جواهر لعل نهرو - چنان داغ شد که با آغاز شمارش آرا در روز سهشنبه، حتی برای ساعاتی احتمال شکست مودی و متحدانش از ائتلاف بزرگ ایندیا (هند) به رهبری خاندان گاندی مطرح شد و حتی بازار سهام شروع به ریزش کرد. در نهایت ائتلاف بهاراتیا جاناتا (بیجیپی) و اتحاد دموکراتیک به سختی با مجموع 292 کرسی از 543 کرسی مجلس پاییندستی پارلمان یا بهاراتیا سانساد، توانستند به سختی بیش از نیمی از کرسیها را کسب کنند. در مقابل حزب کنگره، با کسب 99 کرسی رشدی 100 درصدی را نسبت به 5 سال قبل تجربه کرد و در کنار ائتلاف بزرگ هند، مجموعا 234 کرسی لوکسابا را به دست آورد. این در حالی بود که 5 سال پیش حزب مودی به تنهایی 282 کرسی و در مجموع با متحدان سیاسیاش 400 کرسی به دست آورده بود. بدین ترتیب ائتلاف چپهای میانه و اقلیتها بویژه مسلمانان نه تنها توانستند از زیر سایه یک دههای ملیگرایان هندو درآیند بلکه حالا در حال به چالش کشیدن جایگاه غیرقابل دسترسیای هستند که مودی 73 ساله با نفوذ معنوی روی اکثریت هندوی این کشور به دست آورده بود. انتخابات اخیر، با مشارکت 640 میلیون نفری (66 درصد واجدان شرایط) و بیش از 7 درصد جمعیت جهان، دومین انتخابات بزرگ تاریخ بشر پس از انتخابات پارلمانی 1952-1951 در خود هندوستان محسوب میشود و مودی نیز پس از نهرو، دومین سیاستمداری است که پس از استقلال این کشور 3 دوره پیاپی به نخستوزیری میرسد. با این حال مودی که در آغاز انتخابات مترصد بود تا با یک پیروزی قاطع دیگر، بحث قانونی ارتقای جایگاه نخستوزیری خود به مقام ریاستجمهوری هندوستان را در مجلس مطرح کند نه تنها موقعیتش سستتر از گذشته شده بلکه حزب حاکم بیجیپی نیز اکثریت خود را در ایالتهای کلیدی از دست داده است. به گزارش یورونیوز، به رغم اعلام پیروزی رسمی مودی، همچنان تردیدهایی در میان سرمایهگذاران به چشم میخورد که مبادا عقبنشینی حزب بیجیپی به چشمانداز رشد اقتصادی بیسابقه هند در دهه گذشته آسیب برساند. همین هم باعث سقوط 8.5 درصدی شاخص NSE Nifty50 در بمبئی شد که از زمان آغاز همهگیری کرونا بیسابقه است. شاید اینکه برخی ایالتهایی که برندها و کمپانیهای بینالمللی مانند اپل و سایر غولهای فناوری را به خود جذب کردهاند، توسط سران احزاب مخالف مودی اداره میشود، باعث شود در بلندمدت آسیبی به ثبات اقتصادی هند وارد نشود. از طرف دیگر، سیاست خارجی دهلی نو با سکانداری دیپلمات ارشد بیجیپی، سوبرامانیام جایشانکار نیز در مسیر ایفای نقش به عنوان کسب جایگاه رهبری جنوب جهانی و ایجاد توازن در مقابل چین به ثبات نسبی رسیده است. با همه اینها نتایج نزدیک انتخابات 2024، نشاندهنده احتمال تغییرات بزرگ در چشمانداز سیاسی هند است. زیر فشار گذاشتن احزاب اپوزیسیون و تشکیلات سیاسی محلی از جمله مسلمانان – بویژه در ایالت پنجاب - توسط دولت مودی و تشکیلات ملیگرایان افراطی هندو موسوم به «آر اس اس» نتیجه عکس داده و در آستانه انتخابات به تشکیل ائتلاف بزرگ هند به ابتکار خاندان گاندی انجامید. به نظر میرسد صدارت اقتدارگرایانه مودی در یک دهه اخیر نهتنها مرکزیت سیاسی هند را دچار تفرقه کرده بلکه جامعه نیز دیگر همگرایی پیشین را ندارد. حمایت قاطع دولت مودی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه طی 8 ماه اخیر، جامعه 213 میلیونی مسلمانان - یا 350 میلیونی طبق آمار غیررسمی - را در پرجمعیتترین کشور دنیا با نفوس یک میلیارد و 428 میلیون نفر خشمگین و علیه حزب بیجیپی بسیج کرده است. برای نخستین بار از دوران پرتنش ایندیرا گاندی، نیروهای گریز از مرکز در شبهقاره قوت گرفتهاند و شورشهای بومی در برخی ایالتها از مانیپور و خالصتان (سیکهای پنجاب) تا جامو و کشمیر بالا گرفته است و این با تصویری که مودی تلاش دارد از یک کشور یکدست تحت سلطه هندوها ارائه دهد، تفاوت دارد. ارسال به دوستان
من، من، من، من! چگونه میتوانید صلاحیت خودتان را تأیید کنید؟
حس هفتم: حس تکلیف!
نرمافزارهای مسیریاب، از جمله نرمافزارهای مفیدی هستند که توسط مهندسین و برنامهنویسان مربوط نوشته و اجرا شدهاند. انتخاب مسیر کمترافیک برای رسیدن به مقصد، یکی از فواید وجود این نرمافزارهاست. برای مثال اگر در هفتهای که گذشت، شما نقشه شهر تهران را نگاه میکردید، مسیرهای حوالی خیابانی که وزارت کشور در آنجا قرار دارد، لحظهای از رنگ قرمز به زرد تغیَیر پیدا نکرده است. اگر شما این چند خط را کامل خواندید، قطعا متوجه شدهاید که ما راجع به نرمافزارهای مسیریاب صحبت نمیکنیم. ش
* حس مسؤولیت
یکی از نکات تربیتی که هر پدر و مادری از همان دوران نوزادی برای فرزند خود در نظر دارند، مسؤولیتپذیری است. برای مثال پدر از کودک 3 ساله خود توقع دارد برود در صف نان و سر راهش هم یک هندوانه بخرد و بیاورد. این کودک از همان ابتدا بار سنگین زندگی را چشیده بنابراین در چهل سالگی نمیتواند آرام بنشیند. او منتظر یک فرصت برای پذیرش یک مسؤولیت و برداشتن هندوانههای بزرگتر است. لذا تا میبیند یکجا برای یک چیزی ثبتنام میکنند، دوان دوان سمت آنجا رفته و نامش را در لیست مذکور مینویسد. کاری هم ندارد که لیست ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری است یا داوطلبان پاکسازی محیط زیست...
* نام نیک
از قدیم گفتهاند این دنیا چهار روز بیشتر نیست و باید طوری زندگی کنید که نامتان جاودان بماند. یک فرد برای جاودان کردن نامش در تاریخ، میتواند راههای زیادی را انتخاب کند. مثلا میتواند شعر بگوید و شاعر شود. درس بخواند و پزشک شود، اهل فکر باشد و سیاستمدار شود یا زرنگ باشد. تفاوت این موردها با مورد آخر نیز مدت زمان طی شده و کیفیت نحوه ماندن نام است. چند گزینه اول شما باید خیلی زمان بگذارید و تلاش کنید تا نامتان ثبت شود اما در مورد دوم شما میتوانید یک کار خاص بکنید. مثلا دکترای ریاضیات محض داشته باشید و بدون دانستن ذرهای علم سیاست و اقتصاد، طی یک حرکت به موقع بروید و کاندیدای ریاستجمهوری شده و درست از همان لحظه به بعد، در تمام رزومهها، توضیحات مجازی و دور از جانتان حتی سنگ قبرتان، این لقب را جایگزین نامتان کرده و آن را در تاریخ جاودان کنید.
* دغدغهمندی
نامنویسی برای ریاست جمهوری یک کشور، آنقدر کار مهمی است که اصلا مهم نیست فرد موردنظر در حال حاضر در کجا و در چه شغل و سمتی در حال کار است یا سابقهای برای به دست گرفتن امور اجرایی یک کشور دارد یا خیر؟ او دغدغه فعالیت مثبت را دارد. مثلا اگر او نبود چه کسی آخرشب بین خانواده عروس و داماد بر سر تصاحب غذای باقیمانده از شام شب عروسی، با مذاکره صلح ایجاد میکرد؟ یا اصلا تقسیم کردن سوغاتیهای چمدان مادر به طور عادلانه بین نوههای پسری و دختری، بهطوریکه صدای خواهر و عروس خانواده درنیاید؛ کار چه کسی میتوانست باشد؟ همه اینها نشاندهنده شخصیت کاریزماتیک یک فرد در جمعهاست و قطعا این مقام سیاسی، شایسته کسی جز او نیست.
* نقد و تحلیل
اگر فردی را دیدید که هر روز بعد از خاموش کردن کولر به دستور پدر و ریختن چای و روشن کردن تلویزیون و زدن شبکه خبر و بلند کردن صدایش است؛ او 80 درصد ویژگیهای یک رئیسجمهور خوب را دارد. چرا که هم با دیدن شبکه خبر اخبار را در یک ساعت بارها و بارها دنبال میکند و هم بلد است با شرایط اعضای مختلف خانواده کنار آمده و به راحتی زمان خاموششدن کولر در ساعت 3 ظهر را درک میکند و هم این قضیه ربطی به پول توجیبی ماهانه او ندارد.
* نتیجه
اگر هر کدام از ویژگیهای بالا را دارید؛ بدانید و آگاه باشید که صلاحیت شما از دید خانوادهتان مورد تایید است و شما قطعا برنده این انتخابات هستید و هر نتیجهای به غیر از اسم شما دلیل بر آن است که: «اونها خودشون دست به یکی میکنن تا یکی از خودشون بیاد بالا و اصلا هم اجازه نمیدن یکی از بیرون تو تیمشون نفوذ کنه. هر چی هست باید بین هم تقسیم کنن تا صدای کسی درنیاد.» خلاصه که در یک پرسش از تکتک نامزدها میتوان پرسید: «کی از همه کاندیداتره؟» و جواب شنید:« من، من، من، من! »
ارسال به دوستان
یادداشت
رژیم صهیونیستی در اغما
دکترمحمدمهدی ایمانیپور*: حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سخنرانی مراسم سیوپنجمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه، نکات مهمی را درباره عملیات توفان الاقصی و تاثیر آن بر آینده مساله فلسطین مورد توجه قرار دادند. حضرت معظمله در این باره فرمودند: «عملیات توفان الاقصی یک ضربه تعیینکننده به رژیم صهیونیستی بود. حضرت امام فرمودند خود مردم فلسطین باید در میدان عمل حق خودشان را بگیرند و رژیم صهیونیستی را وادار به عقبنشینی کنند. فلسطینیها در توفان الاقصی دشمن را به کنج میدان بردند که راه نجات ندارد. توفان یک ضربه تعیینکننده به رژیم صهیونیستی بود. حمله توفان الاقصی نقشههای دشمن را بر باد داد. حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی، واکنش عصبی به باطل شدن نقشه آنهاست». درباره فرمایشات رهبر معظم انقلاب، ۵ نکته اساسی و مهم وجود دارد که لازم است به صورت همزمان مورد توجه و مداقه قرار گیرد.
۱- توفان؛ نقطه عطف تاریخ مقاومت
عملیات توفان الاقصی نه یک حادثه مقطعی و گذرا، بلکه یک «نقطه عطف» در تحولات منطقه غرب آسیا، جهان اسلام و نظام بینالملل محسوب میشود. ضربه تعیینکننده توفان الاقصی به رژیم اشغالگر قدس، قطعا فصل نوینی را در تاریخ مقاومت رقم خواهد زد. آیندهنگاری دوران پساتوفان به اندازهای برای واشنگتن و تلآویو هولناک است که استراتژیستها و مقامات سیاسی آنها ترجیح میدهند کمتر درباره آن سخن بگویند!
۲- جنس گفتمانی عملیات توفان
اگرچه عملیات توفان الاقصی به لحاظ میدانی و تاکتیکی از بینقصترین و دقیقترین عملیاتهای تاریخ مقاومت علیه صهیونیستها محسوب میشود اما نمیتوان ماهیت گفتمانی این عملیات بزرگ و غرورآفرین را منکر شد. یکی از اصلیترین دلایل شکست صهیونیستها در جنگ ۸ ماهه اخیر غزه و ناتوانی مطلق آنها در عملیات توفان، عدم اشراف آنها بر ابعاد عمیق و غنی گفتمان مقاومت و درک ماهیت و متعلقات آن است.
۳- رشد صهیونیستستیزی در جهان
رژیم اشغالگر قدس از یک سو به واسطه عدم تحقق اهداف سهگانهاش در میدان جنگ غزه (نابودی حماس، اشغال غزه و آزادی اسرای صهیونیست بدون آتشبس) به طرف مغلوب میدان تبدیل شده و از سوی دیگر، برای نخستین بار در تاریخ روابط بینالملل شاهد شکلگیری و تثبیت اجماعی جهانی در تقابل با ماهیت و عملکرد این رژیم اشغالگر و نامشروع هستیم.
خیزشهای گسترده دانشجویی در آمریکا و اروپا و رشد تصاعدی صهیونیستستیزی میان شهروندان 5 قاره دنیا، از این روند رو به رشد پرده برمیدارد.
۴- ابطال نقشه راه صهیونیستها در قرن ۲۱
عملیات توفان الاقصی، مبطل نقشه راه صهیونیستها در قرن بیستویکم بود. این نقشه راه مبتنی بر تحقق ۲ مولفه بوده است: ایجاد حاشیه امن گفتمانی و نظری برای صهیونیسم از طریق مترادفسازی یهودستیزی و صهیونیستستیزی و دیگر، نابودی غزه، کرانه باختری و حتی تسخیر بخشی از خاک اردن به عنوان گام نخست تسخیر نیل تا فرات و شکلدهی به خاورمیانه جدید. آمریکا و اتحادیه اروپایی حامیان اصلی صهیونیستها در هر ۲ رکن و مولفه این نقشه راه خطرناک بودند. عملیات توفان الاقصی هر ۲ مولفه مذکور و متعاقبا نقشه راه ترسیمشده از سوی تلآویو و حامیانش را هدف قرار داد و
نابود کرد.
۵- واکنش عصبی صهیونیستها به شکست
هزینه شکست راهبردی، گفتمانی و تبلیغاتی صهیونیستها در عملیات توفان و متعاقبا جنگ غزه به صورت تصاعدی افزایش یافته است. در این میان، تل آویو قاعدتا ۲ راهحل بیشتر پیش رو ندارد: پذیرش این شکست همهجانبه و تن دادن به تبعات گسترده آن و دیگر، تعمیق دامنه این شکست از طریق اصرار بر ادامه جنگ. به یقین هر ۲ گزینه موجب ذوب شدن صهیونیسم و تسریع حرکت آن به سوی سقوط نهایی خواهد شد. در چنین شرایطی قطعا مصادیق و نشانههای استیصال بیش از هر زمان دیگری در اراضی اشغالی نمود دارد.
رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی *
ارسال به دوستان
صاحبنظران درباره بررسی صلاحیت داوطلبان کاندیداتوری در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پیشبینی میکنند
از میان این 12 نفر
گروه سیاسی: بر اساس گزارش ستاد انتخابات کشور، از 10 تا 14 خرداد به مدت 5 روز، 80 نفر برای کاندیداتوری در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند.
به گزارش «وطن امروز»، این 80 کاندیدا ترکیبی از افراد و چهرههای سرشناس و نیز مدیران مطرح هستند. اکنون گمانهزنیهایی درباره بررسی صلاحیت این افراد در شورای نگهبان و ترکیب نهایی کاندیداها انجام میشود. طی روزهای اخیر بخصوص پس از پایان مهلت ثبت نام، اخباری در فضای مجازی مبنی بر تایید یا ردصلاحیت برخی کاندیداها مطرح شده است. پیگیریهای «وطن امروز» نشان میدهد تاکنون در بررسی صلاحیت داوطلبان، هنوز تصمیم قطعی درباره تایید یا رد صلاحیت آنها گرفته نشده است. روز گذشته نیز سخنگوی شورای نگهبان این موضوع را تأیید کرد و گفت هنوز درباره هیچ داوطلبی تصمیم قطعی گرفته نشده است. با این حال اما با بررسی داوطلبان میتوان درباره ترکیب نهایی تاییدشده، پیشبینی کرد. با بررسی داوطلبان چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، میتوان درباره برخی از این داوطلبان احتمال قطعی تایید صلاحیت را در نظر گرفت و درباره برخی از آنان نیز این احتمال را با ضریب پایینتری مدنظر گرفت. «وطن امروز» در پیگیریهای خود و نیز در گفتوگو با صاحبنظران، به بررسی داوطلبان و احتمال تایید یا عدم تایید صلاحیت آنان پرداخته است. با بررسیهای انجامشده، از میان 80 داوطلب انتخابات چهاردهم ریاستجمهوری، نهایتا 12 گزینه که شانس تایید صلاحیت آنها در شورای نگهبان بیشتر از سایرین باشد؛ مشخص شدهاند. به عبارتی این 12 نفر کسانی هستند که پیشبینی میشود ترکیب نهایی افراد تایید صلاحیتشده، از میان آنها باشد.
این 12 نفر عبارتند از:
محمدباقر قالیباف، مهراد بذرپاش، علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، محمد شریعتمداری، مصطفی پورمحمدی، علی نیکزاد، امیرحسین قاضیزاده، صولت مرتضوی و عبدالناصر همتی.
صاحبنظران میگویند با توجه به شرایط دوازدهگانه کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری، این 12 داوطلب بیشتر از سایرین شانس تایید از سوی شورای نگهبان را دارند.
بر اساس اصل ۱۱۵ قانون اساسی، رئیسجمهور باید از میان رجال مذهبی یا سیاسی، ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر باشد و تشخیص این موضوع بر عهده 12 عضو شورای نگهبان است.
محمدباقر قالیباف که پیش از این در 3 دوره انتخابات ریاستجمهوری تایید صلاحیت شده است، سوابق مدیریتی متعددی دارد که آخرین آنها ریاست مجلس شورای اسلامی است.
مهرداد بذرپاش نیز وزارت راه و شهرسازی، ریاست دیوان محاسبات، معاونت ریاستجمهوری و ریاست سازمان ملی جوانان، نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مدیرعاملی سایپا و... را در سوابق مدیریتی خود دارد.
علی لاریجانی نیز از داوطلبان باسابقه است که البته در دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری، صلاحیت وی به دلایل مختلف احراز نشد. لاریجانی 3 دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده است. وزارت ارشاد، دبیری شورای عالی امنیت ملی و ریاست سازمان صداوسیما نیز از جمله سوابق مدیریتی لاریجانی است.
اسحاق جهانگیری نیز که در دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری رد صلاحیت شد؛ در دولت حسن روحانی به مدت 8 سال معاون اول بود و این مهمترین سابقه مدیریتی وی به حساب میآید. وی در دولت اصلاحات نیز به مدت 8 سال وزیر صنایع (در دولت اول وزیر معادن و فلزات) بود.
سعید جلیلی نیز از جمله داوطلبان مطرح این دوره از انتخابات است که پیش از این در 3 دوره دیگر انتخابات ریاستجمهوری کاندیدا و صلاحیت وی تایید شده است. جلیلی از اواخر دولت نهم، دبیر شورای عالی امنیت ملی بود.
علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران نیز چند دوره نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بوده است. وی در دوره گذشته انتخابات نیز در میان کاندیداهای نهایی حضور داشت.
محمد شریعتمداری نیز در سابقه مدیریتی خود ریاست ستاد اجرایی فرمان حضرت امام، معاونت اجرایی رئیسجمهور، وزارت صنعت، معدن و تجارت و نیز وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را دارد.
مصطفی پورمحمدی در دولت هشتم وزیر کشور شد. در دولت نخست حسن روحانی نیز به مدت 4 سال به عنوان وزیر دادگستری در کابینه حضور داشت. وی در زمان ریاست مرحوم آیتالله شاهرودی بر قوهقضائیه، به عنوان رئیس سازمان بازرسی منصوب شد. پورمحمدی همچنین سوابق امنیتی بلندمدتی دارد. او هم اکنون دبیرکل جامعه روحانیت مبارز نیز هست.
علی نیکزاد در دولت دهم به مدت 4 سال وزیر مسکن بود. او در مجالس یازدهم و دوازدهم از سوی نمایندگان به عنوان نایبرئیس انتخاب شد.
امیرحسین قاضیزاده در دورههای هشتم، نهم، دهم و یازدهم به عنوان نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی حضور داشت. او در دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری تایید صلاحیت و از ابتدای دولت سیزدهم به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید مشغول کار شد.
صولت مرتضوی نیز هماکنون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. او در ابتدای دولت سیزدهم، معاون اجرایی شهید رئیسی شد. شهرداری مشهد نیز در سوابق وی دیده میشود.
عبدالناصر همتی نیز در دوره قبل به عنوان یکی از کاندیداهای تایید صلاحیتشده در رقابتهای انتخاباتی حضور داشت. وی در دولت حسن روحانی رئیس کل بانک مرکزی بود.
کارشناسان و صاحبنظران معتقدند این 12 داوطلب شانس بیشتری برای تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان دارند. البته همه این احتمالات و فرضیات در حالی است که رفتار شورای نگهبان در ادوار مختلف انتخابات نشان داده تقریبا نمیتوان درباره هیچ داوطلبی با قطعیت از تایید یا رد صلاحیت صحبت کرد. در نهایت این شورای نگهبان است که تشخیص میدهد طبق قانون کدام داوطلبان صلاحیت کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری را دارند.
صفحه 2 را بخوانید
ارسال به دوستان
برتری مطلق حزب حاکم بیجیپی و متحدانش در مجلس سفلای هند توسط ائتلاف رقیب به چالش کشیده شد
پایان باز فیلم هندی مودی
نخستوزیر هندوستان، در پایان نزدیک به 7 هفته ماراتن انتخاباتی در شبهقاره رسما اعلام پیروزی کرد. با این وجود برخلاف پیشبینیها سومین پیروزی پیاپی حزب بهاراتیا جاناتا در انتخابات پارلمانی2024 که بزرگترین انتخابات دنیاست به سختی حاصل شد و مودی تنها به واسطه ائتلاف با متحد سیاسیاش، اتحاد دموکراتیک، توانست کمی بیشتر از نصف کرسیهای مجلس سفلی یا لوک سابا را برای تشکیل دولتی ائتلافی به دست آورد. نارندرا مودی، شامگاه سهشنبه گذشته در حالی پیروزیاش را در جمع هواداران خود در دهلینو با اعلام شعار تکراری «مبارزه با فساد» جشن گرفت که در حامیان او واقعا شور و شوق زیادی برای جشن گرفتن باقی نمانده بود. در واقع دولت و حزب حاکم از همان نخستین روز انتخابات 7 مرحلهای که 44 روز طول کشید، با سروصدا و تبلیغات فراوان درباره یکطرفه بودن این دوره همانند دوره قبل (2019) جشن زودهنگامی را آغاز کرده بودند. یک فیلم هندی تمامعیار به راه افتاده بود که پوسترها و بیلبوردهای حاوی تصاویر مقدسمآبانه و قهرمانانه از نخستوزیر با شعار رسمی «ضمانت مودی» در هر شهر و روستایی مشاهده میشد. در کمال شگفتی اما نزدیک بود جشن هندوهای افراطی به عزا بدل شود. در گرمای بیسابقه بهار امسال در شبهقاره هند که میانگین دما به 45 درجه سانتیگراد رسید، رقابت سنتی بین 2 حزب همیشه رقیب بهاراتیا جاناتا «بیجیپی» - که در یک دهه گذشته دولت را در دست داشته - و کنگره - به رهبری راهول گاندی، نتیجه دختری جواهر لعل نهرو - چنان داغ شد که با آغاز شمارش آرا در روز سهشنبه، حتی برای ساعاتی احتمال شکست مودی و متحدانش از ائتلاف بزرگ ایندیا (هند) به رهبری خاندان گاندی مطرح شد و حتی بازار سهام شروع به ریزش کرد. در نهایت ائتلاف بهاراتیا جاناتا (بیجیپی) و اتحاد دموکراتیک به سختی با مجموع 292 کرسی از 543 کرسی مجلس پاییندستی پارلمان یا بهاراتیا سانساد، توانستند به سختی بیش از نیمی از کرسیها را کسب کنند. در مقابل حزب کنگره، با کسب 99 کرسی رشدی 100 درصدی را نسبت به 5 سال قبل تجربه کرد و در کنار ائتلاف بزرگ هند، مجموعا 234 کرسی لوکسابا را به دست آورد. این در حالی بود که 5 سال پیش حزب مودی به تنهایی 282 کرسی و در مجموع با متحدان سیاسیاش 400 کرسی به دست آورده بود. بدین ترتیب ائتلاف چپهای میانه و اقلیتها بویژه مسلمانان نه تنها توانستند از زیر سایه یک دههای ملیگرایان هندو درآیند بلکه حالا در حال به چالش کشیدن جایگاه غیرقابل دسترسیای هستند که مودی 73 ساله با نفوذ معنوی روی اکثریت هندوی این کشور به دست آورده بود. انتخابات اخیر، با مشارکت 640 میلیون نفری (66 درصد واجدان شرایط) و بیش از 7 درصد جمعیت جهان، دومین انتخابات بزرگ تاریخ بشر پس از انتخابات پارلمانی 1952-1951 در خود هندوستان محسوب میشود و مودی نیز پس از نهرو، دومین سیاستمداری است که پس از استقلال این کشور 3 دوره پیاپی به نخستوزیری میرسد. با این حال مودی که در آغاز انتخابات مترصد بود تا با یک پیروزی قاطع دیگر، بحث قانونی ارتقای جایگاه نخستوزیری خود به مقام ریاستجمهوری هندوستان را در مجلس مطرح کند نه تنها موقعیتش سستتر از گذشته شده بلکه حزب حاکم بیجیپی نیز اکثریت خود را در ایالتهای کلیدی از دست داده است. به گزارش یورونیوز، به رغم اعلام پیروزی رسمی مودی، همچنان تردیدهایی در میان سرمایهگذاران به چشم میخورد که مبادا عقبنشینی حزب بیجیپی به چشمانداز رشد اقتصادی بیسابقه هند در دهه گذشته آسیب برساند. همین هم باعث سقوط 8.5 درصدی شاخص NSE Nifty50 در بمبئی شد که از زمان آغاز همهگیری کرونا بیسابقه است. شاید اینکه برخی ایالتهایی که برندها و کمپانیهای بینالمللی مانند اپل و سایر غولهای فناوری را به خود جذب کردهاند، توسط سران احزاب مخالف مودی اداره میشود، باعث شود در بلندمدت آسیبی به ثبات اقتصادی هند وارد نشود. از طرف دیگر، سیاست خارجی دهلی نو با سکانداری دیپلمات ارشد بیجیپی، سوبرامانیام جایشانکار نیز در مسیر ایفای نقش به عنوان کسب جایگاه رهبری جنوب جهانی و ایجاد توازن در مقابل چین به ثبات نسبی رسیده است. با همه اینها نتایج نزدیک انتخابات 2024، نشاندهنده احتمال تغییرات بزرگ در چشمانداز سیاسی هند است. زیر فشار گذاشتن احزاب اپوزیسیون و تشکیلات سیاسی محلی از جمله مسلمانان – بویژه در ایالت پنجاب - توسط دولت مودی و تشکیلات ملیگرایان افراطی هندو موسوم به «آر اس اس» نتیجه عکس داده و در آستانه انتخابات به تشکیل ائتلاف بزرگ هند به ابتکار خاندان گاندی انجامید. به نظر میرسد صدارت اقتدارگرایانه مودی در یک دهه اخیر نهتنها مرکزیت سیاسی هند را دچار تفرقه کرده بلکه جامعه نیز دیگر همگرایی پیشین را ندارد. حمایت قاطع دولت مودی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه طی 8 ماه اخیر، جامعه 213 میلیونی مسلمانان - یا 350 میلیونی طبق آمار غیررسمی - را در پرجمعیتترین کشور دنیا با نفوس یک میلیارد و 428 میلیون نفر خشمگین و علیه حزب بیجیپی بسیج کرده است. برای نخستین بار از دوران پرتنش ایندیرا گاندی، نیروهای گریز از مرکز در شبهقاره قوت گرفتهاند و شورشهای بومی در برخی ایالتها از مانیپور و خالصتان (سیکهای پنجاب) تا جامو و کشمیر بالا گرفته است و این با تصویری که مودی تلاش دارد از یک کشور یکدست تحت سلطه هندوها ارائه دهد، تفاوت دارد. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|